دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
نقش سازمان غیردولتی و تجارب بومی درمددکاری
در این اثر کوشیده ایم (به مناسبت کنگره پنجاه سال مددکاری اجتماعی در ایران) نشان دهیم، نفس مددکاری که ریشه در فرهنگ و دین ما دارد، نیاز به آموزش و پرورش دارد تا به سرمایه اجتماعی و انسانی بدل شود که با برنامه ریزی و سازماندهی شاهد تغییراتی اساسی در مددرسانی در جامعه مان باشیم.
در این راه با ابتکاراتی داخلی و بومی، به نیروهای بالقوهء گران بهایی عطف خواهیم کرد که با جهت دهی به سوی مددکاری و مددکاری اجتماعی و برنامه ریزی در راه سازندگی می توانند تأثیراتی اساسی و باورنکردنی به جای بگذارند.همچنین نشان خواهیم داد که امروزه کارهای داوطلبانه و سازمان های غیردولتی [NGO] به عنوان تجربه ای موفق در خارج از کشور چگونه می توانند به کمک مددکاری اجتماعی آمده و مددکار و مددجو را همزمان یاری رسانند. چرا که آسیب های اجتماعی در دنیای امروز با پیچیده شدن نیاز به راهکارهای تازهای نیز دارند. شواهد مختلف مؤید آن است که یکی از این راهحل ها کارهای داوطلبانه و سازماندهی آن ها در قالب سازمان های غیردولتی است. افراد در قالب این گروهها علاوه بر یاری رساندن به نیازمندان (معتادان، بزهکاران و...)، خود یاد میگیرند که تلاش کنند تا به دیگران کمک کنند. این کنش علاوه بر این که میتواند برای جامعه سودآور باشد، به آن ها هویتی جدید نیز میبخشند. دانشگاهیان برای توصیف پیوندها و ارتباط هایی که افراد از طریق کار داوطلبانه برقرار میسازند، مفهوم "سرمایه اجتماعی" را به میان کشیدهاند. تحقیقهای ایشان نشان می دهد، در جامعهای که از لحاظ سرمایه اجتماعی غنی است، معمولاً بزهکاری، ترک تحصیل و درگیریهای نژادی اندکتر و رشد اقتصادی افزونتر است.
سازماندهی این فعالیت ها در قوالب مختلفِ دولتی، خصوصی و سازمان های غیردولتی صورت می گیرد. از این طریق فعالان و داوطلبانِ تنها و تک افتاده، حالا بسیار راحتتر میتوانند نظرات خود را جا بیاندازند، تجارب شان را مبادله کنند و ارتباط با همکاران همدل در داخل و خارج کشور را زنده نگه دارند. باید میلیون ها انسان داوطلب را عملاً در سراسر جهان به گونهای آموزش داد و همراه ساخت که آنان دریابند تنها "با، از طریق و برایِ" آن هاست که میتوان به تحولاتی چشمگیر در کمک به یکدیگر و تقویت وحدت اجتماعی دست یافت. در برنامه های توسعه ای امروز نیز، مردم تشویق میشوند که از سیاست های ترویج فعالیت های داوطلبانه و گسترش سازمان های غیردولتی حمایت کنند و ارزشکار داوطلبانه در مددکاری اجتماعی را دریابند.
روند رو به رشد فعالیت های داوطلبانه به سوی بهبود وضعیت گروههای محروم جامعه نیز کشیده شده است. گروههایی همچون معلولان، سالمندان بی سرپرست، مهاجران و به طور کلی کسانی که در حاشیه جامعه در کار بهبود وضعیت خویش هستند. امروز عقیده غالب آن است که از طریق پژوهشهای ملی میتوان درک بهتری از دستاوردهای آنان به دست آورد و به دولت ها، سازمان ملل متحد و دیگر نقش آفرینان خارجی نشان داد که چگونه میتوان فضای مثبتی فراهم آورد تا فعالیت های داوطلبانه و امدادرسانی و مددکاری اجتماعی در سطح محلی و بومی پرورش یابد.
اکنون موج جدیدی از داوطلبان نیز از پای کامپیوترهای خود در خانه یا در محل کار، وقت خود را از طریق شبکه اینترنت، به خدمات داوطلبانه و کارهای عام المنفعه وقف دادهاند. این کاربران و داوطلبانِ خانهدار، دانشجو، استاد دانشگاه و کارمند، بیشتر وقت خود را به سود دیگران صرف میکنند. گستره عمل داوطلبان از طریق اینترنت بسیار فراگیر، سریع و موثر شده است. آن ها به کمک اینترنت از جمع آوری پول گرفته تا آموزش و انتشار ایدههای شان در کارهای داوطلبانه و مددرسانی به دیگران مشارکت میکنند. باید این فعالیت ها به کمک آموزش در سطوح مختلف و پژوهش های گسترده و در قالب برنامه ای حساب شده رشد کرده و به کمک رسانه های جمعی و اینترنت هر چه بیشتر گسترش یابند و در قالب سازمان های غیردولتی سازماندهی شوند. ضروری است تا به آن ها به چشم سرمایه های انسانی، اجتماعی و فرهنگی ای نگریسته شود که نیاز به برنامه ریزی و تقویت دارند و "کمک به همنوع" به عنوان یک اصل در جامعه نهادینه گردد. این پژوهش با روش جمع آوری اطلاعاتِ اسنادی و روش تحقیق توصیفی انجام شده است. این اثر برای چاپ در کنگره پنجاه سال مددکاری اجتماعی انتخاب و لوح تقدیر دریافت کرد.
● مقدمه
در سال ۱۹۰۳ نخستین موسسه علمی که تعلیم تربیت مددکاران اجتماعی و پژوهش های جامعه شناختی پیرامون مدکاری اجتماعی را به طور رسمی بر عهده گرفت، تأسیس شد. دانش جامعه شناسی آکادمیک با تحقیق پیرامون مسائل اجتماعی به کمک مددکاری اجتماعی آمد، اما در آمریکا به زودی به سوی نظریات اجتماعی کشیده شد، در حالی که در انگلستان همچنان مرتبط با مسائل اجتماعی باقی ماند؛ تنها از دهه۵۰ بود که پیوند نزدیک مشکلات اجتماعی و جامعه شناسی دوباره برقرار شد (هراد، ۱۳۶۲: ۱۸-۲۱).
البته از سال ها پیش روانپزشکی و روانکاوی به مددجویان و مشکلات شان به عنوان سوژه ای فردی (نه اجتماعی) می پرداختند. در حالی که آنان در جستجوی درمان مددجویان بودند، جامعه شناسان بدنبال اصلاح شان می گشتند. یک مددکار اجتماعی می بایست با منابع و طرق ذیل فعالیت های خویش را انجام دهد:
الف) ارزش هایی که خود بدان پایبند است
ب) ارزش هایی که از موسسات مددکاری طی سالیان متمادی تجربه کسب شده است
پ) و ارزش هایی که حرفه و جامعه اش ایجاب می کند (همانجا، ۲۶-۲۷).
مددکاری اجتماعی با تغییرات اجتماعی نیز همساز است. این همنوایی گاه ناآگاهانه و گاه آگاهانه اختیار می شود. مددکاری اجتماعی می بایست خود را با تغییرات همراه سازد، از محدودیت های احتمالی دوری کرده و از فرصت های پیش آمده بر اثر تغییرات، استفاده کند تا بتواند بیشترین اثردهی را داشته باشد و نیازهای روز مددجویان را مرتفع سازد. اینک ما برآنیم تا از ظرفیت ها و روش های جدیدی سخن بگوییم که به عنوان منابع و سرمایه هایی جدید انسانی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه واقع شده اند. بسیج برای مددکاری به عنوان ابتکاری داخلی و کارهای داوطلبانه و سازمان های غیردولتی به عنوان ابداعی خارجی که می بایست با روش های آموزشی جدید و پژوهش های متنوع و رسانه های جمعی و شبکه اینترنت تقویت و تغذیه شوند. این پژوهش با روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و روش تحقیق توصیفی صورت پذیرفته است.
● ابتکارات بومی و تجارب خارجی
▪ نفس مددکاری
پیش از هر چیز باید به روی نکته ای دست بگذارم که نفس مددکاری را نشانه رفته است. در دنیای مدرن و جوامع امروزی، مددکاری اجتماعی به مثابه یک حرفه بیرون آمده است، اما مددکاری هرگز در همین حد قابل تقلیل نیست؛ چه از لحاظ تاریخی و چه از منظر کنش های انسان دوستانهء غیرحرفه ای در دنیای امروز. به خصوص که ما در فرهنگ خود، نوع دوستی و کمک به هم نوع را به عنوان اصلی اخلاقی و توصیه ای دینی داریم، از ظرفیت لازم برای تحرک پذیری کنش های مددکارانهء انسان دوستانه برخورداریم.
تصور می کنم لازم نباشد برای اهمیت نفس انسان دوستی در دین اسلام، هیچ برهان دیگری به جز این سفارش پیامبر اسلام بیاورم که "اگر کسی فریاد کمک خواهی مسلمانی را بشنود و بی تفاوت بماند، مسلمان نیست". ما از کتب دبستانی تا دروس دانشگاهی باید کمک به همنوع را به اعضای جامعه آموزش دهیم. البته این کافی نیست و برای پرورش افراد باید دانش آموزان و دانشجویان را به مکان هایی ببریم که اشخاص محروم و نیازمند کمک زندگی می کنند و آنان را از نزدیک با کاستی ها و مشکلات شان آشنا سازیم. آنان از کودکی باید کمک به همنوع را چون اصلی بدیهی در خود درونی سازند! آن گاه است که این رفتار فردی در بزرگسالی به کنشی اجتماعی بدل می شود و سپس با برنامه ریزی و سازماندهی می توانیم بزرگترین تغییرات را در جامعه مان شاهد باشیم. چرا که آن موقع است که آن ها به مثابه سرمایه ای اجتماعی و فرهنگی قابل جهت دهی و برنامه ریزی هستند.
▪ سرمایههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی
اکنون دیگر تنها داراییها و منابع مالی به عنوان سرمایه شناخته نمیشوند، بلکه ما با پدیدههای نوظهوری درنیروی انسانی مواجه هستیم، که از آن ها تحت عنوان سرمایههای انسانی و اجتماعی نام برده میشود. همانطورکه سرمایههای فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد، برای شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل میکنند، به وجود میآیند، "سرمایههای انسانی" نیز با تغییر دادن افراد یک جامعه برای واگذاری مهارت ها و معلومات به اعضایش پدید میآیند و انسان ها را قادر میسازند تا به شیوههایی جدیدتر، مطلوبتر و کاراتر رفتار کنند(کلمن، ۱۳۷۸: ۴۶۴). درحالی که "سرمایه اجتماعی" به مجموع منابعی که در بنیاد روابط خانوادگی و در سازمان اجتماعی جامعه وجود دارد و برای رشد شناختی و اجتماعی افراد آن سودمند است، اطلاق میشود. باید توجه داشت که سرمایههای اجتماعی با وجود این که اکتسابی است، ولی در بسیاری از موارد، در حوزه یادگیریهای ارادی قرار نمیگیرند، بلکه در طی جامعهپذیری یا تعاملات اجتماعی در ذهن افراد درونی میشوند. آن ها به روابط اقتدار، اعتماد و هنجارهای یک جامعه بر میگردند(همانجا، ۴۵۸-۴۵۹). تفاوت عمده سرمایههای اجتماعی با سرمایههای فیزیکی وانسانی در آن است که همچون آنها کاملا تعویضپذیر نیستند. باید توجه کرد که شکل معینی از سرمایههای اجتماعی که در تسهیل کنشهای معینی ارزشمند است، ممکن است برای کنشهای دیگر بیفایده یا حتی زیانبار باشد(همانجا، ۴۶۲). از این روی شناسایی و برنامهریزی برای این سرمایههای نوظهور در جامعه ما نیاز به مطالعات و پژوهشهای متعددی دارد.
امروز پس از سرمایه های انسانی و بدنبال آن سرمایه های اجتماعی، سخن از سرمایه های فرهنگی رفته است. هر گونه اهداف و استراتژی فرهنگی تنها با کمک سرمایه های فرهنگی است که عملی شده و تحقق و تداوم آن تضمین می گردد. تعامل پذیری، ارتباط پذیری، مشارکت پذیری، میزان پذیرش دیگری و ارزش های اخلاقی از این جمله اند. سرمایههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی نیز که میبایست در برنامه ریزی ها تقویت شوند، به قرار ذیل اند: مسؤولیتپذیری، مدیریت، سازمانپذیری، نقشپذیری، وجدانکاری، تعهدات و روابط اعتباری از آن جملهاند.
▪ وضعیت سرمایههای انسانی و اجتماعی در کشور ما
مسئله اساسی در استفاده از سرمایههای انسانی و اجتماعی در جامعه ما آن است که نیروی کار و حتی فعال جامعه ما در کارهایی سازماندهی شده و تعریف شده با مشکل عدم سازمانپذیری و بیبرنامگی مواجه است، چه به جای این که در فعالیت های اجتماعی به شکلی سازمان یافته به کارهای فرهنگی و عام المنفعه روی آورند. جایی که از رده کارگران جزء تا مدیران عالی رتبه در فعالیت های اقتصادی در حال فرار از کارهای سازمان یافته و تحت نظارت هستند، سازمانپذیری در ابعاد اجتماعی و فرهنگی بسیار دور از دسترس است. این همان علت اساسی عدم موفقیت سازمان های غیردولتی در سال های کنونی در جامعه ماست (احمدی، ۸۲ ـ ۱۳۸۱: ۱۲۹ـ۱۳۰). در یک نگاه کلیتر میتوان گفت مسؤولیتپذیری و آموزشپذیری بسیار پایین در جامعه ما حکایت از ضعف در سرمایههای انسانی و اجتماعی دارد. چنین رفتاری یک عارضه زودگذر نیست، بلکه سال هاست که به رفتاری غالب در جامعه بدل شده است و نه تنها تغییر ناگهانی آن مقدور نیست، بلکه حتی با درنظر گرفتن راهکارهای گذشته که با موفقیت توأم نبوده نیز دشوار، هزینهبر و وقتبر است و مستلزم برنامهریزی بلندمدت و با نگاهی چندجانبه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی است. سرمایههای انسانی، اجتماعی و فرهنگی ما در عرصههای اجتماعی و فرهنگی همچون زمینی کویری است که با وجود سرشار بودن از مواد کانی، برای تولید نیاز به برنامهریزی بلندمدت برای احیاء دارد.
▪ بسیجی برای مددکاری
آن سرمایه نهفته در جامعه که از آن سخن می گفتیم، درست جلوی دیدگان ماست. بسیج که با میلیون ها عضو در شرایط صلح نباید بلااستفاده باقی مانده و به حال خود رها شود یا به کارهای حاشیه ای بپردازد و با آن ها مشغول باشد. انرژی بالقوه ای از خیل جوانان که می بایست در راه نوع دوستی و همیاری به همنوع بشتابد، چرا که اکنون وظیفه ای خطیرتر از جنگ، یعنی حفظ و گسترش دستاوردهای پس از جنگ را بر عهده دارد. اینک او وظیفه ای به مراتب دشوارتر از جنگیدن، یعنی پاسداری و سازندگی را بر دوش می کشد. در مواجه با تجارب و دشورای هاست که آنان معنای واقعی شأن نزول بسیاری از آیات کتب مقدّس را به روشنی حس کرده و می فهمند. در حین عمل است که آنان مصادیق واقعی دستورات دینی را به درستی درک می کنند. آن گاه است که در می یابند، عمل کردن با اخلاقیات دینی چقدر دشوار است و این آن ها را از تندروی های جوانی محافظت می کند و از آن طریق وارد تجربه زندگی معنوی می شوند؛ راهی که برای سیر کمال هر رهروی دین ضروری است.
بسیاری از کشورها آرزوی آن را دارند که از چنین سرمایه های آماده به خدمتی برخوردار باشند تا بتوانند از آن ها در راه سازندگی جامعه شان بهره برند. بسیج می تواند برای مددکاری و مددکاری اجتماعی بسیار مفید و راهگشا باشد؛ اگر خواهان انقلابی به معنای واقعی کلمه در عرصه مددکاری و مددکاری اجتماعی هستیم، این ظرفیت موجود سازمان یافته است و باید آن را جدی گرفت و جهت دهی و برنامه ریزی کرد. بسیج در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه نیز می تواند بسیار موثر باشد؛ به شرط این که برای رویارویی با چنان شرایطی آموزش دیده و آماده باشد. در میانِ ما به ازاءهای بیرونی، بسیج کاملترین مصداق مددکاری اجتماعی است و بیشترین تطابق را با نفس مددکاری داراست.
● داوطلب[Volunteer]
▪ ظهور کارهای داوطلبانه
و اما تجارب سایر جوامع در مددکاری اجتماعی. سال ۲۰۰۱ نقطه عطفی برای کارهای داوطلبانه بود. پس از اعلام این سال به عنوان سال بینالمللی داوطلبان، مجمع عمومی سازمان ملل متحد درصدد بر آمد تا راه های گسترش کارهای داوطلبانه و مشارکت دولت ها را دراین زمینه جستجو کند. آن نقطه اوجی بود برای داوطلبان که مردم را در ۱۳۰ کشور جهان بسیج کرده بود، اما این تنها آغاز راه بود. باید داوطلبان عملاً میلیون ها انسان را جهان را به گونهای همراه میساختند که آن ها دریابند تنها به کمک آن هاست که میتوان به تحولاتی چشمگیر در کمک به یکدیگر و تقویت وحدت اجتماعی دست یافت. در برنامه سال بینالمللی داوطلبان، مردم تشویق میشوند که از سیاست های ترویج فعالیت های داوطلبانه حمایتکنند و ارزش کار داوطلبانه را دریابند؛ کارهایی که امروز به آن به مثابه "سرمایهای اجتماعی" مینگرند (پیام یونسکو، ۳۷۲: ۱۷ و۲۰).
اما نخست باید کار داوطلبانه را تعریف نمود تا آن را از اقسام دیگر کار تفکیک نموده و باز شناخت. فعالیت های داوطلبانه به هر شکلی که باشد، دارای سه تفاوت بنیادی با کار دستمزدی یا کار تفریحی است. اول این که برخلاف کار دستمزدی، هدف اصلی از فعالیت های داوطلبانه، کسب سود مادی نیست. دوم آن که کار داوطلبانه، آزادانه و بدون اجبار انجام میشود. سوم این که، فعالیت داوطلبانه باید عام المنفعه بوده و به نوعی به سود جامعه باشد؛ هر چند که ممکن است پاداشی برای داوطلب به همراه داشته باشد که معمولاً پاداشی معنوی است.
در طول سال ها تجارب، نگرش جهان به فعالیت های داوطلبانه تغییر کرده است و دیگر آن فعالیت ها را جریانی یک طرفه نمیدانند. اکنون گروههای بسیاری در سراسر جهان میآموزند که مهارت های گوناگون را برای بهبود اوضاع جوامع به اشتراک بگذارند. داوطلبان نه تنها در واحدهای خدماتی سازمان ها، بلکه به طور غیررسمی و خود انگیخته نیز کار میکنند. امروز عقیده غالب آن است که از طریق پژوهشهای ملی میتوان درک بهتری از دستاوردهای آنان به دست آورد و به دولت ها، سازمان ملل متحد و دیگر نقش آفرینان خارجی نشان داد که چگونه میتوان فضای مثبتی فراهم آورد تا فعالیت های داوطلبانه در سطح محلی و بومی پرورش یابد.
▪ کارهای داوطلبانه و آسیب های اجتماعی
آسیب های اجتماعی در دنیای امروز با پیچیده شدن نیاز به راهکارهای تازهای نیز دارند. شواهد مختلف مؤید آن است که یکی از این راهحل ها کارهای داوطلبانه است. افراد در قالب این گروهها علاوه بر یاری رساندن به نیازمندان (معتادان، بزهکاران و...)، خود یاد میگیرند که تلاش کنند تا به دیگران کمک کنند. این کنش علاوه بر این که میتواند برای جامعه سودآور باشد، به آن ها هویتی جدید نیز میبخشند. دانشگاهیان برای توصیف پیوندها و ارتباط هایی که افراد از طریق کار داوطلبانه برقرار میسازند، مفهوم سرمایه اجتماعی را به میان کشیدهاند. برخی تحقیقها نشان داده است، در جامعهای که از لحاظ کارهای داوطلبانه غنی است، معمولاً بزهکاری، ترک تحصیل و درگیریهای نژادی اندکتر و رشد اقتصادی افزونتر است (همانجا،۲۰ ـ ۲۱). کارهای داوطلبانه در ایجاد گروههای اجتماعی قدرتمند و فعال نقش دارند، اما این نقش فقط در شرایط خاصی میتواند به بیشترین اثرگذاری برسد. به خصوص کسانی که دچار انزوای اجتماعی هستند، از فعالیت های داوطلبانه سود میبرند. آن دسته از معلولان که در فعالیتهای داوطلبانه شرکت میکنند میتوانند به یکپارچگی اجتماعی یاری برسانند و با این باور عمومی منفی که آنان مددجویان منفعلی هستند، مقابله کنند. فعالیت های داوطلبانه به جوانان فرصت رشد و ریسکپذیری میدهد و زمینهای ارزشمند برای ایفای شهروندی در اختیارشان قرار میدهد. این فعالیت ها میتواند به کهنسالان نیز در فرایند سالخوردگی فعال کمک کند، حتی برخی تحقیقات نشان داده که فعالیت های داوطلبانه برای تندرستی نیز مفید است. روند رو به رشد فعالیت های داوطلبانه به سوی بهبود وضعیت گروههای محروم جامعه نیز کشیده شده است. گروههایی همچون معلولان، مهاجران و به طور کلی کسانی که در حاشیه جامعه در کار بهبود وضعیت خویش هستند. در برخی از موارد این فعالیت ها راه را برای بازسازی نوعی شهروندی هموار میسازد. خلاصه این که فعالیت های داوطلبانه موقعیتی ایجاد میکند که در آن هم داوطلب و هم جامعه متقابلاً از یکدیگر سود میبرند. فعالیت های داوطلبانه موقعی بیشترین تأثیر را داراست که در چارچوب یک بخش دولتی سالم و با منابع کافی صورت گیرد(همانجا، ۲۰ ـ ۲۱ و ۲۳).
▪ کارهای داوطلبانه و دولت
با رایج شدن کارهای داوطلبانه، دیگر چندان تعجب آور نیست که دولتهای سراسر جهان، برای سودمندیهای اقتصادی و اجتماعی فعالیت های داوطلبانه برنامهریزی میکنند. فقط در بریتانیا، فعالیتهای داوطلبان، حدود ۶۴ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور کمک کرده است و در کانادا ارزش اقتصادی این گونه فعالیت ها به رقم باورنکردنی شانزده میلیارد دلار بالغ شده است. بر اساس یک مطالعه تطبیقی که به تازگی میان ۲۲ کشور جهان انجام شده، مدت زمانی که داوطلبان صرف فعالیت های داوطلبانه میکنند، معادل کار۱۰/۵ میلیون شاغل تمام وقت است (همانجا،۲۰). البته توجه به این نکته ضروری است که سودآور شدن فعالیت های داوطلبانه مستلزم برنامهریزی، سرمایهگذاری، سازماندهی و آموزش است. بر اساس مطالعهای که به تازگی در اروپا صورت گرفته، تخمین زده شده است که هر یک دلار سرمایهگذاری در کارهای داوطلبانه، هشت دلار سود برمیگرداند. فعالیت های داوطلبانه، نه جایگزین خدمات دولتی، بلکه مکمل اساسی آن است. دولت ها در ترویج فعالیت های داوطلبانه که از عناصر بنیادی در جامعهای سالم و دموکراتیک است، ذینفع هستند (همانجا). همچنین دولت میتواند با ایجاد امکانات قانونی، مالی، آموزشی و سازمانی در از میان برداشتن سدها به داوطلبان کمککند. دولت در مقام کارفرمای عمده میتواند کارکنان و کارمندان را به ایفای نقشی فعال در گروههای اجتماعی و داوطلبانه تشویق کند. در جهان هر روز بیش از گذشته تأثیرات مثبت و فعالانه داوطلبان شناخته شده و دولت ها از فواید آن بر روحیه کارکنان، گروهسازی و سایر وجوه از تأثیرات غیرمستقیم ولی مهم آن، بیشتر آگاه شده وکارکنان خود را به مشارکت در فعالیت های داوطلبانه تشویق میکنند. اگر چه دولت در حمایت از سیاست های زمینهساز فعالیت های داوطلبانه نقش دارند، اما باید به محدودیت های آن نیز توجه داشته باشند. جنبش گروههای داوطلب، به حق، اولویت خاصی برای استقلال خود قائل است و با هر گونه تلاش حکومتی برای اعمال کنترل بر دستور کار گروههای داوطلب به شدت مخالفت میکند.
▪ کارهای داوطلبانه و شوراها
یکی از راه های دیگر فعالیت های داوطلبانه از طریق همکاری شهروندان در برنامه ها و پروژه های شهری است. شهروندان از این راه در ساخت محله و شهر خود سهیم شده و در حقیقت در برنامه های عام المنفعه شرکت می کنند. شوراها بدون این که در تصمیم گیری ها و خط مشی های گروه های داوطلب دخالت کنند، می توانند از تلاش هایی آنان در سازندگی شهر و ارائه هر چه بهتر خدمات شهری به شهروندان کمک گیرند. با این همه باید مراقب بود که از هر حرکتی که به استقلال گروه های داوطلب لطمه بزند، دوری جست؛ زیرا نفس گروه های داوطلب در مردمی بودن و عدم وابستگی به هر نوع از نهادهای قدرت است.
▪ کارهای داوطلبانه، مددکاری و بخش خصوصی
یکی از راه های دیگری که طراحان و متخصصین فعالیت های داوطلبانه پیشنهاد میکنند، فراهم آوردن امکان این فعالیت ها از جانب شرکت ها و بخش خصوصی است. در بسیاری از کشورهای پیشرفته به کارکنان شرکت ها فرصت و امکان داده میشود تا در گروه های اجتماعی خود دست به فعالیتهای داوطلبانه بزنند یا از مرخصی استفاده کرده و به یاری دیگران بروند و همزمان با آن، تجارب خود را نیز وسعت بخشند(همانجا، ۱۷). هر چند این جریان تازه درحال شتاب گرفتن است، ولی با مطلعسازی بخش خصوصی از دستاوردهای کارهای داوطلبانه میتوان این گونه فعالیت ها را بسیار بیش از این هم گسترش داد و به خصوص در حوزه مددکاری اجتماعی از آن ها هر چه بیشتر بهره گرفت. شرکت ها از این طریق نیروی کار تواناتر، روشن بینتر و انسجام یافتهتری میسازند.
▪ کارهای داوطلبانۀ مددکاری از طریق اینترنت
اکنون موج جدیدی از داوطلبان از پای کامپیوترهای خود در خانه یا در محل کار، وقت خود را از طریق شبکه اینترنت، به خدمات داوطلبانه وقف دادهاند. این داوطلبان خانهدار، دانشجو، استاد دانشگاه و کارمند، بیشتر وقت خود را به سود دیگران صرف میکنند. گستره عمل داوطلبان از طریق اینترنت بسیار فراگیر، سریع و موثر شده است. آن ها به کمک اینترنت از جمع آوری پول گرفته تا آموزش و انتشار ایدههای شان در کارهای داوطلبانه و مددکاری به هم نوع مشارکت میکنند. داوطلبان سرمایههای اجتماعی هستند که باید در جامعه ما شناخته شده، تواناییهای شان درک شده، به وسیله برنامهریزی های هدایت شده و از طرف دولت و بخش خصوصی حمایت و تشویق شوند تا از دستاوردهای آن ها در راه توسعه و پیشرفت بهره گرفته شود (احمدی، ۸۲ ـ ۱۳۸۱: ۱۲۴ ـ ۱۲۵).● سازمانهای غیردولتی[NGO]
▪ ظهور سازمانهای غیردولتی
در دنیای امروز، افزایش سواد همراه با گسترش وسایل ارتباطی، سازماندهی و بسیج نیروها را برای مردم بسیار آسانتر کرده است. فعالان و داوطلبان تنها و تک افتاده، حالا بسیار راحتتر میتوانند نظر خود را جا بیاندازند، تجارب خود را مبادله کنند و ارتباط با همکاران همدل در داخل و خارج کشور را زنده نگه دارند. در نتیجه یکسری از تحولات در عرصههای اجتماعی و فرهنگی، بخشی سازمان یافته، خصوصی و جدید که عام المنفعه و غیرانتفاعی است در همه کشورهای دنیا، به آرامی جای خود را گشوده است. فعالیت هایی که در ۲۲ کشور برای انجام طرح تحقیقاتی موسوم به "طرح تطبیقی بخش غیرانتفاعی" صورت گرفته است، نشان میدهد که ۵ درصد نیروی کار در سازمان های غیردولتی اشتغال دارند. این تازه بدون در نظر گرفتن حدود یازده میلیون نیروی داوطلبانی است که بدون دستمزد کار میکنند (همانجا، ۱۲۶). این طرح همچنین یک روال کلی را نیز آشکار ساخت. این که هر چه بخش سازمان های غیردولتی بزرگتر باشد، میزان فعالیت های داوطلبانه گستردهتر است. آن تأکیدی است بر این واقعیت که فعالیت داوطلبانه، از برخی جهات، یک کنش اجتماعی است و نه صرفاً یک اقدام فردی. تمام این ها نشان میدهد که برای برخورد با مشکلات عمومی به رویکردی جدید نیاز است. تاکنون دو الگو بر تفکر جهانی حاکم بوده است. الگوی نخست بر این تأکید دارد که تنها به بازار باید تکیه کرد و الگوی دوم تأکید دارد که به دولت به عنوان مدافع حقوق عمومی دل ببندد (پیام یونسکو، ۳۷۲: ۳۶ و۳۷)، اما جدیداً الگوی سومی شکل گرفته است که به سازمان های غیردولتی به مثابه پلی بین آن ها مینگرد.
▪ کارکردهای سازمان های غیردولتی
با گسترش یافتن و متداول شدن سازمان های غیردولتی، طرفدارنش، آن را نوشدارویی همه مشکلات میخوانند و طبیعی است که خواهان تکیه کامل به آن باشند. با این حال، بی آن که نقش حیاتی سازمان های غیردولتی را نادیده بگیریم، باید مراقب باشیم تا مدعی بیش از آنچه این بخش میتواند انجام دهند، نباشیم. در سال های اخیر آموختهایم که مشکلات امروز پیچیدهتر از آن است که یک بخش به تنهایی از عهده آن برآید. اما همه آن ها به معنای این است که الگوی مناسب قرن بیست و یکم، الگوی مشارکت و مبتنی بر همکاری است. یعنی یک "شیوه توسعهای جدید" که برای رسیدن به پیشرفتی معنادار، نه به اقدامات جداگانه بخش های مختلف، بلکه به مشارکت این بخش ها امید ببندد. این معنای واقعی تحقق مردمسالاری است که این روزها آنقدر درباره آن میشنویم. آن نه یک بخش، بلکه رابطه بین بخش ها و شهروندان است؛ رابطهای که در آن همه به طور فعال در برخورد با مشکلات عمومی مشارکت دارند (همانجا، ۲۳). در این میان نقش سازمان های غیردولتی بسیار برجسته است. در جایی که دولت ها مدافع حقوق عمومی مردم هستند، سازمان های غیردولتی به عنوان مدافع حقوق خصوصی شهروندان قد علم میکنند. آن ها امکان عملی مشارکت مدنی را فراهم میآورند و نهادها و مردم را به سمت توسعهای سوق میدهند که دیگر تماشاچی آن نیستند، بلکه خود گزینشگر و تحقق بخش هر قسم آن بهشمار میروند. از این روی است که جامعه مدنی تنها با آن هاست که تحقق یافتنی است (احمدی، ۸۲ ـ ۱۳۸۱: ۳۷ و ۱۲۷). چنین آیندهای به آسانی تحقق یافتنی نخواهد بود، اما آن همان آیندهای است که از دور سوسو زده و عمیقترین امیدها را نوید میدهد. سازمان های مختلف غیردولتی به زودی دریافتند که از طریق ارتباط با یکدیگر و در صورتی که به شکلی جمعی عمل بکنند، تأثیرگذاری ای به مراتب بیشتر خواهند داشت (گوتمن، ۳۵۸: ۱۶). مددکاری اجتماعی به خوبی می تواند از ظرفیت های جدیدی که سازمان های غیردولتی پدید آورده و بودجه ای که به آن ها اختصاص یافته، در راه اهداف اش بهره گیرد.
▪ کارهای داوطلبانه و سازمان های غیردولتی در جامعه ما
بررسی ها و آمار نشان می دهد که سازمان هایی که بر این اساس در کشور ما شکل گرفتند، یک رشد بسیار بالا و انفجاری داشتند و سپس به مرور افت کردند و از تب شان کاسته شد. دلایل آن نیز تا حدی روشن بود. آن ها چون هر خدمات وارداتی در ابتدا کنجکاوی ها را بر انگیختند و سپس با واقعیت پیش روی خود مواجه شدند؛ بدون کمک های حمایتی، حتی اگر انگیزه ها را بر می انگیختند، توانایی تأمین حداقل هزینه های ضروری را برای ادامه فعالیت نداشتند. با این همه، سازمان هایی که باقی ماندند، نشان دادند که در این راه جدی تر اند و استحقاق هر نوع کمک غیردولتی برای فعالیت های عام المنفعه را دارند. آن ها شامل سازمان های مدافع حقق زنان، جوانان و کودکان، سازمان هایی که برای حفظ محیط زیست فعالیت می کردند، سازمان های علمی و تکنولوژی و فرهنگی، سازمان های مدافع حقوق انسانی، به خصوص حقوق اقلیت ها و خلاصه سازمان هایی که برای سلامت فعالیت می کردند، می شدند ((Tahmasebi,۲۰۰۲:۷-۱۰. بخش اخیر مشخصاً به حوزه فعالیت های مددکاری اجتماعی می شود که می بایست مورد توجه و حمایت قرار گیرد. چنان که سمینار بازسازی اجتماعی جامعه ایرانی نیز بدان پرداخته است، بسیاری از سازمان های مدنی و غیردولتی باید ساماندهی و دوباره سازماندهی شوند تا بر موانعی که در راه شان وجود دارد، غلبه کنند(A Seminar…,۲۰۰۲).
● آموزش و باز هم آموزش
▪ آموزش و اقدامات اجتماعی
در طول سال های اخیر کشورهای در حال توسعه به این دانش دست یافتند که هر نوع تحولی در جامعه، فرایندی اجتماعی با رنگ و بوی آموزشی قوی است. آن نه تنها راهی برای انتشار نوآوریها است، بلکه مرحلهای از ایجاد آگاهی، اطلاع رسانی، مبارزه، کنترل، ارزیابی و… است. به دلیل این جنبههای آموزشی، تکنولوژی ها و کانال های ارتباطی تابعی از زمینه و مفاد آموزشی به شمار میروند. به عبارت دیگر، هدف های آموزشی باید تعیین کنند، چه نوع اقدامات و ارتباطی (شکل، محتوا) مناسب و مورد احتیاج است. این واقعیت که اغلب فعالیت های آموزشی بیش از آن که مردم را وادار به همکاری نماید، نیازمند همکاری ایشان است، شرایط خاصی را برای روش های آموزشی ایجاد میکند. مردم باید به نحوی انگیزه پیدا کنند تا علاقه به مشارکت، یادگیری، سازمانیابی و غیره را در خود پرورش دهند. وظیفه عمده ارتباط برای تحول، ایجاد شرایط دلخواه برای مردم، به منظور درگیر شدن در فرایند تبادل نظر و آموختن است. اما متأسفانه نمونههای زیادی از پیام هایی که موثر و از جنبه آموزشی و فرهنگی مناسب باشد و جامعه را از این نقطه نظر توانمند و متحول سازد، در دست نیست. تعدادی از مشکلات و محدودیت ها به کارگزاران و مسؤولان و حتی تهیه کنندگان رسانهها مربوط میشود. در بسیاری از موارد میتوان آموزشی را که به آن ها داده میشود، به دلیل تکیه بر موضوع های علمی، به بهای عدم توجه به موضوع های انسانی مورد انتقاد قرار داد. آن ها برای تخصص در زمینهای خاص، و نه به عنوان تعلیم دهنده یا عوامل ارتباط، تربیت شدهاند. از این روی میبایست دانش فنی آن ها را با بسیاری از بینش های فرهنگی و آموزشی تکمیل کرد.
▪ آموزش دست اندرکاران مددکاری
بسیاری از کسانی که مسؤولیت هایی در زمینه برنامههای مددکاری دارند، خود به خوبی آموزش ندیدهاند تا آن را به دیگران منتقل ساخته یا اجرا کنند. در بسیاری از موارد آنچه مدیران اجرایی از مددکاری آموزش دیدهاند، ناکافی، یک طرفه و اغلب بر دانش متمرکز مبتنی است و در موضوع هایی که میتواند جنبههای اجتماعی و تعلیم و تربیتی کار آن ها را تسهیل کند، دچار نقص هستند. اگر بخواهیم در بهبود عملکرد نیروی مدیران و سایر مسؤولین دست اندرکار توسعه جدی باشیم، وجود دیدی منتقدانه در مورد آموزش، قبل و در حین کار آن ها ضروری است.
مواد درسی دانشگاه ها و برنامههای آموزشی باید با طرح هایی در مورد نظام آگاهی محلی، روش های مشارکتی، جامعهشناسی مددکاری اجتماعی، تعاملات میان فردی، استفاده از رسانههای ارتباطی و موضوع های مشابه غنی شود. چنین آموزشی احتمالاً به مسؤولان درکی بهتر از دانش فنی، اعتقادات و طرز عمل مردم داده و به آن ها دیدگاه ها و مهارت های لازم را برای برقراری ارتباط بهتر با مردم خواهد بخشید. اگر بخواهیم به گونهای آرمانی صحبت کنیم، هر کسی که در عرصه مددکاری اجتماعی فعالیت میکند باید به عنوان رابط اطلاعات و واسطه عمل کند و دانش و اطلاعاتی را که مردم برای انتخاب راه خود در جهت توسعه نیاز دارند، فراهم آورد. دانش مسؤولان نه تنها باید به روز باشد، بلکه از نظر عملی نیز منطبق با شرایطی باشد که برنامههای مددکاری در آن تحقق مییابد. بنابراین، در برنامههای آموزشی آن ها باید تعادلی بین موضوع های فنی، علمی و ارتباطی وجود داشته باشد. با این همه نباید فراموش کرد، توسعه باید در نهایت به عهده مردم باشد که در برنامههای خود در صورت نیاز از دولت و منابع خارجی کمک گیرند.
▪ اهداف و راه های عملی آموزش
دستیابی به اهداف برنامه ،کار آسانی نیست. چون مسؤولان با هدف اجرای سیاست های ملی و در مناطقی متنوع و وسیع و با شرایط اجتماعی و فرهنگی متفاوت روبرو هستند، با ضرورت ها و روش های متفاوت و حتی متناقضی مواجهاند. اگر هر یک از ضرورت ها، شرایط و روش های متفاوت را در نظر نگیرند، با عدم موفقیت در اهداف برنامه روبرو خواهند شد. علاوه بر این، آن ها باید، با سازماندهی و مدیریت، کنترل دائمی پروژه ها و برنامه ها را فراهم سازند، مشارکت از پایین به بالا را تحقق بخشیده و توانمندی همکاران و زیردستان را با استفاده از توان بالقوهشان افزایش داده و از همه نوع ارتباط آموخته استفاده کنند. همه این ها مستلزم آموزش های تخصصی در سطوح مختلف و مرتبط با یکدیگر است.
با این همه نباید این نکته را نادیده گرفت که مسؤولان و مدیران برنامه های مددکاری اجتماعی عمدتاً تهییج کنندگان مردم برای مشارکت هستند. آنان باید یاد بگیرند که چگونه با مردم کار کنند و در نهایت مردم هستند که میتوانند درباره نحوه تغییر زندگیشان تصمیم گیرند و آن از وظایف کارشناسان و مسؤولان نیست. مشارکت در مددرسانی تنها در چنین فعالیت های مشترک و تعاملی است که از کاغذهای برنامه خارج شده و صورت واقعی و عملی به خود میگیرد. علاوه بر آن، آموزش باید شامل کلیه مخاطبان خود شود و نمیتواند تنها به گروه یا قشری خاص مختص گردد. از مدیران عالی گرفته تا مسؤولانی که با مردم تماس مستقیم دارند و از کارشناسان ارشد تا کارکنان غیرمتخصص.
▪ آموزش برای غلبه بر مشکلات برنامه با وجود تنگناها
محدودیت ها و تنگناها با آن که واقعیت داشته و شناسایی و منظورشان از ضرورت های برنامههاست، اما آن ها هرگز نمیتوانند دلیلی کافی برای عدم موفقیت برنامهها باشند. چرا که چنان تنگناهایی در هر برنامهای موجودند و برنامه نیز با درک تمامی ضروریت ها و محدودیت ها درصدد است تا موفقیت در کسب اهداف را مقدور سازد. مسؤولان اجرایی، مدیران و برنامهریزان در کلاس های آموزشی میبایست به خوبی تعلیم داده شوند که وظیفه آن هاست تا با وجود تمامی مشکلات بر تنگناها غلبه کرده و اهداف برنامه را تعقیب نمایند. آن ها باید وظایف شان را در چارچوب اهداف برنامه و نیازهای محلی، علایق سیاسی و رفاه اجتماعی، الزامات دیوانسالاری، انتظارات جامعه و خلاصه برنامههای بلندپروازانه و منابع ناکافی به انجام رسانند. تنگناها و محدودیت های ذکر شده در برنامهها به سبب این که توجیهی بر عملی نکردن برنامهها باشند در برنامهها قید نشدهاند، بلکه تنها برای آن است که کلیه دستاندرکاران با وقوف بدان ها، اهداف برنامهها را دنبال نموده و راه های عملی مناسبی اتخاذ نمایند.
▪ آموزش حین کار و کارگاه های آموزشی
نخستین ضرورت آموزش است. آموزش هایی در حوزه های تخصصی مختلف که برای طرح ریزی و تصمیم گیری برنامه های مددکاری ضروری است. همه رده از مسؤولان ضروری است که از طریق آموزش های مربوطه از حداقل دانش لازم برای توافق یا مخالفت با طرح ها و برنامه های کارشناسان برخوردار گردند.
آموزش نیز امروزه تنها در قالب کلاس ها صورت نمی گیرد و دو "آموزش حین کار و خدمت" و "آموزش از طریق کارگاه ها" که یادگیری عملی را افزون ساخته و بر غلظت یادگیری می افزایند، مورد توجه واقع شده اند. این روش ها به خصوص در مورد مددکاری اجتماعی که جنبه عملی آن غالب است، بسیار حیاتی و ضروری است. اخیراً که کارگاه های رسانه ای نیز به آموزش ها اضافه شده است و افق های تازه ای را به روی مددجویان و مددکاران گشوده است. این کارگاه ها به هر دو یاد می دهد، چگونه از شر حرف های کلیشه ای خلاص شوند و خودشان مسائل را دریابند. در این شیوه بازگویی دروس از طریق به حافظه سپاری که یکی از آفت های بزرگ آموزش در سال های اخیر است، کنار گذاشته می شود و اندیشه ها و عقاید شخصی مورد توجه قرار می گیرد (باچر و بلتران،۳۵۷: ۱۱-۱۳).
▪ آموزش راه دور و از طریق اینترنت
یکی از راه های جدید آموزش، آموزش از راه دور یا آموزش به کمک شبکه و اینترنت است. دست اندرکاران آن عرصه معتقدند که اینترنت توفانی از ابتکارات در حوزه آموزش را برانگیخته است. در حالی که برنامه نویسان حرفه ای نقش مربیان را بازی می کنند، ارتباط و آموزش میلیون ها نفر در داخل خانه و از طریق شبکه فراهم شده است. حتی دولت ها با بخش خصوصی و گروه های تعلیم و تربیت ارتباط برقرار کرده اند تا ابتکارات جدید این حوزه را تأمین مالی و تشویق کنند. الیس بویسجولی که مدیر اسکول نت (مدرسه اینترنتی) کانادا است، عقیده دارد: «این یک تحول فرهنگی است؛ تحولی که زمان می برد... طرح های کنونی در واقع بخشی از یک هدف بزرگتر است؛ ایجاد فرهنگی برای آموزش از گهواره تا گور.» (فین، ۳۷۰: ۱۳-۱۴). چنین فضایی بی شک می تواند برای آموزش های مددکاری اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
▪ بهره گیری و تقویت سرمایه های فرهنگی با "حلقه های کیفیت"
در چند دهه اخیر تلاش وسیعی برای ایجاد "گروههای تشریک مساعی در حین کار" در مراکز تولیدی صورت گرفته است. این گروه ها که "حلقههای کیفیت" نیز نامیده میشوند. دارای دو ویژگی عمده هستند. اول این که امکان جابجایی کار در درون گروه وجود دارد و دوم این که گروه به طور منظم میتواند گردهم آمده و مسایل حیطه کار را مطالعه و حل کند. این گروه ها از آموزش بیشتری برخوردارند و خود در تعریف و تنظیم روش انجام وظایف خویش تا حدودی اختیارات دارند (گیدنز، ۱۳۷۳: ۵۲۶). در این شرایط برای افراد پیوستن به گروه مزایای اقتصادی، ارضای نیاز از طریق کار جمعی و کسب هویت و تشخص فردی بیشتر را در پی دارد (Luthans, ۱۹۷۳:۴۴۲- ۴۴۴). حلقه های کیفیت در حوزه اجتماعی بسیار مفید خواهند بود؛ زیرا هویت در حین کار و مشارکت که لازمه آن هاست، در اولویت های شان قرار دارند.
● برخی از مشکلات
▪ پژوهش مداوم
کلیه برنامه ها و راهکارهای حوزه مددکاری اجتماعی باید بر اساس پژوهش هایی علمی صورت پذیرد. این کارشناسان و محققان این عرصه هستند که باید در خصوص هر نوع تغییری تصمیم گیرنده اصلی باشند، نه مدیران اجرایی. متأسفانه در بسیاری از سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کشور ما جایگاه تحقیقات مشخص نیست و آن ها عمدتاً بدون ارتباط با پژوهش ها شکل گرفته یا تغییر میکنند. حتی در معدود مواردی نیز که از پژوهش ها در مطالعات ابتدایی بر برنامه ریزی ها استفاده میشود، نحوه گزینش، روش سنجش و قابلیت تعمیم تحلیلها و نتایج شان مشخص نیست و به گونهای سلیقهای انجام میشود. از این روی ضروری است تا اولاً بهره جستن از پژوهش ها در برنامه ریزی ها از شکلی سلیقهای به الگویی مشخص و ضابطهای کلی و ضروری بدل شود و ثانیاً مرکزی مسؤولیت بررسی پژوهش ها، روش های به کار رفته و قابلیت های تعمیم نتایج شان را بررسی و به شکلی تلفیقی در برنامهریزی ها و اصلاحیات آن ها اعمال کنند (احمدی، ۱۳۸۴: ۷۹).
▪ وضع آسیب های اجتماعی در جامعه
مسائل اجتماعی جامعه، پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای کنشی ای هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه، یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار میگیرند و مانع تحقق اهداف و تهدیدکننده ارزش ها و کمال مطلوب ها میشوند (عبداللهی، ۳: ۱۱ ـ ۱۲). عوامل خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی و ساخت اقتصادی و اجتماعی جامعه در بروز انحرافات موثرند و کجروی و انحرافات را باید عمدتاً به دیده بیماری که ناشی از عملکرد ناصحیح نظام اجتماعی است، نگریست و برای کاهش و حل آن باید زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را که سبب بروز انحرافات است از بین برد و به جای اکتفاء به مجزات کجروان به فکر درمان ریشهای آن بود (داریاپور،۱۳۸۰: ۲۹).
در سال های اخیر انواع آسیب های اجتماعی افزایش چشمگیری نشان میدهد. آمارهای اعتیاد، طلاق، خودکشی، جرائم کیفری، کودکان و زنان خیابانی، کودک آزاری، خانوادههای بیسرپرست، علاوه بر ارتشاء، تجاوز، فرار دختران از خانه در حدی است که حالت یک معضل حاد اجتماعی را پیدا کرده است. از گذشته نیز مسائلی اجتماعی همراه با مشکلات و معضلات اقتصادی و فرهنگی، شرایطی را به وجود آورده است که برخی آن را آنومیک (شرایط آشفته و نابسامان) میدانند (توسلی، ۳: ۲۹ ـ ۳۶). جرائم، ناکارآمدی در عرصههای مختلف، از هم گسیختگی ساختار اجتماعی ـ شهری، ضعف و افت سرمایههای اجتماعی حکایت از این بحران دارد (فرهنگ و پژوهش، ۱۰۰: ۲۹ ).
● ارتباطات و رسانه های جمعی
▪ انقلاب ارتباطات و اطلاعات در عصر جهانی شدن
این صدای تبش عصر ماست؛ نت هایی که یک فریاد را سر می دهند: ارتباطات و اطلاعات. با ظهور رسانه های جمعی و اطلاعات جهانی یک طرفه، آخرین موج جهانی شدن آغاز، با پیدایش مخابرات و موبایل که دارای اطلاعاتی دو طرفه بودند، حرکت صعودی اش ادامه یافت و با پیدایش اینترنت و رسانه هایی با اطلاعاتی هوشمند و واقعیت مجازی به اوج خود رسید. این به معنای واقعی کلمه یک انقلاب بود. نخست انقلابی در اندیشه که بر پارادوکس همیشگی واقعیت در مقابل مجاز پایان می داد و آن ها را به یکدیگر پیوند می زند. در اینترنت شما تنها با یک کلیک با هر نقطه از دنیا فاصله دارید؛ اینجا و اکنون با بزرگترین کتابخانه ها، معتبرترین موزه ها و گالری های هنری و زیباترین جاذبه های فرهنگی و گردشگری هر نقطه از واقعیت مجازی اینترنت. اینک شما در کنار هر هویتی، هویت یک شهروند جهانی را اختیار کرده اید، آیا این ها هر یک به تنهایی برای یک انقلاب کافی نیست؟
بسیاری از دست اندرکاران اخبار اینترنتی عقیده دارند که ظهور اینترنت موجب نخ نما شدن این شعار انقلابی شده است: «بگذارید مردم سخن بگویند.» آن ها مدعی اند: «بگذارید مردمی که خبر را به وجود می آورند، خبر دهند.» در عرض مدت کوتاهی چندین هزار پیام رد و بدل می شود، بدون هیچ نظارت تحمیلی و تنها محدودیت، یک آیین نامه حرفه ای است (له فور، ۳۷۰: ۴۶). در چنین شرایطی است که مددکاران و مددجویان به خوبی می توانند با هم ارتباط برقرار کرده و اطلاعات تبادل کنند.
▪ ارتباطات و تقویت رسانههای جمعی برای مددکاری
در دنیای امروز نقش و اهمیت رسانه ها، به خصوص نقش آموزشی و تبلیغی رسانه های جمعی بر کسی پوشیده نیست. در قرون اخیر اصولاً تعاملات رسانه ای شده اند (تامپسون، ۱۳۷۹: ۶۵- ۱۶۸؛ احمدی، ۱۳۸۶: ۱۰-۱۱).
نباید فراموش کرد که تلاش های مربوط به مددکاری اغلب به واسطه روش های ارتباطی ناهماهنگ، برخورد سطوح متفاوت تحصیلات و سواد و استفاده متفاوت از زبان، ناموفق جلوه میکرد. موانع مهم دیگر شامل علایق مختلف گروههای ذینفع و درک متفاوت از واقعیات هستند. روشن است که قبل از آن که هر نوع تبادل فکری بتواند رخ دهد، این موانع باید برطرف شود. این به معنای آن است بیش از پیش، کارشناسان و تهیهکنندگان برنامههای ارتباطی مجبورند، عوامل اجتماعی ـ فرهنگی و علایق اجتماعی ـ فرهنگی افراد جامعهای را که در راه توسعه گام برمیدارند، به حساب آورند و به ابعاد فرهنگی تغییرات و ارتباطات حساس باشند. در حقیقت فرهنگ مردم باید برای توفیق در امر تحول تجهیز شود و ارتباط برای مددرسانی، به تحکیم هویت اجتماعی، ارزش های محلی و دانش مردم به عنوان زمینهای برای مشارکت فعال آن ها نیازمند است (بورن، ۱۳۷۹: ۷ ـ ۸). در این راه رسانههای جمعی دولتی و غیردولتی میبایست تغییرات ریشه ای در مددکاری اجتماعی را یکی از اولویت های کاری خود قرار دهند و مسؤولان، برنامهریزان و کارگزاران بودجهای مشخص را به تبلیغات مستقیم و به خصوص غیرمستقیم برای آشنایی و اطلاع رسانی هر چه بیشتر به مردم اختصاص دهند. عصری که در آن ارتباطات از طریق رسانه ها دیجیتالی شده و بر عوامل فضا و زمان غلبه کرده است (پاستر، ۱۳۷۷: ۱۳-۱۶).
امروزه غول های جدید فن آوری ارتباطات و اطلاعات که به نسل دوم موسوم اند، یکبار برای همیشه بسیاری از محدودیت های پیشین عصر ارتباطات را برطرف می سازند (Gilder, ۱۹۹۳: ۱۰۷). ابر بزرگراه های ارتباطی و شاهراه های اطلاعاتی که در حال ساختند، با از میان برداشتن فضای بین رایانه ای در اینترنت و دیدار از اماکن، کافه های الکترونیکی و حتی محیط های کاری، دنیاهای مجازی و واقعی ما را به هم پیوند می زنند. آن ها به تقویت قابلیت ها و تنگ تر کردن محدودیت های ما در زندگی منجر خواهند شد و به زندگی ما ابعادی جدید و به دموکراسی قدرت و نظارتی عظیم تر عطا خواهند کرد (Bollier, ۱۹۹۳: ۲۲). وب سایت ها و وبلاگ ها در شبکه اینترنت نیز می توانند یکی از مهمترین عرصه های فعالیت سازمان های غیردولتی و داوطلبان منفرد باشند و آن ها را جهانی سازند(Neshat, ۲۰۰۲: ۱۹-۲۱). این ها جملگی ظرفیت های جدیدی است که می بایست هر نوع فعالیت مددکاری اجتماعی از آن استفاده کند و عمده نوآوری های خود را با استفاده از این فضای جدید عرضه کند؛ به خصوص روش های ارتباط، اطلاع رسانی و تبلیغات آن عرصه را.
● نتیجه گیری
نتیجه آن که، در جامعه ما نیاز است تا مددکاری علاوه بر حرفه ای خاص، به رفتاری درونی شده و کنشی اجتماعی شده بدل شود. در این راه باید آموزش و پرورش نوع دوستی و کمک به هم نوع را از کودکی به فرزندان مان یاد دهیم. سپس با برنامه ریزی و ساماندهی آن را گسترش دهیم. به عنوان تجربه ای داخلی، بسیج در راه سازندگی، آن انقلاب به معنای واقعی کلمه در این عرصه خواهد بود. بسیج کامل ترین تطابق را با نفس مددکاری داراست. بد نیست بدانیم که به عنوان ابتکاری خارجی، در طول سال ها تجارب، نگرش جهان به فعالیت های داوطلبانه و مددکاری اجتماعی تغییر کرده است و دیگر آن فعالیت ها را جریانی یکطرفه نمیدانند. کسانی که دچار انزوای اجتماعی هستند، از فعالیت های داوطلبانه سود میبرند. آن دسته از معلولان که در فعالیت های داوطلبانه شرکت میکنند میتوانند به یکپارچگی اجتماعی یاری برسانند و با این باور عمومی منفی که آنان مددجویان منفعلی هستند، مقابله کنند. فعالیت های داوطلبانه به جوانان فرصت رشد و ریسکپذیری میدهد و زمینهای ارزشمند برای ایفای شهروندی در اختیار آن ها قرار میدهد. این فعالیت ها میتواند به کهنسالان نیز در فرایند سالخوردگی فعال کمک کند، حتی برخی تحقیقات نشان داده که فعالیت های داوطلبانه برای تندرستی نیز مفید است. از این روی، مددرسانی و مددکاری اجتماعی می تواند به عنوان یکی از اهداف اساسی داوطلبان و سازمان های غیردولتی قرار گیرد. در عصر جهانی شدن، داوطلبان سرمایههای اجتماعی هستند که باید در جامعه ما شناخته شده، تواناییهای شان درک شده، به وسیله آموزش های متنوع (آموزش حین کار، کارگاه های آموزشی، آموزش از راه دور، حلقه های کیفیت و رسانه های جمعی و اینترنت)، پژوهش های مستمر و برنامهریزی های حساب شده هدایت شوند و از طرف دولت، بخش خصوصی، سازمان های غیردولتی، شوراها و مهمتر از همه، مردم حمایت و تشویق شوند، تا هم اصل معنوی "کمک به همنوع" پاس داشته شده و هم از دستاوردهای آن ها در راه توسعه بهره گرفته شود.
نویسنده:دکتر کاوه احمدی علی آبادی
فهرست منابع فارسی
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۱-۱۳۸۲) برنامه ریزی بلندمدت بخش اجتماعی و فرهنگی؛ نمونه موردی جامعه ایران، دفتر آمایش سرزمین سازمان مدیریت و برنامه ریزی، تهران.
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۴) تبیین چشم انداز توسعه فرهنگی در ایران، جلد چهارم، فرهنگ و توسعه؛ مجموعه مقالات همایش سیاست ها و مدیریت برنامه های رشد و توسعه در ایران، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، تهران.
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۶) «ریشه های الگوهای خاموش و پنهان کنش معطوف به قدرت» رونا، شماره های ۹ و ۱۰، تهران.
- باچر، سیلویا و مونیکا بلتران. لطفاً ساکت! کودکان سخن می گویند، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۵۸، تهران.
- بورن، اد (۱۳۷۹) بعد فرهنگی ارتباطات برای توسعه، ترجمه مهرسیما فلسفی، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش صدا و سیما، تهران.
- پاستر، مارک (۱۳۷۷) عصر دوم رسانه ها، ترجمه غلامحسین صالحیار، دانشکده خبر، انتشارات موسسه ایران، تهران.
ـ پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۲.
- تامپسون، جان بروکشایر (۱۳۷۹) رسانه ها و نوگرایی، ترجمه علی ایثاری کسمایی، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران، تهران.
- توسلی، غلامعباس «پروژه اصلاحات بستر فرهنگی ـ روانی جامعه و نقش آن در رشد مسائل و مشکلات اجتماعی» مجله جامعه شناسی ایران، مجله علمی- پژوهشیِ انجمن جامعهشناسی ایران، شماره ۳، تهران.
- داریاپور، زهرا (۱۳۸۰) ویژگی های اجتماعی کجروان شهر تهران، آئینه پژوهش، تهران، موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات.
- عبداللهی، محمد «طرح مسائل اجتماعی در ایران» مجله جامعه شناسی ایران، مجله علمی- پژوهشیِ انجمن جامعهشناسی ایران، شماره ۳، تهران.
- فرهنگ و پژوهش، سرمایههای اجتماعی ثروت نامرئی، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، شماره ۱۰۰، تهران.
- فین، شون. آن ها به اینترنت وصل هستند، اما آیا چیزی هم یاد می گیرند؟ پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۰، تهران.
- کلمن، جیمز (۱۳۷۸) بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
- گوتمن، سینتیا. پیکاری جهانی، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۵۸، تهران.
- گیدنز، آنتونی (۱۳۷۳) جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
- له فور، رنه. شبکه های خبری اینترنتی هماورد غول های رسانه ای، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۰، تهران.
- هراد، براین (۱۳۶۲) جامعهشناسی و مددکاری اجتماعی، ترجمهدکتر محمد حسین فرجاد و رضا ظروفچیان مقدم، دفتر تحقیقات و انتشارات جامعه شناسی و مددکاری اجتماعی، تهران.
فهرست منابع لاتین
-A Seminar on Rebuilding Iranian Society, (۲۰۰۲) A Shared Responsibility, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC).۳۱ August ۲۰۰۲, Tehran.
-Bollier. D, (۱۹۹۳( The Information Superhighway: Roadmap for Renewed Public Purpose, Tikkun ۸:۴.
-Gilder. G, (۱۹۹۳) Telecosm: The New Rule of Wireless, Forbes ASAP.
-Luthans. Fred, (۱۹۷۳),Organizational Behavior, New York, Mac Grow Hill.
-Neshat. Saeid, (۲۰۰۲) Meet you in Cyberspace, Volunteer, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC). No.۶. Tehran.
-Tahmasebi. Sussan, (۲۰۰۲) Forging New Parthnerships, Volunteer, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC). No.۶. Tehran.
دکترای مردم شناسی و جامعه شناسی از تگزاس آمریکا*
فهرست منابع فارسی
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۱-۱۳۸۲) برنامه ریزی بلندمدت بخش اجتماعی و فرهنگی؛ نمونه موردی جامعه ایران، دفتر آمایش سرزمین سازمان مدیریت و برنامه ریزی، تهران.
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۴) تبیین چشم انداز توسعه فرهنگی در ایران، جلد چهارم، فرهنگ و توسعه؛ مجموعه مقالات همایش سیاست ها و مدیریت برنامه های رشد و توسعه در ایران، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، تهران.
-احمدی علی آبادی، کاوه (۱۳۸۶) «ریشه های الگوهای خاموش و پنهان کنش معطوف به قدرت» رونا، شماره های ۹ و ۱۰، تهران.
- باچر، سیلویا و مونیکا بلتران. لطفاً ساکت! کودکان سخن می گویند، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۵۸، تهران.
- بورن، اد (۱۳۷۹) بعد فرهنگی ارتباطات برای توسعه، ترجمه مهرسیما فلسفی، مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش صدا و سیما، تهران.
- پاستر، مارک (۱۳۷۷) عصر دوم رسانه ها، ترجمه غلامحسین صالحیار، دانشکده خبر، انتشارات موسسه ایران، تهران.
ـ پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۲.
- تامپسون، جان بروکشایر (۱۳۷۹) رسانه ها و نوگرایی، ترجمه علی ایثاری کسمایی، موسسه انتشاراتی روزنامه ایران، تهران.
- توسلی، غلامعباس «پروژه اصلاحات بستر فرهنگی ـ روانی جامعه و نقش آن در رشد مسائل و مشکلات اجتماعی» مجله جامعه شناسی ایران، مجله علمی- پژوهشیِ انجمن جامعهشناسی ایران، شماره ۳، تهران.
- داریاپور، زهرا (۱۳۸۰) ویژگی های اجتماعی کجروان شهر تهران، آئینه پژوهش، تهران، موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات.
- عبداللهی، محمد «طرح مسائل اجتماعی در ایران» مجله جامعه شناسی ایران، مجله علمی- پژوهشیِ انجمن جامعهشناسی ایران، شماره ۳، تهران.
- فرهنگ و پژوهش، سرمایههای اجتماعی ثروت نامرئی، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، شماره ۱۰۰، تهران.
- فین، شون. آن ها به اینترنت وصل هستند، اما آیا چیزی هم یاد می گیرند؟ پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۰، تهران.
- کلمن، جیمز (۱۳۷۸) بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
- گوتمن، سینتیا. پیکاری جهانی، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۵۸، تهران.
- گیدنز، آنتونی (۱۳۷۳) جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
- له فور، رنه. شبکه های خبری اینترنتی هماورد غول های رسانه ای، پیام یونسکو، مجله یونسکو، مرکز انتشارات کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۳۷۰، تهران.
- هراد، براین (۱۳۶۲) جامعهشناسی و مددکاری اجتماعی، ترجمهدکتر محمد حسین فرجاد و رضا ظروفچیان مقدم، دفتر تحقیقات و انتشارات جامعه شناسی و مددکاری اجتماعی، تهران.
فهرست منابع لاتین
-A Seminar on Rebuilding Iranian Society, (۲۰۰۲) A Shared Responsibility, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC).۳۱ August ۲۰۰۲, Tehran.
-Bollier. D, (۱۹۹۳( The Information Superhighway: Roadmap for Renewed Public Purpose, Tikkun ۸:۴.
-Gilder. G, (۱۹۹۳) Telecosm: The New Rule of Wireless, Forbes ASAP.
-Luthans. Fred, (۱۹۷۳),Organizational Behavior, New York, Mac Grow Hill.
-Neshat. Saeid, (۲۰۰۲) Meet you in Cyberspace, Volunteer, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC). No.۶. Tehran.
-Tahmasebi. Sussan, (۲۰۰۲) Forging New Parthnerships, Volunteer, Iranian Civil Society Organizations Resource Center (ICSORC). No.۶. Tehran.
دکترای مردم شناسی و جامعه شناسی از تگزاس آمریکا*
منبع : خانه انسان شناسی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست