چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
ارزش اطلاعات در فهرستهای کتابخانهای
مچلاپ[۵] بیان میدارد «به نظر میرسد تفکیک استفاده و تأثیر آن از یکدیگر معقولتر باشد». بنابراین، این مقاله بیشتر بر محتوای فهرست کتابخانه تا بر روی ارزش استفاده از آن، و در بْعد کلان بر خود کتابخانه تأکید دارد.
● اطلاعات
اطلاعات، دادهای است (رقمی یا متنی) نظمیافته، که با هدف و یا خرد حاصل از پردازش، تحلیل، یا تلخیص دادههای غنیشده، بهگونهای معنادار درآمده است.[۶] داده هنگامی بهصورت اطلاعات در میآید که در یک بستر خاص مطرح شود. هدف اطلاعات، «آگاهسازی» است.
ارزش یک کتابخانه در مجموعهٔ منابع اطلاعاتی آن نهفته است. یک کتابخانه فهرستی از پیشینههای کتابشناختی را برای کمک به بازیابی تهیه میکند تا به کاربران در پیداکردن منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانه یا مکانهای دیگر یاری رساند.
پرواضح است که اطلاعات ارزشمند در کتابها و دیگر منابع مجموعهٔ یک کتابخانه موجود است. البته بازیابی اطلاعات بدون ارزش افزودهای که از طریق فرایند تنظیم و توصیف مجموعه (فهرستنویسی) به مجموعه یک کتابخانه افزوده میشود، مشکل خواهد بود. ارزش این فرایند آن است که کاربر را قادر به بازیابی مواد مورد علاقهٔ خود یا منابع الکترونیکی اطلاعات میسازد. زمانی که یک مجموعهٔ کتابخانه به اندازهٔ معینی رسید، جایابی منابع بدون گونهای از اصول سازماندهی، ردهبندی، فهرستنویسی و خطمشیهایی برای ذخیره و قفسهآرایی، ناممکن میشود.
فهرست کتابخانهای مبتنی بر هدفهایی که برای اولین بار توسط «چارلز کاتر» (۱۹۰۴) تدوین شد، مدتها است که از آزمون سربلند بیرون آمده است. این هدفها همان قدر که در زمان فهرستهای برگهای معنادار بود امروزه در قلمرو جستجوی اینترنتی نیز معنادار است.
پیشینههای کتابشناختی فهرست یک کتابخانه، جانشینان «منبع اصلی» ـ یعنی خود بستهٔ اطلاعاتی ـ به شمار میآیند. برای ارائهٔ فهرستی که با اهداف «کاتر» سازگار باشد، فهرستنویس پیشینهٔ کتابشناختی را که در معنای وسیع خود محتوای بستهٔ اطلاعاتی را توصیف مینماید تهیه میکند. این پیشینهٔ کتابشناختی توصیفی، به تازگی با نام «ابرداده» دادههایی دربارهٔ اطلاعات قابل بازیابی در بسته اطلاعاتی شناخته میشود.
تهیه یک فهرست کتابخانهای فرایندی است که ارزش افزوده دارد. به بیان تیلور[۷] سه فرایند اصلی که منجر به افزایش ارزش اطلاعات میشود عبارتاند از: تنظیم، تحلیل، و داوری. هر یک از این سه فرایند اصلی، متضمن کارکردهای خاص بیشتری نیز میباشد.
فهرستنویسان معمولاً تعدادی از این فرایندهای مربوط به «افزودن ارزش» را در هنگامی که به کار تهیه یا ویرایش پیشینههای کتابشناختی برای یک فهرست کتابخانهای مشغولاند، انجام میدهند.
کیفیت پیشینهٔ مارک مبحثی است که تا بهحال در متون کتابداری کمتر بدان توجه شده است. با اینحال، پیشینههای دارای کیفیت ضعیف (ناقص، غیریکدست، نادقیق) تأثیر بسیار مهمی بر ناتوانی کتابخانه در ارائهٔ خدمات کیفی خواهند داشت.
قوانین مارک نشانههای محتوای پیشینه، یعنی قواعد برچسبزدن به پیشینهٔ ماشینخوان (کدها و قراردادهایی که عناصر خاص اطلاعاتی را مشخص میکنند) را توصیه میکنند. قواعد انگلوامریکن (ویرایش دوم) و دیگر قواعد فهرستنویسی مشابه که در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرند، قالب و جایگاه دادههای توصیفی را در یک پیشینه ارائه میدهند. اصطلاحات سرعنوانهای موضوعی (و قالبگذاری) بیرون از محدودهٔ قواعد فهرستنویسی توصیفی و تحت نظامهای سرعنوانهای موضوعی یا قراردادهای اصطلاحنامهای قرار میگیرند. مؤسسههای معتبری همچون کتابخانهٔ کنگره این قراردادها را وضع میکنند. «کونوالف»[۸] بیان میدارد که «سرعنوانهای موضوعی نیازمند طراحی دانشمدارانه و دقیق توسط فهرستنویسان مجرب هستند تا به استفادهکنندگان در جهت بالابردن دقّت و بازیافت در جستجوهایشان یاری رساند».
استاندارد مارک از طریق دیگر نیز به خدمات کتابخانهای ارزش میافزاید. این طرح، کتابخانهها را به اشتراک پیشینههای کتابشناختی به منظور طرحهای تعاونی کتابخانهای مثل تهیهٔ فهرستگانهای کتب و نشریات ادورای و ...) قادر ساخته است. مهمتر آنکه به فروشندگان پایگاههای اطلاعاتی این اختیار را میدهد که با درستکردن نرمافزار بر پایهٔ سیستم مارک، گسترهٔ وسیعی از فعالیتهای کتابخانهای را حمایت کنند و بهصورت ساده درآورند. این بهمعنای صرفهجویی برای کتابخانهها و به این معنا است که بهجای خرید نرمافزار جدید میتوانند سیستمهای کتابخانهای خودکار خود را ارتقا بخشند.
با فرض اینکه پیشینههای مارک برای کتابخانه بسیار سودمند هستند، این پرسش عمده مطرح میشود که «ارزش یک پیشینهٔ مارک در چیست؟» به منظور پاسخگویی به این پرسش، درک ماهیت ارزش به خودی خود اهمیت دارد.
● ارزش
رویکرد عملی توسط اقتصاددانانی که معتقدند ارزش، بهای چیزی است که به ثروت ختم میشود، بهترین نتایج را دربر داشته است. تفاوتی که «آدام اسمیت» بین «ارزش در مبادله» و «ارزش در کاربری» قائل شده یکی از اصول اولیهٔ اقتصاد است.
نظریهٔ «ارزش در مبادله» به بهترین وجه در زمینهٔ اقتصاد پولی قابل درک است. مردم پول را با محصولات مبادله میکنند و هزینهٔ پرداختی، نشانهای پذیرفتهشده از ارزش محصول است. حسابداران و تحلیلگران سیستمی نیز نظریههای ارزش در مبادله را در زمینه «تحلیل هزینه/ سود» بهکار بردهاند. «کینگ و شرمز»[۹] سود را «نتیجهٔ فعالیتی حمایتگر، یاریرسان، تعالیدهنده یا پیشبرنده برای حیات بهتر یک فرد یا سازمان» میشناسند. منافع در شکل صرفهجویی در هزینه، خودداری از هزینههای اضافی، پیشبردهای بهسازیشده، تخصیص بهینهٔ منابع، و امور مشکل مانند فهم بهتر یک زمینهٔ خاص جلوهگر میشود. منافع بر مشتریان تمرکز دارد، که در کتابخانهها عبارت از استفادهکنندگان، و در کاربرد بروندادهای سیستمهای اطلاعاتی، عبارت از کاربران میباشند.
در هنگام تحلیل هزینه/ سود، بهای دلار را عموماً میتوان به دقت برای محاسبهٔ جنبهٔ هزینهای تحلیل مدنظر قرار داد. مشکلات معمولاً در قسمت سود میباشد، یعنی جایی که بهای دلار عموماً فریبدهنده است؛ کمتر از «منافع افسارگسیخته یا سود انبوه» چیزی میشنویم.[۱۰] منافع کلاً بسته بهدرک گروهی که به دنبال جذب آن هستند، بسیار متنوع میباشند.
«گلیزر»[۱۱] با تعمق بیشتر در مفهوم، نشان داد که تحلیل هزینه/ سود، روشی برای محاسبهٔ ارزش داراییهای اطلاعاتی یک شرکت است. وی نشان داد که ارزش اطلاعات حاصل این موارد است: اطلاعات مبادلهشده به عنوان نتیجهٔ کارکرد متقابل بین شرکت و تهیهکنندگان مواد برای آن شرکت، اطلاعات مبادلهشده بهعنوان قسمتی از کارکردهای متقابل در خود شرکت، و اطلاعات مبادلهشده بین شرکت و مشتریان آن.
مفهوم «ارزش مبادلهای» نهتنها شامل موافقت روی قیمت بین دو گروه میشود، بلکه زمان و تلاش فردی به منظور سرمایهگذاری در جهت دریافت منافع پیشبینیشده را نیز شامل میگردد. بنابراین، ارزش اطلاعات تنها در زمینه کاربردی برای استفادهکنندگان معنادار میباشد.[۱۲] هزینه/سود تنها روش برای ارزیابی کمّی ارزش نیست. معمولاً از مدیران خواسته میشود تا دلیل یک سرمایهگذاری را با تحلیل «سرمایهٔ بازگشتی»[۱۳] بیان نمایند. مشکل مربوط به تشخیص سرمایهٔ بازگشتی برای یک خدمت اطلاعاتی یا برای خود اطلاعات، مشخصههای منحصربه فرد اطلاعات میباشد که ممکن است محاسبات مالی را غلطانداز یا ناکارآمد جلوه دهند. مثلاً از ارزش اطلاعات هنگامی که به دفعات مورد استفاده قرار میگیرد یا توسط افراد مختلف به کار برده میشود کاسته نمیگردد.
به منظور غلبه بر محدودیتهای نظریههای پولی یا مبادلهای ارزش، اقتصاددانان نظریههای دیگری را که به «ارزش در کاربرد» معروفاند، ارائه مینمایند. بررسی نظریهٔ ارزش در کاربرد یا «نظریهٔ کاربری» به اقتصاددانان امکان میدهد با رفتاری مقبولتر بر خواستهها، سودمندی، رضایت، انتظارات، و ... متمرکز گردند. این نظریه شاید وسیلهٔ بهتری برای توضیح ارزش کتابخانهها و خدمات اطلاعاتی باشد.
اساس ساختاری اطلاعات برای هر کتابخانه، پیشینهٔ کتابشناختی است که منابع موجود در مجموعهٔ کتابخانه را توصیف مینماید. بنابراین، از دیدگاه استفادهکننده، ارزش عبارت است از اطلاعاتی که در خود منبع میتوان بازیابی نمود و نه خود اطلاعات کتابشناختی توصیفی یا پیشینهٔ مارک (جز در مواردی که به دنبال تعداد معدودی استنادهای کتابشناختی برای اضافهکردن به مقالهٔ پایان ترم خود باشید!). البته یک پیشینهٔ مارک فینفسه دارای ارزش میباشد و معمولاً آن ارزش بسته به کاربرد، کاربر، یا کتابخانهٔ دارندهٔ پیشینهٔ مارک متغیر است.[۱۴]
در اصل، کتابخانهٔ کنگره مشتاق توزیع پیشینههای کتابشناختی مارک بود، زیرا احساس میکرد که اگر پیشینههای کتابشناختی به اشتراک درآیند هزینههای مربوط به فهرستنویسی پایین میآید. مارک به صورت یک «زبان مبادله» جهانی برای کتابخانههایی که خواهان مبادلهٔ دادههای فهرستنویسی هستند درآمده است. «شاپیرو» و «واریان»[۱۵] این نکته را متذکر شدهاند که معمولاً افراد ارزش (و پول) بیشتر را به اطلاعات بموقع و بجا مثل دادههای مربوط به بازار بورس و مانند آن اختصاص میدهند. همین مسئله در مورد پیشینههای کتابشناختی مارک نیز صدق میکند. دسترسی پیوسته به پایگاه مارک به طور کلی گرانتر از پیشینههای موجود روی دیسکهای فشرده یا میکروفیلمها است. استثنای این مورد دسترسی به پیشینههای مارک از طریق کتابخانه کنگره میباشد که نیازمند نرمافزار رابط «زد ۵۰/۳۹» است.
از اولین تهیهکنندگان پیشینههای مارک برای کتابخانه کنگره، سازمانی بود که امروزه به عنوان «اُسیالسی» شناخته میشود. این مؤسسه اکنون از طریق شبکهٔ ارتباطات بینالمللی خود، دسترسی به پایگاه پیشینههای کتابشناختی خود را برای بیش از ۳۴۰۰۰ کتابخانهٔ عضو فراهم ساخته است. عضویت، کتابخانه را مجاز به جستجو، بازیابی و پراخت وجه یک پیشینهٔ کتابشناختی مارک که توسط کتابخانهٔ کنگره یا دیگر کتابخانههای عضو «اُسیالسی» ارائه شده، مجاز میسازد. چنانچه کتابخانهای نتواند پیشینهٔ مورد نظر را بیابد، «اُسیالسی» از آن کتابخانه انتظار دارد که یک پیشینهٔ فهرستنویسی بنیادی تهیه کند و به پایگاه اضافه نماید. «اُسیالسی» ارزش این پیشینه را با پرداخت همهٔ هزینههای مربوط به اضافهکردن یک پیشینهٔ فهرستنویسی بنیادی به پایگاه بیان میدارد. کتابخانهها همیشه با کار مستقیم و هزینههای سرسامآور تهیهٔ پیشینههای بنیادی مشکل دارند.
از تاریخ اولمارس ۱۹۹۹، OCLC دارای یک پایگاهکتابشناختی شامل ۴۰۸۷۱۸۸۷ قلم پیشینهٔ کتابشناختی بود. از این تعداد ۱۴ درصد به صورت بنیادین توسط کتابخانهٔ کنگره تهیه و پخش گردید؛ در حالی که ۷ درصد از این پیشینهها که توسط کتابخانهٔ کنگره تهیه شده توسط کتابخانههای مشارکتکننده وارد سیستم شد. ۷۵ درصد باقیماندهٔ پیشینهها مربوط به فهرستنویسی بنیادین است که توسط کلیهٔ کتابخانههای متعدد عضو «اُسیالسی» ارائه شده است.[۱۶] پیشینههای کتابشناختی با سرعتی حدود یک عدد در هر ۱۵ ثانیه به پایگاه «اُسیالسی» اضافه میشوند. میزان فهرستنویسیهای بنیادین که باید توسط یک کتابخانهٔ عضو صورت بگیرد در طول زمان با توجه به عضویت بیشتر و بیشتر کتابخانهها در «اُسیالسی» کاهش مییابد.
ارزش پیشینههای مارک که در پایگاه «ورلد کت»[۱۷] مؤسسه «اُسیالسی» یافت میشوند بسیار زیاد است. در طول ۱۰ سال، بین سالهای ۱۹۹۸/۱۹۸۸، در حدود ۴۸۶۷۰۰۲۰۰ دلار درآمد «اُسیالسی» تنها از طریق فروش پیشینههای مارک به دیگر کتابخانههای عضو و با احتساب میانگین ۴۲ درصدی از درآمد حاصل از فهرستنویسی جاری و خدمات تبدیل گذشتهنگر (تبدیل فهرستبرگهها به پیشینههای ماشینخوان)، به دست آمد.[۱۸]
البته کارکنان «اُسیالسی» به تعادل این ارزش، از طریق تولید نرمافزارهای لازم و پشتیبانی یک سیستم رایانهای برای دسترسی به این پیشینههای مارک، یاری رساندهاند. آنان همچنین برای تهیه و روزآمدکردن زیرساخت لازم به منظور اتصال تعداد زیادی از کتابخانهها به شبکهٔ «اُسیالسی» تلاش نمودهاند. بنابراین معقول نیست که بگوییم ارزش پیشینههای مارک «اُسیالسی» به دلیل محتوای قسمت درآمد فهرستنویسی «ورلدکت» میباشد، اما پرواضح است درصدهایی از درآمد باید به پایگاه کتابشناختی «اُسیالسی» ـ یعنی پیشینههای مارک ـ اختصاص یابد.
سپس پرسشهای دیگری مطرح میشوند: چه درصدی از درآمدهای مالی باید به پایگاه کتابشناختی، و چه درصد به سیستم مدیریت و تنظیم پیشینهها اختصاص یابد. بیشتر کتابخانهها به دلیل بزرگی و گسترهٔ پایگاه پیشینههای کتابشناختی «اُسیالسی»، و نه به خاطر نرمافزار سهلالاستفاده و شبکهٔ ارتباطی آن تصمیم به اشتراک در آن میگیرند. میتوان تصور کرد که ۷۵ درصد از ارزش سیستم فهرستنویسی «اُسیالسی» مربوط به پایگاه پیشینههای کتابشناختی مارک است. البته ارزش یک پیشینهٔ مارک برای «اُسیالسی» ممکن است در حدود ۹۳/۸ دلار باشد [۴۰۸۷۱۸۸۷:(۷۵%* ۴۸۶۷۰۰۲۰۰$)]. در سیستم «اُسیالسی»، هر کتابخانهای نشانهٔ موجودی خود را دارد که به پیشینهٔ کتابشناختی متصل است (این نشانه، رمزی است که نشان میدهد کدام کتابخانه، مدرک خاصی را دارد).
یک دیدگاه دیگر نیز بیان میدارد که برخی از پیشینههای کتابشناختی مارک ممکن است نسبت به سایر پیشینهها ارزشمندتر باشند. در بررسی برای پاسخگویی به این پرسش، من نمونهای بالغ بر ۱۰۰۰ پیشینهٔ کتابشناختی مارک را که به صورت تصادفی از میان کل مجموعهٔ «ورلد کت» انتخاب شده بود، آزمایش کردم. به طور متوسط، پیشینههای تهیهشده توسط کتابخانهٔ کنگره متضمن تعداد نشانههای موجودی بیشتری نسبت به پیشینههای فهرستنویسی بنیادی بودند. این نشاندهندهٔ آن است که پیشینههای ارائهشده توسط کتابخانهٔ کنگره، درحقیقت، برای «اُسیالسی» ارزشمندتر ـ و برای «اُسیالسی» درآمدزاترـ هستند.
آیا ارزش پیشینهٔ کتابشناختی مارک برای «اُسیالسی» در طول زمان کاهش مییابد؟ به این معنا که آیا در طول زمان، پیشینهها کمتر و کمتر مورد استفاده قرار میگیرند، و یا آیا تعداد نشانههای موجودی که به پیشینهٔ مارک افزوده میشوند کاهش مییابد؟ متأسفانه، دادههایی که پاسخگوی چنین پرسشهایی باشند موجود نیست. حتی اگر از ارزش پیشینهٔ مارک با گذشت زمان کاسته شود، وجود سایر خدمات مانند امانت بینکتابخانهای، ممکن است واقعاً ارزش پیشینههای کتابشناختی قدیمیتر مارک را زنده یا حداقل حفظ کند. این وضعیت شاید تا حدودی شبیه به کتابهای کمیاب یا نایاب باشد. برای برخی از کتابها، ارزش با گذشت زمان کاسته میشود؛ برای برخی دیگر ارزش برای مدتی کاهش مییابد و سپس به مکان اولیهٔ خود بازگشت پیدا میکند ـ حتی گاه این ارزش از میزان ارزش اولیه نیز فراتر میرود.
● پیشینههای توسعهیافته مارک
برخی از پژوهشگران بیان نمودهاند که توسعهٔ پیشینههای کتابشناختی مارک از طریق افزودن متن، میزان و موفقیت جستجوگر فهرست رایانهای را افزایش میدهد. اصلیترین مزیت پیشینههای کتابشناختی توسعهیافته ـ همانگونه که «پاولین اترتون» در تحقیق خود با عنوان «کتابها برای استفادهاند» ذکر کرده[۱۹] ـ آن است که موفقیت استفادهکننده با افزایش تعداد کلیدواژهها افزایش مییابد. اگر محتوا به پیشینهٔ مارک اضافه شود احتمال بازیابی پیشینههایی که با درخواست جستجو همخوانی دارند برای استفادهکننده بیشتر است. «پیز» و «فرناندز ـ مولینا»[۲۰] دریافتند که پیشینههای کتابشناختی توسعهیافتهٔ مارک، که دارای اطلاعات فهرست مندرجات هستند، هم سطح دقت و هم سطح بازیابی را در هنگام جستجو افزایش میدهند.
کتابخانهای فرضی را با مجموعهای ۵۰۰۰۰ عنوانی در نظر بگیرید. به طور متوسط، خرید و فهرستنویسی هر عنوان در مجموعهٔ کتابخانه ۵۰ دلار هزینه دربردارد [یکی از تحقیقات اخیر نشان داده است که هزینه متوسط فهرستنویسی از طریق کپیکردن پیشینهٔ یک عنوان، ۵/۱۶ دلار است].[۲۱] در این تحلیل از هزینههای ساختمانی، قفسهآرایی و هزینههای کارکردی سالانه چشمپوشی شده است. بنابراین، مجموعهٔ کتابخانه شاید معادل ۲۵۰۰۰۰۰ دلار ارزش داشته باشد.
فرض کنید ۲۰۰۰۰ پیشینهٔ کتابشناختی از مجموعهٔ کتابخانهای که ۵۰۰۰۰ پیشینهٔ کتابشناختی دارد، با ۲۰۰۰۰ پیشینهٔ توسعهیافتهٔ مارک، در هنگام مقایسهٔ پیشینههای کتابشناختی با پایگاه توسعهیافتهٔ «بلکول»[۲۲] همخوانی داشته باشد؛ این هزینهای معادل ۲۰۰۰۰ دلار برای کتابخانه دارد. چنانچه به دلیل دسترسی استفادهکننده به پیشینههای توسعهیافتهٔ مارک و درنتیجهٔ آن موفقیت در جستجو در حدود ۲۰ درصد افزایش یابد، مسلماً استفاده از مجموعه معادل ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت ـ درصد واقعی بسته به اندازه و نوع کتابخانه متفاوت است. تحلیل بازگشت سرمایه نشاندهندهٔ آن است که سازمان، بازگشت سرمایهٔ مجموعهٔ کتابخانهٔ خود را به حدود ۲۵۰۰۰۰ دلار افزایش داده است (۲۵۰۰۰۰۰ دلار بخش بر ۱۰ درصد). بنابراین در چنین حالتی بیان این مطلب که ارزش پیشینههای توسعهیافتهٔ مارک، با بازگشت سرمایهٔ ۲۵۰۰۰۰ دلاری مجموعهٔ کتابخانه مرتبط است اغراقآمیز نیست.
تقسیم بازگشت سرمایهٔ ۲۵۰۰۰۰ دلاری مجموعهٔ کتابخانه به ۲۰۰۰۰ عنوان پیشینهٔ توسعهیافتهٔ مارک بیانکنندهٔ این مطلب است که ارزش هر پیشینه معادل ۵/۱۲ دلار است.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که اینگونه تحلیل دارای این پیشفرض است که هر منبع که توسط یک کاربر کتابخانه به امانت برده میشود بهدلیل برطرف کردن نیاز اطلاعاتی، برای استفادهکننده ارزشمند است، امّا تجربهٔ شخصی نشان میدهد که این مطلب هم همیشه صادق نیست.
● ارزش نشانههای موجودی
OCLC گزارش کرده که از اول مارس ۱۹۹۹، تعداد ۶۹۲۸۲۱۴۱۱ نشانهٔ موجودی (نام کتابخانه) و ۳۴۳۰۷ عدد عضو در پایگاه OCLC وجود دارد.[۲۳] این بدان معنا است که، بهطور متوسط، به هر پیشینهٔ مارک ۵/۱۸ مورد نشانهٔ موجودی اختصاص یافته و حدود ۲۰۳۷۷ پیشینهٔ مارک به هر کتابخانه اتصال دارد. متأسفانه، دادهای دربارهٔ حداقل یا حداکثر تعداد نشانههای موجودی برای پیشینههای کتابشناختی از OCLC قابل دستیابی نیست.
با استفاده از این اطلاعات موجودی، OCLC از اول آوریل ۱۹۷۹ خدمات امانت بینکتابخانهای را بهصورت اختیاری ارائه میدهد. تقریباً ۹۲ میلیون داد و ستد بینکتابخانهای با استفاده از سیستم امانت بینکتابخانهای OCLC انجام شده است. کتابخانههای شهری «لوباک»، نودودومیلیونمین جستجو و بازیابی پیشینهها را در ۳۰ ژوئن انجام داد، و دانشگاه «اورگون» نودویکمیلیونمین داد و گرفت را در ۱۰ مه ۱۹۹۹ وارد پایگاه نمود. فاصلهٔ زمانی بین اولین و دومین مورد تنها ۵۱ روز بود. به طور متوسط هر کتابخانه برای هر فرایند داد و گرفت خدمات امانت بینکتابخانهای باید هشت سنت بپردازد. این رقم، هزینهٔ نمایش موجودیها و درخواست ارائهٔ خدمات را نیز شامل میشود.
بنابراین، ارزش اطلاعات نشانهٔ موجودی چقدر است؟ تقریباً ۱۰ درصد از ۱۵۸/۱ بیلیون دلار درآمد OCLC در طول ۱۰ سال گذشته از خدمات امانت بینکتابخانهای حاصل گردیده است.[۲۴] با تقسیم این درآمد بر تعداد نهایی مکانهای موجودی (۶۹۲۸۲۱۴۱۱) ارزش نهفتهای معادل ۷/۱۶ سنت به هر مکان موجودی اختصاص مییابد. باز با توجه به ماهیت اختیاری استفاده از پایگاه OCLC، میتوان معقولانه بیان داشت که ۵۰ درصد درآمد مرتبط با سیستم امانت بینکتابخانهای باید مربوط به اطلاعات «نشانههای موجودی» باشد، و ۵۰ درصد را باید مختص سختافزار و نرمافزار رایانهای پشتیبان این خدمات دانست. بنابراین ارزش اطلاعات مکانی نشانههای موجودی برای OCLC در حدود ۸ سنت به ازای هر نشانه موجودی است.
● تأثیر بر کتابخانه
ارزش یک پیشینهٔ مارک برای کتابخانه از طریق محاسبهٔ مستقیم مشخص میشود. یک کتابخانه معمولی را درنظر بگیرید که چندی است خودکار گردیده است. تغییرات کلیهٔ پیشینههای گذشتهنگر آن کامل شده و حال، پیشینههای مارک را برای کلیهٔ مواردی که به مجموعه اضافه میشود، هر ساله خریداری میکند. کتابخانه قادر است یک کپی ماشینخوان از یک پیشینه مارک را از بازار یا منبعی دیگر برای %x (مثلاً ۹۷%) از مواردی که هرسال به مجموعهٔ کتابخانه اضافه میشوند، خریداری نماید. از طریق نسخهبرداری از فهرستها، کتابخانه موردی چون موجودی، شمارهٔ راهنما، قیمت و سایر اطلاعات خاص خود را به پیشینهٔ مارک اضافه میکند. یک کتابخانه در استفاده از پیشینههای مارک، ارزش دریافت میکند، چرا که نسخهبرداری از فهرستها مستلزم زمانبری کمتر کارکنان و در نتیجه هزینههای کمتر نسبت به فهرستنویسی بنیادی است.
برای درصد باقیماندهٔ مواردی که به مجموعه اضافه میشوند، کتابخانه نیازمند انجام فهرستنویسی بنیادی است. هزینههای فهرستنویسی بنیادی بسیار متفاوت است، اما با توجه به هدفهای این مقاله مقداری معادل ۵۰ دلار برای هر پیشینه درنظر گرفته شدهاست.
هزینهٔ کل فهرستنویسی = هزینهٔ فهرستنویسی اشتراکی [(هزینهٔ هر رکورد مارک * رکوردهای پیداشده) + هزینهٔ کارکنان برای انتخاب و استفاده از پیشینههای فهرستنویسی مشترک] + هزینه فهرستنویسی بنیادی [هزینههای کارکنان برای تهیهٔ پیشینههای بنیادی].
بهمنظور ارائهٔ تصویر بهتر، کتابخانهای را درنظر بگیرید که هر سال ۱۱۰۰۰ عنوان به مجموعهٔ خود میافزاید. با توجه به آنکه کتابخانه ۵/۹۵% (یا ۱۰۵۰۰ عنوان) را در پیشینههای مارک پیدا میکند؛ هزینه عبارت خواهد بود از: ۲۲۸۳۷۵ دلار
(هزینهٔ پیشینهٔ مارک) ۷۵/۱ دلار * ۱۰۵۰۰ عنوان + هزینههای کارکنان (۲۰ دلار برای هر عنوان * ۱۰۵۰۰)
تمام هزینههای فهرستنویسی بنیادی مورد نیاز برابر با ۵۰ دلار برای هر عنوان * ۵۰۰ عنوان (یا ۲۵۰۰۰ دلار) خواهد بود. بنابراین کل هزینهٔ فهرستنویسی این افزایش سالانهٔ مجموعه، ۲۵۳۳۷۵ دلار، یا ۰۳/۲۳ دلار به ازای هر پیشینهٔ کتابشناختی خواهد بود.
برای شناسایی صرفهجوییهای بالقوه ناشی از بهرهگیری از خدمات فهرستنویسی اشتراکی، لازم است که هزینههای فهرستنویسی بنیادین را برای کلیه ۱۱۰۰۰ عنوان محاسبه کنیم. اگر چنین کاری انجام شود، هزینهها بالغ بر ۵۵۰۰۰۰ دلار خواهد بود (دلار برای هر عنوان ۵۰ * ۱۱۰۰۰ عنوان). بنابراین، صرفهجویی به ۲۹۶۶۲۵ دلار خواهد رسید. باید توجه داشت که اینها صرفهجوییهای واقعی نیستند، بلکه خودداری از هزینههای اضافی میباشند. بدینترتیب، کتابخانه دیگر به ۳۰۰۰۰۰ دلار اضافی برای مواد افزوده شده یا خدمات کتابخانهای جدید نیاز نخواهد داشت.
باز هم ارزش این پیشینههای مارک حفظ میشود. در مورد کتابخانهٔ فرضی ما، ارزش، ۲۹۶۶۲۵ دلار بخش بر ۱۱۰۰۰ عنوان، یا ۹۷/۲۶ دلار به ازای هر پیشینه میباشد!
اما ارزش پیشینهٔ مارک باید بیش از صرفهجویی در هزینههایی که دریک کتابخانه خاص در طول فرایند فهرستنویسی صرف میشود، باشد. چرا که هم کتابخانه به عنوان یک مؤسسه، و هم فرد استفادهکننده (مراجعهکنندهٔ کتابخانه یا کارکنان عضو)، هنگامی که در فهرست کتابخانه مشغول جستجو هستند، کمتر با صرفهجوییها، بلکه بیشتر با میزان دسترسپذیری که پیشینههای کتابشناختی مارک و دیگر انواع پیشینهها ارائه میکنند، سروکار دارند.
بیشتر نظامهای کتابخانهای خودکار که در تعداد زیادی از کتابخانههای آمریکای شمالی نصب شدهاند، امروزه امکان جستجوی عبارتی یا گزینشی (مثلاً پدیدآور، عنوان، موضوع، شماره راهنما، و ...) را علاوه بر جستجوی کلیدواژهای/بولی (مثل جستجوی محدود به یک زمینهٔ خاص و یا جستجو در تمام پیشینه) فراهم ساخته است.
کتابخانهٔ فرضی ما همانطور که پیشتر گفته شد، مجموعهای با ارزش ۲۵۰۰۰۰۰ دلار دارد. کاربری بازگشت سرمایهٔ مجموعه بر اساس تعداد سالانهٔ امانات * ۹۷/۲۶ دلار برای هر جلد در طول سال میباشد. در این حالت، کاربری بازگشت سرمایه مجموعه عبارت از ۵۰/۴۴۹ دلار خواهد بود [(۲۵۰۰۰۰۰ تقسیم بر امانات سالانهای در حدود ۱۵۰۰۰۰ در ۹۷/۲۶ دلار]. اگرچه، باید درنظر گرفت که به دو دلیل، کاربری بازگشت سرمایهٔ فهرست کاملاً برابر با بازگشت سرمایهٔ کتابخانه نیست: الف) تمام مواد با استفاده از فهرست کتابخانه انتخاب نمیشوند (استفادهکننده گاهی مستقیماً قفسههای کتابخانه را مرور و تورق میکند)، ب) تمامی کاربری مواد کتابخانه در آمار امانت سالانه منعکس نمیشود.
● پیشینههای مستند مارک
تحقیقات نشان دادهاند که همبستگی مثبتی میان تعداد ارجاعات متقابل و موفقیت استفادهکننده در هنگام جستجوی فهرست کتابخانه وجود دارد.[۲۵] بنابراین، وجود فایل کنترل مستند در نظام خودکار کتابخانه، همراه با ارجاعات متقابل آن، ابزار مهمی است که یک کتابخانه میتواند با استفاده از آن، درصد موفقیت استفادهکنندگان را در هنگام جستجو در نظام دسترسی پیوسته به فهرست همگانی (اوپک/OPAC)، بالا ببرد.
تا زمانی که یک پایگاه کتابخانهای به بیش از ۱۵۰۰۰۰ پیشینهٔ کتابشناختی برسد، یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که یک ارتباط یک به یک بین تعداد پیشینههای کتابشناختی و همان تعداد پیشینههای کنترل مستند وجود دارد. سپس، هنگامی که حجم پایگاه افزایش یابد، تعداد پیشینههای مستند کاهش خواهد یافت. کتابخانهای با یک میلیون پیشینهٔ کتابشناختی باید پیشبینی ذخیرهٔ حدود ۶۵۰۰۰۰ پیشینهٔ مستند مربوط را بنماید. تعداد پیشینههای مستند نیز بسته به نوع کتابخانه متفاوت است. کتابخانههای عمومی با توجه به آنکه نسبت بیشتری از مجموعهشان مختص داستان است، پیشینههای مستند کمتری خواهند داشت.
درحال حاضر، فایل نامهای مستند کتابخانه کنگره[۲۶] شامل ۴۵۶۰۰۰۰ پیشینه مستند است و همچنین حدود ۲۴۵۰۰۰ پیشینهٔ سرعنوانهای موضوعی در آن کتابخانه وجود دارد. در حدود ۶۵% پیشینههای مستند شامل ارجاعهای متقابل «نگاه کنید» و «نیز نگاه کنید» است.
چنانچه موفقیت در جستجو، مثلاً ۲۰% افزایش یابد و در نتیجه میزان دسترسی استفادهکننده به ارجاعات متقابل بالا رود، استفاده از مجموعه نیز ۱۰ درصد افزایش خواهد یافت. این افزایش بسته به نوع و اندازهٔ کتابخانه متفاوت است. بنابراین تحلیل بازگشت سرمایه بیان میدارد که این سازمان، بازگشت سرمایهٔ مجموعهٔ کتابخانهٔ خود را حدود ۵۰۰۰۰۰ دلار افزایش داده است (مجموعهای با ارزش ۵۰۰۰۰۰۰ دلار بخش بر ۱۰ درصد). بنابراین، میتوان بیان کرد ارزش پیشینههای مستند مارک منطبق بر بازگشت سرمایهٔ مجموعهٔ کتابخانه معادل ۵۰۰۰۰۰ دلار میباشد. با توجه به اینکه کتابخانه ۱۰۰۰۰۰ پیشینهٔ کنترل مستند داشته و بازگشت سرمایهٔ مجموعهٔ آن به ۵۰۰۰۰۰ دلار افزایش یافته، بنابراین ارزش این پیشینههای مستند مارک معادل ۵ دلار برای هر پیشینه میباشد.
● ارزش یک نمایه
با افزایش موفقیت استفادهکنندگان از فهرست رایانهای کتابخانهـ از طریق شناسایی بخش بیشتری از مجموعهٔ کتابخانه که با یک نیاز اطلاعاتی ربط دارندـ میزان بازگشت سرمایهٔ مجموعهٔ یک کتابخانه نیز افزایش مییابد. یک راه برای افزایش موفقیت استفادهکننده، ارائهٔ نمایههای جدید یا گسترشیافته است. اگر چنین ابزارهای جستجوی پیشرفتهای، موفقیت را تا ۲۰ درصد افزایش دهند ـ با درنظرگرفتن کتابخانهٔ فرضی خود ـ ارزش این امکانات جستجوی پیشرفته معادل ۱۰۰۰۰۰۰ دلار خواهد بود (با فرض یک افزایش ۱۰ درصدی در کاربری مجموعه و ارزش پایهای مجموعه در حدود ۱۰۰۰۰۰۰ دلار).
● اطلاعات محل و وضعیت[۲۷]
اطلاعاتی که احتمالاً ارزش زیادی برای استفادهکنندگان دارد اطلاعات مربوط به محل/ وضعیت میباشد. چنانچه استفادهکننده کتابخانه قادر به تشخیص محل و وضعیت کتاب پیش از مراجعه به کتابخانه باشد، آنگاه اختصاص ارزش پایهٔ ۲۰ درصدی صرفهجویی در زمان یا «ارزش» زمان برای استفادهکنندهٔ از کتابخانه معقول به نظر میرسد.
در محیط کتابخانههای سازمانی، یک سیستم کتابخانهای خودکار دارای فهرست رایانهای را که از طریق یک شبکهٔ محلی و یا ارتباط درون ـ شبکهای[۲۸] دسترسپذیر است، مجسم کنید. اطلاعات محل و وضعیت از نتایج جنبی سیستم کنترل امانت خودکار است. استفادهکنندگان کتابخانهٔ سازمانی، به فهرست کتابخانه و در نتیجه به پیشینههای کتابشناختی یا پیشینههای مستند مارک کتابخانه دسترسی دارند. کاربر کتابخانه قادر به انجام جستجو و شناسایی گروهی از پیشینههای دارای ارزش بالقوه میباشد. با استفاده از فهرست رایانهای، استفادهکننده از کتابخانه بیشتر قادر به شناسایی محل و وضعیت کنونی موارد دلخواه خواهد بود. با پیداکردن این اطلاعات به صورت پیوسته، استفادهکننده معمولاً ۵ دقیقه صرف انجام جستجو و فهمیدن محل و وضعیت اطلاعات مینماید. کتاب یا بهاصطلاح «بستهٔ اطلاعاتی» مورد نیاز جستجوکننده حتی ممکن است به جای کتابخانه، در دفتر یک همکار بازیابی شود.
بنابراین، در جایی که فهرست کتابخانه به همراه اطلاعات محل و وضعیت کتاب به صورت پیوسته در دسترس نیستند، استفادهکننده ناچار به مراجعه به کتابخانه برای فهمیدن این اطلاعات خواهد بود. کاربر، برای این فرایند به طور متوسط،۲۰ دقیقه زمان صرف خواهد کرد.
در مورد متخصصان، هزینهٔ متوسط وقت آنها (به علاوهٔ سود) ممکن است ۶۰ دلار در ساعت (یا یک دلار برای هر دقیقه) باشد. با ارائهٔ یک سیستم پیوسته، سازمان ۱۵ دلار در هر مورد صرفهجویی خواهد نمود. اگر در هر روز ۱۰۰ بار مراجعه به صورت پیوسته به کتابخانه صورت گیرد، پس سازمان ۱۵۰۰ دلار در هر روز یا ۷۵۰۰ دلار در هفته یا ۳۹۰۰۰۰ دلار در سال صرفهجویی خواهد کرد. بنابراین، به نظر میرسد که اطلاعات محل و وضعیت که به پیشینههای مارک متصل شده باشد، برای برخی سازمانها بسیار ارزشمند است. با درنظرگرفتن کتابخانهٔ نمونه و فرضی خود با ۱۰۰۰۰۰ جلد کتاب، ارزش اطلاعات محل و وضعیت ۹۰/۳ دلار به ازای هر جلد خواهد بود.
رویکرد دیگر در جهت ایجاد ارزش اطلاعات محل و وضعیت، شناسایی کنترل افزودهای است که توسط سیستم خودکار روی مجموعهٔ کتابخانه اعمال میگردد. یک کتابخانهٔ فرضی با گردش امانت سالانهٔ ۵۰۰۰۰ مورد کتاب و هزینههایی معادل ۵۰ دلار برای خرید و فهرستنویسی هر عنوان را در نظر بگیرید. یک کتابخانه با سیستم کنترل خودکار امانت دستی معمولاً سالانه ۳ درصد یا ۱۵۰۰ عنوان مفقودی دارد.[۲۹] با یک سیستم خودکار، میزان مفقودی تا ۵/۰ درصد یا ۲۵۰ مورد در سال کاهش مییابد. بنابراین صرفهجوییهای مرتبط با سیستم کنترل امانت خودکار، همراه با اطلاعات محل و جایگاه آن تا ۶۲۵۰۰ دلار میرسد (عنوان غیرمفقودی در امانت ۱۲۵۰*۱۰۰ دلار). ۶۲۵۰۰ دلار بخش بر ۵۰۰۰۰ مورد امانت سالانه در کتابخانهٔ فرضی ما، ارزشی معادل ۲۵/۱ دلار به ازای هر کتاب را ارائه میدهد.
● ارزش برای یک فرد
معمولاً استفادهکنندهٔ کتابخانه، به طور تلویحی، به دادهها و اطلاعات موجود در یک پیشینهٔ مارک، و به ارزش پیشینههایی که در فهرست کتابخانه یافت میشود، نه فکر میکند و نه آن را درک مینماید. مراجعهکننده از فهرست کتابخانه بهمنظور قرارگرفتن در مسیر صحیح بازیابی یک اثر خاص یا ملاحظهٔ آثاری که احتمال دارد ارزشمند باشند، استفاده میکند. چنانچه مراجعهکننده به کتابخانه یک دانشجو، استاد یا متخصص باشد، پس استناد کتابشناختی احتمالاً مهم خواهد بود و بنابراین مراجعهکننده قسمتهایی از خود پیشینه را نیز ارزشمند مییابد؛ این ارزش در دهها هزار نفر از افرادی که نرمافزار کتابشناسی شخصی دارند دیده میشود، نرمافزاری که به استفادهکننده امکان میدهد پیشینههای مارک را بهمنظور پشتیبانی کتابخانههای شخصی و تهیه کتابشناسیها ذخیره نماید. این پیشینههای مارک فرد را در نوشتن مقاله و کتاب یاری میرسانند. با وجود این، تخصیص ارزش، حتی ارزش زمانی، یعنی بهرهوری بیشتر برای یک فرد خاص بسیار مشکل است. چنانچه مجموعهٔ یک کتابخانه دربردارندهٔ کتابی که توسط مراجعهکننده جستجوشده نباشد، مراجعهکننده ممکن است از کتابخانه تقاضا نماید که کتاب مورد نظر وی را از کتابخانهٔ دیگری امانت بگیرد. دقت استناد کتابشناختی در اینجا بسیار اهمیت پیدا میکند، بنابراین ارزش پیشینهٔ مارک به خودی خود ممکن است در امانت بینکتابخانهای بیشتر باشد.
● نتیجهگیری
کتابخانه فهرست خود را به عنوان ابزار یاریرسان به استفادهکننده در یافتن منابع اطلاعات، ایجاد و پشتیبانی میکند. ارزشی که به عنوان نتیجهٔ فرایند فهرستنویسی به صورت غیرمستقیم به بستهٔ اطلاعاتی یا بهصورت مستقیم به فهرست کتابخانه افزوده میشود، به سختی قابل تشخیص است. گفته میشود که ارزش اطلاعات به خودی خود، بهخصوص ارزش یک پیشینهٔ مارک، بسته به مؤسسهٔ تهیهکننده، کتابخانه، یا استفادهکننده از پیشینه بسیار متنوع است.
ارزش افزوده نیز از زمانی که تهیهکنندگان پیشینههای کتابشناختی تعداد متعددی از آثار چاپی و غیره را برای یک کتابخانه عضو ارائه میدهند، منتج میشود؛ که نتیجتاً در افزایش درآمد تأثیر دارد. از آنجا که کتابخانهها با روندی روبه افزایش، دسترسی به مواد الکترونیکی (چه متنی، چه تصویری، چه صوتی و چه فایلهای ویدیویی) را فراهم میکنند، نقش فهرست کتابخانه در ارائهٔ دسترسی دقیق و استوار به این اطلاعات بسیار اهمیت مییابد. بنابراین، در حالی که مجموعهٔ فیزیکی کتابخانه در سالهای آینده روبه کاهش است، ارزش فهرست کتابخانه در ایجاد دسترسی به هر دو مجموعهٔ فیزیکی و منابع الکترونیکی کتابخانه افزایش خواهد یافت. فهم ارزش واقعی اجزای اطلاعاتی یک فهرست کتابخانهای به کتابداران این امکان را میدهد که از هزینهها وسود مربوط به پشتیبانی یا گسترش فهرست، بهتر آگاهی یابند.[۳۰]
مسعود بهمن آبادی
تألیف جو متیوز[۱]
ترجمه شعله ارسطوپور[۲]
۱. Joe Matthews, "The Value of Information in Library Catalogs", Information Outlook, July, ۲۰۰۰
۲. دانشجوی کارشناسی کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد
۳. Location/ status information
۴. Slamecka, ۱۹۷۰
۱. Machlup, ۱۹۷۹
۲. McGee and Prusak, ۱۹۹۳; Walker, ۱۹۹۳
۱. Taylor, ۱۹۸۶
۲. Konovalov, ۱۹۹۹
۱. King & Schrems, ۱۹۷۸
۱. King & Kraemer, ۱۹۸۱
۲. Glazer, ۱۹۹۳
۳. Taylor, ۱۹۸۶
۴. Return on Investment (ROI)
۱. Avram, ۱۹۷۵
۲. Shapiro & Varian, ۱۹۹۹
۱. OCLC Newsletter,۱۹۹۳
۲. World Cat
۳. OCLC Annual Report, ۱۹۹۸
۱. Pauline Atherton, ۱۹۷۸
۲. Peis & Fernandez – Molina, ۱۹۹۸
۳. Morris & Wool, ۱۹۹۹
۴. Black Well
۱. OCLC Newsletter, ۱۹۹۹
۱. OCLC Annual Report, ۱۹۹۸
۱. Mandel & Herschman, ۱۹۸۳
۱. Library of Congress Name Authority File.
۱. Location and Status Information.
یعنی اطلاعاتی که نشان میدهد کتاب موردنظر مراجعهکننده در کدام محل از کتابخانهٔ اصلی یا کتابخانههای شعبه است و وضعیت آن از نظر موجود بودن در قفسهها، یا در امانت بودن، یا حتی در دست سفارش بودن چیست.
۲. Intranet
۱. Baker & Lancaster, ۱۹۹۱
۱. این مقاله از اینترنت گرفته شده است. متأسفانه فهرست منابع مورد ارجاع در متن، همراه مقالهٔ برگرفته از اینترنت نبود و تماس با مؤلف نیز مؤثر واقع نشد.
تألیف جو متیوز[۱]
ترجمه شعله ارسطوپور[۲]
۱. Joe Matthews, "The Value of Information in Library Catalogs", Information Outlook, July, ۲۰۰۰
۲. دانشجوی کارشناسی کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد
۳. Location/ status information
۴. Slamecka, ۱۹۷۰
۱. Machlup, ۱۹۷۹
۲. McGee and Prusak, ۱۹۹۳; Walker, ۱۹۹۳
۱. Taylor, ۱۹۸۶
۲. Konovalov, ۱۹۹۹
۱. King & Schrems, ۱۹۷۸
۱. King & Kraemer, ۱۹۸۱
۲. Glazer, ۱۹۹۳
۳. Taylor, ۱۹۸۶
۴. Return on Investment (ROI)
۱. Avram, ۱۹۷۵
۲. Shapiro & Varian, ۱۹۹۹
۱. OCLC Newsletter,۱۹۹۳
۲. World Cat
۳. OCLC Annual Report, ۱۹۹۸
۱. Pauline Atherton, ۱۹۷۸
۲. Peis & Fernandez – Molina, ۱۹۹۸
۳. Morris & Wool, ۱۹۹۹
۴. Black Well
۱. OCLC Newsletter, ۱۹۹۹
۱. OCLC Annual Report, ۱۹۹۸
۱. Mandel & Herschman, ۱۹۸۳
۱. Library of Congress Name Authority File.
۱. Location and Status Information.
یعنی اطلاعاتی که نشان میدهد کتاب موردنظر مراجعهکننده در کدام محل از کتابخانهٔ اصلی یا کتابخانههای شعبه است و وضعیت آن از نظر موجود بودن در قفسهها، یا در امانت بودن، یا حتی در دست سفارش بودن چیست.
۲. Intranet
۱. Baker & Lancaster, ۱۹۹۱
۱. این مقاله از اینترنت گرفته شده است. متأسفانه فهرست منابع مورد ارجاع در متن، همراه مقالهٔ برگرفته از اینترنت نبود و تماس با مؤلف نیز مؤثر واقع نشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست