دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا

باید پیامبر اعظم (ص) را از نو بشناسیم


باید پیامبر اعظم (ص) را از نو بشناسیم
شاید شما درباره شخصیت پیامبر اعظم اسلام حضرت محمد (علیه و علی آله سلام الله) نوشته‌ها و گفته‌های فراوانی خوانده و شنیده باشید اما من در این نوشتار شیوه نوینی را پیش گرفته‌ام. روش من، روش آسیب‌شناختی و دفاع از شخصیت پیامبر اعظم در برابر اتهامات اخیر به ایشان بوده است.
ممکن است بپرسید چرا پیامبر اعظم را در این نوشتار این گونه معرفی کرده‌ام؟! پاسخ من این است که من کوشیده‌ام توجه خوانندگان را به برخی از هجمه‌های فرهنگی و خبری عصر اخیر جلب کنم. به گفته مقام معظم رهبری، مدتها است که امپراتوری خبری مغرب زمین با شیوه نوین اطلاع‌رسانی و ذهنیت بخشی، مقدسات و نقاط نورانی عقیده و عمل اسلامی را نشانه رفته است.
همه به یاد داریم که چندی پیش برخی از کاریکاتورپردازان دانمارکی، کاریکاتورها و عکس‌های توهین آمیزی از شخصیت پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) کشیدند. آنان می‌خواستند با این کار خود شخصیت و منش پیامبر رحمت الهی را در چشم جهانیان خدشه‌دار کنند. شاید آنان می‌پنداشتند گرایش چشمگیر و باور نکردنی و جهانی ساکنان کره زمین به اسلام و آموزه‌های نبوی، یک جریان سیاسی و دستاورد یک سری تبلیغات امروزی بوده است.
این در حالی است که فرزانگان و فرهیختگان مسلمان و غیر مسلمان بسیاری در گذشته و حال از او به بزرگی یاد می‌کرده‌اند. شایسته است یادآوری کنم که دستمایه این نوشتار در نامه‌ای از راه پست الکترونیکی به آدرسhotmail.com؛akbarvaniyambalam به اینجانب شهناز یوسفی دبیر گروه الهیات و معارف اسلامی قم رسید. مقاله حاضر مجموعه‌ای جالب و خواندنی و مدافع شخصیت پیامبر اعظم (ص) است که من آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و گزیده آن را تقدیم می‌دارم.
چنانچه می‌دانیم بیش از یک میلیارد نفر (۱) مسلمان او را پیامبر رحمت خدا و آورنده وحی آسمانی می‌دانند. گفته‌های پاپ بندیکت شانزدهم تهاجم تکان دهنده دیگری در این باب بود که عواطف مسلمانان را جریحه‌دار کرد. سرانجام اهانت‌های دلخراش یکی از کانال‌های تلویزیون دانمارک به شخصیت آن پیامبر رحمت الهی نقطه سیاه دیگر این سریال تهاجم شوم است. هنگامی که من با چنین تهاجم‌های شرم‌آور و اهانت‌آمیز از رهبری دینی مسیحی و دنیای رسانه، هنر و کاریکاتور مغرب زمین روبرو شدم، از خود پرسیدم آیا در برابر چنین یورش‌های فرهنگی چه می‌توان کرد؟ به نظرم رسید یک راه عالمانه و موثر در رویارویی با این یورش‌ها، بازگو کردن و عرضه دیدگاه‌ها و داوری‌های برخی از شخصیت‌های علمی و فرهیختگان غیر مسلمانی است که پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) را با نگاه دیگری دیده‌اند. برخی از آنان هنگام داوری درباره پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) چیزهایی گفته‌اند که مسلمان و غیر مسلمان را به شیفتگی و شگفتی کشانده است!
با دیدن این داوری‌های گهگاه ضد و نقیض بر ما است که این مرد بزرگ و چهره برتر زمین و آسمان را بیشتر و بهتر از پیش بشناسیم. آری، او محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرزند عبدالله و نوه عبدالمطلب است! محمد در سال ۵۷۰ میلادی در شبه جزیره عربستان چشم به جهان گشود و ماموریت آسمانی خود را که همانا تبلیغ دین حق، اسلام (تسلیم شدن در برابر یک خدا و پایبندی به آموزه‌های وحیانی) بود در سن چهل سالگی آغاز کرد و در سن شصت و سه سالگی چشم از این جهان فرو بست.
● ماموریت آسمانی محمد چه بود و برای آدمیان چه کرد؟
پیامبر اعظم در مدت کوتاه ۲۳ سال پیامبری آسمانی و رسالت الهی‌اش، دگرگونی‌های بزرگی در سرتاسر شبه جزیره عربستان و دیگر بخش‌های جهان آن روز ایجاد کرد. او مردم رااز شرک و بت پرستی به بندگی وتسلیم شدن در برابر خدای یگانه و یکتاپرستی و نیز از جنگ و گریزهای قبیله‌ای به همگرایی و همبستگی، از بد مستی و شهوت‌زدگی به هوشیاری و هوشمندی و پرهیزکاری، از هرج و مرج و نابسامانی به نظم و زندگی قانونمند داشتن وبالاخره از تسلیم شدن بی‌چون و چرا در برابر خودگرایی و خودکامگی و تلاش برای دستیابی به بالاترین مدارج تعالی و کمال اخلاقی دعوت کرد.
دانشنامه بریتانیکا در این باره آورده است: “بر پایه اطلاعات و داده‌های بر جای مانده تاریخی و حجم زیادی از جزئیات ثبت شده در منابع پیشین، محمد مردی راستگو، صمیمی و نیک‌منش بود که بزرگداشت، احترام و وفاداری افراد دیگری را که خود راستگو و درستکار بودند، به خود جلب کرده بود.” (جلد ۱۲)
سر جرج برنارد شاو در سری نوشته‌هایی با نام “اسلام واقعی” در مورد پیامبر اعظم می‌گوید: “اگر در دنیا دینی باشد که شانس پذیرش و گسترش بر انگلستان و حتی سرتاسر اروپا را در صد سال آینده داشته باشد، آن دین جز اسلام محمد، دین دیگری نیست.” (۲)
هم او در این باره می‌افزاید: “من همیشه به خاطر شورآفرینی و انگیزه‌بخشی چشمگیر اسلام و آموزه‌های آن به دین محمد (ص) از عمق جان به دیده احترام و تجلیل نگریسته‌ام. از نگاه من، اسلام تنها دینی است که به خاطر ظرفیت و توان چشمگیرش در جذب مردم و ایجاد دگرگونی و نوسازی در گستره هستی و زندگی آدمی همراه با روند دگرگونی‌ها می‌تواند برای افراد در همه سنین جذاب و شورآفرین باشد.
من از محمد به عنوان مردی شگرف یاد می‌کنم و از نگاه من بی آنکه من ضد مسیح (ع) به شمار آیم، محمد را باید ناجی بشریت به شمار آورد.”
“من همچنین بر این باورم که اگر بنا بود مردی چون او حکومت و اداره دنیای سلطه‌گرای نوگرایی را در دست بگیرد، می‌توانست طوری در حل مشکلات آن موفق شود که صلح و شادی مورد نیاز آن را فراهم کند. پیش‌بینی من در مورد دین محمد این است که این دین همان طوری که در حال پذیرفته شدن از سوی اروپای امروز است، اروپای فردا هم با آغوشی باز آن را خواهد پذیرفت.”“تاریخ بشر چه در گذشته و چه در دنیای کنونی هیچ گاه شاهد چنین دگرگونی‌های اساسی در یک جامعه یا یک محیط نبوده است - و جالب است که به یاد بسپارید تمام این شگفتی‌ها تنها در فاصله دو دهه رخ داده است!”
● محمد پیامبری که پیروز شد!
از نگاه من محمد شاخص‌ترین مردی است که تاکنون پای بر این کره خاکی نهاده است! او در پیگیری از رسالت آسمانی‌اش هم دین اسلام را پایه‌گذاری نمود و از آن تبلیغ کرد و هم دولت و حکومتی را بنا نهاد و هم امت برتری را ساماندهی کرد. او همچنین یک نظام اخلاقی تعالی بخشی را تدوین و تبلیغ کرد که به اصلاحات اخلاقی و سیاسی فراوانی در جامعه انجامید! او جامعه‌ای قدرتمند و پویا بنا کرد که بتواند آموزه‌های اسلامی را پیگیری و پابرجا کند. منش و شخصیت محمد برای همیشه دنیای اندیشه و رفتار بشر را دگرگون ساخت. من پس از مطالعه زندگی محمد به این باور رسیده‌ام که تاریخ بشری تا کنون چنین دگرگونی فراگیر و همه جانبه‌ای در یک جامعه سراغ نداشته که پیامبری در کمتر از دو دهه بتواند چنین شگفتی‌هایی را بیافریند.
روزنامه‌نگاران ییلند پوستن چگونه برآشفتند؟
جر و بحث‌ها و تهاجمات علیه پیامبر رحمت الهی اسلام هنگامی آغاز شد که نویسنده‌ای دانمارکی، به نام کاره بلویتگن، شکوه داشت که نتوانسته است نقاش هنرمندی را پیدا کند که آنقدر شجاع باشد که نقاشی و تصویر کشی عکس‌های مربوط به حضرت محمد (علیه و علی آله سلام الله) را در کتاب در حال چاپش به عهده بگیرد.
در این راستا روزنامه ییلند پوستن فراخوانی را در مجله خود چاپ کرد که در آن از هر هنرمندی که حاضر است این مسئولیت خطیر را بر عهده بگیرد، دعوت به عمل آورده بود. در روند جنجال‌برانگیز این فراخوان داستان انتشار اصل کتاب و محتوای آن فراموش شد! دیری نپایید که این کتاب همراه با عکس‌های سفارش شده چاپ و انتشار یافت و صفحه صفحه آن با نقاشی و عکس‌هایی اهانت‌آمیز از محمد (ص) پر شد.
با کمال پوزش از محضر امام عصر (ارواحنا فداه) و درخواست عفو از همه مسلمانان برخی از این عکس‌ها و کاریکاتورهای اهانت‌آمیز را مرور کنید و از عمق فاجعه دنیای فرانوگرایی در تهاجم علیه پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) باخبر شوید. به دنبال این فاجعه بزرگ مطبوعاتی سده کنونی، دست‌اندرکاران امپراتوری خبری و گردانندگان برخی ازپایگاه‌های اینترنتی، عرصه انتشار این تصاویر موهن و سخره آمیز شد. یکی از این سایت‌ها اسکن‌هایی از این عکس‌ها را که در صفحات این کتاب آمده بود، به نمایش گذارد اما خوب است بدانید که داستان یورش علیه پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) چگونه و کی آغاز شد؟
داستان از این قرار بوده که نویسنده‌ای دانمارکی یک کتاب با رویکردی جانبدارانه در مورد پیامبر اسلام می‌نویسد و بعد از آن در جستجوی کسی است تا در مورد کتابش کاریکاتورهایی متناسب با محتوای کتاب بکشد. در این راستا به افرادی برمی‌خورد که از انجام این کار روی می‌گردانند. نویسنده سرانجام با اتحادیه نویسندگان دانمارکی وارد گفتگو شده و به روزنامه “ییلند پوستن” سفارش این کار را می‌دهد. این روزنامه هم از مدیر فرهنگی‌اش دعوت می‌کند تا از چهل کاریکاتور پرداز بخواهد طرح‌هایی را با موضوع پیامبر اسلام بکشند.
و سرانجام دوازده نفر از این کاریکاتورپردازان موضوع پیشنهادی را پذیرفته و اقدام به کشیدن کاریکاتورهای مزبور می‌کنند. این قصه سرانجام به اینجا رسید که شاهد آن بودیم. جالب است بدانیم که ما اگر مجموعه اطلاعات این قصه را کنار هم بگذاریم، می‌توانیم حدس بزنیم که این پدیده یک تصادف ساده نیست. این کار توطئه‌ای است که می‌تواند برخوردار از تدبیر و طراحی‌های پنهان و پشت صحنه باشد بویژه که می‌بینیم به رغم اعتراض مسلمانان، کاریکاتورها در نروژ و سرانجام در بیشتر کشورهای اروپایی به صورت همزمان چاپ، تکثیر و منتشر می‌شود. مجموعه این تلاش‌ها به گونه‌ای است که تعبیر تدبیر یا توطئه طراحی شده را در مورد آن می‌شد به کار برد. کاریکاتورها و عکس‌ها آنچنان توهین‌آمیز و دلخراش است که نتوانستم آنها را در این نوشتار جای دهم. از این روی آن تصاویر در فایل جداگانه دیگری تقدیم می‌شود.
مسلمانان جهان همگی به یاد دارند که کاریکاتور پردازهای ییلند پوستن با این تهاجم توهین‌آمیز خود میدان تخریب و اهانت را برای پیشروی دیگران باز کردند! چرا که آنان آتش کینه برافروختند و دیگران هم به دنبال آنان تاخت و تاز کردند! پس از ترسیم آن کاریکاتورها، عکس‌ها، نقاشی‌ها، اسکن‌ها و کاریکاتورهای فراوانی در عرصه دنیای اینترنت بروز یافت. این تهاجم چنان آزار دهنده و دلخراش بود که عواطف مسلمانان را جریحه‌دار کرد. آنچه در پس این هجوم مغرضانه در دل مسلمانان ماند، این حقیقت بود که آنان باید پیامبر رحمت الهی (علیه و علی آله سلام الله) را از نو بشناسند. شناختی که بتواند آنان را هم در تثبیت عقیده دینی و هم در مصاف با این یورش‌ها کارآمد و پایدار کند.
● محمد (ص)، مرد صلح و قدرت
مایکل اچ. هارت یکی از کسانی است که در پژوهش خود درباره چهره‌های شاخص و اثرگذار تاریخ انسان به این باور رسیده است که پیامبر اعظم چهره یگانه و بی‌بدیل تاریخ است. او در کتاب خود با نام “صد نفر: رده‌بندی موثرترین مردان تاریخ”، نام محمد (ص) را به عنوان برترین و مهمترین فردی می‌آورد که در سودرسانی و ارتقای دانش و منش اخلاقی بشریت سهیم بوده است.
همو در این باره می‌گوید: “داوری من در گزینش محمد (ص) به عنوان نخستین فرد در لیست موثرترین افراد تاریخ ممکن است شگفتی برخی از خوانندگان را برانگیزد و یا از سوی برخی دیگر به چالش کشیده شود، اما از نگاه من، محمد در واقع تنها مردی بود که هم در زمینه دینی و هم دنیایی واقعا سرآمد بود.” در ادبیات دینی و اسلامی هم پیامبر اعظم (علیه و علی آله سلام الله) را صدرنشین انسان‌های کامل و متعالی معرفی کرده‌اند.
از دیگر کسانی که بی‌تعصب و بدون پیشداوری در مورد پیامبر اعظم داوری کرده است، لامارتین (۳)، تاریخدان مشهور فرانسوی است. او در سخنی پیرامون عوامل و ریشه‌های اصلی بزرگی آدمی، با شگفتی می‌گوید: اگر بزرگی هدف، کوچکی و ناچیزی ابزارها و دستاوردهای شگفت‌آور، سه معیار برای گزینش افراد برتر و برجسته باشد، چه کسی به خود جرات می‌دهد هیچ بزرگمردی را در تاریخ معاصر با فردی چون محمد (ص)‌ مقایسه و هم رتبه بداند؟!
مشهورترین مردان تنها لشکریان و جنگ‌افزارها، قوانین و امپراتوری‌هایی را ایجاد نموده‌اند اما جالب است بدانیم که آنان چیزی بیش از قدرت‌های مادی بنا ننهادند، که این قدرت‌ها هم غالبا در برابر دیدگانشان فرو ریخته است اما این مرد (محمد) نه تنها سپاهیان، هنجارها، امپراتوری‌ها، مردم و دودمان‌هایی را به حرکت واداشت، که میلیون‌ها نفر را که یک سوم مردم جهان آن روز را تشکیل می‌دادند، به حرکت درآورد و فراتر از همه اینها، او محراب‌ها، خدایان، ادیان، ایده‌ها، عقاید و روان‌های آدمیان را دگرگون ساخت.شکیبایی و رادمردی او برای به دست آوردن پیروزی، بلند همتی او - که در بست برای تثبیت یک ایده و ماموریت آسمانی اختصاص یافته بود و به هیچ روی در راستای ایجاد یک امپراتوری سلطه‌آمیز نبود - دعاهای صمیمی و پایان ناپذیرش، گفتگوهای عارفانه‌اش با خداوند، مرگ او و حتی پیروزی پس از مرگش، همه و همه گواهی است بر یک عقیده محکم - و نه یک عقیده تحمیل شده - که وی را برای برپاداری، گسترش و تثبیت نظام همگونی از اصول و یا مبانی اعتقادی (عقاید) توانمند می‌ساخت.
این نظام اعتقادی یک سکه دارای دو روی و دو جنبه بود: یک روی آن آموزش و پافشاری و یگانگی خداوند و روی دیگرش تاکید به غیر مادی بودن خداوند بود. جنبه نخست بیان می‌دارد که خداوند چیست و روی دوم این سکه می‌گوید که خداوند چه چیزی نیست. یکی خدایان دروغین را با شمشیر نابود می‌سازدو دیگری عقیده و ایده‌ای اسلامی را با کلمات حکیمانه تبلیغ می‌کند. از نگاه من، محمد یک فیلسوف، سخنور، پیامبر، قانونگذار، جنگاور، تسخیر کننده ایده‌ها، احیاگر عقاید منطقی و به دست دهنده آئینی فارغ از بت‌ها، بنیانگذار بیست امپراتوری دنیایی(۴) و یک امپراتور معنوی بر دل آدم‌ها بود. آری او کسی جز محمد(ص) فرزند عبدالله و پیامبر رحمت الهی نیست.
“اکنون بر پایه تمام معیارهای سنجش و ارزیابی بزرگی آدمیان می‌توان پرسید: “آیا مردی بزر‌گ‌ تر از او - محمد(ص)‌- هم وجود دارد؟””
از دیگر کسانی که درباره بزرگی و نقش چشمگیر پیامبر اعظم(ص) حرف‌های جالبی زده است دوان چاند شارما است. وی می‌نویسد: “دنیا همواره سود و سهم خود را از شخصیت‌های بزرگ داشته است. اما معمولا این شخصیت‌های بزرگ انسان‌هایی تک بعدی بوده‌اند که تنها در یک یا دو زمینه همانند اندیشه دینی یا فرماندهی نظامی خود را نشان داده‌اند. سبک زندگی و محتوای آموزش‌های این افراد بزرگ در غبار زمان به دست فراموشی سپرده شده است. آن قدر گمانه‌زنی‌های متفات در مورد زنان و مکان تولدشان، روش زندگیشان، طبیعت و جزئیات تعلیماتشان، درجه موفقیت یا ناکامیشان وجود دارد که برای بشریت غیرممکن است که زندگی‌ها و تعلمیات این افراد را دقیقا بازشناسی و بازسازی کند.
از دیدگاه من “محمد(ص) روح مهربانی بود و اطرافیانش مهر، تاثیر و نفوذ او را چنان عمیق احساس کردند که هرگز فراموشش نمی‌کنند. ادواردگیبون و سایمن اوکلی از دیگر فرهیختگان غیر مسلمان‌اند که پیامبر رحمت الهی و شخصیت وی را به گونه زیر توصیف کرده‌اند. آنان در توصیف دو گزاره‌ای که به منزله ورود به جرگه اسلام است و در ادبیات اسلامی به “شهادتین” معروف شده است، می‌گویند:
“این دو گزاره(شهادتین) در حقیقت اقرار و ابراز به حقانیت دین اسلام است. “ آنان می‌افزایند.” دو عبارت ساده و ثابت برای اقرار به دین اسلام عبارت است از این جمله که: من به خدای یگانه و محمد(ص) پیامبر و فرستاده خداوند ایمان دارم.”
این دو در تبیین دو گزاره‌ بالا می‌گویند: “در آموزه‌های اسلامی تصویر عقلانی و منطقی الوهیت هیچ‌گاه توسط هیچ بت دیدنی یا خدای محسوس بی‌ارزش نگردیده است، ترسیم حرمت و منزلت پیامبر هم هیچ‌یک از مقیاس‌های فضایل انسانی را زیر پا نگذاشته است و آموزه‌ها و فرامین او، واقع‌نگری وحق‌شناسی پیروانش را در چارچوب عقل و دین محصور نگاه داشته است.”
اگر بخواهیم اندیشه و رفتار پیامبر را از نو بشناسیم راه نزدیک‌تری هم هست. البته خوب است که با مرور اسناد معتبر تاریخی پیامبر اعظم(ص) و شخصیت وی را بازشناسی کنیم. اما شاید ناچار نباشیم همیشه چند سده به عقب برگردیم.
در عصر و زمان خودمان کسانی را دیده‌ایم که شخصیت، سخن و رفتارشان یادآور منش و روش پیامبر اعظم(ص) بوده است. آری، سخن، منش و کاربزرگ امام خمینی(قدس‌سره) در عصر اخیر یادآور پیامبر اعظم و راه او بود. معمار انقلاب بزرگ اسلامی ایران شاگرد و پرورش یافته‌ای از مکتب تربیتی نبوی است. آیا این اتهامات، دروغ‌پردازی‌ها و شخصیت شکنی‌هایی که درباره پیامبراعظم(علیه و آله سلام الله) درباره الگوهای کنونی مکتب نبوی می‌تواند درست باشد؟! اگر پاسخ منفی است باید بدانیم که خود پیامبر هم آموزگار و پیشرو همین راه بوده است.
پس از امام خمینی جانشن و خلف صالح و آیت‌الله خامنه‌ای هم نمونه زنده دیگری از همین مکتب تربیتی است. سخن او، منش و روشش و الگوی مدیریت و رهبری‌اش در جلوی چشم همه جهانیان است. وجدان‌های آگاه او را با رهبران درو‌غ‌پرداز و شیاد شرق و غرب این عصر مقایسه کنند. داوری با خودشان! همین منش الهی را به شکل‌برتر و کاملترش در شخصیت پیامبر(علیه و علی آله سلام‌الله) خواهیم دید. و بالاخره همین الگو در شخصیت آخرین ذخیره خداوند در روی این کره خاکی و فرزند همین پیامبر اعظم یعنی در شخصیت امام مهدی(عج) بروز خواهد یافت. امام مهدی پایان‌بخش ولایت الهی و تمام کننده حجت و برهان رشد و کمال آدمیان در راه است! و به همین زودی خواهد آمد!
● یک خبر تکان‌دهنده!
براساس یک خبر روزنامه‌ای گزارش شده است که بزرگترین مرکز سیره‌شناسی پیامبر اسلام(علیه و علی آله صلوات‌الله) در اسرائیل قرار دارد! گفته می‌شود مرکز بزرگ سیره‌شناسی پیامبر اسلام در “هبرو” فلسطین اشغالی قرار دارد و رژیم صهیونیستی با هدف بهره‌‌‌برداری‌های ضد اسلامی از آن حمایت می‌کند. اکنون پرسش این است که اساسا چرا چنین مراکزی آن هم در کشوری که با اسلام و پیامبر آن دشمنی دیرینه‌ای دارد، ساخته می‌‌شوند؟
آیا آنان درصددند اسلام و پیامبر آن را بهتر و بیشتر بشناسند و به دیگران هم بشناسانند؟ راستی آنان با چه انگیزه‌ای دست به چنین کارهایی می‌زنند؟ پاسخ‌های گوناگونی می‌توان به این پرسش داد. از نگاه پژوهشگر این پژوهش پاسخ این است که مطالعه و فهم اسلام و آموزه‌های آن بویژه به صورت آکادمیک و برنامه‌ریزی شده می‌تواند از سوی افراد و با انگیز‌ه‌های گوناگونی انجام شود. گاهی خودی‌ها و مسلمانان دست به مطالعه و فهم می‌زنند که معمولا هدفشان فهم بیشتر و بهتر برای انجام رفتار کامل‌تر به آموزه‌های دینی است.
امروزه و بویژه در مجامع علمی و دانشگاهی مغرب زمین گاهی غیرخودی‌ها و کسانی که مسلمان نیستند یا با اسلام کینه و خصومتی دارند به مطالعه اسلام می‌پردازند. روشن است که هدف اینان فهم اسلام برای عمل به آن نیست. از میان این افراد برخی انگیزه‌ها کنجکاوی و حقیقت‌جویی دارند و برخی هم دست نشانده و اجیر قدرت‌های استعماری صهیونیست‌ها هستند. هدف و انگیزه اینان فهم اسلام و آموزه‌های آن برای از بین بردن و مبارزه علیه آن است.
● لایه‌های نادانی و خود به غفلت‌زنی
از نگاه نویسنده این مقاله کسانی که علیه مقدسات دینی مسلمانان این چنین بی‌رحمانه و ناجوانمردانه جبهه می‌گیرند مشکلشان نادانی یا ناآگاهی نیست. اینان غفلت‌زده و از خود بیگانه‌اند. مگر ممکن است در عصر جامعه‌ اطلاعات کسی از حقیقت بزرگی همانند اسلام و پیامبر اعظم(علیه و علی آله سلام‌ الله) بی‌خبر بماند؟! البته شاید درصد کمی از اینان نادان یا نا آگاه باشند. اما گروه فراوانی نمی‌خواهند، بدانند. و اگر هم خواهان دانستن و دانایی‌اند می‌خواهند به شیوه وروش خاصی بدانند. شیوه‌ای که نه به حق‌شناسی که به حقیقتی که آنان باور دارند، برسد! این شیوه یادگیری، یادگیری سیاسی و آغشته به هدف‌ها و انگیزه‌های سیاسی است. پشت صحنه تاسیس و سرمایه‌گذاری برای راه‌‌اندازی این مراکز به اصطلاح علمی یک نقشه سیاسی و اندیشه توطئه‌گرانه است.
● شما چه فکر می‌کنید و خاستگاه این برخوردها چیست؟
من گمان می‌کنم که مشکل بسیاری از اینان این است که در عصر جاهلیت دوم زندگی می‌کنند. برپایه برخی از روایات اسلامی برهه آخر الزمان برهه جاهلیت دوم است. جاهلیت نخست عصر جاهلیت پیش از عصر تشریع اسلام و برهه فترت بود. جاهلیت دوم عصری است که بشریت از فراوانی و انبوهی اطلاعات و آگاهی‌های جورواجور رنج می‌برد. امروزه آدمیان در اقیانوس بی‌کرانی از دانش و اطلاعات شناورند و در لابلای امواج آن دانش بالا و پایین می‌روند. گاهی هم می‌کوشند که برخلاف جریان موج دانش حرکت کنند و گاهی هم درصددند همراه با جریان موج شنا کنند.
فراوانی و انبوهی دانش و اطلاعات، بشریت امروز را به باور و اندیشه استقلال و بی‌نیازی رسانده است. احساس و اندیشه استقلال و بی‌نیازی از وحی و معنویت آسمانی.
● نشانه‌ها و سرنخ‌هایی از امید و بازگشت به دین و معنویت آسمانی!
به رغم دانش‌زدگی گمراه کننده عصر فرانوگرایی که در بالا از آن سخن راندیم امروزه موج‌های انسانی فراگیری در جامعه‌های مغرب و مشرق زمین به جبهه اسلام‌خواهی و اسلام‌گرایی پیوسته‌اند. امروزه شمار کسانی که بخواهند مسلمان شوند کم نیست! موج اسلام‌گرایی جهانی یک دگرگونی بزرگ و اجتناب‌ناپذیر در شرایط انسانی عصر پیش از ظهور است. نشانه‌های فراوان همگرایی و میل به گفتمان و گفتگو در گوشه گوشه جهان بروز یافته است. نشست شیعیان و کاتولیک‌ها در قم (موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی) و لندن (هیتروپ کالج) و صومعه امپل فورث داد و ستد علمی و پژوهشی شیعیان و مسیحیان منونایت درایران و آمریکای شمالی نمونه‌هایی از این همگرایی و بازگشت به دین آسمانی است.
از این روی،‌ برخلاف پیش‌بینی یا پیشگویی ساموئل هانتینگتون که از نبرد و مبارزه ادیان سخن می‌گفت امروزه اندیشه گفتگو و گفتمان دینی برای خود جایی باز کرده است. امروزه گفتمان‌های چند جانبه صاحبان اندیشه قلم در جای جای این گیتی پهناور تعدادشان اندک نیست! کنفرانس‌های میان ادیان درخیلی جاها رسمی شده است. در کنار جهانی‌سازی با پشتوانه‌های اقتصادی، سیاسی و علمی و برپایه‌ اطلاعات خوب است به یاد داشته باشیم که جهانی‌سازی دینی هم در حال رخ دادن است.
پی‌نوشت‌ها:
۱- خوب است به یاد داشته باشیم که امروزه ۰۰۰.۳۲۵.۱۲۶.۱ نفر مسلمان در روی کره خاکی به پیامبر اعظم و آموزه‌های وحیانی هدیه شده از سوی او ایمان دارند و وی را آخرین پیامبر الهی می‌دانند که پس از او بر آدمیان وحی‌ای فرستاده نخواهد شد.
۲- جلد اول، شماره ۸ ، سال ۱۹۳۶
۳- ۱۸۶۹-۱۷۹۰، شاعر، تاریخدان و دولتمرد فرانسوی
۴- برای نویسنده و مترجم روشن نیست که منظور لامارتین از این بیست امپراتوری دنیایی چیست!
مترجم: شهناز یوسفی
منبع : روزنامه رسالت