چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


صنعت تلویزیون از صعود تا یک قدمی سقوط


صنعت تلویزیون از صعود تا یک قدمی سقوط
شركت پارس الكتریك تلویزیون خود را به قیمت حدود ۱۸۰هزار تومان به بازار عرضه می كرد اما دلالان آن را با ترفندهای مختلف به قیمت ۳۰۰هزار تومان به دست مصرف كننده می رساندند.اما امروز شرایط بازار كاملاً تفاوت كرده است. اگر در آن زمان كارخانه ها می توانستند تا ۵۰ درصد بالاتر از قیمت سازمانهای بازرسی و نظارت محصولات خود را بفروشند امروز نمی توانند برای آن حتی به قیمت ۲۰درصد كمتر از قیمت كارخانه مشتری پیدا كنند. چرا چنین شده است؟
كاهش ۲۳درصدی
تولید تلویزیون رنگی در كشور در حال حاضر كمتر از پیش بینی های اولیه بوده و پیش بینی می شود امسال حتی به یك میلیون دستگاه نیز نرسد. این در حالی است كه از سال ۸۱ به بعد در هیچ سالی تولید تلویزیون به كمتر از یك میلیون دستگاه نرسیده است.در ۶ ماه اول امسال نزدیك به ۴۴۸ هزار دستگاه تلویزیون رنگی تولید شده كه این رقم ۲۳‎/۱ درصد كمتر از مدت مشابه سال ۸۳ است و بسیاری از كارشناسان و دست اندركاران این رشته معتقدند اگر این روند تغییر نكند ظرف ۲ سال به توقف كامل در تولید تلویزیون می رسیم.از دو سال قبل به این سو تولید مرتب در حال كاهش است و از حدود یك میلیون و ۳۳۸ هزار دستگاه در سال ۸۲ به یك میلیون و ۲۷۶ هزار دستگاه در سال ۸۳ رسیده است.
پایان دوران صعود
عطش بازار ایران برای خرید تلویزیون سالها است كه فروكش كرده و اگرچه هنوزمیل به خرید حدود ۲ میلیون دستگاه تلویزیون در سال در كشور وجود دارد اما این اشتیاق به اندازه ای نیست كه خریدار تن به خرید هر محصولی به هرقیمتی بدهد.سالهای جنگ و سالهای بحرانهای اقتصادی اوایل دهه ۷۰ سبب شد تا مردم ایران موفق به تعویض و خرید تلویزیون جدید نشوند اما این روند از سال ۷۵ به بعد تغییر كرد. رشد درآمد سرانه از یك سو و رشد تولیدات صنعتی از سوی دیگر سبب شد تا ناگهان بازار ایران توان قابل ملاحظه ای برای جذب تولیدات جدید صنعت تلویزیون سازی از خود نشان دهد. به گونه ای كه تولید تلویزیون ناگهان از ۴۵۵ هزار دستگاه در سال ۱۳۷۵ به ۷۳۵ هزار دستگاه در ۱۳۷۶ و ۹۵۲ هزار در سال ۷۸ رسید. از طرف دیگر ثبات قیمت ارز نیز از این سال به بعد سبب شد تا قاچاق كالا به ایران به صرفه شودو بتدریج سیل ورود انواع كالای قاچاق بویژه تلویزیون تسریع شود.بنابراین از ۱۳۷۹ به بعد بازار ۱‎/۵ تا ۲ میلیون دستگاهی ایران به عرصه رقابت بی رحمانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تلویزیون وارداتی از یك سو و حدود ۱‎/۲ میلیون تلویزیون ساخت داخل از سوی دیگر تبدیل شد.این مبارزه درابتدا چندان به زیان تولید كنندگان داخلی ایران نبود اما به دنبال لغو «موانع غیرتعرفه ای بر سر راه واردات » در سال ۸۰ ناگهان شركتهای خارجی قدرتی مضاعف یافتند و در كنار ابزار قاچاق بازوان وارداتی خود را نیز تقویت كردند. همین امر سبب شد تا جهش تولیدكنندگان داخلی متوقف شده و از سال ۸۳ به بعد سیر نزولی را طی كند.این درحالی بود كه درهمین مدت كوتاه چندین شركت داخلی تلویزیون سازی تعطیل شدند و مجموع شركتهای فعال دراین بخش از ۱۵ شركت به ۴ شركت رسید.از آن طرف نیز شركتهای خارجی فعال در ایران با درهم كوبیدن رقبای اصلی بازار را كاملاً قبضه كردند. (سونی، ال.جی و سامسونگ حضوری بسیار پررنگ تر از سایر شركتهای خارجی درایران دارند)
خارجیها را مجبور به سرمایه گذاری در ایران كنیدمحمدرضا شهیدی دبیر انجمن صنفی تولیدكنندگان لوازم صوتی و تصویری اذعان می كند كه در بومی كردن صنعت تلویزیون در ایران موفق نبوده ایم اما می گوید: بازار باارزش خود را ۱۰ سال است كه به خارجیها سپرده ایم. پس حداقل می توانیم از آنها بخواهیم كه به تولید مشترك با تولیدكنندگان ایران همت كنند.وی می گوید: تعداد تولیدكنندگان در این بخش از ۱۵ شركت به ۴ شركت (سام الكترونیك، پارس، شهاب و صنام) رسیده. حال آنكه این شركتها نیز با حاشیه زیان مشغول فعالیت هستند.به گفته شهیدی اگر این روند ادامه یابد ظرف ۲ سال آینده كل صنعت تلویزیون متوقف می شود و ایران دیگر تولیدكننده ای دراین بخش نخواهدداشت.وی افزود: اگر می بینید هنوز تلویزیون سازان به تولید خود ادامه می دهند. به دلیل آن است كه نمی توانند میلیاردها تومان سرمایه گذاری و هزاران كارگر خود را رهاكنند.بنابراین ناامیدانه به فعالیت خود ادامه می دهند.شهیدی گفت: شركتهای خارجی نیز بازی خود را به خوبی جلو می برند آنها از یك طرف قطعات یدكی خود را به ما به عنوان تولیدكننده گران می فروشند و از آن طرف تلویزیونهای ساخته شده خود را با قیمت ارزان وارد بازار ایران می كنند و نتیجه این امر به صرفه نبودن تولید و بالعكس ارزان بودن واردات تلویزیون به صورت «آماده» است.دبیر انجمن صنفی تولیدكنندگان لوازم صوتی و تصویری می افزاید: چرا نباید این روند را تغییر بدهیم؟ آنها سالانه صدها میلیون دلار تلویزیون و قطعات یدكی آن را به ما می فروشند. اما در مقابل خود را متعهد به هیچ چیز نمی دانند.
وی بااشاره به اینكه كره جنوبی سالها است كه در بازار ایران اجناس مصرفی می فروشد اما تاكنون هیچ نوع دانش فنی به ایران منتقل نكرده است، گفت: یك شركت كره ای به تنهایی ۷۰۰ هزار تلویزیون و ۱‎/۳ میلیون قطعه جنس در ایران به فروش می رساند اما حتی یك میلیون دلار نیز در ایران سرمایه گذاری نكرده است.به گفته شهیدی، این درحالی است كه سیاست كره جنوبی درهمه جای دنیا سرمایه گذاری در كشور مقصد و تولید درهمان منطقه است.وی درباره تعرفه واردات تلویزیون می گوید: ظرف ۴ سال تعرفه واردات تلویزیون از ۱۰۰ درصد به ۲۵ درصد رسیده درحالی كه هیچكدام از مشكلات پایه ای تولیدكنندگان نظیر نرخ بهره و قانون كار در كشورحل نشده است. شهیدی در پاسخ به این سؤال كه آیا اصولاً در بخش تلویزیون دارای مزیت نسبی هستیم گفت: ما در صنعت الكترونیك می توانیم مزیت نسبی داشته باشیم و وجود كارشناسان فنی وبازار بزرگ به ما این كمك را می كند اما احتیاج به شریك خارجی داریم كه به صورت سرمایه گذاری مشترك با شركتهای داخلی همكاری كند. وی درباره بحث قاچاق تلویزیون می گوید: بحث قاچاق دیگر چندان مطرح نیست چرا كه شرایط واردات آنقدر آسان شده كه دلیلی برای قبول خطر قاچاق وجود ندارد. وی در پاسخ به این سؤال كه چه بخشی از تلویزیون در داخل كشور ساخته می شود گفت: تلویزیونهای جدید به دلیل بكارگیری سیستم های پیشرفته نیازمند واردات قطعه به میزان ۷۰ درصد (كل ارزش تلویزیون ) هستند.
بحث ارزش افزوده
صنعت تلویزیون در ایران سابقه ای ۴۰ ساله دارد اما به نظر می رسد كه هنوز قادر به مقابله با بحرانهای جدی بازار نیست. دلیل این امر نیز مشخص است و آن فقدان ارزش افزوده مناسب است.
اصولاً بحث تلویزیون فراتر از كشور ایران و تولیدكنندگان ایرانی است. تلویزیون همانند خودرو محصولی جذاب پر ازامكانات و كالای پیچیده است.در چنین بخشی تنها تولیدكنندگانی سالم می مانند كه قدرت تطابق با محیط را داشته باشند و از قدرت بالای فناوری بهره بگیرند. غولهای بزرگ تولید كننده لوازم خانگی آسیا نظیر سونی، ال جی و سامسونگ اگر مجال بیابند بازارهای آمریكا واروپا را نیز تسخیر می كنند و پر واضح است كه وقتی كشورهای اروپای غربی و آمریكای شمالی در برابر آنها با مشكل مواجه شده اند. انتظاری از تولیدكننده ایرانی نمی توان داشت.تلویزیون محصولی «تكنولوژی بر» و كاملاً وابسته به دانش تكنولوژی اطلاعاتی و الكترونیك است. علاوه بر شكل ظاهری، كیفیت تصویر و امكانات و تجهیزات این محصول نیز به سرعت تغییر می كند و امكان ندارد كشورهای خارج از «حلقه اول تولیدكنندگان» بتوانند بدان ورود كنند. نتیجه این امر نیز واضح است ما همواره از آنها عقب تر هستیم و مدلی راكه امروز می بینیم و سال بعد مونتاژ می كنیم تا زمانی كه به تولید انبوه برسد و مجدداً وارد بازار شود تا آن زمان شركت مادر، حداقل ۵ مدل جدید را ارائه كرده است.واحدهای بزرگ تحقیق وتوسعه شركتهای ژاپنی و كره ای در كنار، پشتوانه عظیم دانش الكترونیك آنها و قدرت طراحی به آنها این امكان را می دهد كه در هر زمان كه مایل باشند «یك نسل تلویزیون» را كنار بگذارند. ۱۵ سال است كه می خواهیم یك كارخانه تولید لامپ تصویر تلویزیون در ایران بسازیم اما هنوز موفق نشده ایم حال آنكه تلویزیونهای جدید اصولاً درحال تغییر روش در بكارگیری لامپ تصویر در مونیتورهای خود هستند.رشد تولید تلویزیونهای «پلاسمایی» ، «اچ دی» ، تلویزیونهای «وگا» و ورود نسل هفتم«ال سی دی» های نمایشگر حتی غرب را نیز نگران كرده است.آنها اصلاً نمی توانند بجز با «حربه های غیرفنی و غیر تعرفه ای» با محصولات شرق آسیا مقابله كنند. بویژه آنكه چین از هم اكنون با همكاری تنگاتنگ با شركتهای ژاپنی و كره ای مبدل به یك مونتاژ كننده صرفه جو و با قدرت رقابت بسیار بالا وارد بازار دنیا شده است. چین اگر مشكل كیفیت خود را حل كند و محصولات خود را از نظر فنی به پای شركتهای «مادر» برساند دیگر امكان ندارد كسی قادر باشد جلوی پیشروی او را در جهان بگیرد.
نتیجه گیری
صنعت تلویزیون نیز مانند صدها صنعت دیگر در ایران بی دلیل توسعه یافته است. اصولاً در دنیای پرتغییر و تحول امروز اگر صنعتی از همان بدو تأسیس قدرت صادرات، بازاریابی و اتخاذ استراتژی نداشته باشد محكوم به شكست است. این شكست و سقوط را می توان به تأخیر انداخت اما جلوی آن را نمی توان گرفت.چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم در برابر قدرتهای الكترونیكی جهان كه نیم قرن است در صنعت الكترونیك در حال صرف وقت و بودجه برای نوآوری و طراحی هستند با تعدادی شركت مونتاژكار مقاومت بكنیم؟ ممكن است صنعت تلویزیون سازی ما در صورت تولید مدلهای قدیمی تر هم از «درصد بالاتری از ساخت داخل» بهره مند شوند و هم قیمتهای خود را كاهش دهند اما در این صورت آیا مشتری ایرانی در برابر مدلهای متنوع خارجی به سراغ این محصولات خواهد رفت؟بالعكس اگر تولیدكنندگان تلویزیون ایران به دنبال تولید محصول جدید یا نسبتاً جدید كره ای بروند چگونه می خواهند محصول خود را ارزان به دست مشتری برسانند؟ آنها باید ۷۰ درصد ارزش كل تلویزیون را از خارج وارد كنند و برای این حجم واردات نیز ضمن صرف دهها میلیون دلار ارز، ۱۵ تا ۲۵ درصد تعرفه بپردازند حال آنكه حریف خارجی كه خود قطعات را به آنها فروخته اكنون آماده عرضه همان تلویزیون به بازار ایران با قیمت ارزان تر است.در چنین شرایطی امكان حركت به سمت افزایش ساخت داخل نیز ممكن نیست چرا كه محصول موردنظر بلافاصله جای خود را به مدل بعدی می دهد.به نظر می رسد تنها راه در چنین شرایطی مجبور ساختن شركت های خارجی به ورود سرمایه به ایران و تولید مشترك است. تنها در این صورت است كه ضمن انتقال تكنولوژی، اشتغال نیز در كشور ایجاد می شود.البته ممكن است شركت خارجی تمایل چندانی به این اقدام نداشته باشد اما این دیگر هنر مسؤولین سیاست خارجی، بازرگانی و شركت های داخلی ما است كه بتوانند این شركت را ترغیب به ورود به بازار ایران كنند. اما این بار نه به عنوان فروشنده صرف، بلكه به عنوان سرمایه گذار و فروشنده. بازار ۳۵ میلیارد دلاری ایران این جذابیت را دارد كه شركت های خارجی برای به دست آوردن آن تن به سرمایه گذاری های چند صد میلیونی بدهند.
علی غفوری
منبع : روزنامه ایران