چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اول اردیبهشت؛ سالمرگ «سپهری»، «بهار» و «اقبال»
نخستین روز اردیبهشت که با بزرگداشت سعدی در تقویم ثبت است، با سالمرگ سه شاعر معاصر «سهراب سپهری»، «محمدتقی بهار» و «اقبال لاهوری» نیز همراه است.
سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد و چند ماهی پیش از کودتای ۲۸ مرداد، در خردادماه ۱۳۳۲ دوره نقاشی دانشکده هنرهای زیبا را به پایان رسانید؛ علاقه به شعر و نقاشی در سهراب به موازات هم رشد کرد، چنان که پا به پای مجموعه شعرهایی که از او به چاپ میرسید، نمایشگاههای نقاشی او هم در گوشه و کنار تهران برپا میشد و او گاهی در کنار این نمایشگاهها شب شعری هم ترتیب میداد؛ تلفیق شعر و نقاشی در پرتو روح انزوایی و متمایل به گونهای عرفان قرن بیستمی، هم به شعر او رقت احساس و نازکبینی هنرمندانهای میبخشید و هم نقاشی او را به نوعی صمیمیت شاعرانه نزدیک میکرد.
تخیل آزاد، سوررئالیسم خفیف، جستوجوی روابط متعارف اشیاء و مفاهیم آمیخته با خیالپردازی، از مشخصههای آشکار شعر سپهری است. همین ویژگیهاست که در نظر برخی وی را به تمایلات سبک هندی و قابلیت مقایسه با بیدل دهلوی، شاعر عارف و خیالپرداز سده دوازدهم هند نزدیک کرده است.
سفرهای سهراب به غرب و شرق عالم و دیدار از رم، آتن، پاریس و قاهره، تاج محل و توکیو برای او بیشتر سلوک روحی و معنوی و سیر در انفس به حساب میآمد تا گشت و گذار و جهان دیدگی و سیر در آفاق.
پیشتر از آن که به هند و ژاپن سفر کند با فکر و اندیشه بودایی و سلامت عارفانه پیشینیان آشنایی داشت، این سفر آشنایی و علاقه او را ژرفتر کرد و در مجموع به هنر او سیرتی عارفانه و پارسایانه بخشید.
سفر به ژاپن را که به قصد آموختن حکاکی روی چوب آغاز کرده بود، به او چیزهایی دیگر نیز آموخت؛ این که شعرهای سهراب سپهری را گاهی در حال و هوای هایکو یافتهاند، این که سپهری به داشتههای خود خرسند و به شهر و دیار و طبیعت رهای اطراف شهر خود کاشان پای بند است، هر چند اندک میتواند نتیجه تاثیر این گونه سفرها باشد، چنان که توجه او به طبیعت هم در نقاشی و هم در شعر نیز از این تاثیر بلکی دور نمانده است.
او چشم به طبیعت داشت و از پیرامونیان خود، که شاید تنها اندکی از آنان از صداقت و صمیمیت انسانی بالایی برخوردار بودند، پرهیز میکرد: به سراغ من اگر میآیید/ نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد/ چینی نازک تنهایی من.
علاقه سهراب به هنر و مکتبهای فلسفی شرق دور، معروف است. این علاقه را وی با آگاهی توام کرده بود. او به مطالعه در فلسفه و ادیان بسیار علاقمند بود.
سهراب ابتدا در دهه ۱۳۳۰ به عنوان نقاشی نوپرداز به شهرت رسید، کار شعر را هم از همان ایام آغاز کرده بود. نخستین مجموعه شعر او «مرگ رنگ» در سال ۱۳۳۰ به چاپ رسید. «زندگی خوابها» را در سال ۱۳۳۲ و «آوار آفتاب» و «شرق اندوه» هر دو را به سال ۱۳۴۰ عرضه کرد. در این مجموعههای نخستین او، گهگاه طنین صدای نیما یوشیج به گوش میرسید؛ اما مجموعههای بعدی؛ یعنی «صدای پای آب»، «مسافر» و به ویژه «حجم سبز» که در سال ۱۳۴۶ انتشار یافت، هیچ صدایی جز صدای آشنای خود او نیست؛ هر چند برخی در واپسین شعرهای سپهری رنگی از زبان اندیشه فروغ را دیده و در نتیجه از پارهای جهات شهرت آن دو را قابل مقایسه دانستهاند.
شعر سهراب در ابتدا با انکار و انتقاد مواجه شد. شاعران و منتقدان ملتزم پیش از انقلاب، شعر و شیوه شاعری او را نکوهیدند و او را منفینگر، بیمسئولیت و رویگردان از جامعه و مردم معرفی کردند. اما سهراب بیتوجه به این نکوهشها و جار و جنجالها به کار خود ادامه داد و سر به شعر و نقاشی خود فرود آورد.
او به قضاوت دیگران کاری نداشت. گویی میدانست روزی فرا خواهد رسید که شعرش قبول عام پیدا میکند. از این رو آرام و بیسر و صدا سر به کار خویش داشت و آنچه را که به اشراق و ادراک هنری دریافته بود. به پرده رنگ و به واژهای به نرمی آب و لطافت آبی آسمانها تسلیم میکرد، برترین ویژگی شعر سهراب غنای آن از نظر جوهر شعری است، چیزی که در آثار کمتر شاعری به این زلالی میتوان یافت.
سپهری روز اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در اثر ابتلای به بیماری سرطان خون درگذشت. با آن که شعر وی حاوی فضیلتهای گمشده انسانی بود در زمان حیاتش مقبولیت عام پیدا نکرد، اما بعد از انقلاب و به ویژه از دهه ۱۳۶۰ به بعد گروهی از شاعران و منتقدان به شعر وی روی آوردند و بر شعرش نقد و تفسیر نوشتند.
□□□
میرزا محمدتقی بهار (۱۲۶۶-۱۳۳۰ ش) اندیشمند، نویسنده، محقق، روزنامهنگار، استاد دانشگاه و شاعر در مشهد متولد شد. پدر وی ملک الشعرای آستان قدس رضوی بود .بهار تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آموخت و علوم ادبی و عربی متداول زمان خود را از استادان مشهور خراسان چون ادیب نیشابوری فراگرفت.
وی در نوجوانی پدر خود را از دست داد و از همان موقع شعر میسرود. بعد از مرگ پدر و به فرمان مظفرالدین شاه، لقب ملک الشعرایی آستان قدس رضوی را یافت.
وی در نهضت مشروطهطلبان مجاهدتها کرد. در سال ۱۳۲۸ قمری هفتهنامه نوبهار را نشر داد. در سال ۱۳۳۳ قمری از طرف مردم مشهد به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد و رهسپار تهران گردید و در سال ۱۳۳۶ قمری انجمن ادبی دانشکده را با مجله دانشکده که منتسب به همان انجمن بود، تاسیس کرد و در همان سال به تجدید انتشار روزنامه نوبهار همت گماشت.
بهار در سال ۱۳۳۸ قمری مدیریت روزنامه ایران را که غیر رسمی بود، عهدهدار شد و از طرف مردم تهران دو بار به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردید و در سال ۱۳۲۴ شمسی به وزارت برگزیده شد.
وی در دانشکده ادبیات تهران تا پایان عمر تدریس میکرد و در تهران وفات یافت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد. از او آثار زیادی به جا مانده است که از آن جمله «سبک شناسی»، «تاریخ احزاب سیاسی»، «مجموعه مقالات» و «دیوان اشعار» وی را در دو جلد میتوان نام برد.
□□□
علامه محمد اقبال لاهوری متولد ۲۲ فوریه ۱۸۷۳ میلادی در شهر سیالکوت از ایالت پنجاب هند و متوفی به سال ۱۳۱۷ هـ . ش (۲۰ صفر ۱۳۵۷، ۲۱ آوریل ۱۹۳۸ میلادی)، تحصیلات خود را ابتدا، به رسم معمول زمان، با آموختن قرآن کریم در مکتبخانه شروع کرد و پس از اتمام دوره مکتبخانه وارد کالج آسیایی اسکاچ شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آنجا گذرانید.
در همین ایام سرودن شعر را آغاز کرد. بعد از پایان این دوره، در رشته فلسفه در دانشگاه لاهور ثبت نام کرد و از محضر سر تامس آرنولد بهره برد. دوره فوق لیسانس این رشته را با احراز رتبه اول در دانشگاه پنجاب به پایان رساند، موفق به دریافت یک قطعه مدال علمی گردید، و در رشتههای تاریخ، فلسفه، و علوم به استادی برگزیده شد.
در همین حال، فراگیری زبان فارسی و عربی را نیز وجهه همت خویش قرار داد. اقبال، که در عرصه شعر و ادب در شبه قاره از نوادر به شمار میرود، سرودههای خود را در خدمت بیداری و آگاهی تودهها و دمیدن روح آزادی در ملل اسلامی و بیدار ساختن آنان از خواب گران قرار داد. ناله یتیم اولین اثر وی بود که آن را در سال ۱۸۹۹ میلادی در جلسه سالیانه انجمن حمایت الاسلام در لاهور خواند. سال بعد در همین انجمن منظومع دیگری را با عنوان خطاب یتیم به هلال عید فطر قرائت کرد که باعث شهرت وی شد.
علاوه بر این در ۱۹۰۱ میلادی نخستین کتاب خود را در زمینه اقتصاد به زبان اردو تالیف کرد. سپس به توصیه سر تامس آرنولد برای ادامه تحصیلات عازم اروپا شد، و سه سال در آنجا به مطالعه و تحصیل پرداخت. در دانشگاه کمبریج در رشته فلسفه پذیرفته شد و در آنجا با پروفسور مک تیگارت، از طرفداران سرشناس هگل، پروفسور ادوارد براون و پروفسور رینولد نیکلسون، از مستشرقان بنام، آشنا شد.
پس از اخذ مدرک فلسفه اخلاق از کمبریج وارد دانشگاه مونیخ در آلمان شد و رساله دکترای خود را با عنوان «سیر فلسفه در ایران» تدوین کرد، و مدتی نیز به جای پروفسور آرنولد در دانشگاه لندن به تدریس زبان و ادبیات عرب پرداخت.
اقبال از میان متفکران غرب به آثار لاک، کانت، هگل، گوته، تولستوی، و از شرقیان به اشعار مولوی دلبستگی خاصی داشت. در ایام تحصیل در اروپا تحولات عمدهای در وی پدیدار شد؛ قبل از هر چیز، علاقهمندی بیش از حدش به زبان و ادبیات فارسی بود به گونهای که بعدها زبان فارسی را برای بیان آراء و افکار خود برگزید.
دیوان شعر وی به طور عمده به این زبان تدوین گشته است.
پس از آن، اقبال به تدریج از یک شاعر وطنی به شاعری اسلامی ـ جهانی تحول یافت، تا جایی که به اعتقاد بسیاری از متفکران وی یکی از نخستین منادیان اتحاد بین کشورهای اسلامی به شمار میرود.
وی در ماه اوت سال ۱۹۰۸ میلادی به وطن بازگشت و ریاست بخش فلسفة دانشکده دولتی لاهور را عهدهدار شد و در عین حال به امر وکالت نیز میپرداخت.
اقبال در ۱۹۲۶ میلادی به عضویت مجلس قانونگذاری پنجاب انتخاب شد. منازعات و کشمکشهای متعدد میان مسلمانان و هندوها و عشق به آزادی وی را به شرکت در فعالیتهای سیاسی علاقمند کرد تا اینکه در ۱۹۳۰ میلادی، در جلسه سالیانه حزب مسلم لیگ در احمدآباد، پیشنهاد تشکیل دولت پاکستان را مطرح کرد.
عشق و علاقة وافر اقبال به سرزمین، تمدن و فرهنگ اسلامی ایران در تمامی آثار و سرودههای وی هویداست، عشقی نشات گرفته از مایه های ایمان دینی؛ تا بدانجا که تهران را امالقرای دوم جهان اسلام میدانست.
علیمحمد نقوی نویسنده و متفکر معاصر شبه قاره، در کتاب ایدئولوژی انقلابی اقبال، اقبال را معمار تجدید بنای تفکر اسلامی و طراح نهضت ضد غربزدگی و منادی شعار بازگشت به قرآن و بازگشت به خویش در جهان اسلام میداند.
وی میگوید: هدف اقبال با تکیه بر مذهب و به طور اخص اسلام، تبدیل آن از صورت یک عقیده شخصی، انگیزة روحی، و نظام اخلاقی که تنها در قالب رابطه درونی فرد با خدا مطرح میگردد، به یک “ایدئولوژی“ است که تمامی ابعاد وجودی انسان، اجتماع، و حیات مادی و معنوی را در بر دارد.
اقبال در سال ۱۳۱۷ هجری شمسی بدورد حیات گفت.
منبع : خبرگزاری آفتاب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست