جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


سفر به لبنان


سفر به لبنان
● اشاره:
"روزنامه نگاران ایرانی در سال گذشته برای بازدید از جراید و مراكز خبری كشورهای لبنان، انگلستان، فرانسه ، آلمان و ژاپن به صورت گروه های در حدود ده نفره به این كشورها سفر كردند . چهل نفر از خبرنگاران و اصحاب جراید استانی و محلی، در یك پروژه آموزشی فرهنگی جهت اطلاع از وضعیت رسانه‌ها و مطبوعات در لبنان و ملاقات با همتایان لبنانی خود، توسط معاونت مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شدند و در چهار گروه ده‌نفری، از كشور لبنان بازدید كردند. این سفرها در اسفند ۸۳ و نیز در ماههای فروردین، اردیبهشت و خرداد سال ۸۴ انجام گرفت.
مدت هر دوره برای هر گروه، هشت روز بود و در این مدت، روزنامه‌نگاران ایرانی علاوه دیدار از بیروت و دیگر جاهای دیدنیِ لبنان، از دو روزنامه مهم (النهار و السفیر)، دو شبكه تلویزیون ماهواره‌ای ( LBC و المنار)، سندیكای مطبوعات و سندیكای روزنامه‌نگاران، وزارت اطلاع‌رسانی لبنان و بخشهای مختلف آن بازدید كردند. همچنین حومه شیعه‌نشین بیروت و اردوگاههای فلسطینی صبرا و شتیلا و تعدادی از اماكن مذهبی و تاریخی مسیحی و اسلامی مورد بازدید قرار گرفت. یك روز نیز به بازدید از جنوب لبنان و مناطق آزاد شده از اشغال ارتش صهیونیستی، پایگاههای مقاومت و خط مرزی اختصاص یافت.
● بیروت
لبنان به دلیل موقعیت ویژه و بافت خاص اجتماعی‌اش، پیوسته پلی بین شرق و غرب بوده و در زمینه آزادی گردش اطلاعات و آزادی مطبوعات، تاریخچه درخشانی دارد. پایتخت این كشور، شهر بیروت همچون نگینی در ساحل مدیترانه می‌درخشد. شهری كه شانزده سال دستخوش جنگ داخلی وحملات مكرر ارتش اسرائیل بوده امروز همچون پرنده افسانه‌ای، ققنوس، از میان خاكستر دوباره جان می‌گیرد و پرواز می‌كند. صخره‌های معروف در ساحل روشه كه همچنان سمبل زیباییهای لبنان محسوب می‌شود، از نخستین جاهایی است كه توجه گردشگران را به خود جلب می‌كند. اندكی دورتر، بولوارساحلی مناره، جایی است كه مردم برای گردش و پیاده روی به آنجا می‌روند. اندكی توقف در این بولوار، فرصتی است نه فقط برای تماشای امواج مدیترانه، بلكه تأمل در لباس و رفتار انسانهایی با مذهبها و مشربهای گوناگون كه تحمل یكدیگر و همزیستی مسالمت‌آمیز را به خوبی پذیرفته‌اند.
هرچند آثار شانزده سال جنگ داخلی همچنان در برخی ساختمانها به چشم می‌خورد اما تلاش كم‌نظیری برای بازسازی صورت گرفته است. این تلاش در همه جا به‌ویژه در بخش مركزی بیروت كه بیشترین خرابیها به بار آمده نمایان است. این منطقه بین دو بخش شرقی و غربی بیروت، سالهای متمادی صحنه زدوخوردهای سهمگین بین گروههای رقیب بوده و به كلی ویران شده؛ اما ظرف پانزده سال كه از پایان جنگ و امضای موافقتنامه طائف می‌گذرد، ساختمانها به همان شكل سابق بازسازی شده‌اند؛ زیبایی خیره‌كننده‌ای كه نتیجه آمیزش سنت و مدرنیسم است.
اینجا میدان ستاره است. جلوی ساختمان پارلمان لبنان با یك برج ساعت در وسط میدان و شش خیابان كه از این میدان منشعب می‌شوند و شكل ستاره را می‌سازند. تا حدود زیادی شبیه میدان اتوال پاریس و الهام گرفته از آن. اما وجود پارلمان و تدابیر امنیتی مانع از آن نمی‌شود كه انبوه مردم و گردشگران در این میدان و خیابانهای اطراف آن، به ویژه در اوقاتی كه پارلمان جلسه ندارد، رفت‌وآمد كنند. ممنوعیت عبور و مرور خودروها در این خیابانها باعث شده كه سطح خیابان و پیاده‌روها در اختیار تعداد زیادی از رستورانها قرار گیرد؛ درست مانند پیاده‌روهای خیابان شانزه‌لیزهٔ پاریس و این همچنان نشانگر تأثیر حضور فرانسویها در لبنان پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی است. در همین منطقه دو میدان معروف جلب‌نظر می‌كند: میدان ریاض الصلح، اولین نخست‌وزیر مسلمان لبنان پس از استقلال در ۱۹۴۳ . در گوشه‌ای از میدان ساختمان زیبای نخست‌وزیری و در گوشه دیگر ساختمان نمایندگی سازمان ملل متحد وجود دارد. بیشتر ساختمانهای دولتی و مراكز مهم تجاری در این منطقه واقع شده‌اند. و پس از آن میدان بزرگ معروف به میدان برج یا میدان شهدا كه تاریخ معاصر لبنان را در حافظه خود جای داده است. در یك سو كلیسای مسیحی و در كنار آن مسجد اسلامی نشان بارزی از همزیستی پیروان دو دین بزرگ است.
در گوشه‌ای از صحن همین مسجد، آقای رفیق‌حریری، نخست‌وزیر سابق لبنان كه حدود یك ماه پیش از آغاز بازدید هیأتهای ایرانی از لبنان ترور شد، به خاك سپرده شده و مقبره وی، غرق در گل، به صورت یك مزار سیاسی برای جناحهای مخالف دولت در آمده است. ترور آقای حریری بهانه‌ای برای دخالت امریكا و فرانسه در لبنان شد كه به تحولات عمیقی در صحنه سیاسی لبنان منجر گردید. بازدید از این مكان توسط هیأتهای مطبوعاتی ایرانی، فرصتی بود برای پیگیری و مطالعه این تحولات كه در جای خود از اهمیت خاصی برخوردار بود.
● روزنامه النهار
در ضلع شمال غربی میدان شهدا، ساختمان بلند روزنامه معروف النهار به چشم می‌خورد كه مورد بازدید روزنامه‌نگاران ایرانی واقع شد؛ قدیمی‌ترین روزنامه لبنان كه تأسیس آن به سال ۱۹۳۳ یعنی حدود ۷۰ سال قبل برمی‌گردد. سردبیر روزنامه شخصیت معروف مطبوعاتی و سیاسی لبنان، غسان توینی است. با آن كه از النهار پیوسته به عنوان روزنامه مستقل لبنان (در مقابل روزنامه‌های وابسته به احزاب و جریانهای سیاسی) یاد شده اما واضح است كه این روزنامه منعكس‌كننده افكار مواضع جناح راست مسیحی لبنان است. آقای ادمون صعب، سردبیر اجرایی روزنامه كه با روزنامه‌نگاران ایرانی به گفت‌وگو می‌نشیند این مطلب را قبول ندارد و تأكید می‌كند كه النهار، خط مبارزه برای استقلال و آزادی لبنان را دنبال كرده و می‌كند و به جایی وابسته نیست. ملاقات در سالن شورای سردبیری یا اتاق تیتر كه مجهز به آخرین پدیده‌های تكنولوژی ارتباطات است انجام می‌گیرد و آقای ادمون صعب طی جلسه‌ای دو ساعته مطالب ریز و درشت فراوانی را درباره فن روزنامه‌نگاری همراه با تجربه‌های ارزشمندی كه طی دهها سال كار مطبوعاتی گردآورده با مهمانان ایرانی در میان می‌گذارد.
● روزنامه السفیر
روزنامه معروف دیگری كه مورد بازدید قرار می‌گیرد، روزنامه السفیر است كه شاید بتوان آن را نقطه مقابل یا رقیب روزنامه النهار دانست، چرا كه از بدو تأسیس در ۱۹۷۴ از یك خط‌مشی انقلابی در چارچوب ملی‌گرایی عربی پیروی كرده و در یك كلمه خود را روزنامه مقاومت می‌خواند، مقاومت در لبنان، فلسطین و در دیگر كشورهای منطقه شعار روزنامه نمایشگر خط سیاسی آن است. السفیر صدای كسانی است كه صدایشان به جایی نمی‌رسد. در جای دیگر می‌خوانیم: السفیر، صدای لبنان در جهان عرب و صدای جهان عرب در لبنان است.
آقای طلال سلمان، مؤسس و صاحب امتیاز روزنامه، گروهی از مهمانان ایرانی را به گرمی می‌پذیرد و با وجود مشغله فراوان به‌ویژه در شرایط آكنده از تنشهای سیاسی، طی یك جلسه دو ساعته، به تفصیل پیرامون تحولات منطقه و طرحهای امریكایی و اسرائیلی و مقاومت در برابر این طرحها، سخن می‌گوید و به پرسشهای مهمانان پاسخ می‌دهد.
در دیگر جلسات كاری، مهمترین شخصیتهای این روزنامه با مهمانان ایرانی به گفت‌وگو می‌پردازند؛ از جمله اقای ژوزف سماحه، سردبیر و دكتر زهیرهواری، عضو مهم شورای سردبیری در این جلسات، مفصلاً پیرامون چارچوب تشكیلاتی روزنامه، بخشهای مهم، خط‌مشیها، راهكارها و مشكلات سخن به میان می‌آید و سپس بازدیدی سریع از بخشهای مختلف. فعالیت اصلی از پنج بعدازظهر شروع می‌شود و تا ساعتی بعداز نیمه شب به اوج می‌رسد. سحرگاهان روزنامه به چاپخانه می‌رود و سپس نسخه‌های چاپی تحویل سیستم توزیع می‌شود تا با آغاز روز، روزنامه در سراسر لبنان در دسترس خوانندگان قرار گیرد.
● روزنامه البلد
علاوه بر این دو روزنامه، یك گروه از مهمانان ایرانی از روزنامه دیگری با حال و هوایی دیگر بازدید می‌كنند؛ روزنامه البلد كه در سالهای اخیر ظاهراً به همت سرمایه‌داران كویتی و لبنانی تأسیس شده و بیشتر به سبك روزنامه‌های كویت و قطر عمل می‌كند. روزنامه‌ای است جنجالی با بخشهای مختلف و پرخرج. آقای بشاره شربل، سردبیر روزنامه كه به همه چیز با دید انتقادی می‌نگرد، بیش از هر چیز روی سیستم توزیع روزنامه توسط صدها ویزیتور برای جذب اشتراك تأكید می‌كند.
روزنامه برای مدتی به‌طور رایگان پخش می‌شود و بعداً به شكل تك‌فروشی و اشتراك البلد، از راههای مختلف سعی در جذب خواننده دارد و یكی از آنها دادن خودروهای جدید و گران‌قیمت به خوانندگان به عنوان جایزه از طریق قرعه‌كشی ماهانه است. در همین ساختمان نشریه دیگری به نام الوسیط قرار دارد كه نشریه آگهی و نیازمندیهاست و هر هفته با تیراژی در حدود ۳۰۰هزار نسخه به‌طور رایگان در لبنان توزیع می‌شود. مدیر لبنانی نشریه توضیح می‌دهد كه الوسیط یك نشریه منطقه‌ای است كه در مصر، اردن، سوریه، لبنان، عربستان‌سعودی و برخی دیگر از كشورهای منطقه منتشر می‌شود و بیشتر یك پروژه موفق تجاری است.
● سندیكاها
لبنان كشور سندیكاها، انجمنها و اتحادیه‌های صنفی است و از این نظر نیز در منطقه جایگاه ویژه‌ای دارد. در زمینه مطبوعات نیز دو سندیكای مهم وجود دارد: یكی سندیكای مطبوعات كه از صاحبان روزنامه‌ها تشكیل شده و دیگری سندیكای نویسندگان كه مخصوص روزنامه‌نویسان است.
گروههای روزنامه‌نگاران ایرانی در سفرهای خود به لبنان، از هر دو سندیكا بازدید كردند.
● سندیكای مطبوعات
سندیكای مطبوعات لبنان یكی از قدیمی‌ترین سندیكاها در لبنان است كه سابقه فعالیت آن حتی به پیش از استقلال لبنان در ۱۹۴۳ برمی‌گردد. رئیس كنونی سندیكا، آقای محمد بعلبكی، كه خود از ارباب‌جراید و روزنامه‌نگاران قدیمی است، با گشاده‌رویی از روزنامه‌نگاران ایرانی استقبال و سعی می‌كند به زبان فارسی به آنها خوش آمد بگوید.
در این دیدارها، آقای بعلبكی مفصلاً از تجربیات شخصی خود در زمینه فعالیت مطبوعاتی، تاریخچه فعالیت سندیكا، مسائل حقوقی و قانونی و مسأله آزادی بیان صحبت می‌كند و به سؤالات مهمانان پاسخ می‌دهد. مشخص می‌شود كه طبق قانون، در لبنان، پروانه جدید برای روزنامه‌های سیاسی داده نمی‌شود و اگر كسی بخواهد یك روزنامه سیاسی جدید منتشر كند باید پروانه مورد نیاز را از بازار آزاد با قیمتی گزاف یعنی بین ۳۰۰هزار تا یك میلیون دلار بخرد؛ زیرا در لبنان امتیاز روزنامه ملك شخصی صاحب‌امتیاز است و با عدم انتشار روزنامه، امتیاز از بین نمی‌رود. به همین دلیل روزنامه‌های سیاسی بسیاری هستند كه منتشر نمی‌شوند و امتیاز آنها قابل خریدو فروش است.
یك نسخه از قانون مطبوعات لبنان كه در سال ۱۹۶۲ تدوین و تصویب شده و در سالهای بعد مرتباً مورد بازنگری و تعدیل قرار گرفته، بین مهمانان توزیع می‌شود تا در فرصت مناسب آن را مطالعه كنند.
● سندیكای روزنامه‌نویسان
در كنار سندیكای مطبوعات، یعنی سندیكای صاحبان جراید، «سندیكای روزنامه‌نگاران» قرار دارد كه تجمعی برای حمایت از نویسندگان مطبوعات است. رئیس این سندیكا آقای ملحم كرم Melhem Karam خود صاحب یك مؤسسه بزرگ مطبوعاتی به نام «الف لیله و لیله» (هزارویك‌شب) در قلب منطقه مسیحی‌نشین اشرفیه در شرق بیروت است كه علاوه بر روزنامه البیرق، سه مجله نیز منتشر می‌كند: الحوادث، به زبان عربی ـ ماندی مورنینگ Monday Morning به انگلیسی و «لاریو و دولیبان» La Revue de Liban به زبان فرانسه. وی نسخه‌ای از همهٔ این نشریات را به روزنامه‌نگاران ایرانی هدیه می‌كند. كرم كه از دیدار هیأتهای ایرانی بسیار خوشحال می‌نماید، به گرمی خوش‌آمد می‌گوید و رشته بحث را به یكی از اعضای هیئت‌مدیره سندیكا یعنی آقای ژوزف قصیفی، از روزنامه‌نگاران كهنه‌كار می‌سپارد. قصیفی كه یكی دو بار به ایران سفر كرده، با حوصلهٔ زیاد درباره وضعیت روزنامه‌نگاران لبنان و حمایتهایی كه سندیكا از آنان به عمل می‌آورد توضیح می‌دهد: شرایط عضویت، تعداد اعضا، خدمات سندیكا به اعضا، آیین‌نامه انتخابات داخلی و چندین عنوان دیگر مورد بحث قرار می‌گیرد و سؤالات زیادی مطرح می‌شود. اما دو نكته را آقای قصیفی مورد تأكید قرار می‌دهد: نخست آن‌كه هیچ روزنامه‌نگاری به جرم مطبوعاتی بازداشت و زندانی نمی‌شود و در صورت احضار روزنامه‌نگار به دادگاه مطبوعات، رئیس سندیكا و یكی از وكلای سندیكا، وی را در دادگاه همراهی می‌كنند و در صورت محكومیت، دادگاه به جریمه نقدی اكتفا می‌كند. نكته دوم، این تنها سندیكایی است كه در سخت‌ترین شرایط جنگ داخلی به فعالیت خود ادامه داده و حتی انتخابات داخلی را هم برگزار كرده است.
در این دیدارها، روزنامه‌نگاران ایرانی نیز درباره اوضاع مطبوعات ایران مطالبی را برای طرف لبنانی بازگو می‌كنند و آقای قصیفی فعالیت گسترده روزنامه‌نگاران ایران به ویژه فعالیت زنان را در این زمینه تحسین می‌كند.
● باشگاه مطبوعات
علاوه بر این دو سندیكا، باشگاهی نیز به همت عده‌ای از روزنامه‌نگاران در مركز بیروت تأسیس شده كه بیشتر «پاتوقی» است برای گردهمایی و تبادل‌نظر و برگزاری برخی از مصاحبه‌های مطبوعاتی.
برای گروهی از روزنامه‌نگاران ایرانی فرصتی برای بازدید از این باشگاه نیز دست می‌دهد. مدیر باشگاه، آقای یوسف الحویكHowayk از پیش تعدادی از همكاران خود را برای ملاقات با ایرانیان آماده كرده است. جلسه معارفه و تبادل‌نظر به شكل یك حلقه بحث و تا حدود زیادی خودمانی تشكیل می‌شود و این بار دو طرف وارد ریز مسائل حرفه‌ای می‌شوند و از هر دری سخنی به میان می‌آید، اما فرصت كم است چون یك نماینده استرالیایی كه برای مأموریتی به لبنان آمده، یك مصاحبه مطبوعاتی در این باشگاه تشكیل می‌دهد تا دیدگاهها و برداشتهای خود را به اطلاع روزنامه‌نگاران لبنان● شبكه‌های تلویزیون
علاوه بر دهها روزنامه سیاسی، حدود ۱۰ شبكه تلویزیون ماهواره‌ای نیز در لبنان وجود دارد كه به‌جز یكی، بقیه متعلق به بخش خصوصی هستند و شبكه LBC و المنار از مهمترین این شبكه‌ها برای بازدید روزنامه‌نگاران ایرانی انتخاب شده‌اند: ال.بی.سیLBC)) وابسته به جناحهای مسیحی و المنار وابسته به حزب‌الله لبنان. طبق برآوردها، این دو شبكه كه در دو نقطه مقابل یكدیگر قرار دارند، پربیننده‌ترین شبكه‌های لبنانی چه در داخل و چه در خارج محسوب می‌شوند.
● بازدید از LBC
بازدید از شبكهLBC یا بنگاه سخن‌پراكنی لبنان Lebanese Broadcasting Corporation در شهر مسیحی‌نشین ادما Adma در شمال بیروت فرصتی است برای روزنامه‌نگاران ایرانی تا از عمق مناطق مسیحی‌نشین دیدن كنند و با فرهنگ آنان آشنا شوند. آقای ایلی حرب، مدیر اخبار شبكه از مهمانان ایرانی استقبال می‌كند و تا رسیدن به سالن اجتماعات، همهٔ بخشهای شبكه به ویژه اطاق اخبار، و استودیوهای پخش خبر زمینی و ماهواره‌ای را كه به پیشرفته‌ترین دستگاهها مجهز هستند، به بازدیدكنندگان نشان می‌دهد.
ال.بی.سی از آن جهت اهمیت دارد كه نخستین شبكه خصوصی لبنان است كه تأسیس آن به دهه ۸۰ میلادی قرن گذشته برمی‌گردد. اساساً این شبكه را جناح نظامی حزب فالانژ به‌منظور استفاده از آن در تبلیغات جنگ داخلی دایر كرد. اما پس از پایان جنگ و امضای توافق طائف این شبكه به یك شركت خصوصی تبدیل شد.
ایلی حرب تأكید می‌كند كه مهمترین معیار در كار LBC جذب‌ بیننده و دستیابی به سودبیشتر تجاری است. وی نمی‌پذیرد كه LBC یك شبكه مسیحی است و به حضور تعداد كمی كاركنان مسلمان در آن اشاره می‌كند اما كسی كه سیاستهای این شبكه را دنبال می‌كند خیلی زود در‌می‌یابد كه LBC همچنان منعكس‌كننده مواضع سیاسی جناح مسیحی لبنان است.
بخشهای خبری و تحلیلی LBC بسیار غنی و پربیننده است. این شبكه در بخش ماهواره‌ای خود با روزنامه معروف الحیات كه با سرمایه عربستان‌سعودی در لندن و همزمان در بیروت، جده و دبی منتشر می‌شود، قرارداد همكاری خبری امضا كرده كه به موجب آن، روزنامه الحیات تمامی اخبار و تحلیلها و گزارشهای خبرنگاران خود را در اختیار LBC می‌گذارد، در مقابل LBC، لوگوی الحیات را روی میكروفونها و بخشهای خبر ماهواره‌ای خود قرار می‌دهد.
طی دو ساعت گفت‌وگو، مسائل و مطالب متنوعی پیرامون فعالیت رسانه‌ای مطرح می‌شود و آقای ایلی حرب با حوصله فراوان به سؤالات مهمانان پاسخ می‌گوید و در پایان آنان را تا در خروجی بدرقه می‌كند.
● بازدید از كلیسای حریصا
دیدار از شبكهLBC فرصتی است كه گروه روزنامه‌نگاران ایرانی در چارچوب فعالیتهای فرهنگی از كلیسای حضرت مریم كه در همان نزدیكی واقع شده نیز دیدن كنند. این كلیسا بیش از صدسال قدمت دارد و روی قله كوهی مشرف بر شهر جونیه و خلیج زیبای آن، از موقعیت بسیار جذابی برخوردار است و همین باعث می‌شود كه علاوه بر نمازگزاران این منطقه، عده بسیاری از گردشگران نیز به تماشای این كلیسا بروند.
جاده مارپیچی از میان جنگل كوهستانی می‌گذرد. عده‌ای با تله‌كابین خود را به كلیسا می‌رسانند. در وسط محوطه، مجسمه بزرگی از حضرت مریم روی پایه‌ای مارپیچی جلب‌نظر می‌كند. زیرمجسمه نمازخانه كوچكی است برای نماز انفرادی و تأمل. سالن بزرگ اصلی در گوشه دیگری با معماری مدرن قرار دارد. محیطی آرام و دلچسب كه ویژگی آن سكوت و تأمل است. تماشای شهر جونیه و جاده ساحلی از آن ارتفاع بسیار دل‌انگیز است بیشتر نمازگزاران در این كلیسا دختران و پسران جوان هستند و این نشانه گسترش دینداری در نسل جوانِ لبنان است كه به رغم تماس مستقیم با تمدن غرب،خود را از معنویت دینی بی‌نیاز نمی‌بیند.
در لبنان به دلیل همزیستی ادیان و مذاهب، پیروان هر دین، اطلاعاتی نیز از دین دیگر دارند و با فرهنگ یكدیگر آشنا هستند و همین امر برای روزنامه‌نگاران ایرانی جالب به نظر می‌رسد بسیاری از اعضای گروههای مطبوعاتی در دیدار از لبنان تأكید می‌كنند كه تصویری كه قبل از سفر از لبنان در ذهن داشته‌اند با آنچه مشاهده می‌كنند بسیار متفاوت بوده و اكنون دید دیگری نسبت به لبنان و مسائل آن پیدا كرده‌اند.
● تلویزیون المنار
دومین شبكه تلویزیونی كه مورد بازدید قرار می‌گیرد، شبكه المنار است وابسته به حزب‌الله لبنان و واقع در قلب حومه شیعه‌نشین بیروت، منطقه‌ای با خیابانها و كوچه‌های تنگ و باریك، ساختمانهای بلند با تراكم جمعیتی بسیار بالا و امكانات شهری و زیربنایی اندكی كه تناسبی با این جمعیت ندارد. ساكنان این منطقه اغلب در طول پنجاه سال گذشته از جنوب لبنان یا از منطقه بقاع و بعلبك در شرق این كشور، برای كار به پایتخت آمده و در حومه آن ساكن شده‌اند بسیاری از جنوبیها نیز در دهه‌های قبل به دلیل بمبارانها و تجاوزات مكرر اسرائیل در حالت آوارگی به این منطقه كوچ كردند. شعارهای اسلامی و وجود عكسهای بزرگی از رهبر انقلاب اسلامی ایران در این منطقه نمایشگر تأثیر انقلاب در مسلمانان لبنان به ویژه شیعیان این كشور است.
در ساختمان المنار كه رفت‌وآمد بدان در چارچوب تدابیر حفاظتی خاصی صورت می‌گیرد، مهمانان ایرانی با مدیر شبكه و مسئولان روابط‌عمومی ملاقات و گفت‌وگو می‌كنند. المنار زبان مقاومت است، چه در لبنان و چه در فلسطین؛ و بینندگان زیادی در داخل و خارج لبنان دارد. درعین حال فعالیت اطلاع‌رسانی این شبكه به روشی صورت می‌گیرد كه بسیار تأثیر‌گذار است. به همین دلیل محافل صهیونیستی حملات شدیدی را علیه المنار در اروپا و امریكا آغاز كرده‌اند.
طی این مدت از بخشهای مختلف به‌ویژه اتاق اخبار و استودیوهای ضبط و پخش بازدید می‌شود. شبكه المنار علاوه بر برنامه‌های خبری و تحلیل سیاسی، برنامه‌های سرگرمی مختلفی نیز برای مخاطبان دارد و به‌نظر می‌رسد كه المنار در عین حفظ مرزهای دینی و اخلاقی توانسته است برنامه‌های متنوع دیگری نیز كه از نظر فنی و حرفه‌ای در سطح بالایی قرار دارند به بینندگان خود ارائه كند.
● صبرا و شتیلا
نام دو اردوگاه فلسطینی صبرا و شتیلا در همه جا نام آشنایی است و این به دلیل قتل عام وحشیانه‌ای است كه مزدوران رژیم صهیونیستی در حمله سرائیل به لبنان و اشغال بیروت در سال ۱۹۸۲ در این دو اردوگاه مرتكب شدند.
این دو اردوگاه بین بیروت و حومه آن واقع شده و هزاران خانواده فلسطینی با شرایط بسیار ناگواری در اینجا به سرمی‌برند. در اینجا تصاویر سخن می‌گویند و نیازی به توضیح نیست فقر، آلودگی،انبوه زباله‌ها، خانه‌های ساخته شده از بلوك سیمانی و با سقف حلبی، سالخوردگانی كه خاطرات زندگی آبرومندانه گذشته در فلسطین را در ذهن خود مرور می‌كنند و هنوز رویای بازگشت به فلسطین را رها نكرده‌اند و بالاخره كودكان و نوجوانانی كه هیچ امكانی برای تحصیل و كار ندارند و به آینده‌ای نامعلوم چشم دوخته‌اند.
● وزارت اطلاع‌رسانی
پس از بازدید روزنامه‌ها، شبكه‌های تلویزیونی و سندیكاهای مطبوعاتی، كه همه غیردولتی هستند، بازدید از بخش دولتی یعنی وزارت اطلاع‌رسانی لبنان ضروری می‌نماید؛ به‌ویژه بخشی در این وزارتخانه هست به نام «شورای عالی رسانه‌ها» كه به نظر می‌رسد از اهمیت خاصی برخوردار است.
آقای عبدالهادی محفوظ ، رئیس «شورای عالی رسانه‌ها» با فروتنی و علاقه فراوان با روزنامه‌نگاران ایرانی به گفت‌وگو می‌نشیند. وی كه خود صاحب روزنامه است و بارها به ایران نیز سفر كرده، در بخشی از این دیدار به بحث درباره مطبوعات لبنان می‌پردازد. اما شورای عالی رسانه‌ها وظیفه‌اش تنظیم فعالیت رسانه‌های دیداری یعنی شبكه‌های تلویزیونی است.
محفوظ توضیح می‌دهد كه وزارت اطلاع‌رسانی و شورای رسانه‌ها، سلطه‌ای روی شبكه‌های تلویزیونی ندارد زیرا هر یك از این شبكه‌ها از سوی یك جناح سیاسی حمایت می‌شود. با این حال شورا از طریق جلسات متعدد و ارتباط مستقیم با رسانه‌های دیداری، آیین‌نامه‌هایی تهیه كرده كه همگان خود را ملزم به رعایت آن نموده‌اند، هر چند این مسائل جنبه قانونی به خود نگرفته و لذا ضامن اجرایی ندارد.
آن‌گاه مفصلاً درباره شبكه‌های رادیویی و تلویزیونی در لبنان سخن می‌گوید و به سؤالات پاسخ می‌دهد. بخشی دیگر از این جلسه نیز به بحث درباره تحولات جاری در لبنان و منطقه می‌گذرد و آقای محفوظ به عنوان یك صاحبنظر، این تحولات را مورد تحلیل دقیق قرار می‌دهد.
ملاقات با وزیر اطلاع‌رسانی نیز در دستور كار قرار دارد. آقای شارل رزق، وزیر اطلاع‌رسانی با گشاده رویی تمام با روزنامه‌نگاران ایرانی دیدار می‌كند و به آنها خوشامد می‌گوید. وی بیش از هر چیز روی گسترش روابط دوجانبه بین جمهوری اسلامی ایران و لبنان در زمینه‌ها و سطوح مختلف تأكید می‌كند و به تبادل‌نظر با مهمانان در مورد اوضاع رسانه‌ها در دو كشور می‌پردازد و به سؤالات پاسخ می‌دهد. وزیر لبنانی نیز این‌كه زنان ایران در موقعیت مدیر مسئولی یا سردبیری روزنامه‌ها قرار دارند، ابراز شگفتی و در عین حال خوشحالی می‌‌كند.
در نیمروزی كه به بازدید از وزارت اطلاع‌رسانی می‌گذرد، بخشهای دیگر این وزارتخانه یعنی خبرگزاری ملی، رادیوی دولتی و مركز پژوهشها نیز مورد بازدید قرار می‌گیرد.
در خبرگزاری مهمانان ایرانی از روند فعالیت، منابع خبری، ویراستاری خبر و پخش آن از طریق اینترنت و بولتن خبری مطلع می‌شوند. در پخش رادیو مشخص می‌شود كه اكثر دستگاههای فنی بسیار قدیمی هستند و دولت لبنان كار نوسازی این بخش را با تخصیص بودجه آغاز كرده است. و بالاخره در بخش پژوهشها آقای صلاح اشمر از عدم توجه كافی به این بخش گله‌مند است و نمونه‌هایی از پروژه‌های علمی انجام شده را به رسم هدیه به مهمانان ایرانی تقدیم می‌كند.
● دیدار از سفارت جمهوری اسلامی ایران
سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت با توجه به نفوذ ایران در لبنان و حساسیت اوضاع این كشور، از اهمیت خاصی برخوردار است. گروههای مطبوعاتی ایران به دعوت آقای مسعود ادریسی سفیر ایران در لبنان، از سفارت بازدید می‌كنند و ناهار را مهمان سفارت هستند.
تدابیر حفاظتی و امنیتی ساختمان و محیط سفارت چشمگیر است و نشان‌دهندهٔ حساسیت اوضاع است. به‌هرحال اینجا خانه ایرانیان است و روزنامه‌نگاران مایلند برداشتهای خود را از اوضاع با آنچه در سفارت می‌شنوند مقایسه كنند. این مقایسه نشان می‌دهد كه برداشتها تا حدود زیادی دقیق بوده‌اند.
دیدار با سفیر و یا معاون وی آقای حمیدرضا دهقان در محیطی بسیار صمیمی صورت می‌گیرد و طبق معمول بحث پیرامون مطبوعات لبنان از یك سو، و تحولات اخیر در صحنه این كشور است. آقای حسین صلواتی، رایزن مطالعاتی و آقای توفیق صمدی مسئول بخش مطبوعات نیز به جمع می‌پیوندند و این بحثها و تبادل‌نظرها تا صرف ناهار و بعد از آن ادامه می‌یابد. پس از مدتی خوردن غذاهای لبنانی، بازگشت به غذاهای ایرانی در جای خود دلچسب است.
● منطقه شوف
از جمله مناطقی كه مورد بازدید روزنامه‌نگاران ایرانی قرار گرفت، منطقه شوف در كوهستانهای جنوب شرقی بیروت بود. این منطقه به علت وجود چند رودخانه و تعداد زیادی چشمه‌سارهای زیبا، بسیار سبز و خرم است و هوایی خنك و دلپذیر دارد. از نظر بافت جمعیتی، اكثر ساكنان این منطقه را درزیها كه شاخه‌ای از اسماعیلیه هستند تشكیل می‌دهند، اما اقلیتهای مسیحی نیز در بسیاری از شهرها و روستاها وجود دارند.
یكی از زیباترین شهرهای این كوهستان شهر تاریخی «دیرالقمر» است كه زمانی امیرنشین بوده و موقعیت سیاسی مهمی داشته است. معماری این شهر، در دامنه كوهستان با خانه‌های سنگی و سقف شیروانی سفالی به رنگ قرمز، بسیار زیبا و چشمگیر است. میدان اصلی شهر قدمت تاریخی آن را نمایش می‌دهد. ساختمان شهرداری زمانی بخشی از دارالحكومه بوده و در گوشه دیگر میدان، مسجدی است كه نمازگزاران زیادی ندارد و تنها از اسلامی بودن این شهر در قرون گذشته حكایت می‌كند. و بالاخره در وسط میدان شهر، چشمه‌ای هست كه آب گوارای آن از اطراف یك حوض سنگی فوران می‌كند و مورد استفاده اهالی و رهگذران قرار می‌گیرد.
از «دیرالقمر» كه بگذریم به قلعه موسی می‌رسیم كه قلعه‌ای است ساخته شده به سبك قلاع قدیمی و بسیاز زیبا. این قلعه در واقع یك موزه مردم‌شناسی است كه سازنده آن آقای موسی معماری است كه با همسرش در همین‌جا زندگی می‌كنند. اطراف قلعه خندقی با ماهیهای قرم به چشم می‌خورد و پلی كه در واقع دروازه قلعه است و با زنجیر قابل جمع شدن است.
در دالانهای تنگ داخل قلعه، زندگی روستاییان این منطقه به ویژه همزیستی، درزیها و مسیحیان با مجسمه‌های شمع در محیطی زنده و متحرك نمایش داده می‌شود. در جایی دیگر كلكسیون كاملی از تپانچه‌ها و جنگ افزارهای قدیمی و لوازم خانگی متعلق به یك قرن پیش توجه بازدیدكنندگان را به خود جلب می‌كند.
آقای موسی معماری، سازنده این قلعه كه غبار سالهای زندگی بر سر و رویش نشسته با گرمی و شوخی با مهمانان ایرانی برخورد می‌كند و دربارهٔ ساختن این قلعه و گردآوری اشیاء قدیمی در آن توضیح می‌دهد. معلوم می‌شود كه این قلعه و موزه‌های درون آن نتیجه تلاش شخصی وی بوده است. وقتی از انگیزه‌اش سؤال می‌كنیم. موضوع بسیار جالبتر می‌شود زیرا معلوم می‌شود كه این اقدام نتیجه یك عشق آتشین مربوط به دوران نوجوانی است كه معشوق، عاشق بی‌سروپا را تحقیر می‌كند و از وی كه نوجوانی تنگدست است یك قصر قدیمی می‌خواهد اما برای عاشق دلداده هیچ چیز غیرممكن نیست و لذا همه عمر خود را صرف كار و زحمت برای ساختن چنین قصری می‌كند اما زمانی كه همه چیز فراهم می‌آید، عمر سپری شده و دیگر از آن هیجانهای عاشقانه خبری نیست.موسی معماری در حالی كه همسرش در كنارش ایستاده ماجرا را با خنده و شوخی شرح می‌دهد و اصرار دارد كه یك تهیه‌كننده ایرانی به اینجا بیاید و از این ماجرا یك فیلم سینمایی تهیه كند.
در انتهای جاده شوف، قصر قدیمی «بیت الدین» قراردارد كه در گذشته محل اقامت تابستانی رئیس جمهوری بوده و حالا به موزه تبدیل شده و برای برگزاری جشنهای فرهنگی و به ویژه در ماههای تابستان مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته به دلیل كمبود وقت، روزنامه‌نگاران ایرانی موفق به دیدن قصر بیت الدین نمی‌شوند زیرا با تاریك شدن هوا و آغاز شب مجبورند برای شركت در جلسات بحث و گفت‌وگوی شبانه به محل اقامت در بیروت برگردند.
● سفر به جنوب
در هر دوره هشت روزه یك روز كامل به گشت‌وگذار در جنوب لبنان اختصاص داشته است كه از صبح زود آغاز می‌شود. در طول مسیر، اطلاعات لازم درباره اماكن مختلف به مهمانان داده می‌شود. در دو طرف اتوبان جنوب مزارع موز و باغهای مركبات جلب‌نظر می‌كند. نخستین ایستگاه زیارت، مزار حضرت یونس پیغمبر در ساحل شهر جیه Jiyyeh است. پیامبری كه به علت رها كردن قومش به كام نهنگ رفت و به تعبیرقرآن‌كریم اگر تسبیحش نبود از ظلمات شكم نهنگ خلاصی نمی‌یافت؛ مزاری قدیمی و متروك اما با فضایی بسیار معنوی.
سپس گروه به شهر معروف صیدا می‌رسد و پس از دیدار مختصری از قلعه تاریخی این شهر و بندرگاه قدیمی به سوی شهر نبطیه در قلب جنوب رهسپار می‌شود.
در اینجا نماینده‌ای از سوی مقاومت اسلامی، به عنوان راهنما به گروه می‌پیوندد و در طول راه درباره روشهای مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست به ویژه عملیات شهادت‌طلبانه داستانها می‌گوید.
اندكی بعد وارد مناطق آزاد شده، می‌شویم. راهنما گروه را به «قلعه شقیف» می‌برد كه روی كوه بلندی است، در كنار روستای «ارنون» ؛ قلعه‌ای تابستانی كه از دوران جنگهای صلیبی بازمانده است. از این قلعه بخش وسیعی از جنوب لبنان تا فلسطین اشغالی و از سوی غرب تا عمق آبهای مدیترانه دیده می‌شود. در بخش شرق كه شیب بسیار تند است، رودخانه معروف لیتانی و بستر مارپیچی آن جلب‌نظر می‌كند. این قلعه اهمیت استراتژیك داشته و در طول تاریخ مورد استفاده ارتشها و جنگاوران قرار گرفته است. در دهه هفتاد قرن گذشته میلادی، این قلعه در اختیار سازمانهای مقاومت فلسطین بود و بارها توسط نیروی اسرائیل بمباران شد. پس از حمله اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ و اشغال این كشور، ارتش صهیونیستی، استحكامات مهمی در این قلعه و ارتفاعات اطراف آن به منظور كنترل جنوب لبنان ایجاد كرد. اما رزمندگان مقاومت اسلامی با ضربات خود به این پایگاهها، سرانجام ارتش صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی كردند و حالا این قلعه در اختیار وزارت گردشگری لبنان قرار دارد.
مقصد بعدی شهر «خیام» و شكنجه‌گاه مخوفی است كه ارتش صهیونیستی برای بازداشت و شكنجه رزمندگان و مخالفان خود دایر كرده بود و پس از پیروزی مقاومت در ۲۵ ماه مه سال ۲۰۰۰ مردم به آن بازداشتگاه هجوم برده و زندانیان را آزاد كردند.
در اینجا فیلمی از عملیات مقاومت برای گروه نمایش داده می‌شود و یكی از برادران كه سالها در این بازداشتگاه شكنجه شده، افراد گروه را به بخشهای مختلف راهنمایی می‌كند و در هر بخش درباره انواع شكنجه‌های وحشیانه و غیرانسانی توضیح می‌دهد. افراد گروه در نمازخانه این بازداشتگاه نماز ظهر و عصر را به جا می‌آورند و ناهار را در همین‌جا صرف می‌كنند.
یكی از گروهها، پس از بازدید از این بازداشتگاه به كناره‌های رودخانه وزانی در چندمتری سنگرهای صهیونیستها رفتند و ناها را در آنجا صرف كردند. راهنما توضیح داد كه تا پیش از پیروزی مقاومت، مردم جنوب لبنان حق استفاده از این رودخانه را نداشتند و صهیونیستها مانع از نزدیك شدن افراد لبنانی به این رودخانه می‌شدند و در نتیجه آب گوارای این رودخانه به فلسطین اشغالی می‌رفت تا به مصرف شهرك نشینان صهیونیست برسد. اما اینك مردم از این رودخانه استفاده می‌كنند و تأسیسات لوله‌كشی آب به راه افتاده و بسیاری از روستاهای اطراف دارای آب آشامیدنی شده‌اند و اسرائیل جرأت تعرض ندارد زیرا می‌داند كه هرتجاوزی با واكنش فوری مقاومت روبه‌رو می‌شود. همین توازن باعث شده كه جنوب لبنان پس از دهها سال احساس امنیت كامل بكند.
مقصد بعدی، نقطه مرزی با فلسطین اشغالی است، معروف به «دروازه فاطمه» در روستای كفركلا Kafar Kala در طول مسیر كه از كنار سیمهای خاردار مرزی می‌گذریم، شهركهای صهیونیست‌نشین و سنگرهای ارتش اسرائیل در چند متری خط مرزی دیده می‌شوند. مهمترین این سنگرها در «دروازه فاطمه» است كه مردم مرتباً به آنجا می‌آیند و سنگرهای صهیونیستی را با سنگ مورد حمله قرار می‌دهند.
در اینجا آنچه جلب‌نظر می‌كند دو ستون شبیه ستونهای «رمی جمرات» در منطقه منی در مكه معظمه است كه سمبل شیطان هستند و حاجیان بدان سنگ می‌زنند. در اینجا این دو ستون سمبل امریكا و اسرائیل هستند كه هر روز بازدیدكنندگان از منطقه مرزی، به نشانهٔ ابراز تنفر و انزجار بدانها سنگ پرتاب می‌كنند.
● صور
گروه دیگری از روزنامه‌نگاران اعزامی، پس از بازدید از جنوب لبنان در راه بازگشت به بیروت از شهر معروف و تاریخی «صور» می‌گذرند كه آغازگاه حركت امام موسی صدر و شهید دكترمصطفی چمران بوده است.
گذر از صور فرصتی است كه گروه با همسر شهید چمران در خانه‌اش دیدار و یاد مجاهدتهای آن شهید را كه آغازگر مقاومت در برابر اسرائیل بود زنده كنند. در همین شهر مؤسسات فرهنگی و تربیتی بزرگی توسط امام موسی‌صدر برای پرورش كودكان شهدا و یتیمان ساخته شده كه در حال حاضر توسط خواهر ایشان، خانم رباب صدر اداره می‌شود. در این فرصت، روزنامه‌نگاران ایرانی از بخشهای مختلف این مؤسسات بازدید می‌كنند و تحت‌تأثیر عظمت این مؤسسات و روشهای مدرن آموزشی و نظم و دقت موجود در اداره امور آن قرار می‌گیرند.
● بعلبك
پس از گشت‌وگذار طولانی در مناطق آزاد شده جنوب لبنان یك گروه از روزنامه‌نگاران ایرانی رهسپار منطقه «بقاع» و شهر «بعلبك» در شرق لبنان می‌شود. منطقه بقاع كه جمعیت اصلی آن را عشایر شیعه تشكیل می‌دهد، در مقایسه با جنوب لبنان، ویژگیهای خاص خود را دارد. مردمی غیور كه در عین فقر بسیار، پیوسته در كنار مقاومت بوده‌اند. اینجا زندگی مردم بیشتر از طریق كشاورزی و دامداری می‌گذرد، اما فقرو درآمد كم، برخی را وادار به كشت غیرقانونی شاهدانه و خشخاش می‌كند.
شهر بعلبك در كنار خود یكی از عظیم‌ترین آثار باستانی را دارد كه مربوط به دوره رومی است. معمار عظیم در معبد زئوس خدای خدایان، و معبد باخوس، خدای شراب از هر نظر چشمگیر است. این آثار همه سال مورد بازدید هزاران نفر از گردشگران بین‌المللی قرار می‌گیرد. در كنار این آثار عظیم، مقبره‌ای به چشم می‌خورد كه به امامزاده «خوله» معروف است. می‌گویند به هنگام عبور اسرای كربلا از این نقطه به سمت دمشق، یكی از زنان حرم امام‌حسین علیه‌السلام دختربچه‌ای را سقط می‌كند كه در اینجا مدفون است. به‌هرحال، در لبنان كه از حرم امامان و امامزادگان خبری نیست، عده‌ای از شیعیان به این مزار می‌آیند و آن را زیارت می‌كنند.
● انتخابات پارلمانی
بازدید هیئت‌های مطبوعاتی ایران از لبنان همزمان با بروز تحولات ژرف در این كشور بود. به‌ویژه ترور آقای رفیق حریری، نخست‌وزیر سابق این كشور در ۲۵ بهمن ۱۳۸۳ و صدور قطعنامه ۱۵۵۹ شورای امنیت كه به خروج نیروهای سوریه از لبنان و بروز رقابت شدید سیاسی بین جناحهای سیاسی و مذهبی در لبنان انجامید. در این رشته تحولات، انجام انتخابات پارلمانی در خردادماه ۱۳۸۴ از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود زیرا برای نخستین‌بار پس از حدود سه دهه، انتخابات بدون حضور ارتش سوریه انجام گرفت. در عین حال با توجه به اهمیت تحولات آینده در لبنان جناحهای سیاسی با ائتلافهای گسترده سعی داشتند هر چه بیشتر كرسیهای پارلمان را به خود اختصاص دهند تا با بهره‌گیری از راهكارهای دموكراتیك مسیر تحولات را در جهت اهداف خود سوق دهند.
● انتخابات در جنوب
بازدید یك گروه از روزنامه‌نگاران ایرانی از جنوب لبنان مصادف با روز انجام انتخابات در این منطقه بود كه اكثریت ساكنان آن را مسلمانان شیعه تشكیل می‌دهند. ائتلاف دو قدرت اصلی سیاسی در صحنه جامعه شیعی لبنان یعنی «جنبش امل» و «حزب‌الله» و فهرست مشتركی كه از سوی این ائتلاف ارائه شده بود، راه را بر همه رقیبان بسته بود و واضح بود كه این فهرست اكثریت آراء را در اختیار خواهد داشت.
هیأت مطبوعاتی ایران در شهر «نبطیه» در مركز جنوب لبنان از دفتر منطقه‌ای جنبش امل بازدید كرد كه مورد استقبال حاج خلیل حمدان و حاج جمیل حایك و تنی دیگر از مسئولان این جنبش در جنوب قرار گرفت. هیئت همچنین از ستاد انتخاباتی حزب‌الله در نبطیه بازدید كرد.
در حوزه‌های رأی‌گیری نیز ازدحام جمعیت و فعالیت شدید نمایندگان امل و حزب‌الله چشمگیر بود. فضای تبلیغاتی همراه با توزیع عكس و پوستر و اتومبیلهای گشت كه با بلندگو مردم را به شركت در انتخابات و انداختن لیست ائتلاف شیعی در صندوقها دعوت می‌كردند همه را هیجان‌زده می‌كرد.
نكته جالب، در این میان، روابط بسیار دوستانه بین اعضاء و افراد وابسته به حزب‌الله و امل بود كه پس از سالها رقابت، اینك در كنار یكدیگر برای رسیدن به یك هدف، یعنی خنثی كردن طرح امریكا در لبنان تلاش می‌كردند. نتیجه این تلاش برنده شدن فهرست ائتلاف با آرای بسیار بالا بود.
● انتخابات در طرابلس
آخرین دور انتخابات پارلمانی لبنان در ۲۸ خردادماه ۱۳۸۴ در منطقه شمال لبنان انجام گرفت. هیئت مطبوعاتی ایران برای اطلاع از نحوه انجام انتخابات، از شهر طرابلس، مركز شمال لبنان بازدید كرد. طرابلس شهری است تاریخی درساحل مدیترانه كه اكثر ساكنان آن را مسلمانان سنی تشكیل می‌دهند. اما مناطق اطراف آن غالباً مسیحی هستند.
این دیدار همچنین فرصتی بود تا مهمانان از دفتر «حركت توحید اسلامی» در این شهر بازدید و با رئیس آن، شیح بلال شعبان ملاقات و گفت‌وگو كنند.
شهر طرابلس در این روز آرام و قرار نداشت، در حوزه‌های انتخاباتی انبوه جمعیت به چشم می‌خورد. اغلب این افراد، مبلغان وابسته به احزاب و ائتلافهای سیاسی بودند كه با اصرار زیاد فهرستهای موردنظر خود را به رأی‌دهندگان می‌دادند و از آنها می‌خواستند كه این فهرستها را به صندوق بیندازند. هر گروه و اتئلاف سیاسی رنگ مشخصی را برای افراد خود انتخاب كرده بود و مبلغان هر ائتلاف، تی‌شرتها و كلاههایی با همان رنگ پوشیده بودند.
انتخابات در طرابلس سرنوشت‌ساز بود و تركیب پارلمان را مشخص می‌كرد. ائتلاف جناح حریری با چند خانواده مهم طرابلسی و نیز با جناح سمیر جعجع از مسیحیان مارونی، فعالیت شدیدی را به عمل می‌آوردند. گفته می‌شد كه این ائتلاف حدود ۶۰میلیون دلار در انتخابات شمال لبنان هزینه كرده است. در مقابل تعدادی دیگر از نیروهای سیاسی، از جمله برخی از اسلامگرایان با جناح مسیحی میشل عون، ائتلاف كرده بودند، كه در جای خود بسیار پرمعنی و شگفت‌انگیز می‌نمود. ستادهای انتخاباتی به شدت فعال بودند. هیئت ایرانی از ستاد جریان میشل عون بازدید كرد. مسئولان این ستاد توضیح دادند كه سخت قانونگرا و معتقد به دموكراسی و تغییر هستند و تنها گروهی‌اند كه یك برنامه كامل برای اصلاحات در لبنان ارائه داده‌اند در حالی كه دیگران از روشهای كم ارزش تبلیغاتی برای جذب رأی‌دهندگان استفاده می‌كنند.
به‌هرحال، در این انتخابات فهرست پیشنهادی جناح آقای حریری برنده شد و بدین‌ترتیب این جناح توانست بزرگترین فراكسیون پارلمانی را تحت‌عنوان «فراكسیون آینده» تشكیل دهد.
● پایان سفر
... و بالاخره سفر رو به پایان می‌رود. در آخرین شب جلسه‌ای به منظور ارزیابی سفر در هتل محل اقامت تشكیل می‌شود تا نظرات مهمانان پیرامون نقاط قوت و ضعف برنامه‌ها پرسیده شود. علاوه بر بحثهای شفاهی، پرسشنامه‌ای بین مهمانان توزیع می‌شود تا با پاسخگویی به سؤالات مطرح شده و نوشتن پیشنهادها و انتقادها، به برنامه‌ریزان در بهبود كار برای سفرهای آینده كمك كنند.
جمع‌بندی نظرات نشان‌دهندهٔ رضایت مهمانان است. بسیاری از مهمانان معتقدند كه برنامه‌ها بسیار مفید بوده و اغلب تأكید می‌كنند تصویری كه از لبنان و حوادث این كشور در ذهن داشته‌اند، پس از این سفر به كلی تغییر كرده و اینك با دید تازه‌ای مبتنی بر واقعیت به تحولات لبنان و منطقه می‌نگرند.
نوشته : محمد علی مهتدی
منبع : دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها