پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا
وقتی دختر بچه ها مادر میشوند
مرد تکیه داده است به در شیشهای اتاق عمل، یکی با لباس سفید میآید، میگوید مژدگانی من را بدهید «مادر و دختر هر دو سالم هستند» همان وقت مرد با یک جعبه شیرینی و یک سبد گل وارد اتاق میشود زن یک نفس عمیق میکشد، مثل اینکه خیالش از بابت داشتن یک عمر همزبانی راحت شده باشد، دستهای کوچک دخترک را میبوسد، میگوید«مونس مادر!» بعدزن ازهمان روز منتظر بزرگ شدن دختر بچه کوچولو میماند تا آنقدر بزرگ شود که معنای بدقلقیهای فامیل شوهر، یا آن گوشه و کنایههای دوست قدیمی را بفهمد، اصلاً میتوان با خیال آسوده نشست و از بابای بچهها پیش دختردرد دل کرد. راستش را بخواهید این طوری خیال آدم آسودهتر هم میشود، وقتی مادرها پیش دخترها درد دل کنند هم سبک میشوند، هم اینکه حرف حریم خانه را سر گذرروایت نکردهاند.
رابطه مادر و دختر در طول سالها رابطهای مستحکم و جدا نشدنی است و حتی دلخوریها وقهرهای آنها چندان طولانی نیست و جایی برای نگرانی نمیگذارد.
دکتر فربد فدایی (روانشناس و استاد دانشگاه) مادر را نخستین موجودی میداند که کودک پس از تولد به او انس میگیرد، هر چند این ارتباط نزدیک در روزهای اول بیشتر جنبه حفاظت زیستشناختی دارد که برای دختر و پسر یکسان است اما از سن ۳ سالگی به بعد مادر برای دختر مفهومی مجزا از پسرها پیدا میکند، اگر دختر در این سنین حساس از حضور مادری توانا و یا جانشینی شایسته محروم باشد آن وقت در آینده در ایفای نقش یک زن دچار مشکل میشود، حتی گاهی خصوصیات اخلاقی او به سمت جنس مخالف گرایش پیدا میکند.
● تمرین برای بزرگشدن
مادردستها را تا نزدیکیهای گوش بالا میبرد، آرام میگوید«الله اکبر»هنوز رکوع نرفته که دخترعروسک مو طلایی را میگذارد کنار سجاده مادر، بعد چادرسفیدی که شکوفههای کوچک صورتی دارد را میاندازد روی سر، مادر رکوع میرود دختر خم میشود روی زانوها، موهای سیاهش شره میکند و از چادر کوچکش میریزد بیرون، دخترک زل میزند به لبهای مادر، بعد لبهایش را تکان میدهد و انگار که پشتسرهم تکرار میکند (پچ، پچ، پچ) مادر سجده میرود، دخترهم مینشیند اما انگار یادش میرود که سر نماز ایستاده شروع میکند با عروسک کوچک مو طلاییاش خالهبازیکردن.
دختر بچهها میان همین بازیهای به ساده بچگانه شکل زن بودن را تقلید میکنند، وقتی بین ۳ تا ۶ سالگی هستند، مادریک موجود بیعیب و نقص میشود برای آنها و تمام تلاششان را میکنند تا شکل مادر شوند.به عقیده دکترفدایی از ۳ سالگی به بعد دخترها مفهومی غیر از تصور پسرها از مادر پیدا میکنند، حالا مادر برای آنها تنها یک مادر نیست، بلکه یک نمونه عینی است برای بزرگشدن، دخترک وقتی آن سماور خیالی را پر از آبجوش میکند یک سینی چای تازه دم میگذارد جلوی مهمانهای خیالی دارد نقش خانهداری را تمرین میکند، یا وقتی به آن عروسک کوچک مو طلایی میگوید«ای بیتربیت حرف بد زدی، بگذار به بابات بگم!» حواس هیچکدام از ما بزرگترها نیست که دختر کوچولوی ما دارد نقش همسری و مادری را تمرین میکند.
اما میان این تمرینها و الگو گرفتنها رابطه عاطفی عمیقی میان دختر و مادرایجاد میشود.
تا اینکه دختر بچههای دیروز بزرگ میشوند، آن وقت همان دختر بچه شوخ و شنگ دیروز سرش میرود توی لاک تنهایی خودش، حالا کمتر از همیشه با مادر هم صحبت میشود، اصلاً فکر میکند برای بزرگ شدن لازم است یک جاهایی مادر را ندید بگیرد، فکرمی کند که حالا دوستها بیشتر از مادر حرف او را میفهمند.
اینجا است که یک مادر آگاه میتواند تنها با کمی صبوری سرکشیهای دختر را متعادل کند، دکتر فدایی میگوید« بهجای کنجکاویها و سلطه جوییها مادرها باید صبور باشند، اجازه بدهند بعضی از مسائل را دخترها خودشان حل کنند و با مشکلات رو به رو شوند اما این آزادی عمل نباید آن قدر زیاد باشد که یک روز دخترجوان ما سرش آن قدر محکم به سنگ بخورد که تا چند وقتی گیج و منگ باشد و دست آخر همان پدر، مادر بیش از حد صبور را سرزنش کند که« من بچه بودم نمیفهمیدم شماها چرا نگفتید راه کدام است، چرا ایستادید و افتادن من توی چاه را نگاه کردید؟»
مادر خوب از نگاه دکتر فدایی کسی است که دختر نوجوانش را مجبور به ورود به دنیای کلیشهها نکند، از او نخواهد همان چیزی شود که جمع و جامعه متعصب سنتی از دختر توقع دارد، بلکه باید بگذارد دختر نوجوانش خودش را کشف کند، راجع به انتخاب نقش آیندهاش تصمیم بگیرد.
ذهن دختر را از دگرگونیهای جسمی دوران بلوغ آگاه کند. درواقع وقتی دخترها وارد دنیای نوجوانی میشوند، مادر علاوه بر نقش مربیگری نقش یک دوست صمیمی همراز را هم ایفا میکنند. گاهی دم غروب دور از چشم باقی اعضای خانواده کنار هم مینشینند، دختر دو استکان چای میآورد، مادراز روز خواستگاری خود حرف میزند، چشمهای دخترازتعجب گرد میشود، دست آخر میپرسد، «مامان پس توهم عاشق شده بودی؟!» مادر لبخند میزند . دختر بچه دیروزکه حالا برای خودش خانمی شده لبخند میزند و سینی چای را میبرد تو آشپزخانه.
میان تمام این حرفهای درگوشی دخترها از تجربههای مادر درس میگیرند، مادرها آنها را برای رسیدن به مرحله تازهای از زندگی یعنی مرحله ازدواج و انتخاب همسر ایده آل آماده میکنند.
● رقابت مادرها با دخترها
اما گاهی مادرهایی را دیده ایم که وحشت زده میشوند از داشتن دختر؟ شما هم حتما شنیده اید که خیلی از مادرها دلشان میخواهد بچه اول شان پسر باشد البته نه بهخاطر آن تعصب دوره جاهلیت، بلکه تنها مادرها از زود قدکشیدن دخترها و حتی گاهی از زود مادر زن شدن میترسند، گاهی از اینکه حالا مجبور هستند سرشان را بالا بگیرند برای دیدن چشمهای دخترشان غمگین میشوند، فکر میکنند دفعه بعد باید یک کفش پاشنه بلندتر بخرند یا هرازگاهی مارک کرم دور چشم را هم عوض میکنند تا چروکها را بیشتر از قبل محو کنند.
اما بیشترمادرها از دیدن قد و بالای رعنای دخترشان کیف میکنند، حتی لحظهای هم به فکرشان نمیرسد که آدم میتواند به دخترش حسودی کند، اما باز هم گاهی اوقات، وقتی آن داماد جوان در جواب دختر خانم با صدای پر از طنین شوق جواب میدهد« بفرمایید»مادرها تا چند ساعتی با پدرهای میان سال میافتند سر لج، تنها برای آنکه پدرها با صدایی که هیچ طنینی نداشت درجواب آنها گفته اند« چیه کارم داشتی؟»
اما با تمام این حرفها دکتر فدایی معتقد است اتفاقهایی از این دست چندان زیاد نیست، درواقع بیشتر مادرها دختران خود را تحسین میکنند، آنها یک بار دیگر با دخترانشان تجربه زندگی خود را مرور میکنند، روزهای جوانی را به یاد میآورند، یا وقتی دخترآنها در موقعیتی بهتر از آنها قرار میگیرد خود را در این موفقیت سهیم میدانند و بهطور نیابتی از امکانات و پیشرفتهای دخترشان لذت میبرند.
● مادرها احساس مالکیت میکنند
حالا دختر کوچولوی مادر آن قدر بزرگ شده که میتواند عروس آن خانه شود، مادر اینجا هم تمام مدت همراه دختر میماند، از یک طرف امور ساده و بدیهی مانند آشپزی و خانه داری و از سوی دیگر راه و رسم شوهر داری را یادش میدهند، حتی گاهی به او میفهماند که تمام مردها یا مادر شوهرها یک رگ خواب دارند.اما گاهی آن قدر این ارتباط تنگاتنگ میشود که گاهی دختر را مجبور میکند روزی چند بار گوشی تلفن را دست بگیرد، تمام اتفاقهای عادی روزمره را با تمام جزئیاتش برای مادر تعریف کند، وقتی این اتفاق بیفتد مادرها احساس مالکیت میکنند، دخترها سرگردان و مضطرب میشوند، مدام با ید حواسشان باشد تا نکند در این میان حرف و حدیثی رد و بدل شود یا خدای نکرده به همسر یا مادر گفته شود بالای چشم تان ابرواست!
این احساس مالکیت مطلق مادرها، گاهی دامادها را هم سرگردان میکند آنها باید مدام حواس شان به این ارتباط تنگاتنگ عاطفی مادر و دختر باشد، باید بپذیرند که ناراحتکردن این یکی یعنی دلخورشدن آن دیگری. وقتی مادر و دختری نتوانند حد تعادلی برای ارتباط شان تعریف کنند آنوقت دو روح میشوند در یک بدن که مدام داماد جوان را سردرگم میکنند.
اما رابطه عاطفی و احساسی مادر و دختر همچنان ادامه دارد تا اینکه نوهها از راه میرسند، آن وقت حمایتهای مادی و معنوی مادرهابیشتر میشود. نوهها که بیایند آنوقت نقش مادرها به عنوان مادربزرگ گستردهتر میشود و آنها رابط دو نسل میشوند، میتوانند سنت و محافظهکاری را با سنت شکنی و تازهخواهی نوههای خود تجربه کنند و حتی آن را به حد تعادل برسانند.
سرانجام خط اخم مادرها گودتر میشود، پوکی استخوان میگیرند، دیگر شاید مثل آن روزهای اول حوصله نداشته باشند روزی چند بار گوشی تلفن دست بگیرند و تمام جیک و پوک زندگی دخترشان را بکشند بیرون، حالا باید بیشتر حواس شان به عقربههای ساعت باشد تا نوبت خوردن آن قرص و آن کپسول جابه جا نشود، وقتی مادرها، مادربزرگ چندین نوه قد و نیمقد شوند آن وقت نوبت دخترها و باقی اعضای خانه است که به آنها توجه کنند و حواس شان به نیازهای عاطفی مادر باشد.
مرضیه سبزعلیان
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست