یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا

دغدغه‌ای به نام محبوبیت


دغدغه‌ای به نام محبوبیت
آیا خود را رهبری محبوب می‌دانید؟ این سوالی است که این روزها از نخست‌وزیران و روسای‌جمهور کشورهای اروپایی بسیار پرسیده می‌شود. در هر کشوری از کشورهای قاره سبز که سکان هدایت کشور را در دست بگیری نه‌تنها باید از پیشی‌گرفتن رقیب داخلی از خود واهمه داشته باشی که باید تمام حواست را جمع کنی تا خانم یا آقای نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور کشور همسایه از تو محبوب‌تر نباشد. در خاورمیانه یا آمریکای لاتین به ندرت موسسات معتبر، نظرسنجی رهبران دو کشور همسایه را با هم قیاس می‌کنند اما در اروپا این اتفاق به کرات رخ می‌دهد. اگر در خاورمیانه از کسی پرسیده نمی‌شود که ملک عبدالله سعودی محبوب‌تر است یا حسنی مبارک مصری؟ در اروپا نام‌های نیکلا سارکوزی از فرانسه و گوردون براون انگلیسی بارها در نظرسنجی‌ها به عنوان دو رهبر رقیب در کنار هم قرار می‌گیرد. ‌
در بریتانیا اما سیاستمداران حزب حاکم با زیرکی تمام از فاکتوری با عنوان <محبوبیت دولتمردان> برای توجیه سیاست‌های خود استفاده می‌کنند. استناد به عدم محبوبیت رهبران در بسیاری از کشورهای حاکم تبدیل به توجیهی برای اعضای حزب کارگر حاکم در بریتانیا شده است که این روزها انتقادهای بی‌شماری را بر خود وارد می‌بینند. ‌ از زمان شکست آخر حزب کارگر در انتخابات محلی حوزه گلاسکو شرقی تاکنون هر بار که خبرنگاران، وزرای کابینه را محاصره کرده و از عدم محبوبیت حزب حاکم در میان مردم سخن می‌گویند، همکاران آقای نخست‌وزیر بلافاصله به نرخ محبوبیت رهبران سایر کشورهای اروپایی اشاره می‌کنند؛ پاسخی که هیچ خبرنگاری توان به چالش کشیدن سریع آن را ندارد. پاسخ یک جمله است: اوضاع در تمامی کشورها به همین منوال است. ‌ گوردون براون در آخرین مصاحبه مطبوعاتی ماهانه خود در این خصوص گفت: به کشورهای دیگر سری بزنید. با هر فردی از هر کشوری که می‌خواهید صحبت کنید و ببینید رهبران این کشورها در مقابله با شرایط خاص به چه راهکارهایی متوسل شده‌اند. ‌ زمانی که خبرنگاری از براون پرسید: آیا مسوولیت کاهش محبوبیت حزب کارگر را می‌پذیرد؟براون در پاسخ گفت: در سرتاسر جهان رهبران حاکم با کاهش محبوبیت عمومی روبه‌رو هستند. ‌
براون در ادامه سخنانش ادعا می‌کند که در سرتاسر جهان افزایش بی‌رویه قیمت‌ها و کاهش فرصت‌های شغلی شرایط سختی را برای دولتمردان فراهم کرده و تنها رسالت رهبران در حال حاضر عبور دادن کشور از روزهای بحرانی است. ‌ جان دنهام از وزرای کابینه براون هم موضعی یکسان اتخاذ کرده و در این زمینه می‌گوید: هیچ کشوری در جهان نیست که ظرف چند ماه اخیر از بحران‌هایی که ما در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستیم آسیب ندیده باشد. ‌ زمانی که از این مقام دولتی پرسیده شد: آیا گوردون براون مسوول اوضاع نابسامان اقتصادی در بریتانیا است؟او در پاسخ گفت: در تمامی کشورها در شرایط بحران این رهبران حاکم هستند که به عنوان نخستین گناهکار شناخته می‌شوند. ‌ چند روز پیش از این اظهارات وزیر آموزش و پرورش اد بالز هم در موضعگیری کم و بیش مشابه گفته بود: اگر به رهبران سیاسی در سرتاسر جهان نگاه کنید می‌بینید که همگی آنها به خاطر وجود بحران اقتصادی، روزهای سختی را طی می‌کنند. ‌ تمامی این توجیهات قابل قبول است اما تمسک جستن رهبران کشورهای اروپایی تا چه حد از بعد دیپلماتیک صحیح است؟
● مذاکرات اضطراری
برخی احزاب حاکم در اروپا بیش از سایر دولتمردان در راس قدرت با کاهش محبوبیت و گرفتاری‌های سیاسی روبه‌رو هستند. در اسپانیا بحران اقتصادی آنچنان جدی بود که نخست‌وزیر این کشور خوزه لوئیس رودریگز زاپاته‌رو اعضای کابینه خود را از تعطیلات تابستانی فراخوانده و جلسه فوری برای مهار گرانی‌ها تشکیل داد. حزب سوسیالیست به رهبری زاپاته‌رو در حال حاضر در تمامی نظرسنجی‌ها با اپوزیسیون محافظه‌کاران شانه به شانه حرکت می‌کند. ‌
اوضاع نیکلا سارکوزی رئیس‌جمهوری فرانسه هم تعریف چندانی ندارد. بر اساس آخرین نظرسنجی‌ها شکست حزب حاکم در فرانسه در چندین انتخابات محلی و اقتصاد نابسامان این کشور منجر به کاهش محبوبیت کلی حزب حاکم شده است. هر چند ظرف چند هفته اخیر سارکوزی اندکی از محبوبیت فردی از دست رفته را بازیافته است. ‌
در ژاپن هم پیش از استعفای یاسو فوکدا نخست‌وزیری این کشور اوضاع و احوال امروز حزب حاکم قابل پیش‌بینی بود. کاهش ۳۴ درصدی محبوبیت فوکودا بیانگر این حقیقت بود که او دیگر نمی‌تواند به عنوان سکاندار امور مملکتی نام نخست‌وزیر را یدک بکشد. ‌ در سایر کشورها اما رهبران یا از خوش‌اقبالی و یا از درایت بیشتری برخوردار بوده‌اند. ائتلاف محافظه‌کاران در آلمان به رهبری صدراعظم آنگلا مرکل با افزایش ۱۲ درصدی محبوبیت عمومی روبه‌رو شده و به نظر می‌رسد که همین ائتلاف بتواند بار دیگر در انتخابات عمومی سال آتی میلادی برگ برنده را به خود اختصاص دهد. ‌ کوین راد از استرالیا همچنان پس از پیروزی در انتخابات ماه دسامبر یکه‌تاز میدان است. حزب کارگر به رهبری او اختلاف ۱۲ درصدی خود با ائتلافی از لیبرال‌ها و ناسیونالیست‌ها را حفظ کرده است. ‌
● سقوط بی‌وقفه
بدترین خبر برای گوردون براون زمانی به گوش می‌رسد که حرف نرخ مقبولیت عمومی به میان می‌آید. نخست‌وزیر بریتانیا در کشور خود و در میان رای‌دهندگان انگلیسی در مقایسه با سایر همتاهای اروپایی و آمریکایی خود از کمترین میزان مقبولیت برخوردار است. حتی جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا که عنوان منفورترین رئیس دولت تاریخ ایالات متحده را به خود اختصاص داده است هم از مقبولیت عمومی بیشتری نسبت به گوردون براون برخوردار است. بر اساس آخرین نظرسنجی انجام گرفته در طول دوازده ماه گذشته نرخ مقبولیت فردی گوردون براون بی‌وقفه سقوط کرده است؛ اتفاقی که با توجه به زمان حضور او در قدرت در تاریخ سیاسی بریتانیا بی‌سابقه است. ‌
بر اساس آخرین نظرسنجی انجام گرفته، ۲۴ درصد از رای‌دهندگان بریتانیایی از عملکرد براون به عنوان نخست‌وزیر رضایت دارند و این در حالی است که ۷۱ درصد او را فردی لایق برای ابقا در این پست نمی‌دانند. این اختلاف به معنای نرخ مقبولیت منفی ۴۷ درصدی برای آقای نخست‌وزیر است. جولای سال گذشته زمانی که گوردون براون سکان هدایت حزب کارگر و بریتانیا را در دست گرفت از مقبولیت مثبت ۱۶ درصدی برخوردار بود. ‌
● هشدارهای آرام ‌
نخست‌وزیری کانادا استفان ‌هارپر که تاکنون از زیر تیغ چندین رای اعتماد جان سالم به در برده با کاهش ۱۱ درصدی نرخ مقبولیت عمومی روبه‌رو شده است. البته این کاهش به معنای شکست کامل محافظه‌کاران تحت فرمان ‌هارپر نیست. حزب او همچنان شانس نخست پیروزی در انتخابات عمومی آتی است. ‌ در اسپانیا هم محبوبیت آقای نخست‌وزیر همچنان سیر نزولی خود را طی می‌کند. هر چند کاهش ۱۰ درصدی این مقبولیت در مقایسه با روند سقوط گوردون براون بسیار ناچیز است. دولت در اسپانیا همچنان در حاشیه امن است. ‌ نیکلا سارکوزی رئیس‌جمهوری فرانسه هم برخلاف پیش‌بینی تحلیلگرانی که سرنوشتی مشابه گوردون براون برای او در نظر داشتند، در حال طی کردن پله‌های صعود است. ‌ در ایتالیا هم بازگشت غول رسانه‌ای سیلویو برلوسکنی به دنیای سیاست برای آقای نخست‌وزیر خوش‌یمن بوده است. برلوسکنی در ماه آوریل و به دنبال سقوط ائتلاف راست میانه، قدرت در ایتالیا را با شعار بهبود اوضاع اقتصادی در دست گرفت. در آخرین نظرسنجی انجام گرفته در ماه جولای ۵۵ درصد از همشهریان برلوسکنی ادعا کردند که به نخست‌وزیر خود برای ادامه این مسیر اطمینان دارند.
پاسخ ۴۲ درصد هم منفی بود. ‌ آنگلا مرکل صدراعظم آلمان اما همچنان رباینده قلب همشهریانش است. ۵۹ درصد از رای‌دهندگان آلمانی اعلام کرده‌اند در صورتی‌که می‌توانستند به‌طور مستقیم صدراعظم خود را انتخاب کنند گزینه‌ای جز آنگلا مرکل در سبد انتخابی‌شان نداشتند. ‌ در روسیه هم ولادیمر پوتین که تنها محل کار خود را از دفتر ریاست‌جمهوری در کرملین به دفتر نخست‌وزیری انتقال داده است همچنان پیشتاز است. رقم مقبولیت او ۶۱ درصد است و دیمیتری مدودف هم عدد ۴۷ را به خود اختصاص داده است. ‌ حقیقت این است که از ژاپن در شرق تا بریتانیا در غرب، رای‌دهندگان، رهبران خود را به واسطه بحران‌های اقتصادی تنبیه می‌کنند؛ مجازات عده‌ای اخراج از حاکمیت است و تنبیه عده دیگر ثبت‌نام‌هایشان به‌عنوان رهبرانی منفور در تاریخ سیاسی وطن. ‌
سارا سعیدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی