چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اهداف نهضت تولید علم
●مقدمه:
در این مقاله اهداف تولید علم(Science) و نهضتی كه با خودآگاهی و رشد چشمگیری كه در دههٔ اخیر ایران را در برگرفته و به ضرورت تولید علم و جنبش نرمافزاری رسیده، بررسی میگردد.
اهداف تولید علم به طور كلی در دو دستهٔ اصلی قابل تقسیم است:
الف- اهداف مادی و دنیوی تولید علم.
ب- اهداف معنوی و اخروی تولید علم.
یعنی علم و دانش هم این جهان را آباد میسازد و نیازمندیهای مادی انسان را برطرف مینماید و رفاه و آسایش ببار میآورد و هم فریضهای الهی است و سعادت اخروی را تأمین میسازد و نوعی عبادت به شمار میآید كه جنبهٔ معنوی آن باشد.
در تمدن غربی معاصر، هدف از تولید علم به جنبهٔ مادی آن محدود گردیده و برای تسلط بر طبیعت، رفاه مادی، زندگی راحتتر، غلبه بر بیماریها و كسب لذت بیشتر در این جهان، به علم میپردازند كه یكی از فایدههای علم و فنآوری جدید میباشد. اما اهداف تولید علم به همین جنبهٔ مادی محدود نمیشود و چه بسا فایدههای معنوی علم نتایج ارزشمندتری را برای بشریت به همراه داشته باشد. متأسفانه علمگرایی Scientism در غرب به سراسر جهان نیز رخنه كرده و اكتفا به اهداف مادی علم را تنها راه نجات بشریت قلمداد نمودهاند، و همین دیدگاه باعث گردیده كه انسان معاصر به پوچی رسیده و بیماریهای روحی و روانی زندگی فردی و اجتماعی انسان را به مخاطره اندازد. چنانكه این زیادهخواهیهای مادی جهان را به عرصهٔ جنگهایی دنیاخواهانه میكشاند كه جان میلیونها انسان را در خطر قرار میدهد.
در برابر چنین دیدگاهی، از نظر اسلام و ایران، تولید علم هنگامی ثمربخش خواهد بود كه در كنار اهداف مادی و دنیوی علم به اهداف معنوی آن نیز پرداخته شود و چه بسا نیازهای معنوی انسان در مواردی بر نیازهای مادی اولویت پیدا كند. به همین دلیل اسلام هم به سعادت و خوشبختی انسان در دنیا اهمیّت داده و هم به سعادت اخروی پرداخته است.
تولید علم و فنآوری، بدون در نظر گرفتن جنبههای معنوی و نیازهای روحی انسان، به صورت مسابقهای جنونآمیز درمیآید كه جهان را در معرض بحرانهایی جبرانناپذیر قرار میدهد، چنانكه تولید سلاحهای غیرمتعارف، نابودی طبیعت و لایهٔ اوزن، آلودهسازی دریاها و جنگلها و بالاخره تولید سلاحهای شیمیایی و انرژیهای زیانآور، زندگی انسان را بر روی كرهٔ زمین با خطر جدی مواجه كرده است. بخش عمدهٔ پیشرفت علمی غرب مدیون ورود به چنین میدان مسابقهای است كه میخواهند به هر قیمت و با هر حیلهای در علم به پیش بروند و عواقب و نتایج زیانبار آن را در نظر نمیگیرند، زیرا هیچ تعهدی به معنویت و اصول الهی در خود احساس نمیكنند تا آنها را از این زیانها باز دارد.
از دیدگاه اسلام، تولید علم، عبادتی بزرگ به شمار میآید و علم بهترین وسیله برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی بشر است كه باید زندگی بهتر و آسایش بیشتر را به همهٔ انسانها هدیه بدهد و این كوشش به سعادت اخروی آنها نیز كمك خواهد كرد. «نهضت تولید علم، جنبش نرمافزاری و آزاداندیشی» با این دیدگاه برپا گردیده و قصد دارد كه نیروهای علمی و مغزهای با استعداد این كشور را در زیر چتری وحدتبخش گرد آورده و كوششهای آنها را در جهت پیشرفت و توسعهٔ علمی كشور هماهنگ سازد. این هدف بزرگ و این نهضت نشان میدهد كه در ایران زمینهٔ لازم برای تحول علمی فراهم گردیده و این كشور قصد دارد به جایگاهی كه لایق و شایستهٔ آن است، برسد.
●اهداف مادی تولید علم
علم و فنآوری امری جهانی است و چنان گسترش یافته كه به عقیدهٔ بسیاری از اندیشمندان، «جهانی نو» در حال شكلگیری است. انقلاب فنآوری و اطلاعات همهٔ زندگی بشر را دگرگون میكند و اگر كشوری از این پیشرفت باز بماند امكانی برای ادامهٔ حیات خود در این دنیای جدید نخواهد داشت. «نهضت تولید علم» با درك اصولی از این روند جهانی قصد دارد، ایران را پا به پای مترقیترین كشورهای جهان از دستاوردهای نوین علمی بهرهمند نماید.
دربارهٔ پیدایش این جهان نو مانوئل كاستلز میگوید: «جهانی نو در این پایان هزاره در حال شكلگیری است. این جهان در حدود اواخر دههٔ ۱۹۶۰ و نیمهٔ دههٔ ۱۹۷۰، بر اثر تقارن تاریخی سه فرآیند مستقل پدیدار شد: انقلاب تكنولوژی اطلاعات، بحرانهای اقتصادی سرمایهداری و دولتسالاری و تجدید ساختار و متعاقب آنها؛ و شكوفایی جنبشهای اجتماعی فرهنگی، همچون آزادیخواهی، حقوق بشر، فمینیسم و طرفداری از محیطزیست. تعامل میان این فرآیندها و واكنشهایی كه به آن دامن زدند، یك ساختار نوین اجتماعی مسلط، یعنی جامعهٔ شبكهای، یك اقتصاد نوین، یعنی اقتصاد اطلاعاتی- جهانی؛ و یك فرهنگ نوین یعنی فرهنگ مجاز واقعی را به عرصهٔ وجود آورد. منطق نهفته در این اقتصاد، این جامعه و این فرهنگ، زیر بنای كنش و نهادهای اجتماعی در سرتاسر جهان به هم پیوسته است.»
انقلاب تكنولوژی اطلاعات، جهانی نوین را شكل داده كه اقتصاد و سیاست و فرهنگ را به توانایی تكنولوژی جامعه وابسته نموده یعنی برای تولید ثروت كه مهمترین بحث در اقتصاد است، تكنولوژی اطلاعات حرف نخست را میگوید و همینطور در اعمال قدرت كه اساسیترین موضوع در سیاست است و گسترش فرهنگ كه تغذیهٔ معنوی جامعه را به عهده دارد. به همین دلیل هدف علم در روزگار ما تولید تكنولوژی در عصر اطلاعات است كه از طبیعت و نیروهای موجود بیشترین استفاده را مینماید تا زندگی فردی و اجتماعی انسان را با رفاه بیشتری همراه سازد. در مناسبات اقتصادی و تولیدی كوشش میشود تا خود را به سمت به حداكثر رساندن نوآوری و انعطافپذیری سوق دهند، كه نوع جدیدی از سازمان و مدیریت در حال شكلگیری است.
علم و دانش همواره برای پیشبرد انسان در نظر گرفته شده اما چنین نیست كه از آن سوءاستفاده نشده باشد و برای جنایت و فساد بكار نرفته باشد. بخشی از دانش جدید بشر برای كارهای خلاف قانون استفاده میشود. مافیای آمریكا، كارتلهای مكزیك و كلمبیا، قاچاق در تركیه و مانند اینها از دستآوردهای علمی استفاده میكنند. این انحرافها زندگی انسان را در روی كرهٔ زمین با تهدید مواجه نموده و نشان میدهد كه علم و تكنولوژی به همان اندازه كه مفید و سعادتآور است، خطرناك و نابودكننده نیز میباشد. به گزارش پلیس آلمان در سال ۱۹۹۳ معاملات غیرقانونی مواد رادیواكتیو به ۲۴۱ مورد رسیده كه سال به سال به آن افزوده میگردد، قاچاق زنان و كودكان به ویژه در آمریكای لاتین و قاچاق اعضای بدن انسان به طور سرسامآوری رو به افزایش است. پدیدهٔ پولشویی و دهها نمونهٔ دیگر خطرهای بهرهبرداری نادرست از علم و تكنولوژی را خاطرنشان میسازد.
پروفسور رنهگنون مینویسد: «در چنین جهانی، دیگر نه برای فهم و عقل قدسی مقام و محل اعرابی وجود دارد و نه برای هر آنچه خصلت باطنی و روحی محض دارد، زیرا این امور در جهان نامبرده نه دیده میشود و نه لمس میگردد، به حساب و شمار در نمیآید. آیا جای شگفتی نیست كه جنون و شهرت آنگلوساكسونها در بازیهای ورزشی هر روزه زمینههایی به كف میآورد. آرمان و هدف آنها، «حیوان انسانی» است كه نیروی عضلانی خود را به حداكثر ممكنه رشد داده باشد. هدف تمدن متجدد عبارتست از افزایش نیازمندیهای ساختگی، این تمدن همیشه بیش از آنچه میتواند ارضاء نماید نیازمندی بوجود میآورد، در این راه توقف دشوار میباشد. دیگر جز «تحصیل پول» منظوری دیگری در میان نیست، نتیجه این كه برای این دنیای مادی پایانی غمانگیز و مصیبتبار پیشگوئی میكنیم.»
به این ترتیب بسیاری از دانشمندان غربی تكیه بر اهداف مادی علم را زیانبار و بحرانساز میدانند و مانند رنهگنون چنین تمدنی را نابودشدنی ارزیابی نمودهاند. در مجموع همهٔ كسانی كه علم و فنآوری را در جنبههای مادی آن خلاصه كردهاند دچار دیدگاهی مادهگرایانه (ماتریالیستی) هستند كه فلسفهای یك بعدی و دنیاگرایانه است كه همهٔ ارزشهای معنوی را نادیده میگیرد.
یكی از طرفداران علم جدید نیز از اینكه هدف علم تسلط بر طبیعت باشد، نگران است و میگوید: «اندیشهٔ استیلا بر طبیعت شاید به خودی خود اندیشهای خنثی و بیطرف است. آنجا كه مورد كمك به همنوعان مطرح است، آنجا كه مورد پیشرفت پزشكی و مبارزه علیه گرسنگی و تیرهبختی مطرح است، البته من از قدرتی كه به واسطهٔ معرفت دربارهٔ طبیعت به دست میآید استقبال میكنم. اما اندیشهٔ استیلا بر طبیعت نوعی كفرورزی، اهانت به مقدسات، جسارت و گستاخی و استكبار است. انسانها در جای خدایان قرار ندارند، و میباید این نكته را فهم كنند.»
مارتین هایدگر (۱۹۷۶-۱۸۸۹) كه قرن بیستم را نیازمند به خدایی تازه میدید و به قول خودش در «طلب هستی» بود عقیده داشت كه: «جهان رو به تاریكی میرود. حوادث اساسی این رو به تاریكی رفتن عبارت است از: هجرت خدایان، نابودی كرهٔ خاك، بر الگو بریدن انسان، غلبهٔ میانمایكی و تأویل نادرست روح.»
این اندیشمندان به اهداف مادی تولید علم اعتراض دارند و آن را زیانبار ارزیابی مینمایند. از این مطلب روشن میشود كه در غرب هم به این ایراد رسیدهاند و با بیانهای مختلف به عدم توجه به اهداف معنوی علم اذعان نمودهاند.
تجددگرایی (Modernism) از غرب به سوی همهٔ جهان گسترش یافته و با شعارهای اصالت انسان (Humanism) از اندیشههای دینی فاصله گرفته و با فراموش كردن معنویت، بشریت را دچار بحران معنوی نموده، چنانكه بیش از همه پوچگرایی (Nihilism) و نسبیتگرایی (Relativism) عقاید و اخلاق جوانان را تهدید میكند. دیدگاه جدید غربی نسبت به علم كه پس از رنسانس عمومیت یافته، هستی را در ماده و جلوههای مادی منحصر نموده و از دین و عرفان دور شده كه عواقب ناگواری را در زندگی دنیایی انسان ببار آورده است.
سنتگرایان یا پیروان حكمت جاوید (Philosophia perennis) مانند رنهگنون، كوماراسوامی، بوركهارت، لینگز، فریتیوف شووان، سیدحسین نصر و دیگران عقیده دارند كه انحصار علم و فنآوری جدید در اهداف مادی آن بحرانآور است. میگویند: «فنآوری جدید كه كاربرد مستقیم علم جدید است، تا همین اواخر در پی دخل و تصرف در طبیعت با تمام توان و بیاعتنایی كامل نسبت به جوانب كیفی طبیعت و آنچه كه سرانجام بر سر محیط انسانی و طبیعی میآید، بود. به همین سبب است كه چنین بحران عمیقی را ایجاد كرده كه هماینك آینده خودش را به طور جدی مورد تردید قرار داده است. فنآوری جدید در تخریب محیطزیست به مرحلهای رسیده كه برای اولین بار در تاریخ بشری، انسان یا دقیقتر بگوییم، انسان متجدد، هماینك هماهنگی كل نظام طبیعی را به مخاطره افكنده است. در حقیقت، بسیاری از منتقدان فنآوری جدید در غرب، در این كه تمدن انسانی بتواند از این مهلكه جان سالم به در ببرد، تردید بسیار دارند، مگر آنكه به آن خطری كه جهان جدید خوانده میشود، از جمله به علم و فنآوری آن یكسره خاتمه بخشیده شود.» تخریب طبیعت را مهمترین نمونهٔ این بحران ارزیابی میكنند، به ویژه در بحران انرژی كه كشورهای جهان در مصرف انرژی، با سرعتی سرسامآور، به منابع طبیعی انرژی هجوم برده و آن را از بین میبرند و حتی میدانند كه این مواد جایگزین ندارند.
در طبیعت، نفت در چهارصد میلیون سال تولید شده و انسان جدید با استفاده از علم و فنآوری خود در حدود چهارصد سال آن را به اتمام میرساند و همینطور انرژیهای دیگر كه آیندهٔ بشریت را تهدید میكند. اهداف مادی علم تنها به نابودی طبیعت اكتفا نمیكند بلكه انسان را از نظر معنوی نیز دچار بحران نموده و فرد و جامعهٔ جدید را بیهویت و بیایمان نموده كه آمار جرائم و جنایات و دیگر انحرافات اجتماعی بهترین دلیل بر صحت این مدعاست.
این واقعیتها نشان میدهند كه بشر نباید تنها به علوم مادی تكیه نماید و از حقایق معنوی غافل گردد. آلبرت انیشتین دانشمند بزرگ میگوید: «در تكامل فكر علمی، حقیقتی به صورت خیلی روشن ظاهر و بارز گشته است. هیچ رازی در جهان فیزیكی نیست كه به راز دیگری در وراء خود منتهی نشود. همهٔ شاهراههای عقل و همهٔ كورهراههای علوم نظری و فرضیات و حدسیات سرانجام به فضای بیپایانی منتهی میگردد كه عقل بشر از ادراك اندازهٔ آن قاصر است، زیرا كه بشر به زنجیر اوضاع وجود خود بسته و در درون حدود و قیود طبیعت خویش زندانی است. جای آن است كه با حیرتزدگی جملهای را كه هزار و نهصد سال قبل پولس مقدس بر زبان آورد تكرار كند و بگوید كه: جهان به امر خدا به وجود آمد و در آن هر چیزی پیداست، ساخته و پرداختهٔ چیزی است كه پیدا نیست.»این گفته نشان میدهد كه علم جدید به این باور رسیده كه بدون معنویت میتواند جهان را اداره كند و پرسشهای انسان را پاسخ گوید و بر مشكلات فردی و اجتماعی فایق آید. در حالی كه چنین نیست و نادیده انگاشتن معنویت و اهداف معنوی علم بزرگترین خسارتها را به جامعهٔ بشری وارد میسازد. چنین است كه یكی از فیزیولوژیستهای معروف میگوید: «استفادهٔ علمی از اكتشافات علمی در زندگی روزانهٔ ما وضع دنیای مادی و روانی را بكلی دگرگون ساخته است و این تحولات در موجودات نفوذ عمیقی كرده است. بدین جهت برای ما زیانبخش گشته، كه بدون توجه به احتیاجات حقیقی آدمی بكار رفته است.» در جای دیگری نیز گفته بود كه همهٔ اختراعات جدید بشر ظاهراً وظیفهای جز برهم زدن آرامش و تحریك اعصاب آدمی را ندارند.
●اهداف معنوی تولید علم
مهمترین دستور قرآن مجید و پیام الهی به ما انسانها این است كه زندگی به این جهان مادی محدود نمیشود و خلقت انسان برای خوردن و آشامیدن و مانند اینها نیست، بلكه هدفهایی متعالی و معنوی نیز در كار است. همین پیام را در مورد تولید علم نیز باید در نظر گرفت و علم و فنآوری را در برخورداریهای مادی آن خلاصه نكرد، در فلسفهٔ اسلامی چنان به جنبهٔ معنوی و مادی علم توجه شده كه از نظر ملاصدرا بزرگترین فیلسوف اسلامی، علم از مقولهٔ «وجود» به شمار میآید یعنی هر كس از علم بهرهٔ بیشتری داشته باشد از وجود سهم بیشتری كسب كرده است.
در اندیشهٔ اسلامی علم دو فایده و هدف معنوی دارد. یكی فایدهٔ علم به خودی خود است كه نور به شمار میآید و قلب را روشن میسازد. دیگری فایدهٔ آن در عمل است كه ظاهر و باطن انسان را پاك مینماید و به خداوند نزدیك مینماید. ملا احمد نراقی مینویسد: «بدان كه علم بر دو نوع است مقصود فینفسه و آن نوری است كه در قلب ظاهر میشود چنان كه فرموده «لیس العلم بكثره التعلم بل نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» و به واسطه این علم مشاهده میشود، امور غایبه و حاصل میشود ملكه تحمل بلاها و علامت آن اعراض حقیقی است از دنیا و مافیها و توجه به عالم عقبی و مستعد مرگ شدن پیش از فوت فرصت و این علم اشرف علوم و مقصد اصلی است.
و قسم دوم آن كه مقصود از آن عمل است ظاهراً یا باطناً، متوسل به قسم اول شوند و آن علم به اموری است كه باعث قرب و بُعد به جناب حق میشود و از این قسم است علم به فروع شرعیه، هر گاه اخذ شود از معادن آنها.» سپس نوع اول را علم باطن و علم حقیقت میگوید و علم دوم را علم ظاهر و علم شریعت كه اگر هر دو با هم جمع شوند علم حكمت را بوجود میآورند كه در قرآن مجید هم آمده: «و من یؤت الحكمه فقد اوتی خیراً كثیراً» و به این ترتیب براساس اینكه علم با مرتبهٔ یقین پیدا میشود و یقین سه مرتبه دارد (علم الیقین، عین الیقین و حقالیقین) نتیجه میگیرد كه سه نوع دانشمند داریم: «علماء بر سه قسمند: علمای ظاهر فقط، و ایشان مانند شمع و چراغند و این طایفه كم میشود كه از محبت دنیا خالی باشند چه ایشان نه دنیا را شناختهاند و نه آخرت را دانستهاند، و علمای باطن فقط، و ایشان ستارگانند و نور ایشان از خودشان تجاوز نمیكند و ایشانند كه مسمی به ابدالند، و قسم سیم حكماء هستند و مثال ایشان مثال آفتاب است و ایشان قطب وقت خویشند.»
اسلام دینی است كه بشریت را به سوی علم و دانش راهنمایی و تشویق نموده، اما همواره توصیه نموده كه از اهداف معنوی علم غافل نباشید. حدود ۷۰۰ آیه در قرآن كریم به حمایت از علم وجود دارد و روایات بیشماری در این زمینه از اولیای دین موجود است
مانند: اطلبوا العلم من المهد الی اللحد، ز گهواره تا گور دانش بجوی.
مولوی: خاتم ملك سلیمانست علم جمله عالم صورت و جانست علم
و همواره به دنبال این توصیهها لزوم تقوی و معنویت مشاهده میشود و حتی به علوم تجربی نیز اهتمام داشته چنانكه حضرت علی(ع) میفرماید: و فی التجارب علم مستأنف. تجربههاست كه موجب بروز علم جدید میشود. العقل حفظ التجارب. تعقل نگهداری و بهرهبرداری از تجربههاست . و دهها مورد مانند اینها و همین عوامل باعث گردید كه دانشمندان اسلامی در قرنهای چهارم تا ششم هجری پیشتاز در علم و دانش شوند.
خیام در كتاب مصادرات اقلیدس چنین مینویسد: «تحقیق علوم و بدست آوردن آنها به وسیلهٔ براهین عقلی برای جویندهٔ نجات و سعادت ابدی از جملهٔ واجبات است. مخصوصاً آن كلیات و قوانین كه بوسیله آنها میتوان به تحقیق معاد و ابدیت نفس رسید. كه بدست آوردن درك اوصاف خداوندی و اثبات نبوت به مقدار طاقت بشری است.» یعنی از نظر دانشمندان اسلامی تحصیل علم و پیشرفت دانش تنها برای رفاه در زندگی مادی نیست، بلكه به سعادت و نجات ابدی میاندیشند.
اهداف معنوی علم در اسلام را علامه جعفری چنین توصیف میكند: «جهت خاص علم در اسلام عین همان جهت خاص است كه خود اسلام نیز در همان جهت حركت میكند. این جهت خاص عبارتست از «حیات معقول» كه هر دو بُعد مادی و معنوی انسان را برای به فعلیت رساندن در مسیر تكامل تضمین میكند. علم دارای یك جهت ذاتی است كه آشنا ساختن و آگاه كردن انسان به واقعیاتی كه آتش اشتیاق وصول به آنها در نهاد همهٔ انسانها زبانه میكشد و با نظر به این جهت ذاتی است كه علم میتواند هدف اصیل معرفی شود. علم در اسلام یك جهت دیگر دارد كه جنبهٔ وسیلهای بودن است.»
●اهداف تولید علم در ایران و راهكارهای عملی
در ایران زمین همواره اهداف مادی و معنوی علم در نظر گرفته شده و دانشمندان ایرانی در برخی از قرون و اعصار پرچمدار علم در جهان بوده و در تحقیقات علمی خود همواره در كنار جنبهٔ مادی آن به اهداف معنوی نیز پرداختهاند. ابوریحان بیرونی در كتاب آثار الباقیه به مطالعهٔ طبیعت پرداخته و مینویسد: «جهت این كه آب چشمهها در زمستان زیادتر میگردد این است كه غرض ایزد تعالی از احداث و پدید آوردن كوهها این بوده كه منافعی به بندگان عاید گردد.» در تاریخ علم شیمی و كیمیا جابر بن حیان و محمدبن ذكریای رازی از بزرگترین دانشمندان جهانی به شمار میآیند كه در آثار خود به هر دو جنبهٔ اهداف علم پرداختهاند. در كتاب جابربن حیان نوشتهٔ پل كراوس (Paul Kraus) این مطلب دیده میشود.
دیگر دانشمندان چون خواجه نصیرالدین طوسی، غیاثالدین جمشید كاشانی، قطبالدین شیرازی، بوعلی سینا، ابومعشر بلخی و دیگران در كنار رشتهٔ تخصصی خود همواره به اهداف معنوی تولید علم اشاره كردهاند و امید است در زمینه جدیدی كه برای تولید علم در ایران بوجود آمده و بسیاری از اندیشمندان انتظار دارند كه تحولی بزرگ در پیشرفت علمی پیش آید و دانشگاهها نقش اول را به عهده بگیرند و ایران را در آستانهٔ توسعهای جدی مشاهده كنیم.
برای دستیابی به اهداف مادی و معنوی تولید علم در ایران باید به راهكارهایی عملی برای تحقق چنین پیشرفتی پرداخت و موانع را نیز شناسایی نمود. در اینجا به اختصار به چند مورد از این راهكارها اشاره میشود. مهمترین عوامل تولید علم كه در ایجاد روح علمی و تقویت تحقیق مؤثر است، عبارتند از:
۱- عوامل فرهنگی مانند اندیشههای دینی، فلسفی و اجتماعی كه دیدگاه افراد را نسبت به علم تشكیل میدهند.
۲- عوامل اقتصادی و اجتماعی مانند سطح زندگی افراد، نهادهای آموزشی و برنامههای درسی و كمك آموزشی.
۳- عوامل سیاسی كه سرمایهگذاری دولت برای توسعهٔ علم و تحقیق در همهٔ مراكز علمی كشور باشد.
مدارس و دانشگاهها مهمترین مراكز علمی كشور به شمار میآیند كه هر چه از لحاظ كمی و كیفی خدمات بهتری ارائه دهند نتیجهٔ مطلوبتری را ببار میآورند. راهكارهای عملی آن در چند جهت قابل تقسیمبندی است:
۱- رسیدگی به وضعیت محققان و پژوهشگران:
الف- بكارگیری برجستهترین پژوهشگران و واگذاری كار به كاردان در هر بخش.
ب- استخدام و جذب محققان و تأمین زندگی آنها و جلوگیری از فرار مغزها.
ج- اصلاح قوانین موجود برای بهبود بخشیدن به وضع تحقیق در كشور.
۲- رسیدگی به وضعیت مراكز آموزش عالی كشور:
الف- حمایت از دانشگاههای دولتی و غیردولتی از طرف دولت و مردم.
ب- تمركز نیروها و سرمایهها در رشتههایی كه با امكانات طبیعی و اقتصادی ایران هماهنگی دارد.
ج- حذف مقررات دست و پاگیر اداری و كمك به بالا بردن كیفیت دانشگاهها.
یكی از اندیشمندان معاصر عوامل مؤثر در علم و تحقیق در ایران را به دو دستهٔ عوامل مثبت و منفی تقسیم كرده كه خلاصهٔ آن این است:
▪عوامل مثبت:
۱- وجود سنت قدیمی علمی در ایران و احترام به علم در فرهنگ مثبت.
۲ داشتن تفكر انتزاعی، و زبانی كه قادر به بیان مفاهیم علمی است.
۳- داشتن یك سنت پیوسته فكری كه تاكنون زنده است. (فكری و فلسفی).
۴- ذوق و علاقه فطری ایران به علوم و جذب افكار تمدنهای دیگر.
۵- وجود امكانات مالی و اقتصادی برای تحقیق.
▪و عوامل منفی:
۱- عدم توجه به وضع محققان و امور تحقیقی از لحاظ قانونی و حقوقی.
۲- عدم توجه به وضع محققان از لحاظ اجتماعی.
۳- نبودن محرك برای تحقیق در علوم جدید (عدم انگیزه).
۴- نبودن معیار سنجش آثار علمی و ارزیابی دقیق تحقیقاتی كه انجام میگیرد.
۵- عدم برنامهای جامع در كارهای علمی و تحقیقی (بسیاری كارها تكراری است).
۶- عدم هماهنگی بین محققان و مراكز علمی داخلی و خارجی.
۷- نبودن آمار دقیق در امور تحقیقی و فقدان آمار شناسان متخصص.
۸- عدم توجه مؤسسات غیردولتی به تحقیق و بیتوجهی به نتایج تحقیق بین عامه مردم.
۹- مهاجرت محققان و دانشمندان به خارج.
۱۰- نبودن كتابخانههای مجهز.
۱۱- نبودن مراكز چاپ و نشر معتبر علمی.
۱۲- نقایص مقررات و قوانین مربوط به محققان و نویسندگان.
۱۳- نبودن مراكز مدارك و بایگانیهای علمی.
۱۴- كمبود اصطلاحات علمی و فنی.
۱۵- كمتوجهی به علوم و روش تحقیقی در دستگاه تعلیماتی.
۱۶- یكی دانستن تحقیق در علوم با «فرنگی مآبی» و دوری از سنن علمی و فرهنگی ایران.
۱۷- كمبود بودجه و وسایل جهت تحقیق.
سپس مینویسد: «با برنامهای منظم و توجه بیشتر به امور تحقیقاتی و علمی و سپردن امور علمی به دست اهل فن و پرداختن به كیفیت در مدارس و مخصوصاً دانشگاهها و احیای سنن علمی در داخل چارچوب فرهنگ ایران، توسعه فعالیتهای تحقیقی و علمی در ایران امكانپذیر است. در عرض ده سال اخیر، از لحاظ كمیت در مسائل مربوط به علم و تحقیق، یعنی در امر چاپ كتاب و مجله و تدریس دروس علمی و تأسیس مؤسسات تحقیقاتی، پیشرفتهایی به چشم میخورد، لكن این پیشرفتها توأم با نواقص بزرگ است.»
نشانههای مثبتی وجود دارد كه سرمایهگذاریهای سالهای اخیر و بویژه تحول بزرگی كه دانشگاه آزاد اسلامی در ایجاد نهضتی بزرگ برای تولید علم بوجود آورده و زمینهٔ مناسب را جهت ایجاد جهشی بزرگ در ایجاد علم فراهم نموده، این زحمتها به ثمر برسد و شاهد بهرهبرداری و ثمردهی این باغ پربركت باشیم.
نویسنده : علیاكبر افراسیابپور
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست