چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
آخرین وسوسه «مسیح»
۱) خوشتان بیاید یا نه، کتابهای «هیوا مسیح» در این وانفسای نشر شعر و به خصوص در سالهای اخیر، نسبتا خوب فروش میرود. مبارکاش باشد البته و ناز شست و مفت چنگاش. این هم برای خودش هنری است که هم بتوانی شعرت را از افتادن در گودال ابتذال دور نگه داری و شاعری جدی و مدعی باشی و هم نقبی بزنی به دل خوانندگان و جایی باز کنی برای خودت. نمونهاش هم چندتایی بیشتر نیست در این سالهای اخیر و مصداقاش «شمس لنگرودی» و «سیدعلی صالحی» و «قیصر امینپور» و این اواخر «گروس عبدالملکیان». نکته جالب توجه برای من مسیری است که «مسیح» در این سالیان پیموده و در پی یافتن رمز و رازی هستم که از یک سو شعر او را برای عوام دلنشین جلوه میدهد و از دیگر سو برخی اهالی حرفهایتر را گاهی چنان ذوقزده کرده است که از نام او برای ترمینولوژی شعری خاص بهره جستهاند و «از شعر نیمایی تا شعر هیوایی» را بر جلد آنتولوژی منتخب خود حک کردهاند؛ گر چه این قول اخیر شوخی چندان بانمکی نیست. هست؟!...
۲) «هیوا مسیح» آدم همهفنحریف و باهوشی است. با مروری بر گزیده اشعار او و مداقه در تاریخ نشر مجموعههایش میتوان دریافت که او این قابلیت را داشته است که با شعر مقبول هر دوره به مدارا برسد و شعر خود را به آن نزدیک کند. نکوهش نمیکنم این خصیصه را، چراکه تا استعدادی نباشد، محال است که شاعر بتواند محصول اندیشهاش را با سلیقه خوانندگان روزگارش تطبیق دهد، گیرم که به گمان من ارزش آن باشد که شاعر بتواند شعری بسراید که مذاق شعرخوانان را تغییر دهد و سطح سلیقهشان را فراتر ببرد نه اینکه شعرش را به میل و مطلوب آنان بدل کند. کتاب اول «هیوا مسیح» نشان میدهد که او شعر دهه ۶۰ را خوب درک کرده و خوانده و توانسته المانهای مقبول آن دوران (چون نگاه رمانتیک تا حدی مدرن شده، سادهگویی و چرخاندن روایت شعر از اول شخص مفرد به دوم شخص مخاطب و...) را به شکلی آبرومند در شعرش به کار گیرد. با این حال شعر او از ابتدا مثل یک میوه پیوندی است. قدری از این و قدری از آن و قدری از دیگری و دیگریها. گاهی پیوند گرفته و ثمرهاش ماکول از آب درآمده و گاهی هم که جنس ناجور بوده، محصول هم فنا شده است. اگر چه میتوان گفت که در اکثر شعرهای این کتاب؛ یک طرف پیوند «شمس لنگرودی» بوده است:
همین که باد/ بیاید و بگذرد/ از کنار پنجرهام/ با بویی/ یا آوازی دور/ مرا بس/ از این همه بادهای جهان(ص۱۷- متن کتاب).
۳) در کتاب دوم او «من پسر تمام مادران زمینم»، همین شگرد ادامه یافته است. با این تفاوت که اینبار پای ثابت پیوندها- دستکم از جنبه زبان و دست بالا از حیث ساختار- «سیدعلی صالحی» است. «مسیح» در این کتاب هم هنوز به استقلال فکری و زبانی نرسیده است و اگر چه کوشیده است تا حد امکان محدوده شعرش را مشخص کند، اما آنقدر به شاعران موفق آن دوران وابسته است که شاعر خودمختاری به نظر نمیرسد. قرابت زبان و نوع نگاه او با شعری که «صالحی» از آن به عنوان «گفتار» یاد میکند، در اکثر قطعههای این کتاب توی چشم میزند. هر چند «مسیح» در به کارگیری زبان معیار جسورتر عمل میکند و تمایل کمتری به سمبولیسم مستتر در شعر «صالحی» دارد، اما محصول کارش در اکثر اوقات «عاشق شدن در دیماه...» و «نامهها» را به یاد میآورد. اگر چه خود او در گفتوگویی به شدت این تاثیر را انکار میکند، اما حتی در یکی از زیباترین شعرهای این مجموعه هم نمیتوان تاثیر مذکور را نادیده گرفت:
میخواهم در ماهترین ایستگاه زمین/ در محرمترین ساعات ماه/ گریه کنم/ میخواهم کمی دورتر از شما/ کمی نزدیکتر به ماه/ بمیرم(ص۸۲ ـ متن کتاب).
قیاس کنید با سطرهایی از «نامهها»:
میخواهم به جنوب بیندیشم/ میخواهم به آن پرنده خیس، به آن پرنده خسته.../ به خودم بیندیشم/ گاهی اوقات مجبورم حقیقتی را پس گریههای بیوقفهام پنهان کنم(مجموعه اشعار سیدعلی صالحی- نشر نگاه، ص۳۳۹).
۴) این تاثیر حتی در کتاب بعدی «هیوا مسیح» پررنگتر هم میشود. در کتاب «همسایه...»، منادای «همسایه» گاهی انگار جانشین «ری را»ی «صالحی» میشود. هر چند شاعر آنقدر از هوش و استعداد بهره دارد که با چاشنی بازی زبانی(تکنیک مورد علاقه شاعران دهه ۷۰) و مقادیری تم عرفانی، شعرش را از تهمت رونویسی تبرئه کند، اما باز هم نمیتوان چهره شفافی از او را در پس شعرهایش یافت. در حقیقت اگر چه شعر او در لایههای اصلی و زیریناش ریشه در رمانتیسیسمی ملودراماتیک دارد، اما آنقدر خلاق هست که گاهی به چموشیهای ذهناش تن دهد و با نیمنگاهی به بینش «احمدرضا احمدی» و متافیزیکگرایی «شعر حجم» کماکان اصالت «پیوندی بودن» شعرش را حفظ کند:
همسایه!/ از عادت چراغ روشن که رد شوم/ میروم کمی هوای صبح زود به خانه میآورم/ میروم چشمهای خیره در غروب میآورم/ میآورم کنار پنجره نگاه کنند،/ ببینند که چقدر هوای خسته میان پنجرههاست(ص۱۲۵-متن کتاب).
۵) اما آنچه «هیوا مسیح» را در میان شعرخوانان نه چندان حرفهای و حتی عامه تا حدی مطرح ساخته است از کتاب «شبانی که دستهای خدا را میشست» آغاز میشود و با کتابهای پیاپی «کتاب آب» و «شطح نو» ادامه مییابد. این بحث را با یک پرسش باز میکنم. کدام شاعر در طول ۳۰ سال اخیر همواره پرهوادار مانده، طوری که هم صدا و سیما که چندان با شعر و شاعران نو میانه ندارد شعرهایش را مثل نقل و نبات در برنامهها به کار میگیرد و هم اقشار مختلف جامعه- از مذهبی چند آتشه بگیر و بیا تا بچه محصل عاشقپیشه و همینطور بیا تا اهالی «ذن» و «مدیتیشن» و باز بیا تا روشنفکران سیاسی و غیر سیاسی و تنها منتقدان شعر را (آن هم به خاطر خبث طینتشان) استثنا کن- شعرش را میخوانند و حفظ و زمزمه میکنند؟ ها!... همین است... «سهراب سپهری». «سپهری» الگوی بیشکست تمام این سالهاست. نگاه مهربانانه «سپهری» به طبیعت و سرخوشی بیدلیل و شعر بیآزار و مبتنی بر امر قدسی لائیک او، وی را به یک شاعر همهپسند بدل ساخته است. «هیوا مسیح» هم در سه کتابی که نام بردم، به این الگوی مقتدر اقتدا میکند و سعی میکند پا جای پای او بگذارد. در حقیقت تلاش «مسیح» آن است که نسخه بهروز شده «سپهری» باشد و لابد در این راه موفق بوده که شعرش مقبول جامعه شعرنخوان این روزگار افتاده است. اگر چه در ابتدا قدری محتاط است و عرفانبازیاش بر سایر المانهای شعرش میچربد، اما به مرور زمان، از آنجا که شاعر باتجربهای هم هست، سعی میکند تمام سطوح شعرش را به تعادل برساند و شعری بسراید که ظاهری سادهفهم داشته باشد و به قول براهنی «جایی را نکوبد». این است که در نخستین کتاب از این تریلوژی زبان مناجات را وام میگیرد و شروع میکند به راز و نیاز که:
صبورا!/ تپهای سکوت، نصیب دوردست میکنی/ گنج پنهانی، نصیب خاک... /گریه کودکان و زخم آدمی/ فقر دشت و راههای بینشان،/ نصیب من. / رحیما!/ چه دوستترم میداری! (ص۱۵۰-متن کتاب). «هیوا مسیح» در این مجموعه از سهراب رکتر است و حرفاش را بیواسطه و استعاره میزند. اما از «کتاب آب» به بعد، درگیر شعری مستعار میشود با عرفانی مستعار و بیقاعده و نفسی بر آمده از جای گرم که بنمایههای قدسیگرایی طبقه بورژوا هم در آن به چشم میخورد:
فهم آب ساده است/ فهم آب همچون فهم خویش ساده است/ اگر در سحرگاه سکوت/ یا شبانه کسی/ سر فرود آوری بر چاه دور(ص۱۸۴- متن کتاب).
و در کتاب «سطح نو» چاشنی «بایزید» را هم به شعرش میافزاید و در هیات مرشدی اهورایی و مربوط به عالم بالا ( که البته بهجای ردا شلوار جین میپوشد و سوار ۲۰۶ میشود لابد) به مقاماتی میرسد که مپرس:
گفت: سالی در نیویورک بودم/ کسی گفت:/ چگونه عارفی تو/ که عارف در بیابان است!؟/ گفتم: چون بیابان در من است(ص۳۱۶- متن کتاب).
به این ترتیب کاملا از جو عرفانپسند و سهراب دوست جامعه به سود خودش و شعرش استفاده میکند و سعی میکند تا دنیا و آخرت را باهم داشته باشد. این موفقیت کوچک و سهلالوصولی نیست. گیرم قدری ابنالوقت مآبانه باشد، ولی نمیشود آن را نادیده گرفت و یکسر تکفیرش کرد. مَثل «هیوا مسیح» در شعر برای من مَثل «سپیده شاملو»ست در داستان...
۶) اما در «کتاب هیچ»، «مسیح» چرخشی دوباره دارد به سوی نگاه رمانتیک و کلان روایتهای کلاسیک از زندگی و مرگ و ناامیدی و اندوه. اینبار هم او فرمول تجربهشده و امتحان پسدادهای را در شعرش به کار میبندد و باز هم شعرش را با نبض بازار هماهنگ میکند. البته با کلامی به مراتب پختهتر از گذشته و نگاهی خلاقتر. تلاش او در ارائه تصویرهای بکر در این کتاب بیشتر به چشم میآید. او هنوز فرصت تجربه دارد. آخرین وسوسه او روی آوردن به زبان عامیانه و قصههای فولکلور است و مجالی برای پرداختن به آن نیست متاسفانه...
۷) من هیچ جای این متن به «هیوا مسیح» انگ «پوپولیست» نزدم. هر چند گاهی در خلوت خودم فکر میکنم که مابین «آنتونی رابینز» و جناب «فروید» قطعا باید فرقهایی باشد....
عنوان مطلب برگرفته از رمان «نیکوس کازانتزاکیس»
تبعید به شما
(مجموعه شعر)
هیوا مسیح
انتشارات نگاه
۱۳۸۶
۲۲۰۰ نسخه
تبعید به شما
(مجموعه شعر)
هیوا مسیح
انتشارات نگاه
۱۳۸۶
۲۲۰۰ نسخه
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست