پنجشنبه, ۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 23 May, 2024
مجله ویستا

رقابت امریکا، روسیه و انگلستان برای غارت منابع نفتی ایران


رقابت امریکا، روسیه و انگلستان برای غارت منابع نفتی ایران
طی سالهای حاكمیت سلسله قاجار، دولتهای انگلستان و روسیه نقش اصلی را در غارت منابع اقتصادی ایران بر عهده داشتند ولی از آغاز حاكمیت سلسله پهلوی، امریكا نیز به آنان پیوست و سه دولت در استفاده از خوان گسترده سرمایه‌های ایران از یكدیگر سبقت گرفتند.
گرچه امریكائیها دیرتر به این شبكه پیوستند و فعالیتهای اقتصادی‌شان در ایران با مقاومتهائی از جانب روسیه و انگلستان روبرو شد ولی وجود بعضی سیاسیون و دولتمردان وابسته در هیأت حاكمه ایران این مانع را به تدریج از میان برداشت.
یكی از نخستین تلاشهای عمده امریكا برای دستیابی به منابع نفتی ایران تلاش برای كسب امتیاز استخراج نفت دریای خزر توسط كمپانی امریكائی «استاندارد اویل» بود. این تلاش مشخصاً با حمایت و مساعدت احمد قوام ـ قوام‌السلطنه ـ نخست‌وزیر وقت ایران عملی شد.
حكومت سید ضیاءالدین طباطبایی كه به «كابینه سیاه» مشهور است در اثر تندرویهایی كه كرده بود در ۳ خرداد ۱۳۰۰ سقوط كرد و نخست‌وزیر كودتا پس از سه ماه زمامداری مجبور به ترك خاك ایران گردید و جای خود را به قوام‌السلطنه سپرد. از این تاریخ رضاخان سردار سپه مرد قوی ایران شد و در مدت دو سال و نیمی كه سمت وزارت جنگ را به عهده داشت زمامدار واقعی به شمار می‌رفت. در این مدت كابینه‌های متعددی بر سر كار آمدند كه غالباً ضعیف و در برابر قدرت وزیر جنگ بی‌اختیار بودند. به این جهت سردار سپه توانست موقعیت خود را تحكیم و با كمك ارتش جدیدی كه تأسیس كرده بود زمینهٔ زمامداری خود را فراهم سازد.
سردار سپه در ۲۶ آبان ۱۳۰۰ با ادغام دیویزیون قزاق، ژاندارمری دولتی، بریگاد مركزی و سایر قوای پراكنده‌ی نظامی، ارتش جدیدی را به وجود آورد. ارتش مزبور در ابتدا از پنج لشكر و سی‌هزار افسر و سرباز تشكیل می‌شد و فرمانده لشكرهای پنجگانه افسرانی بودند كه فقط خود را در برابر سردار سپه مسؤول می‌دانستند و مجریان سیاست وزیر جنگ بودند. سردار سپه به كمك ارتش جدید توانست امنیت داخلی را در سراسر كشور برقرار و آثار ملوك‌الطوایفی را یكی پس از دیگری نابود سازد و قدرت دولت مركزی را تحكیم نماید.
وقتی دور‌ه‌ی چهارم مجلس شورای ملی پس از شش سال فترت در اول تیر ۱۳۰۰ افتتاح گردید، قوام‌السلطنه نخست‌وزیر جدید به منظور آنكه به وضع خراب مالی كشور سر و صورتی داده و منبع درآمدی برای خزانه‌ی خالی دولت تهیه كند به فكر استفاده از ذخایر نفت شمال و اعطای امتیاز آن به یك دولت بیطرف خارجی افتاد. چون در آن موقع امریكایی‌ها به علت مخالفت با قرارداد وثوق‌الدوله۱ و حمایت از ایران در كنفرانس صلح ورسای محبوبیت زیادی در میان بعضی دولتمردان ایران كسب كرده بودند، قوام مذاكرات محرمانه‌ای با نمایندگان شركت نفت امریكایی«استاندارد اویل» در مورد اعطای امتیاز نفت پنج ایالت شمالی ایران آغاز كرد. این مذاكرات در ۲۹ آبان ۱۳۰۰ منتهی به امضای قراردادی شد كه به موجب آن امتیاز استخراج و بهره‌برداری از نفت شمال ایران به مدت پنجاه سال به شركت امریكایی واگذار می‌شد. تصویب قرارداد نیز در فردای همان روز با عجله از طرف مجلس شورای ملی صورت گرفت تا از كارشكنی‌های احتمالی دول همسایه جلوگیری شود.
همین كه خبر تصویب قرارداد نفت منتشر شد جنجال بزرگی برپا گردید و دو دولت همسایه شدیداً نسبت به آن اعتراض كردند. شورویها اعتراض داشتند كه اعطای امتیاز نفت در جوار سرحدات آنان به دول دیگر بدون جلب نظر و موافقت آنها ممكن نیست و انگلیسی‌ها نیز مدعی شدند كه منابع نفتی شمال ایران تحت نفوذ شركت‌ نفت ایران و انگلیس قرار دارد و دولت ایران حق ندارد آن را به دیگری بدهد.
لندن و مسكو برای جلوگیری از واگذاری امتیاز نفت دریای خزر به شركتهای امریكائی دست به كار شدند. روسیه تهدید به قطع همكاری‌های بازرگانی با ایران كرد و انگلستان نیز اعلام كرد كه از دادن راه عبور برای حمل نفت شمال ایران از اراضی حوزه‌ی امتیازش كه تنها راه تجارتی بود جلوگیری خواهد كرد. به بانك شاهنشاهی نیز دستور داده شد از آن پس دیناری بابت مساعده و وام به ایران نپردازد. از این تاریخ دیگر شركت «استاندارد اویل» علاقه‌ای به نفت ایران نشان نداد و خودرا كنار كشید. در همین حال قوام‌السلطنه تصمیم گرفت از وجود مستشاران امریكائی برای اداره امور مالی و اقتصادی كشور استفاده كند.
به دعوت قوام‌السلطنه، دكتر «آرتور میلسپو» در رأس یك هیئت یازده نفری در ۲۷ آبان ۱۳۰۱ وارد تهران شد و به عنوان رئیس كل مالیه با اختیارات وسیع شروع به كار كرد. ۲ هدف ایران از این كار در درجه اول اصلاح اوضاع مالی و در مرحله بعدی جلب سرمایه‌گذاری‌ها و علایق صنعتی امریكا بود تا بدین وسیله از وابستگی اقتصادی ایران به شوروی و انگلستان كاسته شود.
میلسپو و هیئت تحت سرپرستی او در مراحل اولیه‌ی مأموریت خود در زمینه جمع‌آوری مالیات‌ها و افزایش عواید دولت موفقیت‌هایی كسب كردند. آنان زمینه را برای تأسیس بانك ملی و همچنین جلب علاقه‌ی امریكا در بهره‌برداری از ذخایر نفتی ایران فراهم ساختند به طوری كه به زودی نمایندگانی از جانب شركت نفت امریكایی سینكلر برای مذاكره درباره‌ی نفت شمال وارد ایران شدند تا امتیاز «استاندارد اویل» عیناً به آنان منتقل شود.
لرد كرزن وزیر خارجه انگلیس از اینكه دولت ایران می‌كوشید مناسبات نزدیكتری با امریكا به عنوان نیروی سوم در مقابل روس و انگلیس برقرار كند، ناراضی بود و به بانك شاهنشاهی فشار وارد می‌ساخت كه از پرداخت مساعده به حكومت‌هایی كه موجبات نارضایتی انگلستان را فراهم می‌ساختند، خودداری كند. سرپرسی لورن وزیر مختار انگلیس طی یادداشتی كه در ۲۲ آبان ۱۳۰۱ تسلیم دولت ایران كرد تقاضا نمود كلیه‌ی بدهی‌های معوقه‌ی دولت ایران به انگلستان فوراً تسویه گردد و حال آنكه انگلیسی‌ها به خوبی می‌دانستند كه دولت پولی در خزانه ندارد. پافشاری انگلیسی‌ها موجب شد كه قوام در ۵ بهمن ۱۳۰۱ مستعفی شود و مستوفی‌الممالك كابینه‌ی جدید را تشكیل بدهد.
نخست‌وزیر جدید برای این كه بتواند شركت نفت سینكلر را به استخرارج و بهره‌برداری از نفت شمال علاقه‌مند سازد به توصیه‌ی دكتر میلسپو قانون اعطای امتیاز نفت به استاندارد اویل را اصلاح و آن را به صورت «قانون امتیاز نفت به یك شركت معتبر مستقل امریكایی» درآورد. قرارداد مربوط در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۳ با نمایندگان شركت سینكلر امضا شد و قانون آن در ۲۳ خرداد ۱۳۰۲ به تصویب مجلس شورای ملی رسید. اما چندی بعد واقعه‌ای روی داد كه به كلی زحمات دولت ایران را برباد داد.
در ۲۷ تیر ۱۳۰۳ «میجر رابرت ایمبری» كنسولیار سفارت امریكا در تهران كه ضمناً خبرنگار مجله‌ی نشال جغرافیای امریكا بود به راهنمایی یكی از هموطنانش كه كارمند شركت نفت ایران و انگلیس بود، برای تماشای معجزه‌ای كه می‌گفتند سقاخانه‌ای در خیابان شیخ هادی نموده به محل مزبور هدایت شد و در آنجا به دست عده‌ای كه از طرف انگلیس تحریك شده بودند به قتل رسید. دولت امریكا شدیداً نسبت به این حادثه و بی‌اعتنائی مأموران پلیس در حفظ جان ایمبری اعتراض و تقاضای مجازات مسببین واقعه را نمود. دولت ایران هم برای آنكه از عواقب این حادثه جلوگیری نماید رسماً عذرخواهی كرد و حاضر به پرداخت غرامت شد و حتی سه نفر از مسببین حادثه را اعدام كرد، با این همه نمایندگان شركت نفت سینكلر به عذر اینكه تأمین جانی ندارند ایران را ترك كردند و موضوع امتیاز نفت شمال منتفی گردید.
حضور مؤثر امریكا در عرصه‌های نفتی و اقتصادی و سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم از سر گرفته شد.
پی‌نویس‌ها:
۱ـ این قرارداد كه در ۱۷ مرداد ۱۲۹۸ میان انگلستان و كابینه وثوق‌الدوله به امضا رسید، ارتش و امور مالیه ایران را تحت نفوذ و اراده انگلیس در می‌آورد. به مقاله «قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس» در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی مراجعه شود.
۲ـ لایحه استخدام میلسپو ابتدا در مرداد ۱۳۰۱ به تصویب مجلس شورای ملی رسید و وی در ۲۷ آبان همان سال به ایران آمد. اما با رضا شاه اختلاف پیدا كرد و در خرداد ۱۳۰۶ به كار خود خاتمه داد و در ماه مرداد همان سال ایران را ترك كرد.
منابع:
ـ اسناد هجوم روس و انگلیس به ایران، محمد تركمان، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی.
ـ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز.
ـ تاریخ روابط خارجی ایران از صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انتشارات امیركبیر.
ـ روزشمار روابط ایران و امریكا، بهروز طیرانی، مركز اسناد و تاریخ دیپلماسی.
ـ روزشمار روابط ایران و امریكا، غلامرضا كرباسچی، انتشارات بقعه.
منبع : موسسه مطالعات وپژوهش های سیاسی