جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

هم‌پیمانی محافظه‌کارانه


هم‌پیمانی محافظه‌کارانه
چه روسیه سامانه موشکی «اسکندر» خود را در سوریه برپا بکند و چه نکند، چه روسیه سوریه را مجهز به سامانه‌های ضد هوایی و ضد تانک بکند و چه نکند و با وجود تاکید وزیر امور خارجه روسیه بر اینکه کشورش موازنه نظامی در خاورمیانه را مختل نخواهد کرد، اما روابط سوریه ـ روسیه اکنون در آستانه مرحله‌ای جدید قرار گرفته است. روابط دو کشور اکنون در مسیر از سرگیری و احیای روابط‌ استراتژیک سوریه ـ اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۸۰ قرن گذشته سیر می‌کند. در آن هنگام معاهده هم‌پیمانی و دوستی میان دو طرف منعقد شد که در آن بعد نظامی مهمترین بود، چراکه سوریه آن روز دوست نزدیک و محبوب اتحاد جماهیر شوروی در منطقه بود. روسیه به سوریه بسیار اعتماد داشت و روابط دو طرف آنچنان گسترده بود که ابعاد مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و... را در بر می‌گرفت. حافظ اسد رئیس‌جمهور متوفای سوریه با وجود اصرار بر ادامه آن روابط اما در عین حال بسیار رفتاری محتاط داشت تا به مرد شوروی بودن متهم نشود یا اینکه سوریه جزئی از منظومه شوروی به شمار آید. حافظ اسد همچنین بسیار بر تداوم روابط حسنه سوریه با دیگر کشورهای (عربی و غیرعربی حریص بود از جمله کشورهایی که دشمن شوروی بودند یا با آن اختلاف‌های استراتژیکی و منطقه‌ای داشتند. به همین منظور تصمیماتی می‌گرفت یا اقداماتی اجرا می‌کرد که در مسیر سیاست یا رضایت شوروی نبودند از جمله ورود نیروهای نظامی سوریه به لبنان در سال ۱۹۷۶ یا گرفتن جانب اعتدال در برابر سیاست‌های ایالات‌متحده آمریکا در منطقه.
سوریه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روابط خود با سوریه را حفظ کرد. شاید نیاز سوریه به سلاح روسی (روسیه تنها منبع رسمی سلاح سوریه است) یا نیاز آن به موضع و حمایت روسیه در شورای امنیت، دلیل اصلی بود که سوریه را مجبور کرد روابط حسنه خود را هر چند اندک حفظ کند. با وجود اینکه روسیه در دوره یلتسین در اوج ضعف خود به سر می‌برد و در انتظار کمک‌های اقتصادی و یافتن نقشی هر چند کوچک در سیاست‌های جهانی، در آستانه دروازه‌های غرب ایستاده بود. به نظر می‌رسد که از زمان به قدرت رسیدن بشار اسد، سوریه تلاش کرده روابط خود با روسیه را به دو دلیل ذکر شده ادامه داده و آن را گسترش دهد. از زمان ریاست‌جمهوری و ولادیمیر پوتین در روسیه، سوریه سعی کرد روابط خود را با این کشور بیشتر گسترش دهد و پس از خروج نظامیان سوریه از لبنان و تلاش غرب (آمریکا و اروپا) برای منزوی کردن آن، این تلاش بیش از پیش افزایش یافت. روسیه نیز این خواست دولت قدیمی خود را اجابت کرد و به آن مشورت‌ها و پشتیبانی‌ها را ارزانی داشت.
بدین ترتیب روابط دو کشور هر چند کند، اما تثبیت و تعمیق می‌شد. پس از حوادث گرجستان، سوریه تلاش‌های روسیه را برای خیز دوباره غنیمت شمرد و شاید به همراه بلاروس تنها کشوری باشد که موضع روسیه را در این بحران به‌طور علنی، رسمی و بدون هیچ ملاحظه‌ای تایید کرد. چه بسا ابراز آمادگی سوریه برای میزبانی سامانه موشکی روسیه با وجود اینکه آن را بعدا تکذیب کرد، پاسخی باشد به برپایی سامانه‌های موشکی ایالات‌متحده در مناطقی که حیاط خلوت روسیه به شمار می‌رفتند. به‌طور کلی سفر اخیر اسد به روسیه پایه‌گذاری سنگ بنایی است برای روابط نزدیک دو کشور که هم‌پیمانی نظامی و سیاسی جزئی از آن است.
روسیه نیز روابط حسنه با سوریه را اضافه‌ای به شمار آورد بر شرایط مساعد برای خیزش منطقه‌ای و اهداف بین‌المللی خود. بدین ترتیب با یقین حاصل کردن دو طرف به اینکه منافع خود برای طرف دیگر کم‌اهمیت نیستند چارچوب روابط کامل شد. به‌رغم این منافع بزرگ، پرشمار و چند بعدی اما مسائل لازم‌الاحتیاطی هستند که دو طرف به آنها توجه دارند. طرف روسی همچنان واقع‌بین است و قدرت‌های اقتصادی، نظامی و استراتژیکش، او را به توهم فرو نبرده است. روسیه نمی‌خواهد گرفتار سیاست‌هایی شود که دشمنی با اروپا و ایالات‌متحده از آن فهمیده می‌شود. شاید با وجود اینکه حوادث اخیر به نظر می‌رسد که به آن سمت‌وسو می‌رود اما نمی‌خواهد به واقع دوره جنگ سرد باز گردد چراکه برای اینکه یک قطب جهان و شریک کامل در تنش‌های جهانی باشد، هنوز آمادگی کامل را ندارد. به‌همین دلیل وزیر امور خارجه روسیه تاکید کرد که کشورش نمی‌خواهد سوریه را مجهز به اسلحه‌ای کند که توازن خاورمیانه را به‌هم بزند. بر هم خوردن توازن تسلیحاتی در خاورمیانه، مسئله‌ای است که ایالات‌متحده و اسرائیل از آن بیم دارند به‌ویژه پس از اینکه نقش آنها در گرجستان آشکار شد. به عبارتی دیگر روسیه دست‌کم در حال حاضر می‌خواهد در چارچوب همان بازی معمول در ۱۰ سال گذشته باقی بماند.
بنابراین روابط ظاهرا جدید آن به‌گونه‌ای نیست که توازن منطقه‌ای یا بین‌المللی را بر هم زند. مگر آنکه حوادث جدیدی رخ دهد یا غرب بخواهد موازنه‌ها را بر هم بزند. همچون استقرار بمب‌افکن‌های روسی در ونزوئلا که در پاسخ به استقرار سامانه‌های تسلیحاتی ایالات‌متحده در گرجستان صورت گرفته است. اما بنا به اعلام دو طرف روسی و سوری، اسلحه فروخته شده اولی به دومی، دفاعی خواهد بود اما پیشرفت‌تر و با دقت بیشتر از اسلحه گذشته. بر همین پایه برد این اسلحه بیش از آنچه که اکنون سوریه در اختیار دارد نخواهد بود.
طرف سوری نیز با وجود اینکه سود بیشتر در گسترش این روابط از آن اوست، اما او نیز محتاط عمل می‌کند چراکه دوست ندارد هم‌پیمان روسیه خوانده شود مسئله‌ای که سردی روابط با اروپا و روابط از سر گرفته شده با کشورهای اروپایی را در پی داشته باشد یا باعث چالش در سیر روابط احتمالی جدید با ایالات‌متحده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری آینده این کشور و مذاکرات غیرمستقیم‌اش با اسرائیل شود. به‌همین دلیل سوریه تاکید کرده که از روسیه برای استقرار سامانه موشکی دعوت نکرده است و تلاش کرد که خبرهای منتشره در این مورد را رد کند.
احتیاط دو طرف اما روابط مستحکم دو کشور را که نقش روسیه در خاورمیانه و چه بسا نقش بین‌المللی آن را پررنگ‌تر می‌کند، از بین نمی‌برد. این روابط پیامی آشکار برای ایالات‌متحده و اروپا در خود دارد که به آنها تاکید می‌کند که باید برای مواضع آینده روسیه در خاورمیانه اعتبار قائل شوند به‌علاوه نقشی که در قفقاز و آسیای مرکزی دارد. اینها به علاوه نقش رو به توسعه اقتصادی روسیه است که زمینه ورود آن را به‌عنوان شریکی هم‌سطح در سیاست‌های جهانی فراهم می‌کند. در عین حال احتیاط سوریه نافی خشنودی این کشور را از در اختیار گرفتن اسلحه پیشرفته و تمایل روسیه در پشتیبانی از آن در مسائل منطقه‌ای و شورای امنیت سازمان ملل نیست، به‌گونه‌ای که سیاست روسی در حال تبدیل شدن به سپری است که برخی خطرها را از سوریه دفع می‌کند و پشتیبان آن در مذاکراتش با اسرائیل می‌شود. اینها و مواردی دیگر دستاوردهایی است که نمی‌توان آنها را انکار کرد یا ناچیز شمرد.
ایلیا جزایری
منبع : روزنامه کارگزاران