دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

احمدی‌نژاد، دوستان و دشمنانش‌


احمدی‌نژاد، دوستان و دشمنانش‌
برخی محمود احمدی‌نژاد را باعث و بانی همه مشکلات حال حاضر کشور می‌دانند و برخی او را معجزه قرن، تنها منجی کشور و عامل همه افتخارات کنونی، اما احمدی‌نژاد نه آن است و نه این.
دکتر احمدی‌نژاد، تحصیلکرده دانشگاهی است از نسل دوم انقلاب که باورش به اصول انقلاب اسلامی و وعده‌های الهی، از او انسانی مصمم و شجاع ساخته است تا در راه آرمان‌ها راست‌قامت بایستد و هیاهوها و تهدیدات او را متزلزل و مرعوب نسازد. احمدی‌نژاد انسان باهوش و خودباوری است که سه سال و اندی پیش در رقابتی سخت و نابرابر و در میان ناباوری حتی بسیاری از دوستانش، همه رقبای نسل اول و دوم انقلاب خود را پشت سر گذاشت تا بار دیگر شگفت‌آفرینی و دشواری پیش‌بینی رفتار مردم ایران را به اثبات برساند. احمدی‌نژاد همچنین رئیس‌ جمهوری است ساده‌زیست و از جنس مردم که رفتار متواضعانه‌اش در برابر توده‌های مردم و سختکوشی و روحیه خدمتگزاری‌اش تصنعی و برای جلب آرای مردم نیست.
در عین حال او اشکالاتی هم دارد. ساده دیدن موضوعات نه چندان ساده، گاه شتابزدگی، کم‌توجهی به نخبگان، محدود شدن در حلقه‌ای خاص از دوستان، استفاده نکردن از همه ظرفیت اصولگرایان، نفی تقریبا همه گذشته و رفتار بعضا متناقض از مهم‌ترین این اشکالات است.
مجموع این امتیازات و این اشکالات، احمدی‌نژاد را به «پدیده‌ای» مبدل کرده است؛ پدیده‌ای که در داخل کشور،
۴ طیف را در برابر او به صف کرده است.
طیف اول) مخالفان سیاسی و فکری. این گروه که خود درجاتی دارند، مشکلشان با احمدی‌نژاد، شعبه‌ای است از مخالفت آنها با اصول انقلاب و راه امام (ره)‌ که چون نمی‌توانند آن را آشکار کنند، در مخالفت تام و تمام با یک معتقد به این اصول و این راه بروز می‌دهند.
رسانه‌ها و اظهارات این طیف، مشحون است از منفی‌بافی و بزرگ کردن کاستی‌ها و عدم انعکاس توفیقات و دستاوردها. این طیف هیچ نکته و اقدام مثبتی در کارنامه و رفتار و مواضع احمدی‌نژاد نمی‌بینند، چرا که بغض الشی یعمی و یصم و برای پایان دوران احمدی‌نژاد لحظه‌شماری می‌کنند.
اینان دشمنان احمدی‌نژاد هستند که چون منافعشان آسیب دیده است، حتی نمی‌توانند ظاهرسازی کنند و در قامت منتقد نمایان شوند.
طیف دوم) خسارت دیدگان، مشکل اصلی این طیف با احمدی‌نژاد «منافع» است. حضور احمدی‌نژاد برای این مجموعه عمدتا خسارت‌های مادی داشته است. هرچند از نظر سیاسی نیز این طیف همسویی با احمدی‌نژاد ندارند اما اگر او اهل معامله بود و به قول یکی از همین دسته، نان را از سفره آنها نمی‌برید، این‌گونه با احمدی‌نژاد ستیزه‌جویانه رفتار نمی‌کردند.
طیف سوم) همفکران خودخواه؛ این طیف در واقع با مبانی فکری و رویکردهای احمدی‌نژاد تقابلی ندارند و در یک اردوگاه قرار دارند، اما معتقدند احمدی‌نژاد برای نمایندگی و راهبری این جریان در حد رئیس‌جمهور ردایی به تن کرده است که در اندازه قامت او نیست. اینان خود را توانمندتر از او می‌دانند بدون این که کاستی‌ها و ضعف‌های خود را در آنجایی که بوده‌اند و اینجاهایی که هستند، به رو بیاورند.
این طیف با احمدی‌نژاد با احتیاط رفتار می‌کنند. مخالفت آشکار نمی‌کنند چون او را متعلق به خود می‌دانند و همراهی کامل نیز ندارند چون معتقدند او «هماهنگ» نیست. عدم همراهی این مجموعه که گاه با حسادت‌ها و نفسانیات نیز توام می‌شود، به دلیل اشکالات واقعی احمدی‌نژاد بعضا این‌گونه توجیه می‌شود که حمایت کامل از او، این اشکالات را به پای کل جریان اصولگرایی می‌گذارد و نباید همه تخم‌مرغ‌های اصولگرایان در سبد احمدی‌نژاد گذاشته شود!
و طیف چهارم ناصحان مشفق این طیف به لحاظ فکری و جهتگیری‌ها با احمدی‌نژاد همسو هستند و هر دو در جبهه اصولگرایان البته نه به معنای یک جریان سیاسی و باندی که به مفهوم وسیع آن، تعریف می‌شوند. این طیف احمدی‌نژاد را هم به دلیل شایستگی‌های فردی‌اش، هم رویکردهایش، هم از آنجایی که مردم او را برگزیده‌اند و مهم‌تر از همه، به سبب حمایت‌های ویژه رهبر انقلاب که از نکات قبل سرچشمه‌ می‌گیرد، بهترین دولت بعد از انقلاب می‌دانند که اگر ضعف‌هایش برطرف شود یا کاهش یابد، کارآمدی او مضاعف و خدمتش به آرمان‌های انقلاب و امام کامل‌تر می‌شود.
این طیف از ضعف‌های احمدی‌نژاد رنج می‌برند نه از آن رو که دیگران را بدون ضعف بدانند یا او را برای چنین مسوولیت بزرگی کوچک بپندارند، بلکه به دلیل علاقه به رئیس‌جمهور که چرا چون اویی و با چنین ویژگی‌ها و شایستگی‌ها و اعتقادات محکم، این ضعف‌ها را جبران نمی‌کند تا بهانه از بهانه‌جویان گرفته شود و شرایط دفاع از احمدی‌نژاد به عنوان نماینده یک تفکر و ایده، گسترده‌تر، محکم‌تر و صریح‌تر فراهم شود.
به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد و بخصوص یاران حلقه اول او در برابر این ۴ طیف که البته می‌توان تنوع و تفصیل بیشتری هم به آنها داد برخورد چندان تفکیک شده‌ای ندارند.
مقابله با طیف اول و دوم و عدم پذیرش نظرات آنها طبیعی است، هر چند برخورد حساب شده‌تر با این دو نیز می‌تواند افکار عمومی را به حقانیت بیشتر احمدی‌نژاد واقف و مظلومیت او را آشکارتر کند.اما طیف سوم علاوه بر این که اختلاف در مبانی و اصول ندارند، بعضا حتی به دلایلی حق به گردن احمدی‌نژاد و یارانش هم دارند. برخورد بسته‌تر با این گروه، استفاده‌های بجا از آنها و تکریمشان ضمن این که با معیارهای حق، انطباق بیشتری دارد، به ظرفیت‌های احمدی‌نژاد می‌افزاید و توان او را کمتر فرسایش می‌دهد.احمدی‌نژاد و یارانش هر چقدر اصولگرا باشند، از رهبر انقلاب اسلامی اصولگراتر نیستند. رفتار و منش رهبری در مواجهه با این گروه باید سرمشق باشد و اگر این گونه شود، چه شود!
و بالاخره طیف چهارم) این طیف که بعضا از سوی یاران کم‌ظرفیت احمدی‌نژاد با همان چوب طیف سوم و یا حتی اول و دوم رانده می‌شوند، ناصحانه و مشفقانه در خدمت رئیس‌جمهور بوده و هستند و نگاهشان از این کم‌ظرفیتی‌ها، منصرف و معطوف به ظرفیت بالای خود احمدی‌نژاد است.
انتظار این گروه از احمدی‌نژاد آن است که در راه اصولگرایی ثابت‌قدم باشد، به کارشناسی در مباحث اهتمام بیشتری بورزد، در کناره توده‌های مردم که اساس نظام جمهوری اسلامی هستند نخبگان را نیز محترم شمارد، حلقه دوستان را فراخ‌تر کند، از ظرفیت جریان اصولگرایی استفاده بهینه کند، زحمات پیشینیان را ارج بنهد و با اتکا به پیام آسمانی «رحماء بینهم» در برابر بی‌مهری‌های برخی دوستان، مهرورزی کند.این طیف بر این باورند که احمدی‌نژاد می‌تواند بهتر از آنچه هست، باشد.
۳ سال و اندی از آغاز مسوولیت دکتر احمدی‌نژاد در راس دستگاه اجرایی کشور می‌گذرد و دولت نهم آخرین هفته دولت خود را سپری می‌کند. سال آخر این دولت می‌تواند سرمایه تداوم آن با دولت دهم باشد.
مهدی فضایلی‌
منبع : روزنامه جام‌جم