سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
واشنگتن چگونه اسراییل را به اشغال لبنان ترغیب نمود؟
![واشنگتن چگونه اسراییل را به اشغال لبنان ترغیب نمود؟](/mag/i/2/eobji.jpg)
روز به روز دلایل و شواهد بیشتری آشكار میشود كه نشان میدهد، جنگ فاجعهآمیز تحمیل شده از سوی اسراییل بر لبنان، با پشتیبانی ایالات متحده روی داده است. دولت بوش از مدتها پیش تصمیم گرفته بود كه جنبش حزبالله را ـ كه یك حركت رادیكال سیاسی شیعی در لبنان بوده و كرسیهای قابل ملاحظهای نیز در پارلمان این كشور به دست آورده است سرنگون نماید. آمریكا در نظر داشت كه با استفاده از فضای باز دموكراتیك به دست آمده در لبنان، به دنبال خروج اجباری نیروهای نظامی سوری از این كشور در سال گذشته (۲۰۰۵)، به اهداف خود دست یابد؛ اما حزبالله این اقدامات را زمینهچینی دولت واشنگتن در جهت دموكراتیزه نمودن منطقه در چارچوب طرحهای بزرگ آمریكا دانست. عدم تمایل این حزب به خلع سلاح نیروهایش در چارچوب قطعنامه سازمان ملل متحد از یك سو و ناتوانی دولت كنونی لبنان در الزام آنان به خلع سلاح، باعث شد كه دولت بوش اسراییل را به انجام عملیات نظامی، وادار نماید.
در نشست ۲۳ مه بین پرزیدنت جورج دبلیو بوش و نخست وزیر دولت اسراییل ایهود اولمرت، حمایت كامل ایالات متحده از حمله هرچه سریعتر ارتش اسراییل به خاك لبنان اعلام شد. سیمور هرش در مقالهای كه در ۲۱ آگوست در روزنامه «نیویوركر» به چاپ رسید، از آرزوی دیرپای مشاوران عالیرتبه پنتاگون در مورد انجام یك حمله غافلگیرانه به حزبالله خبر داده بود. وی كه خود جزو مشاوران دولت بوش محسوب میگردد، اضافه كرده بود كه «ما تمایل داشتیم كه حزبالله را نابود كنیم، اما امروز شخصی دیگر (اسراییل) میتواند این وظیفه را انجام دهد.»
البته دولت اسراییل نیز خواهان انجام این كار بود. اگرچه چندین گزارش منتشر شده از سوی مطبوعات اسراییلی وجود دارد كه نشان میدهد، تعدادی از مسؤولان اسراییلی به ویژه فرماندهان عالیرتبه نظامی این كشور، از فشارهای بوش بر دولت اولمرت مبنی بر شروع جنگ ناخشنود بودند، اما باید دانست كه دولت اسراییل نقشه حمله به خاك لبنان را از سال ۲۰۰۴ میلادی طراحی كرده بود.
همچنین در ۲۱ جولای، مقالهای در نشریه «سانفرانسیسكو كرونیكل» منتشر شد كه نشان میداد اسرائیل مقامات آمریكایی را با استفاده از اسلایدهای پاورپوینت رایانهای در مورد ابعاد و جزئیات كامل این حمله، كاملاً توجیه نموده بود. دكتر جرالد اشتینبرگ، استاد علوم سیاسی دانشگاه بارلان، به این روزنامه گفته بود كه «در میان همه جنگهای دولت اسراییل از سال ۱۹۴۸ میلادی تا كنون، در این جنگ، ارتش این كشور، بیشترین آمادگی را تدارك دیده بود. در حقیقت، آمادهسازی مقدمات و تجهیزات این جنگ، به ماه می سال ۲۰۰۰ میلادی باز میگشت كه اسراییل در آن زمان، نیروهای خود را از خاك لبنان فرا خوانده بود...»
علیرغم همه این مقدمهچینیها، دولت بوش و رهبران كنگره (از هر دو جناح سیاسی) تلاش نمودند كه این حملات ویرانگر را كه به قتلعام ۸۰۰ لبنانی انجامید، تنها عكسالعملی به اسارت ۲ سرباز اسراییلی گروگان گرفته شده در یك پست مرزبانی این كشور توسط نیروهای حزبالله ارزیابی نمایند.
پارهای از گزارشها نیز حكایت از آن دارد كه وزیر دفاع ایالات متحده، دونالد رامسفلد، خوشبینی كمتری در مورد نتایج حمله نظامی مورد نظر اسراییل به لبنان، در مقایسه با معاون رئیس جمهور دیك چنی، وزیر امور خارجه كاندولیزا رایس و یا پرزیدنت جورج بوش داشته است. رامسفلد از قرار معلوم معتقد بوده است كه اسراییل باید تمركز كمتری بر بمبارانهای هوایی داشته و در عوض، عملیاتهای زمینی خود را با قدرت بیشتری پیگیری نماید، هرچند كه این تغییر میتواند تلفات نیروهای انسانی ارتش این كشور را به گونهای فزاینده افزایش دهد.
البته به یاد داشته باشید كه چندی پیش، یكی از مأموران سرشناس سازمانهای اطلاعاتی آمریكا، از قول رامسفلد، دولت اسراییل را «عروسك خیمه شب بازی آمریكا» خوانده بود.
معاهده صلح اخیر ممكن است تنها یك سرعتگیر كوچك در مسیر اجرای نقشههای ایالات متحده، ارزیابی گردد. علاوه بر این، حمله به حزبالله، اولین مرحله از اقداماتی بود كه دولت بوش در نظر دارد تا در راستای تغییرات اساسی در نقشه خاورمیانه، محقق سازد.
● به سوی ایران و یا سوریه؟
در ۲۰ جولای، روزنامه «دارالسلام پست» چاپ اسراییل گزارش داد كه پرزیدنت بوش، اسراییل را نسبت به گسترش دامنه جنگ به فراسوی خاك لبنان و حمله نظامی به سوریه، ترغیب نموده است. البته مسؤولان اسراییلی این اقدام را «دیوانگی» خواندند.
در راستای حمایت از حملات اسراییل، بخش رسانهای كاخ سفید، لیستی شامل نكات كلیدی مورد نظر خود را منتشر كرد كه در آن، به مقالهای از سوی ماكس بوت كه در روزنامه «لوس آنجلس تایمز» چاپ گردیده، اشاره شده است. ماكس بوت كه یك عضو بلندپایه مركز مطالعات امنیت ملی در شورای روابط خارجی آمریكاست، در مقاله خود مینویسد: «امروز زمانی است كه اسراییل باید دستكشهایش را از دستها خارج نماید.» این جمله عملاً اسراییل را نسبت به حمله به خاك سوریه تشویق میكند. وی میافزاید: «اسراییل نیازمند سرنگونی دولت [بشار] اسد است. هرچند ممكن است این كار كمی سخت باشد، اما با این كار، اسراییل كار كثیف مورد نظر واشنگتن را انجام داده است.»
از سوی دیگر، ایران نیز در برابر دید دولتمردان آمریكایی بوده است. حمله اسراییل به خاك لبنان را باید بنا به گفته سیمون هرش، پیش درآمدی بر «حمله پیشگیرانه احتمالی آمریكا در جهت نابودی تأسیسات هستهای ایران دانست.»
در گام اول، دولت بوش نیازمند آن است كه تواناییهای بالقوه حزبالله را در جهت حمله به اسراییل، در صورت حمله احتمالی آمریكا به خاك ایران، از بین ببرد؛ چرا كه در صورت یورش ارتش ایالات متحده به خاك ایران، بیتردید اسراییل با موشكهای ساخت ایران توسط جنبش حزبالله، آسیبهای فراوانی خواهد دید.
در روزهای آغازین بهار سال جاری، بر اساس گفته هرش، كاخ سفید به برنامهریزان بلندپایه خویش در نیروی هوایی ایالات متحده دستور داده بود كه ضمن مشورت با همتایان اسراییلی خود، طرحی آماده كنند كه بر اساس آن، ضمن یك حمله گسترده به خاك ایران، همزمان نیز حملهای پیشگیرانه به نیروهای حزبالله لبنان صورت گیرد. به علاوه، ژنرال دان هالوتز رئیس ستاد مشترك ارتش اسراییل و معمار اصلی حمله به لبنان، از مدتها پیش ضمن همكاری با رهبران آمریكا، در طراحی یك برنامه اقتضایی در مورد حمله هوایی به خاك ایران، مشاركت داشته است.
روشن است كه هدف بزرگتر دولت بوش در خاور میانه، تشكیل اتحادیهای از كشورهای دیكتاتوری و عربتبار طرفدار آمریكا، به ویژه كشورهای مصر، عربستان سعودی و اردن در برابر یك جبهه ستیزهجوی شیعه در حال رشد شامل حزبالله لبنان، ایران و در مرحلهای محدودتر عراق پس از سرنگونی صدام میباشد. همان طور كه این دولتها، به سرعت و به دنبال به اسارت گرفته شدن دو سرباز اسراییلی توسط چریكهای حزبالله، مخالفت خود را با این كار كه موجب حمله اسراییل به خاك لبنان نیز شد، اعلام نمودند؛ هرچند این مخالفت، عملاً باعث گردید كه این چند كشور، همسو با آمریكا در ردیف حامیان جنگ لبنان قرار گیرند.
● آیا این جنگ، منافع اسراییل را تأمین نمود؟
در چند سال اخیر، تا آغاز حمله اسراییل در ۱۲ جولای به خاك لبنان، تهدیدات جنبش حزبالله علیه اسراییل روندی نزولی داشت. برای بیش از یك دهه، حزبالله، هیچ شهروند غیرنظامی اسراییلی را به قتل نرسانده بود (البته به جز یك حادثه اتفاقی در سال ۲۰۰۳ میلادی كه در آن یك موشك ضدهواپیمای حزبالله، به سوی یك هواپیمای اسراییلی متجاوز به حریم لبنان شلیك كرده بود).
همچنین بررسیهای صورت گرفته توسط مركز پژوهشهای كنگره و وزارت خارجه ایالات متحده و اتاقهای فكر مستقل نشان میدهد كه در ۱۲ سال اخیر، نیروهای حزبالله لبنان به هیچ عملیات قابل توجهی دست نزدهاند.
پیش از آغاز حمله، تعداد شبهنظامیان حزبالله به حدود یك هزار نفر كاهش یافته بود (البته با آغاز حمله اسراییل و فراخوان نیروهای احتیاط، تعداد آنان به حدود ۳۰۰۰ نفر افزایش یافت) و گفتوگوی ملی بین حزبالله و دولت غربگرای لبنان به نخست وزیری فؤاد سینیوره در خصوص خلع سلاح در جریان بود. گفته میشود كه اكثریت مردم لبنان از دو جنبه خاستگاه بنیادگرانه و همچنین پافشاری بر باقی ماندن یك گروه چریكی نظامی مستقل از دولت منتخب كشور، از مخالفان حزبالله به شمار میروند، اما پس از حملات اسراییل به زیرساختهای ملی لبنان كه با حمایت ایالات متحده نیز همراه بود، بر اساس نظرسنجیها، حمایت مردم این كشور از حزبالله به بیش از ۸۰%، حتی در میان مسلمانان سنی و جوامع مسیحی، افزایش یافته است.حتی ریچارد آرمیتاژ كه یكی از جنگطلبان و معاون وزیر خارجه آمریكا میباشد، در اولین اظهار نظر خود چنین اعلام نمود: «تنها نتیجهای كه از این بمبارانها به دست آمد، اتحاد و همبستگی مردم در برابر اسراییلیها بود.»
در طول این جنگ ۲۳ روزه، علیرغم تشویق آمریكا به تداوم حملات، نخست وزیر راستگرای دولت اسراییل، به دلیل اعلام نتایج نظرسنجی روزنامه «هاآرتز» كه نشان میداد، تنها ۳۹% مردم اسراییل از حملات زمینی ارتش كشورشان حمایت میكنند، از سوی مردم مورد انتقادات شدیدی قرار داشت. حتی یكی از روزنامهنگاران اسراییلی در روزنامه «دارالسلام پست» هرگونه اقدام به حمله زمینی را «تصمیمی مصیبتبار» خوانده بود.
البته در سالهای اخیر، علاوه بر منتقدان سیاسی، مردم اسراییل نیز در اعتراضات و راهپیماییهای خود، از نقش آمریكا در اقدامات دولتمردانشان انتقاد مینمایند. آنان معتقدند كه دولت ایالات متحده، آنها را در گردابی سیاسی گرفتار نموده است. به عنوان مثال، در یكی از راهپیماییهای اخیر مردم اسراییل در تلآویو، این جمله بر روی یكی از پلاكاردها به چشم میخورد: «ما نمیخواهیم به خاطر كمك به ایالات متحده بمیریم.» از سوی دیگر، تظاهركنندگان در شعارهای خود، اقدامات و سیاستهای جورج دبلیو بوش را محكوم نمودند.
البته باید به خاطر داشت كه نمایندگان كنگره آمریكا نیز به دلیل پذیرش حمایت بی چون و چرا از سیاستهای دولت بوش، در مشكلات و مسایل سیاسی به وجود آمده برای مردم اسراییل، مسئولند.
● چه كسی یهودیستیز است؟
یكی از جوانب پنهان در مورد حمایت همه جانبه دولت ایالات متحده از قرار گرفتن اسراییل به عنوان نماینده آمریكا در خاورمیانه، تلاش این كشور در جهت زدودن كلیشه یهودیستیزی دولت آمریكاست. در قرن گذشته، نخبگان و سردمداران كشورهای اروپایی، به دلیل پرهیز از تبعیض، تعدادی از یهودیان را در مشاغلی نظیر مدیریت امور بانكی و جمعآوری مالیات منصوب نمودند. اما با قدرت گرفتن آنان و شائبه تهدید حكام اروپایی از سوی این یهودیان، اروپاییان تصمیم گرفتند تا از طرق مختلف آنان را محدود سازند. این دوره تاریخی به عنوان عصر «یهودیستیزی» خوانده میشود.
بعدها صهیونیستها تصمیم گرفتند تا برای شكستن این دایره بسته، یك دولت یهودی جدید را بنیان گذارند كه در آن، دیگر مجبور نباشند به حاكمان كشورهای دیگر اتكا نمایند. بدین ترتیب، همسو با این خواست و در جهت گسترش سلطهجویی جهانی دولت آمریكا، دولت اسراییل در خاورمیانه شكل گرفت. البته آغاز این فعالیتها كه با خشونت نیز همراه بود، موج گستردهای از یهودیستیزی را در خاورمیانه و سراسر دنیا به راه انداخت. در خاك ایالات متحده، بسیاری از منتقدان سیاستهای دولت آمریكا، ضمن سرزنش «لابی صهیونیستی»، از سیاستهای جنگطلبانه دولت آمریكا و سایر متحدانش در جنگافروزی در لبنان و سلطه خاورمیانه، انتقاد نمودند.
اما نكته قابل توجه اینكه، در اكثر راهپیماییهای اخیر ضدجنگ، تظاهركنندگان با تجمع در برابر كنسولگریهای اسراییل و سفارتخانههای آمریكا، اعتراض خود به اقدامات دولت اسراییل را ابراز مینمودند. اما از سوی دیگر، در سالهای دهه هشتاد میلادی كه بحران السالوادر به اوج خود رسیده بود، اكثر اعتراضات در برابر ساختمانهای دولتی آمریكا و نه كنسولگریهای دولت السالوادر، برگزار میشد. چرا كه اكثریت مردم آمریكا معتقد بودند ریشه اصلی جنگ و زد و خوردهای این كشور را باید در سیاستهای جنگافروزانه و تجهیزات و سلاحها و مهمات ارسالی از سوی دولت ایالات متحده به این كشور، جستجو نمود.
البته دولت اسراییل یك جمهوری بی همه چیز و دست و پا بسته نیست. حتی آنانی كه ویلیام هرش را عامل كلیدی دولت بوش در تشویق اسراییل در حمله به خاك لبنان میدانند، معتقدند كه احزاب راستگرای حاكم اسراییل، دلایل و سیاستهای خاص خود را ـ كه از راهبردهای واشنگتن كاملاً مستقل است ـ در خصوص برخوردها و جنگ در خاور میانه دارند.
اما با همه این شواهد و وابستگیهای فوقالعاده سیاسی و اقتصادی و نظامی دولت اسراییل به ایالات متحده، جنگ اخیر لبنان هرگز نمیتوانست بدون چراغ سبز واشنگتن روی دهد. به عنوان مثال، پرزیدنت جیمی كارتر توانست در جریان اشغال نظامی خاك لبنان در سال ۱۹۷۸ میلادی، در همان روزهای اول، ارتش اسراییل را از این كار بازدارد و آنها را وادار به خروج از كرانه غربی رود لیتانی و استقرار در حاشیه نوار باریكی در شمال مرزهای اسراییل نماید. اما در مقابل، دولت جورج بوش هموراه با اكثریت راستگرای نمایندگان كنگره، معتقد بودند كه دولت اسراییل با پیگیری «نقشه كثیف» دولت آمریكا در منطقه خاورمیانه در دورهای نامحدود ـ صرفنظر از تأثیرات منفی این اقدامات بر مشروعیت سیاسی و پایههای امنیتی اسراییل ـ عملاً در جهت تأمین منافع ایالات متحده گام خواهد نهاد.
● تأثیرات سیاستهای داخلی
با توجه به عدم موفقیت ارتش اسراییل در جنگ اخیر، برنامهریزان راهبردهای سیاسی و نظامی ایالات متحده، در مورد موفقیتهای احتمالی طرح حمله هوایی به ایران با تردیدهای زیادی روبرو شدهاند. به هر حال، نمیتوان احتمال عدم درسگیری دولت بوش از وقایع تاریخی گذشته را نیز نادیده گرفت. یكی از مدیران سابق بخش اطلاعات آمریكا به هرش چنین گفته بود: «هیچ راهی وجود ندارد كه رامسفلد و چنی بتوانند در مورد این مسأله، تصمیمی درست اتخاذ نمایند. با فروكش كردن گرد و خاك حوادث، آنها اعلام میكنند كه موفق شدهاند و همچنان بر برنامه حمله به خاك ایران پافشاری خواهند نمود.»بدین ترتیب در ۱۴ آگوست، پرزیدنت بوش اعلام كرد كه اسراییل در جنگ علیه حزبالله به پیروزی دست یافته است.
حمایت نمایندگان دموكرات كنگره از سیاستهای دولت بوش و جنگ اسراییل علیه لبنان، نشانگر آن است كه بار دیگر ایالات متحده، تاریخ و عقل سلیم را نادیده خواهد گرفت. هر دو مجلس سنا و پارلمان با جانبداری از سیاستهای دولت بوش، معتقدند كه حملات نظامی ارتش اسراییل، بر قوانین بینالمللی و منشور سازمان ملل انطباق داشته است. با این منطق، نابودی وحشیانه زیرساختهای شهری غیرنظامی یك كشور كوچك دموكرات، به دلیل یك حادثه كوچك مرزی توسط یك گروه شبهنظامی ۳۰۰۰ نفره، میتواند یك اقدام قانونی در جهت دفاع از خود به شمار رود، لذا بیتردید حمله ایالات متحده به خاك ایران نیز ـ كشوری بزرگتر و با نیروی نظامی بیشتر و قابل توجهتر ـ میتواند همچون حمله اسراییل، یك اقدام قانونی در دفاع از خود به شمار رود.
شگفت اینكه، كمیتههای اقدامات سیاسیای كه از سوی چنین گروههای لیبرالی حمایت میشوند، نظیر Moveon.org ، «اقدام صلح» و «اقدام برای تغییر»، همچنان به طرفداری خویش از انتخاب و یا حتی انتخاب مجدد این نامزدهای انتخابات كنگره كه جانبداری خویش را از جنگ آمریكایی ارتش اسراییل علیه لبنان با وجود نقض همه قوانین بینالمللی اعلام نمودهاند، ادامه میدهند. بهعلاوه، آنان جنگ اخیر را آزمونی برای جنگ ایالات متحده علیه ایران و در جهت تأمین منافع قانونی اسراییل ارزیابی مینمایند.
از سوی دیگر، متأسفانه حتی كسانی كه همزمان با وقایع اخیر، با جنگ آمریكایی دولت اسراییل در لبنان مخالفت نمودهاند، در مورد حفظ منافع اسراییل تردیدی ندارند.
و به عنوان نتیجه باید اذعان نمود كه علیرغم افزایش فوقالعاده دامنه اعتراضات از سوی كسانی كه استفاده مضحك از اسراییل را توسط واشنگتن در هر زمینهای امری ناپسند میدانند، بخت اندكی وجود دارد كه این سیاست غیراخلاقی و خطرناك از بین برود.
نویسنده: استیفن زونس
منبع: www.Commondreams.org
پینوشت:
۱. Stephen Zones، استاد رشته علوم سیاسی و صاحب كرسی برنامههای مطالعات صلح و عدالت در دانشگاه سان فرانسیسكو و سردبیر بخش خاور میانه نشریه «سیاست خارجی». منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۴۲
منبع: www.Commondreams.org
پینوشت:
۱. Stephen Zones، استاد رشته علوم سیاسی و صاحب كرسی برنامههای مطالعات صلح و عدالت در دانشگاه سان فرانسیسكو و سردبیر بخش خاور میانه نشریه «سیاست خارجی». منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۴۲
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست