چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
باغ داروین
برگزاری نمایشگاهی در باغ گیاهشناسی نیویورک فرصتی شد تا نگاهی به سهم داروین در گیاهشناسی و سهم گیاهشناسی در شکلگیری نظریه تکامل داروین داشته باشیم. برخلاف آنچه ممکن است معمولا تصور شود، آثار داروین به دنیای جانوران محدود نمیشد، بلکه او به عنوان طبیعیدانی تمامعیار علاوه بر جانورشناسی، در زمینشناسی و گیاهشناسی نیز پیشگام بود. بهویژه آثار او در گیاهشناسی بسیار متعدد و متنوع و به ترتیب انتشار عبارت است از: «درباره تمهیدات گوناگون ارکیدههای انگلیسی و خارجی برای بارور شدن توسط حشرات و درباره آثار مثبت لقاح میان زادگان نسل اول» (۱۸۶۲)؛ «درباره حرکات و عادات گیاهان بالارونده» (۱۸۶۵)؛ «تغییرات جانوران و گیاهان ضمن اهلیسازی» (۱۸۶۸)؛ «گیاهان حشرهخوار» (۱۸۷۵)؛ «تاثیرات لقاح متقابل و لقاح با خود در سلسله گیاهان» (۱۸۷۶)؛ «اشکال مختلف گلها روی گیاهان متعلق به یک گونه» (۱۸۷۷)؛ «قدرت حرکت در گیاهان» (۱۸۸۰). در سال ۱۸۶۰ چارلز داروین هنگام بررسی پامچالها در باغچه خانهاش در منطقه کنت انگلستان، داون هاوس، متوجه چیز عجیبی در مورد شکوفههایشان شد. با آنکه تمام گلها هم بخش نر و هم بخش ماده ــ بساک و مادگی ــ داشتند، در بعضی بساکها برجستهتر بودند و در بعضی مادگیها درازتر. از این رو او در آزمایشگاه خانگی و گلخانههایش دست به آزمایش زد و به گردهافشانی متقاطع گیاهان دارای ویژگیهای آناتومیک متضاد پرداخت. نتیجه بسیار جالب بود.
مارگارت فالک (M.Falk)، متخصص باغبانی و نایبرئیس باغ گیاهشناسی نیویورک، میگوید «او به این نتیجه رسید که اگر آنها را متقاطع گردهافشانی کند، بذر بیشتر و نهال بذری مقاومتری تولید خواهند کرد.» به نظر فالک این تغییرات شیوه تکامل برای افزایش گردهافشانی متقاطع است. اکنون باغ گیاهشناسی در نمایشگاهی حیرتانگیز و چندبخشی با نام «باغ داروین: یک ماجراجویی تکاملی» این کار و بیشتر آزمایشهای داروین در داون هاوس را تکرار میکند.
این تور در مجموع ۳۳ ایستگاه دارد که نزدیک به نیمی از مساحت ۱۰۰ هکتاری باغ را دربرمیگیرد. بازدیدکنندگانی که از در هنرستان انید هاپت وارد نمایشگاه میشوند، با نسخه بدل اتاقی در خانه داروین روبهرو خواهند شد که طوری طراحی شده تا بتوانند مثل خود داروین از پنجره انبوهی از گیاهان و گلهای رنگارنگ درون آن را ببینند؛ ختمی، بذرک و البته پامچال، همان چیزی که تاد فارست، معاون بخش باغبانی، آن را یک «باغچه نمونه انگلیسی» مینامد. روی یک میز یک سینی و درون آن قلمپر، قلممو، موم درزگیری و انبرک قرار دارد، از همان نوع ابزارهای سادهای که داروین برای انجام پژوهشهای سادهای که دنیا را تکان داد، از آنها استفاده میکرد.
فارست میگوید داروین گلها را نه فقط به خاطر خودشان بلکه در عین حال به عنوان موضوعاتی برای مشاهده و آزمایش میکاشت؛ کاری که او در گلخانه و آزمایشگاه خانگیاش روی میزکارهایی شبیه آنها که در نمایشگاه دیده میشوند انجام میداد. آزمایشهایی که روی نیمکتها به نمایش درآمده از همان نوع بررسیهایی است که معمولا داروین درمورد گردهافشانی، چگونگی رشد گیاهان و حتی در این باره انجام میداد که وقتی یک گیاه گوشتخوار حشرهای را میبلعد، چه اتفاقی میافتد. ارکیدههای نمایشگاه بازدیدکنندهها را به یاد ارقامی میاندازد که داروین بررسی میکرد و اینکه چگونه مشاهدات و کالبدشکافی شکوفههایشان او را واداشت نتیجه بگیرد که هرگونه خاص ارکیده توسط گونه خاصی از حشرات گردهافشانی میشود، نتیجهای که پژوهشهای بعدی آن را تایید کردند.
نمایشگاه علاوه بر این شامل نقشهای به نام «درخت حیات» است که بازدیدکنندگان را به سوی گیاهان باغ راهنمایی میکند و به آنها نشان میدهد که این گیاهان در کجای نقشه طبیعی موجودات جای میگیرند؛ کتابها، طرحها و یادداشتهایی دارد که بعضی از آنها دستنوشته خود داروین هستند؛ و بخشی تعاملی برای کودکان که میتوانند آنجا در بعضی کارها شرکت کنند. سال آینده دو سالگرد داروینی پیش رو است؛ دویستمین سالروز تولدش و صد و پنجاهمین سال انتشار کتاب جهانلرزانش، «اصل انواع». اگرچه بیشتر مردم این کتاب و ایدههای داروین را عموما به سفر اکتشافیاش به گالاپاگوس و بررسی سهرههای آنجا ربط میدهند، به گفته دیوید کوهن(D.Kohn)، داروینشناس و تاریخدان علم که از برگزارکنندههای نمایشگاه است، کارهایی که با گیاهان انجام داد در اندیشه او جایگاه به مراتب بنیادیتری داشتند.
دیوید کوهن که در موزه تاریخ طبیعی آمریکا سرویراستار کتابخانه دیجیتال تکامل داروین است، میگوید: حتی در گالاپاگوس نیز او بیشتر به گیاهان توجه میکرد. کوهن میگوید: «او حتی سهرهها را برچسبگذاری هم نمیکرد. مجذوب گیاهان بود.» به ویژه آنطور که تغییرات و تولیدمثل جنسیشان یکی از ایدههای کلیدی گیاهشناسی آن زمان یعنی ایده ثابتبودن گیاهان را به چالش میکشید. همانطور که دکتر کوهن در کاتالوگ نمایشگاه مینویسد، «گیاهان تنها گروهی از جانداران بودند که او با بیشترین پایداری و عمق در طول یک دوره کار حرفهای بلندمدت از جمعآوری، مشاهده، آزمایش و نظریهپردازی به بررسی آنها پرداخت.» اما داروین فقط گلها را بررسی نمیکرد. او درباره آنچه دکتر کوهن «رفتار» گیاهان مینامد ــ نحوه حرکت آنها، پاسخشان به نور، خوردن حشرات و فعالیتهای دیگر در جهان ــ بسیار کنجکاو بود.
از این رو بخش نمایشی دیگری در گلخانه باغ بررسیهای گیاهان بالارونده توسط داروین را بازسازی میکند. فارست میگوید: داروین گیاهانی را بررسی میکرد که ریشههایشان روی دیوار حرکت میکند، ساقههایشان حلقه میشود، پیچکهایشان دور گیاهان دیگر قلاب میشود و با رشد برگهایشان و تبدیل آنها به پیچک صعود میکند. بازدیدکنندگانی که توقف میکنند تا در این نمایش دقیقتر شوند، خواهند توانست در کتابخانه باغ شاهد طراحیهای بدوی و سردستی داروین نیز باشند که وقتی حرکت و حشرهخواری گیاهان را بررسی میکرد، آنها را کشید. دکتر کوهن میگوید: این طراحیها که عکاسی باوقفه را به یادش میآورند، ازجمله موارد محبوب او در این نمایشگاه هستند، هرچند همانطور که خودش اشاره میکند: «داروین در طراحی افتضاح بود.»
داروین در باغ خانهاش در داونهاوس با پاککردن یک قطعه زمین و دنبال کردن مراحل جوانهزنی و رشد هر بذری که آنجا سبز میشد، یک «باغ علف هرز» ایجاد کرده بود. باغ گیاهشناسی نیز با قطعه زمین کوچکی در گلخانه تقریبا همین کار را کرده است. خانم فالک میگوید: بیشتر نهالها در باغ علف هرز داروین ناپدید میشدند، تلفاتی که او آنها را به حلزونها نسبت میداد. (فارست میگوید: «مثل باغبانها که همیشه از چیزی شکایت دارند.») به نظر خانم فالک با توجه به اینکه امکانات داروین به یک میکروسکوپ ساده و تجهیزاتی همچون قلمپر، چوب کبریت و کمی سیم محدود میشد، کارهایی که در باغها، گلخانهها و آزمایشگاه خانگیاش انجام داد، حیرتانگیز است. او میافزاید: «در واقع در باغ خودش بود که بسیاری از ایدههایش به هم رسیدند.»
بازدیدکنندگان ضمن عبور از باغ گیاهشناسی خواهند توانست نقشههای مصوری از درخت حیات ــ هرچند بخش گیاهی آن ــ را دنبال کنند که به آنها میگوید گیاهانی که میتوانند ببینند در کجای چارچوب تکاملی جای میگیرند. در کتابخانه لواستر مرتز باغ، با چیزی روبهرو خواهند شد که جین دورفمن، هماهنگکننده بخش نمایشگاهی آن، «گنجها» مینامد؛ چیزهایی به امانت از دانشگاه کمبریج، جایی که داروین درس میخواند، چیزهایی به صورت قرضی از دانشگاه هاروارد و چند چیز در نتیجه آنچه دکتر کوهن «زیر و رو کردن» و جستوجو در مجموعه عظیم داروینیانههای باغ مینامد. در میان آنها جزوههای داروین از کلاس گیاهشناسی دانشگاه، یک نمونه گیاهی که در گالاپاگوس جمعآوری کرده بود و طرح مقدماتیاش از درخت حیات با یادداشت «به نظرم» در بالای آن دیده میشود.
علاوه بر این در گالری حاضر «کتاب آزمایش» او با یادداشتها و طراحی آزمایشهایی که او در باغ خویش انجام میداد به نمایش درمیآید، و نیز پژوهشهایی روی گلها که او را قادر ساختند با دقت پیشبینی کند چه نوع پرنده یا حشرهای آنها را گردهافشانی میکند. نامه سال ۱۸۵۷ داروین به آسا گری (A.Gray)، گیاهشناس آمریکایی که از حامیان اصلی داروین بود، تقریبا در همین زمان نوشته شد. در این نامه داروین ایدههایی که کمی بعد آنها را به «اصل انواع» تبدیل کرد را یک به یک مطرح میکند. دکتر کوهن میگوید از جمله نکات قابل توجه این نامه آن است که با نشان دادن آنکه نخست داروین بود که این نظریه را مطرح کرد نه همتای طبیعیداناش آلفرد راسل والاس، «حق تقدم او را ثابت میکند.» دکتر کوهن میگوید: «نشان میدهد که او اصل مطلب را گرفته بود.»
بخش «درخت حیات» نمایشگاه، متشکل از ترکیبی غیرعادی از گیاهان زنده، گزارش آزمایشگاه و اسناد تاریخی، نشان میدهد که بسیاری از گیاهان به طرز اعجابانگیزی خویشاوند نزدیک گیاهان دیگری هستند که کاملا متفاوت به نظر میرسند، مفهومی که وقتی گیاهشناسان دنبال منابع احتمالی مواد شیمیایی گیاهی سودمند یا نگران حفظ تنوع زیستی هستند، به کمکشان میآید. دنیس استیونسون، معاون بخش علوم آزمایشگاهی باغ میگوید برای مثال «کدو تنبل و درخت بلوط خویشاوند یکدیگرند. چه کسی فکرش را میکرد؟»
اما در حالی که بسیاری از شاخهها به سادگی و به درستی طوری جابهجا شدند که گیاهشناسان میتوانستند بفهمند ــ به قول دکتر استیونسون «کاملا حلشدهاند» ـ انشعابهای تکاملی دیگر در دستههایی به نام چندشاخگی (polytomy) روی میدهند (وجود چند شاخه در یک محل انشعاب ـ م)، در جایی که تاریخ خانوادگی گیاهان هنوز ناشناخته است. یکی از چندشاخگیهای مهم شامل سیکادها و مخروطداران است. دکتر استیونسون از جمله پژوهشگرانی است که تحت حمایت مالی بنیاد ملی علمی ایالات متحده برای حل این معمای تکاملی تلاش میکند. وی میگوید: تاکنون پژوهشگران به دو تبیین ممکن دست یافتهاند. دکتر استیونسون میگوید: «اگرچه این دو در تناقض با یکدیگرند، اما من هردوی آنها را میپسندم.»
مسوولان باغ میدانند کسانی هستند که ایدههای داروین را نمیپذیرند، اما از نظر آنها در این ایدهها چیزی نیست که جای بحث داشته باشد. گریگوری لانگ(G.Long)، رئیس باغ گیاهشناسی، ضمن نظارت بر کارگروهی از متخصصان باغبانی که برای بازسازی آزمایشهای داروین گل میکاشتند، گفت: «تمام علم ما بر بنیاد تکامل است. تکامل قلب علم ماست. اگر به خاطر داروین نبود ما هم اینجا نبودیم.»
New York Times, Apr.۲۵, ۲۰۰۸
کورنلیا دین
ترجمه کاوه فیض اللهی
کورنلیا دین
ترجمه کاوه فیض اللهی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست