«روزی که حسنی مرد شد»؛ سینمای کودک در حاشیه

روزی که حسنی مرد شد یک فیلم بلند سینمایی، سرشار از جلوه های ویژه کامپیوتری و صحنه های ترکیب است که مطمئنا برای کودکانی که عمرشان پای کامپیوتر و بازی های رایانه ای صرف می شود جذاب و دیدنی است (البته اگر جلوه های کامپیوتری اش قابل باور باشد، همه جوامع مخصوصا سینماگران باید بدانند که دیگر نمی شود این روزها کودکان را دست کم گرفت.)
روزی که حسنی مرد شد از فیلم های خرداد سال ۱۳۸۷ یکی از دلخوشی های دنیای کودکان در سینما بود، اما انگار نه تنها سینماگران علاقه ای به این نوع از تولیدات ندارند، بلکه به علت کم بودن این گونه و فاصله گرفتن کودکان و خانواده ها، با گذشت زمان مخاطبان به این فقدان عادت کرده و حتی با اکران چنین فیلم هایی دیگر استقبال نمی کنند، البته که روزی که حسنی مرد شد علاوه بر بی مهری سینماگران با اطلاع رسانی و تبلیغاتی سطحی و غیر فراگیر نیز روبه رو بود.
البته که با حمایت آموزش و پرورش و البته به مدد کثرت دانش آموزان این فیلم در تهران دیده شد.اما کودکان این منطقه چه گناهی کرده اند؟ نمی دانیم این فیلم حکایت ساده چراغ جادویی را روایت می کند.حسنی پسر فقیری است که با مادر خود روزگار را به سختی و تنگدستی می گذراند (روایت فقر از دید کودکان، همیشه یادآوری کارهای مجیدی بوده است، بچه های آسمان)روزی برای فروش بز خود که او را دوست دارد، به سمت بازار حرکت می کند، در راه به جادوگری برخورد می کند که در ازای یک بطری پر از دود، بز را از حسنی می خرد (حکایت جادوگر و لوبیای سحرآمیز)
بطری ستونی از دود در حیاط خانه حسنی تشکیل می دهد که حسنی را به آسمان ها می برد، حسنی در بالای ابرها وارد خانه غول می شود و در آن جا با تخم مرغ طلا از خانه غول فرار می کند.بار دوم حسنی باز هم به دنیای بالای ابرها می رود، وارد خانه غول می شود و جعبه موسیقی را که ظاهرا سال ها پیش متعلق به جادوگر پیر بوده می دزد.هنگام فرار از دست غول، جادوگر به کمک حسنی می آید و غول را در بطری سحرآمیز گیر می اندازد.
این طور که مشخص است فیلم به نوعی اقتباسی است از جک و لوبیای سحرآمیز یا کمی تغییر و تلفیق با (حسنی معروف و شیشه عمر دیو)
ای کاش یکی از داستان های کهن و قدیمی فرهنگ در قالب تصویر برای کودکان روایت می شد.
جالب ترین وجه این سینمایی مربوط به زمان اکرانش می باشد که در اوج امتحانات کودکان بوده است (خرداد ماه).
فروش ۲۰۰ هزار تومانی این فیلم حاکی از نداشتن جذابیت های بصری می باشد.
این سینمایی در مدت ۸۰ دقیقه توسط هنرمندان بروجردی ساخته شده است.
این که چگونه باید دوباره بچه ها را با سینما آشتی داد و چراغ سینمای کودک را روشن کرد امری است که به سیاست های پیش گرفته توسط تهیه کنندگان بستگی دارد.
روزی که حسنی مرد شد اولین تجربه سینمای ایران در زمینه تلفیق انیمیشن و سینمای زنده و تصویرهای واقعی بوده است، به همین دلیل شاید در خور اطلاع رسانی و تبلیغات بیشتر و گسترده تری بود.
در هر صورت این روزها چشمان کودکان ما شاهد تصاویر و قصه های در حد و اندازه سنشان نیست چندی پیش شبکه دوم سیما به یاد گذشته ها برای سیراب کردن دیدگان تشنه کودکان دست به کار جالبی زد و سینمای زی زی گولو، کلاه قرمزی و ... این روزها جای خود را به تولیداتی غیر ایرانی و غیر واقعی داده اند آثاری سرشار از تخیلات غیر منطقی و تصاویر خشن که هیچ سنخیتی با روح و روان بچه ها و تربیت ایرانی شان ندارد.
امیدواریم روزی برسد که سینماگران و تهیه کنندگان به سینمای کودک روی خوش نشان داده و با استقبال کودکان و خانواده ها نیز روبه رو باشیم.

منبع : روزنامه خراسان