یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


شیوه‌های بافندگی گلیم


شیوه‌های بافندگی گلیم
بافتن منسوجات از ساده ترین گونه آن ، ‌بافتن با انگشتان ، ‌تا بستن چله‌هاروی دار،‌تکامل یافته است . با در هم بافتن تاروپودهایی از پشم طبیعی ،‌دست بافتی ساده پدید می‌آیدوبا کوبیدن پودها ومحو ساختن تارها ،‌رگه‌هایی از رنگ طبیعی پشم نمایان می‌شود.
شیوه بافندگی در گلیم بافی ،‌برخلاف قالی‌های گره بافت،‌آزادی عمل در نقش پردازی را محدود می‌کند. در گلیم بافی روش تداخل رنگ‌های خطی ،‌تنوع واندازه‌ی نقش‌ها رامحدود می‌کند .بنابراین روش بافندگی تاثیر قطعی ومستقیم بر طرح ونقش قالی وگلیم دارد .
هدف اصلی بافنده گلیم همزمان با آفرینش نقش های زیبا ورنگارنگ با نخهای پشمی نمایان بر سطح گلیم ،‌پدید آوردن زیراندازی محکم وبادوام است. بافندگان نسل های مختلف روش‌هایی را ابداع کرده‌اند که با وجود محدودیت های فنی گلیم بافی ،‌به جذابیت بافت ورنگ گلیم می‌افزاید،‌نمادها ونگاره‌های واقعی تر را ممکن می‌سازد وشیوه‌های“ پیچ بافت” با دور اضافی را برای بافت طرح های ظریف وپیچیده عملی می‌کند.
● بافت متعادل
ساده ترین نوع بافت ، بافت متعادل است: تارو پودها از زیرو روی یکدیگر رد شده ودر هم بافته می‌‌شود. اگر تار وپود دارای قطر وتاب یکسان باشد ،‌هردو به یک اندازه بر سطح و در زیر دست بافت دیده می‌شود. این گونه بافتها به دلیل نمایان بودن تارها وپودها که معمولاً به یک رنگ است ،‌جنبه تزیینی ندارند وآمیختن آنها با بافتهای تزیینی دشوار است.
در صورت اختلاف رنگ تار وپود ،‌بافته به نظر لک یا خال دار می‌آید. بافت متعادل ،‌گاهی روی کناره‌های غیر تزئینی قالی‌های گلیم باف ودر آستر خورجین‌ها دیده می‌شود.
● بافت پودرو
در صورتی که تعداد پودها بیش از تعداد تارها باشد، تارها دیده نمی‌شود. مخصوصاً که پودها کوبیده ونزدیک به هم باشد. در این صورت رنگ دست بافت رارنگ پودهای آن مشخص می‌کند. از این رو تارها می‌تواند به بک رنگ یا رنگ نشده باقی بماند.
این شیوه بافندگی به طور گسترده در گلیم بافی،‌از مراکش وسواحل اقیانوس اطلس ، افغانستان وآسیای مرکزی ‌به کار برده می‌شود. بافت پودرو به صورت نوارهای افقی یک رنگ رو یقسمت تزیینی خورجیه‌ها وروی کناره گلیم‌ها دیده می‌شود. بسیاری از قالی‌های تخت بافت کوه‌های اطلس در مراکش ،‌تلفیقی از نوارهایی از گره‌های پرزدار تزیینی است.
● بافت تاررو یا جاجیم بافت
این نوع بافت بر عکس بافت پودرو است. هر چه تعداد تارها به پودها بیش‌تر وگرهها به هم نزدیک ترباشد ،‌پودهارا بیشتر می‌پوشاند. برخی از بافندگان گلیم،‌این نوع بافت را به صورت کامل تری درآورده‌اند تا به کمک آن در شیوه‌ی اریب باف وبافت‌های تاررو،‌نقش‌های رنگی بیشتری بگنجانند.
● اریب بافت
در شیوه اریب باف، ‌نحوه جداساختن نخ‌ها در حین بافندگی بسیار پیچیده‌تر از بافت‌های تار وپود است ونیز مستلزم بافندگی پیچیده‌تری است.
گلیم اریب باف، می‌تواند تاررو یا پودررو، ‌معمولاً‌ با ساختار (۲:۲)‌ باشد. این ساختار به این معنی است که تارها وپودها در تعداد دوتایی از زیر ورو بافته می‌شود ودر نتیجه بافت به صورت مورب در می‌آید. در این نوع بافت، نقش‌های جناقی،‌زیگزاگ ولوزی را با "معلق ساختن" و دسته بندی تار وپودها می‌توان تولید کرد. بافت اریب در پرداخت نهایی خورجین ونوار خیمه به کار می‌رود.
● بافت چاک‌دار
بافت چاک‌دار متداول ترین شیوه بافندگی است وتا حدود ۲۰ سال پیش یگانه شاخص گلیم‌ها بوده است. هنرمندان بافنده، ‌سوای قبایل شمال افریقا در بافتن زیر انداز،‌خورجین ورو انداز بافت چاک دار را اساس کار خود قرار داده‌اند.
بااین نوع بافت ،‌چها گوشه‌ها وقطعات به جای نوار افقی ساده بافته می‌شود. یک رنگ پود به دور آخرین تار پیچیده می‌شود و رنگ پود دیگر از تارهای مجاور آغاز می‌شود چندان که در فاصله‌ی دو رنگ شکافی پدید می‌آید. بافنده روی قطعه‌ای از یک رنگ به کار می‌پردازد و پودها را به شدت می‌کوبد. سپس با رنگ دیگری به کار خود ادامه می‌دهد.
بدیهی است که شکاف بین دو رنگ تباید طولانی باشد، ‌زیرا ساختار دست بافت سست می‌شود. از این رو پودها را به صورت مورب یا کنگره، ‌در فواصل کمی بیش از یک سانتی متر،‌جابه جا می‌کنند. نقش هایی که با این روش به وجود می‌آید هندسی وبه صورت مورب است که بصورت مثلث یا لوزی یا کنگره‌های پله مانند دیده می‌شود. از مزایای بافت چاک دار دورویه بودن آن است.
بدین معنا که نقش وبافت هر دو رو عیناً‌ یکسان است ومرز بین هرقطعه رنگ کاملا ً‌واضح ومشخص دیده می‌شود.. ضمناً بافت چاک دار را در قطعات بزرگ یک رنگ به کار می‌برند. بدین ترتیب که بافنده قادر است در مراحل مختلف روی قسمت های کوچک‌تری از همان رنگ کار کند وکار را با خطوط موربی از بافت چاک‌دار تقسیم کند.
● گلیم باف متصل یا تک قلاب
این بافت مشابه بافت چاکدار است با این تفاوت که پودهای هر قطعه رنگ به دور یک تار پیچیده می‌شود. از این رو شکافی بین رنگ‌هاپدید نمی‌آید. بنابراین نقش‌ها را به صورت عمودی وبدون آن که برای حفظ ساختار بافت ناگزیر به ایجاد پلکان یا کنگره در بافت باشند ترسیم می‌کنند.
در هم قلاب کردن دو رنگ باعث ایجاد تیرگی در مرز بین رنگ‌ها می‌شود. همچنین از آنجاکه پودهای دولا روی هر تار به کار می‌روداین نوع بافت فشردگی وتراکم بافت‌های دیگر را ندارد. این شیوه بافندگی در همه جا سوای آناتولی وآفریقای شمالی، که به ندرت آن را بکار می‌برند رایج است.
● گلیم بافت جفت قلاب
بافت جفت قلاب شیوه دیگری است که طی آن برای نقش آفرینی،‌قطعات رنگ را می‌توان به صورت عمودی به هم متصل کرد. در این نوع بافت محل پیوستن قلاب ها به هم که محل تداخل دو رنگ است روی تار انجام نمی‌گیرد، ‌بلکه پودها میان تارها به هم می‌پیوندد. ساده‌ترین نوع این بافت بدین ترتیب است که پودی در پود مجاور قلاب می‌شودوسپس به قطعه رنگ خود باز می‌گردد.
جفت قلاب بدین معنی است که یک پود به دو پود مجاور قلاب می‌شود. در این نوع بافت خطوط مشخصی بین رنگ ها ایجاد می‌شود و بافت محکمی را پدید می‌آورد بی‌ آنکه شکافی در بافت دیده شود ویا مانند گلیم باف متصل نیازی به دولا کردن پودهای هر تار باشد. البته دست بافتی که با این روش بافته می‌شود،‌دو رویه نیست زیرا بر آمدگی قلاب‌ها در پشت آن به چشم می‌آید. گلیم باف جفت قلاب غالباً‌در بافتهای بختیاری ،‌لری وترکمن مشاهده می‌شود.
● افزودن پودهای اضافی وانحنای پودها
معمولاً‌پود با یک زاویه مستقیم از زیر وروی تار رد می‌شود. اما با کوبیدن پودها به صورت ناهموار یا با به کار بردن پودی که در قطر متفاوتی ریسیده شده است، پود ممکن است از خط خارج شود وبا انحناء یا زاویه‌ای کج نسبت به تار ‌بخوابد. این مشکل را با جای دادن پودهای اضافی رفع می‌کنند. این روش،‌در صورتی که پودها را عمداً‌ انحناء‌ دهند و انحناء‌ را با افزایش پودهای اضافی شدت بخشند، ‌در تزیین گلیم نیز سودمند واقع می‌شود.
بافنده‌ی زبر دست برای نقش کردن خطوط منحنی ودر نهایت شکل حیوانات ،‌گل وگیاه وحتی دایره و موج،‌فاصله وتراکم پودها راتغییر می‌دهد و قطعات کوچکی بر پودهای اضافی می‌افزاید. بافنده نیاز به مهارت بسیار دارد تا با وجود اختلاف در تراکم وکشیدگی در قسمت‌های مختلف،‌دست بافتی تخت وصاف تولید کند. معمولاً ‌برای این منظور از الیافی که به خوبی ریسیده شده استفاده می‌شود.
این روش بافندگی برای اصلاح خطوط پود وگاهی به عنوان عنصر ویژه‌ای در طرح گلیم های تخت باف به کار می‌رود. اما بطور کلی بافنده‌های کرد در منطقه‌ی صحنه در ایران از آن بهره می‌جویند وآن را به روش پیشرفته تری از ترسیم نقوش مواج و تصاویر چهره که از شاخص های گلیم‌های آنان است،‌تبدیل کرده‌اند.
● گلیم باف با پود معلق
این بافت با بافت‌های چاک‌دار،‌متصل وجفت قلاب تفاوت اساسی دارد زیرا نقش پردازی با تغییر فرم صورت می‌گیرد.اما در بافتهای نام برده بافندگی با قطعات رنگ ونقش پردازی با تغییر قطعات رنگ انجام می‌شود. هنگامی که دو یا چند رنگ در قسمتی از نقش پردازی با تغییر قطعات رنگ انجام می‌شود. هنگامی که دو یا چند رنگ در قسمتی از نقش به کار می‌رود،‌پودهای رنگی را طوری می‌بافند که تنها سمت روی دست بافت دیده می‌شود.
زمانی که پودها ،‌روی گلیم ادامه پیدا نمی‌کند،‌بر پشت دست بافت به صورت معلق رها می‌شود. بنابراین پشت وروی این نوع گلیم کاملاً‌ متفاوت وغالباً برعکس یکدیگر است. گلیم باف با پود معلق را با درهم بافتن دو رنگ به صورت اریب باف پیچیده نیز انجام می‌دهند. چندان که یک پود سه بار از رو ویک بار از زیر رد می‌شود وپود مجاور یک بار از رو و یک بار از زیر وبه همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند.
با این نوع بافت،‌گلیمی بدست می‌آید که دورویه است ورنگ‌های هردو روی آن مشابه یکدیگر است. این بافت در تزیین وآرایش گلیم باف های مناطق مختلف به کار می‌رود. بلوچ‌ها ،‌بخصوص به عنوان ساختار اصلی قالی‌هایشان وبافنده‌های شمال غربی افغانستان وشمال شرقی ایران وآفریقای شمالی از آن بهره می‌جویند.
● جاجیم باف با تار معلق
در این نوع بافت، به کمک تارها نقش پردازی می‌کنند وپودها نمایان نیستند. دست یافتن بر این نوع بافت دشوار است وبافته‌هایی که بیش از ۳۸ سانتی متر عرض دارند با این روش بافته نمی‌شوند. غالباً‌این نوع دست بافت عرضی بیش از ۱۰ تا ۱۵ سانتی متر ندارد. اگر نوارهایی که به این ترتیب بافته می‌شود،‌عرضی بیش از این داشته باشد حفظ کشیدگی صحیح تارها وپودها غیر ممکن می‌شود.تارهای رنگ‌های مختلف را بر اساس نقشه مورد نظر بر دار می‌کشند وپودها را میان آن می‌بافند . پودها بر خلاف تارها در معرض دید قرار ندارند.
اگر نمایان بودن تارها برای نقش خاصی لازم نباشدآنهارا در پشت دست بافت معلق وآزاد رها می‌کنند. جاجیم باف با تار معلق مانند دست بافت‌های گلیم با پود معلق دورویه نیست ،‌مگر آنکه با اریب باف پیچیده‌ای بافته شود. برای بافت انواع زیر انداز،‌پوشش حیوانات ورو اندازهای خانوادگی قطعات یک اندازه‌ای از این نوع بافته را از شیرازه ها به هم می‌دوزند.
این شیوه "قطعه‌بافی" ‌راکه در ایران "جاجیم " ودر افغانستان "قوجری " ‌می‌نامند،‌مورد استفاده همه‌ی بافندگان گلیم ،‌مخصوصاً‌ شاهسون‌های شمال غربی ایران وازبک‌های شمال افغانستان است. نوارهایی که بدین ترتیب بافته می‌شودبه مصارفی چون "نوارخیمه" ،"تنگ شتر وقاطر "،"رختخواب پیچ" ‌و جل اسب و شتر می‌رسد.
● پودهای اضافی
ساختار دست بافتی را که از یک مجموعه تار یا پود به وجود آمده، ‌ساده می‌نامند واگر تعداد مجموعه‌ها بیش تر باشد آن را مرکب می‌نامند. تار وپودهای افزوده بر بافتی ساده را که خود به عنوان "شالوده " ‌یا "زمینه" ی کاملی به کار می‌رود،‌"اضافی" می‌نامند. ساختارهای مرکب پیچیده‌ی دیگر حداقل دو مجموعه از هر کدام از این عناصر را ، تار یا پود که با یکدیگر متفاوت است،‌داراست.
نقش پردازی با پود معلق،‌نوعی تزیین وآرایش بافتی ساده با پودهای اضافی است. با افزودن نخ‌های اضافی،‌در عرض گلیم واز شیرازه تا شیرازه، ‌نگاره‌هایی پراکنده یا نقش‌‌هایی متصل بافته می‌شود. این پودهای معلق طول‌های مختلفی دارند واز زیر یا روی چندین تار رد می‌شوند. یکی از مشخصات این بافت،‌بر عکس بودن پشت وروی آن است.
غالبا ً‌به اشتباه چنین پنداشته می‌شود که نقش‌های بافته شده در حین کار با پودهای اضافی، ‌پس از اتمام کار روی دست بافت گل دوزی شده است. از آنجا که نخ‌های اضافی کلفت تر از نخ‌های تار وپود است،‌نقش به صورت برجسته پدیدار می‌ شود.
این روش بافندگی از مراکش تا افغانستان وبه طور گسترده در ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ترکیه پودهای اضافی را کی چیم ( "کی چی" به معنی کوچک وزیبا و"ایم" پسوند ضمیر ملکی اول شخص مفرد) می نامند.
پودهای اضافی ضمناً ‌می ‌توانند به صورت معلق برسطح دست بافت باقی بماند وبرای نقش پردازی به صورت مجرد وبا فاصله زیرتارها بافته شود. این گونه بافت را شاهسون‌ها در تزیین خورجین وبافنده‌های مناطق دیگر در ترسیم نگاره‌های تزیینی پراکنده به کار می‌برند.
انواع دیگر بافت با پودهای اضافی وجود دارد که به ظاهر شبیه به بافت تار وپود معلق است که شرح آن داده شد. اما این بافت‌ها دارای تعداد بیشتری از مجموعه‌های تار یا پود متعارف است که به یک اندازه در ساختار بافت به کار می‌رود وهیچ کدام به عنوان شالوده یا نقشه بر دیگری غلبه ندارد. با وجودی که سطح دست بافت شبیه به گلیمی است که با روش معلق بافته شده اما رنگ ونقش های پشت وروی آن یکسان و در عین حال برعکس است.
روش بافندگی دیگری با پودهای اضافی وجود دارد که مانند بافت پودرو،‌معلق نیز هست. این گونه بافت را ،‌که منحصر به ترکیه است،‌"زیلی" می‌نامند که در ترکی به معنی "زنگ‌های‌کوچک" یا "ناقوس" است. در سطح این گونه دست بافتها راه‌هایی به موازات تارها دیده می‌شود. پیچاندن تارهای اضافی به دور تارها به ترتیب (۲:۱)‌ یا (۳:۱) یا (۵:۱) انجام می‌شود وپود معلق بلندتر که کلفت ریسیده شده است برسطح دست بافت باقی می‌ماند.
دوتا سه ردیف ازپودهای زمینه را بین هر ردیف پود معلق می‌بافند ورویه یا سطح ،‌کاملاً‌ با پودهای معلقی که از روی ۲یا ۳ یا ۵ تار می‌گذرد،‌پوشیده شده است. سپس هر رنگ پود به قطعه رنگ خود باز می‌گردد. اشکال منحنی زا تنها با شیوه‌ی معلق ۲ ، ۳ یا ۵ نقش می‌کنند که یک رشته تار یا بیش تر،درنقطه شکاف بین مجموعه پودهای معلق دیده می‌شود. زیلی بر خلاف کی چیم شیوه ساده‌تری برای بافتن خطوط افقی وعمودی است. بافتن خطوط مورب بسیار پیچیده‌تر است وتنها با جابه جایی پودهای معلق با یک رشته تار امکان پذیر است.
زمینه ساده‌ی زیلی ها وکی چیم‌ها را بوسیله رنگ آن می‌توان مشخص ساخت،‌مانند قرمز تمشکی،‌خاکستری تیره یا سفید که کاربرد آنها بستگی به منطقه بافت گلیم دارد. اگر رنگ زمینه ساده وبدون نقش‌های اضافی باشد آن را "تزول" ‌می‌نامند که دست بافتی است با راههای ساده و به عنوان پوشش ارابه یا کالسکه یا پشت خورجین به کار می‌رود.
● پیچ باف
اساس این شیوه بافندگی پیچاندن پودها به دور تارها در تناسبات گوناگون است. پیچ بافی بافنده را قادر می‌سازد تا بافت‌هایی جالب ونقش‌هایی ابداعی که در گلیم‌های دیگر دیده نمی‌شود،‌ببافد. این گونه بافت را به اشتباه "سوماخ" یا "سوزن دوزی" می‌نامند.
سوزن دوزی برخلاف نامش وشباهتش به گل دوزی وسوزن دوزی، بافندگی بانخهای پود است که در حین کار به دست بافت اضافه می‌شود. عبارت "سوماخ"‌ منصوب به شهری در قفقاز به نام "شماخی" ‌یا "سوماخ" ‌است که درقدیم پایتخت شیروان بوده است وامروزه جزو آذربایجان به حساب می‌آید.لازم به تذکر است که از دیر باز بافنده‌های هنرمندان آذربایجان قالی‌های پیچ باف بسیار زیبایی بافته‌اند.
▪ پیچ باف یکدست
در این گونه بافت بسیار ساده،‌که به ندرت به کار می‌رود،‌از پودهای اضافی استفاده نمی‌شود.پودهای مقطع به صورت قطعات رنگی بافته می‌شودکه بوسیله شکافی،‌مانند بافت چاک‌دار از هم جدا شده است. از آنجا که در این بافت ساختار افقی یا اریب وجود ندارد پودها نمی‌تواند به دور تارها در تعداد بیش از دوتا از رو ویکی از زیر،‌بی‌آنکه استحکام ساختار از بین برود،‌بافته شود.
▪ پیچ باف مرکب
برخلاف پیچ باف یکدست، در پیچ باف مرکب، پود زمینه را بین ردیف‌هایی از پودهای پیچیده می‌بافند تا استحکام بیشتری به بافت بدهند ورنگ‌هارا در جایی که به هم می‌پیوندد به یکدیگر متصل کند. شیوه های گوناگون پیچاندن ،‌ظاهر گلیم را به طور قابل توجهی دگرگون می‌کند.
برای مثال پیچاندن به صورت چهارتا از رو ودو تا از زیر (۴:۲) بافت وطرحی متفاوت ازگلیمی که با ترکیب (۳:۲)‌بافته شده است،‌می‌بخشد. همچنین پودهای زمینه،‌چه تک و چه جفت،‌ظاهر گلیم را تغییر می‌دهد،‌این مشخصات می‌تواند به تشخیص منشا گلیم کمک کند. مثلاً در لرستان اغلب با ترکیب (۴:۲) ‌دو پود زمینه را بین هر پود پیچیده می‌بافند وبدین ترتیب پودهای زمینه را نمایان می‌سازند وپودهای پیچیده را جدا ساخته وبه صورت خطوط منحنی باریک در عرض گلیم نقش می‌زنند.
جهت پیچ باف نیز تاثیر بسزایی بر ساختار وظاهر گلیم دارد. پود را به صورت افقی،‌عمودی و اریب می‌توان بافت وخواب ردیف های پیچ بافی یا همه در یک جهت یا به صورت متناوب در جهت مخالف بافته می‌شود. اگر پیچ بافها در یک جهت باشد طرح خاصی در بافت پدید نمی‌آید.
اما در جهت مخالف شکل جناقی پیدا می‌‌کند. پیچ باف افقی به شکل ساده یا جناقی بیش از هر نوع دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد. پشت وروی این گونه دست بافتها به دلیل طول پودهای نمایان وپیچ‌ هایی که دوتار را در سطح گلیم ویکی را در پشت (۲:۱) یا چهار تا در سطح ودو تار را در پشت (۴:۲) عبور می‌دهند،‌متفاوت است.
البته این ترتیب را می‌توان معکوس انجام داد به صورتی که پیچ باف کوتاه در سطح گلیم وبه شکل دندانه‌های عمودی ظاهر شود. این ترکیب را حتی می‌توان بیش از این هم تغییر داد. به صورتی که یک پیچ اضافی به دور تار در رو یا پشت گلیم ادامه یابد،‌که در این صورت بافت متفاوتی ایجاد می‌شود. "پیچ بافت متناوب" ‌به صورت (۲:۱) و(۴:۲) ‌نیز بافته می‌شود،‌اما پیچاندن پود به دور تار،‌ابتدا در سطح وسپس در پشت آن انجام می‌گیرد که به پدید آمدن دوخط موازی منجر می‌شود.
برای مثال،‌ دو رنگ متضاد را می‌توان به کار برد تا طرحی جناقی یا مارپیچ را برای آرایش کناره‌های گلیم پدید آورد. در این صورت دو رشته از رنگهای مختلف را که از زیر وروی یکدیگر در سطح گلیم رد می‌شود به دور تارهای متناوب به ترتیب (۴:۲) می‌پیچانند.
پیچ باف عمودی به عنوان خط بلند عمودی،‌رنگ‌های یک طرح وزمینه گلیم پیچ بافی شده با پود اضافی را از حاشیه ی آن جدا می‌سازد. در ساده ترین شکل ،‌پیچ ها به نسبت مساوی (۱:۱) ،‌(۲:۲) ،‌(۴:۳)‌ به سوی بالای تارها پیشرفت می‌کندوبرای متناوب آن یک پیچ بلند از روی چهارتا در میان دو پیچ کوتاه از روی دو تار رد می‌شود. "پیچ باف اریبی"‌ معمولاً برای بافتن نوارهای دوره نقش به کار می‌رود.
نوارهای دوره را به گونه‌ای پیچ بافی می‌کنند تا شکاف‌ها یا فاصله‌ها دربافت چاک دار پنهان ومحکم می‌نماید. رشته‌های نخ به دو رنگ متضاد به دور پودها وبین قطعات رنگ پیچانده می‌شود تا قسمت های مختلف را مشخص سازد. این شیوه را در سراسر ترکیه وروی پاره‌ای از گلیمهای ایرانی مخصوصاً ‌بیجار وگرمسار به کار می‌برند.
این روش سریع ومفید که با بستن درزهای بین رنگها ومشخص ساختن نقش ونگاره‌ها پدید می‌آید،‌کیفیت وزیبایی چشم گیری به گلیم می‌بخشد. تغییرات بیشتری با یک پیچ اضافی به دور تارها بدست می‌آید. نحوه‌ی دیگر ازاین نوع بافت بسیار متنوع وپیچیده به کار بردن گره‌ای به صورت نیمه قلاب (‌یک خفتی)‌در تناسب‌های مختلف مانند (۲:۴)‌است.
مهارت در این شیوه بافندگی،‌بسیار دشوار است وآن را تنها در قفقاز وشمال غربی ایران به کار می‌برند. البته پاره‌ای از گلیم‌های اقوام ایماق وبلوچ بدین ترتیب بافته شده‌اند که هنوز به طور قطعی مورد شناسایی قرار نگرفته‌اند.
● بافت چرخان
بافت چرخان را به معنی واقعی کلمه نمی‌توان بافندگی نامید. اما با چرخاندن تار وپودها می‌توان قالی بافت. آمیختن اینگونه بافتها با بافتهای دیگر بخش مهمی از قالی بافی است.
از آنجا که بافت چرخان نیازی به دار قالی بافی ندارد می‌توان چنین پنداشت که این شیوه بافت قدیمی تر از دیگر شیوه‌های بافندگی است . این شیوه در بافتن سبد به طور گسترده در جوامع بدوی ودر صنایع امروزی نیز به کار می رود.
بافت چرخان مخصوصاً ‌در بافته‌های ایران وافغانستان جنبه "زینتی اضافی" درگلیم دارد . همچنین در تزیین کناره گلیم‌‌های ساده و درکشیدن خطوط بین نوارهای منقش زمینه دست بافته به کار می‌رود. بافت چرخان درحقیقت نوعی پیچ باف ساده است ،‌اما به طور جداگانه درجه بندی می‌شود. زیرا غالباً ‌در گلیم‌هایی که پیچ باف در آنها به کار برده نشده است،‌از این نوع بافت استفاده می‌شود.
بافت چرخان بدین ترتیب است : دوجفت از نخ‌های پود را که کلفت ریسیده شده وبه رنگ‌های متضاد است ، ‌یکی از پشت ودیگری از رو به دور هم می‌پیچند. چرخاندن پودها یا به جهت چرخش عقربه‌های ساعت یابرعکس این چرخش است که نقش مارپیچ بوجود می‌آورد. در بافت چرخان معکوس ،‌دو جفت پود در جهت معکوس چرخانده می‌شودکه طرحی جناقی را به وجود می‌آورد.
▪ بافت تار چرخان یا ورق باف
بافت تار چرخان به صورت نوارهای باریک بافته می‌شود. پایه واساس این نوع بافت وهمچنین ابزاری که در آن به کار می‌رود کاملاً با شیوه‌های دیگر بافندگی تفاوت دارد. تاروپود با زاویه مستقیم ،‌ یکدیگر را قطع نمی کند بلکه دو رشته تار یا پود به صورت مارپیچ در هم چرخانده می‌شود. در این گونه بافتها از قطعات چهار گوش مقئا یا چرم در پیچاندن دو پود رنگی به زیر وروی تار استفاده می‌شود که نوارهایی باریک با بافت محکم وفشرده به وجود می‌آورد.
رنگ ونقش پشت وروی این بافته وارونه است. این شیوه بسیار پیچیده را در مناطق بافندگی سراسر دنیا برای بافتن انواع نوارهای خیمه وطناب که جنبه تزیینی نیز دارد ، به کار می‌برند.
● پرداخت نهایی
پرداخت‌ نهایی گلیم بافت‌ها چه گلیم خورجین باشد یا جل باشد یا هر دست بافتنی تزیینی یا مصرفی دیگر ،‌از مهم ترین عوامل در استحکام ،‌کیفیت وزیبایی آن به شمار می‌رود ونیز به تشخیص قدمت ومنشاً‌ آن سهولت می‌بخشد. شیوه بستن انتهای پودهای منقطع ، استحکام شیرازه ها ونوع رنگی که در آنها به کار می‌رود،‌بافت وتزیین کناره‌های عرضی گلیم ، ‌نحوه بستن ریشه‌ها ووجود زیور آلات اضافی همگی به تکمیل دست بافت می‌انجامد.
● شیرازه‌های گلیم
شیرازه‌های گلیم در مقابل عوامل گوناگونی مقاومت می‌کندوبرخلاف شیرازه‌های پارچه‌ که جداگانه دوخته می‌شود،‌به استثنای پاره‌ای از خورجین‌ها و رو اندازها که با شیوه‌ی تار رو بافته می‌شود،‌معمولاً روی دار وهنگام کار بافته می‌شود.
مهارت بافنده در همواره نگاه داشتن کشیدگی گلیم هنگام کار ،‌موجب ایجاد شیرازه‌هایی راست ومستقیم است . بسیاری از گلیم ها دوره‌هایی کج دارند وگاهی نیز عرض یک سر گلیم ،‌تا سی سانتی متر ،‌از عرض سر دیگر آن باریک‌تر است. این گونه اختلافات غالباً‌ نتیجه به کار بردن ابزار آلات ساده ونامناسب است.
درمورد دست بافتهای صحرانشینان که به سبب کوچ وحرکت مداوم ،‌دارهایشان را چندین بار هنگام بافتن یک گلیم از هم باز ودوباره نصب می‌کنند،‌این گونه ناهمواریها را در بافت می‌توان به عنوان ویژگی‌های دلپذیر تصور کرد. ساده‌ترین روش شیرازه دوزی یا کناره پیچی برگرداندن پودی به دور یک رشته تار است . کناره‌های طولی همه‌ی گلیم‌ها به نوعی مهار یا تقویت می‌شود.
نحوه‌ی شیرازه دوزی براساس ضخامت و وزن گلیم انتخاب می‌شود که غالباً ‌با پود زمینه به دور دو یا چند رشته تارهای بیرونی پیچ بافی می‌کنند. اما در گلیم ‌های سبک ونازک پیچ بافی به دور یک رشته تار انجام می‌شود. این نوع کناره پیچی در دست بافتهایی که با بافت یکدست چاک دار یا گلیم باف متصل بافته شده،‌مخصوصاً‌در گلیم های ترکیه ودست بافتهای کوچک وبزرگ ازبک متعلق به شمال افغانستان،‌به میزان زیادی به کار می‌رود.
برای استحکام بیشتر شیرازه‌ها ،‌یک رشته نخ اضافی را به موازات شیرازه روی آن می‌پیچانند که معمولاً‌ از پشم یا موی یک رنگ بز است. بافندگان این گونه کناره پیچی‌ها را "شیرازه‌لول" می‌نامند وبرای تزیین آن نخی رنگی را دور لایه‌ای پشمی ضخیمی به شکل لوله می‌پیچند وبه لبه گلیم می‌دوزند. این شیوه تزیین شیرازه ها میان قشقایی‌ها وعشایر جنوب ایران مرسوم است.از انواع دیگر شیرازه‌ها "شیرازه‌ی تخت"‌ است.
در این گونه شیرازه دوزی پودهای زمینه (بدون پیچ بافی) ‌به صورت مسطح به دور ۱تا ۶ رشته تار،‌که معمولاً‌۲یا۳ لاست،‌بسته می‌شود. ضمناً‌ساختار بافت تغییری نمی‌کند وفقط تعداد رشته‌های نخ تغییر می‌کند. بدین معنی که پودهای زمینه به جای آنکه به ترتیب (۱:۱)‌بافته شود به ترتیب (۲:۲)‌، (۳:۳)‌و… بافته می‌شود. تزیین این گونه شیرازه‌ها با افزودن پیچ باف هایی به رنگ متفاوت انجام می‌شود.
گلیم‌‌های برزگتر وسنگین‌تر،‌بخصوص گلیم های ورامین وقمصردر شمال مرکزی ایران ولابیجار در افغانستان ،‌غالباً‌دارای شیرازه تخت است. درصورتی که نقش‌های گلیم با شیوه پود معلق بافته ‌شود، ‌پودهای معلق بیش از رسیدن به کناره‌هایی که تارهای آن با پود زمینه ،‌پیچ بافی شده است،‌قطع می‌شودوبا پودهای زمینه تمام می‌شود. بدین ترتیب گلیم زیباتر وصاف تر به نظر می‌رسد .
● کناره‌های عرضی گلیم یا "سر پلاس‌ها"
وجود قاب بالا وپایین گلیم ،‌ خارج از نقش‌ها ، حاشیه‌ها ، ‌در ساختار نقشه و زیبایی آن ضرورتی ندارد. اما در تشخیص کیفیت،‌قدمت ومنشا گلیم می‌تواند راهنما باشد. پاره‌ای از گلیم‌ها، سر پلاس ندارند، مخصوصاً‌ گلیمهای جدیدی که نقش‌های آن کاملاً‌ مابین ریشه‌ها قرار گرفته است. از آن جا که سر پلاس‌های گلیم جزیی از نقشه وطرح نیست،‌نوع بافت ورنگ آن با بافت ورنگ زمینه وحاشیه تفاوت دارد.
به طور کلی سرپلاس‌ها را با بافت پودرو وبا رنگی ساده ویکدست می‌بافند. در آناتولی سرپلاس‌های باریک را با نقش‌های کوچکی به شیوه پود معلق تزیین می‌کنند که می‌تواند تقلیدی از نگاره‌های پراکنده بر سطح زمینه باشد. این نوع آرایش سر پلاس ها از ویژگی‌های گلیم یموت ترکمنی نیز هست،‌اما سر پلاس‌های بسیاری از گلیم‌های ایرانی بلندتر است به طوریکه فاصله نقشه تا ریشه‌ها ۳۰ سانتی متر می‌رسد.
در جنوب ایران سرپلاسها را غالباً‌ با نوارهای باریک پودهای اضافی تزیین می‌کنند. از ویژگی‌های دیگر گلیم‌های ایران وشمال افغانستان ،‌بافتن سرپلاسها به صورت نوار رنگی به تقلید از نقش‌های زمینه، اما کوچک‌تر،‌با بافت چاک دار است.
● ریشه‌ها ومنگوله‌ها
پس از آنکه گلیم را از دار بازد می‌کنند باید با ریشه زدن از باز شدن پودها وساییده شدن انتهای تارها جلوگیری کرد.
▪ ریشه‌های ساده:
اگر سر پلاس‌ها راکه با بافت متعادل یا گلیم بافته شده، به خوبی کوبیده شود،‌تارها را می‌توان آزاد گذارد. البته حلقه‌های تار باز خواهد شد وسرانجام ساییدگی نیز پیدا می‌کند. مواردی وجود دارد که ناگزیر به بریدن ریشه‌ها می‌انجامد وکناره‌ها را به زیر می‌دوزند تا از فرسودگی آنها جلوگیری شود.
▪ ریشه های گره دار:
نخ‌های تار را دسته بندی می‌کنند ودر کنار آخرین پود گره می‌زنند. ریشه‌های بلند را در قسمت پایین گره‌ای دیگر می‌زنند که شیوه‌ای مرسوم در گلیم‌های ترکی وکردی است.
▪ ریشه‌های توری:
نخ‌های تار را دسته بندی می‌کنند ودر کنار آخرین پود گره می‌زنند. سپس نیمی از ریشه‌های هر گره را به نیمی از ریشه‌های گره مجاور، دوباره گره می‌زنند. این شیوه را در اغلب جوامع بافنده به کار می‌برند.
▪ ریشه‌های توری:
نخ‌های تار را دسته بندی می‌کنند ودر کنار آخرین پود گره می‌زنند. سپس نیمی از ریشه‌های هر گره را به نیمی از ریشه‌های گره مجاور،‌دوباره گره می‌زنند. این شیوه را در اغلب جوامع بافنده بکار می‌برند.
▪ ریشه‌های زنجیره‌ای وحلقه‌ای:
هر رشته تار را از زیر و روی دو تارمجاور به صورت حلقه رد می‌کنند وپس از رسیدن به کناره گلیم،‌تار را بر می‌گردانند وبه حلقه کردن ادامه می‌دهند تا دو تاسه ردیف حلقه ایجاد شود. سپس انتهای تارها را درگروه‌های سه تایی یا بیشتر در هم می‌پیچانند تا حلقه‌ها از هم باز شود. سپس انتهای تارها را در گروه های سه تایی یا بیش تر درهم می پیچانند تا حلقه ها از هم باز شود وبرای اطمینان بیشتر گره‌ای نیز به آنها می‌زنند.
▪ ریشه‌های گیس بافت :
دسته ای از تارها را به صورت نوار پهنی در هم می ‌بافند. حداقل تعداد تارها در هر دسته سه تا وحداکثر دوازده تاست که نواری به عرض سه سانتی متر به وجود می‌اورد. ریشه‌های بافته را بانخ پشمی رنگی می بندند تا از هم باز نشود. سپس بافته‌ها را از انتها بانخ پشمی به رنگ دیگری می‌بندند تا منگوله درست کنند.در ترکیب دیگری ابتدا ریشه‌ها رادر چند ردیف حلقه وزنجیر می‌کنند سپس آن را دسته بندی کرده می‌بافند
▪ ریشه‌های بافته‌ی اوریب:
این نوع ریشه را با تارهای پنبه‌ای می‌بافند ودر ظاهر شبیه به بافت پودرو و یا اوریب است. در این گونه ریشه بافی ریشه‌های بلند را، از نقطه‌ای در انتهای پودها وبه صورت مورب،‌از زیر ورو می‌بافند وبافته‌ها را به طرف آخرین پود برمی‌گردانند. ساختار این گونه ریشه شبیه به بافت یکدست بدون پود است،‌زیرا تارها خود عمل پود را نیز انجام می‌دهند. انتهای پود که آزاد است، در پشت گلیم دیده می‌شود.
▪ ریشه‌های بافته وبرگشته:
در صورتی که بافت کناره‌ها شل باشد،‌تار را به روی خود برمی‌گردانند ودرون کناره‌ها می‌بافند. غالباً‌ تارها یا روی یکدیگر حلقه می‌شوند یا آن را گره می‌زنند که پیش از بافتن ایجاد نوعی برجستگی کند. این گونه ریشه‌ها در صورتی به کار می‌رود که پودهای کناره‌ها و تارها به یک رنگ باشد.
▪ ریشه با تارهای پیچیده:
تارها را، هنگام برافراشتن دار، به جای آنکه به دور تیرک دار گره بزنند به دور آن می‌پیچانند وپس از اتمام بافندگی،‌تیرک را بیرون می‌کشند وتارها به صورت حلقه‌ی بلندی برجای می‌ماند که می‌توان به صورت‌های مختلف پیچاند. این نوع ریشه‌ها نشان می‌دهد که بافنده از کدام طرف شروع به کار کرده است زیرا دارها به دور تیرک میانی که به بافنده نزدیک تر است حلقه می‌شود. ریشه‌های انتهای دیگر گلیم به گونه متفاوتی است.
● تزیینات دیگر
گلیم وخورجین را به صورت‌های گوناگونی آرایش می‌دهند. قطعات کوچک "‌گره بافته" را میان گلیم،‌غالباً‌ به عنوان سمبل یا نمادی در دست بافتهایی که جنبه سمبولیک دارد،‌مانند سجاده ،‌یا دست بافت هایی که در مراسم مذهبی یا جشن ها به کار می‌رود،‌مانند سفره یا گلیم‌های مخصوص جهیزیه،‌جای می‌دهند.
کردهای خراسان سفره‌های مجالس عروسی را با منگوله‌ی گره بافته تزیین می‌کنند.قشقایی‌ها دسته‌های پشم رنگی را به عنوان نشان خوش اقبالی به کناره‌های گلیم می‌افزایند وترک‌ها برای حفاظت در برابر چشم زخم ،‌خرمهره به دست بافتهایشان می‌دوزند.
بلوچ‌ها صرفاً‌ برای تزیین گلیم ردیفی از بافتهای گره دار را میان بافتهای معلق جای می‌دهند تا به دست بافت ظرافت ببخشند. خورجین‌ها را چه به صورت سنتی وچه با کار آرایی مصرفی،‌ با منگوله،‌ریشه‌، صدف ومهره تزیین می‌کنند.
پاره‌ای از زینت آلات را مثلاً سه منگوله‌ای را که به نمکدان ها یا خورجینک‌ها آویزان می‌کنند، تنها به دلایل سنتی به دست بافت می‌افزایند وعلت اصلی آن کاملاً فراموش شده است . زینت آلات دیگری نیز به دلایل مشخص یا نامشحصی به چنته وخورجینک می‌افزایند.
منبع : سایت قالی ایران


همچنین مشاهده کنید