دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا
بوی عیدی، بوی توت...

● فلسفه عید نوروز
سرآغاز جشن نوروز، روز نخست ماه فروردین (روز اورمزد) است و چون برخلاف سایر جشنهای ایران باستان، برابری نام ماه و روز را به دوش نمیکشد، بر سایر جشنهای ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانههای بسیار رواج یافته، اما آنچه نوروز را رازآلود کرده، آیینهای بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام میگیرد. اگر نوروز همیشه و در همهجا با هیجان و آشفتگی و درهمریختگی آغاز میشود، حیرتانگیز نیست؛ چرا که بینظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان، ناآرامی را ریشهی آرامش، و پریشانی را اساس سامان میدانستند و چه بسا که در پارهای از مراسم نوروزی، آنها را بهعمد بوجود میآوردند، همچنانکه در رسم "بازگشت مردگان" (از ۲۶ اسفند تا ۵ فروردین) چون عقیده داشتند که فروهرها یا ارواح درگذشتگان بازمیگردند، افرادی با صورتکهای سیاه برای تمثیل در کوچهوبازار به آمدورفت میپرداختند و بدینگونه فاصلهی میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم میریختند و قانون و نظم یکساله را محو میکردند.
خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد؛ نخست درهمریختگی، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیرورو میشد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانهها را رنگ آمیزی میکردند و اگر میسر نمیشد، دستکم همان اتاقی که هفتسین را در آن میچیدند، سفید میشد. اثاثیهی کهنه را به دور میریختند و نو به جایش میخریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگیها و اندوههای یکساله بود واجب میدانستند. ظرفهای مسین را به رویگران میسپردند. نقرهها را جلا میدادند. گوشهوکنار خانه را از گردوغبار پاک میکردند.
فرش و گلیمها را غاز تیرگیهای یک ساله میزدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان، فروهرها (ریشهی کلمهی فروردین) در این روزها به خانه و کاشانهی خود باز میگردند، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند، خوشحال میشوند و برای بازماندگان خود دعا میفرستند و اگر نه، غمگین و افسرده باز میگردند.
از این رو، چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ میافروختند. در بعضی نقاط ایران رسم است که زنها شب آخرین جمعهی سال بهترین غذا را میپزند و بر گور درگذشتگان میپاشند و روز پیش از نوروز را که همان "عرفه" یا "علفه" باشد، به خانهای که در طول سال در گذشتهای داشت به پُرسه میرفتند و دعا میفرستادند و میگفتند که برای مرده عید گرفتهاند. در گیرودار خانهتکانی و از بیست روز به روز عید مانده سبزه سبز میکردند.
● تاریخچهی نوروز
در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین آغاز میشد، ولی مشخص نیست که چند روز طول میکشیدهاست. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن یک ماه ادامه داشته است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا میشد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی داشت، درحالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامیکه پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی میپذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.
جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیدهاست. در اوستا نیز هیچ اشارهای به این جشن نشدهاست. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.
با استناد بر نوشتههای بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استانهای گوناکون که پیشکشهایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند، میپذیرفتند. گفته شده که داریوش هخامنشی، در آغاز هر سال از پرستشگاه "بأل مردوک"، که از خدایان بزرگ بابلیان بود، دیدن میکرد.
همچنین پارتیان و ساسانیان همهساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن میگرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ میشد. سپس کسی که به خوشقدمی شناخته شده بود، وارد میشد. و سپس والامقامترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکههایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ میشد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه میکردند. شاه پیشکشهای نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش میکرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هر یک از آنها کاشته میشد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ میپاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر میگفتند، آنها را برنمیداشتند.
● رسوم نوروزی ایرانیان باستان
ایرانیان باستان دانهها را که عبارت بودند از گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، نخود، کنجد، باقلا، کاجیله، ذرت، و ماش به شمارهی هفت ـ نماد هفت امشاسپند ـ یا دوازده "شمارهی مقدس برجها" در ستونهایی از خشت خام بر میآوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک میگرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانوادهها بهطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (اندیشهی نیک)، هوخت (گفتار نیک) و هوورشت (کردار نیک) سبز میکردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها میدانستند. چهارشنبهسوری که از دو کلمهی چهارشنبه (منظور آخرین چهارشنبهی سال) و سوری که همان "سوریک" فارسی و به معنای سرخ باشد و در کل به معنای چهارشنبهی سرخ، مقدمهی جدی جشن نوروز بود. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند را به یقین شب چهارشنبهسوری و از چهارشنبهبازار تهیه میکردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را تدارک میدید.
غروبهنگام، بوتهها را به تعداد هفت یا سه (نماد سه منش نیک) روی هم میگذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان میشد، آن را بر میافروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. در بعضی نقاط ایران برای شگون، وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو، لحاف و لباسهای کهنه را میسوزاندند. آتش میتوانست در بیابانها و رهگذرها و یا بر صحن و بام خانهها افروخته شود. وقتی آتش شعله میکشید از رویش میپریدند و ترانههایی که در همهی آنها خواهش برکت و سلامت و بارآوری و پاکیزگی بود، میخواندند. آتش چهارشنبهسوری را خاموش نمیکردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود، کسی جمع میکرد و بیآنکه پشت سرش را نگاه کند، سر ِ نخستین چهارراه میریخت. در بازگشت در پاسخ اهل خانه که میپرسیدند: "کیست؟" میگفت: "منم." - " از کجا میآیی؟" - "از عروسی... " - "چه آوردهای؟" - "تندرستی..."
از دیگر رسوم ایرانیان باستان در شب چهارشنبهسوری قاشقزنی بود. قاشقزنی تمثیلی بود از پذیرایی از فروهرها... زیرا که قاشق و ظرف مسین نشانهی خوراک و خوردن بود. ایرانیان باستان برای فروهرها بر بام خانه غذاهای گوناگون میگذاشتند تا از این میهمانان تازهرسیدهی آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهرها پنهان و غیرمحسوساند، کسانی هم که برای قاشقزنی میرفتند، سعی میکردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجیل را مخصوص فروهر میدانستند، دریافتشان را خوشیُمن میپنداشتند.
اما اصیلترین پیک نوروزی سفرهی هفتسین بود که به شمارهی هفت امشاسپند از عدد هفت مایه میگرفت. برخی کارشناسان، مبنای هفتسین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی میدانند که به آن هفت سینی میگفتند و بعدها با حذف (یا) به صورت هفتسین در آمد. چیزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه، نماد روشنایی و افزونی، آتشدان، نماد پایداری نور و گرما که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد، شیر نماد نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه، آیینه نماد شفافیت و صفا، سنجد نماد دلدادگی و زایش و باروری، سیب نماد رازوارگی عشق، انار نماد تقدس، سکههای تازه ضرب نماد برکت و دارندگی، ماهی نماد برج سپری شدهی اسفند، حوت (ماهی)، نارنج نماد گوی زمین، گل بید مشک که گل ویژهی اسفند ماه است، نماد امشاسپند سپندارمز و گلاب که بازماندهی رسم آبریزان یا آبپاشان است. نان پختهشده از هفت حبوب، خرما، پنیر، شکر، بَرسَم (شاخههایی از درخت مقدس انار، بید، زیتون، انجیر در دستههای سه، هفت یا دوازدهتایی) و کتاب مقدس.
● پیشواز عید
حدود بیست روز مانده به فرا رسیدن نوروز، کمکم بوی بهار و عید در کوچه و بازار و خانه و کاشانه میپیچید و جنبوجوش عجیبی سراسر جان مردم را فرامیگرفت. مردم همگی آستین همت بالا زده و به غبارروبی خانه و کاشانه مشغول میشدند. غبار حاصل از گذشت سالی و سیاهی زمستان را از چهره ارسیها، طاقچهها، خورشیدیها و از روی درودیوار تمامی قسمتهای خانه، مطبخخانه، مهتابیها، اطاقهای سهدری و پنجدری، اطاقهای زاویه، پستوها، راهروها، هشتیها و خلاصه همهجا، پاک میکردند. پدرومادرها به فکر تهیه رخت عید بچهها بودند و بچهها از شوق لباسهای تازه و گرفتن عیدی بیقرار، بازار نیز رنگ دیگری به خود میگرفت و سروصدای بسیار از سراسر بازار به گوش میرسید.
در روزهای نزدیک عید، عده ای به منظور کسب و شاد کردن مردم، با نام "حاجیفیروز" در کوچه و خیابانها به راه میافتادند، این افراد با چهرههایی که آن را سیاه کرده بودند و لباسهای رنگارنگ بر تن و کلاهی به سر و به همراه داریه زنگی که در دست داشتند، و نواختن آهنگهای خود اشعاری را نیز میخواندند که موجبات شادی مردم را فراهم میآورد. با انجام این کارها به در دکانها و جلوی مردم رفته و بابت شادکردن آنها پولی دریافت می کردند.
● تحویل سال نو
به هنگام تحویل سال، همه اعضای خانواده جامههای تازه خود را پوشیده و دور سفره هفتسین گرد میآیند . پدربزرگ و مادربزرگ در بالای سفره و پس از آنها پدر و مادر و فرزندان در کنار سفره مینشینند. عقیده بر این است که به هنگام تحویل سال همگی باید به آینه نگاه کنند و پس از آن بزرگترین فرد خانواده قرآن را برداشته و اندکی از آن را میخواند. قبل از تحویل سال، همه اعضای خانواده دعای تحویل سال را بارها زیر لب زمزمه میکنند:
یا مقلب القلوب والابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول الحول و الاحوال، حول حالنا الی احسن الحال
از دیگر عقاید این است که آینهای را به صورت خوابیده در سفره قرار داده و تخممرغی را روی آن قرار میدهند و میگویند که به هنگام تحویل سال این تخممرغ تکان میخورد. این عقیده از آنجا سرچشمه میگیرد که قدما میگفتهاند کره زمین بر روی شاخ گاوی قرار گرفتهاست و هر گاه که گاو خسته میشود، کره زمین را از یک شاخش به سمت دیگر پرتاب میکند و این مواقع همان زمان تحویل سال است.
هنگام تحویل سال توپی شلیک میشد که از صدای آن همه متوجه تحویل سال نو میشدند که از صدای آن همه متوجه سال نو میشدند و آنگاه همگی به روبوسی مشغول شده و فرارسیدن سال جدید را به یکدیگر تبریک میگفتند و پس از آنکه بزرگترها عیدیهای کوچکترها را که معمولاٌ سکه و یا اسکناس بودهاست از لای قرآن کریم درآورده و به آنها میدادند. پس از آن، بسته به هنگام تحویل سال که اگر روز باشد، فوراٌ افراد کوچکتر فامیل به دیدن بزرگترها رهسپار میشوند و معمولاٌ ناهار یا شام روز اول عید را در منازل بزرگان خویش صرف میکنند. قدیم رسم بر این بوده که در روز اول عید باید رشتهپلو خورد تا به این وسیله در سال جدید سررشته کارها دستشان آمده و تا پایان سال از دستشان خارج نشود.
● آیینهای نوروزی
یکی از ارکان مراسم نوروز، چیدن سفرهی هفتسین در هنگام تحویل سال است. در کشورهای مختلف هفتسینهای متفاوتی پهن میشود. سفره هفتسینی که امروزه بیشتر مرسوم است داری هفت مورد از چیزهای مانند
▪ سبزه: نماد خرمی و نو زیستی
▪ سرکه: نماد شادی
▪ سمنو: نماد خیر و برکت
▪ سیب: نماد مهر و مهرورزی
▪ ســیر: نگهبان سفره
▪ سماق: نماد مزه زندگی
▪ سنجد: نماد حیات و بزر حیات
در سفره مرسوم است، میوه، گل، شیرینیهای سنتی، ماهی قرمز، سبزی خوردن، کتاب آسمانی، دیوان شاعران و آینه، قرار دهند.
خانهتکانی از دیگر آیینهای نوروز است. ده پانزده روز مانده به نوروز خانهتکانی شروع میشود. در این آیین، همه وسایل خانه گردگیری و شستوشو میشود و پاک و پاکیزه میگردد.
چنان زوایای خانه را میروبند که اگر تا یک سال دیگر هم آن زوایا از چشم خانم خانه پنهان بماند یا فرصت پاکیزهسازی آنها به دست نیاید، قابل تحمل باشد. در این خانهتکانی ـ که در گذشته سه تا چهار هفته طول میکشیدهاست ـ ، تمامی ابزارها و وسیلههایی که در خانه بوده، جابهجا، تمیز، تعمیر و معاینه شده و دوباره در جای خود قرار میگرفتهاست.
پس از خانهتکانی، نوبت سبزه کاشتن است. مادران حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرفهایی زیبا میریزند و خیس میدهند تا آهستهآهسته بروید و برای سفره نوروزی آماده گردد. در ایران باستان، بیستوپنج روز پیش از نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا میشد، بر ستونی گندم، برستونی جو و به ترتیب، برنج، باقلا، ، ارزن، ذرت، لوبـیا، نخود، کنجد، عدس و ماش میکاشتند؛ و در ششمین روز فروردین، با سرود و ترنم و شادی، این سبزهها را میکندند و برای فرخندگی به هر سو میپراکندند.
امروز، در همه خانهها رسم است که ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرفهای کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانههایی چون گندم، عدس، ماش و... میکارند. موقع سال تحویل و روی سفره "هفتسین" بایستی سبزه بگذارند. این سبزهها را در خانهها تا روز سیزده نگه داشته و در این روز زمانی که برای "سیزدهبدر" از خانه بـیرون میروند، در آب روان میاندازند.
همچنین از آیینهای ویژهی نوروز، دیدار با اقوام و آشنایان است. این دیدوبازدید رفتنها تا پایان روز دوازده فروردین ادامه دارد. ایرانیان روزهای نخست سال جدید را به دیدار اقوام درجهی اول میروند. و روزهای بعد نوبت اقوام دورتر فرامیرسد و سر فرصت به دیگر اقوام و دوستان سر میزنند و دیدارها تازه میکنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورتهایی که پیش آمده از احوال پرسی یکدیگر سر باز زده باشند، این روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت میشمارند و راه آشتی و دوستی در پیش میگیرند.
منبع : پایگاه خبری ـ تحلیلی فرارو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست