شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
راپسودی
راپسودی Rhapsody اصطلاحی است با ریشه یونانی به معنای آوازی گسسته و ناپیوسته كه اساساً بهعنوان شناسایی فانتزیهای آزاد با نهادی تقریباً رزمی، قهرمانی و یا ملی عرضه گردد.
عنوانی (بیاشارتی به فرمی ویژه در موسیقی) در قرن ۱۹ و ۲۰ برای اثری با یك موومان مداوم كه معمولاً با الهامی رمانتیك ارائه گردد و در نتیجه آهنگساز احتمالاً تصور و تخیل خود را بر تمی شناختهشده از پیش متمركز كند.
در یونان قرن ۱۸ آهنگی كه بر مبنای یك شعر رزمی تصنیف میشد و نهادی بدیههگویی داشت. از این رو یك قطعه سازی آزادانه پدید میآمد.در قرن ۱۹ و پس از آن این اصطلاح به كمپوزسیونی با گام بزرگ اطلاق میشد كه در آن گاه عناصر گونهگونی از آواز فولكلوریك نشئت میگرفت.به سخن دیگر راپسودی در قرن ۱۹ و ۲۰ به كمپوزسیونی كوتاه و با فرمی آزاد كه حالت ویژهای را عرضه كند، اطلاق میشد.
راپسودی در اصل همانند یك فانتزی است. اما راپسودیهایی وجود دارند كه بر اساس یك ایده «ملی» تصنیف میشوند و با تمهای ریتمیك خود نهاد مردم یا كشوری را عرضه میدارند. همانند راپسودیهای لیست مجارستانی برای پیانو كه هر كدام با موومانی یك سارداس (Csardas) (رقص مجارستانی با بخشهای آهسته و تند) را تقلید میكند. راپسودیهای رومانی انسكو Enesco و راپسودی موریس راول به نام راپسودی اسپانیول بدینگونه تصنیف شدهاند.
در دیگر كمپوزسیونها این عنوان به فرمی آزاد در موسیقی اطلاق میشود كه باید در این راستا از راپسودیهای برامس برای پیانو و راپسودی گرشوین Gershwin برای پیانو و اركستر نام برد.
راپسودیهای دیگر بر اساس یك آهنگ از موسیقی فولكلوریك و یا راپسودی راخمانیف كه بر اساس تمی از پاگانینی تصنیف شده است، یاد كرد.راپسودیهای دیگری نیز تصنیف شدهاند كه به خاطر شاعرانه بودنشان از دیگر راپسودیها متمایز میشوند (راپسودی برامس برای تكنوازی آلتو، كُر مردان و اركستر بر اساس شعری از گوته)راپسودی دلیوس به نام Brig fair یا «راپسودی انگلیسی» برای اركستر بر اساس یك آهنگ فولكلوریك (و همینطور راپسودیهای لالو، دورژاك، بارتوك و راف Raff درواقع راپسودی به كمپوزسیونی بیقاعده، بدون فرم كه از یك تم یا كلید یا تمپو بنا به اراده آهنگساز تصنیف میشود، اطلاق میگردد.
به تعریفی دیگر راپسودی یك فانتزی است كه روی رقصها و ترانههای محلی یك كشور تصنیف میشود. یا آهنگی كه فرمی آزاد داشته باشد و بر اساس ترانههای محلی پرداخته آید.
راپسودیهای برجسته از آهنگسازانی چون بارتوك، برامس، دلیوس، دورژاك، انسكو، گرشوین، لیست راول و راخمانیف.
● راپسودیهای بلابارتوك Bartok, Bela آهنگساز مجارستانی (۱۹۴۵ ـ ۱۸۸۱)
▪ راپسودیها برای ویولن و اركستر
بارتوك در ۱۹۲۸ دو راپسودی برای ویولن و اركستر تصنیف كرد كه در میان كمپوزسیونهای ملی او از گیرایی ویژهای برخوردارند.این دو راپسودی از راپسودی لیست كه متناوباً پاساژهای آهسته یا لاسان (Lassan) و پاساژهای تند گردبادی یا فریسكان (Friskan) را در خود جای میدهند، مایه میگیرند.
در پایان هر راپسودی، مواد و خمیرمایه اساس آن تكرار میشود و آزادانه بسط و گسترش پیدا میكند.
راپسودی شماره ۱ از راپسودی شماره ۲ تودهپسندتر است. مواد فولكلوریك و رقصهای آن عنصری از شوخی و مزاح سرزندهای را در خود دارد و راپسودی شماره ۲ از قدرتی زمینی و بنیادین برخوردار است.
● آلتو راپسودی از یوهانس برامس، Brahms,J آهنگساز آلمانی (۹۷ ـ ۱۹۳۳)
راپسودی برای آلتوی (Alto) سولو، كُر (آواز جمعی) و اركستر، اپوس ۵۳ كه در ۱۸۶۹ یعنی در دوران زندگی غمبار برامس تصنیف شده است.
وقتی برامس محبوبه خود یولی شومان (Julie schumann) را از دست داد و او را به كُنت مارمونتو (Count Marmonto) واگذاشت، تلخكامی او در Harzreis im winter اثر گوته تجلی كرد كه برای سه بند آن موسیقی نوشت و در نتیجه سه بخش از موسیقی راپسودی او را شكل داد: بخش اول برای تكنوازی آلتو و اركستر، و بخش سوم برای كُر مردان تصنیف شد.
رابرت هاون اسكوفر (R. Haven schuffer) مینویسد: «برامس در این قطعه شبانه غنی و فصیح در ما این حس را پدید میآورد كه در تاریكی غمآور زمستانی كوهستانها و در قلب غمزده یك جوان جای گرفتهایم ـ ابتدا برونگرایانه و پس آنگاه به پوكواندانته Poco andante (آندانتهای كوچك) راه مییابیم تا حالت مصیبتبار برامس را نشانمان دهد.
با هارمونیهای نرم بوقها و ورود كُر مقام موسیقی به گام ماژور سر میكشد، و آلتو آهنگ فراموشنشدنی و آسوده و اطمینانبخش خود را بالا میبرد.بهرغم درك این اثر عمیق، بیان پربار و قدرت احساس در توصیف و لطافت و زیباییِ بخش پایانی آن محفوظ میماند.
● راپسودی رقص شماره ۱ از فردریك دلیوس Fredrick Delius آهنگساز انگلیسیـ آلمانی (۱۹۳۴ ـ ۱۸۶۲)
دلیوس یك راپسودی رقص در سپتامبر ۱۹۰۹ تصنیف كرد كه در فستیوال موسیقی هرفورد (Herford) به رهبری خود آهنگساز به اجرا درآمد.فیلیپ هسلتاین P. Hesline موسیقیشناس و آهنگساز انگلیسی (۱۹۳۰ ـ ۱۸۹۴) در تفسیر این اثر نوشت:«پس از پرلودی آرام، تم رقص اصلی توسط اوبوا ارائه میشود، و به استثنای یك بخش میانی، كه با برگردانهای تم اصلی اشباع میگردد، تمامی اثر تكرارهایی است از یك ملودی با واریاسیونهای هارمونیك كه در لحن و كیفیت صدا و رنگها همواره تفاوت پیدا میكنند.
اوج این اثر دینامیك یا پُرتحرك نیست، اما با زوال و كاهش موسیقی خودنمایی میكند و یك متامورفسیس Meta Morphosis یا دگردیسی از تم رقص با تكنوازی ویولن در برابر دورنمایی از سازهای زهی، یك پاساژ توصیفناپذیر كه شاید نیرومندترین و متعالیترین لحظه در تمامی موسیقی دیلیوس باشد، جلوهگر میشود.
زیبایی این راپسودی بیشتر به خاطر محو تدریجی آن است كه اندوه میآفریند و شنونده را با كودای پُرآشوب خود گیج میكند. اما در كل كاملاً در مفهوم خرسندكننده است كه در اجرا حضور پیدا نمیكند.
● راپسودهای اسلاو (Slavonic) از آنتونین دور ژاك Dvorak, Antonin آهنگساز چك (۱۹۰۴ ـ ۱۸۴۱)
دورژاك سه راپسودی اسلاونیك اپوس ۴۵ خود را در ۱۸۷۸ تصنیف كرد، یعنی در سالی كه رقصهای مشهور اسلاو خود را برای سیمراك Simrock ناشر نوشت.این راپسودیها همانند رقصهای اسلاو هم دلمشغولی دورژاك با موسیقی فولكلوریك و هم قصد او را در ارزش و اعتبار دادن به هنر آشكار میكند.
پل استفان Paul Stefan این راپسودیها را بدینگونه تفسیر میكند: راپسودی در رِماژور تم چوپانی پرطمطراقی دارد و به دنبال آن طرحی نامشخص كه از ساگای (Saga) (قصه بلند چك) نشئت میگیرد، عرضه میگردد.
این تم چوپانی خود را با یك مسابقه سلحشورانه در روندی دلپذیر به نمایش میگذارد.راپسودی دوم، در سل مینور، همان شخصیت سلحشورانه را در تم دوم ارائه میدهد. راپسودی سوم در لاماژور از شكار، از مسابقهها و مراسم عبادت و خدمات زنان زیبا سخن میگوید. تم آن ابتدا توسط هارپ فقط نواهای پُرابهت و پرهیبتی را عرضه میدارد... دهمین تم بیدرنگ همانند یك رقص كه چند فرم از واریاسیونها را به خود میگیرد، بار دیگر ظاهر میشود تا اینكه پردههای تشریفاتی آغازین راپسودی بار دیگر در پایان نمایان میگردد.
دو راپسودی نخستین در ۱۸۷۸ در پراگ و راپسودی سوم در همین سال در برلین به اجرا درآمد.
در ۱۸۷۹ اركستر فیلارمونیك وین تحت رهبری هانس ریختر H. Richter به اجرا درآمد.
● راپسودهای رمانیایی از ژرژ انسكو G. Enescx آهنگساز و ویلوننواز رومانیایی (۱۹۵۵ ـ ۱۸۸۱)
انسكو دو راپسودی رومانیایی تصنیف كرد كه در آنها ملودیهای فولكلوریك كشور بومی او جای داده شده بود.
نخستین راپسودی در لاماژور شماره ۱ است كه از راپسودی دوم مهمتر به شمار میآید. این راپسودی سرشار از ملودیهای پُرشور، شورانگیز و سرزنده است كه یكی پس از دیگری با توالی سریع و تند پیش میآید، و بعد دستخوش واریاسیونهایی لطیف، ماهرانه، تیز و نافذ میشوند.
رقصهای رومانیایی مجذوبكننده و شوریده و پُرجوش و خروش چون هورا (Hora) و سیربا (Sirba) در این اثر گنجانده شده است.یك موسیقی پرحرارت و پرشور با نقطه اوجهای بزرگ و نیرومند شنوندگان را با نوای شبانه و سریع از خود بیخود میكند.راپسودی دوم از اهمیت كمتری برخوردار است. بیشك به همین علت هیجان و استواری كمتری دارد. بیرمق و گرفته است و چهره مختلفی از نهاد و سرشت رومانیایی را كه در راپسودی اول خودنمایی میكند، ارائه میدهد.این مفهوم مالیخولیایی یكی از سوی سازهای زهی و دیگری از جانب بوق انگلیسی در این راپسودی عرضه میگردد.
● راپسودهای مجارستانی
لیست ۱۵ راپسودی مجارستانی برای پیانو (كه چهار راپسودی دیگر پس از آن به چاپ رسید) تصنیف كرد كه در آنها اشعار، آرزوهای احساساتی و پاره گفتارهای پرشور موسیقی كولیان را جای داد.
