جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

علم، تکنولوژی، توسعه؛ پیش شرط های لازم برای توسعه علمی


علم، تکنولوژی، توسعه؛ پیش شرط های لازم برای توسعه علمی
امروزه علم و تكنولوژی، از اركان و مولفه‎های اساسی فعالیت بشری محسوب می‎شود و توسعه، هنگامی امكان‎پذیر است كه توأم با پیشرفت مداوم علمی و تكنولوژیكی بوده و به وسیله‎ی آن تقویت گردد. ساختار علمی و تكنولوژیكی جامعه، به عنوان زیربنای اصلی توسعه‎ی علمی از عناصر اصلی و اساسی توسعه‎ی پایدار است و تحقیق، محور توسعه‎ی علمی است. بنابراین برای دستیابی به توسعه‎ی پایدار، لازم است علل و عوامل عقب ماندگی علمی و تكنولوژیكی، مورد بررسی قرار گرفته و راهكارهای لازم برای پیشرفت در این زمینه، شناسایی و اجرا گردد. توسعه‎ی فرهنگ علم گرایی در جامعه، مدیریت و برنامه ریزی علمی، توسعه‎ی امكانات و تجهیزات، فن‎آوری اطلاعات و ارتباطات، منابع مالی و انسانی، و ایجاد یك سیستم نظارت و ارزیابی مناسب، از جمله پیش شرط‎های لازم برای توسعه‎ی علمی كشور می‎باشند.
علم و فن‎آوری چیزی نیست كه مستقل از تفكر و فرهنگ پدید آید و یكی از پیش شرط‎های ضروری برای توسعه، حاكمیت نگرش علمی بر فرهنگ جامعه، و توسعه‎ی فرهنگ علم گرایی است. توسعه‎ی مدیریت و برنامه‎ریزی علمی، ضروری است. برای توسعه‎ی ساختار مدیریت دانش و فن‎آوری باید به سراغ الگوهای تصمیم‎گیری مدون و پویای علمی و مبتنی بر خردورزی همگانی رفت كه دارای قابلیت انعطاف و مشاركت‎پذیر باشد. دیوانسالاری نباید بر فضای علمی حاكم باشد و بایستی در سیاست‎گذاری و برنامه‎ریزی و مدیریت دانش، مهم‎ترین نقش به دانشمندان اختصاص داده شود و دیوانسالاران بر دانشمندان سلطه‎ی گفتمانی نداشته باشند. باید محیط حقوقی ملی برای توسعه‎ی علمی مساعد شود كه اندبشیدن، اطّلاع یافتن، دسترسی به جریان آزاد اطلاعات، سنجیدن و نقد كردن، مخالفت كردن، آزادی فكر، عقیده، و بیان وجود داشته باشد. پیشرفت علمی، وقتی ممكن است كه انسان در اندیشیدن آزاد باشد.استقلال آكادمیك دانشگاه‎ها ضروری است و باید تحقیقات و مباحثات علمی، با آزادی صورت گیرد.
از دیگر لوازم توسعه‎ی علمی كشور، توسعه‎ی امكانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی و توسعه‎ی فناوری اطلاعات و ارتباطات می‎باشد. همكاری‎های علمی بین‎المللی برای توسعه‎ی كشور ضروری است و در دنیای امروز، انزوا، فردگرایی علمی و خود محوری، نتیجه‎ای جز عقب ماندگی به ویژه در سطوح علمی و تكنولوژیك، به همراه نخواهد داشت. توسعه‎ی منابع مالی و اعتباری، و منابع انسانی و ایجاد یك سیستم بازخورد مناسب در نظام علمی كشور از ضرورت‎های دستیابی به توسعه‎ی علمی است.
برای توسعه‎ی علمی و در نهایت توسعه‎ی اقتصادی- اجتماعی لازم است، جامعه نیاز به علم و تكنولوژی و ضرورت پژوهش‎های علمی و فنی را، درك كند، تصویری روشن از علم و پژوهش‎های علمی، ترسیم گردد. افردی تربیت شوند كه بتوانند مسایل را به شیوه‎ی علمی حل كنند. محیطی ایجاد گردد كه محققین بتوانند در آن بدون دغدغه، به مطالعه و تبادل‎نظر بپردازند و پژوهشگران از رفاه نسبی و احترام برخوردار باشند. همچنین استفاده از دانشمندان، برای سیاستگذاری و تصمیم‎گیری و حذف موانع دست و پاگیر برای انجام تحقیقات، ضروری است.
با بررسی روند توسعه‎ی علم و فن‎آوری در ایران، و مقایسه‎ی آن با سرعت پیشرفت علوم و فن‎آوری در غرب، نتیجه‎گیری می‎شود كه پیشرفت علوم و فن‎آوری، از قرن نهم هجری به بعد (دقیقا مصادف با شروع شكوفایی علم و فن آوری در غرب)، نه تنها سرعت چندانی نداشته، بلكه افول هم كرده است(۱). سهم ایران در پیشبرد مرزهای دانش و استفاده از علوم و فنون تولید شده در جهان ،در مقایسه با كشورهای صنعتی بسیار ناچیز است(۲).
این سوال كه زمینه های پیشرفت علوم و فن آوری چگونه فراهم می شود یا به عبارت دیگر، علت افول علم و فن آوری در ایران چیست، قرن هاست كه پنهان یا آشكار، از مهم ترین دغدغه های اندیشمندان و پژوهشگران و بعضاً سیاستمداران ایران محسوب می‎شود. به گونه ای كه در سال ۱۳۳۶، مجله ی سخن، موضوعی را به شكل زیر مطرح می كند: آیا ممكن است در وضع فعلی در ایران دانشمندان بزرگی در رشته های علوم مانند بزرگان قدیم بوجود آیند كه اهمیّت جهانی داشته باشند؟ اگر ظهور چنین بزرگانی ممكن نیست، چرا چنین است و مانع آن چیست؟ یكی از استادان دانشگاه به نام دكتر محمود صناعی ،در این زمینه ودر پاسخ به سوال مذكور می نویسد:" روزگاری كه عمر خیام از نیشابور برخاست و استاد ریاضی دان عهد خودش و بوعلی در علم چنان شد كه هفت قرن پس از مرگش، جهانی به او استناد می كرد، در اجتماع برقراری و نظمی وجود داشت و ایمان و اعتقاد به اصول ،در دل ها بود، درذهن مردمان ،تصوراتی از خوب و بد موجود بود و این تصورات، هادی راه آنها بود.مردمان آمال و آرزوهای مشتركی داشتند و چیزهای دیگری جز پر كردن جیب و انباشتن شكم برای آنها ارزش داشت. در آن اجتماع سنت علم وجود داشت.
علم ایجاب می كرد كه كسانی در راه كسب علم افتند كه ذهنی مستعد و جوینده و سری پر شور و دلی آكنده از عشق دارند(۱).
● جایگاه علم و تكنولوژی در فرایند توسعه
توسعه عبارت است از استفاده از منابع موجود در فرایند تحول، و تطورآن از طریق تولید و باروری.(۳). توسعه ،فراگردی متضمن تحول و دگرگونی در جامعه است، به گونه ای كه جامعه به توانایی استفاده از ظرفیت های بالقوه خود به منظور تامین نیازها و بهتر زیستن دست یابد و آنها را به منصه ی ظهور برساند.(۴) توسعه فرایندی است از رشد اقتصادی، افزایش سریع و مداوم تولید، همراه با حفظ كیفیت و بهره وری و افزایش درآمد سرانه. همچنین توسعه فرایند افزایش گزینش ها و نیز آزادی واقعی انسان هاست.برای پیشرفت و توسعه نیازمند محیطی با ثبات، پویا، قانونمند، احترام آمیزو همراه باامنیّت اجتماعی هستیم.(۵)
جدید ترین نظرات توسعه ،بر این امر تاكید دارند كه توسعه و پیشرفت ملل ،مبتنی بر علم و تكنولوژی است و سایر عوامل، منابع محیطی، موقعیت جغرافیایی و... نقش حاشیه ای دارند(۶). علم و فن آوری ،پشتوانه ی توسعه و ستون های اصلی جامعه ی كنونی هستند. همه ی كشورهایی كه سریعاً رشد كرده اند ،به مسئله ی تولید، گردش و بهره برداری از دانش در خدمت اهداف توسعه ی توجّه داشته اندو پیشرفت كشورها در به كارگیری دانش و فن آوری در بخش های مختلف اقتصادی اجتماعی بوده است.(۵)
علم شاخه ای از دانش و آگاهی است كه واقعیت ها، اصول، و روش ها را نظم می بخشد.تكنولوژی ،به كارگیری برهان ودانش برای توسعه ی فنون است. تكنولوژی در ابتدا شامل ابزارها و ماشین ها بود وامروزه به معنی مكانیسم ها یا فعالیّت هایی به كار می رود كه افراد برای تغییر یا دستكاری محیطشان ،انجام می دهند. در قرن هیجدهم، مشخص شد كه علم می تواند باعث پیشرفت تكنولوژی شود، درست همان طور كه تكنولوژی برای تهیه ابزارها و لوازم پیشرفت علمی، مورد نیاز بود.این پیوند علم و تكنولوژی ،تا قرن نوزدهم عملاٌ به كمال نرسیده بود ،تا اینكه مخترعین كه انقلاب صنعتی را به وجود آورده بودند ،شروع به ساختن، بر اساس اكتشافات علمی كردند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم،علم از آزمایشگاه ها پا فراتر گذاشته و در صنعت، جنگ، و اقتصاد به كار گرفته شد.(۷)
امروزه علم و تكنولوژی از اركان و مولفه های اساسی فعالیّت بشری ،محسوب می شوند. این دو عامل تا حدود زیادی تعیین كننده ی شكل آتی جوامع هستند، چرا كه از طریق این دو اهرم قوی است كه دولت ها می توانند از عهده ی خواست ها و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود برآیند.رسیدن به وضعیت توسعه یافتگی به عنوان هدف اول در صحبت ها و برنامه ریزی ها مطرح می شود. واضح است كه این هدف جز با توسعه ی تكنولوژیكی ،امكان پذیر نیست. زیرا توسعه، مشخصات و شاخص هایی از قبیل امكانات گسترده بهداشتی، درمانی، رفاهی، آموزشی، ارتباطی، امنیّتی و ... دارد كه جز با دستاوردهای تكنولوژیكی ،قابل تصور نیست. قناعت به سطح نازل علمی- تكنیكی ،یعنی رها كردن همه ی تسهیلات و خدماتی كه جهان امروز، به آن خو گرفته است.
نقش و اهمیّت علم و تكنولوژی در رشد اقتصادی، آن را به یكی از موضوعات بحث انگیز مباحث توسعه ،بدل كرده است. تجربه ی كشورها نشان داده است كه توسعه ی مستمر در جهت ایجاد یك اقتصاد متكّی به خود، تنها هنگامی امكان پذیر است كه توأم با پیشرفت مداوم علمی و تكنولوژیكی بوده و به وسیله ی آن تقویت گردد.اما این دو جنبه ،هر دو به یكدیگر مربوط و آمیخته است.(۶) به طور كلی پذیرفته شده است كه بین توسعه ی اقتصادی و توسعه ی علوم و فن آوری، رابطه ای متقابل وجود دارد به طوری كه پیشرفت علوم و فن آوری، پیشرفت اقتصادی را فراهم می سازد وپیشرفت اقتصادی نیز به نوبه خود زمینه توسعه علوم و فن آوری را هموار می سازد(۸).اگر چه شاخص های علمی و پژوهشی به عنوان بخشی از شاخص های توسعه ،در ارزیابی درجه ی توسعه یافتگی كشورها ،مورد توجّه قرار می گیرد اما اهمیّت و معناداری آن بسیار زیادتر از سایر شاخص هاست.
ساختار علمی و فن آوری جامعه، به عنوان زیربنای اصلی توسعه ،می تواند اساساً سرنوشت پیشرفت یا انحطاط كشورها را، تعیین نماید. بنابراین توسعه ی علمی، از عناصر اصلی و اساسی توسعه ی پایدار است، تحقیق محور توسعه ی علمی است و توسعه ی دانش مدار در شرایط كنونی كشور، ضروری است.(۹) توسعه فن آوری، به ویژه در سال های اخیر، عموماً ناشی از كاربرد هوشمندانه و وسیع علم و دانش در فرایند توسعه بوده است(۱۰). بنابراین توسعه ی علمی ،زیربنای اصلی در فرآیند توسعه ی می باشدو برای دستیابی به توسعه پایدار، جستجو و شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه علمی و پیش شرط های آن ، ضروری است.
● پیش شرط های لازم برای توسعه علمی و عوامل مؤثر بر آن
▪ فرهنگ ؛ توسعه ی فرهنگ علم گرایی:
در فرهنگ علم گرایی ،مردمان به ارزش انسانی خود آگاهی می یابند، به قابلیت های درونی خویش باز می گردند، زندگی خود را در پرتو خردورزی اداره می كنند، حیات ماّدی را جّدی می گیرند، به روش های دقیق و جزءنگر تجربی، مراجعه می كنند، به استقبال شك و باز اندیشی و انتقاد می روند و حقوق و آزادی ها را به رسمیت می شناسند.(۱۱)
فرهنگ یكی از مقولاتی است كه بحث در مورد آن، از گذشته های دور تا به امروز، ادامه داشته است و به دلیل ابعاد گسترده ی آن، افراد و گروه های گوناگونی ،در زمینه های متنوعی در مورد آن ،اظهار نظر كرده اند. فرهنگ ها ،در سراسر جهان منحصر به فرد هستند، زیرا هر فرهنگی، زمینه و بستر تاریخی خاص خود را دارد. در حقیقت هر فرهنگی محصول و نتیجه ی تبادلات بسیار طولانی بین انسان و محیط است. تفاوت تجربه های تاریخی اقوام و جوامع گوناگون با محیط های طبیعی متفاوت و جهان بینی های مختلف مسلماً فرهنگ های گوناگون را می آفریند.(۳)
واقعیت این است كه فرهنگ، فضا و محیطی است كه جامعه ای در آن زیست می كند و بر مبنای معیارها و ارزش ها و موازینی كه آن فرهنگ خاص برایش تعیین نموده ،عمل می نماید. فرهنگ، ابداً موضوعی جدا از سایر علوم و فنون و هنرها و حتّی هم عرض و هم ردیف آنها ،نیست. فرهنگ، عالم و دانشمند را هدایت می كند كه چگونه به جهان بنگرد، چگونه به مسائل علمی و تجربی بیندیشند و چگونه ارتباط اجزای یك كل را با یكدیگر و رابطه ی كل را با اجزا مورد بررسی قرار دهد. فرهنگ به جامعه القا می كند كه چگونه زیست و مصرف و فعالیّت كند. فرهنگ، معمار و شهرساز را به طراحی عمارات و شهری هدایت می كند كه موجد فضای مناسب زیست و فعالیّت های جامعه ،بر مبنای ارزش ها ی فرهنگی باشد. و فرهنگ، روابط پزشك و بیمار ، معلم و شاگرد، خریدار و فروشنده، كارمند و ارباب رجوع و...را تعریف و تبیین نموده و حقوق و وظایف هر فرد و گروهی را مشخص می كند. (۱۲) فرهنگ صور گوناگونی دارد مانند تفّكر، اخلاق، ادبّیات، موسیقی، هنرنقاشی. صور دیگر فرهنگ: عقاید جامعه، روش زندگی، معماری و حوزه ی كامل علم و تكنولوژی است(۱۳).علّت اینكه علم در جهان اسلام، به تعبیر عبدالسلام از حد فعالّیت حاشیه ای فراتر نرفته است: این بود كه كالاهای علمی و تكنولوژیك، از بیرون وارد شده است ،ولی فرهنگ و تفّكر و مبادی اندیشگی علوم و فنون جدید ،در فرهنگ عمومی گسترش نیافته است و این بدان معنا می ماند كه محصولات و میوه ها وارد شود ولی آب و هوا و خاك مناسب برای تولید آن ،نباشد. علم جدید، محصول فرهنگ مدرن است و اگر علّت اصلی كه همان مبانی مدرنیته و از جمله فرهنگ عقلانیت و علم گرایی و اداره ی جامعه با رجوع به علم، در جامعه وجود نداشته باشد، طبیعی است كه معلول آن یعنی علم و فن آوری نیز ،به صورت نهادینه و پایدار تكوین نخواهد یافت. (۱۱) علم و فن آوری چیزی نیست كه مستقل از تفّكر و فرهنگ پدید آید(۵).
یكی از پیش شرط های ضروری برای توسعه، حاكمیت نگرش علمی بر فرهنگ جامعه است. فرهنگ عمومی باید علم را ،گره گشای مشكلات جامعه و مدیریت علمی را بهترین ابزار برای حل آن مشكلات بداند. مردم باید از نظر فرهنگی به این باور رسیده باشند كه هر پدیده ای، علّت یا عللی دارد كه قابل كشف است و كشف آنها هم با روش علمی میسر است. جامعه وقتی نظریه ی علمی را درست و منطقی یافت، تعصبات غیر علمی را رها می نماید و باورهای ناسازگار و مزاحم با این بینش، زدوده می شوند. (۱۴) آنچه كه نیاز است ،یك پذیرش فراگیر اجتماعی، و فهم عمومی علوم و فن آوری است(۱۰).
پدید آوردن محیط مناسب برای استفاده از فن آوری، مستلزم زمینه سازی فرهنگی و آشنا سازی عمومی با ماهیت و كاربرد آن است. بر مقوله ی فن آوری اطّلاعات نیز، دقیقاَ همین معنا حاكم است، چه ،عدم توجّه به این نكته، موجب رشد نا متوازن جامعه و افزودن ناهنجاری های جدیدی در عرصه های مختلف مناسبات اجتماعی ،خواهد شد.عدم تمهید بستر مناسب فرهنگی، برای استفاده از اطّلاعات می تواند موجب بروز مشكلات و توسعه نیافتگی حتی در میان طبقه ی فرهیخته دانشگاهی گردد، به طوری كه آمار نشان می دهد به رغم تامین پایگاه های اطلاعاتی الكترونیكی برای همه ی دانشگاه های كشور ،مصرف كل اطّلاعات علمی ۵۲ دانشگاه كشور در فاصله ی زمانی اوت ۲۰۰۰ تا اوت ۲۰۰۱ بالغ بر۵/۹ میلیون ركورد بوده كه دراین میان حدود۷/۶ میلیون ركورد مربوط به دو دانشگاه (دانشگاه تربیت مدرس با۴ میلیون ركورد و دانشگاه تهران با ۷/۲میلیون ركورد) و حدود ۳ میلیون ركورد مربوط به پنجاه دانشگاه دیگربوده است(۱۵). بنابراین توسعه ی فرهنگی و توسعه ی فرهنگ علم گرایی یكی از زیرساخت های توسعه ی علمی می باشد.
▪ توسعه ی ساختار های مدیریت و برنامه ریزی
توسعه ی علمی كشور ،مستلزم نهادینه شدن ساختار های مدیریتی و برنامه ریزی مناسب با تولید، ترویج و كاربرد علوم و فنون است.مهم ترین عنصر و وجه مشخصه ی مدیریت،تصمیم گیری است. بنابر این الگوی تصمیم گیری خاصی برای تكوین ساختارهای مدیریت و برنامه ریزی مناسب برای توسعه ی علمی لازم است.برای توسعه ساختار مدیریت دانش وفن آوری ،باید به سراغ الگوهای تصمیم گیری مدرن و پویای علمی و مبتنی بر خرد ورزی همگانی رفت. الگوی تصمیم گیری مطلوب برای مدیریت توسعه ی علمی ،باید از سایر ویژگی های لازم همچون :قابلیت انعطاف و پویایی لازم برای هماهنگی با تغییرات و تحولات،پذیرش باز اندیشی،نقادی و نوآوری، به رسمیت شناختن و نهادینه ساختن فضا های رقابتی، مشاركت پذیری،مشتری محوری و مانند آن را دارا باشند و با آینده نگری و برنامه ریزی راهبردی ،زمینه سازی برای كیفیت و توسعه،ارزیابی و تحول، بازاریابی، كارآفرینی و بهره وری شرایط و بستر های توسعه علمی را به وجود آورد.
در مدیریت و برنامه ریزی توسعه ی علمی ،لازم است نقش همه ذی نفعا ن و بازیگران نظام علمی كشور (به ویژه در بخش های غیر دولتی) تعریف شود، نظام تصمیم گیری از پایین به بالا باشد، الگوی تصمیم گیری، علمی و مبتنی بر گفتگو، انتخاب شود.رفتار مدیریتی ریسك پذیر و مشاركت جو باشد.سازمان و تشكیلات از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد،گزارش دهنده و پاسخ گو باشد،یاد گیرنده و پیوسته در حال كسب تجربه های تازه باشد.چنین مدیریتی مستلزم كاربست مدل مناسبی از رهبری علمی است.فناوری آن باید از نوع فناوری اطّلاعات باشد.نسبت آن با نظام های علمی كشور، حمایتی و نه مداخله ای، سیاست گذاری و نه تصدی گری،نظارت و ارزیابی ملّی و نه قیمومت گرایی باشد.الگوی سیاست گذاری آن باید همراه با محیط متحول داخلی و جهانی و دارای انعطاف لازم نسبت به تغییراتی همچون دگرگونی ساختار ها،پیدایش گروه های جدید،ظهور نیاز ها و مقتضیات نو،جهانی شدن،رقابتی تر شدن، و مانند آن باشد.(۱۱)
نا گفته پیدا است كه وضعیت موجود ساختار های مدیریتی و برنامه ریزی در كشور،هنوز به دلایلی با این چشم انداز مطلوب ، فاصله دارد.مثلّا ضرورت رجوع به علم در سیاست گذاری،چندان مورد وفاق و اجماع ملّی قرار نگرفته است.سازمان های مطالعاتی و تحقیقاتی ذی صلاح و نیرومند،از سیاست گذاری و تصمیم سازی حمایت نمی كنند.هنوز بخشی از ساختار های مداخله گر،تصدی گرا و تمركز طلب به قوّت خود باقی است.چه بسا كه رهبری اداری (از نوع نیمه سنتی-هیاتی-و نیمه ایدئولوژیك و محافظه كار)بر رهبری علمی فایق است(شورا محوری و وزارت محوری بر دانشگاه محوری غلبه دارد). گفتمان های سیاسی،مسلكی،مذهبی و ایدئولوژیك بر گفتمان های علمی و كارشناسی و حرفه ای، از نوعی تسلط پیدا و نهان برخوردار هستند،فناوری اطلّاعات در آنها نهادینه نشده است،چه بسا كه فعالیّت علمی،امری حاشیه ای تلقی می شود،پرسشگری ،اطلاع یابی،نقد و باز اندیشی و نو آوری غالبا چنانكه باید و شاید، به رسمیت شناخته نمی شود.ساختار های غیررسمی مثل اتحادیه های صنفی،انجمن های علمی و نهاد های مدنی ضعیف هستند.سازمان های رسمی نیز كم و بیش متصلب و غیر قابل انعطافند.الگوهای عمودی از بالا به پایین ،مانع تعامل افقی و آزاد میان سیاستگذاران،برنامه ریزان و مجریان می شود.گزارش دادن و پاسخ گفتن، رسم نهادینه ای نیست.به جای حمایت،تصدی گری و به جای نظارت، مداخله می شود.مشاركت پذیری لازم به صورت نظام مند و نهادین وجود ندارد.انجمن های علمی و اعضای هیات علمی دانشگاه ها و نیز نمایندگان بخش های غیر دولتی و بازار،متخصصین و نهادهای صنفی ومدنی علم،مشاركت قانونمندی در سیاست گذاری ،برنامه ریزی و مدیریت دانش ملّی ندارند.سیستم های مدیریت و برنامه ریزی ،به دلیل عدم تبادل اطلّاعاتی لازم و یا كافی با محیط،سیستم هایی كم و بیش بسته هستند.تمركز گرایی بر تفویض اختیار سایه انداخته است،به جای سازمان های كوچك و ساده ی كارآمد،دیوان سالاری پیچیده،پر هزینه و ناكارآمد بر نظام علمی كشور سنگینی می كند.به جای وحدت سیاست گذاری و تصمیم گیری ملّی،متولّیان متعددی در این دیوانسالاری پیچیده،هر یك در زمانی و مناسبتی پدید آمده و هر یك از گوشه ای در سیاستگذاری و برنامه ریزی برای علم ،سهم دارند. لازم است ساختاری طراحی شود كه شورای مركزی دانشگاه ها و نمایندگان جامعه ی علمی كشوربه گونه ای نظام مند و نهادینه، در فرآیند های سیاستگذاری و برنامه ریزی و در تعریف استاندارد ها و ضابطه معیارها و در روند ارزیابی،نقش موثر داشته باشد.همچنین ضرورت دارد كه سازمان های ذی صلاح و نیرومند علمی و تحقیقاتی برای پشتیبانی از تصمیم گیری و سیاست گذاری نظام علمی كشور، بر اساس رویكرد علمی،تعریف و طراحی شوند،در دستگاه های سیاستگذاری و برنامه ریزی و مدیریت دانش،مهم ترین جا و نقش به دانشمندان اختصاص داده شود و دیوانسالاران سنتی ایدئولوژیك و سیاسی بر دانشوران ،سلطه ی گفتمانی نداشته باشند(۱۱).مدیریت نهادهای علمی و پیشرفت علوم، به وجود افراد سختكوش نیاز دارد.یك موسسه فعال علمی را باید دانشمندان فعّال اداره كنند و نه بوروكرات ها. (۱)
▪ توسعه ی محیط حقوقی و آزادی علمی
توسعه ی علمی كشور بدون ساختارهای حقوقی مناسب،امكان پذیر نیست.|
توسعه ی علمی ،بدون آزادی علمی و به رسمیت پذیرفته شدن تنوع و بدون فضاهای رقابتی لازم ،به مانع بر می خورد.اگر نظام سیاسی جامعه،توسعه گرا و علم گرا نباشد،طبیعی است كه ساختارهای سیاسی و حقوقی ناشی از چنین نظامی،نخواهند توانست برای رشد و شكوفایی و باروری نظام علمی كشور مساعد باشند.زمانی محیط حقوقی ملّی برای توسعه علمی ،مساعد می شود كه نه تنها در قانون اساسی و نیز سایر قوانین و مقرّرات،به حق دانستن،اندیشیدن،اطلاع یافتن،دسترسی به جریان آزاد اطلاعات،حق پرسیدن ،سنجیدن،نقد كردن و مخالفت كردن ،آزادی فكر،عقیده و بیان،قلم،ارتباطات و انتشارات تصریح شود و جز قانونمندی مدنی و حقوقی،شرط و قید دیگری برای آن وجود نداشته باشد،بلكه قانون های نانوشته ای نیز در كار نباشد كه مبنای خطوط قرمز فكری،ایدئولوژیك،سیاسی و مسلكی قرارگیرد و از این طریق آزادی اندیشه،بیان،قلم،انتشار،آزادی ارتباطات و گفتمانهای فكری و علمی را به انحای مختلف محدود كند.از مهم ترین لوازم حقوقی توسعه علمی،آزادی و تنوع كنش های فكری،ارتباطی،آزادی ارتباطات،اطلاع یابی و اطلّاع رسانی در مقیاس جهانی،منطقه ای و ملّی است.سیستم های آزاد چند رسانه ای جامعه (مطبوعات، كتاب، رادیو، تلویزیون، ویدیو، ماهواره و اینترنت) به گونه ای كه بخش های غیر رسمی و غیر دولتی بتوانند در آن سهم و مشاركت لازم ، وكافی وقانونمند،و كنشگران اندیشه،دانش و فناوری،به آن دسترسی و از طریق آن فعالیت قانونمند داشته باشند؛از پیش شرط های تعامل آزاد علمی و فناوری اطّلاعات است. (۱۱) دموكراسی، اساس و پایه ی پیشرفت علمی است و پیشرفت علمی وقتی ممكن است كه انسان در اندیشیدن آزاد باشد و از مرزهای موجود فراتر رود،حتّی اگر مسیر اندیشه ی او غلط باشد. (۵)
▪ توسعه ی نهاد های نظام علمی كشور
سازمان های علمی و پژوهشی از ساختی انعطاف پذیر،مشاركت پذیر،پیشنهاد پذیر، برخوردار باشند، در آنها تفویض اختیار نهادینه شود.دانشگاهها نهاد اندیشه زا و نه صرفااشتغال زا تلقی شوند،به كاركردهای صرفا آموزشی تقلیل نیابند و كاركردهای پژوهش و تولید اطلّاعات و دانش فنی و ارائه خدمات فنی در آنها رشد كند،نسبت كادر علمی به كادر اداری در دانشگاه ها و مراكز پژوهشی ارتقا یابد و كارآیی و كارآمدی و بهره وری آنها افزایش یابد.(۱۱) استقلال آكادمیك دانشگاه ها ضروری است و باید تحقیقات و مباحثات علمی با آزادی صورت گیرد.(۵)▪ توسعه ی امكانات و تجهیزات
از دیگر لوازم علمی كشور ،توسعه ی شاخص های كمی و كیفی مربوط به فضای كالبدی دانشگاه ها و مراكز آموزش عالی و پژوهشی و امكانات و تجهیزات آنها است.
▪ توسعه ی فن آوری اطّلاعات و ارتباطات و مشاركت علمی
توسعه ی سریع تكنولوژی جدید برای ارائه اطّلاعات ،اغلب تكنولوژی اطّلاعات و ارتباطات نامیده می شود.(۱۶)تكنولوژی اطلّاعات یعنی استفاده از تكنولوژی برای ایجاد،نگهداری،مبادله و استفاده از اطلّاعات در اشكال مختلف(۱۷). تكنولوژی كامپیوتر در همه جا موجود و اساسی است. اینترنت در ابتدا یك ابزار كم استفاده بود كه توسط محققین برای به اشتراك گذاشتن سریع تر اطلاعات ایجاد شد. در كمتر از ده سال،نه تنها یك ابزار لازم برای تبادل اطلاعات شده است بلكه ارتباطات بین فردی را تسهیل می كند، تجارت را بهبود می بخشد،و حجم زیادی از اطّلاعات را تقریباٌ فوری در اختیار می گذارد.(۷)
بدون توسعه ی فن آوری اطّلاعات و ارتباطات در كشور،راهی به سوی توسعه ی علمی قابل تصور نیست.توسعه ی فن آوری اطّلاعات و ارتباطات ،نه تنها با تقویت ساختارهای فنی و ارتباطی و اطلاع رسانی،بلكه از طریق تعامل مثبت ،با فرآیندهای جهانی شدن و همكاری های متقابل علمی و فن آوری در سطح منطقه ای و بین المللی دنبال می شود.(۱۱)
در دنیای امروز، انزوا،فرد گرایی علمی و خود محوری، نتیجه ای جز عقب ماندگی، به ویژه در سطوح علمی و تكنولوژیك ،به همراه نخواهد داشت.بررسی وضعیت علمی كشورهای جهان سوم، به خوبی نشان می دهد كه فقط كشورهایی توانسته اند توسعه ی علمی قابل توجهی داشته باشند كه با كشورهای پیشرفته و صاحب علم و تكنولوژی مربوط به آن ،همكاری داشته باشند.هیچ كشوری توان اقتصادی آن را ندارد كه صرفاً به وارد كردن تكنولوژی و دستاورد های آن بپردازد و خود هیچ نقشی در تولید آن نداشته باشد.این پدیده در مورد تحقیقات نیز، مصداق پیدا می كند.اگر تحقیقات در داخل كشور،آن هم با معیار های امروزی رشد پیدا نكند،در چند سال آینده ،ایران هیچ حرفی از لحاظ علمی برای مطرح كردن در سطح جهانی نخواهد داشت و حتی جوابگوی نیاز روزمره ی خود نیز نخواهد بود.(۱۸)
▪ توسعه ی منابع مالی و اعتباری
برای توسعه ی علمی كشور لازم است از یك سو، منابع مالی و اعتباری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی،پژوهشی و فناوری،از تنوع و قابلیت انعطاف و جایگزینی بیشتری برخوردار شود و تنها به بودجه ی دولتی وابسته نباشد و از سوی دیگر به عنوان یك عامل پشتیبانی اجتناب نا پذیر،سهم نظام علمی كشور از اعتبارات دولتی ،افزایش یابد.بودجه ی تحقیق و توسعه طبق یافته های جهانی،نباید كمتر از۵/۱درصد درآمد ناخالص ملّی باشد.وانگهی این درصد(سهم از درآمد)در كشورهای صنعتی ،به صورت نصف،نصف بین بخش دولتی و غیر دولتی است.تنها شركت هیتاچی در ژاپن در سال ۱۹۹۷ ،به میزان ۵ میلیارد دلار صرف هزینه ی تحقیق و توسعه كرد و در همان سال كل هزینه تحقیق و توسعه ایران فقط ۴درصد میزان مذكور(هزینه ی تحقیق و توسعه شركت هیتاچی)بود.در آن سال،شركت مایكروسافت به تنهایی نصف بودجه ی تحقیقاتی ما را صرف تحقیق كرد(۱۱).
▪ توسعه ی منابع انسانی
انسان باغبان نهالستان علم و اندیشه است.شكوفایی علمی ،بدون وجود باغبانی دلسوز ممكن نیست.بدون داشتن افرادی متعهد،خردمند،فاضل،دارای اعتماد به نفس و علاقه مند به كشور،تولید علم و فن تحقق نخواهد یافت.(۵) ریشه یابی و حل مسأله ملّی فرار مغزها،نكوداشت و جذب نخبگان فكری، علمی و فنی، حمایت از سرآمدان و استعدادهای درخشان و خلّاق و زمینه سازی برای شكوفایی كامل آنها،شناخت منزلت و حقوق پژوهشگران، اندیشندگان، دانشوران وفناوران، تأكید بر رفاه ماّدی، معنوی، آسایش فكری و امنیت كنشگران علوم، تحقیقات و فناوری(همچون اعضای هیآت علمی،نویسندگان،هنرمندان،متفكران،معلمان،محققان و دانشجویان)،افزایش كمی و كیفی نیروی انسانی هیات علمی و كارشناس علمی و فنی در دانشگاهها و مراكز آموزش عالی و پژوهشی و فناوری،نرخ كاربری اینترنت از جمله لوازم توسعه منابع انسانی به شمار می روند كه برای توسعه علمی در كشور ضرورت دارند.(۱۱) در عصر جدید یك قاعده ی كلی تخلف ناپذیر، حكمفرماست و آن اینكه قومی كه افراد فرهیخته و دانشمندان را گرامی نشمارد، محكوم به فناست(۱). كشورهای در حال توسعه،دچاركمبود افراد ماهر هستند، اما آن چیزی كه بسیار كمیاب تر است، مهارت در تشخیص و پاداش دادن به مهارت هاست(۱۰).
▪ توسعه ی استاندارد و ارزیابی و نظام اعتبار سنجی و نظارت ملّی
سیاست گذاری،مدیریت و برنامه ریزی برای توسعه ی علمی كشور، بدون نظام نهادینه شده ای از ارزیابی و نظارت به كمال نمی رسد كه این نیز به نوبه ی خود، قبل از هر چیز به باز تعریف و توسعه ی ضابطه معیارها،استانداردها،شاخصها و نشانگر های كمی و كیفی ،نیاز دارد.پس لازم است ساز و كارها و شیوه هایی نو برای نظارت و ارزیابی،نقد و باز نگری در نظام علمی كشور به صورت درونی تعبیه شود.سیستم نظارت و ارزیابی،باید بر شفافیت سازمان ها و فرایندها،گردش آزاد اطّلاعات،ساخت سازمانی پاسخ گو،نقش ساختارهای غیر رسمی،اتحادّیه های صنفی،انجمن های علمی،نهادهای مدنی در نظارت و ارزیابی،تشكیل سازمان ملی ارزیابی و اعتبارسنجی با مشاركت نهادها،موسسه ها،انجمن های نظام علمی و همه كنشگران و ذی نفعان آن،نهادینه شدن گزارش ادواری ارزیابی جامع عملكرد نظام علمی كشور و ترتیب اثر دادن رسمی به نتایج آن همه و همه از بایستگی های سیستم بازخورد و ارزیابی برای توسعه ی علمی كشور است.(۱۱)
● نتیجه گیری
توسعه ی علمی و تكنولوژیكی ،زیر بنای اصلی توسعه ی كشور می باشد و توسعه تنها هنگامی امكان پذیر است كه توام با پیشرفت مداوم علمی و تكنولوژیكی ،باشد.برای پیشرفت توسعه ی علمی باید لوازم آن فراهم گردد.در تحولات هر جامعه،هم متغیرهای مربوط به عامل انسانی دخیل هستند و هم متغیر های مربوط به ساختارها،نظام ها و سیستم ها نقش دارند.توسعه ی فرهنگی و ایجاد فرهنگ علم گرایی،اصلاح ساختار مدیریت و برنامه ریزی،محیط حقوقی مناسب ، دموكراسی علمی، توسعه ی امكانات و تجهیزات و توسعه ی فن آوری اطّلاعات،همكاری های علمی بین المللی،توسعه ی منابع مالی و انسانی و ایجاد یك سیستم نظارت و ارزیابی مناسب در نظام علمی كشور،از زیر ساخت های توسعه علمی كشور می باشند.
برای توسعه ی علمی و در نهایت توسعه ی اقتصادی-اجتماعی لازم است جامعه نیاز به علم و تكنولوژی و ضرورت پژو هش های علمی و فنی را درك كند،تصویری روشن از علم و پژوهش های علمی ترسیم گردد،افردی تربیت شوند كه بتوانند مسایل را به شیوه علمی حل كنند،محیطی ایجاد گردد كه محققین بتوانند در آن بدون دغدغه به مطالعه و تبادل نظر بپردازند و پژوهشگران از رفاه نسبی و احترام برخوردار باشند.همچنین استفاده از دانشمندان برای سیاستگذاری و تصمیم گیری و حذف موانع دست و پا گیر برای انجام تحقیقات ضروری است.
نویسنده : سیمین مهدی‎پور
منابع
۱-مضطرزاده، فتح الله، حدیث مكّرر علم و فن آوری در ایران، فصلنامه ی علم و آینده،تابستان ۸۲، سال دوّم، شماره ی ۲ :۷۴-۶۷ .
۲-بهادری نژاد، مهدی، زمینه سازی برای پیشرفت علم و فن آوری و آثار آن در توسعه اجتماعی – اقتصادی كشور، مجله ی آموزش مهندسی ایران ، تابستان ۱۳۸۳، سال ششم، شماره ی ۲۲ :۱۲۱- ۱۱۹.
۳-مطوف، شریف، نقش فرهنگ، مشاركت و محیط زیست در توسعه ی پایدار منطقه ای، فصلنامه ی پژوهش، بهار ۱۳۷۹، شماره ی دوم:۱۴-۰۱.
۴-عطارزاده،مجتبی. توجه به بافت داخلی و تحول در نقش دولت لازمه نیل به توسعه پایدار در ایران. فصلنامه پژوهش. پاییز و زمستان ۱۳۷۹، شماره ی چهارم : ۰۱-۰۱.
۵-بهادری نژاد، مهدی. گزارش نهایی زمینه سازی برای پیشرفت علم و فن آوری و آثار آن در توسعه اجتماعی اقتصادی كشور،.تهران،فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۸۰.
۶-شجاعی، ندا. شناسایی و طبقه بندی روش های سنجش تاثیر سیاست های علم و تكنولوژی در فرآیند توسعه ی كشورها، پایان نامه. دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشكده ی صنایع، ۱۳۷۸.
۷- Makeig,K.Funding the future: setting our S&T priorities. Technology in society. ۲۰۰۲,۲۴(۱-۲): ۴۱-۷۴.
۸-حاجی حسینی، حجت الله، نظام توسعه ی فن آوری كشور، فصلنامه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، پاییز ۱۳۸۱، سال هشتم،شماره ی سوم :۱۵۳- ۱۴۳ .
۹-اعتمادی شاپور،ساختار علم و فناوری در ایران و تاثیر آن بر روند توسعه ی ملی، خلاصه مقالات اولین همایش دو سالانه اقتصاد ایران: چالشهای اساسی اقتصاد ایران در دهه ی ۱۳۸۰ ، تهران ، دانشگاه تربیت مدرس ، پژوهشكده ی اقتصاد، ۲۵-۴۵ .
۱۰- مهدوی، محمد نقی، فن آوری، محور توسعه پایدار، فصلنامه ی علم و آینده، تابستان ۸۳ ، سال سّوم، شماره ی ۹ :۵۱-۳۳.
۱۱-توفیقی ، جعفر، فراست خواه، مقصود، لوازم ساختاری توسعه ی علمی در ایران، فصلنامه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، پاییز ۱۳۸۱ ،سال هشتم شماره ی سوم:۳۵-۰۱.
۱۲- نقی زاده، محمد، فرهنگ : فضای حیات و بستر تعالی جامعه،. فصلنامه ی پژوهش، پاییز و زمستان ۱۳۷۹، شماره ی چهارم :۵۴- ۳۹ .
۱۳- Muller Merbach,Heiner.The cultural roots linking Europe. Eropian Journal Of Operational Research.۲۰۰۲,۱۴۰:۲۱۲-۲۲۴.
۱۴ – ابویی اردكان، محمّدو همكاران، فرهنگ سازمانی، گزارش نهایی پیشنهاد به طرح تحقیق برای پروژه تدوین لایحه ی وزارت علوم،تحقیقات و فن آوری، اسفند ۱۳۷۹ .
۱۵- منتظر، غلامعلی، تاملی بر برنامه ی توسعه اطلّاعاتی ایران و راهكارهای بهبود آن، فصلنامه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی . شماره ی ۲۵ ،پاییز ۱۳۸۱.
۱۶-Short, n. the use of information and communiction technology in veterinarg education. research in veterinary science . ۲۰۰۲; ۷۲:۱-۶.
۱۷-Bloom,kathaleen c . ; Hough, m. Catherine . Student satis faction with technology - enhanced learning. Computers, informatics , nursing. september / octobr ۲۰۰۳;۲۱(۵):۲۴۱-۲۴۶.
۱۸- ملك زاده ، رضا،نقش همكاری های علمی بین المللی در توسعه ی علمی ایران، فصلنامه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی. پاییز ۱۳۸۱،سال هشتم، شماره ی سوم:۷۸-۶۳ .
منبع : كتاب مجموعه مقالات نخستین كنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی
منبع : خبرگزاری فارس