دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
روحانیان، اصلاحات و رنسانس نوین
روحانیان، که همواره در موضع انتقاد مؤثر عمل میکردهاند، امروزه میباید در جامعهای که بخش اعظم آن را نسل جوان تشکیل میدهد، در مقابل عملکرد بیست سالهی حکومت پاسخگو باشند. اگر روحانیت بخواهد بر اساس دیدگاههای دینی محض به مسائلِ مختلف سیاسی و اجتماعی پاسخ گوید باید با بسیاری از مظاهر فعلی در زندگی مردم و دستگاه حکومت به مخالفت برخیزد. فقه سنتی اکنون دیگر جوابگوی بشریت نیست و اصلاحات باید از تفکر دینی آغاز شود.
● مقدمه
روحانیت شیعه در عصر مدرن و با توجه به در دست داشتن رسمی حکومت در ایران با وضعیت پیچیدهای روبهرو شده است. روحانیان، که همواره در کنار یا مقابل حکومتهای گذشتهی ایران و دیگر کشورهای اسلامی حضوری فعال داشتهاند، اکنون خود را با پرسشهای فراوانی روبهرو میبینند که ناتوانی در ارائهی پاسخ، مشکلاتی را برای آنان ایجاد خواهد نمود. حکومتی که در حال حاضر روحانیان ایران زمام امور آن را به دست دارند، جدیدترین شکل حکومت شیعی در عصر ماهواره، اینترنت و افزایش آگاهیهای مردمی است. اوضاع مدرنِ کنونی، چالشهایی را بر سر راهِ اعمال حکومت به روش سنتی در برابر این طیف قرار میدهد. به جرأت میتوان گفت چالشی که اکنون تحت عنوان اصلاحات و مخالفان آن، در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی و امثال آن جریان دارد، در زیر پوست خود معلول نوعی چالش جدی برای رسیدن به مطلوب نظر حکومت روحانیان در عصر مدرنیته نیز هست. روحانیت، که در قالب سنتی خود یکی از بزرگترین و جامعترین شبکهها را تشکیل میدهد، برای ارائهی مدل حکومتی متناسب با عصر نوین با ظرافتهای تئوریک و عملی فراوانی روبهروست.
● روحانیتِ حکومتی، پرسشها و هشدارها
رفتهرفته و در راستای باز شدن فضای اجتماعی، روحانیت حاضر در عرصهی رسمی حکومت با فشارهای انتقادی فزایندهای روبهرو خواهد شد. روحانیان همواره نظرات خود را در بالای منابر و بلندگوهای عمومی و خصوصی تبلیغ میکنند. هرگز نمیتوان روحانیان را از ابراز نظراتشان بازداشت و پیشبرد چنین هدفی از آغاز محکوم به شکست است. این ویژگی به گسترهی حضور روحانیان در حیات مذهبی و اجتماعی ایرانیان باز میگردد. به نظر میرسد که روحانیان در موضع انتقاد همواره مؤثر عمل میکنند و تاریخ بهروشنی این مدعا را اثبات میکند. اما طرح انتقاد با دردستداشتن زمام امور و ابتکار متفاوت است. در جامعهای که بیش از نیمی از جمعیت کشور زیر ۲۵ سال سن دارد و به قول کارشناسانِ جامعهشناسی، پدیدهی انکار و ضد نظم در میان جوانان رو به گسترش است، روحانیان در مصدر پاسخگویی به نتیجهی بیش از بیست سال حکومت مستقیم، با پرسشهایی روبهرو میشوند. اگر روحانیت نتواند شکاف موجود میان خود و نسل جوان را کاهش دهد و از منظر منافع، تنها به حفظ جایگاه و حکومت بپردازد، در آینده با مشکلاتی روبهرو خواهد شد. این گفتهی دکتر مرتضی میرباقری، رئیس سازمان ملی جوانان، که «به استناد نظرسنجی سازمان ملی جوانان ۶۵ درصد جوانان اعلام کردهاند که روحانیان حرف جدیدی برای جوانان ندارند» باید زنگ خطر جدی را برای روحانیان به صدا درآورده باشد.
اکنون این پرسش پیش میآید که آیا روحانیت در عرصهی جلب رضایت افکار عمومی و تطبیق خود با شرایط خاصِ عصر ارتباطات و مدرنیته موفق خواهد بود؟ هاشمی رفسنجانی در سخنان اخیر خود به این موضوع بسیار مهم اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد که تا پاسخ این پرسش در حوزههای نظری و علمی کشف و مورد پذیرش این طیف قرار نگیرد، بسیاری از امور در کشور - از جمله اصلاحات - راه به جایی نخواهد برد.
● شکست اصلاحات و سهم روحانیت
خاتمی به عنوان رئیس فعلی دولتِ اصلاحات، پاسخگویی به پرسشها را وظیفهی روحانیان میداند و هرگونه فرافکنی برای فرار از پاسخگویی را مردود میداند. خاتمی میگوید: «متولیان دین باید بدانند که اگر به پرسشها پاسخ داده نمیشود، عیب از آنهاست و نه از دین خدا».
پرسش بسیار مهم دیگری نیز وجود دارد: سرنوشت روحانیان به عنوان منبعی که هنوز توانایی زیادی برای مهندسی افکار عمومی در اختیار دارند، با شکست اصلاحات به کجا خواهد انجامید؟ پاسخ به این پرسش از آن جهت حائز اهمیت است که خاتمی خود یک روحانی است و هرگز ملاحظات مربوط به این تعلق را نادیده نخواهد گرفت. از همین روست که موفقیت دولت خاتمی میتواند راهگشا باشد و فرصتی موسعتر را در اختیار قرار دهد. با این وجود، به نظر میرسد قشر روحانی کشور هنوز نتوانسته است تکلیف خود با اصلاحات را مشخص کند. در حال حاضر، این قشر در برابر جریان اصلاحات به چند دسته تقسیم شده است: بخشی که چندان قدرتی در عرصه حکومتی ندارد حامی خاتمی است؛ بخشی به صراحت با او مخالفت میکنند و بخشی دیگر نیز دغدغههای خاص خود را دارند. در این کارزار نوین، روحانیان خود را در برابر فضای کاملاً تغییر یافتهای میبینند که مقاومت آشکار در برابر آن نمیتواند راهگشا باشد. سیاستزده بودن اذهان قشر روحانی کشور امر انکارناپذیری است که خود به استمرار اوضاع فعلی کمک میکند و نگاهی به سخنان ائمهی جمعه و فعالیت برخی از آنها در مقاطع خاص خود بیانگر چنین حالتی است.
● ضرورت بازنگری
اگر روحانیان بخواهند بر اساس دیدگاههای دینی محض به مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و حیات فردی ما بنگرند، باید در درجه اول بر علیه بسیاری از مظاهر فعلی در زندگی مردم و دستگاههای حکومتی موضع مخالف اتخاذ کنند؛ به عنوان مثال، حرام اعلام کردن تماشای تلویزیون کشور، بهویژه فیلمها و سریالهای خارجی آن، خود یک گام ابتدایی خواهد بود. سطح کار به همین جا ختم نخواهد شد. اکثر سطوح حکومتی در حوزههای دیپلماسی و غیر آن با دیدگاههای سنتی سازگاری ندارد. همین عدم سازگاری است که ریشهی بسیاری از مشکلات جاری و آیندهی ما میباشد. درست به همین دلیل است که برخی از روحانیان بر لزوم تجدید نظر در نگرشهای فقهی تأکید دارند. فاضل میبدی یکی از چهرههای طرفدار این بازنگری است و میگوید: «فقه سنتی اکنون دیگر جوابگوی بشریت نیست و باید فهم تفکر دینی عوض شود. اصلاحات باید از تفکر دینی آغاز شود».(۱) اینجا دشوارترین نقطهی رویارویی است که نتیجهی آن میتواند بازگشت به گذشته یا ورود به عصری جدید باشد. گرایش به هر یک از این حالات، کشور و روحانیت را در وضعیت جدیدی فرو خواهد برد.
● روحانیان و حفظ منافع
در حال حاضر و در یک بررسی اجمالی، مشخص میشود که بخشی از ملاحظات مخالفان اصلاحات در میان روحانیان، تا حدودی، به بحث حفظ وضع موجود مربوط میشود. آنان این نگرانی را دارند که تغییر بنیادین فضای کشور در سایهی اصلاحاتی که محمدرضا خاتمی از آن به عنوان «یک انقلاب بینظیر در قالب انتخابات» یاد میکند،(۲) معادلات موردنظر آنان را به طور کامل تغییر دهد. این نکته قابل انکار نیست که روحانیان به خاطر در دست داشتن قدرت رسمی، منافع معنوی و مادی فراوانی را به خود اختصاص دادهاند و هر تحولی که بخواهد این منافع را تحت تأثیر قرار دهد، با مخالفت شدید آنان روبهرو خواهد شد. روندی که اخیراً در سایهی پروژه مبارزه با مفاسد اقتصادی آغاز شد، این نتیجه فوری را به همراه داشت که نام شماری از فرزندان چهرههای برجستهی روحانی را به میان کشید. باید دید تأثیر شروع این پروژه و اعلام رسمی وجود چنین پدیدهای بر افکار عمومی چه بوده است. با تمام این تفاصیل، کاملاً روشن است که روحانیت میتواند نقش قابل توجهی در گذار کشور به سوی فضایی نوین داشته باشد. در حال حاضر، بخش قابلتوجهی از جریان مخالف با اصلاحطلبانِ حکومتی از پشت
یبانی بخشی از روحانیت برخوردارند. جامعهی ایران نمیتواند و نباید منکر حضور و فعالیت سیاسی و اجتماعی روحانیان شود. با این حال اگر روحانیت از تطبیق فوری خویش با شرایط جدید بازماند، شکستِ سیاستهای دولت میتواند هزینههای کلانی برای این طیف به بار آورد. نخستینِ این هزینهها در جبههی تشدید شکاف ملت و روحانیان تجلی خواهد یافت. امام خمینی(ره) زمانی از محال بودن جبران هزینههای شکست حکومت کنونی در ایران سخن گفته است. آیا نمیتوان به گونهای عمل کرد که از پرداخت چنین هزینههایی جلوگیری شود؟
در پاسخ به این پرسش میتوان به این جمله یورگن هابرماس در دانشگاه تهران نیز توجه داشت که میگوید: «دین در چارچوب مدرنیته تنها زمانی میتواند پابرجا بماند که بتواند در سه جهت وضعیت خود را روشن کند: نخست، مواجههی معقول با سایر ادیان که با هم به لحاظ معرفتی تفاوتی دارند؛ دوم، برخورد مناسب علوم دینی با مرجعیت علومی که انحصار اجتماعی دانش دنیایی را در اختیار دارد؛ سوم، از منظر دینی در پی پیوند دادن خودش با حاکمیت مردم و حقوق بشر، که مشروعیت حکومت (حداقل در عرصه مدرن) از آنجا نشأت گرفته است [ باشد]» بدین ترتیب، باید خاطرنشان کرد که تلاش روحانیان برای ایجاد تحول در درون خود میتواند شکل و گسترهی حضور آنان را در حیات اجتماعی و سیاسی آیندهی کشور مشخص کند. البته کاملاً روشن است که این تلاش در نزد آنان با کشمکشهای فراوانی همراه خواهد بود، چراکه به قول الوین تافلر «هر تحولی با کشمکش همراه است».
● اشاره
مقالهی حاضر، علیرغم کوتاهی و اختصار، حاوی محورهایی است که هر کدام در جای خود باید موشکافی شود و پاسخ لازم را بیابد. در اینجا، به تناسب، تنها چند نکتهی اصلی را برجسته میسازیم تا خوانندگان فرهیخته خود با تأمل و ژرفنگری موضوع را پیگیری کنند.
۱) نویسنده روحانیت را پاسخگوی عملکرد بیست سالهی گذشتهی جمهوری اسلامی میداند و گویا با ارزیابی منفی از این پیشینه، روحانیان را از پاسخگویی ناتوان میبیند. انصاف علمی و اخلاق داوری اقتضا میکند که این مسئله را اندکی بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم تا ابعاد مسئله به درستی کاوش گردد:
الف) حوادث و عملکرد دو دههی گذشته حاصل شرایط و عوامل گوناگون داخلی و خارجی است و اصناف و گروههای اجتماعی مختلف در آن سهیم بودهاند. درست است که سهم روحانیت در این میان، سهم قابل توجهی است، ولی فراموش نباید کرد که گذشته از مقامها و مدیریتهای ظاهری، کارشناسی و برنامهریزیهای اقتصادی و سیاسی عملاً به دست متخصصان رشتههای گوناگون، و در سطوحِ مختلفِ مدیریتیِ نظام صورت گرفته است.
ب) هر چند معمولاً تصور دیگری میشود، اما باید دانست که روحانیت از آغاز دارای یک نظام متشکل و واجد اصول و برنامهای مشخص در عرصهای اجتماعی و اقتصادی نبوده است و بافت سیال و پویای روحانیت چنین اقتضا میکرده است که در آن، آرا و سلیقههای گوناگون به منصهی ظهور برسند. بنابراین بهتر است نویسنده محترم، به جای استفاده از عنوان مبهم «روحانیت»، دقیقاً مشخص کند که چه اندیشه و ایدهای را نارسا و ناکارآمد میداند، و به دور از شعارها و مباحث انتزاعی روشن کند چه کسانی یا چه ایدههایی قادر بودهاند کشور را از بحرانهای فراروی، بهتر و مناسبتر به ساحل سلامت و امنیت برسانند.
ج) نویسنده و همفکران او، وقتی از عملکرد نظام جمهوری اسلامی سخن میگویند، معمولاً تنها بر کاستیها و کژیها انگشت میگذارند و دستاوردهای عظیم آن را نادیده میانگارند. آیا ایشان حاضر است در یک برآورد عالمانه و منصفانه، همهی آنچه را که دوست و دشمن از پیشرفتها و جهشهای ایران در دو دهه گذشته میدانند، یک جا به روحانیان منسوب دارد؟
۲) تردید نمیتوان داشت که روحانیت شیعه به عنوان حامل و حافظ سنتها و ارزشهای استوار اسلامی باید، بیش از پیش، در صحنهی مدیریت علمی و برنامهریزی محتوایی حضور فعال داشته باشد و تلاش کند برای حل مشکلات، راهکارهای اسلامیِ متناسب با زمان و اقتضائات اجتماعی ارائه کند. این نکته را نیز نمیتوان پوشیده داشت که ظرفیت و سازماندهی کنونی حوزههای علمیه و روحانیت پاسخگوی نیازهای گسترده و نوشوندهی کنونی نیست. امّا برای رسیدن به یک نتیجهی درست و منطقی باید دو نکته دیگر را نیز مدنظر قرار داد: نخست، اینکه کاستیهای کنونی روحانیت ریشه در انزوا و دوری حوزههای علمیه از صحنههای حکومتی و تلاش حاکمان جور در دور نگه داشتن این قشر از دخالت در امور سیاسی و اجتماعی بوده است. در یک تحلیل تاریخی میتوان اثبات کرد که بازسازی و اصلاح ساختاری و محتوایی روحانیت در همسویی با نیازهای جدید جمهوری اسلامی، در مقایسه با سایر نهادها و مناسبات، بسیار سریع و امیدوارکننده بوده است.
دوم، آنکه باید اندیشید که راه و مسیر درست برای همسویی و سازگاری بیشتر روحانیت و فقاهت با نیازهای نوین چیست؟ نویسندهی محترم، همچون برخی از روشنفکران، بر این عقیده است که روحانیت باید با یک بازنگری بنیادین در اصول و مبانی، چارچوب فکر اسلامی را متناسب با ارزشها و آرمان مدرنیته متحول سازد و با ارائهی یک «فقه مدرن»، در عمل، مناسبات غرب را با نام اسلام و تشیع توجیه کند. اما نگاه واقعبینانهتر به شرایط کنونیِ حوزههای شیعه نشان میدهد که روحانیت - بهویژه نسل جوان حوزهها - راه خویش را در مسیر اندیشههای فروزندهی امام خمینی(ره) یافتهاند و با تکیه بر دو اصل اساسی - یعنی «اصالت» در مبانی و ارزشها، و «پویایی» در تطبیق و توسعهی شرایط - آیندهی روشنی را برای حضور حیاتبخش و سعادتآفرین دین در صحنهی زندگی فردی و اجتماعی نوید میدهند.
۳) به نظر میرسد که برداشت نویسنده از مردم مسلمان و متعهد ایران و نسل جوان کشور برداشتی نادرست و غیرواقعبینانه است. یکی از ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی، مشارکت واقعی مردم در پیدایی و پایایی حوادث و مسائل پس از انقلاب بوده است. در این راستا، ریشهی نارضایتیها و نگرانیها را نیز باید در همین نگرش دینمدارانه و عدالتخواهانهی مردم جستوجو کرد. از این رو، بر خلاف تلقی نویسندهی محترم، معتقدیم که بازنگریها و بازسازیهای درونی روحانیت و حساسیتها و نگرشهای انتقادی و سازندهی مردم از بخشهای گوناگونِ نظام دست به دست هم خواهد داد و روز به روز کاستیها را مرتفع و دستاوردهای جدیدی را نصیب ملت ایران خواهد ساخت.
۱. تلکس خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۲۶/۲/۱۳۸۱
۲. روزنامه نوروز، ۴/۳/۱۳۸۱
۲. روزنامه نوروز، ۴/۳/۱۳۸۱
منبع : معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست