چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
سالار جنگ
[”یک بینش نفرتانگیز در مورد جامعهٔ مدنی این است که هر چه انسان بر خلاف وجدانش انجام دهد، گناه است و البته این بستگی دارد که او خود را داور خیر و شر بپندارد. از آنجا که وجدان بشر و قضاوت یک چیز واحد نیستند، پس وجدان هم مثل قضاوت میتواند مشمول خطا باشد.“ توماس هابز، فیلسوف قرن ۱۷ میلادی]تماشای فیلم سالار جنگ مصادف شد با ایام هفتهٔ دفاع مقدس و زنده شدن یک خاطرهٔ شخصی از روزهایی که کشور ما بهرغم یک تحریم تسلیحاتی گسترده از سوی کشورهای غربی، مجبور بود از تمامی امکانات موجود در بازار آزاد اسلحه در سطح جهان استفاده کند تا نیازهای تسلیحاتی خود را برآورده سازد.یکی از اقوام دورمن وکیل سالخوردهای بود که واسطهٔ خرید اسلحه برای ارتش و سپاه کشورمان بود.آقای دکتر به چندین زبان خارجی مسلط بود. یادم هست که یک روز در دفتر کارش چشمم به کاتالوگهای تانک و نفربر افتاد که برایم خیلی عجیب و جالب بود. دکتر وظیفهٔ بزرگ ملی و میهنی خود را بهنحو احسن انجام داد و یکی دو سالی بعد از پایان جنگ عراق و ایران نیز درگذشت. حالا که فیلم سالار جنگ را میدیدم این تصور برایم ایجاد شد که به احتمال زیاد ایشان برای خریدهای تسلیحاتیاش به کسانی همچون یوری اورلف فیلم سالار جنگ مراجعه میکرده و با آنها دربارهٔ قیمت خرید تانک و موشک چک و چانه میزده. تماشای فیلم سالار جنگ پرسشهای دیگری را هم دربارهٔ درستی یا نادرستی حرفهٔ قاچاق اسلحه و تجهیزات جنگی در ذهنام به وجود آورد: آیا میتوان این حرفه را کاملاً غیراخلاقی و غیرانسانی ارزیابی کرد؟ آیا فروش اسلحهٔ ”غیر مجاز“ در هر حال عمل زشت و نکوهیدهای است؟فیلم سالار جنگ، ضمن طرح پرسشهای فوق، تماشاگر را با واقعیتهای کلی حرفهٔ قاچاق اسلحه و تجهیزات جنگی آشنا میکند. نیکلاس کیج در فیلم سالار جنگ در قالب یوری اورلف ظاهر میشود. یوری یک اوکراینی تبار است که در خانهای بسیار شیک در شهر نیویورک آمریکا زندگی میکند. یوری یک قاچاقچی بینالمللی سلاحهای جنگی است. او هر چیزی را به مشتریان جهانی خود میفروشد؛ از تانکهای پیشرفته تا هلیکوپترهای توپدار. یوری آدم بسیار بااعتماد بهنفس و روشنفکری بهنظر میرسد. او برای توجیه اخلاقی کار خود، استدلالهای خاصی دارد. مثلاً میگوید ”آمار نشان میدهد که تعداد مرگ و میر بر اثر استعمال دخانیات به مراتب بیشتر از تعداد مرگ و میر بر اثر کاربرد تسلیحات جنگی است.“ یوری در حالیکه کت و شلوار و کراوات به تن دارد به نقاط جنگخیز جهان (منطقهٔ بالکان، آفریقا، خاورمیانه و غیره) میرود و سلاحهای خود را میفروشد. او در روایت خود از کار و حرفهاش میگوید: ”من به هر کسی که خریدار باشد کالاهایم را میفروشم، البته بهجز اسامه بنلادن، چراکه چکهای این آدم همیشه برگشت میخورد!“ یوری همچنین دو مشتری بسیار خوب در آفریقا دارد: یکی دیکتاتور لیبریا (ایمون واکر) و دیگری پسر این دیکتاتور (سامی روتیبی). یوری همچنین به تازگی بازار بسیار خوبی برای خرید سلاح در اوکراین پیدا کرده است. او با ایجاد ارتباط با یک ژنرال اوکراینی بازنشسته، قصد بهرهبرداریهای اساسی از این بازار را دارد. زندگی خصوصی یوری چندان تعریفی ندارد. او در آپارتمان شیک خود در محلهٔ منهتن نیویورک با اوا فونتین (بریجت مویناهان) زندگی میکند. او قبلاً مدل لباس بوده است. او کنجکاوی زیادی در مورد حرفهٔ شوهرش نمیکند و تصورش این است که یوری در کار حمل و نقل دریائی بهکار مشغول است. یوری همچنین برادر کوچکتری دارد که گهگاه برایش دردسرساز میشود. اکنون یوری نزدیک ۱۸ سال است که در حرفهٔ خرید و فروش غیرقانونی سلاح دست دارد. او به تازگی دچار این تردید شده که آیا کاری که میکند از نظر اخلاقی و انسانی درست است یا خیر؟ در همین حال یک مأمور سمج پلیس بینالملل به اسم والنتین (اتان هاوک) در تعقیب یوری است. والنتین تصور میکند با دستگیری یوری میتواند جان بسیاری از افراد بیگناه را نجات دهد... قوت و قدرت سوژه در فیلم سالار جنگ بهمراتب بیش از قدرت درام فیلم است. فیلم در مرز یک کار شبهمستند اطلاعرسان (دربارهٔ حرفهٔ قاچاق اسلحه) و یک اثر روایی سینمائی قرار دارد. به باور من ترکیب این دو وجه مختلف، با موفقیت کامل انجام نشده است. اندرو نیکول، کارگردان سالار جنگ فرصتهای دراماتیک بسیاری را در اختیار داشته به تمام و کمال از آنها بهره نبرده است. یکی دیگر از ایرادهای فیلم این است که قادر نیست تمامی وجوه حرفهٔ قاچاق اسلحه در سطح جزئی پردازانهاش را آشکار و تبئین کند. شاید در یک فیلم مستند در مورد حرفهٔ قاچاق اسلحه، راحتتر میشد ظرایف و جزئیات عملی این حرفه را شرح داد. قدر مسلم، وجه روایی و دراماتیک فیلم قادر نیست به همهٔ این ظرایف و دقایق بپردازد. برای مثال فیلم هیچگاه مشخص نمیکند که یوری خریدهای اسلحهاش را چگونه انجام میدهد؟ آیا از ویزا و مسترکارد استفاده میکند یا از پول نقد؟ وقتی که توپها و تانکها را خریداری میکند آنها را در کجا انبار میکند تا بعداً بتواند مشتری مورد نظر را بیابد؟ اما ایرادهای فوق، دلیلی بر ”بد“ بودن سالار جنگ نیست. فیلم سوژهٔ بکر و جالبی دارد. حضور نیکلاس کیج در نقش اصلی، یک مزیت عمده برای فیلم به شمار میرود. کیج یکی از همان بازیهای انحصاری و خاص خودش را در سالار جنگ ایفا کرده است. اندرو نیکول که در فیلمهای قبلیاش، نمایش ترومن و گاتاکا، تمایل فراوانی به سبکپردازی داشت این بار رویکردی پختهتر و تاثیرگذارتر نسبت به سبک بصری فیلماش داشته است. هر چند که نتیجهگیری پایانی فیلم، کشیدن خط بطلان بر حرفهٔ قاچاق اسلحه است، اما من هر گاه که به یاد دوستمان و کاتالوگهای روی میزش در دفتر کارش در خیابان گاندی و تلاشهای پیگیر او برای خرید اسلحه جهت ارتش و سپاه کشورمان از بازار آزاد بینالمللی سلاح میافتم، نمیتوانم با نتیجهگیری پایانی فیلم سالار جنگ کاملاً موافق باشم. آیا مگر همین سلاحها نبودند که به سربازارن و رزمندگان کشورمان کمک کردند که اجازهٔ اشغال یک وجب از خاک کشورمان را به صدام حسین ندهند؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت باشد، پس باید تأمل بیشتری در نتیجهگیری پایانی فیلم سالار جنگ کرد و از صدور حکم نهائی در مورد خوب یا بد بودن مطلق این حرفه اجتناب کرد.
منبع : مجله دنیای تصویر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست