چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
وقتی باران میزند...
● «خفگی» تقدیر هوای تهران است
صبح كه از خواب بیدار شدم آسمان میبارید و هوا آنقدر خوب و لذتبخش بود كه آدم را برای قدم زدن در كوچه و خیابان قلقلك میداد. وقتی در شهری زندگی میكنی كه هوا در اكثر روزها به مرز بحران میرسد و یك روز در میان رادیو و تلویزیون هشدار میدهند كه اگر دچار عارضه قلبی هستید و كودك دارید و... حتیالامكان از خانههایتان خارج نشوید و این وضعیت آنقدر بیخ پیدا میكند كه مسئولان هم از آن به عنوان خودكشی دستهجمعی تهرانیها نام میبرند. آنوقت قدم زدن در هوایی پاك در طول خیابانهای شهرت به یك آرزو تبدیل میشود و باران بیش از آن چیزی كه پیشترها نعمت محسوب میشده ارزشمند میشود.
بنابراین با سرعت هر چه تمامتر لباسهایم را عوض كردم رفتم به سوی قدم زدن در هوای پاك.
از پلههای خانه كه پایین آمدم بوی عجیب چندشآوری توی ذوقم زد. به اطرافم نگاه كردم در این فكر بودم كه این بوی خاص از كدام یك از خانههای اطراف است. همسایههای ما همه انسانهای تمیز و وسواسی بودند و همیشه با جارو جلوی خانههایشان را تمیز میكردند و زبالهها را هم میبردند و خارج كوچه میگذاشتند. كمی كه جلوتر رفتم تازه متوجه شدم منبع بو از كجاست. زبالههای جمع شده در خارج كوچه باران خورده و بوی حاصل از آن تمام كوچه را پر كرده بود.
اما این همه مشكل نیست. دریاچهای كه در خیابان به راه افتاده بود و عبور و مرور عابران پیاده را با مشكل مواجه ساخته حسابی توی چشم میزد. این دریاچه از آن جهت شكل گرفته كه اهالی محترم محل «شهر ما خانه ما» را معنایی واقعی بخشیده بودند و زبالهها و آشغالهایشان را داخل جوی خیابان ریخته بودند و بر اثر بارش باران آب جویها بالا زده و...
از آنجا كه به نظر میرسید تمامیاهالی منطقه از شگرد همسایههای ما برای تمیز كردن كوچههایشان استفاده میكنند در كل خیابان آب حاصل از باران به یك دریاچه عظیم تبدیل شده و رفت و آمد عابران پیاده را به كلی مختل كرده بود. چرا كه عابران برای عبور از عرض خیابان هم نیازمند یك قایق یا كلك بودند. خودروها هم وضعیت بهتری نداشتند و روند حركتشان با كندی صورت میگرفت. از آنجایی كه بسیاری از همشهریانمان هم به دلیل بارش باران از خودروی شخصی استفاده میكردند ترافیك سنگینی در طول خیابان ایجاد شده بود اما این جا یك پارادوكس كوچولو درست میشود چون اصولا روزهای بارانی بدترین روزهای ممكن برای استفاده از وسایل نقلیه عمومیهستند. اتوبوسها به سختی یافت میشوند ساعتها باید در صفهای چند كیلومتری اتوبوس بایستی و وقتی كاملا خیس شدی و كمی تا قسمتی سرما خوردی آنوقت ممكن است یك اتوبوس بیاید و بتوانی سوار شوی تاكسی هم كه به سختی یافت میشود.
برای همین است كه گاهی وقتها آرزو میكنی اصلا باران نیاید و عطای هوای پاك را به لقایش میبخشی كه انگار «خفگی» تقدیر تهران است.
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست