یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
تزریق دیاکسیدکربن روشی اصولی و کاربردی
تزریق دیاکسید کربن (۲)CO در مخازن نفتی به منظور ازدیاد برداشت چندین سال است که مورد توجه صنعت قرار گرفته است. از آنجایی که بسیاری از میادین سیلابزنی (Waterflood Field) به پایان عمر بهرهبرداری نزدیک میشوند، توجه به تزریق دیاکسیدکربن بیش از پیش شدت و قوت گرفته است. با روشهای مرسوم آبران یا گازران )Gas or water drive( معمولاً ۵۰- ۲۵ درصد نفت در مخازن باقی میماند.
بخش قابل توجهی از این نفت در صورت تماس نفت با یک سیال امتزاجپذیر قابل استحصال میگردد. یک سیال امتزاجپذیر هنگام تزریق ۲CO و ترکیب آن با نفت مخزن در شرایط مناسب، تشکیل میگردد. زمانی که امتزاجپذیری حاصل میشود، نیروهای فشار موئینگی، که قبلاً باعث سکون و عدم تحرک نفت بوده است، از بین رفته و آنگاه نفت امکان حرکت به سمت چاههای تولیدی را پیدا میکند.
مفهوم جابهجایی امتزاجی نفت >Misicible Displacement Of Oil< با ۲CO سالهاست که شناخته شده است و در پروژههای Full- Scale Field به کار گرفته شده است. مشکلات غیرمنتظره بسیاری با این پروژهها همراه شد که مانع ازموفقیت اقتصادی گردید. این بدان معنی نیست که روش تزریق ۲CO در آینده استقبال نخواهد شد، این تنها بدین معنی است که مشکلات زیادی در این ارتباط وجود دارد. به منظور بهبود و افزایش شانس موفقیت، هر پروژه باید به دقت برنامهریزی، مطالعه و انجام شود.
● معیار اعمال تزریق دیاکسیدکربن
هر مخزن نفتی سیاهه و لیست طویلی از مشخصات (Characteristics) دارد و مجموعه این مشخصهها شخصیت مخزن و چگونگی رفتار آن را در قبال روشهای متنوع و مسلم انگیزش (Stimulation) بیان میدارد. مسالهای که یک مهندس با آن روبهرو میشود، تعیین مقدار تا حد ممکن بیشتر این مشخصهها و آنگاه پیشگویی رفتار و عملکرد مخزن میباشد.
در این مکتوب، هر مشخص به تنهایی یک عامل تعیینکننده نمیباشد. بنابراین، عدد تعیین شده برای یک مشخصه نباید یک مرز صلب در نظر گرفته شود، اما میتواند تنها یک نماینده و نشان از درجه اهمیت باشد. به عنوان مثال، مثلاً نفت با درجه کمتر از API ۲۵ معمولاً برای ازدیاد برداشت از روش تزریق ۲CO مطلوب نمیباشد.
این امر به طور اتوماتیک تمام مخازنی که نفتی سنگینتر از API ۲۵ دارند را از ملاحظه و بررسی مستثنی نمیسازد. ممکن است عوامل مطلوب دیگری که بر یک عامل نامطلوب برتری دارند موجود باشد. معیارهای زیر باید ملاحظه شده و از چشمانداز (دید) مناسب مورد نظر قرار گیرد:
اشباع نفت باقیمانده از اهمیت بنیادی برخوردار است. اگر میدان سیلابزنی شده باشد، اشباع نفت باقیمانده ممکن است هم از نقطه نظر تکنولوژی و هم از نقطه نظر اقتصادی، موفقیتی دربر نداشته باشد. اشباع در محدوده ۳۰-۲۵ درصد اغلب به عنوان میزان حداقل اشباع در نظر گرفته میشود. سیلابزنی قبلی، به طور اتوماتیک میادین را از بررسی ساقط نمیکند، زیرا مطالعات شبیهسازی نشان میدهد که مقادیر نفت قابل ملاحظهای میتواند از ماسههای سیلابزنی شده استحصال گردد.
(۱۹۷۷ (Warner کلاهک گازی بزرگ معمولاً عامل نامطلوبی است. اگر فشار مخزن به طور قابل ملاحظهای کمتر از فشار امتزاجپذیری باشد، حجم زیادی از ۲CO برای دستیابی به امتزاج مورد نیاز خواهد بود. دانسیته ۲CO ممکن است از گاز مخزن بیشتر باشد بنابراین در این صورت قابلیت مخلوط شدن و تماس با سیال مخزن افزایش خواهد یافت.
این مورد حقهای بود که در جزیره (Weeks Island) در جایی که ۲CO به محل تماس گاز و نفت )(GOC تزریق شده بود، همراه با عوامل گرانتی به کار گرفته شد. (۱۹۹۷ .)Perry یک مخزن بسیار شکافدار (Highly Fractured Reservoir) معمولاً نامطلوب در نظر گرفته میشود به دلیل آنکه شکافها مانند مجرا از محل تزریق به چاه تولیدی عمل میکنند. اما به هرحال این شکافها، همچنین مسائل و مشکلات جدی را برای نوع دیگر از پروسههای مورد بررسی دربر داشته و باعث میشوند. یک منبع قابل اطمینان و کافی ۲CO با هزینه معقول از ابتداییترین نیازها میباشند.
علاقه شدید اخیر به نیتروژن و دود )Flue Gas( به عنوان روشهای تزریق گاز جایگزین، به دلیل عدم وجود منابع ۲CO در نزدیک بسیاری از میادین دنیا بسیار سریع فراگیر شده است. نفوذپذیری افقی سنگ مخزن یک عامل بحرانی در نظر گرفته نمیشود، اما نسبت به نفوذپذیری عمودی به افقی فاکتور بسیار مهم و بحرانی است. یک مطالعه شبیهسازی مخزن برروی یک نمونه ماسه سنگ سیلابزنی شده، به این نتیجه انجامید که نسبت kh/ kv مهمترین پارامتر مخزن در فرآیند تزریق ۲CO میباشد، به دلیل آنکه این پارامتر، میزان تفکیک ۲CO را کنترل میکند Segregation Rate( ۲( .)CO۱۹۷۷ .)Warner نواحی نفوذپذیر نسبتاً لاغر در مخزن ft( ۲۵-۱۵) دارای مزایای تکنیکی هستند زیرا آنها تمایل برتری نیروی گرانشی را کمتر میکنند، اما نواحی ضخیمتر مزیت حجم نفت دارند .
(Oil Volume Advantage) عمق مهم است، به دلیل آنکه حداقل فشار امتزاج معمولاً بالای PSI ۱۲۰۰ میباشد که عمقی بیش از ft ۲۵۰۰ به منظور عدم تجاوز از مقدار گرادیان شکاف )Fracture Gradiant( را میطلبد. دما هم عموماً فاکتور مهمی نمیباشد.
حد پایینتر گرانی و ثقل نفت در محدوده API ۳۰-۲۵ بوده که بخشی از آن مربوط به آن است که آیا نفت آروماتیک، آسفالتیک و غیره است یا خیر. ویسکوزینه نفت مخزن در اغلب پروژههای ۲CO تا به حال حدوداً CP ۱ بوده است. ۲CO خاص برای تزریق بهترین است اما به ندرت چنین منبعی در دسترس میباشد. آلودن ۲CO با متان، فشار امتزاج را افزایش میدهد.
اما ۱۰- ۵ درصد متان قابل تحمل میباشد. سولفید ئیدروژن فشار امتزاج را پایین میآورد، اما به دلیل کروژن، خطرات زیست محیطی، بهداشتی و بوی نامطلوب به دنبال دارد. تجربیات فیلد با تزریق ۲CO را با توجه به این مطلب که تزریق جهت برداشت بیش از پیش نفت صورت میگیرد، در محدوده ملاحظاتی زیر میتوان خلاصه نمود:
۱) در ماسه سنگ )Sandstone(، سنگ آهک )Limestone(، دولومیت و چرت.
۲) تا اعماق ft ۱۰۸۰۰ بدون هیچ محدودیت عمقی.
۳) در سازندها با نفوذپذیری متوسط کمتر از md۲..O
۴) در دماهای ته چاه )Bottom- Hole( تا F ۲۴۸ و بدون محدودیت.
۵) در سازندهایی که ضخامت آنها از ft ۶۰۰-۸ متغیر میباشد با ملاحظه تغییرات در ناهمگونی.
۶) در جاهایی که گراویتی نفت خام API ۴۵-۱۶ میباشد.
۷) در جایی که نفت خام امتزاجناپذیر جابهجا شده باشد.
۸) در جایی که ویسکوزیته نفت خام در CP ۱۸۸-۱۵/۰ متغیر باشد.
۹) در مخازن با اشباع نفت در محدوده %۵۴-۲۸.
۱۰) با فاصله حداکثر تا Acress ۵۱ برای هر چاه.
۱۱) زمانی که مخلوط تزریق شده حداکثر شامل ۲۹ درصد سولفید ئیدورژن باشد (۱۹۷۷ ..)Mcree
● رفتار فازی و امتزاجپذیری
دیاکسیدکربن در تمام سه شکل و حالت خود، گاز، مایع و جامد ماده آشنایی است. به عنوان گاز، حبابهایی را در نوشابههای گازدار، زمانی که فشار از فشار اشباع پایینتر میرود، مهیا میسازد. در فشار بالاتر از psi ۳۰۰ اگر دما F ۰ و یا کمتر باشد، شکل مایع را دارا میباشد. این ماده غالباً به شکل مایع در کامیونهای یخچالدار تانکر حملونقل وارد میگردد.
این ماده در محدوده وسیعی از فشار اگر دما به اندازه کافی پایین باشد، شکل جامد (یخ خشک)، را داراست. دمای بحرانی C ۳۱ میباشد. پایینتر از این دما، ۲CO خالص میتواند در محدوده وسیعی از فشار گاز یا مایع باشد، اما بالاتر از این دما، صرف نظر از فشار اعمالی، گاز خواهد بود. فشار متناظر با دمای بحرانی (فشار بحرانیatm ) ۹۹ /۷۳ میباشد. بالاتر از فشار و دمای بحرانی، ۲CO قابل تبدیل به مایع نمیباشد. اما در فشار بالاتر، فشار فوق بحرانی، بخار با افزایش فشار چگالتر شده و بیشتر شبیه مایع رفتار میکند. اکثر خطوط لوله ۲CO در نواحی فوق بحرانی کار میکنند. بعضی از خواص مهم ۲CO به قرار زیر میباشد:
▪ وزن مولکولی/ gr/ mole ۰۱ /۴۴
▪ فشار بحرانی/ Psi ۱۰۷۳
▪ حجم بحرانی / Cuft/ Ib ۰۲۳۷ /۰
▪ چگالی در F ۰ و Psi ۳۰۰/ Ib / gal ۵ / ۸
▪ حجم مخصوص در Pisa ۷ / ۱۴ و F ۶۰ Cuft / Ib ۵۶۹ / ۸
▪ گرمای مخصوص (مایع) در Psi ۳۰۰ Btu / Ib- F ۵/۰
یکی از خواص ۲CO که آن را به عنوان یک عامل مفید و مستعد جهت ازدیاد برداشت ارائه کرده است، افزایش در حجم نفت خام به هنگام اشباع با ۲CO میباشد.
اگر ۲CO داخل مخزنی تزریق شده باشد و گاز باقی بماند، به عنوان گازران عمل کرده و به زودی در چاههای تولیدی به شکل اثر انگشتی ظاهر میشود. آزمایشات میدانی بسیاری در گذشته نشان داده است که اگر گاز دیاکسیدکربن به عنوان یک عامل ازدیاد برداشت غیرامتزاجی به کار گرفته شود، خیلی بهتر از متان نمیباشد. آنچه در ارتباط با تزریق ۲CO مطلوب است، اختلاط نفت خام با ۲CO در مخزن و تشکیل یک فاز واحد مایع سبکتر از نفت اولیه میباشد. این توده امتزاجی نفت میتواند توسط سیستم گازران یا آبران راحتتر جابهجا شود. عوامل مهم تعیین اینکه آیا ۲CO و نفت امتزاجپذیر هستند یا خیر به قرار زیر میباشد:
- خلوص ۲CO
- خواص مخزن نفتی
- دما
ـ فشار
- درجه اختلاط سیالات
تلاش بسیاری صورت گرفته است تا روشی برای تخمین ارائه شود. این تصمیمات برپایه تستهای آزمایشگاهی بسیار و مفاهیم تئوریک صورت گرفته است:
(۱۹۷۸ ; and Yelling and Metcalf‚۱۹۶۵ ; Simon and Graue‚۱۹۷۶ ; Shelton and Yasborought‚۱۹۷۸ .)Metculfe,
شورای نفت ملی )National Petroleum Council( در سال ۱۹۷۶، بر مبنای گراویتی نفت، دمای مخزن و عمق مخزن، یک فرمول تقریبی برای تخمین اینکه آیا فشار امتزاج قابل حصول است یا خیر ارائه داد. مراحل تخمین فشار مورد نیاز به منظور جابهجایی امتزاجی در زیر داده شده است:
ـ فشار امتزاجی در برابر گراویتی
ـ فشار امتزاجی )PSI(گراویتی )API(
ـ ۴۰۰۰۲۷
ـ ۳۰۰۰۲۷-۳۰
ـ ۳۰۱۲۰۰
▪ تصحیح برای دمای مخزن
فشار اضافی مورد نیاز )PSI(دما )F(
-۱۲۰
+۱۲۰۲۰۰-۱۵۰
+۱۵۰۳۵۰-۲۰۰
+۵۰۰ ۲۰۰-۲۵۰
برای تخمین اینکه آیا امتزاج در هر مخزن قابل حصول است یا خیر، فشار شکست محدودی با ضرب عمق مخزن در گرادیان شکست فرضی معادل PSI ۶/۰ بر هر فوت عمق تخمین زده میشود. ضریب اطمینان Psi ۳۰۰ از این فشار محدود به منظور تخمین یک فشار قابل حصول محتمل، تفریق و کم میگردد. (۱۹۷۶ .)NPC
این روشهای تصحیح برای بررسی مخازن کاندید، مفید میباشند، اما به اندازه کافی برای استفاده خاص، دقیق نیستند. هیچ راه دیگری نیست مگر انجام تستهای آزمایشگاهی برای تعیین امتزاجپذیری تحت یک سری شرایط خاص.
● مکانیسمهای جابهجایی
قدم اساسی در یک پروژه تزریق ۲CO موفق، رسیدن به یک ناحیهای است که ۲CO و نفت مخزن، مخلوط شده و تشکیل یک سیال جدید که بسیار راحتتر از نفت اولیه مخزن جابهجا میگردد، میباشد. هرچند به همان اندازه روش به کار گرفته شده برای راندن این نفت منبسط شده به چاه تولیدی، اساسی میباشد. حداقل ۴ روش تزریق آب و ۲CO برای مکانیسمهای جابهجایی پیشنهاد گردیده است.
۱) تزریق مداوم و پیوسته ۲CO در تمام طول عمر پروژه
۲) تزریق حجم (تودههای) دیاکسیدکربن همراه با آب
۳) تزریق حجم (تودههای) متوالی دیاکسیدکربن و آب
۴) تزریق همزمان دیاکسیدکربن و آب
تجربیات کافی میدان برای ارزیابی چنین پروسههایی در دست نیست، اما نتایج حاصل از این چهار مورد را به تنهایی مقایسه میکنیم. یک مقایسه بر مبنای یک شبیهساز مخزن ۴ جزئی، امتزاجی و پارامتر اختلاطی صورت گرفت. این مطالعه، بازیافت نفت باقیمانده بعد از سیلابزنی یک مخزن ماسه سنگی توسط تزریق ۲CO را شبیهسازی کرده است. مطالعه منجر به نتایج زیر شده است:
۱) تزریق همزمان آب و دیاکسیدکربن ثابت شده است که بهترین پروسه از چهار پروسه برداشت نفت بوده و تقریباً ۵۰ درصد پتانسیل نفت موجود را قابل استحصال میسازد. تزریق متوالی تودههای ۲CO و آب بعد از روش فوقالذکر، بهترین روش بوده است. تزریق مستقیم ۲CO و همچنین حجم (تودههای) ۲CO همراه با آب هر دو روشهای ضعیفی بوده و تنها ۲۵ درصد پتانسیل نفتی را قابل استحصال میسازد.
۲) در تمام موارد، تفکیک گرانشی بین ۲CO و آب قبل از اینکه مخلوط این دو سیال حتی نیمی از سنگ مخزن را جاروب کرده باشد، به طور کامل صورت گرفته است. موفقیت برداشت با هریک از پروسههای ۲CO، تابعی از میزان و نرخ تفکیک گرانشی ۲CO بوده است. (۱۹۷۷ )Warner,
کاربرد جالب تزریق مداوم ۲CO، فرآیند پایدار گرانشی است. این فرآیند برای بسترهای بسیار پرشیب، که جابهجایی به سمت پایین میباشد، قابل اعمال است، ۲CO یک کلاهک گازی در حال انبساط تشکیل میگردد که نفت را به پایین و به سمت چاههای تولیدی سرازیر میکند. جابهجایی به سمت پایین ۲CO به منظور بهرهگیری از نیروهای گرانشی جهت ثبات جابهجایی و افزایش جاروب ۲CO مطرح شده است. انتظار میرود این فرآیند حتی زمانی که امتزاج حاصل نشده باشد، موفقیتآمیز باشد. (۱۹۷۷ )Perry,
حجم ۲CO مورد نیاز جهت سریعترین جریان، با استفاده از تجربیات گذشته پروژههای تخمین زده شده بود. این جریانهای اولیه، جابهجایی غیرامتزاجی و یا سیلابزنی کربناته بودند، بنابراین تجربیات قبلی برای پروژههای جابهجایی امتزاجی آتی بسیار کم استفاده بودند.
نیازهای پروژههای امتزاجی، از نتایج تستهای آزمایشگاهای و بر مبنای مدلهای فیزیکی تخمین زده شده بودند (و اکنون نیز تا حدی این عمل صورت میگیرد.) منظور از یک مدل فیزیکی، شناخت بخشی از مخزن با خصوصیات تا حد امکان نزدیک به مخزن میباشد. محیط متخلخل، دما، فشار، خصوصیات سیال و اشباع اولیه سیال همه در مدل، بسیار نزدیک به مقادیر واقعی در مخزن، نسخهبرداری شدهاند. جریان ممکن است افقی، شعاعی، بخشی از یک الگو و یا به اشکال مطلوب دیگر باشد. گاهاً تدارکاتی به منظور مشاهده عینی و تحلیل جریانهای تولیدی انجام پذیرفته است.
مدلهای فیزیکی مخزن این مزیت را دارند که اجراهای(Runs) متعددی تحت شرایط مختلف به منظور بررسی اثرات فشار، توالی سیالات تزریقی، نمونه چاه، فاصله چاه و دیگر پارامترهای طراحی که میتواند ارزیابی و شمارش شود، قابل انجام است. نتایج تستهای آزمایشگاهی کاملاً مفید بوده و به طور کلی نشاندهنده اثر نسبی هر یک از متغیرهای فرآیند است. تستهای آزمایشگاهی برای تعیین شرایط لازم برای امتزاج بین نفت و مخزن و ۲CO تولیدی ضروری میباشد.
اگرچه پیوستگیهای دوسویی (فرمولهایی) برای پیشبینی امتزاجپذیری، توسعه داده شده است اما چنین روابطی (فرمولهایی) احتمالاً برای استفاده در یک مخزن خاص، به اندازه کافی دقیق نمیباشد. مشکل عمده مدلهای فیزیکی آن است که آنها جوابهای کمی و قابل اطمینان نمیدهد. مدل تنها نشانگر خود در آزمایشگاه میباشد و نه مخزن در میدان. بسیاری از شرایط مخزن (زمان، گراویتی، سطح، ضخامت، همگنی، شیمی و غیره) قابل کپیسازی در آزمایشگاه نبوده و مقیاس بندی نیز مناسب نمیباشد.
این، بدان معنی نیست که مدلهای فیزیکی باید کنار گذاشته شوند، تنها نتایج باید با دقت تفسیر شده و همراه با شبیهسازهای عددی مخزن جدیدتر، مورد پردازش قرار گیرد. مدلهای عددی متعددی برای پیشبینی رفتار و حرکت سیال در مخزن ساخته شده است.
اگرچه بسیاری از مدلها بسیار بغرنج هستند، اما اصلاحاتی در حال انجام است. با آزمایشات عدیده، مدلها در آینده قابل اطمینانتر خواهند بود. نتایج محاسبات عددی تنها زمانی میتواند به اندازه کافی خوب باشد که دادههای ورودی قابل اطمینان باشند. در استفاده از مدلهای فیزیکی، تمام پارامترهای مخزن را نمیتوان در نظر گرفت.
این ضعف تا حد قابل ملاحظهای با استفاده از History Matching قابل جبران خواهد بود. اگر شبیهساز عددی با تاریخچه همخوانی نداشت. ابعاد و اندازه متغیرها برای حصول به همخوانی تاریخ بیشتر با ید تغییر و تنظیم یابد. همیشه این قطعیت وجود ندارد که متغیرهای صحیح به طوری تنظیم شده باشند که با شرایط واقعی مخزن همخوان باشند.
تجربه اخیر در میدان واقعی تگزاس غربی درجه پیشگویی نتایج میدان توسط شبیهسازی عددی را به ما نشان میدهد. مخزن (North Cross Devonian) در میدان Crossett که در سال ۱۹۴۴ کشف شده، تا سال ۱۹۶۵ با برداشت اولیه (Primery Recovery) تولید کرد آنگاه تا سال ۱۹۷۲ از طریق نگهداری فشار با تزریق گاز تولید میکرد.
در همان زمان تزریق ۲CO در اختیار قرار گرفت. (۱۹۷۷ .)Pontiu a Than در سال ۱۹۷۰ نوعی موافقتنامه اجاره بین Shell، ( Canton Reef Carriersگرداننده خطوط لوله )SACROC بسته شده که تا سقف MMSCFPD ۲۰ از ظرفیت آن سیستم برای انتقال ۲CO به North Cross در دسترس قرار داده شود. در یک اقدام سعی شد از شبیهساز مخزن امتزاجی Shell برای تعریف یک طرح جریان اپتیم استفاده گردد. (همخوان تاریکی) برای عملکرد تولیدی گذشته میدان انجام شد و پیشبینیهای پروژه برای چند الگوی تزریقی و سیاستهای اجرایی، انجام و مورد مقایسه قرار گرفتند. یک الگوی ۹ نقطهای وارونه به عنوان اپتیم تعیین شد.
در ابتدا، تصمیم گرفته شد که ۲ عدد از چاهها به چاههای تزریقی ۲CO تبدیل شود و دو چاه دیگر نیز بعد از چهار سال به همین منوال به چاههای تزریقی تبدیل شوند. طرحی که در نظر گرفته شده بود، تزریق مداوم ۲CO و احیای مجدد آن بوده است. تزریق ۲CO از ۱۹۷۲ شروع شد و تا ۱۹۷۷ ادامه پیدا کرد. اگرچه جریان دیاکسیدکربن واحد North Cross با آن ترتیبی که مدل شبیهسازی مخزن اولیه پیشبینی کرده بود، پیش نرفت، اما این پروسه جواب خوب و ترغیبکنندهای داده بود.
سطح تولید، در چاههای مورد نظر افزایش یافت و حداقل نفوذ ۲CO نشاندهنده این مطلب بود که ۲CO به طور موثری نفت را جابهجا میکند. تزریقپذیری اولیه به طور قابل ملاحظهای از پیشبینیهای مطالعات شبیهسازی کمتر بوده است. یعنی مقدار ۲CO که قرار بود از طریق دو چاه تزریق شود، در عمل ۶ چاه را برای تزریق به خدمت گرفت. (۱۹۷۷ .)Pontius and Thaum
عباس خدادادیاسکی
منبع : هفته نامه دانش نفت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست