چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مجازات اعدام و قصاص چگونه می تواند با ارزش حیات انسانی سازگاری داشته باشد؟


مجازات اعدام و قصاص چگونه می تواند با ارزش حیات انسانی سازگاری داشته باشد؟
برای این موضوع به بررسی مجازات بزهکاران و مبانی آن بپردازیم. در این باب نظریات مختلفی ابراز شده است. عده‌ای اصولاً منکر وجود چنین مجازاتی شده‌اند و وجود حق مجازات را برای جامعه دربارهٔ افراد بزهکار نفی کرده‌اند. اینان معتقدند منطقی نیست حق مجازات عده‌ای از افراد جامعه را به افراد دیگری بدهیم و حتی خود افراد حق ندارند اجازهٔ سلب حیات خویش را به دیگران بدهند.
فیلیپرگرا ماتیکا معتقد است بشر حق تنبیه افراد نوع خود را ندارد. چرا که هیچ کس توان آن را ندارد که به نحو قاطع و دقیق، سالم و عادی بودن فرد بزهکار یا غیرعادی و بیماربودن و میزان تأثیر عوامل خارجی بر ارادهٔ وی را مورد ارزیابی قرار داده نتیجهٔ کاملاً دقیق و صحیحی را اخذ نموده بر مبنای آن بزهکار را مورد مجازات قرار دهد.(۱)
مارک آنسل بنیانگذار مکتب دفاع اجتماعی نوین گرچه بر خلاف گراماتیکا اصل مجازات را نفی نمی‌کند اما معتقد است نباید جرائم شدید را با مجازاتهای شدید پاسخ گفت. در این دیدگاه مجازات اعدام مجازاتی خشن و شدید تلقی شده و اجرای چنین مجازاتهایی مخالف شئونات انسانی و عواطف بشری دانسته شده است. آقای آنسل می‌گوید: در یک نظام مبتنی بر احترام نوع بشر، حمایت از انسان، اعتقاد به کمال‌پذیری و ارتقاء اجتماعی انسان ولو منحرف و گمراه مورد تاکید است و این مجازات خون بار مبتنی بر این فرض است که دولت نسبت به زندگی و مرگ شهروندان حقوقی دارد.(۲)
قبل از این دو، دانشمندانی چون «بکاریا» عَلَم مخالفت با مجازات مرگ را برافراشته بودند این گروه می‌گویند قتل از جانب هر که باشد مذموم و ناپسند است حتی اگر از سوی جامعه باشد. مجازات اعدام در ارعاب و بازدارندگی بی‌اثر است. مجازات اعدام غیرقابل برگشت و جبران بوده با هدف اصلاحی مجازاتها سازگار نیست.
در مقابل دانشمندانی چون جرج فوکس و ژان ژاک روسو نیز اعدام را مخالف شئون بشری ندانسته آن را د رجای خود ضروری و لازم می‌دانند.
این دسته اعدام را همانند دفاع مشروع از جانب شخصی که به وی حمله شده لازم می‌شمرند و دلائل متعددی را بر مشروعیت و ضرورت این مجازات ارائه می‌نمایند.(۳) هاگ در پاسخ به این سؤال که آیا اعدام، مخالف با شأن انسانی و ناسازگار با تقدس هیات انسانی است می‌گوید: مخالفان اعدام مدعی هستند قاتلان منتظر اجرای حکم اعدام، در شرایط بسیار ناگواری انتظار می‌کشند اما باید گفت در این موضوع تردیدی نیست و مجازات به معنای دلپذیربودن نیست.
در مکتب متعالی اسلام ارزش یک انسان بسیار در خور توجه است تا جائی که حرمت مومن از کعبه بالاتر دانسته شده است. (المؤمن اعظم حرمهًٔ من الکعبه(۴))
این حرمت و کرامت و شأن شدیداً مورد حمایت است مگر آنکه فرد از حریم خود تجاوز نموده حقوق افراد و جامعه را نقض نماید. خداوند که خالق هستی است حفظ حرمت و شأن همهٔ بندگانش را مد نظر دارد حال اگر شخصی با این خواستهٔ خداوند مخالفت نموده به جان و مال و ناموس دیگر بندگان خدا تعدی نمود از جانب خداوند حرمت و شأن و کرامتی برای چنین فردی نیست لذا خداوند می‌فرماید:
«من قَتَلَ نفساً بغیر نفسٍ او فسادٍ فی الارض فکانّما قتل النّاسَ جمیعاً و من أحیاها فکأنّما أحیا الناس جمیعاً»(۵)
هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که همهٔ انسانها را کشته و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد گویی همهٔ مردم را زنده کرده است.این آیهٔ شریفه علاوه بر اینکه عمق حرمت حیات حتی یک انسان را د رنزد خداوند روشن می‌کند به این نکته اشاره دارد انسانی دارای حرمت و شأن است که به حیات دیگران تجاوز ننموده و موجب فساد در زمین نشده باشد. در غیر اینصورت شخص گرفتار غضب و لعنت خداوند شده هیچ حرمت و شأنی نخواهد داشت:
«ومَنْ یقتُل مومناً متعّمداً فجزاءُهُ جَهنّم خلداً فیها و غضِبَ الله علیه و لَعنَهُ واعدّله عذاباً عظیماً»(۶)
در آیهٔ دیگری ضمن تأکید بر اینکه خداوند برای حیات انسان حرمت و شان قائل شده و تجاوز به حیات هیچ انسانی روا نیست می‌فرماید: «ولا تقتلوا النفس الّتی حرّم الله الاّ بالحقّ. و من قُتِلَ مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا یُسرف فی القتلِ انّهُ کان منصوراًً»(۷)
مفاد آیه این است که گرچه، به اولیاء مقتول اختیار و سلطهٔ قصاص قاتل را دادیم اما او در قتل اسراف نکند و مورد حمایت ما قرار گیرد. در حقیقت خداوند برای حیات قاتل نیز با شفقت برخورد می‌کند اما عدالت او و مصلحت جامعه اقتضا کرده حیات چنین انسانی را متزلزل سازد و در ید قدرت اولیاء مقتول قرار دهد.
این رحمت و شفقت نسبت به حیات بشری در آیهٔ دیگری نیز ملموس است. آنجا که اولیاء مقتول را برادر قاتل معرفی نموده و آنان را به گذشت توصیه می‌نماید: «فمن عُفی له من أخیه شیٌ فَاتّباعٌ بالمعروف و اداءٌ الیه باحسان، ذلک تخفیف من ربّکم و رحمهٌٔ فمن اعتدی بعد ذلک فله عذابٌ ألیم»(۸)
تشریع قصاص و امکان عفو از طرف بزه دیده یا اولیاء او هر دو رحمتی از جانب خداوند است. پس از گذشت هر کس تعدی نماید مستحق مجازاتی دردناک است. این تعدی ممکن است تکرار جرم توسط جانی و یا انتقامجویی و عدول از گذشت توسط اولیاء مقتول باشد.
هیچ کس نمی‌تواند خود را دایهٔ مهربانتر از مادر دانسته و نسبت به ارزش و حرمت حیات بشریت از خداوند دلسوزتر بداند. خداوندی که کشته شدن یک انسان نزد او برابر با کشته شدن تمام انسان‌هاست و حتی نسبت به حیات یک جانی و قاتل نیز توصیه می‌کند. حکم اعدام و قصاص او نیز در راستای رعایت حرمت حیات انسانی است.
قصاص و اعدام با شرایط و خصوصیاتی از طرف خداوند پیش‌بینی شده از قبیل امکان گذشت، توبه، عفو، هیچگونه تعارضی با احترام و ارزش حیات انسانی ندارد بلکه دقیقاً در راستای احیای این حیثیت و ارزش است.
در واقع نمی‌توان جامعه را به خاطر دفاع از خود و اعضایش به خاطر اعدام جنایتکاران قاتل مورد نقد قرارداد و بر این عمل اعتراض نمود. بلکه باید جامعه را به خاطر عدم پذیرش مجازات اعدام در مواردی که راهی جز آن نیست شریک جرم قاتلان و تبهکاران دانست.(۹)
ارزش و حرمت حیات انسانی امری مسلم و مورد قبول اسلام است اما این حرمت و کرامت بشری هدیه‌ای الهی است که پیش از هر کس، خود انسان باید آن را پاس بدارد. چنین نیست که انسان هرگونه که رفتار کند باز در حریم کرامت انسانی باقی بماند بلکه این کرامت تابع حدودی است که خالق آن یعنی خداوند مشخص کرده است.

پی نوشت:
۱. معتمد، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، انتشارات دانشگاه تهران، ج ۱، ص ۱۲۰ و ۱۲۱.
۲. آنسل، مارک، مجازات اعدام، ترجمه مصطفی رحیمی، انتشارات آگاه، تهران ۱۳۵۶، ص ۷۲.
۳. ر.ک: امیرعلائی، شمس‌الدین، مجازات اعدام، انتشارات دهخدا، تهران ۱۳۵۷ و احمدی ابهری، سید محمدعلی. اسلام و دفاع اجتماعی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۳۶۶ ـ ۳۱۴.
۴. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، خصال صدوق، ترجمه مدرس گیلانی، انتشارات جاویدان، ص ۲۱، ح ۹۰.
۵. سورهٔ مائده، آیهٔ ۳۲.
۶. سورهٔ نساء، آیهٔ ۹۳.
۷. سورهٔ إسراء، آیهٔ ۳۳.
۸. سورهٔ بقره، آیه ۱۷۸.
۹. ر.ک: احمدی ابهری، سیدمحمدعلی، اسلام و دفاع اجتماعی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۳۱۸ ـ ۳۱۷.
سید محمود میر خلیلی


همچنین مشاهده کنید