پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سود قاهره از پروژه سازش


سود قاهره از پروژه سازش
خاورمیانه ، بار دیگر كانون تحولات و اخبار جهانی قرار گرفته است. درگیری های تازه فلسطین، ناامنی های عراق و به تازگی ماجرای «نهرالبارد» لبنان، چهره سیاسی این منطقه را دگرگون كرده است.
در این فضا، هریك از بازیگران این منطقه سعی در ایفای نقش تازه دارند. از كشورهای كوچك مانند قطر و اردن كه در تكاپوی به دست آوردن سهم و منافع بیشتر از رخدادهای جدید هستند تا دولت های بزرگ مانند عربستان سعودی كه در تلاش هستند علاوه بر تأمین منافع خود و همپیمانانشان، در نقش میانجیگران بحران های خاورمیانه ظاهر شوند.
دراین میان، كشوری كه دراین فضای آشفته بخت و اقبال سیاسی خود را درخشان می بیند «مصر» است. مصر كه دیپلماسی آن از گذشته تأثیرگذار و با نفوذ به شمار می آید، بیشترین سود ممكن را از تحولات اخیر از آن خود كرده است و تلاش می كند به مهم ترین بازیگر خاورمیانه فعلی تبدیل شود. دست كم می توان در ۴ حوزه مختلف ، نقش آفرینی جدید مصر دیپلماسی سودجویی آن را مورد بررسی قرار داد:
۱) طرح سازش اعراب و اسرائیل و نزاع غزه
۲) مناقشه لبنان
۳) میانجیگری در دارفور
۴) بحران عراق
● پروژه ناتمام اعراب - اسرائیل
مصری ها میزبان همه نشست های سازش در خاورمیانه هستند و سفر میزبانی این اجلاس ها بیشترین عایدات سیاسی قاهره به حساب می آید. آوریل سال جاری آنها میزبان وزرای خارجه كشورهای عضو اتحادیه عرب بودند. این نشست برای بررسی طرح صلح عربی (كه توسط عربستان سعودی در سال ۲۰۰۲ و برای نخستین بار مطرح شد) برپا شد. این طرح كه پس از ۵سال، دوباره وارد صحنه سیاسی خاورمیانه شد بر آن بود كه در صورت عقب نشینی رژیم صهیونیستی به مرزهای سال ۱۹۶۷ ، كشورهای عرب را وادارد روابط خود با این رژیم را عادی و مناسبات دیپلماتیك برقراركنند.
وزیران خارجه اعراب پس از رایزنی ها و مذاكرات طولانی مدت، بر سر طرح عربستان به توافق رسیدند و ۲ كشور مصر و اردن به نمایندگی از اعراب و اتحادیه ایشان ، جهت پیشبرد این طرح و گفت وگو با رژیم صهیونیستی معرفی شدند. این تصمیم نشست قاهره بلافاصله با استقبال ایالات متحده آمریكا مواجه شد. سخنگوی وزارت خارجه آمریكا تصمیم اتحادیه عرب جهت گفت وگو با اسرائیل را مثبت و آن را یك «شروع و آغاز» خواند. اما طرف صهیونیستی آن را وتو كرد و پس از آن واشنگتن ناگزیر شد احتیاط را گرفته و تردیدهایی را در خوشبینی خود نمایان كند.
گفته های «شان مك كورمك» سخنگوی وزارت خارجه آمریكا تردیدهای واشنگتن را آشكار ساخت : «ما پیش از این هم درباره این طرح، به مذاكره و صحبت پرداخته ایم؛ البته امیدواریم گفت وگوهای مستقیم (میان اعراب) با اسرائیل به مرحله اجرایی برسد».
براین اساس، مسئولیت رایزنی سیاسی در مناقشه خاورمیانه بر دوش اردن و مصر قرار گرفت؛ فرصتی كه «عبدالله دوم» (پادشاه اردن) و «حسنی مبارك» (رئیس جمهوری مصر) می كوشند به راحتی از دست ندهند.
مبارك همزمان با پیگیری طرح صلح عربی، دوست مطمئن خود، عمروموسی را راهی لبنان كرد تا بازوی دیگر دیپلماسی قاهره یعنی اتحادیه عرب را در مناقشه لبنان به كار گیرد. در پیگیری پروژه سازش حكومت مصر را زوج سیاسی این رژیم یعنی اردن همراهی می كند اما آشكار است كه در روابط دوجانبه با رژیم صهیونیستی، اردن در مقایسه با مصر از جایگاهی پائین تر برخوردار بوده و حتی به نوعی دنباله رو سیاست های قاهره است. به این مسأله، باید كارت اعتباری «حسنی مبارك» رئیس جمهور مصر نزد آمریكا را هم اضافه كرد.
با این اوصاف مصر و اردن در پیگیری پروژه سازش همیشه از اسرائیل رودست خورده اند. همچنان كه اسرائیل ابتدا از پیشنهاد گفت وگو درباره طرح صلح عربی استقبال كرد. «میری ایسین» سخنگوی حكومت رژیم صهیونیستی گفت: « ما خوشحال خواهیم شد كه نظرات اعراب را مستقیماً از سوی نمایندگانشان بشنویم» اما در ادامه بر مواضع خصمانه پیشین خود پافشاری كرد: «شرایط و دیدگاه ما بدون تغییر باقی مانده است. ما به آنها (اعراب) تحمیل و دیكته نخواهیم كرد كه چه چیزی را به ما بگویند؛ همچنین در پاسخ، ما نیز شرایط مان را بیان خواهیم كرد»، گفته های سخنگوی دولت اسرائیل كه مواضع دوپهلوی حكومت متبوعش را به خوبی آشكار ساخت آب سردی بر سر دیپلماسی مبارك بود . مقامات رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام كردند باید تغییراتی در طرح صلح داده شود تا به بررسی آن بپردازند؛ در غیر این صورت ، مذاكرات اعراب و اسرائیلی ها به سرانجام نخواهد رسید. مشخص است كه تغییرات مورد نظر اسرائیل، چیزی جز تضییع حقوق فلسطینی ها نبود.
واكنش خشمگنانه قاهره پس از شنیدن این سیاست اسرائیل گویای همه چیز بود. حسنی مبارك رئیس جمهوری مصر به انتقاد از اسرائیل پرداخت و دولتمردان رژیم صهیونیستی را به اتلاف وقت و كارشكنی متهم كرد. رئیس جمهور مصر با اشاره به اجماع نسبی اعراب برای گفت و گو با اسرائیل، فرصت پیش آمده را كم نظیر خواند غافل از این كه اسرائیلی ها همچنان بر اصلاح طرح مذكور اصرار كرده و پذیرش طرح پادشاه عربستان را به تحقق شروط خود گره خواهند زد.
به این ترتیب موضوع پیشبرد طرح صلح با اسرائیل به كناری گذاشته شد ؛ دور جدید درگیری های داخلی فلسطین و لبنان كه اوضاع خاورمیانه را بحرانی تر از پیش ساخت آخرین ضربه را بر پیكر پروژه سازش وارد كرد. نزاع میان نیروهای دولتی و شبه نظامیان فتح الاسلام در اردوگاه نهرالبارد لبنان، علاوه بر این كه كشته های بسیار برجای گذاشت به عاملی جهت ورود نیروهای جدید آمریكایی به خاورمیانه تبدیل شد. در آن سو نیز جنگ داخلی میان جنبش «فتح» به رهبری «محمود عباس» با نیروهای حماس به رهبری «اسماعیل هنیه»، سرزمین فلسطین را عملاً به دو پاره تقسیم كرد: «غزه » تحت كنترل حماس و «كرانه باختری» در اختیار جنبش فتح و این یعنی پایان رؤیای امیر عبدالله و مبارك كه پروژه جدیدش را كلید زده بودند اما مردان قاهره می دانستند كه اگر اغتشاشات خاورمیانه فروكش كند بار دیگر موضوع گفت وگو با رژیم صهیونیستی به جریان خواهد افتاد؛ در آن هنگام بار دیگر «مصر» نقش اصلی را در دیپلماسی سازش ایفا خواهد كرد.
● فرصت های قاهره در بحران عراق
مصری ها به اتفاق عربستان و اردن یك جبهه سیاسی مشترك در بحران عراق ایجاد كرده اند. برای قاهره برگزاری اجلاس شرم الشیخ در اواسط اردیبهشت ماه امسال، بزرگترین گردهمایی عراق پس از صدام و پرسودترین فرصت دیپلماتیك بود. در پایان نشست شرم الشیخ، ۵۰ كشور و نهاد بین المللی به ثبات و پیشرفت عراق تأكید و توافق مربوط به بخشش بدهی این كشور و طرح ۵ ساله حمایت اقتصادی از عراق را امضا كردند.
مصری ها خود را آماده كرده بودند كه از رهگذر این اجلاس بزرگترین امتیاز كه گشودن باب مذاكره ایران و آمریكا بود را به دست آورند.
آرزوی مصری ها برای گفت وگوی رایس و متكی محقق نشد. فقط كارشناسان ایران و آمریكا به گفت وگو و مذاكره با یكدیگر پرداختند اما قاهره مدعی است كه اجلاسی به میزبانی مصر (شرم الشیخ) توانست به قطع تماس دیپلماتیك آمریكا و ایران پایان داده و گفت وگوی میان این ۲ كشور را در عراق سبب شود.
هنوز پس از چند ماه، قاهره از اجلاس بزرگ عراق به عنوان نقطه درخشان دیپلماسی خود یاد می كند .
● صحنه دارفور
در میان دولت های عربی، قاهره مهمترین بازیگر بحران دارفور است. این روزها اوضاع در دارفور سودان وخیم تر شده و بحران غرب این كشور همچنان ادامه دارد. با این وجود، وقوع یك رویداد مهم، بار دیگر نگاه ها را به سمت دارفور جلب كرده است؛ دولت سودان در نامه ای به دبیركل سازمان ملل، موافقت خود را با استقرار نیروهای بین المللی به همراه صلح بانان اتحادیه آفریقا در منطقه دارفور اعلام كرد. این، سومین بار ظرف یك سال گذشته است كه دولت سودان موافقت خود را با این موضوع اعلام می كند.
مسأله ای كه «حسن عمرالبشیر» رئیس جمهوری سودان را بار دیگر به پذیرش سربازان سازمان ملل ترغیب كرد، پا در میانی مصر و حسنی مبارك بود. مصر تا پیش از زمستان گذشته توجه چندانی به بحران دارفور نداشت و سیاست خارجی خود را (مطابق معمول) بر خاورمیانه متمركز ساخته بود، اما با افزایش درخواست های بین المللی (بویژه سفارش نمایندگان كنگره آمریكا)، حسنی مبارك تصمیم گرفت به صورت فعالانه در دارفور ظاهر شود. به این ترتیب، هیأت های دیپلماتیك مصری دست به كار شده و به رایزنی پرداختند. در نتیجه این تحرك دیپلماتیك رئیس جمهور سودان عازم قاهره و گفت وگو با حسنی مبارك شد.
اندكی پس از این ملاقات بود كه دولت سودان به طور رسمی آمادگی خود را جهت پذیرش صلح بانان بین المللی اعلام كرد. بسیاری از ناظران عرب میانجیگری مصر را در اتخاذ این تصمیم حكومت خارطوم، تأثیرگذار دانستند.
با این تفاسیر، امروزه مصر می كوشد با مانورهای سیاسی در ۴ جبهه بحرانی خاورمیانه، نه تنها به عنوان كشوری مهم در خاورمیانه مطرح شود، بلكه خود را پل ارتباط آمریكا، اروپا و سازمان ملل در خاورمیانه بشناساند. بدون شك ۲ عامل اصلی راهنمای این دیپلماسی سودجویانه قاهره است.
۱) بافت عربی - آفریقایی
۲) میراث سیاسی سادات و مبارك.
موقعیت ژئوپولتیك مصر یك عامل تعیین كننده است. شاید چند كشور مانند لیبی، سومالی و سودان در ردیف كشورهای مهم عربی - آفریقایی محسوب شوند، اما هیچ كدام جایگاه مصر را ندارند. مصر در قسمتی حساس از قاره سیاه واقع شده است كه علی رغم قرار گرفتن در شمال آفریقا، همسایه مرزی كشورهای خاورمیانه مانند اردن و فلسطین اشغالی نیز به شمار می آید. چنین موقعیت استراتژیكی، این فرصت را در اختیار مصر و دولت آن قرار داده است تا با استفاده از آن، هم به بازیگر مهم خاورمیانه تبدیل شود و هم به طرف تأثیرگذار آفریقا.
از طرفی، روابط كنونی مصر با اسرائیل، برگرفته از تفكر ۲ رئیس جمهور این كشور عربی است؛ انورسادات و حسنی مبارك. سادات كه ریاست جمهوری مصر در دهه ۷۰میلادی را بر عهده داشت، تصمیم گیرنده اصلی درباره سازش با رژیم صهیونیستی بود تا جایی كه پیمان سازش مصر و اسرائیل نیز در زمان ریاست جمهوری انورسادات (۱۹۷۹ میلادی) به امضا رسید. سادات اندكی پس از امضای پیمان، توسط «خالد اسلامبولی» ترور شد. علی رغم مرگ سادات، سیاست های او توسط جانشینش، حسنی مبارك (كه پیش از ترور سادات، معاون وی نیز بود) ادامه یافت. مبارك كه از سال ۱۹۸۱ میلادی تاكنون ریاست جمهوری مصر را بر عهده دارد، اندیشه های سازش طلبانه انور سادات را تحقق می بخشد.
اكنون قاهره كه با جنگ نهرالبارد و غزه سرنوشت دیپلماسی سازش خود را در خطر می دید تنها یك هفته پس از اعلام انحلال دولت حماس توسط محمود عباس، كشورهای خاورمیانه را به مذاكره دعوت كرده است. حسنی مبارك از رهبران رژیم صهیونیستی (ایهود اولمرت)، فلسطین (محمود عباس) و اردن (عبدالله دوم) دعوت كرد تا در نشست «صلح» در شرم الشیخ مصر شركت نمایند و قاهره را به گردش دوباره چرخ سازش امیدوار كرده است.
هادی جرقوئیان
منبع : روزنامه ایران