سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
آدمها بر مدار جامعه
![آدمها بر مدار جامعه](/mag/i/2/ki9lt.jpg)
در حقیقت، زنان نویسنده اغلب با تمركز بیشتر و نگاهی عمقیتر به وجوه شخصیتی زنان داستانهایشان توجه میكنند و از این حیث، میتوان تفاوتی بارز میان این آثار و آثار نویسندگان مرد قائل شد.
رمان «سرخی تو از من» نوشته سپیده شاملو از این منظر به داستانهایی كه توسط زنان نوشته شده است، شباهت بسیاری دارد و در سراسر این رمان به خوبی میتوان تصویر زنانی را دید كه به دلیل شرایط اجتماعی و ستم مردان، مورد ظلم واقع شدهاند.
اما ویژگی خاص و منحصربهفرد این رمان را میتوان در نوع نگاه روانشناسانه شاملو به شخصیتهایش عنوان كرد. این نوع نگارش، البته نه تنها در میان دیگر زنان نویسنده، بلكه در تاریخ داستاننویسی معاصر نیز نمونههای بسیار معدودی دارد و در واقع میتوان آن را تجربهای نو در رمان فارسی انگاشت. چنانچه پس از چند داستان كوتاه از هدایت و جلال آلاحمد، آثاری از این دست در حیطه داستان كوتاه و رمان به ندرت مورد طبعآزمایی نویسندگان قرار گرفتند.
سپیده شاملو در رمان «سرخی تو از من» از دید راوی دانای كل، وارد زندگی دو شخصیت اصلی رمانش «نگار» و «لیلا» میشود و از خلال روایت این دو، شخصیت مقابل آنها یعنی «فرزانه» نیز در محوریت داستان قرار میگیرد و نویسنده بخشهایی از زندگی گذشته و حال این سه شخصیت را برای خواننده روشن میكند.
اما «نگار»، «لیلا» و «فرزانه» - به عنوان شخصیتهای محوری رمان – هر سه دارای نوعی از اختلالات روحی و روانی هستند. نویسنده نیز در سراسر رمان ریشه این اختلالات و از همگسیختگی روانی آنها را به وضعیت اجتماعی و زنبارگی و خودكامگی مردان داستانش نسبت داده است.
● روایت نخست
همانطور كه گفته شد، رمان «سرخی تو از من» دارای دو روایت است، یكی روایت و شخصیت نگار و دیگری زندگی و شخصیت لیلا. این دو روایت به موازات یكدیگر پیش میرود و به نظر میرسد این رمان به طرز عجیبی منطبق است با این گفته ویرجینیا وولف كه «نویسنده رمان تنها برای طرح و ترسیم شخصیتهاست كه قالب رمان را طرح افكنده است».
و اما در روایت نخست، نگار را میبینیم، زنی مطلقه كه به تازگی از همسرش جدا شده و حضانت تنها فرزندش فرهاد به همسرش سپرده شده است چرا كه او دارای اختلال شدید روانی است. اما ریشه این اختلال روحی او در واقعهای نهفته است كه مربوط به دوران كودكیاش است. نگار در كودكی مورد آزار واذیت از سوی پدرش واقع شده است و همین موضوع تا بزرگسالی عواقب سوء آن را بر شخصیت و روحیه نگار باقی گذاشته است.
نویسنده در این روایت با استفاده از بازگو كردن واگویههای ذهنی نگار كه پراكنده و نامنسجم است، شخصیت او را رفته رفته به تصویر میكشد و هر چه میگذرد، خواننده بیشتر با عمق مشكل روحی نگار آشنا میشود.
او با استفاده از نشانههای مختلف یك شخص روان رنجور، شكلی واقعی و ملموس به بیماری روحی نگار میدهد؛ توصیف خوابهای آشفته و نمادگونه، ترس از حیوانات به ویژه مار و سگ كه در روانشناسی فروید و یونگ اولی نشانه رابطه جنسی و دومی نشانه خشونت است، بیزاری از همه مردها (واكنش وارونه)، عدم تمركز فكری، عدم انطباق با زندگی فعلی و فراموش نكردن گذشته، از جمله نشانههای بیماریای است كه در این شخصیت دیده میشود. علاوه بر این، در طول داستان بر ما آشكار میشود كه نام اصلی نگار، متین است و او همواره سعی كرده است اتفاقات بد زندگیاش و خاطره وحشتناك آزار جنسی را به عنوان واقعه ای كه در زندگی متین (به عنوان دوستش) رخ داده، فرافكنی كند.
در حقیقت، نگار دارای دو نام و دو شخصیت است. یكی شخصیت گذشته (دوران كودكیاش؛ متین) و دیگری، شخصیت فعلیاش یعنی زنی مطلقه كه با مشكلات خاص خودش نیز باید دست و پنجه نرم كند. البته میتوان شخصیت آزاده را (دوست نگار را هم كه در جایی از داستان خود را به این نام معرفی میكند) وجه دیگر شخصیت او دانست و آن را صورت آرمانی آن تلقی كرد؛ شخصیتی كه نگار آرزو میكرد، مثل او میبود.
● روایت دوم
اما «لیلا» شخصیتی كه در دومین روایت توصیف میشود، یك روانشناس است. زنی از طبقه اجتماعی بالا كه زندگی مرفهی دارد، دخترش در خارج از كشور زندگی میكند و تنها برای دیدار او به ایران میآید و با این وجود «لیلا» هم شخصیت روحی عادی و متعادلی ندارد. شوهر او مدتهاست كه با زنی دیگر رابطه دارد و لیلا هر چند كه از این ماجرا باخبر است، اما آن را نادیده میگیرد. او خصوصیات زنانه وجودش را زیر پا گذاشته است، سیگار میكشد و مثل مردها تمام فكر و ذكرش كار است.
در مجموع او زندگی خانوادگی نابسامان اما آرامی دارد. لیلا برای فراموش كردن این معضل خانوادگی است كه با دكتر مهرتاش، یكی از همكارانش رابطه دوستی دارد، اما حاضر نیست از همسرش جدا شود و با او ازدواج كند.
به این ترتیب، نویسنده در روایت دوم نیز نه به طور واضح اما در بیانی پوشیده از زنی حرف میزند كه به نوعی قربانی رفتارهای نابهنجار یك مرد (همسرش) است.
اما نكتهای كه در روایت دوم وجود دارد و پیوند دهنده روایت اول و دوم به یكدیگر است، شخصیت «فرزانه» است. «فرزانه، بیمار لیلا است كه ما با خبر خودكشی او از برج میلاد با او آشنا میشویم ولی از آنجایی كه لیلا به دنبال كشف علت خودكشی او است، داستان زندگی فرزانه نیز برایمان فاش میشود. فرزانه هم مثل «نگار» از كودكان مورد آزار است و همین واقعه زندگی او را نابسامان میكند. فرزانه از خانهاش فرار كرده و از راه خلاف امرار معاش میكند. او هم دارای شخصیتی روان گسیخته است و مرز بین واقعیت و خیال برایش در هم شكسته است.
به نظر میرسد هدف نویسنده از مطرح كردن شخصیت فرزانه، تنها ذكر شخصیتی ولگردو به تكرار كشاندن موضوع آزار نیست ، بلكه او میخواهد بگوید عاقبت نگار میتوانست همچون فرزانه باشد و به نابودی كشیده شود، یعنی كودكان آزار، فرجامهایی اینگونه دارند.
● روایت اجتماع
سپیده شاملو در این رمان به طور ملموسی از نابسامانیهای اجتماعی حرف میزند و حتی به نظر میرسد، همانگونه كه اولین و آخرین تصویر رمانش، دورنمایی كل از شهر تهران (جامعه) است، موضوع رمانش نیز موضوعی كاملاً اجتماعی باشد. در واقع او خواسته است با مطرح كردن موضوعاتی مثل زن،اذیت و آزار و روانپریشی، رمانی اجتماعی بنویسد.اگرچه این اجتماع حاصل دریافتها و تاثیرات نویسنده از جهان بیرون است، اما بر ساخته از شخصیتها و حوادث عینی و واقعی است و كاملاً ملموس جلوه میكند.
این اجتماع به شدت با ساختار روحی و شخصیتی آدمهای داستان قرابت دارد. اولین تصویر كتاب نیز كه تهران در چهارشنبه آخر سال را نشان میدهد، مملو از توصیفهایی طبیعی است كه ازدحام و نابسامانی تهران را نشان می دهد، انگار هیچ چیز به درستی اتفاق نمیافتد و در هیچ گوشه شهر، آرامشی حاكم نیست. گویی وضعیت قرمز شخصیتها به شدت ناشی از وضعیت قرمز محیط اطرافشان است.
اما نگاه شاملو به جامعه به این میزان محدود نمیشود. او حتی انتقادهای اجتماعی صریحی نیز از خلال گفتوگوهای شخصیتها مطرح میكند.
علاوه بر اینها این اجتماع همانی است كه مسبب اصلی اختلالات روحی و روانی سه شخصیت محوری داستان و به ویژه «نگار» و «فرزانه» است. هرچند كه نویسنده در هیچ جای داستان به طور مستقیم به این موضوع اشاره نكرده است. اما در همین جامعهای كه او تصویر میكند است كه روابط زن و مرد روی اصول درستی استوار نیست و زنان از هر طبقه و در هر سنی كه هستند، مورد ظلم واقع شدهاند. به طوری كه كمتر زنی در این داستان را میبینیم كه رد پای مردی در زندگیاش باشد و او سالم و سرزنده به نظر برسد. این موضوع در سه شخصیت محوری رمان به وضوح قابل بررسی است و در شخصیتهای فرعی مثل مادرجان كه شصت و پنج سال دارد، اما خطوط عمیق صورت و فراموشی گاهبهگاه او را به پیرزنی هشتاد ساله بدل كرده است، زن با زیبایی چروك خورده و غیره نیز كاملاً مشهود است.
در مجموع آنچه كه در رمان، «سرخی تو از من» در خور توجه است، نگاه زیرپوستی شاملو به این موضوعات است، یعنی پرداختن به شخصیتهای روانپریش و مطرح كردن پارهای از مشكلات اجتماعی در این رمان كاملاً به ظرافت صورت گرفته و در هیچ جای رمان لطمهای به بافت داستانی آن وارد نكرده است و همین موضوع است كه باعث شده كار نویسنده در این رمان درخور ستایش و اقبال باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست