یک برنامه‌ریزی خوب برای یک زندگی خوب

● توانائی انتخاب هدف و برنامه‌ریزی
وقتی زندگی‌نامه افراد موفق را مطالعه می‌کنیم، یک ویژگی را در بین آنها مشترک می‌یابیم و آن هدفمند بودن است. همه آنها برای به‌دست آوردن آن‌چه که می‌خواستند رؤیاهای واقع‌گرایانه داشته‌اند.
امروزه مطالعاتنشان می‌دهد تعداد کمی از مردم اهدافشان را به درستی انتخاب می‌کنند. در این مقاله ما سعی داریم یکی از مؤثرترین و کاربردی‌ترین تکنیک‌های تعیین هدف را به شما نشان دهیم.
● میل و آرزو ـ باور و اعتقاد ـ امید
هنگامی‌که هدفی را برمی‌گزینید، این سه مورد شما را در رسیدن به نتیجه یاری می‌رسانند:
اول این‌که هدف شما باید میل و انگیزه کافی را در شما ایجاد کند. به‌عبارت دیگر شما مشتاق رسیدن به آن باشید.
دوم، اعتقاد محکم شما مبنی بر این‌که هدفتان ممکن و قابل دسترسی است.
و سوم، امیدوار بودن و مأیوس نشدن.
برای رسیدن به این سه ویژگی این نکات را در نظر بگیرید:
در انتخاب هدف دقت کافی داشته باشید. تمام زوایای کار را بررسی کنید. اگر شما بدانید که چه می‌خواهید، انگیزه کافی در شما ایجاد می‌شود. حتماً به خاطر داشته باشید که برای رسیدن به هدفتان زمان تعیین کنید. این‌کار به شما فرصت می‌دهد تا نتیجه کار خود را ببینید ـ ما که نمی‌توانیم تمام عمر صبر کنیم ـ این‌کار یعنی تعیین زمان، هم‌چنین به شما این امکان را می‌دهد تا برای اهداف بزرگ‌تر تلاش و برنامه‌ریزی کنید.
بزرگ فکر کنید. ما خودمان خود را محدود می‌کنیم. توجه کنید که بزرگ فکر کردن به معنی رؤیائی فکر کردن نیست. وقتی هدفی را انتخاب می‌کنید به خاطر داشته باشید:
یک هدف خوب باید اندکی شما را مضطرب نموده و بسیار شما را مشتاق و هیجان‌زده کند.
اهدافی را که تا به‌حال برگزیده‌اید مجدداً مرور کنید. اگر هدفی را انتخاب کرده‌اید، که نه شما را اندکی نگران و مضطرب می‌کند و نه شما را به وجد می‌آورد، هدفی را که کمی بزرگ‌تر است نشانه‌گیری کنید.
هدف باید چیزی باشد که شما به شدت خواهان آن هستید. هر چه میل و آرزوی شما بیشتر باشد شما قدرتمندانه‌تر به‌سوی آن گام برمی‌دارید.
نکته دیگر این‌که، هدف شما باید قابل دسترسی باشد و از همه مهم‌تر، شما باید بتوانید نتیجه کار را در ذهن خود کاملاً تصویرسازی کنید و این به سیستم اعتقادی شما مربوط می‌شود.
به قول گاندی: اگر به انسانی که دلتان می‌خواهید باشید اعتقاد کامل داشته باشید، حتماً همان خواهید شد.
اجازه ندهید که موانع و شکست‌های کوچک یا حتی بزرگ شما را به عقب‌نشینی وادارند.
همین‌طور نگذارید افکار منفی دیگران روی شما اثرگذار باشند. هرگاه با مانع یا ناکامی روبه‌رو شدید بر ناامیدی و احیاناً افسردگی غلبه کنید. راه‌های دیگر را امتحان کنید؛ به خاطر داشته باشید اگر موانع از زوایای مخلتف بررسی شوند، موتور فکری ما را به جریان می‌اندازد، تجربه ما را افزایش می‌دهند و نهایتاً ما را به استفاده از راه‌حل‌های جدیدتر و بهتر وادار می‌سازد.
● فرآیند برنامه‌ریزی برای زندگی
حال‌که متوجه شدید چگونه هدفتان را تعیین کنید، وقت آن رسیده، آن‌چه را که تا به‌حال فراگرفته‌اید جمع کنید. قصد داریم یک تکنیک قدرتمند به شما بدهیم که بتوانید از آن برای خلق برنامه‌ریزی (نقشه زندگی) حول و حوش هدف اصلی‌تان استفاده کنید.
قدم اول: مشخص کنید چه چیزهائی برای شما با اهمیت هستند. درباره جنبه‌های مختلف زندگی خود فکر کنید: سلامتی، خانواده، دوستی، شغل، معنویات، مادیات، نیکوکاری، تحصیل و... مشخص کنید که کدام‌یک از این موارد برای شما از همه مهم‌ترند. فرض کنید موارد خانواده، سلامتی و شغل برای شما مهم هستند، این موارد را بر حسب اولویت برای خود لیست کنید.
قدم دوم: برای هر کدام از این موارد اهداف بلندمدت خود را تعیین کنید. ذکر کنید که از حالا تا پنج یا ده سال آینده می‌خواهید در هر کدام این موارد به کجا برسید. مثلاً در مورد شغل، دلتان می‌خواهد در این زمان به جائی برسید که برای خود کار کنید. یا در مورد خانواده، قصد دارید ازدواج کنید یا اگر متأهل هستید، همسر و فرزندان خود را به سفر خارج از کشور ببرید و یا در مورد مسائل مالی، تا این زمان مبلغ.... تومان در بانک ذخیره کنید....
در تمام این موارد قانون هدفمندی را به خاطر بسپارید: یک هدف خوب آن است که شما را اندکی مضطرب کند و بسیار هیجان‌زده.
وقتی درباره آن‌چه که در پنج یا ده سال آینده قصد دارید به آن برسید خوب فکر کنید، بدین‌وسیله شما اهداف بلندمدت خود را تعیین کرده‌اید.
قدم سوم: چه کارهائی باید امسال انجام دهید تا شما را به هدف بلندمدت برساند؟ به‌عنوان مثال اگر قصد دارید تا سال ۱۳۸۹ مبلغ... تومان در بانک پس‌انداز داشته باشید، از خود بپرسید که چه کارهائی را باید امسال انجام دهید تا شما را به هدفتان نزدیک کند؟ شاید لازم باشد علم حسابداری بیاموزید، یا این‌که یک شغل پردرآمدتر پیدا کنید و یا به دنبال فرصت‌های شغلی جدیدتری باشید....
این‌کار را در مورد هر کدام از اهداف بلندمدت خود انجام دهید. این تمرینات به شما کمک می‌کند تا فکر شما، هم روی برنامه‌ریزی بلندمدت و هم روی برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت متمرکز شود. خیلی از مردم تنها روی اهداف کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و با این‌کار توجه‌شان بر روی اهداف بلندمدت است و فراموش می‌کنند که چه کارهائی را حالا باید انجام دهند تا به هدف اصلی برسند.
قدم چهارم: تمام این مراحل را بر روی کاغذ بیاورید.
یک نمودار با عنوان ”برنامه‌ریزی برای زندگی“ به شما در رسیدن به اهدافتان کمک زیادی خواهد کرد.
ستون اول افقی نمودار نمایانگر زمان، و ستون اول عمودی نمایانگر موارد مورد توجه شما هستند کاغذ را به دو نیم تقسیم کنید. نیمه اول، ماه‌های باقیمانده از سال جاری و نیمه دوم سال‌های آینده هستند. در خانه‌های سال جاری اهداف کوتاه‌مدت خود را وارد کنید. در قسمت دوم اهداف بلندمدت‌تر خود را وارد کنید (برنامه برای سال‌های آینده). از خود سؤال کنید که چه کارهائی لازم است امسال انجام دهید تا شما را به هدفتان نزدیک‌تر کند، آنها را در ستون‌های مربوطه وارد کنید.
توجه داشته باشید که این نمودار باید تغییرپذیر باشد. شما در هر زمان می‌توانید اهداف جدیدی را وارد کنید، هم‌چنین اگر برنامه شما تغییر کرد، اهداف قدیمی‌تر را حذف کنید.
قدم پنجم: این نمودار را در جائی نگهداری کنید که جلوی چشم شما باشد تا هر روز آن را ببینید. به‌عنوان مثال زیر شیشه میز کارتان، روی صفحه نمایشگر رایانه‌تان، توی کشوی میزتان و یا حتی می‌توانید آن‌را قاب کرده، به دیوار اتاق آویزان کنید. هر روز چند دقیقه از وقت خود را صرف دیدن این نمودار کرده، پیش خود زمانی را مجسم کنید که به اهدافتان رسیده‌اید؛ از تجسم خود خرسند باشید و لذت ببرید.
قدم ششم: حرکت به سمت اهدافتان.
حالا دیگر زمان عمل کردن فرا رسیده. یک قدم بردارید، حتی اگر این قدم بسیار کوچک باشد، هر زمان که شما یک قدم برمی‌دارید، چرخ زندگی به حرکت درمی‌آید و این چرخش چرخ است که موجب می‌شود تا رؤیاهای شما به واقعیت تبدیل شود.
به امید آن‌که روزهای آینده زندگی‌تان، بهترین روزهای عمرتان باشد.

مینا علی‌پور / خوزه سیلوا

منبع : مجله موفقیت