دختری با گوشواره مروارید

نویسنده : شوالیه - تریسی
مترجم : امامی - گلی
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۱۲/۱۱
رده دیویی : ۸۲۳.۹۱۴
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۵۰
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PZ۳/ش۸۸۷د۳
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۳۶۲-۰۴۰-۹

این رمان به عبارتی زندگی نامه 'یان ورمر 'نقاش پر آوازه هلندی در قرن هفدهم است .ورمر اهل 'دلفت 'بود ;یعنی شهر کوچکی در هلند که به خاطر سفال‌های نقاشی شده نیلی رنگش شهرت بسیار دارد .اهمیت آثار ورمر بسیار دیر در اروپا کشف شد .در آثار وی جنبه‌های روزمره زندگی خانگی و واقعی به تصویر کشیده شده است .این رمان تنها درباره نقاش و نقاشی او نیست, بلکه پرداخت قوی نویسنده به ساختار, شخصیت پردازی, روابط روزمره خانوادگی, عواطف انسانی, و تصویر شهر محل سکونت نقاش از ویژگی‌های برجسته آن به شمار می‌آید' .گری یت', راوی رمان, دختری از خانواده فقیر است .پدرش از سفالگران با تجربه دلفت بوده که اکنون به دلیل حادثه‌ای در محل کار, کور و خانه‌نشین شده حال آن که خانواده برای گذران امور زندگی احتیاج به درآمد دارد ;از این رو, گری یت برای کلفتی به استخدام خانواده نقاش سرشناس شهر در می‌آید, به هنگام استخدام او, خانواده ورمر نقاش صاحب پنج اولاد بوده در انتظار ششمی است .(ورمر به هنگام مرگ یازده فرزند از خود باقی گذاشت) .از جمله وظایف گری یت, که دختری منضبط و دقیق است, نظافت کارگاه استاد و محلی است که در آن موضوع‌های نقاشی‌اش را می‌چیند و نقاشی می‌کند .با نشان دادن لیاقتش در انجام امور محوله, استاد به تدریج از او می‌خواهد در فراهم آوردن وسایل نقاشی از جمله تهیه رنگ به او بیشتر کمک کند که این کار مستلزم گذراندن وقت بیشتر او در کارگاه می‌شود, و این نکته‌ای است که باید از خانم ورمر پنهان بماند .این همکاری نزدیک چند پی‌آمد دارد .نخست آن که گری یت (همچنین خواننده) درک بیشتری از جزییات هنر نقاشی پیدا می‌کند .در عین حال, دخترک بدون آن که اظهاری بکند تعلق خاطری عمیق و توام با احترام و تحسین نسبت به استاد پیدا می‌کند, سرانجام آن که استاد تصمیم می‌گیرد بدون اطلاع همسرش چهره گری یت را نقاشی کند .وی برای این کار می‌خواهد تا گری یت گوشواره مروارید همسرش را برای جذابیت بیشتر در نقاشی, به گوش بیاویزد .همه این کارهای پنهانی و به دور از خانم خانه, مستلزم ترفندهای خاصی است .ماجرا زمانی لو می‌رود که یکی از دخترهای استاد که از روز اول نظر خوشی نسبت به کلفت جوان ندارد و همیشه اسباب دردسر او می‌شود, جریان را کشف می‌کند و نه تنها مادر را باخبر می‌سازد, بلکه از باب گوشواره هم به او تهمت دزدی می‌زند .خشم خانم ورمر ـ که باز هم حامله است ـ پس از کشف ماجرا و سقط اولادش و اخراج گری یت ـ بدون آن که کسی بر بی‌گناهی‌اش شفاعت کند ـ در کتاب توصیف می‌شود .