چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

«جامعه اطلاعات» و چگونه رشته‌ها پنبه می‌شوند؟


«جامعه اطلاعات» و چگونه رشته‌ها پنبه می‌شوند؟
مهندس عباس پورخصالیان، ضمن این که کارشناس مبرز فناوری اطلاعات و ارتباطات است، سابقه و تجربه‌اش در مسائل مربوط به زبان فارسی و همکاری‌اش با فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به خوبی از قلم و سخنانش هویداست، و دقت و حساسیتش در مفاهیم مربوط به این عرصه مشهود است. تاکید وی بر اصطلاح «جامعه اطلاعات» به جای «جامعه اطلاعاتی» نیز از همان اوان شکل‌گیری این موضوع در فضای رسانه‌ای تاثیرگذار بود. از آنجا که پورخصالیان خود از صاحبنظران جدی و پیگیر این مسئله در کشورمان است، در گفت‌وگویی که پیش رو دارید، به تبیین این دیدگاه و واکاوی مجدد این نوع نگاه پرداخته‌ایم.
▪ بحث را از اصطلاح انگلیسی The Information Society شروع کنیم که به همین شکل یعنی با حرف تعریف The در اسناد WSIS آمده است. شما بخواهید به کسی که مایل است بداند The Information Society چیست چه می‌گویید؟
ـ اول توجه می‌دهم که این یک برچسب است، برچسبی برای یک پروژه جهانی با مشارکت همه دولت‌ها و همه مردم جهان. «برچسب» یعنی این که فقط به یک چیز بخصوص اشاره دارد و نه به هر چیزی که ما از تجزیه‌ آن به «جامعه» و «اطلاعات» می‌فهمیم یا دلمان می‌خواهد بفهمیم.
▪ پس بیاییم اول در مورد همان «یک چیز بخصوص» صحبت کنیم! چه پروژه‌ای تحت عنوان The Information Society باید فهمیده شود؟
ـ پروژه سازمان ملل متحد برای پیشبرد توسعه پایدار در جهان! من اگر بخواهم جزییات این پروژه بزرگ سازمان ملل متحد را کمی باز کنم باید بگویم الآن اجماع جهانی بر این موضوع است که فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) فرصت‌های بی‌کرانی را فراهم می‌آورند که به کمک آنها می‌توان فقر را از جهان ریشه‌کن کرد، زمامداری بهتری را نه فقط برای دولت‌ها بلکه برای همه بخش‌های عمومی غیردولتی، بخش خصوصی، جامعه مدنی، سازمان مردم- نهاد (همان NGOها) به وجود آورده و مجامع جهانی، بین‌المللی و منطقه‌ای را به یاری فاوا قادر ساخت تا بیش از پیش، نقش نظارتی و استانداردسازی خود را ایفا کنند. الآن اعتقاد بر این است که درآمیختن امکانات فاوا با امکانات رسانه‌های سنتی و فرهنگ‌های بومی، سنت و فرهنگ را احیا می‌کند، به آنها جان تازه می‌دهد و به پنج سهم‌دار اجتماع (دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی، سازمان مردم- نهاد و جامعه جهانی) این امکان را می‌دهد که با چالش شکاف دیجیتالی یا با Digital Divide روبرو شوند و دره فاصله‌ها را پر کنند.
▪ فرق سهم‌دار با سهام‌دار چیست؟
ـ در جامعه هر کسی سهام‌دار نیست ولی هر کسی سهمی در اصلاح اجتماع دارد پس همه سهم‌دار هستند ولی از فرد تنها، کاری برنمی‌آید. فرد باید در یکی از گروه‌های مذکور وارد شود تا در شکل‌گیری و اجرای پروژه WSIS سهم‌دار به حساب بیاید.
▪ دولت در قبال این پروژه بزرگ سازمان ملل متحد، چه سهمی دارد؟
ـ سئوال بسیار مهمی را مطرح کردید! اولین سهم دولت‌ها، وادار کردن بقیه سهم‌دارها به مشارکت است و حقوق چهار سهم‌دار دیگر را رعایت کردن! این، انقلابی‌ترین، بزرگ‌ترین و جدیدترین ارمغان سازمان ملل متحد است که در تاریخ تمدن بی‌سابقه است (در آذر ۱۳۸۲ در ژنو و سپس در پاییز ۱۳۸۴ در تونس). نخستین حق آنها هم، همکار و همتراز بودن آنها با دولت است و این یعنی نفی سلسله مراتب.
