سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
او نمیخواهد سلام کند
صورتش را با دستکش هایش میپوشاند، با لجبازی ادای لال ها را درمیآورد، یک کلمه هم حرف نمیزند، انگار کر است و صدای پدر و مادرش را نمیشنود که او را تشویق می کنند: برو جلو عزیزم، بچه خوبی باش و بگو سلام... آیا این کودک واقعاً خجالتی است یا دوباره نوبت ما پدر و مادرهاست که یکی دیگر از خوانهای تعلیم و تربیت کودکمان را پشت سر بگذاریم؟
متشکرم، سلام، خداحافظ... ما به تدریج و کم کم این چیزها را به کودک یاد میدهیم . این که موقع غذاخوردن روی میز لم ندهد، از دستمال و چنگال استفاده کند، مرتب وسط حرف دیگران نپرد، اگر به دیگران تنه زد معذرت خواهی کند، حرفهای زشت نزند و... بله درست است. این قوانین نشانه ادب هستند ولی این قوانین مانند قراردادهایی بین بزرگترها وضع شدهاند ولی برای کودک هنوز مفهوم زیادی ندارند. کودک در این سن دوره خودمحوری را می گذراند که دورهای کاملاً طبیعی و نرمال است، بنابراین ابتدا او باید از دوره خودمحوری خارج شود تا بتواند شخصیت افراد دیگر را نیز مورد توجه قرار دهد.
قوانین ادب یک روزه به دست نمی آیند، تنها روشی که میتوان به کودک آموخت که با ادب باشد این است: کودک کم کم به حرف شما گوش میدهد و در برابر خواسته شما تسلیم خواهد شد، او این کار را می کند چون میخواهد دنبالهرو شما باشد و شما را خوشحال کند، بنابراین، فراموش نکنید که برای این کار به او تبریک بگویید.
● ادب به سادگی یک کلمه است: سلام
آیا صحیح است که بگوییم این روش گذشتگان بوده که در باره ادب کودک سخت میگرفتند؟ آیا با ادب بودن دیگر قدیمی شده است؟ نه به هیچ وجه. با ادب بودن حتی در نظر تعداد زیادی از پدر و مادرها به عنوان یک سیستم ارزشی استنباط میشود که باعث شرف و بزرگی خانواده می شود. آنها ادب را در نزد کودک خود بیشتر از یک کلمه ساده می دانند.
با ادب بودن از نظر دیگران نشانه یک تربیت خوب است. (باید قبول کنیم که وقتی خانم همسایه درباره بچه ما میگوید این بچه چقدر باتربیت است! واقعاً برای ما دلپذیر است...) همچنین با ادب بودن مثل دانستن رمز قفل دلهاست و البته رمز جا بازکردن در اجتماعات و وارد شدن در گروه دوستان (مثلاً اگر یک دختر کوچولو با لجبازی بخواهد خود را به مادر دوستش خشن نشان بدهد، مسلم است که این مادر دیگر دختر کوچولو را به خانه شان دعوت نخواهد کرد.) و بالاخره این مسئله از همه مهمتر به نظر میرسد که ادب روشی است که به دیگری نشان دهیم که برایش احترام قائلیم. بنابراین ادب یک ارزش بسیار مهم است که همه دوست دارند به کودکانشان یاد بدهند.
● آیا سن مشخصی برای با ادب شدن وجود دارد؟
به یک بچه سه یا پنج ساله چه نوع از قوانین ادب را می توان آموخت؟ به صورت تئوری در کتابها نوشته شده که در این سنین کودک قادر است سلام کند، با افراد ناشناس دست بدهد، پدربزرگ و مادربزرگش را بغل کند و... ولی در عمل طور دیگری است!
