شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
زنی شبیه هیچکس
«گونا، دختر رنجکشیدهی کردی که همراه خانوادهاش در یکی از روستاهای کردستان عراق زندگی میکند، قاچاقچی اجساد جنگ است. او سعی میکند به زنی ایرانی که به دنبال نشانهیی از همسر مفقودالاثرش است کمک کند. گونا شرایط، روحیه و شخصیت منحصر به فردی دارد و اعضای خانوادهاش همگی دچار مشکلات جسمی یا روحی هستند»؛ این تعریف «مهتاب نصیرپور» از شخصیتی است که در فیلم «فرزند خاک» ساختهی «محمدعلی باشهآهنگر» میبینیم. فرزند خاک محصول حوزهی هنری است و تهیهکنندگی آن را «احمد میرعلایی» بر عهده داشته است. فیلمبرداری فیلم با مدیریت «علیرضا زریندست» و لوکیشن آن کوههای صعبالعبور شهرستان پاوه و اورامانات است. بر سر صحنهی فیلمبرداری این فیلم گفتوگویی با مهتاب نصیرپور انجام دادهایم که میخوانید.
▪ به نظر میرسد ایفاگر نقش بسیار متفاوتی در این فیلم هستید.
ـ شرایط زندگی گونا با شرایط بسیاری از آدمهای پیرامون ما متفاوت است؛ با این حال درست است که گونا دختری کرد است و مقولهی زبان هم آدمها را از هم متفاوت میکند، ولی فکر میکنم احساسات آدمها در هر نقطهیی از جهان که باشند شبیه هم و یگانه است، چرا که همهی ما در لحظات افسردگی رنج میبریم و دچار اندوه میشویم و در لحظات خوشحالی در پوست خود نمیگنجیم و نمیدانیم که از شعف چه کار کنیم.
▪ در زمان جنگ، کشور ما شرایطی را پشت سر گذاشت که در آن شرایط مردم ایران در نقاط گوناگون آن به تجربیات مشترکی رسیدند؛ به نظر شما گونا هم میتواند نمایندهی زنان درگیر با جنگ و شرایط دشوار آن سالها باشد؟
ـ گونا هم مانند بسیاری از زنان رنجکشیدهی جامعهی ماست با این تفاوت که در کردستان عراق زندگی میکند، یعنی موقعیت او را زنان مناطق کشور ما هم داشته و دارند؛ به عنوان مثال خود من در شمال زندگی کردهام و از نزدیک با زندگی زنان روستایی شالیکار آشنا هستم و نمونهی زنانی مثل گونا را در بین بستگان و آشنایان خود دیده و به شباهتهایی میان گونا و این زنان رسیدهام.
▪ گونا در شرایط سخت جنگی زندگی کرده و با مصایب و ویرانیهای جنگ به خوبی آشناست؛ آیا برای درک شرایط گونا به تحقیقات میدانی پرداختید، تا چه حد در مورد این قبیل زنان تحقیق کردید؟
ـ من تجربهی گونا را در جنگ نداشتهام، اما تمام دوران جنگ را شاهد بودم و خیلی با آن فاصله نداشتم و حتی خاطراتی از موشکبارانها دارم؛ از طرفی دیگر گمان میکنم احساسات آدمها فرق چندانی با هم ندارد و این را هم یاد گرفتهام که روحیات یک هنرمند باید حساستر بوده و شاخکهای تیزتری نسبت به آدمهای معمولی داشته باشد. در واقع وظیفهی من به عنوان یک هنرمند این است که تجربهها و آموختههایم را از ذهنم عبور داده و پالایش کنم تا تلفیقی از آن چه که فکر میکنم درست است و آن چه که فکر میکنم هنرمندانه است را به اجرا دربیاورم، نه آن چه که واقعی است چرا که خیلی جاها واقعیات به درد ما نمیخورند و جذابیت چندانی ندارند، بنابراین ترجیح دادم آن چه را که جذاب است به نمایش بگذارم. در ضمن هیچ زنی شبیه گونا را در آن منطقه ندیدم که دست به تحقیقات میدانی بزنم و از دانش و آگاهی خودم در ایفای نقش گونا استفاده کردم.
▪ آیا برای پرداخت شخصیت گونا و نزدیک شدن به نقش از زندگی زنان کرد الهام گرفتید؟
ـ من از بازیگرانی هستم که بهشدت مخالف روشهای اکسپریمنتال و یا تجربی هستم و معتقدم برای نزدیک شدن به نقش نباید نحوهی زندگی آدمهایی را که نقششان را بازی میکنیم تجربه کرد تا بدانیم آنها چه احساساتی را تجربه کردهاند، ما فرصت داریم به زندگی نگاه عمیق بیندازیم و به جامعه و آدمهای پیرامونمان نزدیک شویم؛ در واقع نگاه به نقش به صورت تجربی کاملاً مصنوعی است و آن تجربه تجربهیی انتزاعی خواهد بود و اگر بخواهیم از این طریق به نقش نزدیک شویم به خاطر پیشینه و تربیت خانوادگیمان قادر به درک عمق دردها و شرایط آدمها نیستیم، بنابراین ترجیح میدهم به درونیات و تجربههای خودم رجوع کنم و بر این اساس به مقایسهی شرایط سخت و دشوار آدمها با شرایط و موقعیتهای زندگی خودم بپردازم.
▪ کردی حرف زدن در این فیلم برای شما دشوار نبود؟
ـ اگر بخواهم زبان کردی را همانطور که یک کرد صحبت میکند اجرا کنم کار سخت و دشواری است؛ در واقع صحبت کردن با زبانهای دیگر نیاز به یک پروسهی طولانی و دشوار دارد، بنابراین در فرصت کمی که پیش از فیلمبرداری داشتیم به اجرای گفتوگوهایی که در فیلمنامه داشتم اکتفا کردم و تلاش کردم تا آنجا که در توانم بود آنها را به شکل مطلوبی اجرا کنم.
▪ در جریان فیلم به چه نگاه و تجربهیی در خصوص مردم کرد دست یافتید؟
ـ در مدت فیلمبرداری به مردمان مهماننوازی برخوردم و زنان بسیار صبور و قانعی دیدم. مردم این منطقه آرامش عجیبی دارند که فکر میکنم آرامش آنها به نداشتن حرص و طمعی که آدمها در زندگی شهری دارند برمیگردد. پاوه شهری آرام است و در این مدت مردم آن در کمال آرامش با هم برخورد میکردند به طوری که هیچ مشاجرهیی میان آدمهای این شهر ندیدم و در کل مردمی خونگرم و دوستداشتنی هستند.
▪ در پایان صحبت خاصی ندارید؟
ـ از ایفای نقش گونا بسیار راضی هستم
صفورا رستمینژاد
منبع : سورۀ مهر
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد پاکستان جمهوری اسلامی ایران امام خمینی
تهران شهرداری تهران پلیس قتل هواشناسی سیل کنکور وزارت بهداشت سلامت زنان سازمان سنجش پایتخت
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز تورم ایران خودرو
سینمای ایران سریال سینما کیومرث پوراحمد تلویزیون سریال پایتخت موسیقی قرآن کریم تئاتر ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ایالات متحده آمریکا ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک بازی فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا لیورپول
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات سرطان نخبگان مدیران خودرو فناوری ناسا اپل سامسونگ آیفون بنیاد ملی نخبگان
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل