یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

یک شروع بی رمق !!!


یک شروع بی رمق !!!
"شب" را ندیدم اما "هر شب تنهایی" به عنوان یک فیلم از یک "ده گانه"و به عنوان یک فیلم سینمایی به همان سرنوشتی دچار شده که گریبان سه گانه "ستاره" فریدون جیرانی را گرفته بود. جای سوال و مایه تعجب است که با توجه به حضور کامبوزیا پرتوی به عنوان فیلمنامه نویس، "هر شب تنهایی" درست از فیلمنامه ضربه خورده است. ظرفیت داستان فیلم مناسب یک فیلم نیمه بلند و حتی یک فیلم کوتاه ۳۰ دقیقه ای است. ریتم فیلم کند است و با دو سه فصل تاثیرگذار با بازی خوب حامد بهداد و لیلا حاتمی هم فیلم جان نمی گیرد. فیلم صدرعاملی با یک پایان بندی بی نهایت بد به پایان می رسد. کاش فصل پایانی برای نمایش عمومی حذف شود. جایی که لیلا حاتمی تصمیم می گیرد به زیارت برود برای پایان بندی چنین فیلمی بهترین است.
تنها خاطره ام از فیلم، فصل شبانه دونفره بهداد و حاتمی در اتاق هثل است. بازیها، فضاسازی و دیالوگها در این فصل عالی است. این فصل با هنرنمایی حامد بهداد جایی که در جواب سوالهای لیلا حاتمی، یک "بعله" را سه بار و با سه بیان بشدت متفاوت بیان می کند، به اوج می رسد.
● در حاشیه:
در نشست پرسش و پاسخ در رابطه با عدم ظرفیت بلند سینمایی فیلمنامه سوالی پرسیدم، که کامبوزیا پرتوی در انتهای سوالش من (ما) را به "بی حوصله شدن" متهم کرد.
از یک مدرس و استاد فیلمنامه نویسی و کسی که همچنان از او خاطره خوب فیلمنامه های "من ترانه پانزده سال دارم" ، "دایره" ، "کافه ترانزیت" در ذهنم مانده است، چنین جوابی، بعید بود ...
منبع : سی‌نت