▪ آیا دولت ایران هم بر آن دستاورد، مهر و امضای خود را گذاشته و آن را قبول کرده؟
ـ بله و این از جمله افتخارات ما ایرانیان است که هم در تدوین و هم در تصویب، یعنی در کل فرآیند اجماع جهانی در باره این عظیم‌ترین پروژه سازمان ملل متحد، از آغاز تا سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) به عنوان دولت یا به هر عنوان دیگری، مشارکت فعال داشته‌ایم. البته ما نمی‌توانیم بخودمان ببالیم اگر فتیله انتظارات خود را مثل دوران اول فعالیت شورای عالی اطلاع‌رسانی، بالا بکشیم، و از ظرف دیگر می‌توانیم به تلاش‌های قبلی ببالیم اگر هنوز با این همه پراکنده‌کاری و بی‌مهری‌های دولتمردان و قانون‌گذاران، می‌توانیم شاهد باشیم که شمع فاوا در هر محفلی روشن است.
▪ بحث خودمان را از معنی The Information Society شروع کردیم و شما گفتید که این یک پروژه جهانی است مبتنی بر فاوا و با محور قرار دادن فاوا برای فقرزدایی، توسعه پایدار، پرکردن دره فاصله‌ها و ... . حالا حرف تعریف The را از اول آن برمی‌داریم، آیا آنچه باقی می‌ماند هنوز یک برچسب برای یک پروژه جهانی است یا چیز دیگری را می‌رساند؟
ـ معلوم است که شما توجه دارید که با The یک اسم خاص ساخته می‌شود و اگر در گفتار چندان مشهود نیست، در نوشتار نه تنها The می‌آید بلکه حروف اول آن عبارت نیز بزرگ نوشنه می‌شوند تا به ما بفهمانند که این یک اسم خاص است و اسم عام نیست و معرفه است، نکره نیست. پس اگر The را از اول آن حذف کنیم و حروف اول عبارت را نیز بزرگ ننویسیم، حاصل، یعنی information society اسمی عام است و این دیگر نه یک برچسب است و نه یک پروژه بلکه به صورت «نومینال» یعنی اسمی، درک می‌شود یعنی «جامعه اطلاعات». جالب است بدانیم فرانسوی‌ها هم مثل ما به آن می‌گویند: «سوسیته دل انفورماسیون». در این سطح یعنی در سطح نومینال، می‌توان این اسم ترکیبی را به اجزایش تجزیه کرد و آن را نوعی جامعه دانست و نه یک پروژه جهانی.
▪ به عقیده شما، آیا جامعه اطلاعات، جامعه‌ای مجازی است مثل دانشگاه مجازی؟ -البته جامعه به زبان عربی یعنی دانشگاه!
ـ نه! ابدا مجازی نیست بلکه واقعی است. البته نه مثل این میز و صندلی بلکه مثل هوا، واقعی است، واقعیتی شفاف! آنقدر واقعی که همه هستی ما، وابسته به وجود جامعه اطلاعات است اما چون با چشم‌هایمان آن را نمی‌بینیم، فقط وقتی وجودش را عمیقا حس می‌کنیم که از دایره‌اش بیرون بیفتیم.
ولی عده‌ای از صاحبنظران ما در این بحث، در وجودش و در واقعیتش شک دارند. چرا شک کرده‌اند؟
اجازه بدهید من پاسخ شما را با چند اصطلاح خارجی بدهم: زمانی ما nominal یعنی اسمی جامعه اطلاعات را مطرح می‌کنیم، یک وقت هم descriptive یعنی توصیفی، اما بعد می‌پردازیم به تعریف معیاری یا normative از جامعه اطلاعات و گاهی هم از طریقinspiration ، برداشتی الهامی از آن ارائه می‌دهیم. کسانی که در وجود جامعه اطلاعات شک کرده‌اند حتما با تعریفی معیاری یا نرماتیو از جامعه اطلاعات روبرو بوده‌اند و چون می‌بینند یا احساس می‌کنند که رسیدن به این معیارها و استانداردها، دور از انتظار و بعید است، در به وجود آمدن چنان جامعه‌ای با چنان ویژگی‌های بلندپروازانه، حق دارند شک کنند.
▪ اجلاسWSIS در چه سطحی و از چه لحاظی به این مسئله پرداخته است؟
ـ نگاه سازمان ملل، یونسکو،ITU و سایر آژانس‌های فنی سازمان ملل و در مجموع نگاه WSIS ، نگاهی توصیفی است به جامعه اطلاعات که در متن بیانه اصول WSIS آمده است.
▪ و نگاه شما؟
ـ من ابتدا، بی‌واسطه و اسمی به جامعه اطلاعات نگاه می‌کنم. از این لحاظ، جامعه اطلاعات مطلق است یعنی هر جامعه‌ای، چه حیوانی چه انسانی، چه خانواده چه شرکت، چه کشور، چه کل جهان، همه و همه جامعه اطلاعات هستند. ما با نام‌گذاری‌هایمان، هر بار آمده‌ایم مرحله، برهه و جلوه‌ای از این مطلق را دیده‌ایم و نه کلیت آن را. جامعه کشاورزی و جامعه صنعتی، نام‌هایی هستند تاریخی. حتی اصطلاح «جامعه اطلاعاتی» نامی است تاریخی- از آن جامعه شناسی چپ‌گرا- اما «جامعه اطلاعات» یک اطلاق عام و یک کلیت مطلق است که به هر جامعه‌ای برازنده است. البته اگر فرصت شد بعدا می‌توانیم به تفاوت‌های جامعه اطلاعات و جامعه اطلاعاتی بپردازیم.
▪ پس بپردازیم به نگاه توصیفی و به قول شما descriptive از جامعه اطلاعات! چه کسانی، چنین نگاهی دارند؟
ـ تدوین‌کنندگان بیانیه اصول تشکیل جامعه اطلاعات، نگاهشان به جامعه اطلاعات، information society، توصیفی است و ما هم باید نگاهمان، توصیفی باشد. این بیانیه می‌گوید: جامعه اطلاعات باید فراگیر و مردم‌محور باشد. تمام افراد باید بدون هیچ تبعیضی، از حق آزادی اندیشه و بیان و برقراری ارتباط و دسترسی برابر به اطلاعات برخوردار باشند و به هر اطلاعات دلخواه دسترسی داشته باشند.
▪ با نگاه معیاری و نرماتیو به جامعه اطلاعات، در این باره چه می‌توان گفت یا چه گفته‌اند؟
ـ جایی که نرم‌ها و استانداردها مطرح می‌شوند، آنجا و آن هنگامی است که می‌خواهیم پروژه‌ای را پیاده کنیم. در واقع پس از بیانیه اصول، برنامه عمل یا Action Plan مطرح است و نگاه نرماتیو، اینجا اعمال می‌شود. در برنامه عملWSIS ، نه بحث نومینال و نه نگاه دسکریپ‌تیو، مطرح است بلکه از اینجا به بعد، باید از یک پروژه، صحبت کرد: پروژه جهانی شکل‌گیری جامعه اطلاعات. در اینجا بعضی استانداردها، کمی و بسیاری هم کیفی‌اند. مثلا سال ۲۰۱۵، سالی است که سال پایانی پروژه جامعه اطلاعات در سطح جهان است یعنی سال هدف.
▪ و کمیت‌ها و کیفیت‌های دیگری که احتمالا به خود دولت‌ها و کشورها مربوط است، همین‌طور است؟
ـ بله، مثلا دسترسی به اطلاعات باید به قیمت و با تعرفه‌ای باشد که در بظاعت و استطاعت همگان باشد. حال از کشوری به کشور دیگر میزان آن فرق می‌کند و سال به سال به‌ خاطر پیشرفت فناوری، مصداق و معنی آن، در تحول است. در بعد اجرایی، دولت‌ها باید راهبرد الکترونیکی داشته باشند و بخش خصوصی، جامعه مدنی و سازمان‌های مردم-نهاد خود را به ‌تدریج وادارند وارد میدان عمل شوند و در مهلتی معین، سهم دولت به صفر نزول کند و سهم سایرین، به صددرصد برسد. در ضمن علاوه بر دولت، بخش خصوصی، جامعه مدنی و سازمان مردم-نهاد، مجامع بین‌المللی و جهانی یا منطقه‌ای، هم ناظرند و هم عامل جمع و جورکننده و انسجام بخش.
▪ شما در توضیح‌هایتان، به نگاه اسمی، توصیفی و معیاری به جامعه اطلاعات اشاره کردید اما در مورد inspiration تاکنون اشاره‌ای نکردید. اصلا منظور چیست؟
ـ منظور من از inspiration الهام گرفتن از فرهنگ خودی و از دیگران برای غنی ساختن پروژه جامعه اطلاعات و هنرمندانه شکل دادن به آن در شرایط بومی است بطوری که با سنت‌های ما درنیفتد و از طریق آشتی با سنت، فرهنگ و تمدن ما را ارتقا دهد.
▪ اما آیا ما توانسته‌ایم از طرح جامعه اطلاعات، الهام بگیریم و سنت و مدرنیته را با هم آشتی بدهیم؟
ـ اینجا وآنجا و جسته‌وگریخته، آری؛ توانسته‌ایم کارهای خوبی بکنیم اما در مجموع نه! نوع نگاه ما به خود و به جهان، هنوز دستخوش دگرگونی‌های شدیدی است و تا رسیدن به یک اجماع ملی و تدوین دستور کار ملی، فاصله داریم. سخنرانی سید محمد خاتمی در آذرماه ۸۲ در ژنو، برای بساری از حاضران در ژنو، منبع الهام بود و منبع الهام شد چون او و دولتش، به واقع از بحث‌های جامعه اطلاعات، الهام گرفته بودند و در آن، فرصت‌هایی بی‌کران برای تقویت تنوع زبانی و هویت فرهنگی و افزایش ظرفیت‌های انسانی و مهارت‌های زندگی در چنین عصری را تشخیص داده بودند. جامعیت «تکفا» گویای چندوچون این الهام گرفتن بود و نتیجه الهام نگرفتن یا جور دیگری الهام گرفتن از مبحث جامعه اطلاعات را می‌توان در دولت نهم مشاهده کرد.
▪ نظرتان در مورد روند فعلی پیشرفت برنامه جامعه اطلاعات در ایران چیست؟
ـ برای آنکه این روند را ارزیابی کنید مقایسه کنید وضع IT را با وضع فناوری نانو در ایران. در سال ۸۰ فناوری نانو برای ما مطرح نبود اما زیربنای تکفا در سال ۸۰ ریخته شد به ‌طوری‌که دو-سه سال بعد، همه چیز برای اجرای آن آماده بود: پول، قانون، سازمان و مدیریت. تنها چیزی که نبود و یا لنگ می‌زد بخش مشاوره و مهندسی فاوا بود که آن هم به سرعت رشد کرد. اما با شروع کار دولت نهم و آغاز دور دوم فعالیت‌های شورای عالی اطلاع‌رسانی با ریاست و مدیریت جدید، رشته‌ها پنبه شدند. در مقابل نانو فناوری که در سال ۸۰ هیچ نداشت جز یک نام، اکنون همه چیز دارد: باشگاه دانش‌آموزان، همایش دانشجویی سالانه، کنفرانس‌های بین‌المللی در ایران، شرکت‌های نانوشیمی، نانوفیزیک، نانوپزشکی،
ـ نانو مهندسی، نانومواد، نانوزیست فناوری، نانوالکترونیک، نانومحاسبات، مرکز مشاوره و ستاد ویژه توسعه نانو فناوری، شبکه‌سازی اینترنتی، آزمایشگاه‌های نانو و شرکت‌های نانو برای ثبت اختراع و اخذ پَتِنت به صورت برخط (آنلاین)، همچنین فرآورده‌ها و کاربردهایی در نساجی، نفت و گاز و پتروشیمی، خودروسازی و داروسازی و در راس این همه دستاورد پژوهشگاه‌هایی با صادراتی چند ده میلیارد تومانی در سال به‌ طوری‌که در سال ۸۵ و ۸۶ ایران دارای رتبه اول در صادرات نانو در کشورهای اسلامی بود و اگر در سطح جهان دارای رتبه ۴۷ (در سال ۲۰۰۲) بود، در سال ۲۰۰۵ به رتبه ۲۶ رسید و می‌رود تا در سال ۲۰۱۵ رتبه ۱۵ را در جهان از آن خود کند. اما باید توجه کرد که آن‌ها یعنی ستاد ویژه نانو، محاسبات یا به قول ما فاوایی‌ها، رایانش‌های خود را روی ابررایانه‌ای انجام می‌دهند که در نوع خود بی‌نظیر است. بنابراین محور تمام توسعه‌های امروز در هر بخشی، فاوا است.
سال ۱۳۸۱، شعار ITU برای روز جهانی مخابرات، چنین بود: «فاوا برای همه»! و البته برای همه چیز و همه کار. به این خاطر است که شعار سال ۸۳ اتحادیه چنین بود: «فاوا، هادی توسعه پایدار» و در سال ۸۴«برای ایجاد جامعه اطلاعات، اکنون وقت عمل است!»، سالی که ما جازدیم و وقت عمل را به بطالت سپری کردیم چون با جامعه اطلاعات، سیاسی و ایدئولوژیک برخورد کردیم و به آن نامی تحقیرکننده و تحقیرآمیز دادیم: «جامعه اطلاعاتی»! به طوری که برخی اطلاعاتی‌ها، اول نظرشان جلب شد و به ژنو رفتند و چون چیزی اطلاعاتی نیافتند از رفتن خود پشیمان شدند و به من می‌گفتند : WGIG هیاهو برای هیچ است!
▪ به امید آن که در فرصت باقی مانده تا سال ۲۰۱۵ این کم‌لطفی‌ها جبران شود، با تشکر از شما بابت این گفت‌وگو.
منبع : مدیا نیوز


همچنین مشاهده کنید