جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

درمان با شوک - Traitement De Choc


سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : ریمون دانمون و ژاک دورفمان
کارگردان : آلن ژوسوا
فیلمنامه‌نویس : آلن ژوسوا
فیلمبردار : ژاک روبن
آهنگساز(موسیقی متن) : رنه کورینگ.
هنرپیشگان : آلن دلون، آنی ژیراردو، میشل دوشوسوی، روبر هیرش، ژان فرانسوا کالوه و گی سن ژان.
نوع فیلم : رنگی، ۹۱ دقیقه.


«هلن ماسون» (ژیراردو)، زن بازرگان سی‌وهشت ساله موفق وارد کلینیک «دکتر دوویلر» (دلون) در شهری بندری می‌شود. او خسته از کار زیاد و آشفته از به‌هم خوردن رابطه‌اش به‌خاطر حضور زنی جوان‌تر، به توصیه دوستش، «ژروم» (هیرش)، آمده تا درمان مشهور اما پُرهزینه «دکتر دوویلر» را امتحان کند. در غیاب «دکتر دوویلر»، «هلن» با کمک دستیار او، «دکتر برنار» (دوشوسوی) درمان آب نمک را آغاز می‌کند و با دیگر بیماران آشنا می‌شود که برخی از چهره‌های مشهور هستند و همگی به‌طرز شگفت‌آوری سالم و جوان به‌نظر می‌رسند. او سپس متوجه خدمتکاران می‌شود؛ پسرانی پرتغالی که بدون اوراق هویت، در آنجا مشغول کار پست هستند و همیشه هنگام کار تلوتلو می‌خورند و ظاهراً چون ارتفاع به آنان نمی‌سازد، مدام در حال نوش‌خواری هستند. در این بین «دوویلر» با هواپیمای شخصی‌اش باز می‌گردد. حالا «ژروم» پس از اینکه سراسیمه به «هلن»خبر می‌دهد که درمان را ادامه ندهد، کشته می‌شود و بازرس پلیس مرگ او را خودکشی تشخیص می‌دهد. «هلن» افسرده از مرگ «ژروم» درمان اصلی را با تزریق سرمی - که مخلوطی از سلول‌های گوسفند و عنصر سرّی «دوویلر» است - آغاز می‌کند که بلافاصله به روح و روان او نشاط می‌بخشد. «هلن» که «دوویلر» را جذاب یافته، با او ارتباط برقرار می‌کند. اما با ناپدید شدن یکی از پسران پرتغالی و تقاضای نومیدانه دیگری برای فرار، می‌فهمد که از خون و اندام‌های پسران در ساخت سرم استفاده می‌کنند. در اینجا کارمندان و بیماران تعقیبش می‌کنند و «دوویلر» در آزمایشگاه گیرش می‌اندازد اما «هلن» او را با چاقو می‌کشد و به پلیس تلفن می‌کند. بازرس پلیس که خود از بیماران «دوویلر» بوده، او را به جرم قتل دستگیر می‌کند و خوشحال از اینه «دکتر برنار» کار «دوویلر» را ادامه خواهد داد، به «هلن» می‌گوید که هیچ کس چنین داستان یاوه و احمقانه‌ای را باور نخواهد کرد.
* درمان با شوک کنار سایر آثار ژوسوا یک شکست به شمار می‌آید. فیلم، یک قصه خون‌آشامی توأم با مایه‌های اجتماعی است که هر کسی می‌توانست آن را بسازد. ژوسوا صحنه‌های هولناک را با پرداختی سرد و کلاسیک ساخته است که تأثیر ان را دو چندان می‌کند (حرکت سواری در بزرگراه صحرائی، خانه تاریک قدیمی، مهمانان لمیده در اطراف استخر، دلون در نقش یک درا کولای مؤدب و خوش‌پوش و رفتار شبح‌گونه پسرهای پرتغالی)، اما اصرار زیادی دارد که از این قصه برای ارائه تز خود درباره اینکه جامعه یا خون فقرا، ثروتمند و قوی می‌شود، استفاده کند. قصه فیلم اشاره به شرمندگی ملت فرانسه به خاطر استثمار برده‌های پرتغالی دارد و فیلم ثروتمندان و فقرا هر دو به یک میزان در این سیستم شریک می‌داند. اشکال فیلم در اینجاست که پُر از نکته‌های مبهمی است که فرصت نمی‌کند به آنها بپردازد.


همچنین مشاهده کنید