نمونه این راپسودیها divertissoment a la hungroise (سرگرمیها یا رقصهای مجارستانی) برای دو پیانو اپوس ۵۴ از شوبرت است كه لیست نه تنها از آن برای فرمی از فانتزی آزاد الهام گرفته، بلكه موسیقی خود را بر مبنای موسیقی مجارستانی تصنیف گرفته است.
به هر تقدیر، لیست شكل راپسودی را باب كرد و این اصطلاح را رواج داد كه در اصل توماچك Tomaschek آهنگساز بوهمی (۱۸۵۰ ـ ۱۷۷۴) نام راپسودی را در موسیقی وارد كرد و شش راپسودی برای پیانو نوشت.
لیست راپسودیهای خود را بین سالهای ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۴ با مطالعه در موسیقی فولكلوریك و ملی مجارستان تصنیف كرد.
این راپسودیها نهادی هماهنگ دارند: كه از حالتی نفسگیر میان لاسان Lassan (یك موسیقی آرام و خسته) و فریسكان Friskan (موسیقی شاد و پُرشور) برخوردارند و لیست استعداد و ذوق خود را با موسیقی احساساتی كولیان پیوند داده است.
این راپسودیها پیوسته حالتی دراماتیك دارند كه گاه پرزرق و برق و گاه كمعمق میشوند. اما در كل فوقالعاده تأثیرگذارند و قلب را به ضربان وامیدارند.راپسودیهای دوم، پنجم، نهم، دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم از مهمترین آثار لیست بهشمار آمدهاند، اما درواقع راپسودی دوم از همه مشهورتر است كه اثری آتشین، سرزنده و نفسگیر است و حالتی دراماتیك دارد.راپسودی دوم گیرایی و جاذبهای ویژه دارد و راپسودی پنجم تا اندازهای مرثیهوار عرضه میشود و درواقع نهادی غمآور دارد.راپسودی نهم عنوان فرعی كارناوال پس (Carnaval de Pesth) را به خود میگیرد و كیفیتی فراگیر از طرب و سرخوشی یك بازار مكاره را ارائه میدهد. راپسودی دوازدهم به خاطر روح دلاوری و آمرانه درخشانش كه از سوی پیانو ساطع میگردد، از دیگر راپسودیها متمایز میشود.راپسودی سیزدهم نهادی شرقی ندارد، و در آن پاساژهایی آرام و فریبا گنجانده شده است.راپسودی چهاردهم كه احتمالاً فصیحترین راپسودی لیست به شمار آمده است، از یك فانتزی مجارستانی برای پیانو و اركستر تصنیف شده است.
شش راپسودی از این راپسودیهای مجارستانی، راپسودیهای ۲، ۵، ۶، ۹، ۱۲، و ۱۴ توسط لیست و فرانتس دوپلر F. Doppler آهنگساز لهستانی ـ مجارستانی برای اركستر تنظیم شده است.
كلید توشیحی راپسودی شماره ۱ در میماژور، شماره ۲ در دو دیز مینور، شماره ۳ در سی بمل ماژور، شماره ۴ در میبمل ماژور، شماره ۵ در می مینور، شماره ۶ در رِبمُل ماژور، شماره ۷ در رِمینور، شماره ۸ در فادیز بمل ماژور، شماره ۹ در سی بمل ماژور، شماره ۱۰ در میماژور، شماره ۱۱ در لامینور، شماره ۱۲ در دوبمل مینور، شماره ۱۳ در لامینور، و شماره ۱۴ در فامینور
● راپسودی اسپانیول از موریس راول M. Ravel آهنگساز فرانسوی (۱۸۱۰ ـ ۱۸۷۵)
راول در شهر كوچك باسك گیبور Giboure كه فاصله اندكی تا مرز اسپانیا دارد، زاده شد.
فرهنگ اسپانیایی از این رو مادر رضایی و معنوی راول بود و او پیوسته با نوای لالایی اسپانیایی به خواب میرفت و اسپانیا هرگز جذبه و افسون خود را برای او از دست نداد، و برخی از زیباترین آثار راول مفهومی اسپانیایی دارند كه راپسودی اسپانیول از مشهورترین آنهاست.آندره سوره (Andre’ saure’s) در تفسیر این راپسودی نوشت: «راول در تصنیف این اثر مایهای از گویا Goya نقاش اسپانیایی دارد... من اسپانیا را در هر بخش از آثار راول تمیز دادهام ـ این مرد كوچكاندام آنچنان تلخ و حساس بود كه در یك زمان، مقاوم و پایدار و غیر قابل انعطاف و در زمانی دیگر نوازشگر و انعطافپذیر مینمود. زبان فرانسه را با لهجه اسپانیایی تكلم میكرد.»
راپسودی اسپانیول توسط اركستر كولون Colonne در ۱۵ مارس ۱۹۰۸ به اجرا درآمد. اگرچه تندی آن از آثار دبوس به دور بود، اما منتقدانی چند راپسودی راول را خاطرهای از ایبریا Iberia اثر آلبنیز Alboniz آهنگساز اسپانیایی دانستند و این شباهت را مردود پنداشتند. با این همه، در نزد دوستداران موسیقی فرانسوی این راپسودی راول را اثری فرانسوی بهشمار آوردهاند.
راپسودی راول چهار بخش دارد:بخش اول پرلود شب Prelude ale Nuit بخش دوم مالا گوئینا Malaguenia، بخش سوم هابانرا Habanera و بخش چهارم فریا Feria.
● راپسودی روی تم پاگانینی Paganini از سرگئی راخمانینف Sergey Rakhmaninov (آهنگساز روس (۱۹۴۳ ـ ۱۸۷۳)
این راپسودی به گونه تم و واریاسیون برای پیانو و اركستر تصنیف شده است كه البته پیش از راخمانینف، برامس و لیست نیز بر اساس همین تم پاگانینی راپسودیهایی نوشته بودند.
راخمانینف در راپسودی خود از ۲۴ واریاسیون روی تم ساده پاگانینی سود جسته است كه اجرای این تم كوچك و ساده را تمام اركستر بر عهده میگیرد و پس آنگاه پیانو نوای خود را سر میدهد.
در واریاسیون هفتم پس از نوای ویولونسلها و باسون، بار دیگر پیانو آهنگی به گونه دیس ایرائه Dies Irae یا روز خشم (Day of Wrath) كه بخشی از ركوئیم مس یا آهنگی آواز گروهی در كلیسای كاتولیك انگلستان است و در سمفونی فانتاستاتیك برلیوز و دانس ماكابر Danse Macabre سن سان Saint – saens آمده است سر میدهد.
دیس ایرائه در واریاسیون دهم بار دیگر خودنمایی میكند و در واریاسیون پانزدهم اوبوا و سازهای زهی یك ملودی آرام و رمانتیك ارائه میدهد و پس آنگاه پیانو نوای خود را به گوش میرساند كه در واریاسیون هجدهم دلنوازانه گسترش مییابد.
در واریاسیون بیستم راپسودی تغییر لحن میدهد و نوای تند بخش آخر را به پایان میآورد.
در واریاسیون ۲۴ دیس ایرائه باز هم پدید میآید و بدینگونه راپسودی راخمانینف پایان میگیرد.
● راپسودی در آبی Rhapsody in Blue از جورج گرشوین George Gershwin نوازنده پیانو و آهنگساز امریكایی (۱۹۳۷ ـ ۱۸۹۸)
شاهكارهای موسیقی گرشوین آنچنان شهرت دارند كه در این مبحث فقط به حقایقی چشمگیر درباره او اشارتی خواهیم داشت.پل وایتمن Paul Whitman در كنسرتهای خود در ۱۲ فوریه ۱۹۲۴ در اولیان هال Aeolian Hall نخستین اثر گرشوین را به اجرا گذاشت.پیروزی كنسرت وایتمن نام گرشوین را در سراسر جهان بر سر زبانها افكند. دیمز تیلر Deems Taylor نوشت: «راپسودی گرشوین ملودی و احساس هارمونیك را به شنونده القا میكند كه حاكی از قدرت آشكار او در ریتم بهشمار میآید. مضافاً آنكه راپسودی او نه تنها در پارتیتور، بلكه در بیان نیز یك موسیقی جاز است.
هنری فینك Henry Finck گفت گرشوین از موسیقی شونبرگ، میلو و آینو گرایان بسیار برتر است و هنری او اوسگود مصراً میگفت كه موسیقی گرشوین از موسیقی پرستش بهار استراوینسكی غنیتر است.
راپسودی گرشوین ابتدا برای تكنوازی پیانو، دو پیانو و هشت پیانو، تكنوازی هارمونیكا (ساز دهنی) در اركستر هارمونیك، اركستر ماندولین و برای كُر تصنیف شده بود. از این راپسودی برای اجرا در صحنه نمایش و یا سینما نیز بهره گرفتند.
جك دو ناهیو Jack Donahue این موسیقی را در رقص استپ (Tap Dance) و باله نیز در كار گرفت. در ۱۹۴۲ راپسودی گرشوین توسط ارتور و توسكانینی و اركستر سَمفنیك NBC و پس از آن با اركستر سمفنیكهای امریكا تحت رهبری تنی چند از رهبران برجسته به اجرا درآمد.
بهرغم نقصهای تكنیكی در راپسودی گرشوین، موسیقی آن با سرزندگی بیوقفهای جای این نقصها را پر میكند كه امروزه نیز از تازگی و جاذبهای برخوردار است بهگونهای كه حس میكنیم داریم آن را برای نخستینبار میشنویم.
دوناهیو مینویسد: «تمهای اصلی این راپسودی به سوی نیرویی فوقالعاده سر میكشد، چرا كه از نبوغ واقعی گرشوین مایه میگیرند بهگونهای كه هر وقت به آن گوش میدهیم جرقهای گرمازا از آن فوران میكند. مثلاً وقتی در آغاز آن كلارینت ناله خود را سر میدهد، تكنیك جدیدی ارائه میشود كه گرشوین در این راستا خود را مدیون راس گورمن Ross Gorman نوازنده كلارینت میداند. درواقع میزانهای آتشین اشتراوس در دون ژوان در این تم آغازین حضور پیدا میكنند و به موسیقی دنیامیسمی غیرقابل مقاومتی تن درمیدهند.»اما سوای این برتری، موسیقی راپسودی گرشوین با گامهایی نیرومند از آغاز نغمات كلارینت به كودای هیجانآوری سر میكشد و راپسودی را به پایان میآورد.این كودا هرگز در یكنواختی سرنگون نمیشود. چرا كه موسیقی آن از میزان آغازین تا انتها تنشهای رفیعی را چون جریان الكتریك با سرزندگی ارائه میدهد، بهگونهای كه راپسودی حالت و اتمسفری جوراجور پیدا میكند. درواقع راپسودی گرشوین بهطور درخشان از بذله و طنز برخوردار میشود. اما برتر آنكه در این اثر لحظاتی از درامی نیرومند و درونگرایانه نهفته است و در كاخزای پیانو لحظاتی از زیبایی و ظرافتی فراموشنشدنی در بخش آهسته آن خودنمایی میكند.
مهمتر از همه، راپسودی گرشوین بیانی موسیقایی امریكایی است. آنچنان مؤثقانه و با تنش ارائه میشود كه وقتی ما به آن گوش فرامیدهیم، انگار تمام وجودمان در آن نهفته و درگیر شده است.
وقتی داستان زندگی گرشوین را به گونه درام در سینما به نمایش گذاشتند، نام فیلم را راپسودی در آبی یا راپسودی در جامه آبی (Rhapsody in Blue) اعلام داشتند.
باید خاطرنشان كنیم كه قصد از كلمه «بلو» آبی نیست، بلكه غرض بلوز (Blues) یعنی آوازهای ویژه سیاهان آمریكاست.
همایون نور احمر
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست