شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سواران بی اسب


سواران بی اسب
ورزش سواركاری از دیدگاه قهرمانی ۳۶مدال از مدال های المپیك را به خود اختصاص داده است. این تعداد مدال نشان دهنده اهمیت این ورزش است؛ ورزشی كه در ایران پیشینه دیرینه دارد.
هردوت، مورخ مشهور یونانی در این باره نوشته است كه ایرانیان از ۵ سالگی تا ۲۰ سالگی سه چیز را باید می آموختند: سواركاری، كمانداری و تیراندازی و راستگویی.
یك سواركار مجرب به جز مهارت در فنون مختلف باید دارای سجایای اخلاقی مانند جوانمردی، شجاعت و بزرگ منشی هم باشد.
●سواركار و اسب
اسب و سواركار در مسابقات از نظر اهمیت تقریباً در یك سطح قرار دارند. سابقه مسابقات نشان داده است كه زوج هایی (سواركار و اسب) كه در مسابقاتی با هم درخشیده اند بعد ها آن سوار كار با اسبی دیگر هرگز موفق عمل نكرده است. با كمی بررسی مشاهده می شود كه اسب هایی وجود دارند كه حتی با سواركاران غریبه هم درخشیده اند و هر سواركاری می بایست آرزو كند كه یكی از این اسب ها نصیبش شود!
علی نیلفروشان تنها سواركار ایرانی راه یافته به بازی های المپیك كه سال ها در خارج از ایران به سر می برد، در این باره می گوید: سواركاران پرش با اسب در ایران با اسب هایی كه در اختیار دارند فوق العاده عمل می كنند و درد اینجاست كه مقامات ارشد ورزش كشورمان از اینها انتظار معجزه نشدنی دارند! آیا هیچ وقت در مسابقات موتورسیكلت رانی با موتور ۱۸۰ یا ۱۲۵ سی سی می توان در مسابقه های كلاس های موتورسیكلت های ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ سی سی مبارزه كرد و تازه پیروز هم شد! این كار اصلاً نه عقلایی و نه شدنی است. در پرش با اسب، سواركاران ایرانی با اسب هایی كه نهایت قدرت آنان ۱۲۰ تا ۱۴۰ سانتی متر است و پرش كنند چه انتظاری باید از آنها داشت.
به نظر من نتیجه كار سواركاران ایرانی با اسب های این رده خوب و عالی است. اما در میادین بزرگ كه ارتفاع بالاست اسب های قوی تر مورد نیاز است و كاری نمی شود كرد. اگر رئیس تربیت بدنی و رئیس كمیته المپیك انتظار دارند سواركاران ایرانی با این اسب ها در مسابقات المپیك پیروز شوند و مدال بیاورند این كار اصلاً امكان پذیر نیست. در حالی كه سواركاران ایرانی در پرش انصافاً خوب می پرند، اما قدرت اسب ها همین است كه می بینید!
علی نیلفروشان بیش از ۱۵ سال سابقه حضور مستمر و موفق در این حرفه را در سطح آسیا، اروپا و آمریكا دارد و با بهترین اسب ها در میادین بازی های المپیك حاضر شده است.
مهندس تابش، رئیس فدراسیون سواركاری در بازگشت از اجلاس اخیر روسای فدراسیون های سواركاری جهان در كوالالامپور و در دیداری با نیلفروشان با تحسین از این سواركار ایرانی یاد كرده و می گوید: او به واقع به لحاظ ورزش و سایر خصوصیات اخلاقی یك استثناء است و از كلاس بالای پرش با اسب برخوردار است. از او، رئیس فدراسیون جهانی (پرنسس حیاء) گرفته تا بهترین مربیان و سواركاران تعریف می كنند. سالها زندگی در آمریكا او را نسبت به وطن و زادگاهش متعصب تر از گذشته كرده است و او با همه وجود از ایران و زادگاهش تبریز سخن می گوید.
اما علی نیلفروشان خود می گوید: تاكنون دیناری از فدراسیون نگرفته ام، در حالی كه ارقام بسیار بالایی را برای حضور در مسابقات جهانی هزینه می كنم.
هر یك از اسب هایی كه او در میادین بزرگ با خود می آورد حداقل نزدیك به ۲۰۰ هزار دلار قیمت دارد و این غیر از مبالغی مثل هزینه نقل و انتقالات اسب از آمریكا به نقاط مختلف دنیا و محل مسابقات، بهداشت و درمان اسب، دامپزشك، مربی، اقامت و... است.
او می گوید: همه این هزینه ها را به عشق ایران و ایرانی می پردازم و وقتی پرچم كشورم را در اقصی نقاط جهان در كنار دیگر كشورها در اهتزاز می بینم به خود می بالم. تاكنون در برابر فشارهای موجود برای پذیرش تابعیت آمریكا و عضویت در تیم پرش با اسب در این كشور مقاومت كرده ام. در هر حال من هزینه گزافی را بابت ایرانی بودنم می پردازم.
او می گوید: پرش هایم را با مدد و طلب یاری از حضرت علی (ع) شروع می كنم و تاكنون مولایم، بسیار مرا یاری داده است. متولد۱۳۵۵ تبریز هستم و از ۱۲ سالگی با اسب می پرم و سال هاست كه پرچم ایران را برفراز قله های افتخار در بازی های المپیك آسیایی و میادین بین المللی برافراشته ام. زندگی حرفه ای ورزشی و حضور مستمر در مسابقات بزرگ در اقصی نقاط جهان و مشغله تربیت و تهیه اسب و تمرینات مداوم سالهاست مرا از وطنم دور ساخته است.
نیلفروشان می گوید: باشگاه سواری كاری «آلبرت كورت» را در كالیفرنیای آمریكا بنا نهادم و در جوار ورزش حرفه ای، تجارت اسب هم دارم. به طور متوسط سالانه در ۲۰ مسابقه بین المللی حرفه ای شركت می كنم و وقتی نام كشورم از طریق بلندگوی میادین و مطبوعات و رسانه ها اعلام می شود احساس عجیبی به من دست می دهد و با همكاری فدراسیون سواركاری ایران برای حضور در مسابقات مهم بهره برده ام. در سال ۱۹۹۴ در سن ۱۷ سالگی در حضور بزرگترین سواركاران پرش آمریكا، اروپا و آسیا در مسابقات بین المللی كانادا مقام چهارم را كسب كردم. در مسابقات انتخابی ۱۹۹۵ نیز در آتلانتا فقط به دلیل یك تیر مانع انتخاب نشدم. در مسابقات ۱۹۹۹ نیز بعد از شركت در مسابقات زیر گروه، جهت گزینش، در بازی های المپیك سیدنی به كشور سوئد رفتم و موفق شدم در میان ۲۰ كشور شركت كننده جواز شركت در بازی های المپیك سیدنی را كسب كنم و تاكنون از هیچ نوع تسهیلاتی از سازمان تربیت بدنی استفاده نكرده ام.
وی می گوید: شیوخ منطقه بارها پیشنهادهایی با ارقام نجومی به من ارائه كرده اند كه من فقط به عشق وطنم به آنها نه گفته ام.وی می گوید: توصیه من به سواركاران پرش با اسب در ایران این است كه اگر اسب خوب ندارند در مسابقات شركت نكنند. من در مسابقات بازی های آسیایی بانكوك و بسیاری از مسابقات، زمانی كه اسب آماده و خوب نداشته ام، شركت نكرده ام. در میادین بزرگ شعار كافی نیست و باید پیش از مسابقات، تجربه اندوزی كرد، در غیر این صورت نباید منتظر مدال آوری از این نوع میادین را داشت.
●صنعت لطمه خورده
صنعت لطمه خورده پرورش اسب و ورزش سواركاری كشور سال هاست كه با مسائل متعددی رودروست. جمشیدخانی كسی است كه بیش از ۴۵ سال با این حرفه سر و كار دارد، او درباره این صنعت چنین می گوید: در هیچ یك از ورزش های كشور بخش خصوصی این چنین فعال نبوده است و از عملكرد ضعیف مسئولان همواره لطمه دیده اند!
از سال۱۳۶۰ به بعد حدود ۱۰۰ باشگاه سواركاری و مركز پرورش اسب به طور رسمی فعال شده و به همین میزان هم به شكل غیررسمی فعالند.
چنانچه حداقل سرمایه گذاری برای تأسیس این نوع مراكز ۲۰ میلیون تومان در نظر گرفته شود در مجموع معادل ۴۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری در این بخش شده است كه به این رقم باید سرمایه گذاری های پراكنده از قبیل پرورش دهندگان تركمن، عشایر آذربایجان، كردها و اعراب خوزستان را نیز افزود!
با یك محاسبه سرانگشتی مشاهده می شود كه سرمایه گذاری هنگفتی در این بخش متراكم است كه اشتغال زایی متنوعی را هم شامل می شود و اقشار متعددی از باشگاه دار، سواركار، كمك دامپزشك، نعل ساز، چكمه دوز، سراج و... در آن حضور دارند و فعالند.
وی می گوید: در زمینه ورزش سواركاری از دیدگاه قهرمانی بیش از ۳۶ مدال از مدال های المپیك به این رشته اختصاص دارد و تازه وارد مقوله اسب دوانی هم نمی شویم كه خود صنعتی جدا است و فقط در نام اسب با هم مشتركند.
مهدی جمشیدخانی درباره مهمترین مشكلات این بخش از ورزش كشور می گوید: مشكل فدراسیون ساختاری است و قرنطینه ها همواره دچار مشكل بوده اند. این در حالی است كه سازمان دامپزشكی همواره اعلام كرده كه آماده است این مشكل را برطرف كند. باشگاه دارها در بلاتكلیفی به سر می برند و سواركاران آینده ای برای خود متصور نیستند. وی درباره ساختار فدراسیون می گوید: توسعه و تعمیم ورزش آن هم در سطح المپیك، با این مسائل قابل اجرا نیست. اصلاح نژاد آیا اجرا می شود و البته بهتر است كه كارشناسان در این باره اظهار نظر كنند!
متأسفانه با این مشكلات، دست اندركاران با سابقه این رشته در بلاتكلیفی اند.
مریم رضایی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید