شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
مهمترین پرسش های فقهی مورد ابتلاء در ماه مبارک رمضان به همراه پاسخ های آن( حضرت آیت الله خامنه ای)
●نماز مسافر
س ۶۳۹: آیا وجوب قصر بر مسافر شامل همه نمازهای فریضه میشود یا اختصاص به بعضی از آنها دارد؟
ج: وجوب قصر فقط در خصوصِ نمازهای روزانه چهار ركعتی است كه عبارت از نمازهای ظهر و عصر و عشاء است و نماز صبح و مغرب قصر نمیشود.
س ۶۴۰: شرائط وجوب قصر بر مسافر در نمازهای چهار ركعتی كدام است؟
ج: امور هشتگانه ذیل است:
۱ - سفر او به مقدار مسافت شرعی باشد یعنی رفتن یا برگشتن و یا رفت و برگشت او رویهم هشت فرسخ شرعیباشد، مشروط به اینكه رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد.
۲ - از اول مسافرت قصد پیمودن هشت فرسخ را داشته باشد، بنابراین اگر از ابتدا قصد پیمودن هشت فرسخ را نداشته و یا قصد پیمودن كمتر از آن را داشته باشد و بعد از رسیدن به مقصد تصمیم بگیرد به جائی برود كه فاصله آن با مكان اول كمتر از مسافت شرعی است، ولی از منزل تا آنجا به اندازه مسافت شرعی است، باید نمازش را تمام بخواند.
۳ - در بین راه از قصد خود مبنی بر پیمودن مسافت شرعی برنگردد، بنابراین اگر در بین راه، پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد یا مردد شود، حكم سفر بعد از آن بر او جاری نمیشود، هر چند نمازهائی كه قبل از عدول از قصد خود به صورت شكسته خوانده، صحیح است.
۴ - قصد قطع سفر در اثنای پیمودن مسافت شرعی با عبور از وطن خود یا جائی كه میخواهد ده روز یا بیشتر در آن جا بماند، نداشته باشد.
۵ - سفر از نظر شرعی برای او جایز باشد، بنابراین اگر سفر معصیت و حرام باشد، اعم از اینكه خودِ سفر حرام باشد مثل فرار از جنگ یا هدف از سفر، كار حرامی باشد مثل سفر برای راهزنی، حكم سفر را ندارد و نماز تمام است.
۶ - مسافر از كسانی كه خانه بدوش هستند، نباشد مانند بعضی از صحرانشینان كه محل زندگی ثابتی ندارند، بلكه در بیابانها گردش میكنند و هر جا آب و علف و چراگاه پیدا كنند، میمانند.
۷ - مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد مانند باربر، راننده و ملوان و غیره و كسی كه شغل او در سفر است، ملحق به اینهاست.
۸ - به حد ترخص برسد و منظور از حد ترخص مكانی است كه در آنجا اذان شهر شنیده نمیشود و دیوارهای شهر هم دیده نمیشود.
●آنكه شغلش مسافرت است یا سفر مقدمه شغل اوست
س ۶۴۱: كسی كه سفر مقدمه شغل اوست، آیا در سفر نمازش تمام و روزهاش صحیح است یا آن كه این حكم اختصاص به كسی دارد كه شغل او حتماً مسافرت باشد؟ این گفته مرجع تقلید حضرت امام خمینی «قدس سره» كه میفرماید: كسی كه شغل او مسافرت است چه معنایی دارد؟ آیا كسی یافت میشود كه خود سفر شغل او باشد؟ زیرا چوپان و راننده و ملوان و غیر آنها هم كارشان چوپانی و رانندگی و كشیترانی است و اصولاً كسی كه سفر را به عنوان شغل خود برگزیده باشد، وجود ندارد.
ج: كسی كه سفر مقدمه كار او است، اگر در خلال هر ده روز حداقل یك بار برای كار به محل كارش رفت و آمد نماید، نمازش تمام و روزهاش صحیح است، و در كلمات فقهاء «رضوان الله علیهم» مراد از كسی كه شغل او مسافرت است، كسی است كه قوام كار او به سفر است مانند شغلهایی كه در سؤال ذكر شده است.
س ۶۴۲: نظر حضرتعالی درباره نماز و روزه كسانی كه به مدت معینی بیش از یك سال در شهری برای كار اقامت میكنند و یا سربازانی كه به مدت یك یا دو سال برای انجام خدمات سربازی در شهری میمانند، چیست؟ آیا بعد از هر سفری باید قصد اقامت ده روز كنند تا نمازشان تمام و روزه آنها صحیح باشد؟ و اگر قصد ماندن كمتر از ده روز را داشته باشند، نماز و روزه آنها چه حكمی دارد؟
ج: اگر حداقل هر ده روز یكبار به خاطر شغل شان به محل كار سفر میكنند، در غیر سفر اول نمازشان تمام و روزهشان صحیح است، ولی در سفر اول، حكم سایر مسافرین را دارند، یعنی تا قصد اقامت ده روز را نكردهاند، نماز آنان شكسته است و روزهشان صحیح نیست.
س ۶۴۳: نماز و روزه خلبانان هواپیماهای جنگی كه بیشتر روزها از پایگاههای هوائیشان اقدام به پرواز كرده و مسافتی بسیار بیشتر از مسافت شرعی را میپیمایند و مرتب این عمل را تكرار میكنند، چه حكمی دارد؟
ج: حكم آنان همان حكم سایر رانندگان و ملوانان و خلبانان هواپیماهاست، یعنی نماز آنها در سفر تمام و روزهشان صحیح است.
س ۶۴۴: آیا قبیلههایی كه یك یا دو ماه از قشلاق به ییلاق یا بر عكس منتقل میشوند، ولی بقیه سال را در ییلاق یا قشلاق به سر میبرند، دارای دو وطن هستند؟ مسافرتهائی كه در ایام اقامت خود در یكی از این دو مكان به مكان دیگر انجام میدهند، از جهت قصر یا تمام بودن نماز چه حكمی دارد؟
ج: اگر قصد نقل و انتقال همیشگی از ییلاق به قشلاق و بر عكس را دارند تا روزهایی از سال را در یكی و روزهائی را در دیگری بگذرانند و هر دو مكان را برای زندگی دائمی خود انتخاب كرده باشند، هر یك از آن دو مكان وطن آنان محسوب میشود و بر آنان در آن دو مكان حكم وطن جاری میگردد، و اگر فاصله بین آن دو به مقدار مسافت شرعی باشد، در راه سفر از یكی به دیگری، حكم سایر مسافرین را دارند.
س ۶۴۵: من كارمند یكی از ادارات دولتی شهر هستم. فاصله بین محل كار و محل سكونتم حدود سی و پنج كیلومتر است كه هر روز این مسیر را برای رسیدن به محل كارم طی میكنم. اگر برای كار خاصی قصد كنم چند شب در شهر بمانم، نمازم چه حكمی دارد، آیا واجب است نماز را تمام بخوانم یا خیر؟ به عنوان مثال هنگامی كه در روز جمعه برای زیارت اقوام به شهر سمنان مسافرت میكنم، آیا واجب است نمازم را تمام بخوانم یا خیر؟
ج: اگر مسافرت به خاطر كاری كه هر روز برای آن سفر میكنید، نباشد، حكم سفر شغلی را ندارد، ولی اگر سفر بخاطر شغلی كه در محل كار دارید، باشد و در ضمنِ آن، اعمال خاصی از قبیل دیدن اقوام و دوستان را هم انجام میدهید و گاهی یك یا چند شب هم در آنجا میمانید، باعث تغییر حكم سفر شغلی نمیشود و نماز تمام و روزه صحیحاست.
س ۶۴۶: اگر من در محل كارم پس از پایان وقت اداری و انجام كارهای اداری كه به خاطر آن مسافرت كردهام، به انجام كارهای شخصی بپردازم. مثلاً از ساعت هفت صبح تا دو بعد از ظهر كارهای اداری را انجام دهم و از آن به بعد مشغول انجام كارهای شخصی شوم، نماز و روزهام چه حكمی دارد؟
ج: انجام كارهای خصوصی در سفر شغلی اداری بعد از پایان كار اداری، حكم سفر شغلی را تغییر نمیدهد.
س ۶۴۷: نماز و روزه سربازانی كه میدانند بیش از ده روز در مكانی میمانند، ولی از خود اختیاری ندارند، چه حكمی دارد؟ امیدواریم فتوای حضرت امام (ره) را هم بیان فرمایید.
ج: با اطمینان به اینكه ده روز یا بیشتر در یك مكان خواهند ماند، واجب است كه نماز خود را تمام بخوانند و روزه بگیرند. فتوای امام «قدّس سرّه» هم همین است.
●حكم دانشجویان و روحانیون
س ۶۵۲: دانشجویانی كه هر هفته حداقل دو روز برای تحصیل مسافرت میكنند و یا كارمندانی كه هر هفته برای كارشان سفر میكنند، چه حكمی دارند؟
با توجه به اینكه آنها هر هفته مسافرت مینمایند، ولی امكان دارد به خاطر تعطیلی دانشگاه یا كارشان به مدت یك ماه در وطن اصلی خود بمانند و در خلال آن مدت مسافرتی نمیكنند، آیا بعد از گذشت یك ماه كه سفر خود را دوباره آغاز میكنند، نمازشان در سفر اول طبق قاعده شكسته و بعد از آن تمام است؟
ج: در سفر برای تحصیل علم، نماز شكسته است و روزه هم صحیح نیست، اعم از اینكه سفرشان هفتگی باشد یا روزانه. ولی كسی كه برای كار آزاد یا اداری، مسافرت میكند، اگر بین وطن یا محل سكونت و محل كارش هر ده روز حداقل یك مرتبه رفت و آمد نماید، باید از سفر دوم به بعد نماز خود را تمام بخواند و روزه او هم صحیح است، و اگر بین دو سفری كه برای كار كردن میرود، ده روز در وطن یا جای دیگری بماند، در سفر اولی كه بعد از اقامت ده روزه برای كار كردن میرود، نمازش شكسته است و نمیتواند روزه بگیرد.
س ۶۵۳: دبیر شاغل در شهرستان رفسنجان میباشم با توجه به پذیرفته شدن در مركز عالی ضمن خدمت و مأموریت به تحصیلی آموزش و پرورش، سه روز ابتدای هفته را در شهرستان كرمان اشتغال به تحصیل دارم و بقیه ایّام هفته را در شهرستان خود به خدمت مشغولم، نظر حضرتعالی در مورد احكام نماز و روزه اینجانب چه میباشد، آیا حكم دانشجو بودن بر ما جاری است یا خیر؟
ج: اگر مأمور به تحصیل هستید نماز شما تمام است و میتوانید روزه بگیرید.
س ۶۵۴: اگر یكی از طلاب علوم دینی قصد داشته باشد تبلیغ را شغل خود قرار دهد، آیا با این فرض میتواند در سفر نماز خود را تمام بخواند و روزه هم بگیرد؟ اگر شخصی برای كاری غیر از تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهی از منكر مسافرت نماید، نماز و روزهاش چه حكمی دارد؟
ج: اگر عرفا تبلیغ و ارشاد یا امر به معروف و نهی از منكر شغل و كار او محسوب شود، در سفر برای انجام آن كارها حكم مسافری را دارد كه به خاطر شغل و كارش سفر میكند، و اگر زمانی برای كاری غیر از ارشاد و تبلیغ مسافرت كرد، در آن سفر مانند سایر مسافران نمازش شكسته است و روزه او صحیح نیست.
س ۶۵۵: كسانی كه مدت غیر معینی مسافرت میكنند مانند طلاب علوم دینی كه برای درس خواندن به حوزه علمیه میروند و یا كارمندان دولت كه برای كار به مدت غیر معینی به شهری اعزام میشوند، نماز و روزه این افراد چه حكمی دارد؟
ج: بر محل تحصیل یا كار حكم وطن مترتب نیست، مگر آنكه آنقدر آنجا بمانند كه عرفا وطن آنها محسوب شود.
س ۶۵۶: طلبه علوم دینی در شهری كه وطن او نیست زندگی میكند، اگر قبل از قصد اقامه ده روز میدانسته و یا قصد داشته كه به طور هفتگی به مسجدی كه بیرون شهر واقع است برود، آیا میتواند قصد اقامت ده روز كند یا خیر؟
ج: هنگام قصد اقامت، قصد رفتن به كمتر از مسافت شرعی به مدت یك ساعت یا بیشتر تا ثلث روز یا شب ضرر به صحت قصد اقامت نمیزند و تشخیص اینكه مقصدی كه قصد رفتن به آنجا را دارد، آیا داخل در محل اقامت هست یا خیر، موكول به نظر عرف است.
●قصد اقامت و مسافت شرعی
س ۶۵۷: من در جائی كار میكنم كه كمتر از مسافت شرعی با شهر مجاور فاصله دارد و چون هیچیك از دو مكان، وطن من نیست، لذا در محل كارم قصد اقامت ده روز میكنم تا نمازم را تمام خوانده و بتوانم روزه بگیرم، و هنگامی كه در محل كارم قصد اقامت ده روز میكنم، در خلال آن مدت و بعد از آن قصد رفتن به شهر مجاور نمیكنم، حكم شرعی من در حالتهای زیر چیست؟
۱ - اگر قبل از پایان ده روز به خاطر حادثهای یا كاری به آن شهر بروم و بعد از تقریبا دو ساعت، به محل كارم برگردم؟
۲ - اگر بعد از پایان ده روز به قصد رفتن به محله معینی به آن شهر بروم و از مقدار مسافت شرعی تجاوز نكنم و بعد از یك شب توقف، به محل اقامتم برگردم؟
۳ - بعد از پایان ده روز به قصد رفتن به محله معینی به آن شهر بروم، ولی بعد از رسیدن به آن محله، تصمیم به رفتن به محله دیگری كه با محل اقامت من بیشتر از مسافت شرعی فاصله دارد، بگیرم؟
ج: ۱ - ۲: اگر از ابتداء، قصد خروج نداشته باشید، بعد از استقرار حكم تمام بودن نماز در محل اقامت هر چند با خواندن حداقل یك نماز چهار ركعتی در آنجا باشد، خارج شدن از آنجا به مقدار كمتر از مسافت شرعی، در یك یا چند روز، به قصد اقامت ضرر نمیرساند، و در این صورت فرقی نمیكند كه خروج قبل از پایان ده روز باشد یا بعد از آن، و تا مسافرت جدیدی انجام نشده، نماز تمام و روزه صحیح است.
۳ - رفتن به محلههای دیگر شهر محل اقامت، هر چند با محله قصد اقامت به مقدار مسافت شرعی فاصله داشته باشد، به قصد اقامت و حكم آن ضرر نمیرساند، ولی اگر پس از قصد اقامت در شهری به شهر دیگری كه با شهر محل اقامت به مقدار مسافت شرعی فاصله دارد برود، قصد اقامت قبلی وی به هم میخورد و بعد از برگشت به محل اقامت، باید دوباره قصد نماید.
س ۶۵۸: اگر مسافر بعد از خروج از وطن، از راهی عبور كند كه صدای اذان وطن اصلی خود را بشنود و یا دیوار خانههای آن را ببیند، آیا به مسافت شرعی ضرر میرساند؟
ج: تا از وطن خود عبور نكرده، ضرری به مسافت شرعی نمیرساند و مسافرتش قطع نمیشود، ولی تا در داخل محدوده بین وطن و حد ترخص آن هست، حكم مسافر بر او جاری نمیشود.
س ۶۵۹: محل كار من كه در آنجا سكونت هم دارم، غیر از وطن اصلی ام است و با آن بیش از مسافت شرعی فاصله دارد، و محل كارم را هم وطن خود قرار ندادهام و امكان دارد فقط برای چندین سال در آنجا بمانم. گاهی از آنجا برای انجام ماموریت اداری به مدت دو یا سه روز در ماه خارج میشوم، آیا هنگامی كه از شهری كه در آن سكونت دارم به مقداری بیش از مسافت شرعی خارج شده و بر میگردم، واجب است در بازگشت قصد اقامت ده روز كنم یا خیر؟ و اگر قصد اقامت ده روز واجب است، تا چه مسافتی، میتوانم به اطراف شهر بروم؟
ج: اگر از شهری كه در آن سكونت دارید، به مقدار مسافت شرعی خارج شوید، هنگام مراجعت باید دوباره قصد اقامت ده روز نمائید، و در صورتی كه قصد اقامت ده روز به طور صحیح تحقق پیدا كرد و حكم تمام خواندن نماز هر چند با خواندن حداقل یك نماز چهار ركعتی محقق شد در صورتی كه از ابتداء، قصد خروج به كمتر از مسافت شرعی داشته خروج به كمتر از مسافت شرعی به اندازه یك تا دو ساعت در یك یا چند روز كه مجموعا از مقدار ثلث روز یا شب تجاوز نكند، ضرری به حكم اقامت نمیزند، همچنانكه در خلال ده روز قصد خروج به باغها و مزرعههای محل اقامت، به قصد اقامت آسیبی نمیرساند.س ۶۶۰: اگر شخصی برای چندین سال در چهار كیلومتری وطنش باشد و هر هفته به خانهاش برود، هنگامی كه این شخص به محلی مسافرت كند كه فاصله آن با وطنش بیست و پنج كیلومتر و با مكانی كه چندین سال در آن درس خوانده است، بیست و دو كیلومتر است، نماز او چه حكمی دارد؟
ج: اگر از وطنش به آنجا مسافرت كند، نماز قصر است.
س ۶۶۱: مسافری قصد رفتن به سه فرسخی را دارد، ولی از ابتدا در نظر دارد كه در بین راه از راه فرعی برای انجام كار معینی به یك فرسخی برود و سپس داخل مسیر اصلی شود و به سفر خود ادامه دهد، نماز و روزه این مسافر چه حكمی دارد؟
ج: حكم مسافر را ندارد و ضمیمه كردن مقدار راهی كه با خروج از مسیر اصلی و بازگشت به آن پیموده، برای تكمیل مسافت شرعی كافی نیست.
س ۶۶۲: با توجه به فتوای امام خمینی «قدس سره» مبنی بر وجوب قصر نماز و افطار هنگام سفر به هشت فرسخی، اگر مقدار رفتن كمتر از چهار فرسخ باشد، ولی در بازگشت، به علت مشكلات راه و نبودن ماشین، مجبور به پیمودن مسافتی بیش از شش فرسخ شود، آیا باید نماز را شكسته خواند و روزه را افطار كرد؟
ج: اگر رفتن كمتر از چهار فرسخ باشد و مسیر بازگشت هم به مقدار مسافت شرعی نباشد، نماز تمام و روزه صحیح است.
س ۶۶۳: كسی كه از محل سكونت خود به محل دیگری كه كمتر از مسافت شرعی است، سفر كند و در خلال ایام هفته چندین بار از آن محل به محلههای دیگر برود، به طوری كه مجموع مسافت بیش از هشت فرسخ شود، چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر هنگام خارج شدن از منزل قصد پیمودن مسافت شرعی را نداشته و فاصله بین مقصد اول و محلههای دیگر هم به مقدار مسافت شرعی نباشد، حكم مسافر را ندارد.
س ۶۶۴: اگر انسان به قصد رفتن به مكان معینی از شهر خود خارج شود و در آنجا به گردش بپردازد، آیا این گردش جزء مسافتی كه از منزل پیموده، محسوب میشود؟
ج: گردش در مقصد جزء مسافت محسوب نمیشود.
س ۶۶۵: آیا هنگام قصد اقامت، جایز است نیّت خروج از محل اقامت به محل دیگری را كه كمتر از چهار فرسخ با آن فاصله دارد بنمائیم؟
ج: قصد خروج از محل اقامت به اندازه كمتر از مسافت شرعی اگر به صدق اقامت ده روز ضرر نزند مثل بیرون رفتن از آنجا به مدت چند ساعت از روز یا شب برای یك بار یا چند بار به شرطی كه مجموع ساعات خروج از یك سوم روز یا شب بیشتر نشود، در این صورت، قصد خروج به قصد اقامت لطمه نمیزند.
س ۶۶۶: با توجه به اینكه رفت و آمد از محل سكونت به محل كار كه بیشتر از بیست و چهار كیلومتر از هم فاصله دارند، موجب میشود كه نماز تمام خوانده شود، اگر من از شهری كه در آن كار میكنم به خارج از آن و یا شهر دیگری كه فاصله آن با محل كارم به مقدار مسافت شرعی نیست، بروم و قبل از ظهر یا بعد از ظهر به محل كارم برگردم، آیا باز هم نمازم تمام است؟
ج: به مجرد خارج شدن از محل كار به مقدار كمتر از مسافت شرعی، هر چند ارتباطی با كار روزانه شما نداشته باشد، حكم نماز و روزه شما در محل كار تغییر نمیكند، و فرقی هم نمیكند كه قبل از ظهر به محل كارتان برگردید یا بعد از ظهر.
س ۶۶۷: من از اهالی اصفهان هستم و مدتی است كه در دانشگاهی در شاهین شهركه از توابع اصفهان است مشغول به كارم، و فاصله بین اصفهان و شاهین شهر كمتر از مسافت شرعی (در حدود بیست كیلومتر) است، ولی تا دانشگاه كه در اطراف شاهین شهر واقع شده، بیشتر از مسافت شرعی (در حدود بیست و پنج كیلومتر) است. با توجه به اینكه دانشگاه در شاهین شهر است و راه من از وسط شهر عبور میكند، ولی مقصد اصلی من دانشگاه است، آیا مسافر محسوب میشوم یا خیر؟
ج: اگر فاصله بین دو شهر كمتر از چهار فرسخ شرعی باشد، حكم سفر مترتب نمیشود.
س ۶۶۸: من هر هفته برای زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها و انجام اعمال مسجد جمكران به شهر قم مسافرت میكنم، آیا در این سفر نمازم را تمام بخوانم یا شكسته؟
ج: در این سفر حكم سایر مسافرین را دارید و نماز شما قصر است.
س ۶۶۹: محل تولد من شهر كاشمر است و از سال ۱۳۴۵ هجری شمسی تا سال ۱۳۶۹ ساكن تهران بودهام و آنجا را وطن برای خود انتخاب كردم، و مدت سه سال است كه همراه با خانوادهام برای ماموریت اداری به بندرعباس آمده و كمتر از یك سال دیگر به شهر تهران كه وطن من است، باز خواهم گشت. با توجه به اینكه در مدتی كه در بندرعباس هستم، هر لحظه امكان دارد برای مأموریت به شهرهای تابع بندرعباس بروم و مدتی در آنجا بمانم و زمان مأموریتهای اداری هم كه به من ارجاع میشود، قابل پیش بینی نیست، خواهشمندم اولا حكم نماز و روزه مرا بیان فرمائید.
ثانیا: با توجه به اینكه در اغلب اوقات یا در بعضی از ماههای سال برای چند روز در مأموریت اداری به سر میبرم، آیا كثیر السفر محسوب میشوم یا خیر؟
ثالثا: با توجه به اینكه همسرم خانهدار و متولد تهران است و با من به بندرعباس آمده و ساكن آن شده است، حكم شرعی نماز و روزه وی چیست؟
ج: نماز و روزه شما در محل كار فعلی تان كه وطن شما نیست، حكم نماز و روزه مسافر را دارد، یعنی نماز شكسته است و روزهتان صحیح نیست، مگر آنكه در آنجا قصد اقامت ده روز كنید و یا در هر ده روز حداقل یك بار به خاطر كاری كه مربوط به وظیفه شما است، مسافرت نمائید؛ و اما همسرتان كه در محل كار همراه شما است، اگر قصد اقامت ده روز كرده باشد، نماز وی تمام و روزهاش صحیح است و در غیر این صورت نمازش شكسته است و نمیتواند روزه بگیرد.
س ۶۷۰: شخصی قصد اقامت ده روز در جائی كرده است، بخاطر اینكه میدانسته كه ده روز در آنجا میماند و یا تصمیم بر ماندن داشته است ولی بعد از آنكه با خواندن یك نماز چهار ركعتی، حكم تمام خواندن نماز بر او مترتب شد، مسافرتی غیر ضروری برای وی پیش میآید، آیا رفتن به آن سفر برای او جایز است؟
ج: سفر او اشكال ندارد، هر چند غیر ضروری باشد.
س ۶۷۱: اگر فردی برای زیارت حرم امام رضا «علیهالصلوهٔ و السلام» مسافرت نماید و با آنكه میداند كمتر از ده روز در آنجا خواهد ماند ولی برای اینكه نمازش تمام باشد، قصد اقامت ده روز میكند، این كار او چه حكمی دارد؟
ج: اگر میداند كه در آنجا ده روز نمیماند، قصد اقامت ده روز معنا و اثری ندارد و باید در آنجا نمازش را شكسته بخواند.
س ۶۷۲: مأمورین غیر محلی كه هیچگاه ده روز در شهر محل كار نمیمانند، ولی مسافرت آنان كمتر از مسافت شرعی است، از جهت تمام یا شكسته بودن نماز چه وظیفهای دارند؟
ج: اگر فاصله بین وطن و محل كار آنها به مقدار مسافت شرعی ولو تلفیقا نباشد، احكام مسافر را ندارند، و كسی كه بین وطن و محل كارش به مقدار مسافت شرعی فاصله باشد، اگر حداقل هر ده روز یك بار بین آن دو رفت و آمد میكند، نمازش را باید تمام بخواند، ولی هر گاه ده روز یا بیشتر در وطن یا محل كار اقامت كند، در سفر اول بعد از ده روز، حكم سایر مسافرین را خواهد داشت
س ۶۷۳: كسی كه به جائی مسافرت كرده و نمیداند چه مقدار در آنجا خواهد ماند، ده روز یا كمتر، چگونه باید نماز بخواند
ج: وظیفه شخص مردد تا سی روز قصر است و از آن به بعد باید نمازش را تمام بخواند، هر چند در همان روز بخواهد برگردد.
س ۶۷۴: كسی كه در دو مكان تبلیغ میكند و قصد اقامت ده روز هم در آن منطقه دارد، نماز و روزهاش چه حكمی دارد؟
ج: اگر از نظر عرف دو مكان محسوب شوند، قصد اقامت در هر دو محل و یا در یكی از آن دو با قصد رفت و آمد به مكان دیگر در خلال ده روز، صحیح نیست.
●حد ترخّص
س ۶۷۵: در آلمان و بعضی از كشورهای اروپائی، گاهی فاصله بین بعضی از شهرها (یعنی فاصله تابلوهای خروجی شهری و ورودی شهر دیگر) به صد متر نمیرسد، حتی بعضی از خانهها و خیابانهای دو شهر كاملا به هم متصل هستند، حد ترخص این موارد چگونه است؟
ج: با فرض اتصال یكی از دو شهر به دیگری به نحوی كه در سؤال آمده است، آن دو، حكم دو محله یك شهر را دارند كه خروج از یكی به دیگری مسافرت محسوب نمیشود تا نیاز به حد ترخص باشد.
س ۶۷۶: معیار حد ترخص شنیدن اذان و دیدن دیوارهای شهر است، آیا یكی از آن دو كافی است یا اینكه باید هر دو با هم وجود داشته باشند؟
ج: احوط، رعایت هر دو علامت است، هر چند بعید نیست كه شنیده نشدن اذان برای تعیین حد ترخص كافی باشد.
س ۶۷۷: آیا معیار حد ترخص شنیدن صدای اذان از خانههای طرفی است كه مسافر از آن طرف شهر خارج یا داخل آن میشود، یا اینكه معیار اذان وسط شهر است؟
ج: معیار، شنیدن اذان آخر شهر از طرفی است كه مسافر از آن خارج و یا داخل آن میشود.
س ۶۷۸: در اینجا بین اهالی یكی از نواحی راجع به مسافت شرعی اختلاف وجود دارد. عدهای میگویند كه دیوارهای آخرین خانههای منطقه كه به هم متصل هستند، ملاك است. عدهای هم معتقدند كه باید مسافت را از كارخانهها و شهركهای پراكندهای كه بعد از خانههای شهر واقع شده است، محاسبه كرد، سؤال این است كه آخر شهر كجاست؟
ج: تعیین آخر شهر موكول به نظر عرف است. اگر در نظر عرف كارخانهها و شهركهای پراكنده اطراف شهر جزو شهر نباشد، مسافت را از آخر خانههای شهر باید حساب نمود.
●سفر معصیت
س ۶۷۹: اگر انسان بداند در سفری كه میخواهد برود، مرتكب معاصی و محرمات خواهد شد، آیا نمازش شكسته است یا تمام؟
ج: مادامی كه سفر او به خاطر ترك واجب یا فعل حرامی نباشد، نماز او مانند سایر مسافران شكسته است.
س ۶۸۰: كسی كه بدون قصد معصیت مسافرت كند، ولی در بین راه برای ادامه و تكمیل سفر قصد ارتكاب معصیت نماید، آیا نمازش را باید تمام بخواند یا شكسته؟ آیا نمازهای شكستهای كه در طول راه خوانده، صحیح است یا خیر؟
ج: واجب است از زمانی كه قصد استمرار سفر به خاطر معصیت كرده، نمازش را تمام بخواند و نمازهائی را كه پس از تصمیم به ادامه سفر به قصد ارتكاب گناه، شكسته خوانده است، باید اعاده كند و تمام بخواند.
س ۶۸۱: سفر برای تفریح یا خرید مایحتاج زندگی با فرض فراهم نبودن مكانی برای نماز و مقدمات آن در مسافرت، چه حكمی دارد؟
ج: اگر بداند كه در مسافرت مبتلا به ترك بعضی از واجبات نماز میشود، احوط این است كه به آن سفر نرود، مگر آنكه ترك آن برای او ضرر یا مشقت داشته باشد. در هر صورت جایز نیست نماز را در هیچ حالی ترك نماید.
●احكام وطن
س ۶۸۲: من متولد شهر تهران هستم و پدر و مادرم در اصل از اهالی شهر «مهدی شهر» هستند، لذا چندین بار در طول سال به آنجا سفر میكنند و من هم همراه آنان میروم، با توجه به اینكه من قصد بازگشت به «مهدی شهر» را برای سكونت ندارم، بلكه قصد دارم در تهران بمانم، نماز و روزهام چه حكمی دارند؟
ج: در فرض مذكور، نماز و روزه شما در وطن اصلی پدر و مادرتان، حكم نماز و روزه سایر مسافرین را دارد.
س ۶۸۳: من شش ماه از سال را در شهری و شش ماه را در شهر دیگری كه محل تولدم و محل سكونت من و خانوادهام است، زندگی میكنم، ولی در شهر اول به طور متوالی و مستمر ساكن نیستم، مثلا دو هفته یا ده روز و یا كمتر در آن میمانم و سپس به محل تولد و سكونت خانوادهام بر میگردم، سؤال من این است كه اگر قصدماندن كمتر از ده روز را در شهر اول داشته باشم، آیا حكم مسافر را دارم یا خیر؟
ج: اگر آن شهر وطن اصلی شما نباشد و قصد توطن در آنجا را هم نداشته باشید، در صورتی كه قصد اقامت كمتر از ده روز را داشته باشید، حكم سایر مسافرین را دارید، مگر آنكه آنجا محل كار شما باشد و حداقل هر ده روز یكبار جهت كار به آنجا رفت و آمد داشته باشید كه در این صورت نماز شما تمام و روزهتان صحیح است.
س ۶۸۴: حدود دوازده سال است كه در شهری بدون اینكه قصد زندگی دائمی در آن را داشته باشم، ساكن هستم. آیا این شهر وطن من محسوب میشود؟ چه مدتی لازم است تا آن شهر وطن من شود و چگونه میتوان احراز كرد كه عرف آنجا را وطن من میداند؟
ج: تا وقتی كه انسان، جائی را برای ماندن همیشگی انتخاب نكرده، وطن او محسوب نمیشود. مگر این كه بدون قصد آن قدر بماند كه عرفا، وطن او محسوب شود و احراز نظر عرف به عهده مكلف است.
س ۶۸۵: وطن شخصی تهران است و در حال حاضر قصد دارد در یكی از شهرهای نزدیك تهران ساكن شده و آن را وطن خود قرار دهد، ولی چون محل كسب و كار روزانهاش در تهران است، نمیتواند ده روز در آنجا بماند، چه رسد به شش ماه، بلكه هر روز به محل كارش میرود و شب به آنجا برمیگردد، نماز و روزه او در آن شهر چه حكمی دارد؟
ج: شرط تحقق عنوان وطن جدید این نیست كه انسان بعد از قصد توطن و سكونت در شهری، شش ماه به طور مستمر در آنجا بماند، بلكه بعد از اینكه آنجا را به عنوان وطن جدید انتخاب نمود و با این قصد، مدتی (اگر چه فقط شبها) آنجا سكونت نمود، وطن او محسوب میشود.
س ۶۸۶: محل تولد من و همسرم شهر كاشمر است، ولی بعد از استخدام در یكی از ادارات دولتی، به نیشابور منتقل شدم، پدر و مادر ما هنوز در زادگاهمان زندگی میكنند، در ابتدای رفتن به نیشابور، از وطن اصلی خود اعراض كردیم، ولی اكنون بعد از پانزده سال از این امر منصرف شدهایم، خواهشمندم به سؤالات زیر پاسخ فرمائید:
۱ - هنگامی كه به خانه پدر و مادرمان میرویم و چند روز نزد آنها میمانیم، وظیفه من و همسرم راجع به نماز چیست؟
۲ - فرزندان ما كه در محل سكونت فعلی ما (نیشابور) متولد شده و در حال حاضر به سن بلوغ رسیدهاند، هنگامی كه به شهر پدری مان (كاشمر) رفته و چند روز نزد آنها میمانیم، چه وظیفهای دارند؟ج: بعد از آنكه از وطن اصلی تان «كاشمر» اعراض كردید، دیگر حكم وطن در آنجا بر شما جاری نمیشود، مگر آنكه دوباره برای زندگی به آنجا برگشته وبا قصد زندگی دائم مدتی در آنجا اقامت كنید و این شهر نسبت به فرزندان شما هم حكم وطن را ندارد و همه شما در آنجا حكم مسافر را دارید.
س ۶۸۷: شخصی دارای دو وطن است، در نتیجه نماز خود را در هر دو مكان تمام میخواند و روزه هم میگیرد، آیا واجب است كه همسر و فرزندان تحت تكفل وی در این مسأله از سرپرست خود تبعیت نمایند یا اینكه میتوانند مستقل از او عمل كنند؟
ج: زن میتواند وطن جدید شوهرش را وطن خود قرار ندهد، ولی فرزندان اگر صغیر باشند و در تصمیمگیری و كسب درآمد مستقل نباشند و یا در این مسأله تابع اراده پدر باشند، وطن جدید پدر، وطن آنها هم محسوب میشود.
س ۶۸۸: اگر زایشگاه خارج از وطن پدر باشد و مادر ناچار باشد كه چند روزی برای وضع حمل به زایشگاه منتقل شود و بعد از تولد فرزند برگردد، وطن این طفل كجاست؟
ج: اگر زایشگاه در وطن پدر و مادر كه در آن زندگی میكنند قرار داشته باشد، همانجا وطن اصلی كودك هم خواهد بود، در غیر این صورت مجرد تولد در شهری باعث نمیشود كه آنجا وطن او شود، بلكه وطن وی همان وطن پدر و مادر است كه بعد از تولد به آنجا برده شده و با آنها زندگی میكند.
س ۶۸۹: چند سال است كه شخصی در شهر اهواز سكونت دارد ولی آنجا را به عنوان وطن دوم خود قرار نداده است، اگر از آن شهر به مقدار بیشتر یا كمتر از مسافت شرعی خارج شود، هنگام بازگشت مجدد به آنجا، نماز و روزه او چه حكمی دارد؟
ج: بعد از آنكه قصد اقامت در اهواز كرد و حكم تمام خواندن نماز با بجا آوردن حداقل یك نماز چهار ركعتی بر او مستقر شد، تا از آنجا به مقدار مسافت شرعی و یا بیشتر خارج نشده، نمازش تمام و روزه او صحیح است. ولی اگر به آن مقدار از آنجا خارج شود، حكم سایر مسافرین را خواهد داشت.
س ۶۹۰: من فردی عراقی هستم كه قصد اعراض از وطنم عراق را دارم، آیا همه ایران را وطن خود قرار دهم یا منطقهای را كه در آن ساكن هستم و یابرای انتخاب وطن حتما باید خانهای بخرم؟
ج: در وطن جدید، قصد توطن در شهر خاص و معین و سكونت در آن به مدتی كه انسان عرفا اهل آنجا محسوب شود، شرط است، ولی تملك خانه یا غیر آن شرط نیست.
س ۶۹۱: كسی كه قبل از بلوغ از محل تولد خود به شهر دیگری مهاجرت نماید و به مسأله اعراض از وطن آگاه نباشد، الآن كه به سن تكلیف رسیده، نسبت به نماز و روزهاش در آنجا چه وظیفهای دارد؟
ج: اگر از محل تولد به تبعیت از پدرش مهاجرت كند و پدر وی قصد بازگشت به آنجا را برای زندگی نداشته باشد، آن مكان برای او حكم وطن را ندارد.
س ۶۹۲: اگر شخصی وطنی داشته باشد كه در حال حاضر در آن سكونت نمیكند، ولی گاهی با همسرش به آنجا میرود، آیا همسر او در آنجا باید مانند وی نمازش را تمام بخواند یا خیر؟ و اگر همسرش تنها به آنجا برود نمازش چه حكمی دارد؟
ج: مجرد اینكه آن مكان وطن شوهر اوست باعث نمیشود كه وطن وی هم باشد و بر او در آنجا احكام وطن جاری شود.
س ۶۹۳: آیا محل كار حكم وطن را دارد؟
ج: اشتغال به كاری در مكانی موجب نمیشود كه آن مكان وطن گردد، ولی اگر از محل سكونت تا محل كار كه به مقدار مسافت شرعی با هم فاصله دارند، در هر ده روز حداقل یك مرتبه رفت و آمد نماید، نماز وی در آنجا تمام و روزهاش صحیح است.
س ۶۹۴: مراد از اعراض از وطن چیست؟ آیا مجرد ازدواج زن و رفتن وی همراه شوهر به هر جائی كه او میخواهد، اعراض محسوب میشود یا خیر
ج: مراد از اعراض، خروج از وطن با تصمیم بر عدم بازگشت به آن برای سكونت است. و مجرد رفتن زن بهخانهشوهر در شهر دیگر، مستلزم اعراض از وطن اصلیاش نیست.
س ۶۹۵: خواهشمندیم نظر خود را درباره وطن اصلی و وطن دوم بیان فرمائید.
ج: وطن اصلی جائی است كه انسان در آن متولد شده و مدتی در آن بوده و رشد و نمو پیدا كرده است.وطن دوم هم جائی است كه مكلّف آن را برای سكونت دائم، ولو برای چند ماه در هر سال، برگزیده است.
س ۶۹۶: پدر و مادر من از اهالی شهر ساوه هستند و هر دو در كودكی به تهران آمده و در آن سكونت كردهاند. بعد از ازدواج به شهر چالوس رفته و در آن ساكن شدهاند، زیرا محل كار پدرم آنجا بوده است. بنابراین من در تهران به دنیا آمده، ولی هرگز در آن اقامت نكردهام، در تهران و ساوه چگونه نماز بخوانم؟
ج: اگر بعد از تولد در تهران، در آنجا رشد و نمو نكرده باشید، تهران وطن اصلی شما محسوب نمیشود، بنابراین اگر تهران و ساوه را به عنوان وطن اتخاذ نكرده باشید، در آنجا حكم وطن بر شما جاری نمیشود.
س ۶۹۷: شخصی از وطنش اعراض نكرده است و در حال حاضر حدود شش سال است كه در شهر دیگری اقامت دارد، در صورتی كه به وطن خود برگردد، با توجه به اینكه بر تقلید امام راحل «قدس سره» باقی مانده، آیا نماز خود را باید تمام بخواند یا شكسته؟
ج: تا از وطن سابق خود اعراض نكرده، حكم وطن نسبت به او باقی است و نماز وی در آنجا تمام و روزهاش صحیح است.
س ۶۹۸: دانشجوئی خانهای را در شهر تبریز برای تحصیل در دانشگاه آن به مدت چهار سال اجاره كرده است، همچنین وی در صورت امكان، قصد ماندن دائمی در تبریز را دارد، در حال حاضر در ایام ماه مبارك رمضان گاهی به وطن اصلیاش رفت و آمد میكند، آیا آن دو مكان، برای او دو وطن محسوب میشوند؟
ج: اگر در حال حاضر قصد قطعی بر توطّن در محل تحصیل نداشته باشد، آنجا حكم وطن را برای او نخواهد داشت. ولی حكم وطن بودن وطن اصلی او تا زمانی كه از آن اعراض نكرده، نسبت به وی باقی است.
س ۶۹۹: من در شهر كرمانشاه به دنیا آمدهام و شش سال است كه در تهران ساكن هستم و بدون اینكه از وطن اصلی خود اعراض كرده باشم، قصد توطن در تهران كردهام. اگر در هر یك یا دو سال از منطقهای به منطقه دیگری از مناطق تهران منتقل شوم، نماز و روزهام در آنجا چه حكمی دارد؟ و چون بیشتر از شش ماه است كه در منطقه جدیدی از تهران ساكن هستیم، آیا آنجا برای ما حكم وطن را دارد یا خیر؟ هنگامی كه در طول روز به مناطق مختلف تهران رفت و آمد میكنیم، نماز و روزه ما چه حكمی دارد؟
ج: اگر در تهران فعلی و یا محلهای از آن قصد توطن نمودهاید، سراسر آنجا وطن شما محسوب میشود، و در تمامی محلههای تهران حكم وطن بر شما جاری است ونمازتان تمام و روزه شما صحیح است و تردد شما در تهران فعلی حكم سفر را ندارد.
س ۷۰۰: محل كار و سكونت فعلی شخصی از اهالی روستا در تهران است و پدر و مادر او در روستا زندگی میكنند و در آن ملك و آب دارند، این شخص برای دیدار و كمك به آنجا میرود، ولی تمایلی به بازگشت به آنجا برای سكونت ندارد، با توجه به اینكه آنجا زادگاه وی است، نماز و روزهاش در آنجا چه حكمی دارد؟
ج: اگر قصد مراجعت به آن روستا برای سكونت و زندگی ندارد، بلكه تصمیم به عدم مراجعت دارد، حكم وطن بر او در آنجا جاری نمیشود.
س ۷۰۱: آیا محل تولد شخص هر چند در آنجا ساكن نباشد، وطن محسوب میشود؟
ج: اگر در آنجا مدتی مانده و رشد و نمو كرده باشد، تا از آن اعراض نكرده است، حكم وطن را دارد و در غیر این صورت حكم وطن ندارد.
س ۷۰۲: نماز و روزه كسی كه سالهای زیادی (نه سال) در سرزمینی كه وطن او نیست، زندگی میكند، و در حال حاضر ممنوع الورود به وطن خود است، ولی یقین دارد كه روزی به آن باز خواهد گشت، چه حكمی دارد
ج: نماز و روزه او در كشوری كه فعلا در آن ساكن است، حكم نماز و روزه سایر مسافرین را دارد.
س ۷۰۳: شش سال از عمرم را در روستائی و هشت سال را در شهری گذرانده و در حال حاضر برای تحصیل به مشهد آمدهام، نماز و روزهام در هر یك از این مكانها چه حكمی دارد؟
ج: تا از روستای محل تولد اعراض نكردهاید، برای شما نسبت به نماز و روزه، حكم وطن را دارد و در مشهد تا قصد توطن در آن نكردهاید، حكم مسافر را دارید، و شهری هم كه چندین سال در آن ساكن بودهاید، اگر آن را به عنوان وطن انتخاب كرده باشید، تا از آن اعراض نكردهاید، حكم وطن را برای شما دارد و در غیر این صورت در آن حكم مسافر را خواهید داشت.
●تبعیت زن و اولاد در وطن
س ۷۰۴: آیا زن در وطن و اقامت تابع شوهر است؟
ج: مجرد زوجیّت موجب تبعیّت قهری نمیشود، و زن میتواند در انتخاب وطن و قصد اقامت تابع شوهر خود نباشد. بله، اگر زن در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع اراده همسرش باشد، قصد شوهرش برای او كافی است و شهری كه همسرش با او برای زندگی دائم و به قصد توطن به آنجا رفته است، وطن وی هم محسوب میشود و همچنین اعراض شوهر او از وطن مشتركشان با خروج از آن و رفتن به جائی دیگر، اعراض او از وطن هم محسوب میگردد، و برای اقامت ده روز در سفر، اطلاع او از قصد شوهرش مبنی بر اقامت ده روز با این فرض كه وی تابع اراده شوهر است برای وی كافی است، بلكه اگر مجبور به همراهی با شوهرش در مدت اقامت در آنجا باشد، نیز حكم همین است.
س ۷۰۵: جوانی با زنی از شهری دیگر ازدواج نموده است، هنگامی كه این زن به خانه پدرش میرود، نمازش قصر است یا تمام؟
ج: تا زمانی كه از وطن اصلی خود اعراض نكرده، نمازش در آنجا تمام است.
س ۷۰۶: آیا زن و فرزندان مشمول مسأله «۱۲۸۴» رساله حضرت امام «قدس سره» هستند؟ یعنی در تحقق سفر آنها قصد سفر توسط آنان شرط نیست؟ و آیا وطن پدر موجب تمام بودن نماز كسانی كه تابع وی هستند، میگردد؟
ج: اگر در سفر تابع پدر ولو قهرا باشند، قصد پدر برای پیمودن مسافت در صورت اطلاع آنان از آن كافی است. ولی در انتخاب وطن و اعراض از آن، اگر در تصمیمگیری و زندگی مستقل نباشند، یعنی بر حسب طبیعت و ارتكازشان تابع اراده پدر باشند، در اعراض از وطن سابق و اتخاذ وطن جدید كه پدر با آنها برای زندگی دائمی به آنجا رفته است، تابع وی خواهند بود.
●احكام بلاد كبیره
س ۷۰۷: نظر جنابعالی درباره شهرهای بزرگ از جهت قصد توطن یا اقامت ده روز در آنها چیست؟
ج: در احكام مسافر و قصد توطن و قصد اقامت ده روز فرقی بین شهرهای بزرگ و معمولی نیست و حتی با قصد توطن در یك شهر بزرگ و مدتی در آنجا ماندن، بدون معین كردن محله خاصی از آن، تمام آن شهر حكم وطن را درباره او پیدا خواهد كرد. همچنین اگر قصد اقامت ده روز در مانند این شهر نماید، بدون اینكه محله خاصی از آن را قصد نماید، حكم تمام بودن نماز و صحّت روزه در مورد او در تمام محلههای آن شهر جاری خواهد بود.
س ۷۰۸: شخصی از فتوای امام «قدس سره» در مورد اینكه تهران از بلاد كبیره است، مطلع نبوده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فتوای امام «قدس سره» علم پیدا كرده است، نماز و روزهای را كه به نحو متعارف به جا آورده، چه حكمی دارد؟
ج: اگر در حال حاضر بر تقلید امام «قدس سره» در آن مسأله باقی باشد، واجب است كه اعمال گذشتهاش را كه با فتوای امام «قدس سره» منطبق نیست، تدارك نماید، به این معنی كه نمازهائی را كه به جای شكسته، تمام خوانده به صورت شكسته قضا كند و روزههائی را كه در حال مسافرت گرفته است، قضا نماید.●شرایط وجوب و صحت روزه
س ۷۳۱: دختری كه به سن تكلیف رسیده، ولی به علت ضعف جسمانی توانائی روزه گرفتن ندارد، و بعد از ماه مبارك رمضان هم نمیتواند قضای آن را به جا آورد تا اینكه ماه رمضان سال بعد فرا میرسد، چه حكمی دارد؟
ج: ناتوانی از گرفتن روزه و قضای آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضای روزه نمیشود، بلكه قضای روزههای ماه رمضان كه از او فوت شده، بر وی واجب است.
س ۷۳۲: دخترانی كه تازه به سن تكلیف رسیدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقداری مشكل است، چه حكمی دارند؟ آیا سن بلوغ شرعی دختران اكمال نه سال قمری است؟
ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعی دختران همان تكمیل نه سال قمری است كه در این هنگام روزه بر آنها واجب است و ترك آن به مجرد بعضی از عذرها جایز نیست، ولی اگر روزه گرفتن برای ایشان ضرر داشته باشد یا تحمل آن برایشان همراه با مشقت زیاد باشد، افطار برای آنها جایز است.
س ۷۳۳: من زمان دقیق رسیدن به سن تكلیف خود را نمیدانم، خواهشمندم بیان فرمایید كه از چه زمانی قضای نماز و روزه بر من واجب است؟
ج: فقط قضای آن مقدار از نمازها و روزهها كه یقین به فوت آن بعد از رسیدن به سن قطعی تكلیف شرعی دارید، بر شما واجب است
س ۷۳۴: اگر دختر نه سالهای كه روزه بر او واجب شده، به دلیل دشواری، روزهاش را افطار نماید، آیا قضا بر او واجب است یا خیر؟
ج: قضای روزههائی كه از ماه رمضان افطار كرده، بر او واجب است.
س ۷۳۵: اگر فردی به خاطر عذری قوی، پنجاه درصد احتمال دهد كه روزه بر او واجب نیست و به همین دلیل روزه نگیرد، ولی بعدا معلوم شود كه روزه بر او واجب بوده، از جهت قضا و كفاره چه حكمی دارد؟
ج: اگر افطار عمدی روزه ماه مبارك رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وی باشد، در فرض سؤال علاوه بر قضا، كفاره هم بر او واجب است. اما اگر افطار به علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلائی داشته باشد، كفاره واجب نیست، ولی قضا بر او واجب است.
س ۷۳۶: شخصی مشغول انجام خدمت سربازی است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت، نمیتواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگیرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال نیز در محل خدمت است و احتمال دارد كه باز هم نتواند روزه بگیرد، اگر پس از پایان دوره خدمت سربازی بخواهد روزه این دو ماه را قضا نماید، آیا كفاره هم بر او واجب است یا خیر؟
ج: كسی كه بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه رمضان سال آینده استمرار داشته، فقط قضای آن بر او واجب است و كفاره تأخیر واجب نیست.
س ۷۳۷: اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از آن غسل ارتماسی نماید، آیا روزهاش باطل میشود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود كه در حال روزه غسل ارتماسی نموده است، آیا قضای آن واجب است؟
ج: اگر غسل ارتماسی بر اثر فراموشی و غفلت از روزهدار بودن باشد، غسل و روزه او صحیح است و قضای روزهاش بر او واجب نیست.
س ۷۳۸: اگر شخصی بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولی در راه به خاطر پیشامد حادثهای نتواند در زمان معین به مقصد برسد، آیا روزه او اشكال دارد و آیا كفاره بر او واجب است یا فقط قضای روزه آن روز را باید به جا آورد؟
ج: روزهاش در سفر صحیح نیست و بر او فقط قضای روزه آن روزی كه پیش از ظهر به محل اقامتش نرسیده، واجب است و كفارهای هم ندارد.
س ۷۳۹: اگر هواپیما در ارتفاع بالا و مسیر طولانی در حال پرواز باشد و پرواز حدود دو ساعت و نیم تا سه ساعت طول بكشد، مهماندار و خلبان هواپیما برای حفظ تعادل خود هر بیست دقیقه احتیاج به نوشیدن آب دارند، در این صورت آیا در ماه مبارك رمضان، كفاره و قضای روزه بر آنها واجب میشود؟
ج: اگر روزه برای آنها ضرر داشته باشد، جایز است كه با نوشیدن آب افطار نمایند و قضای آن را بجا آورند و در این حالت كفاره بر آنها واجب نیست.
س ۷۴۰: اگر زن در ماه مبارك رمضان دو ساعت یا كمتر مانده به اذان مغرب حیض شود، آیا روزهاش باطل میشود؟
ج: روزهاش باطل است.
س ۷۴۱: كسی كه با پوشیدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصی) بدون اینكه بدنش خیس شود، در آب فرو رود، روزهاش چه حكمی دارد؟
ج: اگر لباس به سر او چسبیده باشد، صحت روزهاش محل اشكال است و بنا بر احتیاط وجوبی قضای آن لازم است.
س ۷۴۲: آیا مسافرت عمدی در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جایز است؟
ج: مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد، و در صورت مسافرت، ولو اینكه برای فرار از روزه باشد، افطار بر او واجب است.
س ۷۴۳: شخصی كه روزه واجب بر عهدهاش است و قصد دارد كه آن را بگیرد، ولی بر اثر پیشامدی نتواند روزه بگیرد مثلا بعد از طلوع خورشید آماده مسافرت شد و به سفر رفت و بعد از ظهر برگشت و در بین راه هم مرتكب هیچیك از مفطرات نشد، ولی وقت نیت روزه واجب از وی فوت شد، و آن روز هم از روزهائی است كه روزه در آن مستحب است، آیا میتواند نیت روزه مستحبی كند یا خیر؟
ج: اگر قضای روزه ماه رمضان بر ذمهاش باشد، نیت روزه مستحبی حتی بعد از فوت وقت نیت روزه واجب، از وی صحیح نیست.
س ۷۴۴: من معتاد به سیگار هستم و در ماه مبارك رمضان هر چه تلاش میكنم كه تندخو نباشم نمیتوانم و همین باعث ناراحتی زیاد افراد خانوادهام شده است و خودم هم از وضعیت دشوارم رنج میبرم، تكلیف من چیست؟
ج: روزه ماه مبارك رمضان بر شما واجب است و بنابر احتیاط واجب جایز نیست در حال روزه سیگار بكشید، و نباید بدون دلیل با دیگران تند برخورد كنید.
●زن باردار و شیرده
س ۷۴۵: آیا روزه گرفتن بر زن بارداری كه نمیداند روزه بر جنین او ضرر دارد یا خیر، واجب است؟
ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنین داشته باشد و خوف وی هم دارای منشاء عقلائی باشد، افطار بر او واجب است و در غیر این صورت واجب است كه روزه بگیرد.
س ۷۴۶: زنی كه كودك خود را شیر میداده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا احتمال ضرر را میداده و در عین حال روزه گرفته است:
۱ - آیا روزهاش صحیح است یا خیر؟
۲ - آیا دیه بر ذمه او هست یا خیر؟
۳ - اگر احتمال ضرر نمیداده، ولی بعدا معلوم شده كه روزه گرفتن برای جنین ضرر داشته، چه حكمی دارد؟
ج: اگر با وجود خوف از ضرری كه دارای منشاء عقلائی است، روزه گرفته باشد و یا بعدا برایش معلوم شود كه روزه برای وی یا برای جنیناش ضرر داشته، روزهاش صحیح نیست و قضای آن بر او واجب است، ولی ثبوت دیه جنین متوقف بر این است كه ثابت شود فوت جنین مستند به روزه گرفتن وی است.
س ۷۴۷: من به لطف خداوند متعال دارای فرزندی هستم كه شیرخوار است. إن شاء الله تعالی بزودی ماه مبارك رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر میتوانم روزه بگیرم ولی در صورت روزه گرفتن، شیرم خشك خواهد شد. با توجه به اینكه دارای بنیه ضعیفی هستم و كودكم هر ده دقیقه شیر میخواهد، چه وظیفهای دارم؟
ج: اگر به دلیل كم یا خشك شدن شیرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته باشید، روزهتان را افطار كنید، ولی برای هر روزی باید یك مد طعام به فقیر بدهید و قضای روزه را هم بعدا بجا آورید.
●بیماری و منع پزشک
س ۷۴۸: بعضی از پزشكان كه به مسائل شرعی ملتزم نیستند، بیماران را از روزه گرفتن به دلیل ضرر داشتن منع میكنند، آیا گفته این پزشكان حجت است یا خیر؟
ج: اگر پزشك امین نباشد و گفته او هم اطمینان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود، گفته او اعتباری ندارد و در غیر این صورت نباید روزه بگیرد.
س ۷۴۹: مادرم تقریبا سیزده سال بیمار بود و به همین دلیل نمیتوانست روزه بگیرد. من دقیقا اطلاع دارم كه علت روزه نگرفتن او احتیاج به مصرف دارو بوده است، امیدواریم ما را راهنمائی فرمائید كه آیا قضای روزهها بر او واجب است؟
ج: اگر ناتوانی او از روزه گرفتن بر اثر بیماری بوده، قضا ندارد.
س ۷۵۰: من بر اثر ضعف جسمانی از ابتدای سن بلوغ تا دوازده سالگی روزه نگرفتهام، در حال حاضر چه تكلیفی دارم؟
ج: واجب است روزههائی را كه در ماه مبارك رمضان نگرفتهاید با اینكه به سنّ تكلیف رسیده بودید، قضا كنید، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدی و اختیاری و بدون عذر شرعی بوده، كفاره هم بر شما واجب است.
س ۷۵۱: چشم پزشك مرا از روزه گرفتن منع كرده و گفته است كه به علت ناراحتی چشم به هیچ وجه نباید روزه بگیرم، ولی من به گفته او توجه نكرده و شروع به روزه گرفتن كردم كه باعث بروز مشكلاتی برای من در اثنای ماه رمضان شد. به طوری كه در بعضی از روزها هنگام عصر احساس ناراحتی میكنم، لذا متحیر و مردد هستم بین اینكه روزه نگیرم و یا ناراحتیام را تحمل كرده و روزه را تا غروب ادامه دهم. سؤال این است كه آیا اصولا روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهائی كه روزه میگیرم و نمیدانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم یا نه، آیا روزهام را ادامه دهم؟ و نیت من چگونه باید باشد؟
ج: اگر از گفته پزشك متدین و امین اطمینان حاصل كنید كه روزه برای چشم شما ضرر دارد و یا خوف ضرر داشته باشید، روزه گرفتن برای شما واجب نبوده و بلكه جایز هم نیست، و با خوف ضرر نیت روزه صحیح نیست و در صورت عدم خوف ضرر نیت روزه اشكال ندارد، ولی صحت روزه متوقف بر این است كه برای شما واقعا ضرر نداشته باشد.
س ۷۵۲: من از عینك طبی استفاده میكنم و در حال حاضر چشمانم بسیار ضعیف است. هنگامی كه به پزشك مراجعه كردم به من گفت كه اگر برای تقویت چشمانم تلاش نكنم، ضعیفتر خواهند شد، بنابراین اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظیفهای دارم؟
ج: اگر روزه برای چشمان شما ضرر دارد، واجب نیست روزه بگیرید، بلكه واجب است افطار كنید و اگر بیماری شما تا ماه رمضان آینده استمرار پیدا كرد، قضای روزه بر شما واجب نیست، ولی واجب است كه عوض هر روز یك مد طعام به فقیر بدهید.
س ۷۵۳: مادرم به بیماری شدیدی مبتلاست و پدرم نیز از ضعف جسمانی رنج میبرد و در عین حال هر دو روزه میگیرند كه گاهی مشخص است كه روزه باعث تشدید بیماری آنها میشود، تاكنون نتوانستهام آنها را قانع كنم كه لااقل هنگام شدت بیماری روزه نگیرند. خواهشمندیم ما را در مورد حكم روزه آنها راهنمائی فرمائید.
ج: ملاك تأثیر روزه در ایجاد بیماری یا تشدید آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن تشخیص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه برای او ضرر دارد یا خوف ضرر داشته باشد و در عین حال بخواهد روزه بگیرد، روزه گرفتن برای وی حرام است.
س ۷۵۴: در سال گذشته توسط پزشك متخصص موردعمل جراحی كلیه قرار گرفتم. وی مرا از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولی در حال حاضر هیچ مشكل و دردی احساس نمیكنم و حتی به طور طبیعی غذا میخورم وآب مینوشم و هیچیك از عوارض بیماری را هم حس نمیكنم، وظیفه من چیست؟
ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف ندارید و حجت شرعی هم بر آن ندارید، واجب است روزه ماه رمضان را بگیرید.
س ۷۵۵: اگر پزشك شخصی را از روزه گرفتن منع كند آیا با توجه به اینكه بعضی از پزشكان اطلاعی از مسائل شرعی ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
ج: اگر مكلّف از گفته پزشك یقین پیدا كند كه روزه برای او ضرر دارد و یا از گفته وی یا منشاء عقلائی دیگری برای او خوف از ضرر حاصل شود، روزه گرفتن برای او واجب نیست، بلكه جائز هم نیست.
س ۷۵۶: در كلیههای من سنگ جمع میشود و تنها راه جلوگیری از جمع شدن سنگ در كلیه، نوشیدن مستمر مایعات است و از آنجائی كه پزشكان معتقدند كه من نباید روزه بگیرم، تكلیف واجب من نسبت به روزه ماه مبارك رمضان چیست؟
ج: اگر جلوگیری از بیماری كلیه مستلزم نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول روز باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نیست.
س ۷۵۷: از آنجا كه مبتلایان به مرض قند مجبورند هر روز یك یا دو بار آمپول انسولین تزریق كنند و نباید در وعدههای غذائی آنها تأخیر و فاصله بیفتد، زیرا باعث پائین آمدن میزان قند خون و در نتیجه نوعی تشنج و بیهوشی میشود، لذا گاهی پزشكان به آنها توصیه میكنند كه در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمندیم نظر شریف خود را درباره روزه این افراد بیان فرمائید.
ج: اگر بدانند كه خودداری از خوردن و آشامیدن از طلوع فجر تا غروب، به آنان ضرر میرساند یا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلكه جایز نیست.●مبطلات روزه
س ۷۵۸: من در روز ماه رمضان به علّت اغوای شیطان تصمیم گرفتم روزهام را باطل كنم لكن قبل از این كه عملی كه روزه را باطل میكند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حكم روزهام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حكمی دارد؟
ج: در روزه ماه رمضان اگر در اثنای روز از نیت روزه گرفتن بر گردد بطوری كه قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزهاش باطل میشود و قصد دوباره او برای ادامه روزه فایده ندارد. امّا اگر دچار تردید شود به این معنی كه هنوز تصمیم نگرفته است روزه را باطل كند، یا تصمیم بگیرد كاری را كه موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در این دو صورت صحت روزه او محل اشكال است و احتیاط واجب آن است كه روزه را تمام كند و بعداً هم آن را قضا نماید. هر روزه واجب معین دیگر - مانند نذر معین و امثال آن - نیز دارای همین حكم است.
س ۷۵۹: آیا اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید، روزهاش باطل میشود؟
ج: روزه به سبب آن باطل نمیشود، ولی واجب است كه از رسیدن خون به حلق جلوگیری كند.
س ۷۶۰: حكم استعمال دخانیات مانند سیگار در حال روزه چیست؟
ج: احتیاط واجب آن است كه روزهدار از دودهای انواع دخانیات و نیز مواد مخدّری كه از راه بینی یا زیر زبان جذب میشود خودداری كند.
س ۷۶۱: آیا ماده «ناس» كه از توتون و غیر آن ساخته میشود و برای چند دقیقه زیر زبان گذاشته شده و سپس از دهان بیرون انداخته میشود، مبطل روزه است یا خیر؟
ج: اگر آب دهان مخلوط به ماده «ناس» را فرو ببرد، موجب بطلان روزهاش میشود.
س ۷۶۲: نوعی داروی طبی برای اشخاص مبتلا به تنگی نفس شدید وجود دارد كه عبارت است از یك قوطی كه در آن مایع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروی مایع بصورت پودر گاز از طریق دهان وارد ریه شخص بیمار شده و موجب تسكین حال وی میگردد. گاهی بیمار مجبور میشود در یك روز چندین بار از آن استفاده كند، آیا با وجود استفاده از این دارو، روزه گرفتن جایز است؟ با توجه به اینكه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غیرممكن و یا بسیار سخت خواهد بود.
ج: اگر ماده مذكور هوای فشرده همراه با داروئی هر چند به صورت گاز یا پودر باشد و وارد حلق شود، صحت روزه محل اشكال است و در صورتی كه روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممكن نیست یا مشقّت دارد، جائز است از آن استفاده كند، لكن احتیاط آن است كه مبطل دیگری انجام ندهد و در صورت تمكّن (بدون استفاده از آن) روزهها را قضا نماید.
س ۷۶۳: من در بیشتر روزها آب دهانم با خونی كه از لثههایم میآید مخلوط میشود و گاهی نمیدانم آب دهانی كه فرو میبرم همراه با خون است یا خیر؟ روزهام با این حال چه حكمی دارد؟ امیدوارم مرا راهنمایی فرمائید.
ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلك شود، محكوم به طهارت است و بلعیدن آن اشكال ندارد و مبطل روزه نیست، و همچنین در صورت شك در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشكال ندارد و به صحت روزه ضرر نمیزند.
س ۷۶۴: در یكی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندانهایم را مسواك نزدم، و بدون اینكه باقیمانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
ج: اگر علم به وجود باقیمانده غذا در بین دندانهایتان و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشتهاید و فرو رفتن آن هم عمدی و با التفات نبوده، قضای روزه بر شما واجب نیست.
س ۷۶۵: از لثه شخص روزهداری خون زیادی خارج میشود، آیا روزهاش باطل میشود؟ آیا برای او ریختن آب با ظرف بر سرش جایز است؟
ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمیشود. همچنین ریختن آب بر روی سر توسط ظرف و مانند آن به صحت روزه ضرر نمیرساند.
س ۷۶۶: داروهای مخصوصی برای معالجه بعضی از بیماریهای زنان وجود دارد (شیافهای روغنی) كه در داخل بدن گذاشته میشود، آیا استفاده از آن موجب بطلان روزه میشود؟
ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمیرساند.
س ۷۶۷: نظر شریف جنابعالی درباره تزریق آمپول و سایر تزریقات نسبت به روزه داران در ماه مبارك رمضان، چیست؟
ج: احتیاط واجب آن است كه روزهدار از آمپولهای مقوّی یا مغذّی و هر آمپولی كه در رگ تزریق میشود و نیز انواع سرمها خودداری كند، لكن آمپولهای دارویی كه در عضله تزریق میشود و نیز آمپولهایی كه برای بیحسّ كردن به كار میرود، مانعی ندارد.
س ۷۶۸: آیا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جایز است یا خیر؟
ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان برای درمان فشار خون ضروری باشد، اشكال ندارد، ولی با خوردن آن روزه باطل میشود.
س ۷۶۹: اگر من و بعضی از مردم بر این عقیده باشیم كه بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشامیدن صدق نمیكند، آیا عمل به آن جایز است و به روزهام ضرر نمیزند؟
ج: خوردن قرص روزه را باطل میكند.
س ۷۷۰: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نماید و زن نیز به آن راضی باشد چه حكمی دارد؟
ج: بر هر یك از آنان حكم افطار عمدی جاری است و علاوه بر قضا، كفّاره هم بر هر دو واجب است.
س ۷۷۱: اگر مردی با همسرش در روز ماه رمضان شوخی و ملاعبه نماید، آیا به روزهاش ضرر میرساند؟
ج: اگر منجر به انزال منی نشود، به روزه خللی وارد نمیكند.
●بقاء بر جنابت
س ۷۷۲: اگر فردی به سبب برخی از مشكلات تا اذان صبح بر جنابت باقی بماند آیا روزه گرفتن در آن روز برای او جایز است؟
ج: در غیر ماه رمضان و قضای آن اشكال ندارد، ولی نسبت به روزه ماه رمضان و قضای آن، اگر معذور از غسل است، تیمم كردن بر او واجب است و اگر تیمم هم نكند، روزهاش صحیح نیست.
س ۷۷۳: اگر شخصی در حال جنابت چند روز روزه بگیرد و نداند كه طهارت از جنابت شرط صحت روزه است، آیا كفاره روزههائی كه در حال جنابت گرفته بر او واجب است یا اینكه قضای آنها كافی است؟
ج: در فرض مرقوم قضا كفایت میكند.
س ۷۷۴: آیا جایز است شخص جنب بعد از طلوع آفتاب غسل جنابت نماید و روزه قضا یا مستحب بگیرد؟
ج: اگر عمداً تا طلوع فجر بر جنابت باقی بماند، روزه ماه رمضان و قضای آن از او صحیح نیست، ولی اقوی صحت روزههای دیگر بخصوص روزه مستحبیاست
س ۷۷۵: شخصی در ماه رمضان در جائی مهمان شد و شب را در آن منزل خوابید و در نیمههای شب محتلم گردید و چون مهمان بود و با خود لباسی نداشت، برای فرار از روزه، تصمیم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نماید، لذا بعد از طلوع فجر بدون اینكه چیزی بخورد به قصد مسافرت، حركت نمود. سؤال این است كه آیا قصد سفر توسط او موجب سقوط كفاره هست یا خیر؟
ج: اگر با حالت جنابت از خواب بیدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل یا تیمم نكند، مجرد قصد سفر در شب و یا مسافرت در روز برای سقوط كفاره از او كافی نیست.
س ۷۷۶: كسی كه آب در اختیار ندارد و یا به دلیل عذرهای دیگر غیر از تنگی وقت نمیتواند غسل جنابت بكند، آیا جایز است عمداً خود را در شبهای ماه مبارك رمضان جنب كند؟
ج: اگر وظیفه او تیمم باشد و بعد از اینكه خود را جنب كرده، وقت كافی برای تیمم داشته باشد، این كار برای وی جایز است.
س ۷۷۷: شخصی در ماه مبارك رمضان قبل از اذان صبح بیدار شده و متوجه محتلم شدن خود نشده و دوباره خوابیده و در اثنای اذان صبح بیدار شده و علم به جنابت خود پیدا میكند و یقین دارد كه احتلامش قبل از اذان صبح بوده است، روزه او چه حكمی دارد؟
ج: اگر پیش از اذان صبح متوجه احتلام خود نشده است، روزهاش صحیح است.
س ۷۷۸: اگر مكلّف در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح بیدار شود و ببیند كه محتلم شده است و دوباره پیش از اذان صبح به امید اینكه برای غسل كردن بیدار میشود بخوابد و تا بعد از طلوع آفتاب در خواب بماند و غسل خود را تا اذان ظهر به تأخیر بیندازد و بعد از اذان ظهر غسل كرده و نماز ظهر و عصر بخواند، روزه آن روز او چه حكمی دارد؟
ج: در فرض سؤال که خوابِ اول است روزهاش صحیح است ولی اگر دوباره خوابید و تا صبح بیدار نشد باید قضای آن روز را بجا آورد.
س ۷۷۹: اگر مكلّف در شب ماه رمضان قبل از فجر شك كند كه محتلم شده یا نه، ولی به شك خود اعتنا نكند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بیدار شود و متوجه گردد كه قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چه حكمی دارد؟
ج: اگر بعد از بیداری اول اثری از احتلام در خود مشاهده نكند، بلكه فقط احتمال آن را بدهد و چیزی بر او كشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد، روزهاش صحیح است، هر چند بعد از آن معلوم شود كه احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است.
س ۷۸۰: اگر شخصی در ماه مبارك رمضان با آب نجس غسل كند و بعد از یك هفته متوجه شود كه آن آب نجس بوده است، نماز و روزه او در این مدت چه حكمی دارد؟
ج: نمازش باطل و قضای آن واجب است، ولی روزههای او محكوم به صحت است.
س ۷۸۱: شخصی مبتلا به بیماری بیرون آمدن مستمر قطرات بول به صورت موقت است، یعنی بعد از بول كردن، به مدت یك ساعت یا بیشتر قطرات آن از او خارج میگردد. با توجه به اینكه وی در بعضی از شبها جنب شده و گاهی یك ساعت قبل از اذان بیدار میشود و احتمال میدهد كه بعد از آن منی با قطرات بول خارج شود، نسبت به روزهاش چه تكلیفی دارد؟ وظیفه او برای اینكه با طهارت داخل وقت شود، چیست؟
ج: اگر قبل از اذان صبح، غسل جنابت و یا تیمم بدل از آن انجام داده، روزه او صحیح است، هر چند بعد از آن بدون اختیار از او منی خارج شود.
س ۷۸۲: اگر شخصی قبل از اذان صبح یا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد از اذان بیدار شود، چه مدتی برای غسل كردن وقت دارد؟
ج: در فرض سؤال، جنابت به روزه آن روز او ضرر نمیزند، ولی واجب است كه برای نماز غسل كند و میتواند غسل را تا وقت نماز به تأخیر بیندازد.
س ۷۸۳: اگر غسل جنابت برای روزه ماه رمضان یا روزههای دیگر فراموش شود و در اثناء روز به یاد انسان بیفتد، چه حكمی دارد؟
ج: اگر در روزه ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش كند و با حالت جنابت صبح نماید، روزهاش باطل است و احوط این است كه قضای روزه ماه رمضان هم در این حكم به آن ملحق شود. ولی در سایر روزهها، روزه بر اثر آن باطل نمیشود.
●استمناء
س ۷۸۴: حكم كسی كه با آمیزش جنسی حرام یا استمناء یا خوردن و نوشیدن حرام روزه خود را در ماه رمضان باطل نموده چیست؟
ج: در فرض مرقوم باید شصت روز روزه بگیرد و یا شصت مسكین را اطعام نماید و احتیاط مستحب آن است كه هر دو را انجام دهد.
س ۷۸۵: اگر مكلّف علم داشته باشد به اینكه استمناء روزه را باطل میكند، ولی عمداً آن را انجام دهد، آیا كفاره جمع بر او واجب میشود؟
ج: اگر عمداً استمناء كند و منی هم از او خارج شود، كفاره جمع بر او واجب نمیشود لكن احتیاط مستحب آن است كه كفاره جمع بپردازد.
س ۷۸۶: در ماه مبارك رمضان بدون وجود هیچیك از آثار استمناء فقط بر اثر حالتی كه هنگام مكالمه تلفنی با یك زن نامحرم در خود احساس كردم مایع منی از من خارج شد، با توجه به اینكه مكالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به سؤالات من پاسخ فرمائید، آیا روزهام باطل است یا خیر؟ در صورت بطلان، آیا كفاره هم بر من واجب است یا خیر؟
ج: اگر خروج منی بر اثر صحبت با یك زن جزء عادتهای قبلی شما نبوده بطور غیرارادی از شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نمیشود و چیزی هم بر اثر آن بر شما واجب نیست.
س ۷۸۷: شخصی چندین سال عادت به استمناء در ماه رمضان و غیر آن داشته است، نماز و روزه او چه حكمی دارد؟
ج: استمناء مطلقا حرام است و اگر منجر به خروج منی شود، موجب غسل جنابت هم میشود، و اگر این عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگیرد، در حكم افطار عمدی با حرام است، و اگر نماز و روزه را با حالت جنابت و بدون غسل و تیمم انجام دهد، نماز و روزهاش باطل و قضای آنها واجب است.
س ۷۸۸: آیا استمناء توسط همسر، حكم استمناء حرام را دارد؟
ج: این كار، از موارد استمناء حرام نیست.
س ۷۸۹: آیا جایز است شخص مجرد در صورتی كه پزشك منی او را برای آزمایش بخواهد و راه دیگری هم برای خارج كردن منی نداشته باشد، استمناء نماید؟
ج: اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشكال ندارد.
س ۷۹۰: بعضی از مراكز پزشكی برای انجام آزمایشهای پزشكی بر روی منی از انسان میخواهند كه استمناء كند تا معلوم شود كه وی قادر بر بچهدار شدن هست یا خیر، آیا استمناء برای او جایز است.
ج: استمناء جایز نیست، هر چند برای تشخیص قدرت وی بر بچهدار شدن باشد، مگر آنكه ضرورتی ایجاب كند.
س ۷۹۱: تخیّل به قصد برانگیختن شهوت در دو صورت زیر چه حكمی دارد؟
الف: تخیّل همسر
ب: تخیل زن اجنبیج: در فرض اول در صورتی كه حرامی مانند انزال بر آن مترتّب نشود، اشكالی ندارد و در فرض دوّم، احتیاط در ترك آن است.
س ۷۹۲: شخصی در ابتدای سن بلوغ روزه میگرفته، ولی در اثناء روزه استمناء نموده و جنب شده و به همین صورت چند روز روزه گرفته است، در حالی كه جهل داشته به اینكه برای روزه گرفتن تطهیر از جنابت واجب است. آیا قضای روزههای آن روزها كافی است یا اینكه تكلیف دیگری دارد؟
ج: در فرض سؤال، قضا و بنابر احتیاط واجب كفاره بر او واجب است.
س ۷۹۳: شخص روزهداری در ماه رمضان به صحنه شهوت انگیزی نگاه كرده و جنب شده است. آیا با این كار روزهاش باطل میشود؟
ج: اگر نگاه كردن او به قصد انزال بوده و یا میدانسته كه اگر به آن منظره نگاه كند، جنب میشود و یا عادت او بر این بوده است و در عین حال عمداً نگاه كرده و جنب شده، حكم جنابت عمدی را دارد یعنی هم قضاء بر عهده او میباشد و هم كفّاره.
س ۷۹۴: انسان روزه داری كه در یك روز بیش از یكبار كاری كه روزه را باطل میكند انجام دهد وظیفهاش چیست؟
ج: فقط یك كفاره بر او واجب میشود، بلی اگر این كار آمیزش جنسی یا استمناء باشد احتیاط واجب آن است كه بعدد دفعات آمیزش جنسی یا استمناء كفاره بدهد.
●مبطلات روزه
س ۷۵۸: من در روز ماه رمضان به علّت اغوای شیطان تصمیم گرفتم روزهام را باطل كنم لكن قبل از این كه عملی كه روزه را باطل میكند انجام دهم، از تصمیم خود منصرف شدم حكم روزهام چیست؟ و اگر این امر در روزه غیر ماه رمضان پیش آید چه حكمی دارد؟
ج: در روزه ماه رمضان اگر در اثنای روز از نیت روزه گرفتن بر گردد بطوری كه قصد ادامه روزه نداشته باشد، روزهاش باطل میشود و قصد دوباره او برای ادامه روزه فایده ندارد. امّا اگر دچار تردید شود به این معنی كه هنوز تصمیم نگرفته است روزه را باطل كند، یا تصمیم بگیرد كاری را كه موجب باطل شدن روزه است صورت دهد و هنوز آن را انجام نداده در این دو صورت صحت روزه او محل اشكال است و احتیاط واجب آن است كه روزه را تمام كند و بعداً هم آن را قضا نماید. هر روزه واجب معین دیگر - مانند نذر معین و امثال آن - نیز دارای همین حكم است.
س ۷۵۹: آیا اگر از دهان شخص روزه دار خون بیاید، روزهاش باطل میشود؟
ج: روزه به سبب آن باطل نمیشود، ولی واجب است كه از رسیدن خون به حلق جلوگیری كند.
س ۷۶۰: حكم استعمال دخانیات مانند سیگار در حال روزه چیست؟
ج: احتیاط واجب آن است كه روزهدار از دودهای انواع دخانیات و نیز مواد مخدّری كه از راه بینی یا زیر زبان جذب میشود خودداری كند.
س ۷۶۱: آیا ماده «ناس» كه از توتون و غیر آن ساخته میشود و برای چند دقیقه زیر زبان گذاشته شده و سپس از دهان بیرون انداخته میشود، مبطل روزه است یا خیر؟
ج: اگر آب دهان مخلوط به ماده «ناس» را فرو ببرد، موجب بطلان روزهاش میشود.
س ۷۶۲: نوعی داروی طبی برای اشخاص مبتلا به تنگی نفس شدید وجود دارد كه عبارت است از یك قوطی كه در آن مایع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروی مایع بصورت پودر گاز از طریق دهان وارد ریه شخص بیمار شده و موجب تسكین حال وی میگردد. گاهی بیمار مجبور میشود در یك روز چندین بار از آن استفاده كند، آیا با وجود استفاده از این دارو، روزه گرفتن جایز است؟ با توجه به اینكه بدون استفاده از آن روزه گرفتن غیرممكن و یا بسیار سخت خواهد بود.
ج: اگر ماده مذكور هوای فشرده همراه با داروئی هر چند به صورت گاز یا پودر باشد و وارد حلق شود، صحت روزه محل اشكال است و در صورتی كه روزه گرفتن بدون استعمال آن، ممكن نیست یا مشقّت دارد، جائز است از آن استفاده كند، لكن احتیاط آن است كه مبطل دیگری انجام ندهد و در صورت تمكّن (بدون استفاده از آن) روزهها را قضا نماید.
س ۷۶۳: من در بیشتر روزها آب دهانم با خونی كه از لثههایم میآید مخلوط میشود و گاهی نمیدانم آب دهانی كه فرو میبرم همراه با خون است یا خیر؟ روزهام با این حال چه حكمی دارد؟ امیدوارم مرا راهنمایی فرمائید.
ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلك شود، محكوم به طهارت است و بلعیدن آن اشكال ندارد و مبطل روزه نیست، و همچنین در صورت شك در همراه بودن آب دهان با خون، فرو بردن آن اشكال ندارد و به صحت روزه ضرر نمیزند.
س ۷۶۴: در یكی از روزهای ماه رمضان روزه گرفتم ولی دندانهایم را مسواك نزدم، و بدون اینكه باقیمانده غذاهای لابلای دندانها را عمداً ببلعم، خودبخود بلعیده شده است. آیا قضای روزه آن روز بر من واجب است؟
ج: اگر علم به وجود باقیمانده غذا در بین دندانهایتان و یا علم به رسیدن آن به حلق نداشتهاید و فرو رفتن آن هم عمدی و با التفات نبوده، قضای روزه بر شما واجب نیست.
س ۷۶۵: از لثه شخص روزهداری خون زیادی خارج میشود، آیا روزهاش باطل میشود؟ آیا برای او ریختن آب با ظرف بر سرش جایز است؟
ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزه باطل نمیشود. همچنین ریختن آب بر روی سر توسط ظرف و مانند آن به صحت روزه ضرر نمیرساند.
س ۷۶۶: داروهای مخصوصی برای معالجه بعضی از بیماریهای زنان وجود دارد (شیافهای روغنی) كه در داخل بدن گذاشته میشود، آیا استفاده از آن موجب بطلان روزه میشود؟
ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمیرساند.
س ۷۶۷: نظر شریف جنابعالی درباره تزریق آمپول و سایر تزریقات نسبت به روزه داران در ماه مبارك رمضان، چیست؟
ج: احتیاط واجب آن است كه روزهدار از آمپولهای مقوّی یا مغذّی و هر آمپولی كه در رگ تزریق میشود و نیز انواع سرمها خودداری كند، لكن آمپولهای دارویی كه در عضله تزریق میشود و نیز آمپولهایی كه برای بیحسّ كردن به كار میرود، مانعی ندارد.
س ۷۶۸: آیا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جایز است یا خیر؟
ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان برای درمان فشار خون ضروری باشد، اشكال ندارد، ولی با خوردن آن روزه باطل میشود.
س ۷۶۹: اگر من و بعضی از مردم بر این عقیده باشیم كه بر استفاده از قرصها جهت مداوا عنوان خوردن و آشامیدن صدق نمیكند، آیا عمل به آن جایز است و به روزهام ضرر نمیزند؟
ج: خوردن قرص روزه را باطل میكند.
س ۷۷۰: اگر شوهر با همسر خود در ماه رمضان جماع نماید و زن نیز به آن راضی باشد چه حكمی دارد؟
ج: بر هر یك از آنان حكم افطار عمدی جاری است و علاوه بر قضا، كفّاره هم بر هر دو واجب است.
س ۷۷۱: اگر مردی با همسرش در روز ماه رمضان شوخی و ملاعبه نماید، آیا به روزهاش ضرر میرساند؟
ج: اگر منجر به انزال منی نشود، به روزه خللی وارد نمیكند.
●كفاره روزه و مقدار آن
س ۸۰۱: آیا دادن پول یك مد طعام به فقیر تا با آن غذائی برای خودش بخرد، كافی است؟
ج: اگر اطمینان داشته باشد كه فقیر به وكالت از او طعام خریده و سپس آن را به عنوان كفاره قبول میكند، اشكال ندارد.
س ۸۰۲: اگر شخصی وكیل در غذا دادن به عدهای از مساكین شود، آیا میتواند اُجرت كار و پختن غذا را از اموالی كه به عنوان كفاره به او داده شده است، بردارد؟
ج: مطالبه اجرت كار و پخت غذا برای وی جایز است، ولی نمیتواند آن را بابت كفاره حساب نماید و یا از اموالی كه باید به عنوان كفاره به فقرا داده شود، بردارد.
س ۸۰۳: زنی به علت بارداری و نزدیكی وقت زایمان، نمیتواند روزه بگیرد و میداند كه باید آنها را بعد از زایمان و قبل از ماه رمضان آینده قضا نماید، اگر به طور عمدی یا غیرعمدی تا چند سال روزه نگیرد، آیا فقط كفاره همان سال بر او واجب است یا آنكه كفاره تمام سالهائی كه روزه را به تأخیر انداخته، واجب است؟
ج: فدیه تأخیر قضای روزه ماه رمضان هر چند به مدت چند سال هم به تأخیر افتاده باشد، یكبار واجب است و آن عبارت است از یك مد طعام برای هر روزی، و فدیه هم زمانی واجب میشود كه تأخیر قضای روزه ماه رمضان تا ماه رمضان دیگر بر اثر سهل انگاری و بدون عذر شرعی باشد، ولی اگر به خاطر عذری باشد كه شرعا مانع صحت روزه است، فدیهای ندارد.
س ۸۰۴: زنی به علت بیماری از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا كردن آنها تا ماه رمضان سال آینده هم نیست، در این صورت آیا كفاره بر او واجب است یا بر شوهرش؟
ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بیماری و تأخیر قضای آن هم از جهت ادامه بیماری بوده است، برای هر روز یك مدطعام به عنوان فدیه بر خود زن واجب است و چیزی بر عهده شوهرش نیست.
س ۸۰۵: شخصی ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بیستم شعبان شروع به روزه گرفتن میكند، آیا در این صورت میتواند عمداً روزه خود را قبل یا بعد از زوال، افطار كند؟ در صورتی كه قبل یا بعد از زوال افطار نماید، چه مقدار كفاره دارد؟
ج: در فرض مذكور افطار عمدی برای او جایز نیست و اگر عمداً افطار كند، در صورتی كه قبل از زوال باشد، كفارهای بر او واجب نیست و اگر بعد از زوال باشد، كفاره بر او واجب است كه عبارت است از غذا دادن به ده مسكین، و در صورت عدم تمكّن، واجب است سه روز روزه بگیرد.
س ۸۰۶: زنی در دو سال متوالی در ماه مبارك رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن در آن ایام را نداشته است، ولی در حال حاضر توانائی روزه گرفتن را دارد، حكم او چیست؟ آیا كفاره جمع بر او و اجب است یا فقط قضای آن را باید به جا آورد؟ تأخیر او در قضای روزه چه حكمی دارد؟
ج: اگر بر اثر عذر شرعی روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنین یا كودكش بوده، باید علاوه بر قضا، برای هر روز یك مد طعام به عنوان فدیه بپردازد، و اگر قضا را بعد از ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعی به تأخیر انداخته، فدیه دیگری هم بر او واجب است یعنی باید برای هر روز یك مد طعام به فقیر بدهد.
س ۸۰۷: آیا رعایت ترتیب بین قضا و كفاره، در كفاره روزه واجب است یا خیر؟
ج: واجب نیست.
●قضای روزه
س ۸۰۸: هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان برای انجام مأموریت دینی بر عهدهام میباشد، وظیفه من چیست؟ آیا قضای آنها بر من واجب است؟
ج: قضای روزههای ماه رمضان كه بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.
س ۸۰۹: اگر كسی برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان اجیر شود و بعد از زوال افطار كند، آیا كفاره بر او واجب است یا خیر؟
ج: كفاره بر او واجب نیست.
س ۸۱۰: كسانی كه در ماه رمضان برای انجام وظیفه دینی در مسافرت هستند و به همین دلیل نمیتوانند روزه بگیرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخیر، بخواهند روزه بگیرند، آیا پرداخت كفاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضای روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذری كه مانع روزه گرفتن است، تا ماه رمضان سال آینده به تأخیر انداخته باشند، قضای روزههایی كه از آنان فوت شده كافی است، و واجب نیست برای هر روزی یك مد طعام فدیه بدهند، هر چند احتیاط در جمع بین قضا و فدیه است. ولی اگر تأخیر در قضای روزه به خاطر سهلانگاری و بدون عذر باشد، جمع بین قضا و فدیه بر آنها واجب است.
س ۸۱۱: شخصی به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلا توبه نموده و به سوی خدا بازگشته و تصمیم بر جبران آنها گرفته است، ولی توانائی قضای همه روزههای فوت شده را ندارد و مالی هم ندارد كه با آن كفارههایش را بپردازد، آیا صحیح است كه فقط به استغفار اكتفا كند؟
ج: قضای روزههای فوت شده در هیچ صورتی ساقط نمیشود، ولی نسبت به كفاره افطاره عمدی روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و یا اطعام شصت مسكین برای هر روز نداشته باشد، باید به هر تعداد فقیر كه قادر است غذا بدهد و احتیاط آن است كه استغفار نیز بكند و اگر به هیچ وجه قادر به دادن غذا به فقرا نیست فقط كافی است كه استغفار كند یعنی با دل و زبان خود بگوید استغفرالله (از خداوند بخشایش میطلبم).
س ۸۱۲: من به علّت عدم قدرت مالی و بدنی نتوانستم برای انجام كفاره هائی كه بر من واجب شده بود روزه بگیرم و یا به مساكین اطعام نمایم و در نتیجه، استغفار نمودم لكن به لطف الهی اكنون توان روزه گرفتن یا اطعام نمودن دارم، وظیفهام چیست؟
ج: در فرض مرقوم، انجام كفاره لازم نیست گر چه احتیاط مستحب آن است كه انجام داده شود
س ۸۱۳: اگر شخصی بر اثر جهل به وجوب قضای روزه تا قبل از ماه رمضان سال آینده قضای روزههایش را به تأخیر اندازد، چه حكمی دارد؟
ج: فدیه تأخیر قضای روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط نمیشود.
س ۸۱۴: فردی كه به مدت صدو بیست روز روزه نگرفته، چه وظیفهای دارد؟ آیا باید برای هر روز شصت روز روزه بگیرد؟ و آیا كفاره بر او واجب است؟
ج: قضای آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدی و بدون عذر شرعی بوده، علاوه بر قضا، كفاره هر روز هم واجب است كه عبارت است از شصت روز روزه یا اطعام شصت فقیر و یا دادن شصت مد طعام به شصت مسكین كه سهم هر كدام یك مدّ است.س ۸۱۵: تقریبا یك ماه روزه گرفتهام به این نیت كه اگر روزهای بر عهدهام باشد قضای آن محسوب شود و اگر روزهای بر عهدهام نیست به قصد قربت مطلق باشد، آیا این یك ماه روزه به حساب روزههای قضائی كه بر ذمّه دارم، محسوب میشود؟
ج: اگر به نیت آنچه كه در زمان روزه گرفتن شرعا مأمور به آن بودهاید، اعم از روزه قضاء یا مستحبی، روزهگرفتهاید و روزه قضا هم برعهده شما باشد، به عنوان روزه قضاء محسوب میشود.
س ۸۱۶: كسی كه نمیداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه مستحبی بگیرد، اگر معتقد باشد كه روزه قضا ندارد، آیا به عنوان روزه قضا محسوب میشود؟
ج: روزههائی را كه به نیت استحباب گرفته به جای روزه قضایی كه بر عهدهاش هست، محسوب نمیشود.
س ۸۱۷: نظر شریف جنابعالی درباره شخصی كه بر اثر جهل به مسأله، عمداً روزهاش را افطار كرده، چیست؟ آیا فقط قضا بر او واجب است یا اینكه كفاره هم باید بدهد؟
ج: اگر به سبب بیاطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند ـ مثل اینکه نمیدانست خوردن دارو نیز مانند سایر خوردنیها روزه را باطل میکند و در روز ماه رمضان دارو خورد ـ روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند ولی کفاره بر او واجب نیست.
س ۸۱۸: كسی كه در اوائل سن تكلیف بر اثر ضعف و عدم توانائی، نتوانسته روزه بگیرد، آیا فقط قضا بر او واجب است یا قضا و كفاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه برای او حرجی نبوده و عمداً افطار كرده، علاوه بر قضا، كفاره نیز بر او واجب است و اگر خوف داشته باشد كه اگر روزه بگیرد مریض شود، فقط قضای روزهها بر عهده او میباشد.
س ۸۱۹: كسی كه تعداد روزهائی كه روزه نگرفته و مقدار نمازهایی را كه نخوانده نمیداند، وظیفهاش چیست؟ كسی هم كه نمیداند روزهاش را بر اثر عذر شرعی افطار كرده و یا عمداً آن را خورده است، چه حكمی دارد؟
ج: جایز است كه به قضای آن مقدار از نماز و روزههایش كه یقین به فوت آنها دارد، اكتفا نماید، و در صورت شك در افطار عمدی كفاره واجب نیست.
س ۸۲۰: اگر شخصی كه در ماه رمضان روزه دار است، در یكی از روزها برای خوردن سحری بیدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثهای برای او اتفاق بیفتد و روزه را افطار كند، آیا یك كفاره بر او واجب است یا كفاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدی ادامه دهد كه روزه بر اثر تشنگی و گرسنگی برای او حرجی شود و در نتیجه آن را افطار نماید، فقط قضا بر او واجب است و كفارهای ندارد.
س ۸۲۱: اگر شك كنم در اینكه اقدام به گرفتن قضای روزههائی را كه بر عهدهام بوده، كردهام یا خیر تكلیف من چیست؟
ج: اگر یقین به اشتغال قبلی ذمّه خود دارید، واجب است به مقداری كه موجب یقین به انجام تكلیف میشود، روزه قضاء بگیرید.
س ۸۲۲: كسی كه هنگام بلوغ فقط یازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و یك روز را هم در موقع ظهر افطار كرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد آن هجده روز نمیدانسته كه با ترك عمدی روزه كفاره بر او واجب است، چه حكمی دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روی عمد و بدون عذر شرعی افطار كرده، باید علاوه بر قضا، كفاره هم بدهد اعم از اینكه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب كفاره و یا جاهل به آن باشد.
س ۸۲۳: اگر پزشك به بیماری بگوید كه روزه برای شما ضرر داد و او هم روزه نگیرد، ولی بعد از چند سال بفهمد كه روزه برای وی ضرر نداشته و پزشك در تشخیص خود اشتباه كرده است، آیا قضا و كفاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشك متخصص و امین و یا از منشأ عقلائی دیگر، خوف از ضرر پیدا كند و روزه نگیرد، فقط قضا بر او واجب است.
●مسائل متفرقه روزه
س ۸۲۴: اگر زنی در حال روزه نذری معین حیض شود، چه حكمی دارد؟
ج: روزه با عارض شدن حیض باطل میشود و قضای آن بعد از طهارت واجب است.
س ۸۲۵: شخصی از اول ماه رمضان تا بیست و هفتم ماه را در وطن خود روزه گرفته و در صبح روز بیست و هشتم به دبی مسافرت كرده و در روز بیست و نهم به آنجا رسیده و متوجه شده كه در آنجا عید اعلام شده است، او اكنون به وطن خود برگشته، آیا قضای روزههایی كه از وی فوت شده، واجب است؟ اگر یك روز قضا نماید، ماه رمضان نسبت به او بیست و هشت روز میشود و اگر بخواهد دو روز قضا كند، روز بیست و نهم در جائی بوده كه در آنجا عید اعلام شده بود، این شخص چه حكمی دارد؟
ج: اگر اعلان عید در روز بیست و نهم در آن مكان، به نحو شرعی و صحیح باشد، قضای آن روز بر او واجب نیست، ولیبا فرض اینكه افق دو محل یكی بوده این امر كشف میكند كه یك روز روزه در اول ماه از او فوت شده، لذا واجب است قضای روزهای را كه یقین به فوت آن دارد، بجا آورد.
س ۸۲۶: اگر روزهداری هنگام غروب در سرزمینی افطار كرده باشد و سپس به جائی مسافرت كند كه خورشید در آن هنوز غروب نكرده است، روزه آن روز او چه حكمی دارد؟ آیا تناول مفطرات برای او در آنجا قبل از غروب خورشید جایز است؟
ج: روزه او صحیح است و تناول مفطرات در آن مكان قبل از غروب خورشید با فرض اینكه در وقت غروب در سرزمین خود افطار كرده، برای او جایز است.
س ۸۲۷: شهیدی به یكی از دوستانش وصیت نموده كه احتیاطا از طرف وی چند روز روزه قضا بگیرد، ولی ورثه شهید به این مسائل پایبند نیستند و طرح وصیت او هم برای آنها ممكن نیست و روزه گرفتن هم برای دوست آن شهید مشقت دارد، آیا راه حل دیگری وجود دارد؟
ج: اگر آن شهید به دوست خود وصیت كرده كه خودش شخصا برای او روزه بگیرد، ورثه او در این مورد تكلیفی ندارند، و اگر برای آن فرد روزه گرفتن به نیابت از شهید مشقت دارد، تكلیف از او ساقط است.
س ۸۲۸: من فردی كثیر الشك هستم و یا به تعبیر دقیقتر زیاد وسوسه میشوم، و در مسائل دینی بخصوص فروع دین زیاد شك میكنم، یكی از موارد آن این است كه در ماه رمضان گذشته شك كردم كه آیا غبار غلیظی كه وارد دهان من شده آن را فرو بردهام یا خیر؟ و یا آبی را كه داخل دهانم كردم، خارج كرده و بیرون ریختم یا نه؟ در نتیجه آیا روزه من صحیح است یا خیر؟
ج: روزه شما در فرض سؤال محكوم به صحت است و این شكّها اعتباری ندارند.
س ۸۲۹: آیا حدیث شریف كساء را كه از حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها نقل شده، حدیث معتبری میدانید؟ آیا نسبت دادن آن در حالت روزه به حضرت زهرای مرضیه سلام اللّه علیها جایز است؟
ج: اگر نسبت دادن آن به صورت حكایت و نقل از كتابهایی باشد كه آن را نقل كردهاند، اشكال ندارد.
س ۸۳۰: از بعضی از علما و غیر آنان شنیدهایم كه اگر انسان هنگام روزه مستحبی به خوردن غذا دعوت شود، میتواند آن را قبول كرده و مقداری از غذا میل كند و با این كار روزهاش باطل نمیشود، بلكه ثواب هم دارد امیدواریم نظر شریف خود را در این باره بیان فرمائید.
ج: قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبی، شرعا امری پسندیده است و خوردن غذا به دعوت برادر مؤمن هر چند روزه را باطل میكند، ولی او را از اجر و ثواب روزه محروم نمیسازد.
س ۸۳۱: دعاهائی مخصوص ماه رمضان به صورت دعای روز اول و روز دوم تا آخر ماه وارد شده است، قرائت آنها در صورت شك در صحت شان چه حكمی دارد؟
ج: به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبیت باشد، اشكال ندارد.
س ۸۳۲: شخصی قصد داشت روزه بگیرد، ولی برای خوردن سحری بیدار نشد، لذا نتوانست روزه بگیرد. آیا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وی است یا كسی كه او را بیدار نكرده است؟ اگر فردی بدون سحری روزه بگیرد، آیا روزهاش صحیح است؟
ج: در این مورد چیزی بر عهده دیگران نیست، و روزه بدون خوردن سحری هم صحیح است.
س ۸۳۳: روزه روز سوم ایام اعتكاف در مسجد الحرام، چه حكمی دارد؟
ج: اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مكه مكرمه نماید و یا نذر كرده باشد كه در سفر روزه بگیرد، بر او واجب است بعد از اینكه دو روز روزه گرفت، اعتكاف خود را با روزه روز سوم كامل كند. ولی اگر قصد اقامت و یا نذر روزه در سفر نكرده باشد، روزه او در سفر صحیح نیست و با عدم صحتِ روزه، اعتكاف هم صحیح نیست.
●رؤیت هلال
س ۸۳۴: همانطوركهمیدانید، وضعیت هلالدر آخر یااولماه بهیكی از حالتهایزیر است:
۱ - غروب هلال قبل از غروب خورشید باشد.
۲ - غروب هلال مقارن با غروب خورشید باشد.
۳ - غروب هلال بعد از غروب خورشید باشد.
امیدواریم بیان فرمائید كه كدامیك از حالات سه گانه فوق را میتوان به وسیله برنامههای محاسبه كننده الكترونیكی دقیق برای دورترین نقاط عالم محاسبه كرد؟ آیا استفاده از این محاسبات برای تعیین اول ماه قبل از حلول آن امكان دارد یا اینكه حتما باید ماه با چشم رؤیت شود؟
ج: معیارِ اول ماه، هلالی است كه بعد از غروب خورشید غروب كند و رؤیت آن ، قبل از غروب ممكن باشد، و محاسبات علمی اگر موجب یقین برای مكلف نشود، اعتبار ندارد.
س ۸۳۵: آیارؤیت تصویر هلال ماه با استفاده از دوربین CCD و انعكاس نور و بازخوانی اطلاعات ضبط شده توسط رایانه، برای اثبات اول ماه كفایت میكند؟
ج: رؤیت با وسیله، فرقی با رؤیت به طریق عادی ندارد و معتبر است. ملاك آن است كه عنوان رؤیت محفوظ باشد. پس رؤیت با چشم و با عینك و با تلسكوپ محكوم به حكم واحدند. اما در مورد انعكاس به رایانه كه درآن صدق عنوان رؤیت معلوم نیست محل اشكال است.
س ۸۳۶: اگر هلال ماه شوال در یك شهر دیده نشود، ولی تلویزیون و رادیو از حلول آن خبر دهند، آیا كافی است یا تحقیق بیشتری واجب است؟
ج: اگر مفید اطمینان به ثبوت هلال گردد یا صدور حكم به هلال از طرف ولی فقیه باشد، كافی است و نیازی به تحقیق نیست.
س ۸۳۷: اگر تعیین اول ماه رمضان و عید سعید فطر به علت عدم امكان رؤیت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان یا اسباب دیگر، ممكن نباشد و سی روز ماه شعبان یا ماه رمضان كامل نشده باشد، آیا برای ما كه در ژاپن زندگی میكنیم، جایز است كه به افق ایران عمل كرده و یا به تقویم اعتماد كنیم؟ وظیفه ما چیست؟
ج: اگر اول ماه از طریق رؤیت هلال حتی در افق شهرهای مجاوری كه یك افق دارند، و یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حكم حاكم ثابت نشود، باید احتیاط كرد تا اول ماه ثابت شود، و رؤیت هلال در ایران كه در غرب ژاپن واقع است، برای كسانی كه مقیم ژاپن هستند، اعتبار ندارد.
س ۸۳۸: آیا اتحاد افق در رؤیت هلال شرط است یا خیر؟
ج: رؤیت هلال در شهرهائی كه در افق متحد و یا نزدیك به هم هستند و یا در شهرهائی كه در شرق واقع شدهاند، كافی است.
س ۸۳۹: مقصود از اتحاد افق چیست؟
ج: منظور از آن، شهرهائی است كه در طول خط واحدی واقع شدهاند. بنابراین اگر دو شهر در یك خط طولی باشند (مراد از طول، طول در اصطلاح علم هیئت است)، گفته میشود كه آنها در افق متحد هستند.س ۸۴۰: اگر روز بیست و نهم ماه در تهران و خراسان عید باشد، آیا برای افرادی هم كه در شهری مانند بوشهر مقیم هستند، جایز است افطار كنند؟ با توجه به اینكه افق تهران و خراسان با افق بوشهر یكی نیست.
ج: به طور كلّی اگر اختلاف بین افق دو شهر به مقداری باشد كه با فرض رؤیت هلال در یكی، هلال در دیگری قابل رؤیت نباشد، رؤیت آن در شهرهای غربی برای مردم شهرهای شرقی كه خورشید در آنها قبل از شهرهای غربی غروب میكند، كافی نیست، بر خلاف عكس آن.
س ۸۴۱: اگر بین علمای یك شهر راجع به ثبوت هلال یا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مكلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظیفه واجب مكلّف چیست؟
ج: اگر اختلاف دو بیّنه به صورت نفی و اثبات باشد، یعنی یكی مدعی ثبوت هلال و دیگری مدعی عدم ثبوت آن باشد، این اختلاف موجب تعارض دو بینه و تساقط هر دو است، و وظیفه مكلّف این است كه هر دو نظر را كنار گذاشته و درباره افطار كردن یا روزه گرفتن به آنچه كه مقتضای اصل است، عمل نماید. ولی اگر بین ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به این صورت كه بعضی از آنها مدعی رؤیت هلال باشند و بعضی دیگر مدعی عدم مشاهده آن، قول كسانی كه مدعی رؤیت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعی برای مكلّف است و باید از آن متابعت كند، و همچنین اگر حاكم شرعی حكم به ثبوت هلال نماید، حكم وی حجت شرعی برای همه مكلفین است و باید از آن پیروی كنند.
س ۸۴۲: اگر شخصی هلال ماه را ببیند و بداند كه رؤیت هلال برای حاكم شرع شهر او به هر علتی ممكن نیست، آیا او مكلّف است كه رؤیت هلال را به حاكم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نیست مگر آنكه ترك آن مفسده داشته باشد.
س ۸۴۳: همانگونه كه میدانید اكثر فقهای بزرگوار پنج راه برای ثبوت اول ماه شوال در رسالههای عملیه خود بیان كردهاند كه ثبوت نزد حاكم شرع در ضمن آنها نیست، بنابراین چگونه بیشتر مؤمنین به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار میكنند؟ شخصی كه از این راه اطمینان به ثبوت هلال پیدا نمیكند، چه تكلیفی دارد؟
ج: تا حاكم حكم به رؤیت هلال نكرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، برای تبعیّت دیگران از وی كافی نیست، مگر آنكه اطمینان به ثبوت هلال حاصل نمایند.
س ۸۴۴: اگر ولی امر مسلمین حكم نماید كه فردا عید است و رادیو و تلویزیون اعلام كنند كه هلال در چند شهر دیده شده است، آیا عید برای تمامی نواحی كشور ثابت میشود یا فقط برای شهرهایی كه ماه در آنها دیده شده و شهرهای هم افق با آنها، ثابت میگردد؟
ج: اگر حكم حاكم شامل همه كشور باشد، حكم او شرعا برای همه شهرها معتبر است.
س ۸۴۵: آیا كوچكی هلال و باریك بودن و اتصاف آن به خصوصیات هلال شب اول، دلیل بر این محسوب میشود كه شب قبل شب اول ماه نبوده، بلكه شب سیام ماه قبلی بوده است؟ اگر عید برای شخصی ثابت شود و از این راه یقین پیدا كند كه روز قبل عید نبوده، آیا قضای روزه روز سیام ماه رمضان را باید به جا آورد؟
ج: مجرد كوچكیو پائین بودنهلال یا بزرگیو بالا بودنو یا پهنیا باریكبودن آندلیل شرعی شباول یا دوم بودننیست، ولیاگر مكلّفاز آنعلم به چیزیپیدا كند باید به مقتضای علم خود در این زمینه عمل نماید.
س ۸۴۶: آیا استناد به شبی كه در آن ماه به صورت قرص كامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دلیل برای محاسبه اول ماه جایز است تا از این راه وضعیت یوم الشك معلوم شود كه مثلا روز سی ام ماه رمضان است و احكام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاْ بر كسی كه این روز را بر اساس بیّنه روزه نگرفته، حكم به وجوب قضای روزه شود و كسی هم كه به دلیل استصحاب بقای ماه رمضان روزه گرفته، بریء الذمّه باشد؟
ج: امر مذكور حجت شرعی بر آنچه ذكر شد، نیست، ولی اگر مفید علم به چیزی برای مكلّف باشد، واجب است كه طبق آن عمل نماید.
س ۸۴۷: آیا استهلال در اول هر ماه واجب كفائی است یا احتیاط واجب؟
ج: استهلال فی نفسه واجب شرعی نیست.
س ۸۴۸: آیا اول ماه مبارك رمضان و آخر آن با رؤیت هلال ثابت میشود یا با تقویم، هر چند ماه شعبان سی روز نباشد؟
ج: اول یا آخر ماه رمضان با رؤیت شخص مكلّف یا با شهادت دو فرد عادل یا با شهرتی كه مفید علم است یا با گذشت سی روز و یا بوسیله حكم حاكم ثابت میشود.
س ۸۴۹: اگر تبعیت از اعلام رؤیت هلال توسط یك دولت جایز شد، و آن اعلام معیاری علمی برای ثبوت هلال سرزمینهای دیگر را تشكیل دهد، آیا اسلامی بودن آن حكومت شرط است، یا اینكه عمل به آن حتی اگر حكومت ظالم و فاجر هم باشد، ممكن است؟
ج: ملاكدر اینمورد، حصولاطمینان بهرؤیت در منطقهایاست كه نسبتبه مكلّف كافی محسوبمیشود.
س ۸۵۰: خواهشمند است نظر مبارك خود را در خصوص اعتكاف در مساجد (جامع و غیر جامع) بیان فرمائید.
ج: در مسجد جامع صحیح است و در مسجد غیر جامع رجاءا اشكال ندارد. و تعریف مسجد جامع در مباحث نماز گذشت.
●خون لثه و دندان
س: اگر از دهان و لثهها خون بیاید موقع ماه مبارك رمضان آیا باید داخل دهان را هم تطهیر كرد؟
ج) بلعیدن آن جایز نیست و اگر در حال روزه عمداً ببلعد حکم افطار بر محرّم را دارد و شستن داخل دهان لازم نیست.
●باقی ماندن بر جنابت در ماه رمضان
س: در سال پیش در سحر ماه رمضان غسل جنابت بر من واجب شد و وقتی بیدار شدم با خود گفتم صبر میکنم تا وقت تنگ شود آنگاه تیمم به نیابت از غسل میکنم ولی خوابم برد و بیدار نشدم تکلیف من چیست و اگر قضا و کفاره دارد به چه صورت است؟
ج) اگر بنا داشتید به وظیفه خود در تنگی وقت عمل کنید، قضای آن روز بر شما واجب ولی کفّاره ثابت نیست، گرچه احتیاط آن است که کفّاره نیز داده شود.
●زمان روزه استیجاری و کیفیّت آن
س: اگر شخصی روزه استیجاری قبول نمود آیا تعجیل در ادای آن واجب است و اگر بنا بر عللی نتواست همه آن را ادا كند میتواند مابقی را به شخص دیگری بسپرد؟
ج) اگر موجر وقت تعیین کرده یا قرینهای بر تعجیل باشد، نباید از آن وقت تأخیر بیندازد والا تأخیر آن اشکال ندارد مگر اینکه موجب سهلانگاری باشد و نیز اگر بخواهد به کسی دیگر بدهد، باید با اجازه موجر باشد.
●ملاک ایمان
س: در مورد روزه مستحبی گفته شده که اگر برادر مؤمنتان به شما غذا تعارف کرد بهتر است قبول کرده اما ثواب را کامل میبرید حال منظور از برادر مؤمن چیست؟ یعنی مادر و خواهر شامل این دسته نیستند؟ ملاک ایمان چیست؟ یعنی هر فردی را میتوان مؤمن نامید؟
ج) مؤمن یعنی کسی که شیعه اثنی عشری است
●احتلام بعد از فجر در ماه رمضان
س: اگر بعد از نماز فجر در ماه رمضان محتلم شوم چه باید بكنم؟
ج) روزه صحیح است و برای نماز ظهر باید غسل كنید.
روزه مستحبی برای شخصی که روزه قضا دارد
س: آیا کسی که روزه واجب بر گردن اوست میتواند روزه مستحبی بگیرد؟
ج) كسی كه روزه واجب بر گردن اوست نمیتواند روزه مستحبی بگیرد.
●کیفیت ادای کفّاره روزه
س: آیا کفّاره روزه باید فوراً ادا شود یا میتوان در طول زمان آن را بجا آورد؟
ج) دادن كفاره چه از نظر مالی یا روزه واجب فوری نیست بلكه برای انجام آن حتی در آینده فرصت دارید لكن نباید مورد غفلت قرار گیرد.
●کثیرالسفر و سفر شغلی
س: تفاوت شخص کثیرالسفر با کسی که به خاطر شغلش مدام در سفر است چیست؟
ج) اگر سفر شغل یا مقدمه شغل نباشد، هر چند كثرت هم داشته باشد، موجب شكسته شدن نماز میشود. و به طور کلّی کثیرالسفر موضوع حکم شرعی نیست.
●نماز و روزه فرزندان در وطن والدین
س: نماز و روزه فرزندان در وطن والدین چگونه است؟ و آیا به سن فرزندان و مستقل شدن آنها بستگی دارد؟
ج) میزان، تبعیت و عدم استقلال است. مادامی كه فرزندان در اراده و زندگی تابع پدر باشند، وطنِ پدر، وطن آنها هم محسوب میشود (و اگر با مادر زندگی میكنند و تابع مادر هستند وطن مادر، وطن آنها هم محسوب میشود) و در این حكم فرقی بین اینكه فرزند صغیر باشد یا كبیر نیست. این در صورتی است كه فرزندان در وطن پدر یا مادر زندگی كنند اما اگر به قصد مسافرتِ چند روزه به وطن والدین رفتهاند، در این صورت مادامی كه قصد ماندن حداقل ده روز را نداشته باشند حكم سایر مسافرین را دارند.
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست