دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
دامن طلایی های اتحادیه اروپا
ماه مارس گذشته که لوئیس رودریگز ساپاته رو نخست وزیر سوسیالیست اسپانیا کابینه یی معرفی کرد که وزرای زن آن بیشتر از مردان بودند جنجالی در اتحادیه اروپا به راه افتاد که تا مدتی ادامه داشت. جالب ترین وزیر کابینه ساپاته رو خانم «کارمه چائون» وزیر دفاع اسپانیا در زمان انتخابش شش ماهه حامله بود. چند روز بعد عکس های خانم چائون وزیر دفاع که با شکم قلنبه اش در کنار رئیس ستاد ارتش اسپانیا از واحد های ارتش سان می دید توجه زیادی را به خود جلب کرد و بسیاری را به این داوری عجولانه رساند که احتمالاً شرایط سیاسی زنان در سطح اتحادیه اروپا و به تبع آن در جهان دچار تحولی اساسی شده است. اما مطالعه ترکیب کابینه جنجالی و زنانه ساپاته رو ذهن را از ساده اندیشی بازمی دارد.
به رغم اینکه ۹ وزیر کابینه اسپانیا زن و ۸ نفر از آنان مرد هستند، اداره چهار وزارتخانه مهم از جمله وزارت کشور، اقتصاد و خارجه اسپانیا همچنان در دست مردان است. انتخاب یک خانم برای وزارت دفاع اسپانیا نیز بیشتر اقدامی سمبلیک تلقی می شود تا یک سیاست بنیادین و اساسی، زیرا اسپانیا عملاً با هیچ کشوری درگیری نظامی ندارد. چتر حمایتی و دفاعی ناتو سال هاست که قلمرو اسپانیا را در حلقه حفاظتی و امنیتی خود قرار داده است و تعداد معدودی از سربازان اسپانیا که در عراق خدمت می کردند پس از معرفی کابینه از عراق فراخوانده شدند. علاوه بر این انتخاب یک خانم ۳۱ ساله به نام «بی بیانا آیدو» به عنوان وزیر برابری زنان و مردان به این لحاظ توجه نقادان را به خود جلب کرد که وی هیچ تجربه مدیریتی نداشته و اساساً فقط ۱۲ ماه تجربه کار سیاسی و فعالیت در حزب سوسیالیست اسپانیا داشته است.
چهار سال پیش ساپاته رو که همواره بزرگ ترین تظاهرات ضدجنگ دنیا را در اسپانیا و اروپا رهبری می کرد در شرایطی اولین پیروزی حزب سوسیالیست را به خود اختصاص داد که سه روز قبل از آن چند بمب سریالی به صورت همزمان در مترو مادرید منفجر شد و ۱۹۱ کشته و ۱۸۰۰ زخمی بر جا گذاشت.
اخبار مربوط به کشته ها و مفقودها و تصاویر واگن هایی که همچون کاغذ روزنامه به هم پیچیده و مچاله شده بودند در کنار جریحه دار شدن غرور ملی اسپانیایی که به شدت احساس می کرد در معادلات بین المللی و یارگیری های سیاسی دچار خطاهای استراتژیک شده است همگی کمک کردند انتخابات به نفع حزب سوسیالیست و ساپاته رو تمام شود. اسپانیایی ها احساس می کردند نزدیک بودن مرزهایشان با شمال آفریقا شرایطی فراهم می آورد تا این بار نه جدایی طلبان باسک که اسلامگرایان افراطی کشورشان را در معرض تهدید قرار دهند.
درخواست مردم اسپانیا برای تغییر هرچه بیشتر شرایط سیاسی اجتماعی ادامه پیدا کرد و منجر به پیروزی حزب سوسیالیست ساپاته رو برای دومین بار شد آن هم در شرایطی که شعار انتخاباتی ساپاته رو «تغییر» بیشتر بود. معرفی ۹ خانم وزیر که پنج نفر از آنان مو بلوند هستند یکی از ساده ترین اقدامات سیاسی بود که تا حدودی عطش اسپانیایی ها را برای تغییر پاسخ می داد. پس تا اینجا معرفی کابینه یی زنانه از سوی یک دولت دسته دوم اروپایی لزوماً به مفهوم رشد و ارتقای سیاسی زنان اروپا در مصادر مهم سیاسی محسوب نمی شود و شاید بهتر است آن را یک تحول خاص نامید تا بروز قاعده یی ثابت و ماندگار. اما مسائل زنان در کشورهای پیشرفته همواره توجه و پاسخ به چند موضوع دیگر را نیز اتوماتیک وار با خود یدک می کشد، موضوعاتی همچون آزادی سقط جنین، راحت تر شدن طلاق، محیط زیست، توجه به عفو عمومی، بخشش زنان زندانی، توجه بیشتر به معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد و نیز موضوع جنجال برانگیز همچون ازدواج همجنس بازان. هر کشوری دچار غلیان مسائل زنان شود موضوعات فوق هم به یکباره در اولویت قرار می گیرند.
● نقش زنان «دامن طلایی»
کابینه جنجالی اسپانیا موضوع نقش اجتماعی زنان اروپا در مصادر عالی و پست های حساس را دوباره مطرح کرد و موجب مطرح شدن آمار و ارقامی شد که واقعیت درون اتحادیه اروپا و ذهن هواداران جنبش زنان را روشن تر می سازد. در حال حاضر موضوع مشارکت دادن سازماندهی شده زنان در مشاغل سطح بالا در اتحادیه اروپا به تدریج تبدیل به قانون می شود. در اسپانیا شرکت ها موظف شده اند تا سال ۲۰۱۵ سهم عضویت زنان در هیات مدیره را به ۴۰ درصد برسانند. قانون مشابهی نیز در نروژ به تصویب رسیده است اما با یک تفاوت اساسی. قانون فوق در اسپانیا ضمانت اجرایی ندارد اما در نروژ موضوع کاملاً جدی و اجباری است.
ضمانت اجرای چنین قانونی در نروژ آن است که شرکت هایی با ترکیب هیات مدیره یی کمتر از ۴۰ درصد خانم در مناقصه های دولتی راهی ندارند و مقاومت آنان در اجرایی کردن قانون فوق حتی ممکن است به انحلال شرکت منجر شود. به غیر از اسپانیا، حتی کشورهای پیشرفته یی مانند امریکا نیز از استاندارد فوق عقب هستند و احتمالاً حتی پس از یک دهه نخواهند توانست به سطح مشارکتی زنان تا حد ۴۰ درصد هیات مدیره شرکت ها دست یابند.
نروژی ها ظاهراً منطقی ترین و عملی ترین مسیر را برای ارتقای نقش زنان به دور از شعار و دنیای احساسات برداشته اند. پنج سال پیش نروژ شاهد تصویب قانون اجباری مشارکت زنان بود و در سال ۲۰۰۸ عملاً بسیاری از شرکت ها - نه همه آنها - دارای هیات مدیره یی با ترکیب متوازن متشکل از زن و مرد هستند. با احتساب پنج سال فوق شاید بتوان ادعا کرد نروژی ها شاهکار کرده اند زیرا موفق به ارتقای نقش مدیریتی زنان از ۷ به ۳۶ درصد طی پنج سال شده اند. البته متوسط مشارکت زنان در هیات مدیره شرکت های خیلی بزرگ مانند شرکت های نفتی و تکنولوژی حساس اروپا ۹ درصد است که تا رسیدن به سطح ۴۰ درصد هنوز فاصله زیادی دارد. این در حالی است که آمار موفق برای انگلستان ۱۱ درصد و برای امریکا ۱۵ درصد است. برخی از شرکت های نروژی معتقدند اجرای قانون فوق برای آنان غیرممکن است زیرا تنها ملاک آنان برای انتخاب عضو هیات مدیره شایستگی، تجربه و سابقه کار است. آنان معتقدند هرگاه مدیری را با شرایط فوق بیابند بدون ملاحظه جنسیتی آن را به استخدام در خواهند آورد. از زمان تصویب قانون فوق بین ۳۵-۲۵ زن با تجربه عالی مدیریتی در نروژ شناسایی شده است که به آنها زنان «دامن طلایی» می گویند.
با این حال رئیس هیات مدیره برخی شرکت های بزرگ هنوز شکایت می کنند وقتی می خواهیم یک پروژه نفت و گاز را در یمن، عراق یا جای دیگری بپذیریم متاسفانه با کارشناسان خانمی سر و کار داریم که مدیریت خوانده اند، یا فارغ التحصیل رشته های مالی هستند یا مدیریت منابع انسانی خوانده اند در حالی که نفت و گاز شغل مردانه یی است که تجربه اش نیز مردانه است. به عنوان انتقادی که مبنایی مدیریتی نیز دارد مخالفان سهمیه اجباری جنسیتی به نفع زنان معتقدند اجباری کردن داشتن اعضای هیات مدیره زن یا تن دادن به وزارت زنان در مشاغل حساس در شرایطی که آنان تجربه و شایستگی کامل اداره زیرمجموعه خود را نداشته باشند سبب می شود جلسات هیات مدیره همیشه با سکوت اعضای زن شروع شود و پایان پذیرد. اما همواره نقش ضدفساد و ضدباندبازی زنان به عنوان نقطه مثبت مدیریت آنان مطرح است. در نروژ وقتی این خبر به رسانه ها درز کرد که شرکت «استات اویل» برای بردن یک پروژه نفتی پول غیرقانونی - رشوه - پرداخته است این خانم گریس رکستن اسکاگن و دو خانم دیگر عضو هیات مدیره بودند که خواستار جلسه فوق العاده هیات مدیره شدند و با زمینه سازی آنان بود که رئیس و معاون رئیس هیات مدیره استات اویل مجبور به استعفا شدند.
همین خانم که مدیر برتر سال ۲۰۰۷ نروژ شناخته شده می گوید زنان در انجام اموری که به آنان محول می شود بیشتر کار می کنند و همیشه سوال های سخت تری را می پرسند زیرا کسی قبول ندارد که زنان پاسخ آن سوال ها را بدانند.
● وزن سیاسی زنان در اتحادیه اروپا
اگر از حادثه استثنایی معرفی کابینه ساپاته رو با حضور ۹ وزیر خانم بگذریم و نیز اگر به این امر توجه داشته باشیم که فاصله کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا و حتی انگلیس تا استانداردهای کشور نروژ در مشارکت زنان هنوز بسیار زیاد است می توان کم کم به بخش با ثبات تر یک دیدگاه واقعی نسبت به اتحادیه اروپا رسید و آن اینکه اتحادیه اروپا تا برقراری برابری جنسیتی هنوز راه درازی در پیش دارد.
بر خلاف نروژ، نام هیچ زنی تاکنون در عالی ترین سطوح اجرایی اتحادیه اروپا ثبت نشده است. حدود نیمی از جمعیت اروپا به عنوان پیشتاز برابری جنسیتی زنان و مردان شهروندان مونث هستند اما رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، رئیس شورای اتحادیه اروپا و نیز وزیر خارجه اروپا همگی مرد هستند. از این نظر بین همه کشورهای اتحادیه اروپا از شمال به جنوب، چپ تا راست و از بزرگ تا کوچک توافق وجود دارد که همین است که هست و فعلاً شانسی برای غیرمردان در عالی ترین سطوح سیاسی و تصمیم گیری وجود ندارد. به عبارتی اتحادیه اروپا هنوز عادت دارد به صورت سنتی امنیت را در سرمایه گذاری های صنعتی و نظامی ببیند؛ در حالی که رهبران و پیشتازان جنبش زنان در اتحادیه اروپا با نادیده گرفتن دیدگاه سنتی معتقدند امنیت با دسترسی به آب سالم، آموزش و بهداشت خوب و در امنیت نگه داشتن مادران و فرزندان تحصیل می شود.
تفاوت دو دیدگاه مدرن زنانه و سنتی مردانه در اتحادیه اروپا حاکی از این است که سازمان اتحادیه اروپا نیز هنوز به نحوی مردانه پست های خالی را - حتی در جاهایی که زنان شایستگی و تجربه آن را دارند - به مردان واگذار می کند. با این حال جوانه هایی از حضور زنان باتجربه در سطح کمیسیون اروپایی دیده می شود. از جمله خانم نیلی کروئز در بخش مدیریت رقابت، ماریان فیشر بوئل در بخش کشاورزی و مگلنا کونوا در امور مربوط به مصرف کنندگان.
متاسفانه یک اشکال اساسی همواره در نحوه ارزیابی نقش زنان در اتحادیه اروپا رخ می دهد و آن اینکه ممکن است تصور کنیم اتحادیه اروپا هویتی یکپارچه است و موفق شده بسیاری از ناهماهنگی های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را به هارمونی تبدیل کند. در حالی که عملاً اتحادیه اروپا متشکل از کشورهایی است که هنوز یکپارچه و به وحدت رویه در همه امور نائل نشده اند. بیگانه ترسی و ناسیونالیسم هنوز رنگی غالب در نمایندگی های کشورها در بروکسل دارد و به قول سوئدی ها «جامعه مدنی» اتحادیه اروپا هنوز قوام نگرفته و در تعریف شهروندی این اتحادیه ابهام هایی وجود دارد. به همین دلیل است که تونی بلر جنگ طلب در قلب اتحادیه اروپا دو بار به نخست وزیری رسید، سارکوزی از نامزد رقیب ریاست جمهوری خانم سگولن رویال نامزد سوسیالیست ها پیشی گرفت و از همه عجیب تر برلوسکونی اغتشاش طلب و ضد هماهنگی با رای ایتالیایی ها برای دومین بار به نخست وزیری رسید. وی با استاندارد برابری جنسیتی و تحمل نقش سیاسی زنان چنان نامانوس است که سال گذشته پس از دیدار با خانم تارجا هالونن رئیس جمهور فنلاند در حضور خبرنگاران گفت آماده است اگر لازم باشد همه ابزار را برای ترغیب خانم رئیس جمهور فنلاند به برقراری روابط اقتصادی بهتر با ایتالیا گروکشی کند؟،
برای درک آنچه که بیشتر به «آقای اتحادیه اروپا» شباهت دارد تا هویتی ناشی از برابری جنسیتی، لازم است به این نکته توجه شود که داشتن یک شغل تمام وقت در شورای اروپا یا کمیسیون اروپا در بروکسل ماورای آن چیزهایی است که یک نفر ممکن است در دانشگاه به آن دست یابد. بیشتر اجلاس ها شبیه جلساتی است که شروع آن از ابتدا معلوم است ، اما پایان آن قابل پیش بینی نیست. بحث ها و جلسات گاهی اوقات برای بیش از یک روز ۲۴ ساعته یعنی تا حدود ۳۶ ساعت بدون توقف ادامه می یابد که به جلسات «three-shrits meeting» معروف است و دیپلمات های شرکت کننده در آن بیش از یک بار لباس و پیراهن خود را تعویض می کنند. به جز برای کسانی همچون مارگارت تاچر یا آنگلا مرکل تحمل چنین جلسات طاقت فرسا و دیدارهایی برای زنانی که بر اساس دیدگاه شان توجه به خانواده و فرزند برایشان اهمیتی اساسی دارد، بسیار دشوار است و همین، عملاً اتحادیه اروپا را اتحادیه «آقای اروپا» نگه می دارد.
● سقف شیشه یی
بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه با یک پارادوکس در سازماندهی منابع انسانی خود مواجه هستند. در این کشورها امکانات آموزشی قابل توجهی در اختیار دختران جوان قرار می گیرد تا با تحصیل در یک رشته آموزشی، دنیا را با نگاهی موشکافانه تر بنگرند. ایران و عربستان سعودی دو کشوری هستند که تقریباً نیمی از ظرفیت آموزشی خود را تا پایان دانشگاه در اختیار دختران و زنان جوان قرار داده اند، اما هیچ طرحی برای جذب این نیروی متخصص تدارک دیده نشده است و نیز تلاشی صورت نمی گیرد تا با ارتقای شغلی، زنان به تدریج در سطوح عالی مدیریت کشوری ظاهر شوند. در عربستان سعودی بیش از چهار تا پنج درصد از مشاغل در اختیار فارغ التحصیلان زن قرار نمی گیرد در حالی که سهم فارغ التحصیلان زن ایرانی از مشاغل دولتی و خصوصی نسبتاً قابل توجه است. تدوین قوانینی اجباری برای استخدام زنان در سطوح عالی مدیریتی - همچون مدل نروژ - می تواند به ارتقای کیفی تجربه مدیریت زنان منجر شود که قبلاً امکان آن را در جریان تحصیل در دانشگاه به دست آورده اند.
در شرایطی که بسیاری از کشورهای خاورمیانه با سکوت نسبی پیرامون برابری جنسیتی یا حتی دادن امتیاز به زنان برای ارتقا در سطح مدیریتی مواجه هستند، سنگینی نقش زنان در این جوامع هرچه بیشتر بروز می یابد. در میان کشورهای خاورمیانه در شرایطی که حضور زنان در سطوح وزارت یا مدیریت های کلان با سقف شیشه یی مواجه است، حضور زنان در بخش تجارت های کوچک و فعالیت های عالی رو به افزایش است. گفته می شود زنان سعودی تقریباً مالک نیمی از کل ثروتی هستند که در این کشور وجود دارد یا تولید می شود. زنان سعودی مجاز نیستند بدون همراهی یکی از محارم خود وارد هیچ فعالیت اداری و اجتماعی شوند، اما در بخش مالی موانع را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند. چندی پیش یک خانم تاجر سعودی همسردار موجب ایجاد جنجالی در رسانه های این کشور شد. خانم تاجر در یک شعبه استارباک ریاض که کافه تریایی شلوغ و پرتردد است به همراه یکی از همکارانش قهوه یی را صرف کرده بود؛ امری که در دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس منعی برای آن وجود ندارد. بسیاری از این زنان برای اداره امور مالی خود با شرکت های مشاوره مالی اروپایی ارتباط برقرار می کنند. این زنان خواستار فعال کردن اموال خود برای کسب سود بیشتر هستند یا می خواهند راه های قانونی را بیابند که بر اساس آن اموال شان پس از مرگ شان حتماً به فرزندان شان انتقال یابد.
برخی از شعبه های بانکداری زنان در اروپا به زنان ثروتمند مسلمان عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس خدمات مالی ارائه می دهند. نمایندگان خانم این بانک ها به منزل زنانی می روند که مایلند امور مالی شان بدون حضور یا اطلاع همسرشان مدیریت شود. فعالیت مالی این زنان از درون خانه یا از طریق شعب بانک هایی که فقط به زنان خدمات می دهد، انجام می شود. جلسات پی در پی ناظران حقوق بشر با مسوولان سعودی برای باز کردن فضای اجتماعی برای زنان نیز عاملی است که کمیت برابری جنسیتی را در این کشورها دگرگون می سازد.
بر اساس یک دیدگاه سیاست، راه های خرج کردن یا ذخیره کردن ثروت را مدیریت می کند. سیاست به ثروت امنیت می بخشد و راه های عادلانه تقسیم شدن یا حتی عادلانه حیف و میل شدن سرمایه را مدیریت می کند.
هر قدر زنان با دانش و تجربه خود موفق به اندوختن ثروت بیشتر می شوند فاصله خود را تا مراکز قدرت سیاسی کاهش داده اند. زنانی که روحیه ماجراجویی و ارتقاطلبی خود را با کسب و مدیریت ثروت بیشتر قانع می سازند دیر یا زود برای حفظ اندوخته های خود با منابع قدرت سیاسی مرتبط و البته درگیر می شوند. این در حالی است که تجربه زنان اروپایی برای کسب سطوح عالی مدیریتی صرفاً در اروپا یا امریکا محدود نمی ماند و می تواند سکوی پرشی باشد برای اینکه زنان جهان در حال توسعه نیز راهی برای عبور از سقف شیشه یی بیابند.
فرزانه روستایی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست