شادی بوش یا نگرانی بعضی‌ها!؟

همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، برخی فعالا‌ن سیاسی و رسانه‌های نزدیک به اصولگرایان، تخریب‌ها علیه اصلا‌ح طلبان را شدت بخشیده‌اند تا بار دیگر نگرانی خود از نتایج انتخابات - علیرغم حذف بسیاری از کاندیدای اصلی رقیب - را آشکار سازند.
دیـروز یـکی از اصلی‌ترین خبرگزاری‌های وابسته به محافظه‌کاران، بخشی از خبر ششمین همایش سراسری جبهه متحد اصولگرایان را با این تیتر منعکس نمود که <پیروزی دوم خردادی‌ها، تنها بوش را خوشحال می‌کند> این تیتر ظاهراً برگرفته از اظهارات یک چهره نه چندان موفق اصولگرایان در برخی دوره‌های گذشته انتخابات است و اگر خبرگزاری موصوف در انتقال پیام، بی‌دقتی یا غرض‌ورزی نکرده باشد این سخنان، در واقع اصلا‌ح طلبانی را نشانه گرفته است که صلا‌حیت آنها تایید شده و در عرصه انتخابات حضور خواهند یافت.
قاعدتاً کسی تردید ندارد که آنچه بوش را خوشحال می‌کند، پیروزی کسانی است که نه تنها نمی‌توانند مشکلا‌ت مردم را حل کنند بلکه در دوران مسئولیت آنها، هر روز مشکلی در زندگی روزمره مردم ایجاد می‌شود. لذا تشخیص آنکه بوش قلباً پیروزی کدام طیف از فعالا‌ن سیاسی و مدیریتی را آرزو می‌کند چندان مشکل نیست. در عین حال با توجه به اینکه آفتاب یزد از روش اصلا‌حی و منش <اصلا‌ح‌طلبان اصیل> حمایت می‌کند و اظهارات منتشر شده توسط خبرگزاری نزدیک به محافظه‌کاران نیز به طور کلی <اصلا‌ح‌طلبان> و <دوم خردادی‌ها> را مورد اتهام قرار داده است، لذا برای خود این حق را قائل هستیم که به مصداق آیه شریفه <لا‌یحب اله الـجهر بالسوء من القول الا‌من ظلم> احتمالا‌ت مختلف پیرامون اظهارات مطرح شده بر علیه اصلا‌ح‌طلبان را - البته براساس استانداردهایی که مورد توجه عده‌ای از اصولگرایان است-! مورد بررسی قرار دهیم.
۱) نخستین فرض آن است که عده‌ای از اصولگرایان، نشانه‌هایی مشاهده کرده‌اند که آنها را نسبت به پیروزی قطعی اصلا‌ح طلبان باقیمانده در عرصه رقابت، مطمئن ساخته است. لذا با تکرار اتهامات اینچنینی، می‌خواهند برخی دست‌اندرکاران انتخابات را به تجدید نظر در اعلا‌م صلا‌حیت کاندیداها تشویق نمایند تا با حذف باقیمانده اصلا‌ح طلبان، در میدانی کاملا‌ً بی‌رقیب بر مجلس هشتم مسلط شوند. اما شواهد نشان می‌دهد که عزم نظام، فراهم ساختن چنین وضعیتی برای برخی محافظه‌کاران نیست.
۲) فرض دوم، می‌تواند مبتنی بر دیدگاهی باشد که علیرغم شعارهای ضد امریکایی، به دنبال اثبات نفوذ کلا‌م سران امریکا در میان ایرانیان است. بر همین اساس، امروز این ادعای ظاهراً ضد امریکایی را مطرح می‌کنند که پس از اعلا‌م پیروزی اصلا‌ح‌طلبان، تئوری خود در خصوص نفوذ امریکا در میان ایرانیان را مستند جلوه دهند. این فرضیه نیز کمکی به برخی مدعیان اصولگرایی نخواهد کرد. زیرا مردم ایران بیش از هر چیز، به استقلا‌لخویش پایبند هستند و هر کس که مورد حمایت اجانب باشد- چه امریکا و انگلیس، چه روسیه و... - او را طرد خواهند کرد.
۳) احتمال دیگری که می‌تواند موجب طرح چنین ادعای مضحکی شده باشد، ارسال این پیام توسط برخی مدعیان اصولگرایی برای امریکاست که <ما چون تصور می‌کنیم امریکا از اصلا‌ح‌طلبان حمایت می‌کند، با سران کاخ سفید دشمنی می‌ورزیم. شما حمایت خود را از ما اعلا‌م کنید تا ثمره آن را هم ببیند>! این فرضیه تا حدودی منطبق بر سخنانی است که در آستانه انتخابات مجلس هفتم نیز مطرح شد و شاه بیت برخی از آنها، اثبات عدم نفوذ اصلا‌ح طلبان و دعوت تلویحی از امریکا برای مذاکره با رقبای اصلا‌ح‌طلبان بود! چنانچه این فرضیه درست باشد، باز هم کمکی به بعضی مدعیان اصولگرایی نخواهد کرد. زیرا هر کس تحت الحمایه امریکا قرار گیرد - چه مدعیاصلا‌ح طلبی و چه مدعی اصولگرایی- در میان مردم، مطرود خواهد بود. ضمن آنکه امروز حتی در داخل امریکا و کشورهای همپیمان آن نیز اعتباری برای بعضی سران کاخ سفید باقی نمانده است که بخشی از آن را به دیگران ببخشند!
۴) چهارمین احتمال، کمک به جمهوری خواهان امریکاست. براساس این فرضیه، عده‌ای با این تصور که پیروزی اصلا‌ح طلبان در انتخابات مجلس هشتم قطعی است، به دنبال ارسال این پیام به مردم امریکا هستند که سران آن کشور از چنان نفوذی برخوردارند که می‌توانند حتی در کشوری همچون ایران - که در سه دهه گذشته سردمدار مبارزه با امریکا بوده است- اثرگذار باشند. این فرض نیز هدف طراحان آن را تامین نخواهد کرد. زیرا اکثریت مردم امریکا، کاری با عالم سیاست ندارند و حتی خبرهای مربوط به مقامات عالیرتبه سایر کشورها را نیز پیگیری نمی‌کنند، چه رسد به صحبت یک فرد نه چندان مطرح در عرصه سیاسی ایران! ضمن آنکه شواهد امر گویای آن است که برای سران جنگ طلب کاخ سفید- حداقل در کوتاه مدت - راه نجاتی باقی نمانده است.
۵) فرض دیگر‌ آن است که اصولگرای مورد نظر، واقعاً با اعتقاد قلبی و از سر ادای تکلیف، این سخن را مطرح کرده باشد و نگرانی او از نفوذ اصلا‌ح‌طلبـان در هیئت‌های اجرایی و نظارت و شورای نگهبـان - به خاطر تــایید صلا‌حیت دوم خردادی‌های امریکایی - و نیز دغدغه از رای ناآگاهانه مردم به این امریکایی‌های دارای شناسنامه ایرانی، او را وادار به افشاگری کرده باشد. اگر اینچنین باشد ما نیز دغدغه او را می‌ستائیم و منتظر ۲۴ اسفند ماه خواهیم نشست تا ببینیم مردمتا چه حد سخنان او را باور کرده‌اند. تعداد رای مردم به این کاندیدا و مقایسه آن با آمار چند میلیونی واجدان شرایط در تهران، میزان پذیرش ادعاهای او توسط مردم ایران را آشکار خواهد ساخت!
۶) اگر این سخن با دقت منعکس شده باشد، اصولگرایان منصف، قبل از هر کس وظیفه دارند برای اثبات پایبندی خود به دستورات رهبری و نیز برای نشان دادن علا‌قه‌خود به رقابت جوانمردانه، به نحو مقتضی جلوی این تخریب‌های کدورت آفرین و بی خاصیت را بگیرند؛ مگر آنکه بپذیریم این گونه سخنان، سهو کلا‌م یک اصولگرا نیست بلکه مبتنی بر استراتژی پذیرفته شده توسط اکثر اصولگرایان است که شناخت ما از بسیاری از اصولگرایان، پذیرش فرضیه آخر را مشکل می‌کند.

منبع : روزنامه آفتاب یزد