شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
معرفی مانوئل آلوارز براوو
● نگاهی به عكس های مانوئل آلوارز براوو
آثار مانوئل آلوارز براوو قاطعانه در پندار و عشق انسان دوستانهی او به سرزمین، و خواستها و رنجهای مردمانش ریشه دارند. او هرگز از تلاش برای مواجههی رو در رو با زندگی دست نكشید .... او با همان اشتیاقی از مكزیكو سخن میگفت كه اتژه از پاریس.
عكسهای مانوئل آلوارز براوو رازوارههایی بودند با سیمایی سیاه و سپید و سكوتی همواره گویا: بیآنكه چیزی بگویند، به كنایه واقعیات دیگری را پیش كشیدند و بیآنكه چیزی بنمایانند تصاویر دیگری را مجسم ساختند.
شاید همین دو نقلقول برای ترسیم عمق پنهان دنیای عكاسی براوو كافی باشد. عكاسی كه آثارش بیش از هرچیز از بطن فرهنگ سرزمینش مایه میگیرند. براوو در سال ۱۹۰۲ در مكزیكوسیتی بهدنیا آمد و در سال ۲۰۰۲ در همان مكان درگذشت. اوج فعالیتهای او به دهههای سی تا پنجاه باز میگشت و در همان زمان نیز مورد ستایش بسیار هنرمندانی چون كارتیه برسون (۳)، ادوارد وستون(۴)، پل استرند(۵)، دیهگوریورا(۶) و آندره برتون(۷) بود.
در بازنگری آثار او میتوان شاهد سنتهای تجسمی بسیاری بود. از نظرگاه تاریخ عكاسی با هنرمندی مواجه میشویم كه كاملاً در راستای عكاسان و شیوههای عكاسی متداول زمان خود قرار دارد. از میل شدید فرمالیستی هنرمندانی چون آرون سیسكین(۸)، پل استراند و ادوارد وستون گرفته تا تمایلات سورئالیستی اتژه(۹) و سودك(۱۰)؛ و نگاه شاعرانه كرتژ(۱۱) و براسایی(۱۲)؛ و طنز دوناوو(۱۳)؛ و شیوهی مستند و زندهنمای كارتیه برسون؛ و فضاهای صحنهسازی شده و هدایت شده (directorial) عكاسی چون میتیارد(۱۴).
در حقیقت، دنیای عكاسی براوو، با آگاهی عمیقی كه او از هنر زمان خود داشت، تركیب چند لایه و پیچیدهای است از روشهای بیانی عكاسان نامبرده بیآنكه به لحاظ زیباییشناسی به هیچ یك از آنها وابسته باشد و استقلال شخصی خود را از دست دهد.
براوو، در ارایهی چشماندازها، پرترهها، لحظات زندگی روزمره و نماهای گزینشی خود از مناسك و نشانههای فرهنگی مكزیك بیش از هر چیز از بینش فطری و شهودی خود سود میجست. نگاهی كه گویی بهتنهایی نمود ناخودآگاه جمعی و روح قومی یك سرزمین باستانی بود. شاید نظر دیهگو ریورا درست باشد كه او را مكزیكیترین هنرمند زمان خودش نامید. البته عشق بیپایان او به مكزیكوسیتی كاملاً آشكار است. (بهویژه با توجه به اینكه تقریباً همهی آثار مهم براوو تا پایان عمر به شهر مكزیكو تعلق دارند) اما نكتهی بسیار با اهمیتتر در نگاه مكزیكی او به فرهنگ مكزیك است.
به یقین برای درك درست مطلب باید به ژرفنا و زیرساختهای این فرهنگ دقت كنیم، اما حداقلترین نتیجهی تجسمی این است كه ماهیت مكزیكی عكسهای براوو بهدلیل صرفِ استفاده از نمادها، نشانهها و نقشمایههای مكزیكی نیست. آثار او از روحی برخوردارند كه از جهانبینی ویژهای حكایت میكنند. اعتقاد به این مسئله آنجایی سویهی شادمان كنندهای به خود میگیرد كه در مییابیم عكاس با فراست تمام از راهبردهای رسانهی عكاسی برای بیان خود سود میجوید. بهنظرم یكی از نكات محوری كاربست نور است.
نورهایی كه من آن را مكزیكی میخوانم. نوری شدید، گاه آزارنده و گاه نوازشگر، نوری كه گاه بیرحمانه به حذف بسیاری از جزییات میانجامد و گاه از سر ترحم چیزهایی را از دل تاریكی بر ما آشكار میسازد.
دنیای عكاسی براوو غرقِ در نور است. این عكسهای سیاه و سفید با چاپهای به غایت هنرمندانهاشان گوشه و كنار زندگی درفرهنگی را به ما مینمایانند كه گویی برساختهای است از جدال و آشتی دائمی تاریكی و روشنایی. اگر كاربست نور را به نگاه جست و جو گر و گزیدهوگوی بیافزاییم، ماحصل، عكسهایی میشود كه به آسانی و بهگونهای فطری و بهدور از هر گونه برداشت تحمیلی، زندگی گذشته و امروز مردم مكزیك را به هم پیوند میدهد.
نگاه اسطورهای عكاس در هر با توقف شاتر دوربین به واژگان مشتركی میرسد. من آن را یك زبان بصری عامیانه مینامم. زبانی كه با لحنی آرام و آهسته برشهایی از زندگی مردمی كهنسال را روایت میكند: دختری رقاصه، طرح یك نقاشی دیواری، درختی خشكیده، یك سنگ قبر، گلهای كاكتوس، پنجرهای بر دیوار، پرترههای زنان، شمایلهای مسیح، جوان مقتولی بر كف خیابان، قایقی به گل نشسته و ... . در كنار برداشت اسطورهای از آثار آلوارز براوو ذكر دو نكته دیگر را نیز لازم میدانم.
اول، ارجاعات سیاسی و اجتماعی عكسها كه در خوشبینانهترین حالت نیز از سادهانگاریهای افراطی رئالیسم سوسیالیستی بهدورند. از همهی آن كلیشههایی كه میتوانست در زمان فعالیت عكاس سرمشق او قرار گیرد.
میتوان قاطعانه از وجود تدابیر سیاسی نمادین و آگاهانهای در آثار براوو با خبر بود اما از شعارگرایی و عوامزدگی خبری نیست. دوم، عنوان گذاریهای بسیار هوشمندانهی عكاس برای آثارش كه گاه ماهیت آن را دگرگون كرده و به آن جلوهای رازآمیز میبخشد. تلاشی كه به هر حال از تمایلات سورئالیستی و نمادگرایانهی هنرمند حكایت میكند و تصدیقگر این نكته است كه براوو در چارهجویی خود برای همنشینی واژگان و عكسها از بسیاری از هنرمندان همعصر خود پیشروتر بود.
از همین روی، عكسهای براوو همواره پذیرای معانی تازهای است و مادامی كه دادو ستد ذهنی لازم میان مخاطب و اثر صورت گیرد بهتازگی آن افزوده نیز خواهد شد.
نویسنده : ای.دی.كولمن(۲)
مترجم : ترجمه و بازنوشت: سید مهدی مقیم نژاد
مترجم : ترجمه و بازنوشت: سید مهدی مقیم نژاد
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست