چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
مارلون براندو؛ یاغی بیهدف و ناراضی همه دورانها
«براندو» خاطرات بسیاری از سینما دوستان را شكل داده. از بازی در «تراموایی به نام هوس»، «وحشی»، «در بارانداز»، «انعكاس در چشم طلایی»، «ژولیوس سزار»، «زنده باد زاپاتا» و... بگیرید و بیایید تا «پدر خوانده» و «آخرین تانگو در پاریس» و حتی فیلمی نه چندان خوب چون «فصل خشك سفید» كه «براندو» در همه آنها شاهكار بود و قلهیی را فتح كرد كه رسیدن به این قله و حتی پای این كوه سالها و دههها زمان خواهد برد و چه بسا كه كسی نتواند آن را تكرار كند...
شگفت اینكه «براندو» از خودش و بازیاش متنفر بود. این یك نوع روانپریشی پنهان در وجود او است. او خود را بیاهمیت میدانست و كارش را هیچ میپنداشت، اما كیست كه نداند اهمیت براندو برای سینمای جهان چقدر است، حتی اگر خود او خودش را انكار میكرد...
به هر حال، براندو چند سال پیش از دنیا رفت. اما این مهم نیست. او، به دلیل فیلمهایش و تصویرش همیشه زنده است. این پرونده، به دلیل تولد این هنرپیشه بزرگ كه سینمای دنیا بسیار به او مدیون است تنظیم شده است.
«مارلون براندو» در تاریخ سینمای جهان یك اتفاق غیرقابل تكرار است. اتفاقی تكرار نشدنی. یك معیار، میزان و حتی میتوان گفت یك مبدا تاریخ برای بازیگری در دنیای سینما. بیراه نیست اگر بتوان، تاریخ سینما را به پیش و پس از حضور «براندو» تقسیم كرد...
● یاغی وحشی یا منتقد قدرت؟حدفاصل قانون و بیقانونی در جامه یك عصیانگر!
«مارلون براندو» هنرپیشه مهم و شاخص سینمای پس از سالهای جنگ دوم جهانی امریكاست. در سالهای ابتدایی دهه پنجاه، این هنرپیشه برای چهار سال متوالی كاندیدای دریافت اسكار بهترین هنرپیشه مرد شد و در سال ۱۹۵۴ هم بخاطر بازی در فیلم «دربارانداز» ساخته «الیا كازان» این جایزه بزرگ را تصاحب كرد. بازیاش، سپس در فیلم «وحشی» در نقش موتورسوار با آن كاپشن چرمی، تركیب كاملی از عصیان، توانایی جسمی و جنسی مردانه و اعتراض را خلق كرد و چنین شد كه این هنرپیشه تبدیل به نماد مردانگی یك نسل شد. در زمینه بازیگری هم، «مارلون براندو» از هنرپیشههایی چون «اسپنسر تریسی»، «كری گرانت» و «پل مونی» تاثیر و سرمشق گرفت، اما به چنان قدرتی بدل شد كه خودش الگوی بازیگری هنرپیشگان نسل خود و البته نسلهای بعدی لقب گرفت.
اغلب از «مارلون براندو» به عنوان بزرگترین بازیگر امریكا نام میبرند. او كه در واقع، اگر بزرگترین نباشد در زمره بزرگترینهاست، در تمام دوران كاری بازیگریاش در نمایش و نشان دادن تناقضهای شخصیتی كاراكتری كه بازی میكند توانایی و قدرت مثالزدنی و چشمگیری از خودش نشان داده است. بازیهای این هنرپیشه در نقش شخصیتهای طاغی و عصیانگری چون «استنلی» در نمایشنامه و سپس فیلم «تراموایی به نام هوس» و «تری مالوی» در فیلم به یادماندنی «در بارانداز» شخصیتهای معترض و یاغیهایی را به تماشاگر نشان میدهد كه هوشمندی ذاتی و اصالت فطری و بنیادین آنها، این كاراكترها را از دیگر شخصیتهای هم ردهشان متمایز میكند.
شخصیتسازی و كاراكتریزه كردنهای او در نقشهایی چون «سرگرد بندرتن» فیلم «انعكاس در چشم طلایی» یا «ویلیام» در فیلم «بسوزان» در نقش آدمهایی كه قوانین جامعه متمدن را درك میكنند و میفهمند، چنان عمیق است كه فیلم و شخصیتها را تبدیل به مطالعات و تحقیقات و نتیجهگیریهایی در مورد فروپاشی افراد در چنگ تلاشهای ویرانگر و خواست قدرت و قدرتطلبی میكند. بازی او چنان قدرتمند است كه مثلا در فیلم «شیرهای جوان» ساخته «ادوارد دیمیتریك»، نقش او به عنوان یك افسر نازی روح و روان تماشاگر را میخراشد و میآزارد و در عین حال این خراش و آزار به این دلیل است كه او شخصیت را به نحو همذاتطلبانه، جذاب و همدلی برانگیزانهیی ایفا میكند. اوج این همنشینی آزاد و جذابیت، سنگدلی و همدلی را در فیلم «پدرخوانده» در نقش «دون كورلئونه» میبینیم كه «براندو» و البته كاراكترش در فیلم، هم سنگدل است و هم خوش قلب و مهربان. بازی این هنرپیشه در فیلم «آخرین تانگو در پاریس» در نقش پل هم، چنان موثر و چند پهلوست كه به كل، شمایل مردانه براندو كه از اولین فیلمهایش شكل گرفته بود، در این فیلم «برناردو برتولوچی» یكباره به هم میریزد و سیما و شمایلی دیگر خلق میشود كه یكسر متفاوت از آن چیزهای پیشین است.
«مارلون براندو» كه در بیبدیل بودن او هیچ شكی نیست، از شاگردان مكتب بازیگری و البته شخص «استلا آدلر» است. آمدن او به دنیای هالیوود و دنیای سینما به دلیل تحسینی بود كه مردم و منتقدان از بازی او در نمایش «تراموایی به نام هوس» به عمل آوردند. خود او در گفتوگویی در سال ۱۹۵۷ در مورد آمدنش به سینما به مصاحبهكننده چنین گفت كه آمدنش به سینما به این دلیل بوده كه دلش میخواهد هنرپیشه سینما باشد چرا كه سینما بیشترین امكانات بالقوه برای گفتن و بازی كردن را در خود دارد و این امكان را ایجاد میكند كه هنرمند سینما بتواند حجم وسیعی از اطلاعات، عواطف و كلا چیزهای مهم را به تماشاگران فراوان و بیشماری بگوید و با آنان در میان بگذارد، چیزهایی چون تبعیض، دشمنی، نفرت و البته مفاهیمی چون تعصب. كاركردن «مارلون براندو» با «استلا آدلر» باعث تربیت او شد و این باور را به ذهن او به یقین بدل كرد كه هنرپیشه باید دیدگاهی مشخص نسبت به جامعهاش داشته باشد.
این دیدگاه ظاهرا عمیق را در نگاه به نقشهای مارلون براندو به سهولت میتوان درك كرد، آنجا كه با نقشهایی چون انقلابی مكزیكی فیلم «زندهباد زاپاتا» تعهدی سیاسی را جان بخشید یا در نقشی چون كاراكترش در فیلم «شورش در كشتی بونتی» با ظاهر و نفوذ و عمق خاصی كه به این شخصیت داد، این كاراكتر تحت فشار طبقاتی و اجتماعی را كه در سرگردانی میان زندگی در بطن قانون یا بیقانونی سیر میكند، بدل به یك نمونه اجتماعی و استنادی و البته تحقیقی كرد و این به وضوح تاثیری است كه آدلر در او گذاشته و بدون آشنایی با او و كارش، قطعا براندو هنرپیشهیی بدین سان موثر نمیشد.«براندو» البته همیشه هم در اوج نبوده است. اجماع جمعی منتقدان و كارشناسان بر این است كه «مارلون براندو» پس از آن اوج آغازین در سالهای ابتدایی دهه پنجاه میلادی، تا دوران اوج مجددش در دهه هفتاد با فیلمهایی چون «پدرخوانده» و «آخرین تانگو در پاریس»، حد فاصلی حدود بیست سال را هدر داده و كارهایی را كه لایق استعدادی بینظیر چون او بوده به انجام نرسانده است.
اما نظرات ریزبینتر، به مسائل دیگری نظاره دارند و در واقع اظهارنظری جامعتر نشان میدهد كه این استعدادسوزی بیست ساله چیزی جز یك خیالپردازی نیست. مثلا در سال ۱۹۶۱ «مارلون براندو» اولین و تنها فیلم خودش را به نام «سربازهای یك چشم» ساخت كه بطور كلی فیلم سزاوارانه و چشمگیری است و رویكرد هملتوار این هنرپیشه كارگردان در آن فیلم و نگاه بدیع و تازهاش به «وسترن» آن را فیلمی حیرتانگیز و موفق نشان میدهد یا در فیلم «بسوزان» كه مارلون براندو در سال ۱۹۷۰ در آن نقش یك سیاستمدار قرن نوزدهمی درگیر شورش و عصیان انقلابیون جزیره را ایفا كرد و انصافا این نقش یكی از بهترین نقشهای او از لحاظ اجراست. «مارلون براندو» در این نقش علاوه بر ایفای آن، تسلط و قدرت هنرپیشگی مولفانه و ایدئولوژیك خود را نیز نشان داد.
در این نقش، جایی كه «براندو» در نقش «سر ویلیام» بیان میكند كه به كدام دلیل ارتش سلطنتی انگلیس نیروهای چریكی را شكست خواهند داد، دقیقا همان سخنرانی كاراكتر خود در فیلم «انعكاس در چشم طلایی» را در مورد استراتژی نظامی مكرر میكند و این دو نقش به این دلیل با هم مرتبط میشوند. اما در نقشآفرینیهای او در اواخر دهه هفتاد، هشتاد و نود، به عنوان مثال در نقشهایی چون «كلنل كورتز» فیلم «اینك آخرالزمان» (فرانسیس فوردكاپولا)، جان مكنری فیلم «فصل خشك سفید» یا نقش او در فیلم «كریستف كلمب» نوعی تغییر احساس میشود، چندان كه گویی «مارلون براندو» و دیدگاههای اجتماعی همیشگیاش در حال نوعی تغییر یافتن و عوض شدن است.
كارنامه مارلون براندو را مثل تمام ستارههای دیگر از دو جنبه نقشهایی كه بازی كرده و نیز لحظات آشكار زندگی شخصیاش میتوان بررسی كرد. به این دلیل است كه قبل از محور قرار دادن نقشهای شورشی ابتداییاش و البته فراز و فرودها و شایعات زندگی خصوصیاش كه خوراك رسانهها را تامین كردهاند، حضور این اسطوره بازیگری را باید به عنوان یك كلیت در نظر گرفت، چرا كه موفقیتهای این هنرپیشه چنان است كه بازیهایش نشانگر تناقضهای شخصیتی عمدهیی شده كه هم در شخصیت خودش و هم در فرهنگ جامعه آشكار و آشناست.
اما نكته در این است كه «مارلون براندو» به بازی در نقشهای شورشی ادامه نداد، اما جسمیتی كه از كارش در شكل كلی آن شكل گرفت، چنان یكدست از كار درآمده كه به نظر جنبههای گوناگون و مخاطرهآمیز قدرت را مورد ارزیابی و كنكاش قرار میدهد.
تنظیم: پولاد امین
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست