جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

قدرت اول خبررسانی!


قدرت اول خبررسانی!
همانگونه که اکثر مردم پیش بینی می‌کردند و علیرغم خوش خیالی برخی سیاستمداران و مسئولا ن، قطعنامه سوم ضد ایرانی در روندی که ابعاد سیاسی آن بر سایر ابعاد غلبه داشت، تصویب شد. البته نگارنده، نه موافق افرادی است که همواره بر بی تأثیر بودن قطعنامه‌ها تأکید می‌کنند و نه مانند کسانی فکر می‌کندکه قطعنامه‌های اینچنینی را در حکم به پـایـان رسیـدن دنیـا مـی‌دانند. حقیقت آن است که این قطعنامه مانند نمونه‌های پیشین، هم هزینه‌های سیاسی برای ایران دارد و هم هزینه‌های اقتصادی بر کشورمان تحمیل می‌کند؛ اگر چه افزایش بی سابقه درآمدهای نفتی بخشی از مشکلا ت اقتصادی ناشی از تحریم‌ها را کم رنگ کرده است. ضمن آنکه با کمی هوشمندی و در صورت بهره‌گیری از ظرفیت‌های کارشناسی داخلی، می‌توان شرایط بعد از قطعنامه را مدیریت کرد تا هزینه‌ها به حداقل برسد و حتی می‌توان برخی فرصت‌های جدید برای کشور فراهم نمود. اما آنچه در این موضوع اهمیتی به سزا دارد نحوه انتشار خبر، در رسانه‌های فراگیر کشور است. دوشنبه شب تا حدود دو ساعت بعد از تصویب قطعنامه، رسانه ملیهیچ خبری در این مورد منتشر نکرد. در حالی که بدون تردید بسیاری از مردم در انتظار کسب اطلا ع در این‌ خصوص بودند. اما متأسفانه در این موضوع نیز نه تنها رسانه ملی از انعکاس مستقیم مذاکرات جلسه شورای امنیت خودداری کرد، بلکه تا ۵/۱ ساعت بعد از تصویب قطعنامه با را‌C‌ی مثبت ۱۴ عضو از جمله ایتالیا، مهم‌ترین خبر هسته‌ای از نـظـر صـدا و سیما، اعلا م حمایت مقام‌های ایتالیایی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران بود! البته قبل از تشکیل جلسه اخیر شورای امنیت، خبرهای مهم دیگری نیز از دید صدا و سیما مخفی مانده بود و یا بنابه صلاح دید مسئولان رسانه ملی از مردم مخفی نگهداشته شد.
یکی از مهمترین این اخبار، اظهارات جدید البرادعی و پیش از آن، خبر سازیهای مشکوک معاون او بود. محمد البرادعی در آخرین اظهارنظر خود – که می‌توان آن را زمینه سازی حقوقی و فنی برای اقدام سیاسی شورای امنیت دانست – بار دیگر ایران را به مانع تراشی بر سر فعالیت بازرسان آژانس متهم کرده و ادعا نموده بود که <تحقیقات کاملیدر خصوص سوالات مربوط به تلاش‌های احتمالی ایران برای پیگیری تسلیحات هسته‌ای باید انجام گیرد.> البرادعی ضمن ابراز خشنودی از حصول پیشرفت در سایر مسائل برجسته، بر لزوم شفاف سازی بیشتر در این خصوص تاکید کرده است.
البته می‌توان حدس زد که کم رنگ کردن اظهارات جهت دار و پرونده سازی‌های معاون البرادعی و همچنین عبور از کنار آخرین اظهارات خود او، به آن دلیل بوده است که برخی ابراز شادمانی‌ها نسبت به گزارش هفته قبل البرادعی، با علا مت سوال مواجه نشود. ممکن است تداوم رویه‌های سابق اطلا ع رسانی و سوق دادن بسیاری از مردم به خبرگیری از رسانه‌های غیررسمی - یا رسانه‌هایی که بازتاب دهنده دیدگاه مخالفان نظام جمهوری اسلامی‌هستند – منافع کوتاه مدت برای برخی سیاستمداران داشته باشد که مورد علا قه صدا و سیما هستند اما در نهایت زیان بزرگ‌تر یعنی سلب اعتماد از رسانه ملی را به دنبال خواهد داشت. مثلا ً بزرگ نمایی برخی اظهارات مقام‌های ایتالیایی در راستای حمایت از حق هسته‌ای ایران، ممکن است برای‌ موفق نشان دادن سفر مقام‌های دولتی به ایتالیا مفید باشد ودر جهت اثبات ادعاهای سابق در خصوص دیپلماسی خارجی دولت نهم، مورد بهره گیری واقع شود. اما دیر یا زود مردم مطلع می‌شوند که همزمان با گپ وگفت نه چندان مفید دیپلمات‌های ایرانی با همتایان خود در رُم، نماینده ایتالیا در حال امتیازگیری از امریکا و انگلیس به خاطر تأیید قطعنامه ضد ایرانی بوده است.
این نوع خبررسانی، در خوش بینانه‌ترین حالت می‌تواند با هدف حفظ روحیه مردم و جلوگیری از ایجاد اضـطـراب در جامعه انجام شود. البته با توجه به وجود رسانه‌های متعدد و به برکت وجود ماهواره در منازل بسیاری از ایرانیان – بخصوص پس از سخنرانی دکتر احمدی نژاد در کلمبیا و تأکید او بر استفاده آزادانه هموطنان از ماهواره – اکثر مردم در اولین فرصت از اجزای اقدامات ضد ایرانی مجامع بین المللی مطلع می‌شوند. ضمن آنکه تجربه سال‌های گذشته نشان می‌دهد استواری و تحمل مردم بسیار بالاتر از مسئولان و سیاستمدارانی است که برای انعکاس ناقص یا دیرهنگام برخی خبرها، نسخه پیچی می‌کنند. مردم ایران در تمامی‌سال‌های گذشته بسیاری از مشکلات را تحمل کرده‌اند در حالی که اکثر سیاستمداران حتی در برابر بعضی <انتقادهای درون حکومتی> نیز بی تابی نشان می‌دهند تا ثابت کنند نه تنها در برابر برخی سختی‌های عملی، بلکه در مواجهه با عبارات سخت نیز بسیار کم تحمل‌تر از آحاد مردم هستند. پس چه ضرورتی دارد که اینگونه سیاستمداران و مسئـولان، بـه انگیـزه حفظ روحیـه مـردم دسـت بـه اقدامی‌ ‌بزنند که تنها حاصل آن کاهش روز افزون اعتماد عمومی‌ به رسانه‌های داخلی است.
در سوی دیگر ماجرا، این نگرانی وجود دارد که این نوع خبررسانی‌ها تنها مربوط به عوام الناس نباشد و تغذیه خبری برخی خواص و عده‌ای از مدیران تصمیم گیر نیز با همین روش‌ها انجام شود و بعضی تصمیم سازی‌ها و تصمیم گیری‌ها در عرصه‌های گوناگون نیز تحت تأثیر همین اخبار ناقص و تأخیری باشد.
برخی خبرسازان و خبررسانان رسمی که تاکنون بر روش‌های قبلی خود اصرار داشتند، اکنون می‌توانند با اعتماد به آگاهی و تحمل پذیری مردم، رویه‌های سابق خود را تـغـیـیـر دهـنـد. الـبـتـه ایـن تـغییر رویه، برای مدیران و سیاستمداران ایرانی، بی هزینه نیست. زیرا اطلا ع دقیق از اجزاء برخی خبرها، اولا ً تبلیغات پیرامون موفقیت‌های ادعایی سیاستمداران را بی خاصیت می‌کند و ثانیاً آنها را به پـاسـخـگـویـی زودهـنـگـام نـسـبت به برخی اقدامات و تصمیمات، وادار خواهد ساخت. اما دستاوردهای درازمدت این روش برای کشور و مردم، در حدی است که تحمل برخی هزینه‌ها برای سیاستمداران – که خود را فدایی مردم می‌دانند – آسان خواهد کرد.
منبع : روزنامه آفتاب یزد