شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا
جایگاه وجود خدا در فلسفه

یکتاپرستی (در عربی توحید) عبارت است از باور به یک ایزد یگانه، ایزدی که همه چیز و همه پدیدهها را آفریده یا دربرمیگیرد.
● یکتاپرستی اشکال گوناگون دارد از جمله:
▪ خداپرستی
این روش، اعتقاد به یک "خدای متشخص" است، یعنی خدایی با یک منش و شخصیت ویژه. این بینش مذهبی بر این باور است که خداوند جدای از این جهان وجود دارد و جهان و انسان را آفریده است. این روش اعتقاد به دین را نیز پذیرا است.
▪ خداانگاری
این بینش قبول خدا منهای دین و مذهب است. خداانگاران از راه خرد و بخردانگی به وجود یک خدا معتقد میشوند و به اینکه پیامبرانی یا کتابهایی از سوی آفریننده به زمین آمده باور ندارند.
▪ همه خدایی
همهخداباوران یا به تعبیر دیگر، گرایندگان به مفهوم وحدت وجود، کل همین جهان را برابر با خدا میدانند. بسته به تعریف این مفهوم، بیخدایان، خداپرستان و خداانگاران همه میتوانند در این بینش مشترک باشند.
▪ خدافراگیردانی
خدا-فراگیر-دانی شکلی از خداپرستی است که معتقد است خدا دربر گیرنده جهان است ولی برابر با جهان نیست. یعنی جهان ما بخشی از خداست.
▪ چند خدایی
اندیشه دیگر که در تضاد و ناسازی با یکتاپرستی قرار دارد اندیشه چندخدایی است که به وجود بیش از یک خدا یا ایزدهای گوناگون باور دارد. روش و اندیشه دیگر دوگانهانگاری است. این اندیشه به وجود دو موجود الهی یا دو اصل ابدی مستقل از هم باور دارد. یکی خوب و دیگری بد.
▪ دوگانهانگاری
بویژه در دین مزداپرستی (زرتشتیگری) دیده میشود ولی گونه کاملتر آن در شاخههای عرفانی مزداپرستی مانند مانیگرایی قابل مشاهده است.
آیین زرتشت (مزداپرستی) را نخستین بینش یکتاپرستانه میان آدمیان دانسته اند. البته برخی این امر را قابل بحث میدانند زیرا خدا و آفریننده اصلی دین مزداپرستی یعنی اهورامزدا تنها آفریننده بشمار نمیرود. باور پژوهندگان بر این است که اندیشه یکتاپرستی از دین زرتشت به یهودیت و از آنجا به بقیه دینها منتقل شد.
توحید یکتاپرستی با خلوص است. به این معنی که از هر گونه شرک و کفر مبرا باشد.
▪ ناخداباور یا آتئیست
کسی است که به وجود خدا یا خدایان، اعتقاد ندارد.بنا بر اعتقاد ناخداباوران، خدا را انسان های اولیه به دلیل عجز از یافتن توجیه علمی برای پدیدههای طبیعی همچون طوفان، صاعقه، زمینلرزه، مرگ و غیره... خلق نمودند بدین ترتیب که سعی در نسبت دادن دلیل این پدیده ها به موجود یا موجوداتی فراطبیعی به نام خدا نموده و سپس به مرور زمان توسط افراد خاصی به دلایل گوناگون به عنوان آفریننده جهان معرفی گردید.
در اصطلاحات اسلامی ناخداباوران را مُلحد مینامند. این واژه در میان اسلامباوران باری بسیاری منفی دارد.(ویکی پدیا ، یکتاشناسی)
● امكان شناخت خداوند
پیش از بحث دربارهٔ دلایل وجود خدا ، لازم است به این پرسش مهم و كلیدی پاسخ دهیم، زیرا اگر پاسخ این پرسش منفی باشد، هر گونه بحث و گفتگو دربارهٔ الهیّات، بیهوده وعبث خواهد بود. در این جا دو دیدگاه كلی مطرح شده است، دیدگاه مثبتان و دیدگاه منكران. عقل گرایان و شهود گرایان، خداوند را شناخت پذیر دانسته و راه معرفت خداوند را بر بشر گشوده میدانند. ولی تجربه گرایان و ظاهر گرایان به پرسش فوق پاسخ منفی داده و بشر را از معرفت خداوند ناتوان دانستهاند. اینك به تبیین و بررسی این دیدگاهها میپردازیم.
۱) عقل گرایان
عقل گرایان آن دسته از متفكرانیاند كه حجیت و اعتبار عقل در معرفت را پذیرفتهاند. و اصول ومبادی عقلی را شالودههای معرفت بشری میدانند. و بر این عقیدهاند كه بدون به رسمیت شناختن خرد و اصول عقلی هیچ گونه معرفتی برای انسان حاصل نخواهد شد. حتّی معرفتهای حسّی و سطحی نیز مبتنی بر مبادی عقلی است تا چه رسد به معرفتهای علمی تجربی، و معرفتهای مستند به نصوص و ظواهر وحیانی.
ارسطو و پیروان او در یونان قدیم، دكارت و پیروان او در غرب جدید، فارابی، ابن سینا و همهٔ متكلمان امامیه و معتزله از طرفداران این دیدگاه بودهاند. عقل در كلام "ماتریدیّه" نیز جایگاه والایی دارد. اما در كلام اشعریه در حوزهٔ عقل نظری تا حدودی اعتبار دارد، اما در حوزهٔ عقل عملی سندیت و اعتبار ندارد.
در هر حال، در جهان اسلام فلاسفه و متكلمان بر این عقیدهاند كه از طریق تفكر عقلی میتوان خدا را شناخت. اگر چه در حدود توانایی عقل اتفاق نظر ندارند. چنان كه دلایلی كه برای اثبات وجود خدا اقامه كردهاند، و نیز روشهایی كه برای بحث دربارهٔ صفات خداوند برگزیدهاند یكسان نیست.
طرفداران این دیدگاه بر این مطلب تأكید ورزیدهاند كه پیمودن راه عقل برای نیل به معارف الهی و درك حقایق متافیزیك، كار آسانی نیست و به استعداد مهارت و ورزیدگی ویژهای نیاز دارد. در غیر این صورت، نتیجهٔ مطلوب به دست نخواهد آمد، و چه بسا به انحراف خواهد كشید.
استاد مطهری در این باره چنین گفته است:
"محدود بودن مفاهیم الفاظ و كلمات از یك طرف، و انس اذهان با مفاهیم حسی و مادی از طرف دیگر، كار تفكر و تعمق در مسائل ماوراء الطبیعی را دشوار میسازد. ذهن برای این كه آمادهٔ تفكرات ماوراء الطبیعی بشود مراحلی از تجرید را باید طی نماید... بدون شك معانی و مفاهیم حكمت الهی آن گاه كه بخواهد در سطح تعقلات فلسفی ظاهر گردد یك ظرفیت ذهنی و گنجایش فكری خاصی را ایجاب میكند كه با ظرفیت ادبی یا فنی یا طبیعی یا ریاضی كاملاً متفاوت است، یعنی ذهن باید در یك بعد و جهت خاص وسعت یابد تا ظرفیت این گونه اندیشهها را پیدا كند"
۲) شهود گرایان۶۱۴۷۲;
شهودگرایان بر این باورند كه وجود خدا و حقایق ماوراء طبیعی برای بشر شناخت پذیر است. ولی نه با ابزار عقل و روش تفكر و تعقل، بلكه با ابزار دل و روش اشراق و شهود درونی.
برخی دیگر از شهودگرایان عقل را در شناخت خداوند به كلی ناتوان دانستهاند، اما برخی دیگر آن را كافی ندانستهاند؛ هر چند بر لزوم آن تأكید ورزیدهاند، و توانایی آن را نیز تا حدودی پذیرفتهاند. عرفای اسلامی و غیراسلامی در خداشناسی، طرفدار روش شهود عرفانیاند. بسیار از فلاسفهٔ جدید غرب و روانشناسان و روانكاوان دین ورز نیز همین روش را برگزیدهاند.
▪ نقد
این روش، اگر چه در زمینهٔ خداشناسی پذیرفته است، و جایگاه ویژهای دارد، ولی از روش عقلی بینیاز نیست.
اولا در یافتههای شهودی احتمال تدلیس و تلبیس شیطانی وجود دارد، و برای تشخیص آنها اصول و قواعد عقلی راهگشا خواهد بود، ثانیاً روش شهودی در خداشناسی جنبهٔ فردی دارد و قابل احتجاج بر دیگران نیست، مگر آن كه از روش عقلی و اصول فلسفی بهرهگیری شود. بدین جهت بزرگان عرفان و حكمت بر نیازمندی روش عرفانی به روش عقلی و فلسفی تأكید نمودهاند كه دارای سطحی بالاتر و كاملتر است. حكیم لاهیجی دربارهٔ نیازمندی عرفان به تعقل و استدلال گفته است:
"آدمی را به خدای تعالی دو راه است: یكی راه ظاهر و دیگری راه باطن. راه ظاهر، راه استدلال است، و راه باطن، راه سلوك. راه استدلال مقدم است بر راه سلوك، چه، تا كسی نداند كه منزل هست، طلب راهی كه به منزل برد نتوان كرد "
در جای دیگر گفته است:
"پیش از استحكام علم حكمت و كلام، ادعای تصوف عام فریبی و صیادی باشد "
۳) تجربه گرایان
تجربه گرایان كسانیاند كه راه شناخت حقایق را منحصر در مشاهده و تجربهٔ حسی میدانند تجربه گرایی در تاریخ اندیشهٔ بشر سابقهای دیرینه دارد. شكاكان یونان باستان به اصالت تجربه، گرایش داشتند و با فلسفهٔ عقلی مخالفت میورزیدند. شكل نوین تجربه گرایی به قرن هفدهم میلادی باز میگردد، دانشمندان و فیلسوفانی چون فرانسیس بیكن (۱۵۶۱ـ۱۶۲۶) جان لاك (۱۶۳۲ـ۱۷۰۴) و دیوید هیوم (۱۷۱۱ـ۱۷۷۶) از طرفداران بنام تجربه گراییاند. این برداشت كه ادراك حسی سرچشمه و واپسین معیار شناخت است، حاصل نهایی فعالیت فكری آنان بوده است.
از آن جا كه حس و تجربه جز در محسوسات راه ندارد، بر مبنای تجربه گرایی نمیتوان وجود و صفات خدا را نه اثبات كرد و نه انكار. براین اساس آنان هم با الهیون مخالفت میكنند، و هم با مادیون، زیرا به زعم آنان راه اثبات و نفی عالم ماوراء طبیعت بر بشر مسدود است.
▪ نقد
تجربهگرایی به معنای یاد شده (نه اهتمام به استقراء و تجربه در شناخت عالم طبیعت) مردود است؛ زیرا یك سلسله مفاهیم و اصول معرفتی وجود دارد كه هرگز قابل ادراك حسی و تجربی نیستند، و در عین حال از قبول آنها گریزی نیست، یعنی بدون آنها تجربه گرایی نیز معنای درستی نخواهد داشت، در میان مفاهیمی كه در هر گفتگوی علمی و غیر علمی به كار میرود، مفاهیمی چون ضرورت، امتناع و احتمال نقش مهمی دارند، و هیچ یك از آنها قابل درك حسی نیستند.
اصل علیت، یكی از اصولی است كه تجربه گرایان نیز آن را مسلم دانستهاند. در حالی كه رابطه علیت ـ چنان كه هیوم نیز اذعان نموده است ـ محسوس نیست. رابطهٔ علیت عبارت است از وابستگی موجودی به موجود دیگر، نه توالی یا تقارن حوادث.
اصل امتناع تناقض، از بنیادیترین اصول فكری بشر است، هیچ اندیشه و رأیی ـ هر چند در حد احتمال ـ بدون این اصل صورت نمیپذیرد. اصل مزبور به هیچ وجه قابل درك حسی نمیباشد. فیلیسین شاله كه خود از طرفداران تجربه گرایی است گفته است:
ـ اساس استقراء علوم تجربی دو چیز است:
۱) طبیعت دارای نظم و قانون است و اتفاق و تصادف در آن رخ نمیدهد (اصل علیت(
۲) هر علت همیشه با اجتماع شرایط یكسان، باعث همان معلول میشود (اصل یكنواختی طبیعت یا سنخیت میان علت و معلول) ۶۱۴۷۲;
علاوه بر این، روشهای مخصوصی كه امثال فرانسیس بیكن و استوارات میل برای به دست آوردن علت حقیقی هر حادثه مطرح كردهاند، نیز اگر چه درستی هر آزمایش موقوف به رعایت آنهاست، ولی درستی آن روشها را عامل تجربه، تضمین نكرده است، و ناچار درستی آنها را با یك نوع استدلال عقلی كه خود منكر آن هستند به دست آوردهاند.
۴) ظاهر گرایان
مقصود از ظاهر گرایان گروهی از محدثان مسلماناند كه عقل و تفكر عقلی را در دین شناسی معتبر و مجاز نمیشمارند، و بر این باورند كه یگانه راه درك حقایق دینی ـ چه در حوزهٔ اصول و چه در قلمرو فروع ـ نصوص و ظواهر دینی است. حنابله و اهل الحدیث از اهل سنت، و اخباریون شیعه طرفدار این عقیدهاند. این گروه با بحثهای عقلی (فلسفی و كلامی) دربارهٔ مسائل اعتقادی به شدت مخالفت ورزیدهاند.
معروف است كه فردی از مالك بن انس (۹۳ـ۱۷۹) دربارهٔ معنای استوای خداوند بر عرش كه در آیهٔ «الرحمن علی العرش استوی» آمده است سؤال كرد، وی در پاسخ گفت: چگونگی استواء خداوند بر عرش مجهول است، و پرسش دربارهٔ آن بدعت است ۶۱۴۸۶; از سفیان بن عُیَیْنه (متوفای ۱۹۸) نقل شده است كه صفات الهی كه در قرآن وارد شده است، نه باید تفسیر كرد و نه، به تحقیق دربارهٔ معانی آنها پرداخت، بلكه باید آنها را تلاوت كرد و دربارهٔ معنای آنها سكوت نمود. گروهی از اخباریون شیعه نیز كه در قرنهای دهم و یازدهم میزیستند بر همین عقیده بودند. صدر المتألهین در مقدمهٔ اسفار از روش فكری این افراد سخت اظهار تأسف كرده میگوید:
«همانا گرفتار جماعتی شدهایم كه دیدگانشان از دیدن انوار و اسرار حكمت ناتوان است، آنان تعمق در امور ربانی و معارف و تدبر در آیات سبحانی را بدعت دانسته، و هرگونه مخالفت با عقاید عامیانه را ضلالت میشمارند، گویی اینان حنابله اهل حدیثاند كه مسئلهٔ واجب و ممكن، و قدیم و حادث بر آنان مشتبه گردیده است، و تفكرشان از حدود محسوسات بالاتر نمیرود . » ضرورت بحث از وجود خدا
دربارهٔ فلسفهٔ بحث پیرامون وجود خداوند دو پرسش مطرح شده است:« یكی این كه چه چیز انسان را به بحث دربارهی وجود خداوند بر میانگیزد؟ و دیگری این كه بر شناخت خداوند و ایمان به او چه فایدهای مترتب میگردد؟ »
متكلمان اسلامی در پاسخ به پرسش نخست، پاسخهایی را دادهاند یادآور میشویم:
۱) لزوم جلوگیری از زیانهای مهم
هیچ انسان عاقلی در لزوم جلوگیری از زیانهای مهم تردید نمیكند. اصل «لزوم دفع ضرر» یكی از پایدارترین اصول زندگی بشر به شما میرود و تجربهٔ قرنها زندگی انسان، استواری آن را تأیید میكند. هرگاه ضرر و زیان از اهمیت ویژهای برخوردار باشد، اصل یاد شده قاطعتر و نمایانتر خواهد بود. در این صورت احتمال ضرر نیز كافی است تا انسان را، به چاره اندیشی برای پیش گیری از آن اقدام بر انگیزد.
از سوی دیگر، در طول تاریخ افراد برجستهای به نام پیامبران و رهبران الهی ظهور كرده و از وجود خداوند، احكام و قوانین الهی، پاداشهای و كیفرهای اخروی سخن گفته، و بشر را به ایمان به این آموزههای دعوت كردهاند. و خود نیز در عین پایبندی سرسختانه به گفتار خویش، دین ورزانی ثابت قدم و كوشا بودهاند. بدون شك، اگر از گفتار و رفتار آنان یقین به وجود خداوند، دین و آئین الهی حاصل نشود، حداقل، احتمال وجود او قوت مییابد. بدیهی است اگر چنین احتمالی درست باشد، نادیده گرفتن آن منشأ زیانی بس بزرگ و اندوهبار خواهد بود. بدین جهت به حكم خرد و قضاوت فطرت، نباید در برابر این احتمال بیتفاوت بود. بلكه باید دربارهٔ آن به بحث و تحقیق پرداخت. بر این اساس بحث و بررسی دربارهٔ وجود خداوند و آیین آسمانی، لازم و حتمی است.
محقق بحرانی در تقریر این دلیل گفته است:
«انّ دفع الضرر المظنون الّذی یلحق بسبب الجهل بمعرفهٔ الله واجب عقلاً، و وجوب دفع ذلك الضرر مستلزم لوجوب المعرفهٔ» :جلوگیری از ضرر ظنی كه به واسطهٔ ناآگاهی از معرفت خداوند وارد میشود، به حكم عقل واجب است، و وجوب جلوگیری از این ضرر مستلزم وجوب شناخت خداوند است. »
۲) لزوم شكر منعم
از نظر عقل شكرگزاری از كسی كه به انسان نعمتی میبخشد، كاری است پسندیده و لازم، و ترك آن نكوهیده و ناروا است، از سوی دیگر، انسان در زندگی دنیوی خود از نعمتهای فراوان بهرهمند است. اگر چه احتمال داده میشود كه این نعمتها بخشندهای نداشته و منعمی وجود ندارد، ولی وجود بخشندهٔ نعمتها و ولی نعمت نیز محتمل است. بنابراین لازم است این احتمال را جدی گرفت، و دربارهٔ وجود یا عدم منعم بحث كرد، تا اگر وجود دارد از او شكرگزاری شود.
محقق بحرانی در این باره گفته است:
«انّ العاقل اذا فكر فی خلقه وجد آثار النّعمهٔ علیه ظاهرهٔ، و قد تقرر فی عقله وجوب شكر المنعم، فیجب علیه شكره، فیجب إذن معرفته» :انسان عاقل اگر در آفرینش خود بیندیشد، نشانههای نعمت را برخود آشكار مییابد، و وجوب شكر منعم، مقتضای خرد اوست، پس باید شكر منعم را به جای آورد ، بنابراین معرفت او واجب است.
۳) فطرت علت شناسی
حس كنجكاوی یكی از حسهای نیرومند آدمی است، بحث و جستجو از علت حوادث و پدیدهها از مظاهر آشكار این حس فطری است. به مقتضای این تمایل فطری، انسان هر حادثهای را كه میبیند، از علل اسباب و پیدایش آن میپرسد. این حس فطری انسان را بر میانگیزد تا دربارهٔ علت یا علل مجموعه حوادث هستی نیز به جستجو بپردازد. آیا همان گونه كه هر یك از حوادث و پدیدههای طبیعی یا غیرطبیعی دارای علت یا علتهای است، مجموعهٔ حوادث و پدیدههای هستی نیز علت یا علتهای ماوراء طبیعی دارند؟ از این جهت بحث از وجود آفریدگار جهان، پاسخگویی به یك نیاز و احساس فطری، یعنی فطرت علت شناسی است.
علامه طباطبایی در این باره چنین گفته است:
«اگر اثبات این موضوع را فطری بشر ندانیم (با این كه فطری است) اصل بحث از آفریدگار جهان فطری است، زیرا بشر، جهان را در حال اجتماع دیده، و به صورت یك واحد مشاهده مینماید، و میخواهد بفهمد كه آیا علتی كه با غریزهٔ فطری خود در مورد هر پدیدهای از پدیدههای جهان اثبات میكند، در مورد مجموعهٔ جهان نیز ثابت میباشد؟»
● فواید خداشناسی
در پاسخ به پرسش دوم یادآور میشویم:
۱) وقتی كه یك بحث در قلمرو كاوشهای عقلانی و فطری بشر قرار گرفت، پرسش از فایده دربارهٔ آن روا نیست، زیرا چنین بحثی، خود فایده است، بشر در جهانی زندگی میكند كه نه از ابتدای آن آگاه است و نه از انتهای آن و نه از منشأ آن. طبعاً مایل است از ابتدا و انتها و منشأ آن آگاه گردد، خود این آگاهی قطع نظر از هر فایدهٔ دیگر برای او مطلوب است. لزومی ندارد كه هر مسئلهٔ علمی و نظری یك فائدهٔ علمی داشته باشد.
۲) اعتقاد و ایمان به خدا از مفیدترین و لازمترین معتقدات بشر در زندگی است. اعتقاد و ایمان به خدا از نظر فردی آرامش دهندهٔ روح و روان و پشتوانهٔ فضایل اخلاقی است، و از نظر اجتماعی ضامن قدرت قانون و عدالت و حقوق افراد در برابر یكدیگر است. خداشناسی سرآمد همهٔ معرفتهاست .
شیوا همتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست