چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مسافر - VOYAGER


مسافر - VOYAGER
سال تولید : ۱۹۹۱
کشور تولیدکننده : آلمان و فرانسه
محصول : ابرهارت یونکرر سدورف
کارگردان : فولکر شلوندورف
فیلمنامه‌نویس : رودی وورلیتسر، بر مبنای رمانی نوشتهٔ ماکس فریش
فیلمبردار : یورگس اروانیتیس و پی‌یر لوم
آهنگساز(موسیقی متن) : استنلی مایرز
هنرپیشگان : سام شپارد، ژولی دلپی، باربارا سوکووا، دیتر کیرشلشنر، تریسی لیند، دبورا لی فورنس و اوگوست تسیرنر
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۷ دقیقه


ـ فرودگاه آتن، سال ۱۹۵۷، ̎والتر فیبر̎ (شپارد)، مهندس هیدروالکترونیک جهان گرد هنگام خداحافظی از محبوبهٔ باستان‌شناسش، ̎هانا ̎ (سوکووا)، به یاد خاطرات گذشته می‌افتد... چند ماه قبل در حالیکه از ونزوئلا به نیویورک می‌رفته، هواپیمایش در بیابان‌های مکزیک فرودی اضطراری انجام می‌دهد و در همان جا با یکی از مسافران، ̎هربرت هنکه̎ (کیر شلشنر) آشنا می‌شود که برادر یکی از دوستان قدیمی‌اش، ̎یواکیم̎ (تسیرنر) است. زوریخ، سال ۱۹۳۷، ̎والتر̎ و ̎یواکیم̎ هر دو از ̎هانا ̎ خوششان می‌آمده ولی ̎هانا ̎ پیشنهاد ازدواج ̎والتر̎ را رد کرده و همسر ̎یواکیم̎ شده است. ̎هربرت̎ خبر می‌دهد که ̎یواکیم̎ و ̎هانا ̎ بعداً از هم جدا شده‌اند و ̎یواکیم̎ در حال حاضر در یک مزرعهٔ تنباکو در مکزیک زندگی می‌کند. ̎والتر̎ همراه ̎هربرت̎ به سراغ ̎یواکیم̎ می‌روند ولی با جسد حلق‌آویز شده‌اش روبه‌رو می‌شوند. ̎والتر̎ به نیویورک بر می‌گردد و می‌بیند محبوبهٔ سابقش آپارتمانش را اشغال کرده است. ̎والتر̎ که برای سخنرانی به فرانسه دعوت شده، بین راه در کشتی، با دختر نوجوانی به نام ̎الیزابت پایپر̎ (دلپی) آشنا می‌شود و تصمیم می‌گیرد او را ̎سابت̎ بنامد. ̎والتر̎ در پاریس دوباره با ̎سابت̎ روبه‌رو می‌شود. ̎سابت̎ می‌گوید که خیال دارد با ̎اتو استاپ̎ کردن به رم برود. ̎والتر̎ هم به دنبالش می‌رود. در آنجا پی می‌برد که مادر ̎سابت̎، ̎هانا هنکه̎ نام داشته و حالا در آتن کار می‌کند و ̎سابت̎ قصد دارد به دیدن او برود. ̎والتر̎ به ̎سابت̎ می‌گوید که مادرش را قبلاً می‌شناخته است. ̎سابت̎ در سقوطی مجروح می‌شود. ̎والتر̎ که او را به بیمارستان برده با ̎هانا ̎ رودرو می‌شود. ̎هانا ̎ اصرار دارد به ̎والتر̎ بقبولاند که ̎سابت̎ دختر ̎یواکیم̎ است. ̎سابت̎ بر اثر خونریزی مغزی می‌میرد و ̎والتر̎ و ̎هانا ̎ دلشکسته از این ماجرا، دوباره در فرودگاه آتن از هم جدا می‌شوند.
ـ در عنوان‌بندی، اعتبار اصلی نوشتن فیلمنامهٔ مسافر به وورلیتسر اعطا شده است، نویسندهٔ دنیا دیده و اهل سفری که داستان‌هایش در طول سال‌ها از مسیر سینمای عامه‌پسند به دور بوده‌اند. اگر غم‌نامهٔ مشهور وورلیتسر دربارهٔ تبعیدی بودن و دور افتادن، پت گارت و بیلی د کید (سام پکین‌پا، ۱۹۷۳)، را به یاد آوریم، وسوسه می‌شویم که شخصیت محوری مسافر را یاغی دیگری بشناسیم که تقدیرش حرکت دائمی درون تله‌ای بی‌انعطاف است. اما دست کم سه آوای دیگر نیز در این فیلم شنیده می‌شود که مسئله ̎تألیف̎ فیلم را پیچیده می‌کند. بنیان فیلم رمانی نوشتهٔ فریش سوئیسی است که مفهوم تصادف‌ها و برخورد‌های شوم را به کار می‌گیرد تا قهرمان زن‌باره را عاجز سازد. متن فریش طنین بحران میانسالی در طول یک دهه قبل از این را می‌توان گردهمائی‌های مردان پا به سن گذاشته تعبیر کرد. آوای سوم از آن شپارد است که نمایش‌نامهٔ خودش بازیچهٔ عشق شوری ممنوع را به تصویر می‌کشید که مرد سرگردان را از برهوت بیرون می‌کشاند و دوباره او را به دامان آن می‌افکند. تمهیدی که قصهٔ مسافر را نافذتر می‌کند، اکراه شخصیت‌های فیلم است در رک و راست حرف زدن با هم، پرسیدن اساسی‌ترین سئوالات و جواب دادن به چنین سئوالاتی یا باور جواب‌هائی که دریافت می‌کنند. خلق آشفتگی و تراژدی از چنین مقدماتی، فرآیند ساده‌ای نیست.