باید گفت که این دوره برای کودک دوره دشواری است. او در وجود خود توفانهای داخلی مانند بحران تضاد، و بحران وابستگی شدید به پدر و مادر را دارد که موجب می شود رفتارهای عجیبی از خود بروز دهد. او گاهی پرخاشگر و گاهی مثل یک شیشه عسل است، گاهی برون گرا و مهربان، گاهی متواضع و خجالتی است. برای کودک به این سادگیها هم نیست که همیشه آن طور که پدر و مادرش میخواهند، باادب باشد.
مثلاً ممکن است خودداری او از سلام کردن، روشی برای تقویت اقتدار درونی باشد. این نوع مخالفت را در این دوره از سن کودک، اراده مخرب می گوییم. مثلاً میترا دختر کوچولوی چهار ساله خجالتی و گوشهگیر، یک روز با گفتن یک حرف بسیار زشت همه اطرافیانش را تعجب زده کرد؛ وقتی همسایه پدربزرگش به خانه آنها آمده بود رو کرد به آقای همسایه و گفت: سلام آقای اهی!
با ادب بودن از نظر دیگران نشانه یکتربیت خوب است. همچنین با ادببودنمثل دانستن رمز قفل دلهاست و البته رمز جا بازکردن در اجتماعات و واردشدن در گروه دوستان و بالاخره این مسئله از همه مهمتر به نظر میرسد که ادب روشی است که به دیگری نشان دهیم که برایش احترام قائلیم.
● رعایت ادب کم کم آموخته می شود...
واقعیت این است که طرز رفتار کودکان ما درست برعکس رفتارهای ماست. مثلاً ما وقتی طرف مقابل خود را می بینیم، حتی اگر از او خجالت بکشیم و یا او به نظرمان خیلی مهربان نیاید، تقریباً به طور غیر ارادی و بلافاصله به او سلام می کنیم.
ولی کودکان بلافاصله با دیگران ارتباط برقرار نمی کنند، مگر این که مدتی زمان بگذرد، او را نگاه کنند و سپس به محض این که احساس اعتماد کنند، رابطه برقرار میکنند. و در این موقع است که کودکان سلام می کنند، ولی به روش خودشان و به خصوص با استفاده از کلماتی غیر از کلمات معمول و مرسوم. آنها چنین شروع میکنند: من، من کفش نو دارم و یا خواهر کوچولوی من همه اش گریه مِیکند و یا ممکن است اسباب بازی که در دست دارند را به طرف مقابل نشان دهند و یا حتی نقاشی خود را که در خانه کشیده اند، به او هدیه بدهند... بنابراین هیچ فایدهای ندارد که کودک را مجبور کنیم که مثل یک آدم بزرگ بگوید: سلام.
اگر او را مجبور کنیم مثل این است که با اسلحه او را نشانه گرفته ایم و میخواهیم با او بجنگیم، در حالی که اصلاً نیازی به جنگ نیست. وقتی کودک از سلام کردن به آشنایان شما خودداری می کند، این مسئلهرا خیلی بزرگ نکنید، در عوض به او چنین بگویید: عزیزم این دفعه من به جای توسلام می کنم، ولی دفعه بعد تو باید خودت سعی کنی کهسلام کنی. و یا وقتی می خواهید با هم بهمهمانی بروید از قبل او را آماده کنید: داریممی رویم به منزل خانم احمدی؛ منخیلی دوست دارم تو به او سلام کنی چون این کار تو او را واقعاً خوشحال میکند...
قوانین ادب یک روزه به دست نمی آیند، تنها روشی که می توان به کودک آموخت که با ادب باشد این است: کودک کم کم به حرف شما گوش می دهد و در برابر خواسته شما تسلیم خواهد شد، او این کار را می کند چون می خواهد دنباله رو شما باشد و شما را خوشحال کند، بنابراین فراموش نکنید که برای این کار به او تبریک بگویید...
به نقل از روزنامه اطلاعات
ترجمه: شادی جمشیدی
ترجمه: شادی جمشیدی
منبع : وزارت آموزش و پرورش ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست