جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

قالیباف را باید از نو شناخت


قالیباف را باید از نو شناخت
بالاخره بعد از مدت‌ها گمانه‌زنی درباره حضور یا عدم حضور دکتر قالیباف در انتخابات آینده ریاست جمهوری‌، قالیباف بر شانس مسلم خود برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری چشم بست و اعلام نمود در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری داوطلب نیست.
این در حالی است که در طول ماه‌های گذشته، گمانه‌زنی‌های متعددی درباره رفتار انتخاباتی شهردار تهران در رسانه‌ها مطرح شده بود. در این میان قالیباف نیز مانند دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از گزند تخریب برخی مدعیان اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی در امان نبود.
در میان استقبال خوبی که نخبگان و دانشگاهیان و شهروندان تهرانی از نامزدی احتمالی قالیباف می‌کردند، برخی نیز تلاش کردند تا قالیباف را از نگاه عینک سیاهی که بر چشمان خود زده بودند ببینند و هر بار اتهامی به قالیباف نسبت دادند .
گروهی سیاسی که مدعی حمایت از دولت نیز بودند، عملکرد قوی قالیباف در شهرداری تهران را به انتخابات ربط می‌دادند و می‌گفتند : قالیباف برای کسب آرای مردم و پیروزی در انتخابات این کارها را می‌کند.
هر چند اگر کسی برای جلب رضایت مردم کار مثبت انجام دهد اشتباهی نکرده، اما واقعیت این است که برخی نیز که قانوناً باید با شهردار تهران و شورای منتخب مردم تعامل و همکاری می‌کردند بر اساس همین برداشت‌ها، رفتاری نادرست با شهردار محبوب مردم کردند.
آنها با این گمانه سیاسی که شهردار تهران نامزد بالقوه ریاست جمهوری است و با مدیریتی که وی دارد در صورت کمک تبدیل به چهره‌ای محبوب‌تر از وضعیت فعلی می‌شود از بدیهی‌ترین وظایف قانونی و اخلاقی در قبال مدیریت شهری پایتخت خود‌داری کردند و این در ذهن مردم باقی می‌ماند.
در سوی دیگر بازی‌های سیاسی نیز برخی نیز چنین تحلیل کردند که قالیباف وارد میدان می‌شود تا رأی فلان نامزد انتخاباتی را بشکند و سبب شکست او شود. آنها در یادداشت‌های خود از قالیباف به عنوان چهره‌ای که رسالتی جز شکست دادن نامزد مورد علاقه آنان را ندارد نام بردند و بدون ارائه هیچ تحلیل منطقی و عقلانی اتهاماتی را به شهردار تهران نسبت دادند.
حتی این تخریب‌ها محدود به همین‌ها هم نشد. با گذشت دو سال از انتشار کتاب «حکومت‌های محلی» قالیباف و تدریس آن در دانشگاه توسط وی، عده‌ای این استاد جغرافیای سیاسی را متهم به تلاش برای از میان بردن انسجام ملی و وحدت مردم ایران کردند و عده‌ای نیز این طرح را تلاشی انتخاباتی وانمود کردند.
خلاصه قالیباف هر کاری کرد، گفتند برای کسب قدرت است و هدفش جلب آرای مردمی است .
هر چند نگارنده این سطور بر این باور است که اساساً مدیریت کارآمد و جلب رضایت مردم کار اشتباهی نیست که عده‌ای آن را وارونه جلوه می‌دهند‌. با این حال همه این اتهامات ناشی از این است که یا عده‌ای قالیباف را نشناخته‌اند و یا باور ندارند که در این مملکت یک کارآمد هست که هر کجا برود می‌تواند با مدیریت دانش محور و کارآمد خود رضایت مردم را جلب کند.
به هر حال حالا که معلوم شده برخی تحلیل‌ها درباره قالیباف ناشی از عدم شناخت وی بوده‌، به نظر می‌رسد باید تلاشی نو برای شناختن قالیباف صورت گیرد‌. باید هر تصویری که از این مرد در ذهن خود ساخته‌ایم پاک کنیم و از ابتدا او را آنگونه که هست بشناسیم و تصویری از او ارائه دهیم که منطبق با واقعیت باشد‌. قالیباف واقعی متعلق به هیچ جناح سیاسی نیست‌. قالیباف واقعی نه راست است نه چپ‌. قالیباف واقعی مدیری کارآمد است که هیچ دلبستگی به مقام و قدرت ندارد و تنها برای انجام وظایفی که مردم و نظام بر دوش او می‌گذارند تلاش می‌کند.
قالیباف تنها حدود چهار سال است که بیش از همیشه مورد توجه اصحاب رسانه و تحلیلگران سیاسی قرار گرفته است‌. از زمانی که نامزد نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد و از فرماندهی ناجا استعفا داد‌. بنابراین بهتر است برای شناخت قالیباف یک بار دیگر به دوران فرماندهی ناجا برگردیم و از آنجا قالیباف‌شناسی را شروع کنیم.
قالیباف وقتی فرمانده نیروی انتظامی کشور شد که این نیرو به دلیل مواجهه با بحران کوی دانشگاه تهران‌، چهره‌ای به شدت مخدوش در نزد افکار عمومی و بوی‍ژه دانشجویان پیدا کرده بود. در چنین شرایطی و در زمان حاکمیت دولت و مجلس اصلاحات قالیباف به عنوان فرمانده نیروی انتظامی برگزیده شد. او برغم تصوری که در ایران وجود دارد و مطابق آن تعامل میان صاحبان افکار مختلف محال است، تلاش کرد با تعامل با همه ارکان حاکمیت از نیروی انتظامی چهره‌ای جدید و کارآمد بسازد.
به اذعان همگان قالیباف در ساختن این چهره کارآمد موفق شد و در عرض مدت زمان کوتاهی کاری کرد که جدی‌ترین مخالفان وقت عملکرد نیروی انتظامی یعنی دانشجویان دانشگاه تهران نیز تبدیل به دوستداران عملکرد فرمانده جدید ناجا شدند‌. ناجا تبدیل به نیرویی مدرن‌، کارآمد و مردم محور شد که تلاش می‌کرد با دانش روز خود را تطبیق دهد و امور را پیش ببرد.
قصد ندارم درباره آن دوران و اقدامات قالیباف در ناجا این مطلب را ادامه دهم. چرا که همگان خوب آن دوران را به یاد دارند و خوب می‌توانند ناجای زمان قالیباف را با ناجای قبلش و حتی بعدش مقایسه کنند.
در چنین شرایطی عده‌ای از فعالان سیاسی از وی خواستند که نامزد انتخابات شود و نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌داد که موقعیت مطلوبی در نزد افکار عمومی دارد‌. او نیز با جمع‌بندی شرایط آن زمان‌، درخواست‌ها را پذیرفت. قالیباف اما بر خلاف دیگر مدیرانی که نامزد انتخابات شده بودند از سمت خود در فرماندهی ناجا استعفا داد‌. کاری که نه مهرعلیزاده به عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس‌ سازمان تربیت‌بدنی کرد‌، نه احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران و نه هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام.
اما قالیباف نه تنها از سمت فرماندهی ناجا استعفا داد‌، بلکه برای پرهیز از ایجاد هرگونه شائبه‌ای از عضویت در نیروهای مسلح کشور نیز استعفا داد و برای همیشه ردای سبز نظامی را کنار گذاشت‌. اما برخی رقبا دست از سر قالیباف بر نداشتند و او را متهم کردند که با ورودش به عرصه انتخابات زمینه‌ساز ورود غیر‌قانونی نظامیان به عرصه سیاسی خواهد شد! آنها اعلام کردند صدای پای «‌چکمه نظامیان‌» را می‌شنوند و...‌ .
سرانجام با تخریب‌هایی صورت گرفت‌، قالیباف تنها و بدون حزب و گروه و سابقه سیاسی آرای حدود ۵/۴ میلیون ایرانی را کسب کرد و البته پیروز انتخابات همان فردی بود که غیر‌نظامی بود!
اما آن دوستان هیچگاه حاضر نشدند پاسخ دهند که جرم قالیباف چه بوده است‌؟ تا‌کنون که قالیباف به عنوان نامزد مطرح بود‌، قصد طرح این پرسش را نداشتم اما الآن باید این سوال را پرسید مگر پوشیدن لباس رزم و دفاع از کشور و ملت جرم است‌؟ مگر اشکالی دارد که یک جوان برای دفاع از کشورش‌، از آسایش خود بگذرد و لباس رزم بپوشد و از مرزهای کشورش دفاع کند‌؟ مگر اشکالی دارد کسی که دوره‌ای از تمامیت ارضی کشورش دفاع کرده‌، از کسوت نظامی بیرون بیاید و وارد عرصه سیاسی شود‌؟
نکته تأسف‌بار این است که وقتی به انتخابات در کشوری مثل آمریکا نگاه می‌کنیم‌، می‌بینیم که آنها در اینگونه مسائل بهتر از ما عمل می‌کنند‌. در همین انتخابات اخیر بارها باراک اوباما از جان مک‌کین به خاطر حضور در عرصه‌های نظامی و جنگ‌های آمریکا تقدیر کرد‌. آنهم نه به خاطر حضور در یک جنگ دفاعی مانند جنگ ایران و عراق‌، بلکه به خاطر شرکت در یک جنگ تجاوزکارانه مثل جنگ ویتنام‌. بارها اوباما از سوابق نظامی سناتور مک‌کین تقدیر کرد و او را یک اسطوره خواند و ابراز شادمانی کرد که با چنین مردی رقابت می‌کند‌! اما در کشور ما یک سردار دوران دفاع مقدس را به خاطر شرکت در یک جنگ دفاعی به شدت تخریب کردند و می‌کنند‌. گویی شرکت در جنگی دفاعی و دفاع از تمامیت ارضی این مملکت جرمی نابخشودنی بوده که هیچگاه نباید کسی به جرم ارتکاب آن وارد حوزه‌های مدیریتی کشور شود.
به نظر می‌رسد که پاسخ وجدان دوستان به این پرسش کاملاً روشن باشد اما ظاهراً تمایلی ندارند به اشتباه خود در چهار سال گذشته اعتراف کنند و بگویند تصویری که ما از قالیباف در نزد هوادارانمان ساختیم اشتباه بود. چرا که همگان خوب می‌دانند میان نظامی‌گری و رفتار قالیباف تفاوت از زمین است تا آسمان‌. نمونه مدیریت قالیباف ار می‌توان در شهرداری تهران مشاهده کرد‌. در کدام قسمت مدیریتی قالیباف به جای استفاده از مدیران متخصص‌، دانش‌محور و متعهد از نیروهای نظامی غیر‌متخصص استفاده کرد‌؟ حتی یک نمونه هم نمی‌توان پیدا کرد.
حتی بالاتر از این در کدام یک از معاونت‌های شهرداری تهران و مدیریت‌های ارشد شهرداری‌، چهره‌هایی سیاسی و جناحی بدون در نظر گرفتن تخصص و اصل شایسته سالاری به سمت‌های بالا گماشته شده‌اند‌؟‌
بازهم بالاتر از این. کدام عملکرد قالیباف در شهرداری تهران بوی سیاست و انتخابات می‌داد‌؟ آیا اتمام پروژه برج میلاد انتخاباتی بود‌؟ آیا ساختن ده‌ها کیلومتر اتوبان و بزرگراه انتخاباتی است‌؟ آیا تلاش برای به سرانجام رساندن پروژه تونل توحید انتخاباتی است‌؟ آیا ساختن ده‌ها کیلومتر مترو و تدوین برنامه جامع حمل‌و‌نقل و ترافیک تهران انتخاباتی است‌؟ آیا تدوین اولین برنامه پنج ساله شهرداری تهران انتخاباتی است‌؟ آیا راه‌اندازی خطوط اتوبوس‌های پرسرعت و تأمین اتوبوس‌های زیبای این خطوط انتخاباتی است‌؟
اگر اینگونه باشد که هیچ شهرداری در تهران نباید کار مثبتی انجام دهد، چون همه کارهایش از دید سیاسیون انتخاباتی است.
البته این تخریب‌ها‌، اختصاص به یک جناح خاص ندارد‌. خیلی‌ها قالیباف را تخریب کردند‌. اما قالیباف با عملکرد درخشان خود در شهرداری تهران نشان داد که بهایی برای این تخریب‌ها قائل نیست و تنها به وظیفه‌اش در هر زمانی عمل می‌کند.
کارنامه درخشان قالیباف در شهرداری اما سبب شده‌، این ‌بار در میان هر دو جناح کشور درباره کارآمدی مدیریت قالیباف اجماع حاصل شود‌. از میان هر دو جناح کشور نیز کسانی بودند که اصرار داشتند قالیباف مرد این میدان است و باید وارد میدان انتخابات شود. چرا که به اعتقاد همه آنان قالیباف مدیری توانمند و کارآمد است که توان حل مشکلات موجود در کشور و تغییر وضع موجود را دارد.
اما این بار قالیباف برغم این اجماع در مورد مدیریتش حاضر به پذیرش نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری نشد.
در میان خط به خط مصاحبه قالیباف که بوی انصراف ضمنی از نامزدی در انتخابات را می‌داد‌، گلایه‌های آشکاری از وضع موجود در سیاست و مدیریت وجود داشت‌. شاید بهتر باشد یک بار دیگر مصاحبه شهردار تهران به خبرگزاری مهر را مرور کنیم و حرف‌های یک مدیر کارآمد اما به نظر من دلسوخته این نظام را تحلیل کنیم.
بازهم تأکید می‌کنم قالیباف را باید از نو شناخت.
عباس پازوکی
منبع : رودسر نیوز


همچنین مشاهده کنید