دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
کودک آزاری در ایران بدون راهکار عملی
پدیده کودک آزاری و روند رو به رشد آن در ایران، فعالان جامعه مدنی، کارشناسان و برخی از مسوولان را به فکر یافتن راه حل انداخت. توجه ویژه به این موضوع از حدود یک دهه پیش آغاز شد.
در این میان برخی از فعالان این حوزه همانند «سعید مدنی» به بررسی و تحقیق در مورد کودک آزاری پرداختند. همین امر سبب مصاحبهای با سعیدمدنی شد که در پی میخوانید:
▪ در ابتدا حیطههای کودک آزاری را تعریف کنید؟
ـ کودک آزاری در تعریف نهایی به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که سلامت جسمی و روانی کودک را به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در معرض خطر قرار میدهد. تا مدتهای طولانی تاکید بر رفتارهایی بود که به صورت مستقیم به کودک آسیب وارد میکرد مانند ایراد ضرب و جرح یا سوزاندن اما به تدریج آزارها دامنه وسیع تری را در برگرفت. به تدریج کارشناسان متوجه شدند که ریشه بسیاری از اختلالات روانی در بزرگسالی، در کودکی است. به طور مثال در مطالعه ای در خصوص روسپیگری مشخص شد که بخش قابل توجهی از زنان و کودکانی که افدام به خودفروشی میکنند دخترانی بودند که در کودکی مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند. بنابراین دیگر دایره آزار کودکان دایره وسیعی از آزارهای جسمی، جنسی، روحی، روانی و غفلت است. به طور مثال پدر و مادری که به تامین لباس و غذای کودک توجه نمیکنند نیز کودک آزاری انجام میدهند. اگر کودک از لحاظ امکانات آموزشی و بهداشتی مورد توجه قرار نگیرد، مورد کودک آزاری واقع شده است.
▪ چرا در ایران با این پدیده رو به رو هستیم؟
ـ نخست باید بگویم که کودک آزاری مختص ایران نیست. درهمه کشورها و جوامع کودک آزاری مشاهده میشود. برای جلوگیری از سوء استفاده مصطلح باید بگویم در عین حال که مشکلات اجتماعی از جمله کودک آزاری در همه کشورها وجود دارد اما روند آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. یعنی این که ممکن است در کشورهای پیشرفته نیز کودک آزاری مشاهده شود، اما اقدامات و توجهاتی که به این موضوع میشود، روند این معضل را کند کرده است. اما آنچه این مسئله را در ایران بسیار جدی کرده است، روند صعودی کودک آزاری در کشور است. باید به این نکته توجه داشت که این مسئله باید در اولویت بررسی مسائل اجتماعی گنجانده شود. دلیل این امر نیز این است که از لحاظ تاثیر این پدیده بر کودک آزار دیده است، به طور قطع وی در بزرگسالی نمیتواند فرد موثری در جامعه باشد. بنابراین ممکن است به لحاظ طولانی بودن اثرات کودک آزاری تاثیر منفی بر نیروی انسانی جامعه داشته باشد. از لحظ شیوع جمعیت مورد آزار نیز این موضوع از اهیمت ویژهای برخوردار است.
▪ باورهای سنتی و مسائل مذهبی را در شیوع یا کاهش این امر چقدر موثر میبینید؟
ـ در ایران مانند بسیاری از کشورها آداب و سنن جاری نقش موثری در کاهش و افزایش این پدیده دارد. اما نمیتوان ارزیابی قطعی دراین حوزه داشت. مطالعات نشان داده در جوامع مذهبی در مقایسه با غیر مذهبی آزار کمتر است. گرایش عمومی در ادیان معطوف به حمایت از کودک است. اما این به آن معنا نیست که در میان این رسوم و سنتها مواردی از آزار وجود ندارد. به طور مثال در بخشی از جامعه ایران ختنه دختران مطرح است. این خودنوعی از آزار محسوب میشود. در همین حال تفکر سنتی در جامعه وجود دارد که کودکی که بعد از دو یا سه سالگی امکان کنترل ادرار را ندارد، میسوزانند و یا تنبیهات سخت جسمی میکنند. این تفکر حاصلش فاجعه است. در پزشک قانونی مواردی زیادی از این کودکان وجود دارد. اما باید گفت مذهب در ایران آثار دوگانه ای دارد، از یک سو توجه به کودک، اهمیت به پرورش و مهربانی با کودک و از طرفی نیز مالکیت کودک از سوی پدر و پدربزرگ پدری است. این تلقی آثار بسیار سویی به همراه داشته است. پدر به اعتبار این که مالک کودک است برای خودش به طور مشروع این حق را قائل شده که هر بلایی میتواند بر سر کودک بیاورد. انگیزه پدر ممکن است در این راستا انگیزه مثبتی باشد اما باید به این نکته توجه داشت که با رفتاری غیر انسانی سروکار داریم که کودک آزاری محسوب میشود. رویکرد مذهب در ایران رویکردی متضاد است که آثار مخرب و مثبت به همراه دارد.
▪ عواملی که در شیوع کودک آزاری تاثیرگذارند، چه عواملی هستند؟
ـ به نظر من یکی از دلایل و شواهد نشان دهنده شیوع کودک آزاری عوامل اقتصادی و اجتماعی است. درمطالعات نشان داده شده که در خانواده های معتاد احتمال وقوع آزار بالاتر است. روند رو به رشد اعتیاد در ایران نیز موجب افزایش روند کودک آزاری میشود. مشکلاتی که در این حوزه نقش ایفا میکنند، به شکل زنجیره ای به هم پیوند خورده اند. در مطالعات نشاده داده شده که در خانواده های پرجمعیت کودک آزاری بیشتر از خانواده های کم جمعیت است. همچنین در خانواده های طلاق یا خانواده هایی که به نوعی مشکل دارند آمار کودک آزاری بیشتر است. نکته حائز اهمیت دیگر در این پدیده اقتصاد است. این امر نیاز به توجه جدی دارد. در خانواده های فقیر شیوع کودک آزاری بیشتر است. در حالی که شاخص فقر و نابرابری در ایران روند نامطلوبی را طی میکند، افزایش جمعیت خط فقر کودک آزاری را نیز افزایش میدهد. بنابراین در حالی که فکر میکنم باید به عامل فرهنگی نقش دین و مذهب توجه داشت اما عوامل دامنه دار هستند و عامل فرهنگی حرکتش درایران کندتر از دیگر عوامل است.
▪ دلیل حرکت کند عوامل فرهنگی در چیست؟
ـ منظورم تغییر عامل فرهنگی است. دین عامل تاثیرگذار است. تاثیر در دوره های کوتاه مدت و میان مدت تغییر چندانی نمیکند، اما عاملی مانند اقتصاد ظرف چندماه تاثیر خود را میگذارد. اگر در نظر بگیریم که یک سوم خانواده های ایرانی مستاجر هستند و مالک نیستند، افزایش ۴۰ درصدی اجاره بها در مسکن آثار خیلی جدی خواهد داشت که یکی از مهم ترین آن ها آزار کودکان است.
در این بخش باید به نقش ناکارآمد سازمان های اجتماعی نیز اشاره کرد. بخشی از بودجه و منابع مالی دراختیار دستگاه ها و متولیان حوزه کودکان قرار دارد. این گروه باید آموزش و مدیریت اقتصادی و اجتماعی را برای کاهش این امر در دستور کار قرار دهد. دراین زمان فاجعه زمانی رخ میدهد که خود این مراکز از افرادی استفاده کنند که برای ارتباط با کودکان آموزش ندیده اند و آن ها را مورد آزار قرار میدهند، مانند حادثه ای که در زنجان رخ داد. موارد بسیاری از این دست وجود دارد که کمتر گزارش میشود.
▪ در حال حاضر براساس آمار، کودک آزاری از قشر کم درآمد به قشر متوسط وارد شده است، دلیل این امر را در چه میبینید؟
ـ مسئله اصلی این است که کودک آزاری فقط به عوامل اقتصادی خلاصه نمیشود. عوامل متعددی در این حوزه وجود دارد. مانند عوامل فردی که فرد آزار دهنده دچار اختلال روان باشد.
▪ یعنی این که گفته میشود کودک آزاران بیمار روانی هستند، صحیح است؟
ـ خیر قطعاً اینطور نیست. درست است کسی که آزار میدهد قطعاً از شخصیت انسانی اش دور شده است، اما به این معنا نیز نمیتواند باشد که هرکس که کودک را آزار میدهد دچار اختلال روانی است. دستهای از عوامل خانوادگی است. در میان پدران و مادرانی که تحصیلات کم دارند، زوج های جوان این امر شایع تر است. عوامل محیطی نیز در این حوزه نقش دارند. محل سکونت یکی از این موارد است. به طور مثال حادثه «پاکدشت» که به ۲۷ کودک تجاوز شده و سپس آن ها را به قتل رسانده بودند. در مناطقی که کودکان مجبور به کارند نیز آمار کودک آزای بیشتر است.
▪ مناطق جغرافیایی نیز در افزایش یا کاهش کودک آزاری موثرند؟
ـ در ایران مطالعه ملی به تفکیک منطقه نداریم. اما میتوان گفت محیط جغرافیایی از عوامل تاثیرگذار است. به طور مثال فقر در «سیستان» بیشتر از «تهران» است. امکان افزایش کودک آزاری نیز به تناوب بیشتر میشود. در مناطق جنوب تهران نسبت به شمال تهران کودک آزاری بیشتر است. کودک آزاری تک عاملی نیست. ببینید در خانواده فقیر مشکل اقتصادی وجود دارد اما مثلاً ساختار خانواده حفظ شده است. اما در خانواده متوسط مشکل اقتصادی کمتر است ولی ساختار خانواده حفظ نشده است؛ پس امکان کودک آزاری درخانواده متوسط بیشتر میشود. در یک نگاه در خانواده های پر درآمد کودک آزاری روحی روانی بیشتر است، در خانواده های کم درآمد کودک آزاری جسمی و جنسی بیشتر دیده میشود.
▪ به کودک آزاری جنسی اشاره کردید، مسئلهای که به دلیل سنت و باورهای دینی کمتر در خصوص آن صحبت میشود. در این خصوص تاکنون تحقیقی انجام شده است؟
ـ در این خصوص تاکنون چند تحقیق انجام شده است. کودک آزاری جنسی از موارد حاد کودک آزاری محسوب میشود و سازمان پزشکی قانونی این موارد را مورد بررسی قرار میدهد. در عین حال کودکان آزار دیده جنسی نگران هستند و ترجیح میدهند که این آزارها را اعلام نکنند. آزار جنسی از مواردی است که بیشتر توسط آشنایان و نزدیکان انجام می شود و خانواده ها هم تمایل دارند که کمتر این موضوعات مطرح شود زیرا سرنوشت خانواده دگرگون میشود. این موضوع در حالتی که تبعات جدی داشته باشد و موجب بارداری و آثار سخت جسمی و روحی شود به پزشکی قانونی ارجاع و جنبه قضایی پیدا میکند. در واقع آنچه دیده میشود نوک کوه یخ است. براساس آمار، دختران بیش از پسران مورد کودک آزاری قرار می گیرند و زودتر از پسران نیز گزارش میدهند.
▪ دلیل عدم گزارش پسران در چیست؟
ـ عوامل متعددی دارد. از یک سو دختران حساسیت ویژه ای دارند و والدین نیز توجه متفاوتی دارند. از موارد نگران کننده مطالعه ای است که در «رفسنجان» انجام شده و براساس آن درمیان دوهزار دانشآموز، حدود ۶۹ درصد اعلام کردهاند مورد آزار قرار گرفتهاند اما نوع آزار در این تحقیق مشخص نیست. در مطالعه ای که در سال ۸۰ در تهران انجام شده ۳۱ درصد دانش آموزان راهنمایی به نوعی دچار آزار جنسی شده بودند که این رقم قابل توجهی است.
▪ یکی دیگر از مسائل، عدم اطلاع رسانی پزشکان در این حوزه است. چرا پزشکان با مشاهده چنین مواردی گزارش نمیکنند؟
ـ این یک مسئله خیلی مهم است. اگر پزشکی در گوشه ای از روستاهای ایران یک مورد «مالاریا» ببیند آن را بلافاصله به مرکز گزارش میدهد. اما اگر ده ها مورد آزار جسمی و جنسی را ببیند الزامی به اعلام ندارد. نکته اصلی این است که در کشور ما سیستم گزارش دهی کودک آزاری وجود ندارد، نوعی نابسامانی و ناآگاهی در این حوزه دیده میشود. هیچ مرجعی مسوولین را وادار نکرده که موارد کودک آزاری را اعلام کنند.
▪ فکر میکنید الزامی شدن گزارش، پزشکان را راغب به اعلام مواردکودک آزاری میکند؟
ـ این سئوال همیشه در برابر کسانی که حساسیت دارند، وجود دارد که آیا قانون مشکلگشا است؟ در جواب باید بگویم قانون به تنهایی راه حل نیست. باید مجموعه ای از مداخلات و کنترل انجام شود. الزام به گزارش دهی، به همراه افزایش آگاهی عمومی در این حوزه و ارائه خدمات و مشاوره می تواند به سلامت روان در جامعه منتهی شود. الزامی شدن گزارش به احتمال زیاد سبب میشود که پزشکان اقداماتی را در این حوزه انجام دهند. البته نباید این موضوع را از نظر دور داشت که مشکلاتی نیز بر سر راه پزشکان به وجود می آید مانند رابطه پزشک و بیمار و احتمال کاهش اعتماد به پزشک. اما با همه این مسائل نباید سیستم گزارش دهی اجرا نشود.
▪ در حال حاضر قوانین موجود نیز در برخی موارد نمی تواند کمکی به حل این معضل کند، در مقایسه ای بین قوانین قبل و بعد از انقلاب چه تفاوت هایی میبینید، قوانین فعلی تا چه حد به احقاق حق کودکان کمک میکند؟
ـ واقعیت این است که ارزیابی قطعی در مقایسه قوانین قبل و بعد از انقلاب نمیتوانم انجام دهم. از یک سو برخی قوانین بعد از انقلاب تشدید کننده مجازات مواردی است که بزه کودک است. در عین حال نیز برخی مواردی پیدا شده که تفاوتی بین مجازات بزه دیده کودک و بزرگسال قائل نمیشود. گروه دوم قوانین نیز مشوق کودک آزاری است که این قوانین نیازمند اصلاح جدی است. در برخی از قوانین ما مانند اصل سوم در بند ۱۲ قانون اساسی آمده است: «نظام اقتصادی باید در جهت کاهش فقر و افزایش رفاه و برطرف کردن محرومیت تغذیه، کار و بهداشت باشد.» این بدان معنا است که بسیاری از زمینه های وقوع کودک آزاری کاهش مییابد. در برخی قوانین نیز مشوق کننده کودک آزاری است مانند آنچه در قانون مدنی میبینیم، ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی عقد نکاح که براساس عقد نکاح قبل از ۱۳ سالگی دختر و ۱۵ سالگی پسر منوط به اذن ولی است. از دیگر موارد مسوولیت های کیفری است. قبل از انقلاب سیاست قضایی چند مرحله ای بود به این معنا که تا یک سنی هیچگونه مسوولیت کیفری متوجه افراد نبود، از ۱۴ سال به بعد افراد مسوولیت داشتند اما نه به اندازه مسوولیت بزرگسالان. از ۱۸ سال به بعد نیز وضعیت واحدی شامل همگان میشد. مانند قوانین بسیاری از کشورهای پیشرفته. اما بعد از انقلاب این قانون دو مرحله ای شد. دختر ۹ ساله و پسر قبل از ۱۴ سال یک مسوولیت داشت و اگر فرد ۱۴ سال و یک روز میشد، مسوولیتش همانند یک فرد ۲۰ ساله است. این قوانین است که باید اصلاح شود.
سعید مدنی کارشناس و فعال مدنی درباره کودک آزاری
منبع : جامعهشناسی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست