یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا


چین بازاری بادوام برای نفت و گاز ایران


1- جمهوری خلق‌ چین، كشوری است با 3 / 1 میلیارد نفر جمعیت كه در وسعتی معادل 6/9 میلیون كیلومتر مربع یعنی كمی كوچك‌تر از آمریكا، در شرق آسیا واقع شده است، میزان ذخیره نفت آن در اول سال 2004، معادل 3 / 18 میلیارد بشكه برآورد و میزان تولید نفت در سال 2003، روزانه 54/ 3 میلیون بشكه و مصرف آن به طور روزانه 56/5 میلیون بشكه در سال مذكور بوده است، اقتصاد آن تركیبی بوده و تنها كشوری در جهان است كه دارای <نفت خام سبك ویژه‌ای> بوده و می‌تواند بدون پالایش و به طور مستقیم در نیروگاه‌های حرارتی، مورد مصرف قرار دهد.

۲- حدود ۸۰‌درصد مردم چین در روستاها زندگی می‌كنند و ۷۳‌درصد اشتغال مردم چین در بخش كشاورزی است. این كشور در حال حاضر با اقتصاد مبتنی بر <تولید صادراتی> در میان كشورهای در حال توسعه، موفق‌ترین كشور محسوب می‌شود كه یكی از علل آن، می‌توان از تحمل مشكلات و سختی‌های مردم چین در روند توسعه اصلاحات اقتصادی را نام برد ولی در پی افزایش قیمت نفت، چین زیان فراوانی را تحمل می‌نماید كه باعث كاهش سرعت اصلاحات و یا توقف در برخی از شاخه‌های آن خواهد شد.

3- چین با مصرف 56/ 5 میلیون بشكه نفت در روز، برای اولین بار در ایران در سال 2003 در مصرف انرژی از ژاپن پیشی گرفته و دومین مصرف‌كننده انرژی در جهان بوده است كه تا سال 2025، طبق برآورد EIA ، مصرف آن روزانه به 8/12 میلیون بشكه خواهد رسید كه از این میزان 4 / 9 میلیون بشكه به طور روزانه، خالص واردات نفت آن خواهد بود. یعنی 40‌درصد مصرف نفت جهان در آن سال، لذا سیاست‌‌‌ها و تصمیمات این مصرف‌كننده، عامل موثری بر بازار جهانی آتی انرژی خواهد بود.

4- دو شركت CNPC و Sinopec، دو گروه قدرتمند در صنایع مرتبط با انرژی، در چین می‌باشند كه همواره سه شركت بین‌المللی BP و Shell و ExxonMobil برنامه‌ریزی كرده‌اند كه با همكاری و مشاركت دو گروه چینی ذكر شده، حضوری گسترده و فعال در بازار چین داشته باشند.

5- طبق گزارش DAILY-STAR كه ضمیمه روزنامه هرالدتریبون چاپ بیروت می‌باشد، ایران و چین، توافقنامه نفتی به ارزش حدودی 70 میلیارد دلار منعقد كرده‌اند كه در آن پیش‌بینی شده است، سالیانه 10 میلیون تن LNG طی 25 سال از ایران خریداری شود و همچنین نفت حاصل از توسعه میدان توافق شده را نیز چین برداشت نماید. در حال حاضر تمامی تحولات صنعتی چین حاصل فعالیت مناطق آزاد آن كشور می‌باشد و سیاست‌های كلان اقتصادی آن كشور معطوف به داخل و خارج بنا شده كه باعث رشد صنعتی بالایی در چین شده است.

6- منافع ایران در كوتاه مدت، تبدیل بازار غیر مطمئن ژاپن به بازار با دوام‌تر و مطمئن چین است و می‌تواند از حاشیه حق وتو چین نیز در بحران‌های انرژی خارجی در مواقع لازم استفاده نماید. بدین روش ایران می‌تواند در ایجاد یك بازار جدید در منطقه روبه رشد آسیا نیز سهیم باشد.

7- سال گذشته، كشور چین 85 میلیون بشكه نفت خام از ایران تامین كرده است و در قرارداد پیش رو، میدان برآورد شده اولیه 3 میلیاردی، یادآوران در جنوب غربی ایران، مد نظر بوده و توافق شده، طی چهار سال توسعه و به مدت 25 سال، روزانه 150000 بشكه نفت خام و به قیمت بازار، در اختیار چین قرار گیرد.

8- بازار LNG آسیا توسط قطر و بازار اروپا از طریق الجزایر در حال تامین است و این موارد یكی از مشكلات عمده ایران در فروش LNG سایر قراردادهای بیع متقابل بود، كه این توافقنامه و بندهای آن، در خصوص خریدLNG از ایران، می‌تواند این مشكل كشور را نیز در درازمدت پوشش دهد.

9- چین یك كشور تحت نفوذ آمریكا است و به تبع آن حامی سیاست‌های غرب به رهبری آمریكا و این دلیلی است جهت تلاش برای جایگزینی تدریجی چین به جای ژاپن، زیرا چین در حال توسعه از هر نظر برای ایران مناسب‌تر است تا ژاپنی كه در مسیر صنایع خاص بوده و همراه آمریكا می‌باشد.

10- فدراسیون روسیه در عین حال كه با دولت آمریكا اختلافاتی دارد، منافع مشترك و استراتژیك نیز دارد، از آن جمله توسعه میادین نفتی روسیه است كه به ناچار روسیه برای بیرون آمدن از مشكلات اقتصادی و صنعتی خود، مجبور خواهد بود برای تامین ارز مورد نیاز توسعه میادین و صادرات نفت و گاز كشور خود، از سرمایه‌گذاری آمریكا، استقبال نماید.

11- تجدید انتخاب آقای بوش، باعث افزایش بهای نفت و ارزش سهام صنایع تسلیحاتی آمریكا نیز شده و یكی از اهرم‌های تقویت كمیته AIPAC )كمیته روابط آمریكا- اسراییل) در آمریكا شده است. این كمیته در بخش‌های مهم بدنه تصمیم‌گیری سیاسی- اقتصادی آمریكا حضور داشته و همواره در پی تشدید اقدامات آمریكا علیه ایران است.

12- جهان صنعتی به طور عام استراتژی‌هایی را در نظر می‌گیرند كه دوره‌های ده الی پنجاه سال یا بیشتر را دربر می‌گیرد كه البته وقتی به مرز 5 سال می‌رسند بحث برنامه‌ریزی غلطان مطرح و هر سال پس از بررسی‌های لازم، مجددا یك سال به عقب می‌افتد، یقینا توافقنامه ایران و چین، اثرات ویژه‌ای بر این استراتژی‌ها و برنامه‌های غلطان كشورهای صنعتی خواهد داشت و عجیب نخواهد بود كه همسو كردن روند عملیاتی این توافقنامه با ابزارهای مختلف و با برنامه‌ریزی‌های جهان صنعتی، در دستور كار دولت‌های مزبور یا نهادهای غیر رسمی خاص قرار گیرد زیرا عدم تحقق عملیاتی این توافقنامه ضربه سنگینی بر روند رشد آسیا می‌باشد و به ضرر دو كشور ایران و چین.

فرجام‌
الف - طی سال‌های نزدیك آتی، تنها شركت‌های بین‌المللی پیش گفته با فعالیت در زمینه انرژی، نیازمند یافتن حدود 4/4 میلیارد بشكه نفت در سال برای جایگزینی میزان تولید كنونی خود می‌باشند و واقعیت آن است كه به‌رغم اعداد و ارقام مختلف تبلیغاتی در خصوص اكتشافات و ذخایر مختلف نفت، در حال حاضر بیش از 75درصد نفت تولیدی از چاه‌های كشف شده در سه دهه پیش به دست می‌آید و احتمال كشف منابع اقتصادی جدید با تكنولوژی‌های فعلی، هر روز كاهش می‌یابد و از سویی امیدهای مطرح شده در خصوص ذخایر دریای خزر منطقی نبوده و در حد 50 میلیارد بشكه بایستی آن را در نظر داشت و مابقی ذخایر یا در نقاط عمیق اقیانوس‌ها و یا در مناطق قطبی می‌باشند كه حتی با بالا رفتن قیمت‌های نفت، استخراج و بهره‌برداری از آنها در شرایط فعلی هنوز مقرون به صرفه نمی‌باشد و این همه در حالی است كه همه برآوردها، نشانگر افزایش نیاز به مصرف نفت و گاز می‌باشد به طوریكه تنها تقاضای نفت آمریكا بر مبناء سال 1980، در سال‌های 2025، به بیش از 100درصد خواهد رسید.
ب- محور واقعیت‌های آتی ژئوپلتیك منطقه خاورمیانه، انرژی و شناخت نقش كلیدی آن در قرن بیست و یكم می‌باشد و این موضوعی است كه آمریكا بر درك آن از سایر كشورها پیشی گرفته و بر اساس آن برنامه‌ریزی كرده است و لذا هر نوع پدیده مرتبط با انرژی در منطقه را زیر نظر داشته و تمایل به ایفای نقش اصلی در برنامه‌ریزی و شكل‌گیری و مدیریت آن را دارد، از جمله دو جنگ در افغانستان و عراق كه ریشه نفتی دارد.
ج - به میزان اهمیت توافقنامه مزبور و اثرات بلند مدت آن بایستی به عوامل بازدارنده آن نیز توجه شود و علاوه بر تلاش در جهت تحقق آن، مدیریتی جامع و هوشمند بایستی بر تداوم آن نظاره‌گر باشد. از جمله عوامل مخرب می‌توان برنامه های تدوین و آغاز شده جهت فروپاشی چین را نام برد. چه بعضی از نشانه‌ها، حاكی از وجود اعتراضات گسترده در بخش‌های مختلف چین است كه می‌تواند تداوم آن، جمهوری خلق چین را مضمحل و یا لااقل برنامه‌های اصلاحی آن را با خطر جدی مواجه نماید كه مطمئنا اثرات آن به كشور ما نیز تحمیل خواهد شد.
د- با توجه به برنامه‌های افزایش تولید نفت در كشور از 2/4 میلیون بشكه در روز به 5 میلیون و سپس به 6 میلیون و نهایتا به 8 میلیون بشكه در روز طی سال‌های آتی، می‌توان برآورد نمود كه میزان سرمایه لازم جهت چنین روند توسعه‌ای، نه تنها در حال حاضر از طریق یك كشور امكان‌پذیر نمی‌باشد، بلكه مهم‌تر از آن توانمندی كشور ایران در جذب، حجم سرمایه‌های لازم و مزبور است كه خود نیز نیازمند سرمایه‌گذاری امكان‌پذیر از جانب كشور، جهت بسترسازی آن می‌باشد.
و- با توجه به این امر كه حاصل این حجم قرارداد برای چین روزانه تنها 150000 بشكه نفت خام خواهد بود و تقاضای چین در سال‌های نه چندان دور به روزانه 4 / 9 میلیون بشكه خواهد رسید و همچنین مدنظر قرار دادن سایر تقاضاهای جهانی و به خصوص رشد تقاضا در آسیا و نگرش بر روند آمار سایر مصرف‌كنندگان جهانی، نتیجه بیلان تولید و مصرف طی سال‌های آتی، تكرار بحران و كمبود تولید در مقابل مصرف خواهد بود و مشكلات عدیده دیگر كه ناشی از آن بحران احتمالی، خواهد بود.
ه - سرمایه‌گذاری برای تامین تقاضای آتی جهان به انرژی، در حال حاضر توسط هیچ بنیاد مالی مستقل فعلی در جهان، امكان‌پذیر نمی‌باشد و بدین سبب بازارهای در حال تشكیل مالی و سرمایه‌ای در آینده‌ای نزدیك، بخش اصلی در عرصه امنیت انرژی (نفت و گاز) خواهند بود و از این رو در اتحادیه اروپا از هم‌‌اكنون بحث مزبور از موضوعات اساسی و مطرح می‌باشد.
ی- مصرف جهانی از برآورد اولیه خود طی سال‌های اخیر و خصوصا سال‌های 2003 و 2004 پیشی گرفته است و روند بازارهای مالی و سرمایه‌ای مرتبط با انرژی در حال تغییر است و مصرف‌كنندگان عمده آتی معلوم، لذا در یك جمع‌بندی، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از درك روند پیش رو در جهت منافع ملی و چشم‌اندازهای آن، بهره جوید و ضمن تسریع در بستر‌سازی‌های لازم، یكی از مكان‌های دارای نفت و گاز و جذب كننده سرمایه‌های هنگفت در سال‌های مورد بحث آتی باشد. از سویی تلاش در تحقق این مهم با فروض فوق، علاوه بر منافع ایران و چین، می‌تواند در آینده منجر به حضور دوگانه آمریكا با توجه به روابط نزدیك چین و آمریكا، گردد و بدین طریق منافع آمریكا نیز در این توافقنامه با ورود شركت‌های بین‌المللی در بازار انرژی چین ملحوظ و محفوظ خواهد ماند. از همه مهمتر، تجربه حاصله برای ایران، می‌تواند الگویی مناسب برای حضور و تداوم آن در بازارهای بین‌المللی و به صور مختلف و به دور از معادلات سیاسی باشد.

منبع: مرتضی هاشمی، دنیای اقتصاد، دوشنبه 30 آذر
منبع : نمایشگاه بین‌المللی