دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا
درس خواندن برای شما ممنوع است!

البته این محدودیت فقط در دانشگاههای دولتی ایران، که تحصیل در آنها رایگان است، اعمال شده و از سال گذشته، امکان تحصیل اتباع خارجی در دانشگاه آزاد اسلامی فراهم شده است. به این ترتیب، دانشجویان عراقی و افغانی باید در قبال تحصیل، هزینههای آن را بپردازند که این هزینهها، بهخصوص برای افغانیها، بسیار سنگین است و عملا نمیتوانند در دانشگاه آزاد به تحصیل بپردازند.
بر اساس گزارشها، حدود سه میلیون تبعه خارجی و عمدتا افغانی در ایران زندگی میکنند و نزدیک به یک هزار و ۲۳۶ دانشجوی خارجی در ایران مشغول تحصیل هستند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که تصویب این لایحه قابل پیشبینی بود زیرا طبق مستندات موجود در سال تحصیلی ۸۷-۸۶ بیش از نیمیاز دانشآموزان افغانی که در مدارس ایران بهطور رسمیمشغول به تحصیل بودند از چرخه آموزش رسمی خارج شدند. بر اساس تصمیمی جدید، مدارس دانشآموزان افغانی باید به صورت خودگردان توسط افغانیها اداره شود. این مدارس عمدتا توسط دانشآموزان افغانی و بعضا ایرانی و کسانی که سطح سوادشان اندکی بالاتر از این کودکان بود اداره میشود. اما پیش از طرح ممنوعیت شرکت در دانشگاهها، برای فعالیت این مراکز خودگردان آموزشی نیز برخی سختگیریها اعمال شد که در نهایت به توقف کار آنها انجامید.
البته غیر از تعطیلی مدارس خودگردان افغانی و همچنین ممنوعیت تحصیل آنان در دانشگاهها، محدودیتهای دیگری نیز برای آنان اعمال شده بود. بر اساس این محدودیتها، اقامت اتباع افغان در استانهای لرستان، مازندران، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، آذربایجان شرقی، همدان، گیلان و خوزستان ممنوع شد. علاوه بر این، اقامت اتباع افغانی و عراقی در استانهای خراسان شمالی و سیستان و بلوچستان نیز ممنوع اعلام شد. در استان خراسان جنوبی اتباع افغان حق اقامت در شهرهای فردوس و سراوان و شهرهای مرزی را ندارند و اقامت اتباع عراقی در این استان به طور کلی ممنوع است.
کارشناسان معتقدند که پس از طرحهای ناموفق بازگشت داوطلبانه مهاجران افغان و عراقی که از آغاز دهه ۱۳۷۰ شروع شد؛ وجود چنین طرحهایی از سوی دولت راهکاری است تا آنان را وادار به بازگشت کند.
این در حالی است که به گفته سرهنگ غلامرضا رضاییان، رئیسپلیس اتباع خارجه و مهاجرت نیروی انتظامی، بیش از ۲ میلیون تبعه افغان غیرمجاز، ۳۰۰ هزار تبعه عراقی غیرمجاز به همراه ۱۰۰ هزار تبعه پاکستانی و بنگلادشی غیرمجاز در کشور حضور دارند.
کارشناسان مهاجرت، افغانهای ساکن در ایران را به سه نسل تقسیم میکنند: نسل اول که در روزهای پس از پیروزی احمد شاه مسعود برای کار و کسب درآمد وارد ایران شدند، عمدتا مشاغلی پست به دست آوردند و در نهایت در ایران ماندند. نسل دوم افغانهایی بودند که نسبت به نسل قبلی فرصت بیشتری از نظر آموزش، بهداشت، کار و در نهایت زندگی داشتند و توانستند با گرفتن دختران فقیر از خانوادههای محروم ایرانی خود را در ایران ماندگار کنند و نسل سوم کودکان افغانی هستند که در ایران به دنیا آمدند و کشورشان را از طریق رسانه و والدینشان میشناسند. این کودکان که به فارسی سلیس حرف میزنند و گویش افغانی ندارند، همان فرزندانی هستند که در این خاک بزرگ شده اما از نامهربانیهای این سرزمین سردرگم هستند. برخی از آنان که حتی مادر ایرانی نیز دارند نمیدانند چرا باید از طبیعیترین حق یک شهروند که تحصیل و آموزش است محروم باشند.
هرچند جمعیت جوان کشور ایران آمار ورودی سالانه دانشگاههای این کشور را بالا برده است، اما این دلیل موجهی نیست که سهم اتباع خارجی قانونی در این میان نادیده گرفته شود. چهبسا میهماننوازی که یکی از القاب ایرانیان است با تصویب چنین طرحهایی با تردید نگریسته شود. این در حالی است که وزارتامور خارجه، جمعیتایرانیانخارجاز کشور را در این سالها بیش از ۳ میلیون نفر اعلامکرده است و بر اساس آمار موجود ۳۶ درصد از مهاجران ایرانی در دیگر کشورهای جهان دارای تحصیلات آکادمیک هستند بدون اینکه این حق از آنان گرفته شود. غیر از این، به گزارش وزارت علوم حدود ۳۵ هزار دانشجوی ایرانی صرفا برای تحصیل به خارج از کشور رفتهاند که تا پس از پایان دوره تحصیل خود به ایران بازگردند. این گروه از دانشجویان ایرانی برعکس گروه اول که عمدتا مهاجران به کشورهای اروپایی، آمریکایی و کانادایی هستند در کشورهای آسیایی و همسایه همانند هندوستان، مالزی، فیلیپین، قبرس و ترکیه به تحصیل اشتغال دارند.
اما سوال اینجاست که آیا پسندیده است ایرانیان مقیم در کشورهای دیگر از حق درس خواندن و آموزش علم محروم شوند؟ در حالی که افغانها، با وجود اشتراک زبان و مذهب و حتی سابقه تاریخی، از خیلی جهات تعلق خاطر بیشتری به ایران دارند.
کارشناسان معتقدند که - جدای از برخی سیاستهای دولت که برای رفع برخی از مشکلات مثل کنترل جمعیت، حفظ امنیت و... اعمال میشود- این ممنوعیت از آنجا ناشی میشود که اگر اتباع افغانی و عراقی در دانشگاه درس بخوانند دارای تخصص میشوند و چون خانوادهشان نیز در ایران هستند پس از تحصیل، جذب بازار کار میشوند، ازدواج میکنند و در ایران ماندگار خواهند شد. بنابراین، با محدود کردن موقعیتهای آموزشی در مقاطع مختلف ابتدایی و دانشگاهی، پایههای ماندگاری آنان سستتر میشود. زیرا در حال حاضر بیش از ۳ میلیون نفر اتباع افغانی در کشور حضور دارند (که معادل یکششم جمعیت افغانستان است) و تا چندی پیش نیز آنان در شغلهای پست، سخت و زیانآور فعال بودند اما در حال حاضر، افاغنه مشاغل تخصصی و نیمهتخصصی کشور را در انحصار کامل یا نیمهکامل خود قرار دادهاند که این موضوع در نوع خود مساله بسیار مهمی به شمار میآید. برای نمونه، در تهران بیش از ۵۰ هزار نفر خیاط افغانی در حال فعالیت هستند و حتی صنعت کفش را در اختیار خود قرار دادهاند. بر اساس آمارهای موجود ۸۵ درصد از افراد بیگانه جدیدالورود به کشور در سنین ۱۵ تا ۲۴ سال هستند یعنی در رده سنیای که ما با آمار بیکاری ۲۴ درصد مواجه هستیم. به این ترتیب، در حالی که دولت مشکلات بسیاری را برای ایجاد اشتغال تحمل میکند، در حال حاضر حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار فرصت شغلی در اختیار اتباع افغانی است.
از سوی دیگر تعداد ازدواجهای اتباع افغانی با زنان ایرانی در آخرین آمار ۴۰ هزار مورد عنوان شده است که حاصل آنها ۲۰۰ هزار کودک بیهویت است که بهطور قطع به سمت ناهنجاریهای اجتماعی سوق خواهند یافت. این در حالی است که طبق آمارهای قضایی در حال حاضر ۱۹ درصد از قتلهای کشور و ۳۰ درصد قتلها در تهران توسط افغانها صورت گرفته است.
اما با تمامی این نکات نمیتوان انکار کرد که مساله آموزش مقولهای جدا است. زیرا ارتقای تحصیل برای اتباع خارجی چه در ایران ماندگار باشند چه نباشند اثرات مثبتی را به همراه دارد که میتواند برای بشریت و انسانیت سودمند باشد.
امروزه بسیاری از کشورهای دنیا با بورسها و سهمیههایی ویژه سعی دارند تا با تأمین هزینههای تحصیلی جوانان مشتاق دانش در کشورهای محروم و جنگزده به ارتقای دانش در سطح جهان کمک کنند. به همین منظور در جهت افزایش میزان سواد فرزندان جهانی قدم برمیدارند نه پرورش کشوری یا منطقهای خاص. برای نمونه اگر از کشورهای غربی نخواهیم مثال بیاوریم میتوانیم به کشوری اشاره کنیم که از لحاظ جمعیت رتبه دوم جهان را از آن خود کرده است. هندوستان با وجود جمعیت و فقری که دارد در برنامههای گسترش سوادآموزی یکی از فعالان است. بدین معنی که آنان بودجهای را برای تحصیل دانشگاهی از مقطع کارشناسی گرفته تا کارشناسیارشد و دکتری برای داوطلبان به درس که امکان ادامه تحصیل در کشورشان را ندارند فراهم میکنند و غیر از گرفتن پذیرش دانشگاه، هزینه مسکن و تمامی دوران تحصیل را نیز میپردازند و شایان ذکر است که دانشجویان افغانی، اتیوپیایی و در این سالها به خاطر جنگ در کشور عراق، عراقیها نیز سهمی ویژه در این برنامه فرهنگی دارند.
در نهایت نباید فراموش کرد که حق تحصیل، بهداشت، کار و دسترسی به حقوق اولیه شهروندی برای هر فردی ضروری محسوب میشود زیرا انسان موجودی است که به همه جهان تعلق دارد و نمیتوان او را با مرزبندیهای جغرافیایی محدود کرد.
پاکسیما مجوزی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست