دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


فرودگاهها و معادن


فرودگاهها و معادن
معادن غیرنفتی كشور به گونه ای پراكنده در پهنه ایران جای گرفته اند و در ساختار اقتصادی كشور برای دستیابی به این معادن ارزشمند همه روزه با گسیل كارمندان، كارگران، متخصصان، تكنسینها و نیروهای ماهر و غیرماهر، سعی بر آن دارد تا با استخراج مواد معدنی به وضعیت اقتصادی كشور یاری رساند. شبكه حمل و نقل كشور برای جابه جایی این مواد و محصولات معدنی نقشی كلیدی و حیاتی ایفا می کند و بخش حمل و نقل ریلی و جاده ای به گونه ای فراگیر و همه روزه در خدمت این انتقال مواد به كارخانه ها و نقاط مقصد است. در بخش جابه جایی كاركنان و نیروی انسانی فقط بخشهای ریلی و جاده ای فعال نیستند، بلكه بخش حمل و نقل هوایی به دلیل سرعت و صرف زمان كمتر در اولویت قرار گرفته است و این امر خطیر را به عهده دارد. در این نوشتار سعی شده تا وضعیت جانمایی فرودگاههای كشور در رابطه با جابه جایی نیروی انسانی معادن كشور مورد بررسی كارشناسی از دیدگاه برنامه ریزی حمل و نقل با نگرش به نیازهای موجود آتی، قرار گیرد.
●وضعیت مكانی معادن غیرنفتی كشور
براساس داده های آماری مواد معدنی عمدتا به ۳ دسته مصالح معدنی ساختمانی، مواد معدنی فلزی و مواد معدنی غیرفلزی تقسیم می شوند. اگر به وضعیت جانمایی و پراكندگی محل این معادن توجه کنیم، ملاحظه می شود كه پراكندگی برای هریك از دسته های یادشده به شرح زیر است: الف – مصالح معدنی ساختمانی: این دسته از مواد معدنی در پهنه استان خراسان، بخش میانی و شمالی استان سیستان و بلوچستان، پهنه استان گلستان، بخشهای مركزی و غربی استان مازندران، بخش شمالی استان سمنان، پهنه استان گیلان، پهنه استان اردبیل، پهنه استان آذربایجان شرقی، پهنه استان آذربایجان غربی، بخش شمالی استان كردستان، بخش مركزی استان كرمانشاه، پهنه استان همدان، پهنه استانهای مركزی و قم، بخش شمالی استان تهران، نیمه شرقی استان اصفهان، بخش جنوبی استان یزد، بخش شمالی استان ایلام، بخش شرقی استان خوزستان، پهنه استان چهارمحال و بختیاری، بخش غربی استان كهكیلویه و بویراحمد، پهنه استان فارس، بخش مركزی و غربی استان كرمان، بخش غربی استان هرمزگان، پهنه استان بوشهر و بخش شمالی و غربی استان قزوین یافت می شوند.
ب – مواد معدنی و فلزی: این دسته از مواد معدنی كه از اهمیت خاصی برخوردارند در نزدیكی و مجاورت شهرهای مشهد، زاهدان، یزد، سمنان، ساری، كرمان، بندرعباس، تهران، رشت، اردبیل، تبریز، ارومیه، زنجان، قزوین، سنندج، همدان، قم، اراك، كرمانشاه، ایلام، خرم آباد، اصفهان، شهركرد، شیراز، كرمان و بندرعباس یافت می شوند كه دربرگیرنده فلزاتی مانند آنتیموان، بوكسیت، مس، كروم، هماتیت، آهنع قلع، قلع و بریت، قلع و آهن، قلع و نقره، قلع و روی، منگنز، روی و طلا هستند.
پ – مواد معدنی غیرفلزی: این دسته از مواد معدنی كه شامل اقلام بیشتری می شوند در مجاورت و اطراف شهرهای مشهد، زاهدان، بندرعباس، كرمان، یزد، اصفهان، شیراز، سمنان، ساری، رشت، اردبیل، تبریز، ارومیه، زنجان، قزوین، تهران، قم، اراك، همدان، سنندج، كرمانشاه، خرم آباد، شهركرد، اهواز و بوشهر قرار دارند. این مواد شامل آزبست، بالاست، باریت، بازالت، بنتونیت، برازیت، سولفور منگنز، كلسیت، گچ، رس، ذغال، دولومیت، فلدسپار، سیلیس، رس آجرپزی و نسوز، كائولین، مگنزیت، میكا، سولفور سدیم، پرلیت، پرزولان، كوارتز، رزنیت، نمك، ماسه، صدف، سیلیكا، سولفات سدیم، گوگرد، تالك، زئولیت، فیروزه و اقلامی از این قبیل هستند.
برای استخراج و جابه جایی این مواد معدنی در طی سالهای متمادی شبكه حمل و نقل جاده ای و ریلی كشور خدمات ارزنده ای ارائه داده اند و به خصوص در زمینه حمل سنگ آهن به كارخانه های ذوب آهن می توان اذعان کرد كه خدمات رسانی به نحوه مطلوبی ارائه شده است. در این بخش یعنی حمل مواد معدنی فلزی، راه آهن ایران نقشی كلیدی به عهده دارد. در بخش مواد معدنی غیرفلزی و مصالح ساختمانی حمل و نقل جاده ای سالهاست كه این جابه جایی را به عهده دارد و بعضا بدلیل سرعت پایین و توام بودن مسیرهای جاده ای با جابه جایی مسافر، همواره مشكلاتی برای رانندگان و استفاده كنندگان از جاده ها به وجود آورده اند كه نرخ تصادفات بالای كشور خود بیانگر این دسته از مشكلات است.
●جابه جایی نیروی انسانی معادن غیرنفتی كشور
همان گونه كه اشاره شد نیروی انسانی ماهر و غیرماهر كه در معادن كشور اشتغال دارند همواره در منطقه مقیم نیستند و حداكثر موارد نیروی انسانی ماهر (مهندسان، تكنسینها و غیره) از مناطقی دوردست به محل معادن كشور اعزام می شوند. این خود باعث می شود كه جابه جایی سریع این دسته از نیروی انسانی برای كارایی بیشتر آنان از اهمیت ویژه ای برای اقتصاد كشور برخوردار شود. این به معنای ایجاد دسترسی سریع و آسان برای این گونه نیروی انسانی است كه دارای مهارتهای خاص و ویژگیهای تخصصی هستند. این دسته از نیروی انسانی عموما دارای تحصیلات دانشگاهی و تخصصی بوده و سطح درآمدی آنان مناسب و خوب برآورد می شود و به دلیل حضور در بخش دولتی و خصوصی از امتیازات ویژه ای برای انتخاب نوع حمل و نقل خود برخوردارند. آنها ترجیح می دهند به جای استفاده از جاده های حادثه خیز كشور و یا حمل و نقل ریلی بسیار آهسته و به دلیل ارزش بالای زمانی خود از حمل و نقل هوایی و فرودگاهها استفاده كنند تا در سریع ترین زمان ممكن به محل ماموریت خود برسند و یا برعكس پس از پایان دوره ماموریت در حداقل زمان ممكن به دفاتر مركزی و یا محل سكونت خود مراجعه کنند.
●جانمایی فرودگاههای كشور در رابطه با معادن موجود
ملاحظه می شود كه فرودگاههای عملیاتی و غیرعملیاتی كشور هم در پهنه كشور پراكنده شده اند و هر روزه به جابه جایی مسافر اشتغال دارند. ولی همواره در نزدیكی معادن فرودگاه وجود ندارد. منظور از نزدیكی آن است كه فاصله زمانی بین محل استقرار نیروهای انسانی ماهر معادن با فرودگاه حداقل ۳۰ دقیقه و حداكثر ۶۰ دقیقه باشد. این زمان سفر قطعا بصورت زمینی انجام شده و سفر هوایی می تواند تا حداكثر ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه به طول انجامد كه با احتساب تاخیرات و دسترسی زمینی به مقصد كل سفر، حداكثر در حدود ۵ ساعت به طول می انجامد. در مقایسه اگر از حمل و نقل جاده ای و یا ریلی استفاده شود، چه بسا كه این زمان به حداكثر ۱۸ ساعت هم برسد كه بسیار خسته كننده و ملال آور است و اصولا توجیه اقتصادی هم ندارد. بنابراین به طور طبیعی نیروی انسانی ماهر به دنبال فرودگاه و حمل و نقل هوایی است. اگر به موقعیت فرودگاههای كشور نظری بیفكنیم ملاحظه می شود كه وضعیت چند استان بسیار مطلوب و وضعیت چند ناحیه و استان دیگر چندان مناسب نیست. به عنوان مثال بخش شمالی استان خراسان دارای فرودگاههای مشهد، سبزوار، بجنورد، كلاله و شاهرود است كه چندان برای نیروی انسانی بخش مواد معدنی فلزی مناسب نیست، زیرا این معادن در بخش مركزی استان مستقر هستند. البته در بخش جنوبی فرودگاههای گناباد (در دست مطالعه) طبس و بیرجند می توانند به نیروی انسانی بخش مواد معدنی غیرفلزی خدمات ارائه دهند كه نسبتا مناسب ارزیابی می شود، ولی بخش شمالی استان صرفا به نیروی انسانی معادن غیرفلزی خدمات می رسانند و نیروی انسانی بخش فلزی از این نوع حمل و نقل چندان بهره ای نمی برند و می بایستی مسافتی زمینی را حتما برای دسترسی به فرودگاه طی کنند. این نكته كاملا نشان می دهد كه نهادهای تعیین كننده مكان فرودگاهها چندان توجهی به نیروی انسانی ماهر بخش معادن كشور نداشته ایم و از اهمیت اقتصادی آن آگاه نبوده اند. درحالی كه در استان كرمان با وجود فرودگاههای كرمان، رفسنجان، سیرجان، جیرفت و بم، وضعیت به مراتب مناسب تر و ایده آل تر ارزیابی می شود. استان سیستان و بلوچستان با داشتن فرودگاههای زابل، خاش، سراوان و ایرانشهر در رابطه را نیروی انسانی معادن از وضعیت متوسطی برخوردار است و این درحالی است كه فاصله معادن با فرودگاهها طولانی بوده و زمان دسترسی زیاد است كه چندان مطولبیتی برای نیروی انسانی ماهر ایجاد نمی کند. در نیمه غربی كشور و استانهای این ناحیه اوضاع كاملا متفاوت است، زیرا فرودگاههای بسیاری وجود دارند كه فاصله زمانی دسترسی را برای پرسنل و نیروی انسانی ماهر بخش معدنی فلزی و غیرفلزی كاهش داده اند. به عنوان مثال فرودگاههای مانند خوی (ماكو) تبریز، اردبیل، ارومیه، سهند، خلخال، سقز، زنجان، سنندج، همدان، كرمانشاه، اشترنیان، اراك، ایلام، خرم آباد، الیگودرز، اصفهان، شهركرد، مسجد سلیمان، اهواز، یزد، آباده، یاسوج، بهبهان، گچساران، بندر ماهشهر، آبادان، شیراز، بهرگان، داراب، جهرم، فسا، بوشهر، توحید، عسلویه (خلیج فارس) و چند فرودگاه دیگر پاسخگوی نیازهای این مناطق از دیدگاه جابه جایی نیروی انسانی ماهر بخش معادن غیرنفتی هستند. اگر با یك برنامه ریزی صحیح و با استفاده از ناوگان مناسب و به صورت غیربرنامه ای و یا اصطلاحا دربستی (CHARTER)، پروازها انجام شوند قطعا جابه جایی این دسته از نیروی انسانی معادن برای اقتصاد ایران كاملا مقرون به صرفه خواهد بود. بنابراین درصورت وجود دسترسیهای مناسب زمینی در نیمه غربی كشور به فرودگاهها، می توان امیدوار بود كه شبكه موجود فرودگاهی پاسخگوی نیازهای كشور تا افق ۱۴۰۰ باشد. اما نیمه شرقی كشور دارای چنین موقعیتی نیست و كماكان مشكل دسترسی سریع و آسان برای نیروی انسانی ماهر بخش معادن غیرنفتی كشور وجود دارد كه هزینه های اقتصادی منفی دربردارد و عاملی بازدارنده برای به كارگیری نیروهای زبده و باتجربه تلقی می شود. به عنوان مثال شهرستان بافق در مجاورت خود دارای معادن سنگ آهن و احتمالا مواد سوختی انرژی هسته ای است كه برای كشور بسیار اهمیت دارد. ولی نزدیك ترین فرودگاه به این معادن در حدود ۱۴۰ كیلومتر (فرودگاه یزد) فاصله دارد كه این خود باعث شده است روزانه نیروی انسانی ماهر در حدود ۳ ساعت از وقت مفید خود را در جاده های حاثه خیز گذرانده و همواره خسته و فرسوده به مبدا و یا مقصد خود مراجعت کنند.
●پینشهادها
با وجود حضور تعداد زیادی فرودگاه ریز و درشت در اقلیم ایران ملاحظه می شود كه نیمه غربی كشور ازنظر تراكم فرودگاهها و خدمات رسانی به نیروی انسانی بخش معدن (غیرنفتی) از وضعیت مطلوبی برخوردار است، ولی بخش شرقی و مركزی دارای چنین مزیتی نیست و این درحالی است كه از دیدگاه معادن فلزی و غیرفلزی تراكم معادن بسیار است و نیروی انسانی ماهر برای دسترسی سریع همواره مشكلاتی دارد و رنج سفرهای طولانی جاده ای و ریلی را متحمل می شوند. پیشنهاد می شود كه سامانه ای با همكاری شركت فرودگاههای كشور، خطوط هواپیمایی، وزارت صنایع و معادن جهت ایجاد یك شبكه جابه جایی نیروهای انسانی ماهر معادن كشور تشكیل شود و با استفاده از هواپیماهای ۵۰ الی ۷۵ نفره و فرودگاههای كوچك با طول باند حداكثر ۲۵۰۰ متر و ابنیه محدود و ضروری، با استفاده از منابع عمدتا غیردولتی، جابه جایی افراد با بهترین كیفیت انجام پذیرد. درواقع با سرمایه گذاری متعادل حضور این فرودگاهها خود باعث رضایت خاطر بخش متخصص كشور و درنهایت حوزه نفوذ این گونه فرودگاهی و مناطق می شود و اهداف اشتغال زایی و توسعه آمایشی كشور هم خودبه خود محقق می شود. در اینجا بایستی اذعان کنیم كه به دلیل زلزله خیز و حادثه خیزبودن این نواحی معدنی درصورت بروز حوادث غیرقابل پیش بینی، فقط حمل و نقل هوایی است كه می تواند سریع ترین طریقه دستیابی به نقاط مبدا و مقصد ضروری را فراهم آورد. امید است كه مسئولان محترم دولتی در این راستا برنامه ریزی اصولی و منطقی بنمایند تا به اهداف اقتصادی چشم انداز ۲۰ ساله كشور دست یابیم و دلگرمی برای نیروهای انسانی ماهر و متخصص این مرز و بوم پدید آوریم.
دكتر علیرضا افتخار دادخواه
منابع:
۱. شركت فرودگاههای كشور
۲. وزارت صنایع و معادن
۳. سازمان نقشه برداری كشور
۴. عكس های ماهواره ای اینترنتی (سایت گوگل)
۵. سازمان زمین شناسی كشور
*كارشناس ارشد برنامه ریزی و مدیریت حمل و نقل و مدرس دانشگاه
منبع : مجله صنعت حمل و نقل