سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
تقویت احزاب ؛ راهکار مبارزه با مفاسد اقتصادی
واژه آقازادهها و مبارزه با مفاسد اقتصادی در دوران اصلاحات وارد ادبیات سیاسی ایران شد و به عنوان یك معضل اجتماعی - اقتصادی مطرح شد و قرار بود با فراهم آوردن زیرساختهای لازم بهطور ریشهای و با فرهنگسازی مورد نیاز با آن برخورد شود. این یادداشت به دنبال ریشهیابی ابعاد این پدیده نیست و صرفا نگاهی گذرا به این پدیده و اقدامات انجامشده در دوران اصلاحات و دولت نهم خواهد داشت.
در دوران اصلاحات به مانند عصر ترجمه آثار علمی و یونانی در دوران آن حاكمان (عباسی) هركس داعیه مقابله با اصلاحات به هر مقدار و هر كمیت و كیفیتی را داشت و هرچه میخواست میتوانست به دست آورد مگر آنهایی كه سهمی به طرف مقابل هم میدادند. در این بین پارهای افراط و تفریطها به علت روشن نبودن مبدا و مقصد اصلاحات، مزید بر علت شد زیرا با تبلیغات قبلی مصداق قصاص قبل از جنایت ذهنها و حساسیتهای كاذبی در جامعه خصوصا مراكز قدرت و قشر پاك متدینین برانگیخته شده بود و نقدهای قبل از عملكرد كه غیرمنصفانهترین شیوه رقابت و داوری است از قبل آغاز شده بود هرچند آن افراطگریها پس از آن تفریطها به نوعی با حفظ موازین قانونی میتوانست طبیعی و بخشی از خصلت دوران گذار باشد اما همه اینها موجبات تقویت آقازادهها و ریشه بسیاری از مفاسد اقتصادی از طریق رانتهای قدرت و ثروت را فراهم كرد. از سوی دیگر مدیرانی كه بر مسند امور عظیم اقتصادی قرار داشتند و كسانی بودند كه هماكنون در مراكز مهم از قبل تقویت شده قرار گرفتند و نقشه برای آینده میكشند و مقابلهكننده با اصلاحات بودند و ناراضیان امروز كه هماكنون رئیسجمهوری محترم با بخشی از آنها برخورد كرده است و باید گفت آقای رئیسجمهور اینجا دیگر نمیتوانیم نگوییم باركا... زیرا دولت نهم و دستاندركاران آنها (اصولگراهای امروز) كه پس از ناكامیهای ظاهری اصلاحطلبان بر مسند امور و قدرت به طور اخص قوه مقننه و مجریه نشستند به خوبی میدانند كه آقازادهها و رانتخوارانی كه فهرست آنها در جیب جناب آقای احمدینژاد است از كجا آمده و كجا قرار دارند، ولی آیا این به تنهایی كافی است؟ با همه اما و اگرها كه در ریزش بدنه مدیریتی خرد و كلان مملكت از سر اجحاف و خودشیرینیهایی كه زمینهساز آن حركتها و شعارهای احساسی حاكمان جدید بود به وجود آمده است (كه در جای خود نقد و تحلیل باید كرد) نمیتوان این اقدام را نادیده گرفت زیرا آقای احمدینژاد در دو سال گذشته به حق با توجه به رانت اطلاعاتی قبلی خود كه گراها را مشخص كرده و مراكز قدرت و ثروت را كه برای مقابله با طرف مقابل تقویت و پرورش داده شده بودند و میشناخت و تاریخمصرف آنها هم سپری شده بود، به خوبی برخورد نموده است و بخش عظیمی از رسالت و شعارهای اصلاحاتی در بدنه اقتصادی رانتی قدیم را از لوث مفسدان اقتصادی و مدیران پنهانشده در پشت امور ارزشی و قانونی پاك كرده است تا جایی كه بخش زیادی از مخالفان دیروز اصلاحات و مدافعان اموری در آن روز، امروز مایوس شده و انگشت حسرت عمر كوتاه اصلاحات و ماهعسل خود را میخورند اما رئیسجمهور باید آگاه باشد تودهای و پوپولیستی عمل كردن در همه عرصهها میتواند مسكنی بیش نباشد كه چنین است و این خود میتواند افعی خفته دیگری را بیدار نماید كه دیگر در مقابل سایر مسكنها هم واكسینه شده باشد. درمان كلیه زخمها و دردهای تاریخی ما تنها نه رضاخان بود و نه امیركبیر و مدرسها، بلكه آنچه در لابهلای تاریخ این مملكت یافتم و هركجا و به هر مقدار كه از آن هم تزریق شد شفابخش بوده است و حركت بخشی از سلولهای سرطانی فساد را یا محو كرده و یا كند، آن دارو چیزی جز قانون و نظارت عمومی نبوده است كه امام راحل معمار كبیر انقلاب اسلامی آن را در حركت عظیم و توفنده خودش با توجه به خواست مردم در جمهوریت و اسلامیت نظام مقدس دید و بدون فوت وقت مكانیسمهای تدوین و تصویب و اجرای قانون را فراهم كرد به نحوی كه همگان در سرنوشت خود دخالت فعال داشته باشند و از فساد قدرت و ثروت جلوگیری نمایند و موثرترین آنها برای ساماندهی و رهایی از بلاهای افراطیگری و آنارشیسم در امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... نهادهای مدنی مربوطه علیالخصوص احزاب میباشند كه در قانون اساسی به صراحت در فصل سوم حقوق ملت، خصوصا اصول ۲۰، ۲۳، ۲۴ و ۲۵ تاكیدا ۲۶ تا ۴۲ گنجانده شده است.
آیا اگر كسی مقابل اینها بایستد و مخالفت كند میتوان گفت اصولگرا و پیرو امام راحل؟ پس چرا به بعضی اجازه داده میشود به این اصول تعرض كنند؟ پس چرا به عنوان كسی كه سوگند یاد كردهاید پاسدار قانون اساسی باشید جلوی كسانی كه احزاب را میكروب قلمداد میكنند نمیگیرید؟ پس چرا به جای تقویت و سالمسازی روند اجرای قانون و تقویت نهادهای قانونی و مدنی آنها را در اذهان عمومی تحقیر میكنید؟ دوستی میگفت: دوستان،احزاب یعنی بدبختی خودمان و بدبخت ساختن فرزندانم.
چرا چنین است؟ چرا افرادی كه در چارچوب قانون میخواهند به مملكت خدمت كنند و فعالیت مختلف داشته باشند و پاسدار منافع ملی و عمومی باشند و حاكمان و مدیران را ناظر باشند تا به فساد مبتلا نشوند باید خود و فرزندانشان از فرصتهایی مثل بهكارگیری، اشتغال و بعضا تحصیل و ادامه آن محروم گردند؟ چه كسی بانی این كارها میباشد و این ذهنیت (اگر نگویم عمل) را فراهم آورده است؟ امید است در پرتو تلاشهای خستگیناپذیرتان و مقابله با رانتخواران، زمینه اجرای همهجانبه قانون را فراهم آورید و با صدای بلند و در دفاع از حقوق ملت بفرمایید: حزب حق مسلم ماست زنده باد قانون و احزاب قانونی
محمدرضا چمننژادیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست