دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

ترس، مادر منجی نیست


ترس، مادر منجی نیست
در اثر یک سلسله عوامل جبرگرا است که آدمی ناچار به حرکت به سوی منجی است؛ یا اینکه او با گرایش و میل شخصی؛ رسیدن به منجی را به عنوان هدف خویش بر می گزیند و در این راه تمام سختی ها و نا بهنجاری ها را نیز تحمل می کند.
اگر نظر اول مورد قبول باشد؛ یعنی بپذیریم که انسان موجودی است مقهور سلسله عوامل طبیعی یا غیر طبیعی؛ دیگر بحث از گرایش انسان به منجی چندان معنایی ندارد و باید مستقیماً به تحلیل این دسته از عوامل پرداخت.
بدیهی است که ما آدمی را موجودی انتخاب گر می دانیم (۳)، لذا گرایش او به منجی بی تردید زاییده توجّهات، تمایلات و اهداف خود انسان است. نه اینکه صرفاً یک قهر بیرونی او را در مسیر حرکت به سوی منجی قرار داده باشد.
در یک جمله باید گفت که اختیار صرفاً به معنای انتخاب نیست. اختیار یعنی گزینش از میان گرایشات متقابل (۴). توجه به این نکته ضروری است که اگر فردی گرایش هایی در تقابل با یکدیگر نداشته باشد؛ هر چند که بتواند بر خلاف گرایش خود رفتار کند؛ باز نمی توان فعلی را که او انجام می دهد؛ اختیاری نامید.
به ” ما آدمی را موجودی انتخاب گر می دانیم ، لذا گرایش او به منجی بی تردید زاییده توجّهات، تمایلات و اهداف خود انسان است. نه اینکه صرفاً یک قهر بیرونی او را در مسیر حرکت به سوی منجی قرار داده باشد. ... “ هر طریق انسان از میان سیل انبوه تمایلات و آرزوهای خود یکی را نیز به عنوان "انتظار نجات" توسط منجی برگزیده و برای رسیدن به این آرمان حرکت می کند ولو اینکه حرکت او زاییده یک تمنّای درونی باشد.
تبیین چرایی این گرایش رابطه تنگاتنگی با انسان شناسی دارد ولی به هر حال با چشم پوشی از بسیاری از این مسایل می گوییم تاکنون سیر "مباحث منجی" در ادیان در بُعد معرفت شناسی منجی بود؛ اما اکنون بحث نه بینشی بلکه گرایشی است.
شاید بتوان با توجه به تعریفی که از منجی ارایه شد، دریک نگاه سطحی عوامل زیر را از مقدمات سیر گرایش انسان به منجی قلمداد کرد:
۱- ترس: انسان در دنیا دایماً درگیر عوامل ناخوشایندی است که او را می ترساند؛ ترس از فاصله های طبقاتی، ترس از تنهایی، ترس از، از دست دادن موقعیت های اجتماعی، ترس از فقر و ... . اینجاست که آدمی بی درنگ به منظور مسکوت گذاردن این ترس روانی شخصیت منجی را در ذهن خود می سازد و با اتکای به او از ترس خود می کاهد.
▪ نقد و بررسی: فلاسفه دین همین نظریه را در باب اعتقاد به خداوند مورد توجه قرار می دهند و می گویند:" ترس اولین مادر خداوند"(۵) است.
اما واقعیت در مبحث اعتقاد به خداوند و نیز گرایش به منجی چیز دیگری است. زیرا:
▪ اولاً: بحث منجی گرایی و وعده به آمدن منجی در متن صریح تمامی کتب آسمانی آمده و با توجه به الهی بودن این کتب ” نمی توان گفت که خداوند نیز(نعوذ بالله) از ترس بوده که وعده به آمدن منجی داده است. ... “ نمی توان گفت که خداوند نیز(نعوذ بالله) از ترس بوده که وعده به آمدن منجی داده است(۶).
▪ ثانیاً: در اینکه انسان ها در مواقع خاص متوجه مسائل مورد غفلت می شوند؛ تردیدی نیست؛ به عنوان مثال وقتی که ما پیرمرد سالخورده تنهایی را در پارک می بینیم که به خاطر تنهایی خود اشک می ریزد؛ ناگهان یاد تنهایی پدر یا پدربزرگ خود می افتیم.
این صحنه ما را متوجه یک مسأله واقعی کرده مسأله ای که ما از آن غافل بودیم و آن بی توجهی ما نسبت به والدین است . نه اینکه یک مسأله خیالی را واقعی جلوه داده باشد.
همین اتفاق عینا در بحث منجی نیز رخ می دهد؛ وقتی که ما از آینده تاریک خود و جهان نا آشنای فرا رویمان می ترسیم؛ ناگهان یاد شخصیتی فراموش شده به نام منجی می افتیم. نه اینکه در اثر ترس منجی را ساخته باشیم. به قول اصولیون(۷) ترس طریقیت و کاشفیت(۷)دارد، نه موضوعیت(۸).
▪ ثالثاً: اگر اعتقاد و گرایش به منجی زاییده ترس بود باید ترسو ترین انسان ها از معتقدترین ایشان به آمدن منجی می بودند؛ اما می بینیم که انبیا و ائمه معصومین(علیهم السلام) در نهایت توکل به خداوند، در اوج قلّه توحید
” وقتی که ما از آینده تاریک خود و جهان نا آشنای فرا رویمان می ترسیم؛ ناگهان یاد شخصیتی فراموش شده به نام منجی می افتیم. نه اینکه در اثر ترس منجی را ساخته باشیم. به قول اصولیون، ترس طریقیت و کاشفیت دارد، نه موضوعیت. ... “ و شجاعت؛ بیش ازهمه آمدن منجی راانتظارمی کشند؛ آنجا که امام صادق(علیه السلام) می فرماید: لکل اناس دولهٔ یرقبونها
ودولتنا فی آخر الدهر تظهر(۹)
۲- سستی و تن پروری: شانه خالی کردن از انجام وظایف؛ یکی از مشکلات دیرینه بشر است. انسانی که اسیر هوای نفس شده راحت زندگی کردن را به سالم زندگی کردن ترجیح می دهد و در این میان برای اینکه از تشرهای وجدان خود در ترک وظایف در امان باشد؛ می کوشد تا محملی همه پسند برای این بی مسؤولیتی بیابد. او به جای حرکت به سوی اصلاح و آبادانی، ایستادن در برابر ظلم و تبعیض ومقابله با هواهای نفسانی خود؛ با دادن وعده سر خرمن(نعوذ بالله) خود را آسوده می کند؛ که آری منجی خواهد آمد. و تمامی این کارها فقط از او بر می آید واو است که میتواند عَلم انجام این وظایف را به دوش کشد.
نقد و بررسی: این نوع استدلال کردن در امر گرایش به منجی خود لوازم و مقدماتی دارد که عموما پذیرفتنی نیستند و "التالی مثله" .
از لوازم استدلال فوق این است که باید:
الف: گرایش به منجی همراه با سستی و کاهلی باشد،در حالی که چنین واقعیتی وجود ندارد. عملاً اعتقاد و تمایل به سوی منجی یک نیروی محرک جدید در انسان برای حرکت، تولید، تلاش و اصلاح و آبادانی ایجاد می کند که با اساس ادعای "منجی خواهی به خاطر تن پروری" منافات دارد.
ب: اگر اینگونه باشد که علت گرایش به منجی را بی مسؤولیتی، تنبلی و سستی بدانیم می باید عموم
” اگر اینگونه باشد که علت گرایش به منجی را بی مسؤولیتی، تنبلی و سستی بدانیم می باید عموم قائلین و منتظران ظهور منجی، انسان هایی سست و تن پرور باشند. حال آنکه در تمامی جوامع دقیقا گروه هایی، در اعتقاد و انتظار منجی پیش تاز هستند که در نهایت تلاش های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند.... “ قائلین و منتظران ظهور منجی، انسان هایی سست و تن پرور باشند. حال آنکه در تمامی جوامع دقیقا گروه هایی، در اعتقاد و انتظار منجی پیش تاز هستند که در نهایت تلاش های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند.یعنی کسانی که بیشترین بارها به دوش آنها است. کسانی که می فهمند نیازمند آمدن شخصی معصوم و مورد حمایت الهی هستند.
ج: اساساً روح انتظار منجی مسؤولیت زا، و متحوّل کننده است به طوری که حتی اگر یک انسان سست و بی حرکت با اعتقاد قلبی در وادی انتظار منجی قرار بگیرد ناخودآگاه به سمتی خواهد رفت که خود را برای آمدن منجی آماده کند و این آماده شدن لوازمی دارد که از مهمترین این لوازم نهیب زدن به نفس امّاره و تلاش مضاعف به منظور بستر سازی جهت ظهور منجی است. لذا نمی توان انتظار و گرایش به منجی را با تن پروری و هوس رانی مترادف یا متلازم قلمداد کرد.
محمدرضا برته
حوزه علمیه قم
پی نوشت ها:
۱- پروژه : project
به طرح یا عملیاتی که شخص یا گروهی با برنامه ای از پیش تعیین شده از روی اختیار و اراده و به منظور رسیدن به هدفی مشخص ، انجام می دهند.
۲-پروسه:process
فرایند،سیر غیر اختیاری،روند حتمی.
۳-شیعه بر مبنای بنیاد فکری برگرفته از فرمایشات امامان معصوم (علیهم السلام)مبنی بر نفی جبر و تفویض انسان را موجودی مختار و مسؤول می داند.
ر.ک: كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد ، العلامهٔ الحلی قدس سره، تصحیح و تعلیقه حسن حسن زادهٔ الآملی، مؤسسه نشر اسلامی .
جبر واختیار،دكتر محمد مهدی گرجیان،دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،پاییز ۱۳۷۴ .
۴-معارف قرآن ،محمد تقی مصباح یزدی،ج۲،ص۳۷۴.
۵-برگرفته از متن جزوه درسی جناب استاد یوسفیان،مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(قدس).
۶-این دلیل برخلاف ادله بعد برای قایلین به خداوند و نیز الهی بودن لا اقل یکی از ادیان ، اقامه شده است.
۷-به دانشمندان متخصص درحوزه علم اصول استنباط احکام الهی اسلام، اصولیون گفته می شود.
۸-آنچه که مطلوبیت ذاتی برای فاعل مختار دارد و فی نفسه مورد توجه است ؛ شیء دارای موضوعیت و اما اگر به گونه ای باشد که وسیله و یا پلی برای رسیدن به هدف دیگری باشد ؛طریق و کاشف خوانده میشود.
۹-امام مهدی،سید محمد کاظم قزوینی،ص ۱۴۱،نشر الهادی،قم ۱۳۷۶.
منبع : خبرگزاری آینده روشن